ضياءالصالحين
393 subscribers
10.2K photos
6.64K videos
568 files
4.71K links
«اهمیت فضای مجازی به‌اندازهٔ انقلاب اسلامی است.»
هرکس از شما موقعیت ما را پرسید؛ بگوئید ما در موقعیت تنگه احد هستیم

👇
#اینستاگرام :
instagram.com/ziaossalehin

#توییتر :
twitter.com/ziaossalehin
سایت:
ziaossalehin.ir

کانال آذری:
t.iss.one/az_ziaossalehin_i
Download Telegram
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #اشعار

🔅 واصلِ دریا 🔅
سایه به سایه، به دنبالم، و در جستجوی،
صاحبدلی را، و روشندلی، و دریادلی،
باشد که من نیز از این تیرگی ها، و کدرها، و کدورتها، خلاصی یابم،
و این شعله را، تو، در من افروختی،
درست، در همان روز، که کودکم از تو می پرسید: این سیلها به کجا می روند، و تو او را گفتی: به دریا!
یادش بخیر! او گفت: به دریا چرا؟!
و او را گفتی: تا زلال شوند، و پاک و . . .
و گرنه تیره تر خواهند شد، و به گِل خواهند نشست!

تو سعی کن که به روشندلان رسی صائب
که سیل، و اصلِ دریا چو شد، زلال شود

کانال ضياءالصالحين:
@ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #دامن_دامن_حکمت #صائب_تبریزی #اشعار

🔅 آفتاب روح 🔅

تا پدرم را دید در آغوشش گرفت، و او را گفت: ای سرو! چرا با سایه خود سرگرانی می کنی؟
چرا، کم از ما می پرسی؟
پدرم حالش را پرسید،
و وی با نشاط تمام گفت: خوبم، و در عیش مُدام،
و دارم،
همه چیز را، باغ را، مزرعه را، خانه را و . . .
پدرم تبسمی داشت،
اما، تلخ؛
او را گفت: هنوز هم خاکبازی می کنی؟!
جان من! چیزی مانده نیست،
زین گلستان عاقبت چون باد می باید گذشت
امّا، این سخن، به آبی مانند بود، که بر زمینی شوره بپاشند!
راستی! مگر دیوارِ مایل را می توانَش راست نمود؟

نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلطیدن چرا؟
گِل به روی آفتاب روح مالیدن چرا؟

کانال ضياءالصالحين:
@ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی

🔅 مشت خاک 🔅

چنین خواهم کرد!
چنان خواهم کرد!
و دیگر همه چیز به کام من است ، و به نام من!
و هیچ چیز مرا ناکام نتواند نمود!
و او ، خوب که این حرفهایم را شنید ، مشتی خاک برداشت ، و بر کف من ریخت ، و گفت : پیش آن جوی بریز ، تا آب به بند آید!
گفتم : این مشت خاک ! در برابر آن جوی آب ! که به سان سیل می آید؟!!
گفت : یعنی نمی توان ، با این ، راه را بر آب بست؟!
گفتم : می دانم که آنچه می گویید به مزاح است ، اما ، راستی شما را چه منظور باشد؟!
گفت : جان من ! آنچه بر آدمی می رود ، قضای خداوند است ، که سیل آسا روان است ، و آدمی نیز ، به همین مشت خاک همانند ، و چگونه می تواند...؟!
جان من ! او ، باید به نامت سازد ، و به کامت ، ورنه...!

از قضای حق مشو غافل که با این مشت خاک
پیش این سیلاب بی زنهار بستن مشکل است

کانال ضياءالصالحين
@ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی

🔅 حریم وصل 🔅
نمی دانم چرا؟ !
اما ، می گرییدم ، و او با شدتِ تمام ، و تمام خشم ، مرا می گفت : همیشه شر بودی ، وشور ، مثل اشکهایت ،
و هیچگاه شیرین نبودی !
رفیق خوب هم تو را خوب نکرد !
و نمی کند !
و سودی هم ندارد !
و به چاه پر آب خانه مان اشارت رفت ، و گفت : خوشا چاهی که آب از خود برآرد !
و گرنه ، چه فایدتی دارد که آدمی به آن ، آب افزاید !
تازه ، می شود به مانند حوض ،
که آبها را هم ضایع می کند ، و می گنداند ، و از آنها جلبک می سازد !
و هیمنجا بود که آهنگ مناجات پدرم ، خواب از چشمانم ربود ، و بیدار شدم !

