گفتیم که حال و هوای خاص رمضان منجر به شکفتن درخت تقوا و دو میوه‌‌ی‌بسیار گران‌بها و تأثیرگذار خواهدشد:
🟪قلبی پاک، نرم و گرم
🟪رفتارمدیریت‌شده یا
«خودکنترلی»

◽️دیروز از قلب پاک گفتیم و امروز از قلب نرم
♥️قلب نرم، قلبی است که با یاد خدا و یادآوری نعمت‌های او دچار خوف و خشیت می‌شود.
صاحب قلب نرم، با ذکر نام مبارک حضرت رسول(ص) به‌گریه می‌افتد. در تاریخ آورده‌اند که حضرت بلال عهدکرده بود بعد از فوت پیامبر هیچگاه اذان نگوید. اما یکبار که یاران و اصحاب دچار مجادله و بگومگویی شده‌بودند، امام عمر(رض) نگران این وضعیت شده و از بلال خواست که با گفتن اذان ما را به همان حال و هوایی ببرد که در خدمت رسول‌الله بودیم. بلال(رض) گفتم یا عمر نمی‌توانم و عهد کرده‌ام بعد از فوت آن حضرت دیگر اذان نگویم. از عمر اصرار و از بلال انکار!!
اما آیا می‌توان در مقابل درخواست عمر با این همه ابهت و وقار، مقاومت کرد؟! حاشا که چنین باشد!
بلال ناگهان شروع به گفتن اذان کرد. اصحاب و یاران فوراً ساکت و کنجکاو شدند که چه‌خبر است؟!
بلال به محض این‌که گفت: «اشهد ان ‌محمداً رسول‌الله» اختیار خود را از دست داد و زار زار گریست. امام امت و تمام اصحاب و یاران شروع به گریه کردند و هرگونه مجادله و بگومگویی را به کناری نهاده و دست در دست هم گذاشتند و مصافحه کردند و از هم همدیگر حلالیت طلبیدند و توبه نمودند. بله صاحبان قلب‌های نرم این‌گونه‌اند.
قلب نرم، قلبی است که به‌یاد محرومین و مظلومین است.
قلبی که با دیدن کودکی گریان، یتیمی افسرده و گوشه‌گیر و پریشان، مسافری درمانده‌ و هراسان، کارگری زخم بر دست‌هایش پینه بسته و زنِ بی‌سرپرستی که برای امرار معاش، لباس مردانه پوشیده و هیچگاه فرصت نمی‌کند همانند زن‌های دیگر آرایش کند و دست آفریدگار را در خلقتش نشان دهد، چنین قلبی متأثر می‌شود و بی‌اختیار اشک از چشمان صاحب‌اش جاری می‌گردد.

صاحبان قلب نرم، با دیدن گل‌های شکفته، بوی باران و خاک‌های شسته، صدای حیوانات و رعد و برق ابرهای بهاری و موسیقی گوش‌نواز باد و باران ، فوراً به‌یاد الله می‌افتند و در حالتی از تفکر و غرقگی قرار می‌گیرند که قابل وصف نیست. به‌قول سنایی:

نتوان وصف تو گفتن
که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن
که تو در وهم نیایی

داشتن قلبی نرم، از ثمرات و برکات رمضان کریم و میزانی برای سنجش توفیق ما در استفاده از این فضای معنوی است.

https://t.iss.one/zhiyaneve

ملکا ذکر تو گویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به‌همان ره
که تواَم راه‌نمایی

@zhiyaneve

همه درگاه تو جویم
همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم
که به توحید سزایی

@zhiyaneve

تو حکیمی تو عظیمی
تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی
تو سزاوار ثنایی

@zhiyaneve

بری از رنج و گدازی
بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی
بری از چون و چرایی

@zhiyaneve

بری از خوردن و خفتن
بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی
بری از عیب و خطایی

@zhiyaneve

نتوان وصف تو گفتن
که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن
که تو در وهم نیایی

