زبانی که به آن صحبت میکنیم بر سرعت درک رنگ توسط مغز ما تأثیر میگذارد.
چشمان ما میتوانند میلیونها رنگ متمایز را ببینند. با این حال، وقتی صحبت از زبانی که برای توصیف آنها استفاده میکنیم، به میان میآید، ما تا حدودی محدود هستیم و برخی از زبانها ما را بیش از سایرین محدود میکنند.
https://t.iss.one/BCLTT
چشمان ما میتوانند میلیونها رنگ متمایز را ببینند. با این حال، وقتی صحبت از زبانی که برای توصیف آنها استفاده میکنیم، به میان میآید، ما تا حدودی محدود هستیم و برخی از زبانها ما را بیش از سایرین محدود میکنند.
https://t.iss.one/BCLTT
🎇🧠Brain & Cognition🧠🎇
زبانی که به آن صحبت میکنیم بر سرعت درک رنگ توسط مغز ما تأثیر میگذارد. چشمان ما میتوانند میلیونها رنگ متمایز را ببینند. با این حال، وقتی صحبت از زبانی که برای توصیف آنها استفاده میکنیم، به میان میآید، ما تا حدودی محدود هستیم و برخی از زبانها ما را بیش…
📌 بر اساس تحقیقات جدید، صحبت کردن به زبانی که دارای کلمات مختلف در مورد سایههای مختلف رنگ است به مغز این امکان را میدهد که آن سایهها را سریعتر از استفاده از زبانی که تنها یک کلمه برای آن رنگ دارد، درک کند. یافتهها بر تعامل مهم بین زبان و ادراک تأکید دارند.
🖍 به نقل از نیواطلس، به عنوان مثال، در زبان انگلیسی ۱۱ کلمه رنگی اصلی وجود دارد: سیاه، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی، قهوهای، نارنجی، صورتی، بنفش و خاکستری. زبان روسی دو کلمه برای آبی دارد یک کلمه که برای توصیف سایههای روشنتر استفاده میشود و یک کلمه که برای رنگهای تیرهتر استفاده میشود. این در حالی است که، اگر به زبان نروژی صحبت بکنید، به یک کلمه اصلی برای توصیف رنگ آبی محدود می شوید.
🔎 در مطالعه جدیدی که توسط دانشگاه علم و صنعت نروژ(NTNU) و دانشگاه اسلو(UiO) انجام شد، محققان دریافتند که صحبت کردن به زبانی که چندین کلمه برای سایههای رنگی مختلف دارد به مغز این امکان را میدهد که سایهها را سریعتر از فردی که با زبانی که فقط یک کلمه دارد صحبت میکند، درک کند.
👩💼 میلا دیمیتروا ولچانووا(Mila Dimitrova Vulchanova)، استاد آزمایشگاه اکتساب و پردازش زبان دانشگاه علم و صنعت نروژ و یکی از همکاران این مطالعه، میگوید: مطالعه ما نشان داد که توانایی شرکتکنندگان دوزبانه برای تمایز قائل شدن بین سایههای مختلف رنگ تحت تأثیر زبانی است که هنگام انجام کار استفاده میکردند.
ولچانووا ادامه میدهد: نتایج ما همچنین به پیوند پویای بین زبان و شناخت اشاره دارد، یعنی توانایی مغز برای دریافت، پردازش و بیان اطلاعات. تحقیقات نشان میدهد که این یک فرآیند دو طرفه است. این بدان معناست که زبان میتواند مقولههای شناختی را فعال کرده و بر آن تأثیر بگذارد، و برعکس، مکانیسمها و مقولههای شناختی بر زبان تأثیر میگذارند.
🔬 محققان ۱۰۶ شرکتکننده در مطالعه را که دو زبانه لیتوانیایی-نروژی بودند یا فقط لیتوانیایی یا نروژی(تک زبانه) صحبت میکردند، انتخاب کردند. همه شرکتکنندگان فعالیتی را انجام دادند که در آن از آنها خواسته شد تا بین سایههای مختلف رنگ آبی در مقیاس یک تا ۲۰ تمایز قائل شوند.
