🔅 ایاک نعبد و ایاک نستعین - 2 🔅
#عبادت را به #اطاعت هم میتوانیم معنا کنیم، و اطاعت یعنی در کار خدا چون و چرا نکردن.
اطاعت یعنی وقتی خدا میگوید: خانمها باید پوشیده باشند آنها نیز خود را بپوشانند و دیگر روسری های آنها نواری نشود با شلوارها کوتاه نشود، چون این کار نه تنها #زن را آلوده ساخته و از ارزش و بهای وی می کاهد بلکه در حقیقت هتاکی و جسارت و گستاخی نسبت به خداوند و جامعه نیز خواهد بود.
اگر بعضی ها معنای اطاعت را می فهمیدند دیگر هرگز به طنز و طعنه نمی گفتند: با یکی دو تار مو، آدم جهنمی می شود؟ بله جهنمی می شود اما نه به خاطر دو تار مو بلکه به خاطر اطاعت نکردن .
و تازه دو تار مو دست کم نگیر چون حقیقتاً می تواند جهنمی به پا کند.
👇👇👇👇👇
👌 زمان جنگ یادت نیست می گفتند: در شب باید خاموشی مطلق باشد، و حتی آتش سیگار هم نباید روشن کرد و گرنه دیده بان ها هوایی همان نقطه را دیده و آنجا را بمباران خواهند کرد.
👌 درست مثل اینکه پدر تاجری به فرزند خود می گوید: در گاو صندوق را ببند و او باید ببندد نه اینکه روی هم انداخته، بگوید: فقط به اندازه کمتر از یک بند انگشت باز است و این هیچ اشکالی ندارد! چون در این صورت دزد با هوس بیشتری به آن نزدیک می شود.
📚: #استاد_محمدرضا_رنجبر ، #باران_حکمت، #تفسیر_سوره_حمد
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
#عبادت را به #اطاعت هم میتوانیم معنا کنیم، و اطاعت یعنی در کار خدا چون و چرا نکردن.
اطاعت یعنی وقتی خدا میگوید: خانمها باید پوشیده باشند آنها نیز خود را بپوشانند و دیگر روسری های آنها نواری نشود با شلوارها کوتاه نشود، چون این کار نه تنها #زن را آلوده ساخته و از ارزش و بهای وی می کاهد بلکه در حقیقت هتاکی و جسارت و گستاخی نسبت به خداوند و جامعه نیز خواهد بود.
اگر بعضی ها معنای اطاعت را می فهمیدند دیگر هرگز به طنز و طعنه نمی گفتند: با یکی دو تار مو، آدم جهنمی می شود؟ بله جهنمی می شود اما نه به خاطر دو تار مو بلکه به خاطر اطاعت نکردن .
و تازه دو تار مو دست کم نگیر چون حقیقتاً می تواند جهنمی به پا کند.
👇👇👇👇👇
👌 زمان جنگ یادت نیست می گفتند: در شب باید خاموشی مطلق باشد، و حتی آتش سیگار هم نباید روشن کرد و گرنه دیده بان ها هوایی همان نقطه را دیده و آنجا را بمباران خواهند کرد.
👌 درست مثل اینکه پدر تاجری به فرزند خود می گوید: در گاو صندوق را ببند و او باید ببندد نه اینکه روی هم انداخته، بگوید: فقط به اندازه کمتر از یک بند انگشت باز است و این هیچ اشکالی ندارد! چون در این صورت دزد با هوس بیشتری به آن نزدیک می شود.
📚: #استاد_محمدرضا_رنجبر ، #باران_حکمت، #تفسیر_سوره_حمد
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 #درك #فاصله ها 🔅
📚: #استاد_صفائی_حائری(ره)، آیه های سبز، ص49
هنگامى كه احساس مى كنى، بيشتر از اين كه دارى مى توانى به دست بياورى ديگر آرام نمى گيرى، حركت مى كنى. درك مبهم از نيازها آغازگر جنبش و تلاش توست.