@zhiyaneve

همه عزی و جلالی
همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری
همه جودی و جزایی

@zhiyaneve

همه غیبی تو بدانی
همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی
همه کمی تو فزایی

@zhiyaneve

لب و دندان سنایی
همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ
بودش روی رهایی

@zhiyaneve

همچنان‌که پیشتر گفتیم در فضای رمضان، دو اتفاق بسیار میمون و مؤثر در زندگی مؤمنان روی می‌دهد.
یک) پرورش قلب که ۳ صفت به‌خود می‌گیرد: صاف، نرم و گرم.
دو) رفتار مدیریت‌شده یا خودکنترلی.
امروز یکی دیگر از نتایج پرورش قلب در فضای رمضان را خدمت شما مخاطبان عزیز عرض می‌کنم.
♥️قلب گرم
- قلب گرم، قلبی است که صاحبش را از انزوا و گوشه‌نشینی خارج می‌کند.
- قلب گرم، احساس مسئولیت را به‌تمام رگ‌های بدن پمپاژ می‌کند و چون خون، در رگ‌هایش جاری می‌شود.
- قلب گرم، یخ‌های سرد بی‌تقا‌وتی را آب می‌کند.
- قلب گرم، اراده‌های سست شده را دوباره محکم‌و‌ صاحبش را وادار می‌کند دست به اقدام و به جهاد و تلاش و کوشش وادار می‌کند. همانگون‌که خداوند مؤمنان را نهیب می‌زند که«مالکم لا تقاتلون فی سبیل‌الله و المستضعفین.. »
شما را چه شده‌است که در راه خدا و ستم‌دیدگان نمی‌جنگید؟
- قلب گرم انرژی‌زا، نشاط‌‌آور و تحول آفرین است.
- قلب گرم، یأس و ناامیدی را از ذهن صاحبش می‌زداید.
بصیرت و روشنایی‌ای به صاحبش می‌بخشد که در تاریک‌ترین لحظات و اوج شکست و درماندگی، مثبت بیندیشد و امید و نصرت الهی را ببیند.
- قلب گرم، حالتی مغناطیسی دارد و قلب‌های پاک را به‌سوی خود جذب می‌کند و دیگران از وجودش، انرژی، امید و روحیه می‌گیرند.
- قلب گرم، منبسط کننده است و‌ فراخی و گشایش را نوید می‌دهد نه تنگی و انقباض را.

https://t.iss.one/zhiyaneve

هرچند حجم فایل کمی بالاست اما سامی یوسف است و گرمی صدایش ♥️♥️♥️♥️♥️
https://t.iss.one/zhiyaneve

قلبم را به‌تو پیوند زدم یا الله
برشیطان دلم سنگ زدم، یا الله

هردم ، نفسی میکشم و می‌گویم
یارب مددی، محتاج توأم، یا الله

هر گه ، نگهی یا گنهی ، آلودم
با ذکر تو،بیدار شدم! یا الله

گر شیطان دلم، برد تو را از یادم
گفتم به زبانم ، تو بگو ، یا الله.

هرقطره زخون بدنم، نام ترا میگوید
در جان‌ و‌ تنم، فقط تویی، یا الله....


