This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #روایت_آسمانی
⭕️اهتزاز پرچم یا ابالفضل العباس ع توسط شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی بر بام یکی از مساجد حلب⭕️
👇
🆔 telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
⭕️اهتزاز پرچم یا ابالفضل العباس ع توسط شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی بر بام یکی از مساجد حلب⭕️
👇
🆔 telegram.me/joinchat/A8Weczwt21zlz5LepDMNJA
#محاسبه_مراقبه
🌹ﺭﺳﻮﻝ اکرم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ:
✨ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻴﺰ ﭘﺮﺳﻴﺪه می ﺷﻮﺩ:
1⃣ﺍﺯ ﻋﻤﺮﺵ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ،
2⃣ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺍﺵ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺳﭙﺮﻯ ﻛﺮﺩﻩ
3⃣ﺍﺯ ﺛﺮﻭتش که ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﺮﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
4⃣ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻣﺎ ﺍﻫﻞﺑﻴﺖ
📚 ﺧﺼﺎﻝ، ﺹ ۲۵۳
#روایت
🆔 Channel: @ziaossalehin ✍ڪلیڪ
🌹ﺭﺳﻮﻝ اکرم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ:
✨ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﻴﺰ ﭘﺮﺳﻴﺪه می ﺷﻮﺩ:
1⃣ﺍﺯ ﻋﻤﺮﺵ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ،
2⃣ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺍﺵ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺳﭙﺮﻯ ﻛﺮﺩﻩ
3⃣ﺍﺯ ﺛﺮﻭتش که ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﺮﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
4⃣ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻣﺎ ﺍﻫﻞﺑﻴﺖ
📚 ﺧﺼﺎﻝ، ﺹ ۲۵۳
#روایت
🆔 Channel: @ziaossalehin ✍ڪلیڪ
کربلا ما را می خواند
شهید آوینی
بار ديگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاريخ بلند است و اين بار حضور امت بهراستی شگفتآور است. كربلا، آغوشت را بگشا، حزب الله به سوی تو میآيد
#روایت_فتح
@ziaossalehin
#روایت_فتح
@ziaossalehin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #روایت_زندگی ۲۶
⏯ #بازگشت_نیکی
⬅️ این یه #بازگشت #همیشگی در #قوانین #طبیعته:
#رحم کن تا #رحم شوی...
⏯ این #ویدئو را حتما ببینید..
@ziaossalehin
⏯ #بازگشت_نیکی
⬅️ این یه #بازگشت #همیشگی در #قوانین #طبیعته:
#رحم کن تا #رحم شوی...
⏯ این #ویدئو را حتما ببینید..
@ziaossalehin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ #کلیپ_تصویری /آیاما #مشتاق_ظهوریم...
🍃 #روایت_تصویری/ سهل بن حسن خراساني که یکی ازمحبین امام صادق(ع) است ازآن حضرت می پرسد چراقیام نمی کنید.؟
بحارالانوار: ج 47
🍃 #روایت_تصویری/ سهل بن حسن خراساني که یکی ازمحبین امام صادق(ع) است ازآن حضرت می پرسد چراقیام نمی کنید.؟
بحارالانوار: ج 47
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #روایت_زندگی
⏯ از پدر به پسر
⬅️ کاش بدونیم #رفتار روزمره #والدین چه تأثیری بر #کودکان و #نوجوانان دارد!
⏮ پدران و مادران این ویدیو را ببینند
👇
🆔 @ziaossalehin
⏯ از پدر به پسر
⬅️ کاش بدونیم #رفتار روزمره #والدین چه تأثیری بر #کودکان و #نوجوانان دارد!
⏮ پدران و مادران این ویدیو را ببینند
👇
🆔 @ziaossalehin
#امام_حسن
#روایت
#کرامات
مردی شامی امام حسن(ع)را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مرکب بود.مقابل آن حضرت ایستاد و شروع به ناسزا گفتن نمود.حضرت سکوت نمود و پاسخ او را نداد.