👇👇👇👇👇
آن روستايى كه به خاطر تنگدستى به شهر آمده و پيش اربابى به كار مشغول شده بود در برابر روزى چند تومان حاضر است كثافت فرزندان ارباب را با دست پاك كند و دعاگو هم باشد، هر چه ثروت ارباب را نشانش بدهى، هيچ گامى برنمى دارد و از دعاگويى هم دست بردار نيست، چرا كه مى بيند در ده، نانش به باد رفته بود و آبش در خشكى نشسته بود و امروز روزى 20 تومان هم ذخيره مى كند و در ميان همشهرى هاى ديگر يك سر و گردن هم بالاتر است، اما اگر برايش بگويى كه فلان ارباب روزى چند بيشتر مىدهد و چه قدر محبت مىكند و يا برايش بگويى كه بابا خودِ ارباب وقتى از ده آمده بود و از گرد راه رسيده بود، آه نداشت كه با ناله سودا كند. از تو بيچاره تر بود و كار كرده و به اين همه رسيده و ديگر آرام نمى گيرد؛
⬅️ چون مى فهمد بيشتر از اين مى تواند داشته باشد و مى فهمد ميان آن چه كه دارد و آن چه مى تواند داشته باشد، فاصله است و مى فهمد كه مى تواند اين فاصله را طى كند. 👌
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
📚: #استاد_صفائی_حائری(ره)، آیه های سبز، ص49
هنگامى كه احساس مى كنى، بيشتر از اين كه دارى مى توانى به دست بياورى ديگر آرام نمى گيرى، حركت مى كنى. درك مبهم از نيازها آغازگر جنبش و تلاش توست.
👇👇👇👇👇
آن روستايى كه به خاطر تنگدستى به شهر آمده و پيش اربابى به كار مشغول شده بود در برابر روزى چند تومان حاضر است كثافت فرزندان ارباب را با دست پاك كند و دعاگو هم باشد، هر چه ثروت ارباب را نشانش بدهى، هيچ گامى برنمى دارد و از دعاگويى هم دست بردار نيست، چرا كه مى بيند در ده، نانش به باد رفته بود و آبش در خشكى نشسته بود و امروز روزى 20 تومان هم ذخيره مى كند و در ميان همشهرى هاى ديگر يك سر و گردن هم بالاتر است، اما اگر برايش بگويى كه فلان ارباب روزى چند بيشتر مىدهد و چه قدر محبت مىكند و يا برايش بگويى كه بابا خودِ ارباب وقتى از ده آمده بود و از گرد راه رسيده بود، آه نداشت كه با ناله سودا كند. از تو بيچاره تر بود و كار كرده و به اين همه رسيده و ديگر آرام نمى گيرد؛
⬅️ چون مى فهمد بيشتر از اين مى تواند داشته باشد و مى فهمد ميان آن چه كه دارد و آن چه مى تواند داشته باشد، فاصله است و مى فهمد كه مى تواند اين فاصله را طى كند. 👌
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 #شایعه 🔅
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و...
سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.
🕸🕸🕸🕸🕸
حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.
🔻🔻🔻🔻🔻
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و...
سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.
🕸🕸🕸🕸🕸
حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.
🔻🔻🔻🔻🔻
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 #زندگی آدمیزاد 🔅
از #افلاطون پرسیدند: شگفت انگیزترین #رفتار_انسان چیست؟
پاسخ داد: 'از کودکی خسته می شود، برای بزرگ شدن عجله می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود!
ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد، سپس برای بازپس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.
طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری می میرد که گویی هرگز زندگی نکرده است!
آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه ازدست رفتن امروز خود نیست، در حالی که زندگی «گذشته» یا «آینده» نیست، بلکه زندگی همین «حال» است...
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
از #افلاطون پرسیدند: شگفت انگیزترین #رفتار_انسان چیست؟
پاسخ داد: 'از کودکی خسته می شود، برای بزرگ شدن عجله می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود!
ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد، سپس برای بازپس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.
طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری می میرد که گویی هرگز زندگی نکرده است!
آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه ازدست رفتن امروز خود نیست، در حالی که زندگی «گذشته» یا «آینده» نیست، بلکه زندگی همین «حال» است...
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 داستان عجيب جُرَيح 🔅
🌟 #پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در روايتى به دورنمايى از وضع #جريح اشاره مى نمايد كه:
مادرش وى را صدا زد و او در نماز بود(نماز مستحب) و از جواب مادر سرباز زد، دوباره صدا زد و او پاسخ نداد و به همين خاطر دچار زن بدكاره اى شد و آن جريمه پاسخ ندادن به مادر بود.
👇👇👇👇👇
⬅️ فقهاى عظام عقيده دارند اگر انسان به نماز مستحبى ايستاد و در آن هنگام مادر او را صدا زد لازم است پاسخ مادر را بدهد.