محققان از شرکتکنندگان خواستند تا قبل از شروع کار تشخیص رنگ، هشت رقم تصادفی گفته شده را به خاطر بسپارند. کار تمایز رنگ بدون تداخل کلامی نشان دهنده شرایط کنترل آزمایش بود.
آنها دریافتند که درک رنگ شرکت کنندگان دو زبانه تحت تأثیر زبانی است که آنها در طول انجام این کار استفاده میکنند. «اثر دسته رنگ» زمانی که کار تشخیص رنگ با استنتاج کلامی زبان لیتوانیایی انجام شد، دیده شد. به زبان ساده، شرکتکنندگان دوزبانه زمانی که به زبان لیتوانیایی فکر میکردند، سریعتر بین رنگهای آبی روشن و تیره تمایز قائل میشدند، مزیتی که وقتی به نروژی فکر میکردند از بین میرفت.
شرکتکنندگان لیتوانیایی تک زبانه همچنین یک اثر دسته رنگی نشان دادند، در حالی که نروژیهای تک زبانه آن را نشان ندادند، که نشان میدهد کسانی که از زبانی با دو کلمه برای آبی استفاده میکنند، میتوانند سایههای مختلف را سریعتر از کسانی که از زبانی با تنها یک کلمه برای آبی استفاده میکنند، توصیف کنند.
وولچانوا میگوید: این نتایج از این ایده پشتیبانی میکند که زبانی که ما استفاده میکنیم میتواند بر درک ما از رنگها تأثیر بگذارد و این پیوند، بسیار پویا و وابسته به فعالسازی در مغز است. این نشان میدهد که زبان نه تنها نحوه ارتباط ما در مورد رنگها را شکل میدهد، بلکه بر دستههای رنگی که در دوران کودکی در مغز تثبیت میشوند نیز تأثیر میگذارد و این میتواند مستقیما بر نحوه درک ما از سایههای رنگ تأثیر بگذارد.
🪄 انسانها نمادهای خاصی را به رنگها نسبت میدهند که ما از نظر زیستی، فرهنگی و شخصی به آنها پاسخ میدهیم. به عنوان مثال، قرمز رنگ خون است و اغلب نه تنها به عشق بلکه به خطر و پرخاشگری توصیف میشود. ارتباط آن با خطر به این دلیل است که علائم توقف در سراسر جهان قرمز هستند.
آبی اغلب نماد آرامش و ثبات است، اما همچنین میتواند نشان دهنده غم و اندوه و افسردگی باشد. رنگ زرد میتواند با شادی و آفتاب، بزدلی یا ترس همراه باشد و همچنین برای علائم هشدار دهنده، اتوبوسهای مدرسه و تاکسی استفاده میشود. بنابراین، رنگ به طور جدایی ناپذیری با روانشناسی، علم و احساسات مرتبط است.
#دانستنیها
#مغز
#زبان
#رنگ
https://t.iss.one/BCLTT
🖍 به نقل از نیواطلس، به عنوان مثال، در زبان انگلیسی ۱۱ کلمه رنگی اصلی وجود دارد: سیاه، سفید، قرمز، سبز، زرد، آبی، قهوهای، نارنجی، صورتی، بنفش و خاکستری. زبان روسی دو کلمه برای آبی دارد یک کلمه که برای توصیف سایههای روشنتر استفاده میشود و یک کلمه که برای رنگهای تیرهتر استفاده میشود. این در حالی است که، اگر به زبان نروژی صحبت بکنید، به یک کلمه اصلی برای توصیف رنگ آبی محدود می شوید.
🔎 در مطالعه جدیدی که توسط دانشگاه علم و صنعت نروژ(NTNU) و دانشگاه اسلو(UiO) انجام شد، محققان دریافتند که صحبت کردن به زبانی که چندین کلمه برای سایههای رنگی مختلف دارد به مغز این امکان را میدهد که سایهها را سریعتر از فردی که با زبانی که فقط یک کلمه دارد صحبت میکند، درک کند.