وقتی آن مرد مسافر دشنام گویی خویش را به پایان برد،حضرت به او سلام نموده و لبخندی بر لب آورد و چنین سخن آغاز نمود:
"ای پیرمرد! به گمانم غریبی!گویا دچار اشتباهی شده ای!اکنون اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو خواهیم نمود،اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم،اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم،اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم،اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم،اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم،اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم،اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم،اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم.
اکنون بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی،زیرا منزل ما وسیع است و اسباب رفاه و آسایش در آن فراهم می باشد."
وقتی آن مرد شامی جملات مهر آمیز امام را شنید شروع به گریستن کرد و گفت:
شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد.پیش از این تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد من بودید اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم.
آن مرد اسباب و وسایل خویش را به منزل امام برد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدین به محبت این خاندان شد.
📚ابن شهرآشوب،ج۴،ص۱٩
✅ @ziaossalehin
#روایت
#کرامات
مردی شامی امام حسن(ع)را دید در حالی که آن حضرت سوار بر مرکب بود.مقابل آن حضرت ایستاد و شروع به ناسزا گفتن نمود.حضرت سکوت نمود و پاسخ او را نداد.
وقتی آن مرد مسافر دشنام گویی خویش را به پایان برد،حضرت به او سلام نموده و لبخندی بر لب آورد و چنین سخن آغاز نمود:
"ای پیرمرد! به گمانم غریبی!گویا دچار اشتباهی شده ای!اکنون اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو خواهیم نمود،اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم،اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت می کنیم،اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم،اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم،اگر برهنه باشی تو را می پوشانیم،اگر حاجتمندی حاجتت را روا می سازیم،اگر از وطن رانده شده باشی پناهت می دهیم،اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم.
اکنون بهتر است وسایلت را به خانه ی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی،زیرا منزل ما وسیع است و اسباب رفاه و آسایش در آن فراهم می باشد."
وقتی آن مرد شامی جملات مهر آمیز امام را شنید شروع به گریستن کرد و گفت:
شهادت می دهم تو خلیفه ی خدا بر زمین هستی و حقیقتا خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد.پیش از این تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا در نزد من بودید اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم.
آن مرد اسباب و وسایل خویش را به منزل امام برد و تا زمانی که در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و از معتقدین به محبت این خاندان شد.
📚ابن شهرآشوب،ج۴،ص۱٩
✅ @ziaossalehin
#سازمان_سیانور
🔸
🔻سازمان مجاهدین خلق، مخلوق پراگماتیسم سیاسی در ایران است. اواسط دهه چهل شمسی که اغلب قیامهای مذهبی و ملی سرکوب شده بود و حزب توده شده بود حزب دربار، عملگراها در صدد تغییر رژیم برآمدند. این گروه، خود اجتهاد بودند و اعلب تا حدی تحصیل کرده. دهه چهل شمسی و شصت میلادی دهه نموّ چپ بود در جهان. تا دهه هشتاد میلادی و شصت شمسی. دوره، دوره مبارزه بود و کتاب سرخ مائو و اصالت ایدئولوژی و دینامیسم. در دههای که لیبرالهای مسلمان مثل بازرگان برای تطبیق فیزیک با قرآن کتاب می نوشتند تا نیوتن را برای نبوت پیغمبر خاتم شاهد بیاورند، جوانترهای مذهبی که آتششان تندتر بود، در پی تغییر رژیم بودند. فریادی در سکوت و ایجاد سازمانی برای تغییر. هسته اولیه این گروه همان دستگیر و اعدام شدگان دهه پنجاه بودند که بعد از مرگشان، سازمانشان هم پسوند خلق گرفت و هم مارکسیست شد.
راز عدم قبول این جوانان زندان کشیده توسط امام در نجف، غلبه پراگماتیسم ایدئولوژیک بر تکلیف دینی در نزد رهبران این گروه بود. جوانانی که مذهبی بودند اما مبنای حرکتشان در نظر و عمل، دینی نبود. و امام، نه برای تغییر رژیم که برای آگاهی و انقلاب اصالت قائل بود.