🕸🕸🕸🕸🕸
🌟 از #امام_باقر عليه السلام به سند معتبر روايت شده كه:
جريح عابدى بود در جامعه بنى اسرائيل، در صومعه اش مشغول عبادت بود، مادرش به نزد وى آمد و او را طلبيد، او جواب نداد، مادر دوباره وى را خواست او پاسخ نداد، بار سوم او را صدا زد و او از جواب خوددارى كرد، مادر فرياد زد: از خداوند مى خواهم تو را از ياريش محروم كند!
چون روز ديگر شد زن زناكارى به كنار صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل كرد و گفت: اين بچه از جريح است، مردم گفتند: آه! كسى كه ما را از #زنا منع مى كرد خود آلوده به زنا شد، امر شد وى را به دار زنند، در اين وقت مادر آمد در حالى كه به صورت خود مى زد، جريح گفت: اى مادر! آرام باش كه من از اثر #نفرين تو به اين بلا مبتلا شدم، مردم به او گفتند كه از كجا بدانيم راست مى گويى؟ گفت: طفل را بياوريد؟ چون آوردند از خدا خواست طفل را به زبان بياورد، آن كودك به قدرت الهى به سخن آمد و خود را از جريح نفى كرد، چون از جريح ردّ افترا شد نجات پيدا كرد و سوگند خورد كه از خدمت به مادر لحظه اى درنگ نكند...
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🌟 #پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در روايتى به دورنمايى از وضع #جريح اشاره مى نمايد كه:
مادرش وى را صدا زد و او در نماز بود(نماز مستحب) و از جواب مادر سرباز زد، دوباره صدا زد و او پاسخ نداد و به همين خاطر دچار زن بدكاره اى شد و آن جريمه پاسخ ندادن به مادر بود.
👇👇👇👇👇
⬅️ فقهاى عظام عقيده دارند اگر انسان به نماز مستحبى ايستاد و در آن هنگام مادر او را صدا زد لازم است پاسخ مادر را بدهد.
🕸🕸🕸🕸🕸
🌟 از #امام_باقر عليه السلام به سند معتبر روايت شده كه:
جريح عابدى بود در جامعه بنى اسرائيل، در صومعه اش مشغول عبادت بود، مادرش به نزد وى آمد و او را طلبيد، او جواب نداد، مادر دوباره وى را خواست او پاسخ نداد، بار سوم او را صدا زد و او از جواب خوددارى كرد، مادر فرياد زد: از خداوند مى خواهم تو را از ياريش محروم كند!
چون روز ديگر شد زن زناكارى به كنار صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل كرد و گفت: اين بچه از جريح است، مردم گفتند: آه! كسى كه ما را از #زنا منع مى كرد خود آلوده به زنا شد، امر شد وى را به دار زنند، در اين وقت مادر آمد در حالى كه به صورت خود مى زد، جريح گفت: اى مادر! آرام باش كه من از اثر #نفرين تو به اين بلا مبتلا شدم، مردم به او گفتند كه از كجا بدانيم راست مى گويى؟ گفت: طفل را بياوريد؟ چون آوردند از خدا خواست طفل را به زبان بياورد، آن كودك به قدرت الهى به سخن آمد و خود را از جريح نفى كرد، چون از جريح ردّ افترا شد نجات پيدا كرد و سوگند خورد كه از خدمت به مادر لحظه اى درنگ نكند...
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 نظر جالب یک #ریاضیدان درباره زن و مرد 🔅
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.
جواب داد: اگر #زن یا #مرد دارای ( #اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای ( #زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک می گذاریم =10
اگر ( #پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک می گذاریم =100
اگر دارای ( #اصل_و_نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک می گذاریم =1000
👇👇👇👇👇
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.
جواب داد: اگر #زن یا #مرد دارای ( #اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای ( #زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک می گذاریم =10
اگر ( #پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک می گذاریم =100
اگر دارای ( #اصل_و_نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک می گذاریم =1000
👇👇👇👇👇
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 #آغاز در نهایت🔅
📚: #استاد_صفائی_حائری(ره)، آیه های سبز-صفحه 83
آن جا که با شکر و صبر می توان رفت، آنجا که اگر از پای افتادی و ناتوان شدی تازه با عجز میتوان رفت دیگر چه حرفی داری و چه منطقی داری؟
👇👇👇👇👇
آخر راه آن جا آغاز می شود که ما تمام می شویم.
