🔷در تعالیم فلوطین، هستی دو سویه است و سویه ای مظهر سویه ای دیگر است. اما نه عیناً مانند رابطه پدیده های متغیر با مُثُل افلاطونی، بلکه بسیار ظریف تر از مسئله مُثُل. به طور کلی دیدگاه فلوطین تفاوتی اساسی با نظریه مثل دارد؛ اینکه در نظریه مثل، افراد هر نوع، سایه های یک مثال بودند.
🔶عالم مثال براساس کثرت انواع حقایق عینی و ارزشی، کثرت پیدا می کرد. این کثرت موجود در عالم مثال، به حقیقت واحد برتری ارجاع نمی گردید. در صورتی که در تعالیم فلوطین، کثرت ها به وحدت باز می گردند. کثرت عالم طبیعت و جهان محسوس، به وحدت نفس؛ و کثرت نفس به وحدت عقل؛ و سرانجام همه کثرتها، در وحدت «واحد» فانی می شوند.
💢بدین سان، طبق تعلیم فلوطین، نمی توان چیزی از واحد گفت، یا درباره اش نوشت. واحد، همه چیز است و هیچ یک از اشیای عالم نیست. همه چیز در اوست و اما او از همه چیز منزه است. رابطه جهان با واحد نیز رابطه ای شطحی است که نه با عقل، بلکه با مکاشفه قابل درک است. شؤونات واحدند. واحد، آن آفتاب نهان، در دل تک تک موجودات و ذرّات جهان هستی است.
📖کتاب #عرفان_و_شریعت به کوشش #سیدیحیی_یثربی
#افلاطون
#اصالت_واحد
#اصالت_وجود
📌@canoon_org
🔶عالم مثال براساس کثرت انواع حقایق عینی و ارزشی، کثرت پیدا می کرد. این کثرت موجود در عالم مثال، به حقیقت واحد برتری ارجاع نمی گردید. در صورتی که در تعالیم فلوطین، کثرت ها به وحدت باز می گردند. کثرت عالم طبیعت و جهان محسوس، به وحدت نفس؛ و کثرت نفس به وحدت عقل؛ و سرانجام همه کثرتها، در وحدت «واحد» فانی می شوند.
💢بدین سان، طبق تعلیم فلوطین، نمی توان چیزی از واحد گفت، یا درباره اش نوشت. واحد، همه چیز است و هیچ یک از اشیای عالم نیست. همه چیز در اوست و اما او از همه چیز منزه است. رابطه جهان با واحد نیز رابطه ای شطحی است که نه با عقل، بلکه با مکاشفه قابل درک است. شؤونات واحدند. واحد، آن آفتاب نهان، در دل تک تک موجودات و ذرّات جهان هستی است.
📖کتاب #عرفان_و_شریعت به کوشش #سیدیحیی_یثربی
#افلاطون
#اصالت_واحد
#اصالت_وجود
📌@canoon_org
🔷هستی شناسی دربردارنده مسائل مختلفی چون: بداهت وجود، #اصالت_وجود، ترکیب انضمامی ماده و صورت، حدوث اسمی جهان، اثبات جهان مجرد، اولین مخلوق، عالم مثال و هدفمندی #جهان آفرینش می باشد. یک موجود، #احکام گوناگونی دارد. پاره ای از این احکام به شکل و قالب خاصی که آن موجود به خود گرفته مربوط می شود و بخش دیگر به شکل و قالب خاص آن موجود مربوط نیست بلکه در رابطه با اصل «موجودیت» آن است.
🔶یک شی از آن جهت که موجودی است در قالب و #ماهیت خاص و متمایز از دیگر موجودات، دارای احکام ویژه ای می باشد که همه به «شی بودن» آن مربوط می شود؛ اما همین شی دارای احکام دیگری نیز هست؛ مثلاً #معلول است، #حادث است، ممکن است، منشأ اثر است که این دسته از احکام به شی بودن این شیء مربوط نیست بلکه به موجودیت آن مربوط می شود.