https://t.iss.one/zhiyaneve

بانوان بزرگ ایران!
زنان و مادران عزیزم
در کنار تمام این احترام‌ها و تبریکاتم
از شما بزرگواران می‌خواهم
به بهانه‌ی ظلمی‌که سال‌های مدیدی است به‌نام دین و یا مردان بر شما می‌رود، از دین و از زندگی خانوادگی متنفر نشوید و مردها را از زندگی حذف نکنید.
متاسفانه تعدادی از فمنیست‌های افراطی طوری در بوق و کرنا می‌دمند انگار هر ظلم و تبعیضی که بر زنان رفته، از ناحیه دین و مردهابوده‌است.
این تصور کاملاً نادرست است.
ظلم انسان‌ها در حق یکدیگر،
ارتباطی به دین و جنسیت ندارد.
انسان، زن باشد یا مرد،
مسلمان باشد یا مسیحی یا یهودی
با سواد باشد یا بی‌سواد،
ندار و فقیر باشد یا دارا و ثروتمند
در ذاتش، خودبرتربینی و زیاده‌خو‌اهی وجود دارد که همین خصایل روانی،
منجر به ایجاد ظلم می‌شود.
زیرساخت‌های اقتصادی و روابط اجتماعی،مناسبات و رویدادهای فرهنگی، تاریخی و سیاسی، که نهایتاً فرهنگ و سبک زندگی جامعه را می‌سازند زمینه‌ساز، خشونت و ظلم و تبعیض انسان‌ها علیه همدیگر می‌‌گردند.
پیشنهاد می‌کنم کتاب زیر را بخوانید تا متوجه شوید که انسان دائماً دچار افراط و تفریط می‌شود.
کتاب: ﴿مردان در اعتصاب﴾
نوشته پروفسور خانم دکتر هلن اسمیت.

https://t.iss.one/zhiyaneve

در ادامهٔ تأثیرات فضای معنوی رمضان، که عبارت بودند از :
۱) قلبی پاک و گرم و نرم
۲) خودکنترلی یا رفتار مدیریت‌شده، امروز نگاهی مختصر به «خودکنترلی» یا «رفتار مدیریت‌شده» خواهیم انداخت.

✅رفتار مدیریت‌شده یا خودکنترلی چیست؟!

منظور از خودکنترلی این است که انجام یا عدم انجام یک کار، انگیزه برای یک فعل یا ترک آن از درون بجوشد نه این‌که ناشی از تهدید و تطمیع باشد.
هر اندازه سن انسان پایین‌تر و از بلوغ عقلی و عاطفی کمتری بهره‌مند باشد، انگیزه و علت و دلیل انجام و یا عدم انجام کارهایش به بیرون از خودش برمی‌گردد.
تشویق و پاداش و یا تنبیه و تهدید و اجبار، عامل اصلی یا موتور محرکهٔ این نوع انسان‌ها می‌باشد.
فرق بین حیوان و ماشین با انسان، در همین موضوع است.
حیوان و ماشین را موجودی دیگر، کنترل و مدیریت می‌کنند.
اما انسان مخصوصاً اگر به درجه‌ی تقوا برسد، خودْتنظیم و خودْکنترل است و خودش را مدیریت می‌کند.
♦️اولین قدم در خودکنترلی، کنترل ‌‌و در اختیار گرفتن حواس است. کنترل چشم، گوش، زبان، لمس و ... است.
♦️دومین قدم، مدیریت زمان است.
♦️سومین گام در خودکنترلی، کنترل و مدیریتِ ارتباطات است. چون بخش اعظم زندگی ما، چیزی جز ارتباط نیست.
♦️گام چهارم، مدیریت و کنترلِ آرزوها، نیازها و خواسته‌هااست. نه این‌که آرزوها و نیازها را خفه و یا سرکوب کنیم.
نه! به‌هیج وجه!!
بلکه باید آن‌ها را پالایش و والایش نماییم. انسان بدون آرزو، مرده‌ای بیش نیست.

اما نوع آرزوهای ما تعیین کننده‌ی نوع اهداف و آینده‌ی ما و‌سقف رشد و‌ توسعه‌ی ما هستند.
ادامه دارد……