در حریم وصل ، اشک شور من شیرین نشد
کعبه نتوانست کردن تلخی از زمزم جدا

کانال ضياءالصالحين
@ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #دامن_دامن_حکمت

🔅 تخته تعلیم 🔅

او می گفت: در این روزهای سخت پیری ، که خزان عمرِ بی حاصل است ، و برگ ریزان حواس، و هر روز چیزی را از دست می دهم، وقتی به گذشته های دورِ دور می اندیشم، احساس باختن دارم!
پدرم ایشان را به تسکین گفت: تا آنجا که به یاد دارم، مردمان، به تمامی حسرت شما را داشتند،
و شما، روزی از آموختن سرنتافتی،
همواره پایِ تخته تعلیم بودی،
و کودکان را به دانش و علم رهنمون!
و او آهی برآورد، و گفت: کاش نخست دکان خود را، و خودیتها را تخته می نمودم!

وانشد از تخته تعلیم بر رویم دری
کاش اول تخته می کردم دکان خویش را

🌐 کانال ضياءالصالحين
🆔 @ziaossalehin
#تربیت #اخلاق #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #شعر

🔅 کلید قفل 🔅

همین اکنون ، می بینم ، کودکی نجیب ، و نحیف را ، که بر خاکی نشسته است ، و پایش را به دست دارد ،
و با یکی خار ، آبله های پای خویش را می ترکاند !
راستی که خار نیز به کار آید !
و حال خوب می توانم فهمید این را که می گفتی : کمتر از خار نباید بود !
و نیز اینکه : هر چیز را در این عالم حریمی است ، و حرمتی !

هر سر خاری کلید قفل چندین آبله است -
وای بر آن کس که خاری بی محابا بشکند

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
لیست موضوعات کانال رسمی بنیاد فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین(تاکنون)
👇👇👇👇👇
با انتخاب هر دسته می توان براحتی به بخشهای مورد نظر دسترسی پیدا کرد...
👇👇👇👇👇

🔅 اخلاق و عرفان:
#اخلاق #تربیت #عرفان #عرفان_و_معنویت #بصیرت #نماز_شب #خیال #فکر_مریض #خیال_مریض #ارزش_انسان #اسکناس

🔅 قرآن و عترت:
#قرآن #الاسماء #لطایف_قرآنی #قرآن_و_عترت #احادیث #سنت #روایت #روایات #حدیث #روایت #کمیل #امام_علی علیه السلام #علی_علیه_السلام #امام_حسن علیه السلام #امام_حسین علیه السلام

🔅 فقه و احکام و حقوق:
#فقه #احکام #فقه_و_احکام #عرف #احکام_مکان #احکام_نماز #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر

🔅 فلسفه و کلام:
#انتظار #مهدویت #غیبت #ظهور

🔅 مشاهیر و شخصیتها:
#علما #آیت_الله_بهجت (ره) #علامه_حسن_زاده_آملی #مجتهدی_تهرانی ره #صفائی_حائری ره #آیت_الله_مهدوی_کنی ره #سعادت_پرور (ره) #امام_خامنه_ای #بیانات_رهبری #کریم_زمانی #استاد_قادر_فاضلی #استاد_محمدرضا_رنجبر #استاد_مهدی_طیب #ذهنی_تهرانی ره #امام_خمینی ره #استاد_صمدی_آملی #اندیشمندان #چارلی_چاپلین #بزرگمهر #انوشیروان #سقراط

🔅 فرهنگ و ادب:
#فرهنگ #اصطلاحات #شعر #اشعار #ادبیات #صائب_تبریزی #مولوی #اقبال_لاهوری #عطار_نیشابوری #منطق_الطیر #سعدی #ابوسعید_ابوالخیر #باران_حکمت #دامن_دامن_حکمت #حکایت #اویس_قرنی #مطلع_انوار

🔅 گالری:
#تصاویر #تصویر #عکس #عکس_نوشته #کلیپ

🔅 انبیاء :
#پیامبر #حضرت_یوسف علیه السلام #حضرت_سلیمان علیه السلام

🔅 تاریخ و تمدن:
#تاریخ #شهادت

🔅 مشاوره و خانواده و سبک زندگی اسلامی:
#حجاب #روانشناسی

🔅 نرم افزار و....:
#اربعین #ویژه_اربعین (نرم افزارهای تلفن همراه) #نقشه_راهنما (مرزهای ایران و عراق)
#اختصاصی_ضیاءالصالحین
#سیاسی

🌐 https://telegram.me/ziaossalehin

🆔 @ziaossalehin
#تربیت #اخلاق #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #شعر

🔅 کلید قفل 🔅

همین اکنون ، می بینم ، کودکی نجیب ، و نحیف را ، که بر خاکی نشسته است ، و پایش را به دست دارد ،
و با یکی خار ، آبله های پای خویش را می ترکاند !
راستی که خار نیز به کار آید !
و حال خوب می توانم فهمید این را که می گفتی : کمتر از خار نباید بود !
و نیز اینکه : هر چیز را در این عالم حریمی است ، و حرمتی !