💢#هستی_شناسی درباره دسته دوم از احکام یاد شده سخن میگوید؛ یعنی احکامی را بیان می کند که موجود از آن جهت که #موجود است، آنها را دارا می باشد نه احکامی که به تعین خاصی مربوط می گردد و طبعاً مخصوص بخش خاصی از #موجودات می باشد.
📖کتاب #افکار_اسرار به کوشش #عباس_بخشنده_بالی
#وجود
#فلسفه
#هستی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔶یک شی از آن جهت که موجودی است در قالب و #ماهیت خاص و متمایز از دیگر موجودات، دارای احکام ویژه ای می باشد که همه به «شی بودن» آن مربوط می شود؛ اما همین شی دارای احکام دیگری نیز هست؛ مثلاً #معلول است، #حادث است، ممکن است، منشأ اثر است که این دسته از احکام به شی بودن این شیء مربوط نیست بلکه به موجودیت آن مربوط می شود.
💢#هستی_شناسی درباره دسته دوم از احکام یاد شده سخن میگوید؛ یعنی احکامی را بیان می کند که موجود از آن جهت که #موجود است، آنها را دارا می باشد نه احکامی که به تعین خاصی مربوط می گردد و طبعاً مخصوص بخش خاصی از #موجودات می باشد.
📖کتاب #افکار_اسرار به کوشش #عباس_بخشنده_بالی
#وجود
#فلسفه
#هستی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔷توضیح نظریه اصالت وجود در گرو تصوری روشن از دو واژه وجود و اصالت است. وجود و هستی امری است واضح و بدیهی. هر انسانی، معنای بودن و هستی را به خوبی می فهمد، به همین دلیل نمی توان تعریفی حقیقی بر آن ارائه کرد؛ چرا که چیزی روشن تر از هستی که بتواند معرّف هستی باشد نداریم.
🔶ذهن انسان از هر شیء خارجی دو چیز می فهمد؛ یکی هستی و وجود و دیگری چیستی و ماهیت آن. این در حالی است که آن شیء خارجی بیش از یک واقعیت نیست. پس کدامیک از آن دو مفهوم ذهنی در خارج واقعیت دارد؟ آنچه خارج از عالم ذهن واقعیت دارد و در واقع، آنچه عالم خارج را پر کرده و منشأ اثر است، چیستی آن شی است یا هستی او؟
💢اگر آتشی در روبرو شعله ور باشد، ذهن، دو مفهوم هستی و چیستی آن آتش را در خود دارد. آن آتش خارجی که آثاری همچون سوزاندن دارد، مصداق کدامیک از این دو مفهوم ذهن است؟ پس اینکه بنابر اصالت دادن به وجود و هستی، گفته می شود وجود اصیل است یعنی در خارج تنها وجود واقعیت دارد و ماهیت، امر عارضی است که از آن وجود خاص انتزاع می شود.
📖کتاب #عقل_و_عشق به کوشش #محمدتقی_سهرابی_فر
#وجود
#فلسفه
#اصالت_وجود
#حکمت_متعالیه
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔶ذهن انسان از هر شیء خارجی دو چیز می فهمد؛ یکی هستی و وجود و دیگری چیستی و ماهیت آن. این در حالی است که آن شیء خارجی بیش از یک واقعیت نیست. پس کدامیک از آن دو مفهوم ذهنی در خارج واقعیت دارد؟ آنچه خارج از عالم ذهن واقعیت دارد و در واقع، آنچه عالم خارج را پر کرده و منشأ اثر است، چیستی آن شی است یا هستی او؟
💢اگر آتشی در روبرو شعله ور باشد، ذهن، دو مفهوم هستی و چیستی آن آتش را در خود دارد. آن آتش خارجی که آثاری همچون سوزاندن دارد، مصداق کدامیک از این دو مفهوم ذهن است؟ پس اینکه بنابر اصالت دادن به وجود و هستی، گفته می شود وجود اصیل است یعنی در خارج تنها وجود واقعیت دارد و ماهیت، امر عارضی است که از آن وجود خاص انتزاع می شود.
📖کتاب #عقل_و_عشق به کوشش #محمدتقی_سهرابی_فر
#وجود
#فلسفه
#اصالت_وجود
#حکمت_متعالیه
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org