سازمان مجاهدین، مخوف بود با تسویههای درون سازمانی، التقاطی بود با طلاق مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی و عقدش با مسعود رجوی، انحرافی بود با جعل زیارتنامه برای مسعود و مریم، خشن بود با عقیم کردن زنان، و مزدور بود با خیانت به وطن و نوکری صدام حسین. و دورهگرد است با دورهگردیهای مریم.
میلیشیای مریم و مسعود، جوانیشان سوخت و شدند لشکری پیر و لجوج که اگر روزی با یوزی آدم میکشتند و شهر را ناامن میکردند، و گرای نیروهای سپاه و بسیج را به صدام میدادند، امروز با موی ریخته و پوست پلاسیده نشستهاند پشت کامپیوتر و در کار تولید هشتگ و هک هستند.
در باب سازمان مجاهدین بسیار می توان نوشت. بخشی از کتاب #اعدامم_کنید به روزها و سالهای تشکیل تا انهدام هسته اولیه سازمان مجاهدین اختصاص دارد. برای نوشتنش علاوه بر خاطرات حاج محمدحسن عبدیزدانی بسیار خواندم. و گهگاه باز هم میخوانم.
سازمان مجاهدین خلق، محصول یک ایدئولوژی دستساز بود و استخوانی است لای زخم.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / مرداد ۱۳۹۸
#روایت_مرصاد
#سازمان_مریم
#مرگ_مسعود
#بربادرفته
🔸
🔻سازمان مجاهدین خلق، مخلوق پراگماتیسم سیاسی در ایران است. اواسط دهه چهل شمسی که اغلب قیامهای مذهبی و ملی سرکوب شده بود و حزب توده شده بود حزب دربار، عملگراها در صدد تغییر رژیم برآمدند. این گروه، خود اجتهاد بودند و اعلب تا حدی تحصیل کرده. دهه چهل شمسی و شصت میلادی دهه نموّ چپ بود در جهان. تا دهه هشتاد میلادی و شصت شمسی. دوره، دوره مبارزه بود و کتاب سرخ مائو و اصالت ایدئولوژی و دینامیسم. در دههای که لیبرالهای مسلمان مثل بازرگان برای تطبیق فیزیک با قرآن کتاب می نوشتند تا نیوتن را برای نبوت پیغمبر خاتم شاهد بیاورند، جوانترهای مذهبی که آتششان تندتر بود، در پی تغییر رژیم بودند. فریادی در سکوت و ایجاد سازمانی برای تغییر. هسته اولیه این گروه همان دستگیر و اعدام شدگان دهه پنجاه بودند که بعد از مرگشان، سازمانشان هم پسوند خلق گرفت و هم مارکسیست شد.
راز عدم قبول این جوانان زندان کشیده توسط امام در نجف، غلبه پراگماتیسم ایدئولوژیک بر تکلیف دینی در نزد رهبران این گروه بود. جوانانی که مذهبی بودند اما مبنای حرکتشان در نظر و عمل، دینی نبود. و امام، نه برای تغییر رژیم که برای آگاهی و انقلاب اصالت قائل بود.
سازمان مجاهدین، مخوف بود با تسویههای درون سازمانی، التقاطی بود با طلاق مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی و عقدش با مسعود رجوی، انحرافی بود با جعل زیارتنامه برای مسعود و مریم، خشن بود با عقیم کردن زنان، و مزدور بود با خیانت به وطن و نوکری صدام حسین. و دورهگرد است با دورهگردیهای مریم.
میلیشیای مریم و مسعود، جوانیشان سوخت و شدند لشکری پیر و لجوج که اگر روزی با یوزی آدم میکشتند و شهر را ناامن میکردند، و گرای نیروهای سپاه و بسیج را به صدام میدادند، امروز با موی ریخته و پوست پلاسیده نشستهاند پشت کامپیوتر و در کار تولید هشتگ و هک هستند.