👩💼 میلا دیمیتروا ولچانووا(Mila Dimitrova Vulchanova)، استاد آزمایشگاه اکتساب و پردازش زبان دانشگاه علم و صنعت نروژ و یکی از همکاران این مطالعه، میگوید: مطالعه ما نشان داد که توانایی شرکتکنندگان دوزبانه برای تمایز قائل شدن بین سایههای مختلف رنگ تحت تأثیر زبانی است که هنگام انجام کار استفاده میکردند.
ولچانووا ادامه میدهد: نتایج ما همچنین به پیوند پویای بین زبان و شناخت اشاره دارد، یعنی توانایی مغز برای دریافت، پردازش و بیان اطلاعات. تحقیقات نشان میدهد که این یک فرآیند دو طرفه است. این بدان معناست که زبان میتواند مقولههای شناختی را فعال کرده و بر آن تأثیر بگذارد، و برعکس، مکانیسمها و مقولههای شناختی بر زبان تأثیر میگذارند.
🔬 محققان ۱۰۶ شرکتکننده در مطالعه را که دو زبانه لیتوانیایی-نروژی بودند یا فقط لیتوانیایی یا نروژی(تک زبانه) صحبت میکردند، انتخاب کردند. همه شرکتکنندگان فعالیتی را انجام دادند که در آن از آنها خواسته شد تا بین سایههای مختلف رنگ آبی در مقیاس یک تا ۲۰ تمایز قائل شوند.
محققان از شرکتکنندگان خواستند تا قبل از شروع کار تشخیص رنگ، هشت رقم تصادفی گفته شده را به خاطر بسپارند. کار تمایز رنگ بدون تداخل کلامی نشان دهنده شرایط کنترل آزمایش بود.
آنها دریافتند که درک رنگ شرکت کنندگان دو زبانه تحت تأثیر زبانی است که آنها در طول انجام این کار استفاده میکنند. «اثر دسته رنگ» زمانی که کار تشخیص رنگ با استنتاج کلامی زبان لیتوانیایی انجام شد، دیده شد. به زبان ساده، شرکتکنندگان دوزبانه زمانی که به زبان لیتوانیایی فکر میکردند، سریعتر بین رنگهای آبی روشن و تیره تمایز قائل میشدند، مزیتی که وقتی به نروژی فکر میکردند از بین میرفت.
شرکتکنندگان لیتوانیایی تک زبانه همچنین یک اثر دسته رنگی نشان دادند، در حالی که نروژیهای تک زبانه آن را نشان ندادند، که نشان میدهد کسانی که از زبانی با دو کلمه برای آبی استفاده میکنند، میتوانند سایههای مختلف را سریعتر از کسانی که از زبانی با تنها یک کلمه برای آبی استفاده میکنند، توصیف کنند.
وولچانوا میگوید: این نتایج از این ایده پشتیبانی میکند که زبانی که ما استفاده میکنیم میتواند بر درک ما از رنگها تأثیر بگذارد و این پیوند، بسیار پویا و وابسته به فعالسازی در مغز است. این نشان میدهد که زبان نه تنها نحوه ارتباط ما در مورد رنگها را شکل میدهد، بلکه بر دستههای رنگی که در دوران کودکی در مغز تثبیت میشوند نیز تأثیر میگذارد و این میتواند مستقیما بر نحوه درک ما از سایههای رنگ تأثیر بگذارد.
🪄 انسانها نمادهای خاصی را به رنگها نسبت میدهند که ما از نظر زیستی، فرهنگی و شخصی به آنها پاسخ میدهیم. به عنوان مثال، قرمز رنگ خون است و اغلب نه تنها به عشق بلکه به خطر و پرخاشگری توصیف میشود. ارتباط آن با خطر به این دلیل است که علائم توقف در سراسر جهان قرمز هستند.
آبی اغلب نماد آرامش و ثبات است، اما همچنین میتواند نشان دهنده غم و اندوه و افسردگی باشد. رنگ زرد میتواند با شادی و آفتاب، بزدلی یا ترس همراه باشد و همچنین برای علائم هشدار دهنده، اتوبوسهای مدرسه و تاکسی استفاده میشود. بنابراین، رنگ به طور جدایی ناپذیری با روانشناسی، علم و احساسات مرتبط است.