هر سر خاری کلید قفل چندین آبله است -
وای بر آن کس که خاری بی محابا بشکند

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #دامن_دامن_حکمت

🔅 تازیانه عشق 🔅

سر به گریبان داشت ، و در اندیشه !
در پاسخ پدرم ، که به چه می اندیشد گفت : به خود ، به اینکه چگونه می توانم از خود گذشت !
و به گمانش که به زور عقل می توانست !
پدرم گفت : به زور و زر میسر نیست این کار !
مگر بالا رود ، دست ، و تازیانه عشق !

به زور عقل گذشتن ز خود میسر نیست
مگر بلند شود دست و تازیانه عشق

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #اشعار #شعر

🔅 آتشپاره 🔅

آن کسان که فروتن باشند ،
و تواضع را ، و خاکساری را ، پیشه خویش دارند ، زنده اند ، و پُر فروغ ، و نمی میرند ، و نه تاریک می شوند .
و این را در حالی می گفت ، که با چُوبَکی ، خاکسترها را به کنار می زد ،
و می دیدم که زغالها آتشند ، و روشن ، و چه گرم !
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
گر دل خود زنده خواهی خاکساری پیشه کن
به ز خاکستر لباسی نیست آتشپاره را

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #شعر

🔅 گذار سیل 🔅

پدرم او را گفت : از اینکه می بینم به جان یک یکِ موهای سپید خود افتاده ای ، و آنهمه را سیاه می کنی ، چنین می انگارم که امروز کسی را نیافته ای ، تا که آن را سیاه کنی !
و او به تبسم گفت : عمارتِ تن نیز به تعمیر حاجتمند است!
و پدرم گفت : به شرط آنکه در گذار سیل نباشد .
و همینطور که با دستش به شانه اش می زد ، گفت : موی سفید ، گرده صبح قیامت است.

تعمیر خانه ای که بود در گذار سیل
ای خانمان خراب برای چه می کنی ؟

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#تصاویر #اشعار #صائب_تبریزی #تربیت

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#تربیت #اخلاق #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #اشعار #حکمت #دامن_دامن_حکمت

🔅 غم بسیار 🔅

در آن روز بارانی سخت، که آسمان سقای زمین بود، و با جام ابرها، زمین خسته و تشنه را، سیر از آب می کرد، تو در غم بودی، و من نیز در شادی تمام!
و امروز، نه از آن شادی من، و نه از آن غم تو، هیچ خبر نیست، و نه، اثری مانده است!
درست بسانِ همان برقها، که آن روز بر رخسار ابرها پدیدار بود!

شادی اندک دنیا و غم بسیارش
برق از ابر نمایان شده را می ماند

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
#اخلاق #تربیت #استاد_محمدرضا_رنجبر #صائب_تبریزی #دامن_دامن_حکمت #حکمت

🔅 بی خبریها 🔅

در خاطرم، هنوز موج می زند،
آن روز غمبار حادثه را،
که آن مامِ پر مهر، به سانِ ابر بهاران، بر پیکر افتاده فرزند خویش، می بارید!
آن بیچاره فرزند، از سر بی خبری، از بامی بلند، به زمین افتاده بود!
و تو، مرا، در همان حال و هوا می گفتی: سخن نیز اگر از بام دهان، ناسنجیده، به بیرون آید، به همین طفل مانند است،
که تَلَف خواهد شد،
و چه تاثرها، و تاسفها که در پی دارد!

طفلی از بی خبری ها ز لب بام افتاد
سخنی بر لب هر کس که نسنجیده گذشت

🌐 کانال ضیاءالصالحین:
🆔 @ziaossalehin
👀 #صائب_تبریزی

یاد از نگاه گیر طریق سلوک را

در عین آشنایی مردم، رمیده باش


┏━━━━━┓
🆔 @ziaossalehin
┗━━━━━┛
🌒 #شعر

به قدر جستجو روزی بدست آید، ز پا منشین
که رزق مور با آن ناتوانی در قدم باشد

🎼 #صائب_تبریزی

🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
@ziaossalehin