آفتابگردان‌ها
578 subscribers
250 photos
54 videos
4 files
125 links
«ما همه آفتابگردانیم»

محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی

پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات:

@office4poem

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Download Telegram
#ویژه_نامه_شعر_رمضانیه_آفتابگردانها

دلم می‌خواست حالم را بدانی
غمم را از نگاه من بخوانی
نبیند کاش چشمی ماه نو را
که یک شب بیشتر پیشم بمانی‌

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
از من که در آینه‌ست بیزارم کن
شبنم بنشان به چهره‌ام، تارم کن
یک غنچه اگر مرا شکوفا کردی
صد مرتبه در چشم خودم خوارم کن

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
این شعر کجا و وصف دنیای علی
این عقل کجا و درک معنای علی
برخاستم و وضو گرفتم امشب
تا فکر کنم به نام زیبای علی

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
تقدیم به پیامبر مهربانی‌ها؛
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم)


دیر آمدم... حال و هوایت را ندیدم
لبخندها! لبخندهایت را ندیدم

من قرن‌ها از چشم‌هایت دور ماندم
من آن نگاه آشنایت را ندیدم

قرآن که می‌خواندی صدایت سبز بوده‌ست
دیر آمدم، رنگ صدایت را ندیدم

حس می‌کنم از دور عطر پنج تن را
با اینکه من هرگز عبایت را ندیدم

بعد از تو طوفان گام‌هایت را لگد کرد
طوری که باید، ردپایت را ندیدم

رفتی و بعد تو... امان از بعد تو... آه
شکر خدا که آن حکایت را ندیدم

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_اشعار_فاطمی

عزیزم! مهربان من! گل من! جان ریحانه!
نریز این اشک‌ها را جان من دردانه دردانه

حلالم کن که تنها می‌شوی تا ساعتی دیگر
ببخش از اینکه دیگر جای من خالی‌ست در خانه

《سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت》باکی نیست
تو گنجی و تو را از خاطرش برده‌ست ویرانه!

مرا شب دفن کن،حالا که دنیا غرق در خواب است
مرا شب دفن کن در گوشه ی مخفی این..........

نمی‌خواهم قنوت سرد آن دستان سنگین را
مبادا در نمازم صف ببندد هرچه بیگانه

خداحافظ! حلالم کن عزیزم! کاشکی آن روز
برایت بیش ازین می‌سوختم پروانه پروانه

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهید_قاسم_سلیمانی

با خویش دنیای تو را معنا نکردیم
پروانه خواندیمت ولی پر وا نکردیم

یا بین مردم یا میان جنگ بودی...
یک عکسِ پشتِ میز هم پیدا نکردیم!

با دوستان لبخندی و با دشمنان اخم
با خصم خندیدیم و فکرش را نکردیم

افسوس ما از عالَمی ترسیده بودیم
افسوس... تنها از خدا پروا نکردیم


گشتیم اما غیر دنیای شهادت
جایی برای زندگی پیدا نکردیم

#راضیه_مظفری
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_haa
هان! بترسید! گرچه عصاییم
چشم بر هم زنید اژدهاییم

گاه چون صبرِ حیدر، سکوتیم
گاه چون خشمِ خیبر، صداییم

گاه با دشمن آهیم و نفرین
گاه با دوست دست دعاییم

ای یزیدان دوران! حسینیم
از رفیقان شیطان جداییم

هر مسلمان که مشکی به تن کرد
ما هم از غصه، صاحب‌عزاییم

غزّه، بیروت، کابل و کرمان
ما عزادار جغرافیاییم

صبح امّید غرق طلوع است
هان! بشارت که باد صباییم

#راضیه_مظفری

@Aftabgardan_ha
به سویش رفته‌ای... شاید صدایت کرده در بوران
نهال کوچکی بین درختان ارسباران

و شاید لانه‌ای کوچک میان سیل باران بود
کمک می‌خواست شاید از تو موری خسته و بی‌جان

کمک می‌خواست شاید بره‌ای در چنگ‌های گرگ
و شاید نام تو پژواک شد در گوش کوهستان

نمی‌دانم چرا آنجا توقف کرده ای!؟ شاید
کمک می‌خواست آهویی غریب از خادم سلطان

گمانم خسته بودی... شاخه‌ها دیدند خوابت برد
عبای خاکی‌ات را شست با دستان خود، باران

#
تو خوابیدی و خوابیدی و خوابیدی و خوابیدی
و شد بیدارتر جمهوری اسلامی ایران

#راضیه_مظفری
@Aftabgardan_ha
غزلی از زبان کودک درونم...

به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره‌ی مویم...

به گوشت می‌رسم از دورها... از دورهای دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم

اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمی‌دانم چه می‌گوید!
غذاهای بهشتی را تعارف می‌کند سویم

ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی‌گویم

رقیه -دوستم- موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...

کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می‌نشیند آه... پهلویم...
#

من اینجا آسمان را دیده‌ام با قد کوتاهم
نمی‌خواهم که پیدایم کنند آری... نمی‌خواهم...

#راضیه_مظفری
#اربعین
#مشایه

@Aftabgardan_ha
شاید طلاهایم
در گوشۀ بیروت
یا گوشه‌ای از خطّۀ صنعا
آب و غذای دختری باشد یتیم و خسته و تنها
وقتی که بابا را طلب کرده‌ست
...
شاید طلاهایم
در سینه‌ای پر شیر...
لبخند باشد گوشه‌ی لب‌های یک مادر
در خون و خاکستر
...
شاید طلاهایم
یک قطعه از موشک شود در گوشۀ حیفا
خنجر شود بر سینۀ مردی که در دستش،
گیسوی جعدی مانده خون آلود
در لابلای خیمه های دود
...
شاید طلاهایم...

#راضیه_مظفری

@Aftabgardan_ha