#دانستنیها
#مغز
#زبان
#رنگ
https://t.iss.one/BCLTT
Telegram
🎇🧠Brain & Cognition🧠🎇
در این کانال تلگرامی، میتوانید مطالب علمی و کاربردی و مفیدی را در حوزهء مغز و شناخت مطالعه کنید.
ارتباط با ادمین:
@CogBrain
ارتباط با ادمین:
@CogBrain
چگونه زبانآموزان ماهری شویم؟
یادگیری زبان خارجی در بزرگسالی براساس دستاوردهای علوم شناختی
ریچارد میلر رابرتز، راجر کروز
ترجمه: فاطمه شفیعی، زهرا عبدی
نشر ثالث
https://salesspublication.com/
https://t.iss.one/BCLTT
یادگیری زبان خارجی در بزرگسالی براساس دستاوردهای علوم شناختی
ریچارد میلر رابرتز، راجر کروز
ترجمه: فاطمه شفیعی، زهرا عبدی
نشر ثالث
https://salesspublication.com/
https://t.iss.one/BCLTT
🎇🧠Brain & Cognition🧠🎇
چگونه زبانآموزان ماهری شویم؟ یادگیری زبان خارجی در بزرگسالی براساس دستاوردهای علوم شناختی ریچارد میلر رابرتز، راجر کروز ترجمه: فاطمه شفیعی، زهرا عبدی نشر ثالث https://salesspublication.com/ https://t.iss.one/BCLTT
چگونه زبانآموزان ماهری شویم؟
ریچارد میلر رابرتز، راجر کروز
ترجمه: فاطمه شفیعی، زهرا عبدی
هر آنچه در بارۀ زبان خارجی در بزرگسالی آموختهاید، فراموش کنید. خبر خوب: دستاوردهای علوم شناختی نشان میدهند میتوان در بزرگسالی هم بهخوبی، به یک یا چند زبان خارجی صحبت کرد. بزرگسالان اغلب به یادگیری زبان خارجی چندان امیدوار نیستند زیرا فکر میکنند باید یادگیری را از کودکی آغاز کرد. بزرگسالانی هم که امیدوارانه شروع به یادگیری زبانی دیگر میکنند، بعد از مدتی دلسرد می شوند چون میبینند روشهای رایج بیشتر مناسب یادگیری کودکان هستند. راه حل چیست؟ نکته این جاست: بزرگسالان نباید مانند کودکان زبان را یاد بگیرند. یک بزرگسال باید مانند بزرگسال بیاموزد. نویسندگان این کتاب با ارائۀ شواهدی از علوم شناختی میگویند بزرگسالان با استفاده از مهارتها و دانش پیشین خودشان میتوانند در یادگیری یک یا چند زبان خارجی موفق باشند. آنها شواهدی میآورند که نشان میدهد چگونه یادگیری زبان خارجی در بزرگسالی میتواند از یادگیری در کودکی هم آسانتر باشد.
یادگیری در کودکی دو برتری دارد: دستیابی آسانتر به لهجۀ بومی و نداشتن اضطراب یادگیری. اما یادگیری زبان در بزرگسالی برتریهای زیادی دارد. شما به گنجینهای از دانش فرازبانی مجهز هستید و در این کتاب میآموزید چگونه از آن بهرهمند شوید. البته که یادگیری زبانی دیگر مستلزم تلاش و پشتکار است اما اگر بیاموزید چگونه آگاهانه از دانشی که تا کنون در طی زندگی فراگرفتهاید استفاده کنید، سفری لذتبخش را در مسیر یادگیری زبانی دیگر پیش رو خواهید داشت.