مادرم به من درسی داد که فراموشم نمی شود؛
محمد پسر اول من می خواست به دنیا بیاید و این تجربه اول ما بود. نصف شب بود که درد به سراغ مادرش آمد. با داروهایی که می شناختم کارسازی نمودم، ولی درد #زایمان بود و شتاب می گرفت. به منزل پدر آمدم، هنوز ساعاتی تا اذان صبح مانده بود.
🌟🌟🌟🌟🌟
مادرم با چند نفر از بستگان به پذیرایی از مادر محمد مشغول شد و مرا از اتاق تبعید کرد. من از دور فریادها و ناله ها را می شنیدم و زمان بر من کند می گذشت. تجربه اول من بود. حدود طلوع آفتاب خانم دکتر را آوردیم. با خیال راحت تری در انتظار تولد نشستیم؛ فریادها و ناله ها زیادتر می شد، اما از ولادت خبری نبود. مادرم را صدا زدم، من آشفته بودم و او سرخوش. پرسیدم: آیا مشکلی هست؟ جواب داد: کار زایمان طبیعی است. گفتم: پس چه وقت فارغ می شود؟ با این همه ناله کی کار تمام می شود؟
🕸🕸🕸🕸🕸
خندید و گفت: تا نای نالیدن دارد و توان فریاد کشیدن دارد نمی زاید. آن جا که درد توانش را گرفت آن وقت فارغ می شود. مدتی گذشت. از نای افتاده بود و فقط زنجموره بود که صدای گریه محمد بلند شد و این درس را فهمیدم که:
👇👇👇👇👇
تا نای نالیدن داری و تا آن جا که توان داری ولادتی نیست. راه آنجا آغاز می شود که تو به پایان می رسی.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
📚: #استاد_صفائی_حائری(ره)، آیه های سبز-صفحه 83
آن جا که با شکر و صبر می توان رفت، آنجا که اگر از پای افتادی و ناتوان شدی تازه با عجز میتوان رفت دیگر چه حرفی داری و چه منطقی داری؟
👇👇👇👇👇
آخر راه آن جا آغاز می شود که ما تمام می شویم.
مادرم به من درسی داد که فراموشم نمی شود؛
محمد پسر اول من می خواست به دنیا بیاید و این تجربه اول ما بود. نصف شب بود که درد به سراغ مادرش آمد. با داروهایی که می شناختم کارسازی نمودم، ولی درد #زایمان بود و شتاب می گرفت. به منزل پدر آمدم، هنوز ساعاتی تا اذان صبح مانده بود.
🌟🌟🌟🌟🌟
مادرم با چند نفر از بستگان به پذیرایی از مادر محمد مشغول شد و مرا از اتاق تبعید کرد. من از دور فریادها و ناله ها را می شنیدم و زمان بر من کند می گذشت. تجربه اول من بود. حدود طلوع آفتاب خانم دکتر را آوردیم. با خیال راحت تری در انتظار تولد نشستیم؛ فریادها و ناله ها زیادتر می شد، اما از ولادت خبری نبود. مادرم را صدا زدم، من آشفته بودم و او سرخوش. پرسیدم: آیا مشکلی هست؟ جواب داد: کار زایمان طبیعی است. گفتم: پس چه وقت فارغ می شود؟ با این همه ناله کی کار تمام می شود؟
🕸🕸🕸🕸🕸
خندید و گفت: تا نای نالیدن دارد و توان فریاد کشیدن دارد نمی زاید. آن جا که درد توانش را گرفت آن وقت فارغ می شود. مدتی گذشت. از نای افتاده بود و فقط زنجموره بود که صدای گریه محمد بلند شد و این درس را فهمیدم که:
👇👇👇👇👇
تا نای نالیدن داری و تا آن جا که توان داری ولادتی نیست. راه آنجا آغاز می شود که تو به پایان می رسی.
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
🔅 بنده ما شو و برخور ز همه سیم تنان 🔅
شما اگر بخواهی به عمق دریا رفته و شگفتی های آنرا از نزدیک به تماشا نشسته و از تماشای زیبایی های بی شمار آن برخوردار باشی باید نخست جامه غواصی را بر تن داشته و آنگاه در آن فرو شوی.
👇👇👇👇👇
دنیا نیز آنگونه که در روایات آمده است همچون دریاست، و مثل دریا تماشایی است و میتوان از تماشای آن لذت فراوان برد به شرط آنکه جامه تقوا و لباس بندگی بر تن داشته باشیم.
و لباس التقوی ذلک خیر
و بدون این جامه تقوا و بندگی دنیا کشنده است و زندان.