در باب سازمان مجاهدین بسیار می توان نوشت. بخشی از کتاب #اعدامم_کنید به روزها و سالهای تشکیل تا انهدام هسته اولیه سازمان مجاهدین اختصاص دارد. برای نوشتنش علاوه بر خاطرات حاج محمدحسن عبدیزدانی بسیار خواندم. و گهگاه باز هم میخوانم.
سازمان مجاهدین خلق، محصول یک ایدئولوژی دستساز بود و استخوانی است لای زخم.
🔸
✍ #مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز / مرداد ۱۳۹۸
#روایت_مرصاد
#سازمان_مریم
#مرگ_مسعود
#بربادرفته
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعه فیلمی از شهید تازه کشف شده در مواکب مرز شلمچه
جالب است قمقمه شهید هنوز آب داشته. پارچه سبز بعنوان سربند هنوز سالم مانده #روایت_اربعین
✍🏻 حمیدرضا زندی
جالب است قمقمه شهید هنوز آب داشته. پارچه سبز بعنوان سربند هنوز سالم مانده #روایت_اربعین
✍🏻 حمیدرضا زندی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 مجموعه #موشن_گرافیک | مصباح الهدی
🔻منزل دوم:
◾️ از من مرا بگیر و خودت را به من بده ...
«حر به بهانۀ آبدادن به اسب سوار شد و کمکم از لشکر عمر دور شد. یک نفر از سپاه گفت: «چه کار میخواهی بکنی حر؟ میخواهی به حسین حمله کنی؟» جوابش را نداد. بدنش می لرزید. حالش عادی نبود...»
🏷 #روایت_محرم | #حر_بن_یزید
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
🔻منزل دوم:
◾️ از من مرا بگیر و خودت را به من بده ...
«حر به بهانۀ آبدادن به اسب سوار شد و کمکم از لشکر عمر دور شد. یک نفر از سپاه گفت: «چه کار میخواهی بکنی حر؟ میخواهی به حسین حمله کنی؟» جوابش را نداد. بدنش می لرزید. حالش عادی نبود...»
🏷 #روایت_محرم | #حر_بن_یزید
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 مجموعه #موشن_گرافیک | مصباح الهدی
🔻منزل سوم:
◾️ دیشب خواب بابامو دیدم دوباره ...
«دیشب به خوابم آمده بودی بابا، نشستم روی پایت و موهایم را مثل همیشه شانه کردی، خبری از بیابان و کاروان نبود، ویرانه گلستان بود و من شبیه روزهای گذشته میدویدم، تو صدایم میزدی...»
🏷 #روایت_محرم | #حضرت_رقیه
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
🔻منزل سوم:
◾️ دیشب خواب بابامو دیدم دوباره ...
«دیشب به خوابم آمده بودی بابا، نشستم روی پایت و موهایم را مثل همیشه شانه کردی، خبری از بیابان و کاروان نبود، ویرانه گلستان بود و من شبیه روزهای گذشته میدویدم، تو صدایم میزدی...»
🏷 #روایت_محرم | #حضرت_رقیه
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 مجموعه #موشن_گرافیک | مصباح الهدی
🔻منزل چهارم:
◾️ دو صفحه از کتاب صبر زینب سلام الله علیها
«برای جنگ در میدان بیتابی نکنید جگرگوشههای زینبم! من شما را میشناسم. شما شبیه مادرتان هستید. شبیه زینبم!...»
🏷 #روایت_محرم | #حضرت_زینب
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫
🔻منزل چهارم:
◾️ دو صفحه از کتاب صبر زینب سلام الله علیها
«برای جنگ در میدان بیتابی نکنید جگرگوشههای زینبم! من شما را میشناسم. شما شبیه مادرتان هستید. شبیه زینبم!...»
🏷 #روایت_محرم | #حضرت_زینب
🌐 به #ضیاءالصالحین بپیوندید...
👇
☫ @ziaossalehin ☫