https://salesspublication.com/
https://t.iss.one/BCLTT
ریچارد میلر رابرتز، راجر کروز
ترجمه: فاطمه شفیعی، زهرا عبدی
هر آنچه در بارۀ زبان خارجی در بزرگسالی آموختهاید، فراموش کنید. خبر خوب: دستاوردهای علوم شناختی نشان میدهند میتوان در بزرگسالی هم بهخوبی، به یک یا چند زبان خارجی صحبت کرد. بزرگسالان اغلب به یادگیری زبان خارجی چندان امیدوار نیستند زیرا فکر میکنند باید یادگیری را از کودکی آغاز کرد. بزرگسالانی هم که امیدوارانه شروع به یادگیری زبانی دیگر میکنند، بعد از مدتی دلسرد می شوند چون میبینند روشهای رایج بیشتر مناسب یادگیری کودکان هستند. راه حل چیست؟ نکته این جاست: بزرگسالان نباید مانند کودکان زبان را یاد بگیرند. یک بزرگسال باید مانند بزرگسال بیاموزد. نویسندگان این کتاب با ارائۀ شواهدی از علوم شناختی میگویند بزرگسالان با استفاده از مهارتها و دانش پیشین خودشان میتوانند در یادگیری یک یا چند زبان خارجی موفق باشند. آنها شواهدی میآورند که نشان میدهد چگونه یادگیری زبان خارجی در بزرگسالی میتواند از یادگیری در کودکی هم آسانتر باشد.
یادگیری در کودکی دو برتری دارد: دستیابی آسانتر به لهجۀ بومی و نداشتن اضطراب یادگیری. اما یادگیری زبان در بزرگسالی برتریهای زیادی دارد. شما به گنجینهای از دانش فرازبانی مجهز هستید و در این کتاب میآموزید چگونه از آن بهرهمند شوید. البته که یادگیری زبانی دیگر مستلزم تلاش و پشتکار است اما اگر بیاموزید چگونه آگاهانه از دانشی که تا کنون در طی زندگی فراگرفتهاید استفاده کنید، سفری لذتبخش را در مسیر یادگیری زبانی دیگر پیش رو خواهید داشت.
https://salesspublication.com/
https://t.iss.one/BCLTT
Telegram
🎇🧠Brain & Cognition🧠🎇
در این کانال تلگرامی، میتوانید مطالب علمی و کاربردی و مفیدی را در حوزهء مغز و شناخت مطالعه کنید.
ارتباط با ادمین:
@CogBrain
ارتباط با ادمین:
@CogBrain
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اثر همکاری و مشارکت در موفقیت و غلبه بر سختیها یکی از مباحث جدی در شناخت اجتماعی است. در جامعهای که جمعگرایی وجود دارد، تابآوری بیشتر خواهد بود. احساس امنیت ارمغان همدلی اعضای یک اجتماع است.
#روانشناسیشناختی
#شناختاجتماعی
https://t.iss.one/BCLTT
#روانشناسیشناختی
#شناختاجتماعی
https://t.iss.one/BCLTT
Forwarded from علوم اعصاب تربیتی Educational Neuroscience
بعد از ساعت هشت شب تصمیمات مهم نگیریم!
یک شاخه علمی جذاب به نام زمان-زیستشناسی تربیتی (Educational chronobiolgy) به مطالعه تاثیرات زمان زیستی بدن بر رفتار و ذهن انسان میپردازد. برای مطالعه بیشتر این مقاله را بخوانید: گاه-زیستشناسی یادگیری، درسهایی برای زمانبندی فعالیتهای آموزشی، نوشته علی نوری)
بر اساس تحقیقات زمان-زیست شناسی، ما یک ساعت درونی زیستی داریم که فرایندهای جسمانی بدنمان را تنظیم میکند. شناخته ترین آنها همین ساعتی است که چرخه خواب-بیداری ما را کنترل میکند.
اگر چه تفاوتهای فردی وجود دارد و بعضی افراد در شب عملکرد شناختی بهتری نسبت به روز دارند، اما مطالعات مختلف همچنین نشان داده که چرخه توجه ما در طول ساعت های شبانه روز یکسان نیست. در بیشتر افراد عصرها یعنی بین ساعت های چهار تا هشت و صبح ها بین ساعت های نه تا دوازده توانمندی توجهی در بالاترین سطح خود قرار دارد. کمترین میزان توجه هم اوائل صبح اتفاق می افتد: یعنی بین ساعت های دو تا هشت بامداد.