👌👌👌👌👌
پس اگر می گویند: #فلسفه_آفرینش #عبادت و #بندگی خداست به خاطر آنست که با بندگی می توان برخوردار شد، و در حقیقت فلسفه آمدن ما به این دنیا به مهمانی آمدن است.
📚: #استاد_محمدرضا_رنجبر ، #باران_حکمت، #تفسیر_سوره_حمد
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
شما اگر بخواهی به عمق دریا رفته و شگفتی های آنرا از نزدیک به تماشا نشسته و از تماشای زیبایی های بی شمار آن برخوردار باشی باید نخست جامه غواصی را بر تن داشته و آنگاه در آن فرو شوی.
👇👇👇👇👇
دنیا نیز آنگونه که در روایات آمده است همچون دریاست، و مثل دریا تماشایی است و میتوان از تماشای آن لذت فراوان برد به شرط آنکه جامه تقوا و لباس بندگی بر تن داشته باشیم.
و لباس التقوی ذلک خیر
و بدون این جامه تقوا و بندگی دنیا کشنده است و زندان.
👌👌👌👌👌
پس اگر می گویند: #فلسفه_آفرینش #عبادت و #بندگی خداست به خاطر آنست که با بندگی می توان برخوردار شد، و در حقیقت فلسفه آمدن ما به این دنیا به مهمانی آمدن است.
📚: #استاد_محمدرضا_رنجبر ، #باران_حکمت، #تفسیر_سوره_حمد
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
مؤسسه فوق تخصصی #زیبایی؛
بدون هزینه و مشاوره؛
مادام العمر و بدون عوارض جانبی...
🍃🌹1⃣- برای زیبایی دستها؛ با دستهایتان #صدقه بدهید.🌹🍃
🍃🌹2⃣- برای زیبایی صدا؛ قرآن کریم را #تلاوت کنید.🌹🍃
🍃🌹3⃣- برای زیبایی چشمها؛ از ترس خدا اشک بریزید.🌹🍃
🍃🌹4⃣- برای زیبایی صورت؛ عادت #وضو را ترک نکنید.🌹🍃
🍃🌹5⃣ - برای زیبایی #اعصاب؛ در بارگاه خدا #سجده کنید.🌹🍃
🍃🌹6⃣ - برای زیبایی #دل؛ در دلتان #یادخدا را جای دهید.🌹🍃
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
بدون هزینه و مشاوره؛
مادام العمر و بدون عوارض جانبی...
🍃🌹1⃣- برای زیبایی دستها؛ با دستهایتان #صدقه بدهید.🌹🍃
🍃🌹2⃣- برای زیبایی صدا؛ قرآن کریم را #تلاوت کنید.🌹🍃
🍃🌹3⃣- برای زیبایی چشمها؛ از ترس خدا اشک بریزید.🌹🍃
🍃🌹4⃣- برای زیبایی صورت؛ عادت #وضو را ترک نکنید.🌹🍃
🍃🌹5⃣ - برای زیبایی #اعصاب؛ در بارگاه خدا #سجده کنید.🌹🍃
🍃🌹6⃣ - برای زیبایی #دل؛ در دلتان #یادخدا را جای دهید.🌹🍃
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
#افلاطون راگفتند: چرا هرگز غمگین نمی شوی؟!
گفت: دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم...
👇👇👇👇👇
#فردا یک #راز است ; نگرانش نباش.
#دیروز یک #خاطره بود ; حسرتش رانخور
و #امروز یک #هدیه است ; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر...
👌👌👌👌👌
از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه..
نگران فردايت نباش خدای ديروز و امروز خداى فرداهم هست...
ما اولين باراست كه بندگي مي كنيم؛
ولى
او قرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتمادكن
و فردا
و فرداها
را به او بسپار..❤️ ✨ ❤️
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir
گفت: دل بر آنچه نمی ماند نمی بندم...
👇👇👇👇👇
#فردا یک #راز است ; نگرانش نباش.
#دیروز یک #خاطره بود ; حسرتش رانخور
و #امروز یک #هدیه است ; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر...
👌👌👌👌👌
از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه..
نگران فردايت نباش خدای ديروز و امروز خداى فرداهم هست...
ما اولين باراست كه بندگي مي كنيم؛
ولى
او قرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتمادكن
و فردا
و فرداها
را به او بسپار..❤️ ✨ ❤️
➖➖➖➖➖
🆔 https://telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
🌐 https://www.ziaossalehin.ir