شما خوب میدانید که تصمیمگیری یک فرایند شناختی-هیجانی است. اگر چه من باور دارم هیجانات تصمیمگیری را هدایت میکنند، اما ضعف فرایندهای شناختی از جمله ادراک و توجه باعث میشود ارزیابی شناختی ما از موقعیت به شکلی ناقص صورت گیرد و در نتیجه تصمیمی که میگیریم ناپخته و غیر منطقی باشد.پس در زمانهای (از حدود ساعت هشت شب تا حدود هشت صبح) که سطح ادراک و توجه ما در پایینترین سطح خود قرار دارد، اگر بخواهیم درباره مساله مهمی تصمیم بگیریم دچار آن ارزیابی شناختی ناقص از موقعیت می شویم.
علاوه بر اینها، در شبها نواحی لیمبیک مغز (نواحی عمدتا درگیر هیجان) بیشتر فعال هستند، اما نواحی قشری پیشپیشانی (نواحی عمدتا درگیری کنترل شناختی) در حال استراحت هستند. به همین خاطر شبها معمولا هیجانیتر می شویم و درجه روانرنجورخویی ما بالاتر میرود(یعنی تمایل داریم از کاه، کوه بسازیم). در چنین شرایطی دچار یک خطای شناختی به نام "خطای شناختی فاجعهسازی" میشویم، یعنی هنگام پردازش شناختی مسائل و کارهای خود خطا میکنیم و گاهی یک مساله ساده را به صورت یک بحران یا مصیبت ادراک میکنیم. درست به همین خاطر است که در هنگام هیجانی شدن شدید (مانند عصبانی شدن یا ترسیدن یا حتی غمگین شدن) معولا تصمیماتی که میگیریم غیر منطقی هستند و بعدا وقتی به حالت عادی برمیگردیم از انتخاب آنها پشیمان می شویم.
پس با این توصیف، اگر دفعه بعد شب هنگام میخواستید تصمیم مهمی (مانند جواب منفی یا مثبت به یک درخواست یا انجام یک اقدام مهم) بگیرید به مغزتان بگویید لطفا الان تنها کاری که باید بکنی این است که هیچ کاری نکنی! این شب سیه به زودی پایان مییابد و فردا که آفتاب درآمد و صبح سپید فرا رسید زندگی دیگری شروع خواهد شد؛ آن وقت تصمیم درستتر را خواهی گرفت.
✍ علی نوری، متخصص علوم اعصاب تربیتی
#یادداشت
#زمان
#زمان_زیست_شناسی
#تصمیم_گیری
♦️🔻🧠🧠♦️🔻🧠🧠
https://t.iss.one/eduneuro
یک شاخه علمی جذاب به نام زمان-زیستشناسی تربیتی (Educational chronobiolgy) به مطالعه تاثیرات زمان زیستی بدن بر رفتار و ذهن انسان میپردازد. برای مطالعه بیشتر این مقاله را بخوانید: گاه-زیستشناسی یادگیری، درسهایی برای زمانبندی فعالیتهای آموزشی، نوشته علی نوری)
بر اساس تحقیقات زمان-زیست شناسی، ما یک ساعت درونی زیستی داریم که فرایندهای جسمانی بدنمان را تنظیم میکند. شناخته ترین آنها همین ساعتی است که چرخه خواب-بیداری ما را کنترل میکند.
اگر چه تفاوتهای فردی وجود دارد و بعضی افراد در شب عملکرد شناختی بهتری نسبت به روز دارند، اما مطالعات مختلف همچنین نشان داده که چرخه توجه ما در طول ساعت های شبانه روز یکسان نیست. در بیشتر افراد عصرها یعنی بین ساعت های چهار تا هشت و صبح ها بین ساعت های نه تا دوازده توانمندی توجهی در بالاترین سطح خود قرار دارد. کمترین میزان توجه هم اوائل صبح اتفاق می افتد: یعنی بین ساعت های دو تا هشت بامداد.
شما خوب میدانید که تصمیمگیری یک فرایند شناختی-هیجانی است. اگر چه من باور دارم هیجانات تصمیمگیری را هدایت میکنند، اما ضعف فرایندهای شناختی از جمله ادراک و توجه باعث میشود ارزیابی شناختی ما از موقعیت به شکلی ناقص صورت گیرد و در نتیجه تصمیمی که میگیریم ناپخته و غیر منطقی باشد.پس در زمانهای (از حدود ساعت هشت شب تا حدود هشت صبح) که سطح ادراک و توجه ما در پایینترین سطح خود قرار دارد، اگر بخواهیم درباره مساله مهمی تصمیم بگیریم دچار آن ارزیابی شناختی ناقص از موقعیت می شویم.
علاوه بر اینها، در شبها نواحی لیمبیک مغز (نواحی عمدتا درگیر هیجان) بیشتر فعال هستند، اما نواحی قشری پیشپیشانی (نواحی عمدتا درگیری کنترل شناختی) در حال استراحت هستند. به همین خاطر شبها معمولا هیجانیتر می شویم و درجه روانرنجورخویی ما بالاتر میرود(یعنی تمایل داریم از کاه، کوه بسازیم). در چنین شرایطی دچار یک خطای شناختی به نام "خطای شناختی فاجعهسازی" میشویم، یعنی هنگام پردازش شناختی مسائل و کارهای خود خطا میکنیم و گاهی یک مساله ساده را به صورت یک بحران یا مصیبت ادراک میکنیم. درست به همین خاطر است که در هنگام هیجانی شدن شدید (مانند عصبانی شدن یا ترسیدن یا حتی غمگین شدن) معولا تصمیماتی که میگیریم غیر منطقی هستند و بعدا وقتی به حالت عادی برمیگردیم از انتخاب آنها پشیمان می شویم.
پس با این توصیف، اگر دفعه بعد شب هنگام میخواستید تصمیم مهمی (مانند جواب منفی یا مثبت به یک درخواست یا انجام یک اقدام مهم) بگیرید به مغزتان بگویید لطفا الان تنها کاری که باید بکنی این است که هیچ کاری نکنی! این شب سیه به زودی پایان مییابد و فردا که آفتاب درآمد و صبح سپید فرا رسید زندگی دیگری شروع خواهد شد؛ آن وقت تصمیم درستتر را خواهی گرفت.
✍ علی نوری، متخصص علوم اعصاب تربیتی
#یادداشت
#زمان
#زمان_زیست_شناسی
#تصمیم_گیری
♦️🔻🧠🧠♦️🔻🧠🧠
https://t.iss.one/eduneuro
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سویمندی (یا سوگیری یا اثر) منفینگری
سوگیری منفینگری نوعی تمایل روانشناختی است که باعث میشود ما به تجربههای منفی بیشتر از تجربههای مثبت یا خنثی توجه کنیم و آنها را بیشتر به یاد بیاوریم. حتی اگر یک تجربهء منفی کوچک وجود داشته باشد، ما تمایل داریم که بر روی آن تمرکز کنیم و آن را بیش از سایر تجربههای مثبت در ذهن نگه داریم. این سویمندی میتواند تأثیر زیادی بر رفتار و احساسات ما داشته باشد و باعث شود که تجربههای مثبت را کمتر از آنچه که هستند، ارزشگذاری کنیم.
در این ویدیو، دکتر آذرخش مکری این پدیده را بهزیبایی شرح دادهاند.
#خطاهای_شناختی
#سوگیریهای_شناختی
#سویمندیهای_شناختی
#خطای_منفینگری
#دکتر_آذرخش_مکری
https://t.iss.one/BCLTT
سوگیری منفینگری نوعی تمایل روانشناختی است که باعث میشود ما به تجربههای منفی بیشتر از تجربههای مثبت یا خنثی توجه کنیم و آنها را بیشتر به یاد بیاوریم. حتی اگر یک تجربهء منفی کوچک وجود داشته باشد، ما تمایل داریم که بر روی آن تمرکز کنیم و آن را بیش از سایر تجربههای مثبت در ذهن نگه داریم. این سویمندی میتواند تأثیر زیادی بر رفتار و احساسات ما داشته باشد و باعث شود که تجربههای مثبت را کمتر از آنچه که هستند، ارزشگذاری کنیم.
در این ویدیو، دکتر آذرخش مکری این پدیده را بهزیبایی شرح دادهاند.
#خطاهای_شناختی
#سوگیریهای_شناختی
#سویمندیهای_شناختی
#خطای_منفینگری
#دکتر_آذرخش_مکری
https://t.iss.one/BCLTT
Forwarded from Radio Hesse
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایران تنهاست!