https://t.iss.one/zhiyaneve

«رفتار مدیریت‌شده» یا «خودکنترلی»
بین حیوان و انسان تفاوت‌های زیادی وجود دارد که یکی از این تفاوت‌های مهم «پاسخ» دادن در انسان و «واکنش» در حیوان است.
واکنش، ناگهانی، بدون تفکر و اراده و اختیار و صرفاً به‌خاطر دفاع از خود است. معمولاً با خشم و پرخاشگری و شاید هم حمله همراه خواهدبود.
اما پاسخ، حالت انتخابی دارد. یعنی انسان در مقابل طرفش از میان چندین گزینه، به‌نظر خودش بهترین گزینه را انتخاب می‌کند و هدفش، تبیین و روشنگری است. پاسخ آگاهانه و ارادی است. نیازمند کمی تأمل و تفکر است.
هر اندازه کسی بتواند به‌جای واکنش پاسخ بدهد و واکنش را به‌پاسخ تبدیل کند، یعنی رفتارش را مدیریت می‌کند و خودکنترل است و از جنبه‌ی حیوانی‌اش فاصله می‌گیرد و به انسانیت خودش نزدیک‌تر می‌گردد.
در حدیث آمده وقتی روزه بودید و کسی به شما حرف زشتی زد یا توهین و بی‌احترامی نمود، بگویید من روزه هستم
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ: أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ: إذَا كَانَ يَوْمُ صَوْمِ أَحَدِكُمْ فَلَا يَرْفُثْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَصْخَبْ، فَإِنْ شَاتَمَهُ أَحَدٌ أَوْ قَاتَلَهُ فَلْيَقُلْ: إنِّي امْرُؤٌ صَائِمٌ(متفق علیه)

https://t.iss.one/zhiyaneve

موانع

من فکر می‌کنم آدم‌ها خوبند و اگر مانعی سرِ راه خوب بودنشان نباشد، ترجیح می‌دهند با آدم‌های دیگر همدلی کنند و اگر مراقبت کردن را یاد گرفته باشند، دریغ نمی‌‌کنند.

اگر کسی می‌خواهد کاری بکند، نیازی به نصیحت کردن آدم‌ها و دعوتشان به خوبی ندارد. باید موانع بروز خوبی را از سرِ راهشان بردارد. بقیه‌اش را خودشان کم و بیش بلدند.

برداشتن موانع هم می‌تواند سیر کردن بچه‌ای باشد که از سر گرسنگی بدقلقی می‌کند، تا دیدن نیازهای یک دانش‌آموزِ مشکل‌ساز، تا رفتار منصفانه و دادن امکان رشد به افراد در یک سازمان، تا دیدن نیازهای یک شریک عاطفی بی‌قرار و تا توزیع برابر فرصت‌ها و عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی.

فکر می‌کنم این روزها آدم‌ها بد نیستند، صرفاً اوضاع سخت است. نباید بدی و رذالت را به ذات خودمان یا دیگران نسبت بدهیم. باید تا جایی که دستمان می‌رسد موانع را از سر راه برداریم؛ در سطح کلان سیاسی‌اش هم اگر نمی‌شود در هر سطحی که از دستمان بر می‌آید. هرقدر هم در تنگنا و فشار شرطی شده باشیم، کمی فراوانی (فراوانی مادی، فراوانی توجّه و ...) ما را خوبی بر می‌گرداند.
محمود مقدسی

الهی
از پيش خطر و از پس، راهم نيست،
دستم گير که جز تو، پناهم نيست.

الهی
دستم گير که دستْ‌آويز ندارم
و عذرم بپذير که پای گريز ندارم.

الهی
خود را از همه به تو وابستم،
اگر بداری تو را پرستم
و اگر نداری خودپرستم
نوميد مساز؛ بگير دستم.

﴿خواجه‌عبدالله‌انصاری﴾

https://t.iss.one/zhiyaneve

خیلی وقت بود که از همدیگر خبر نداشتیم. دیروز چند بار تلفنم‌ زنگ خورد ولی چون کمی بی‌حال بودم، حالش را نداشتم که گوشی را بردارم.
اما طرف مصمم بود که پاسخ من را بشنود. با صدای پی‌درپی زنگ تلفن، دیگه نمی‌شد بی‌توجه بود.
گوشی را که برداشتم، صدای پشت تلفن برام خیلی آشنا بود. پس از کمی صحبت و فشار به حافظه‌ام بالاخره او را شناختم. از طریق «کانال ژیانه‌وه» مجدداً ارتباط ما برقرار شده‌بود. از مدیریت و محتوی کانال تشکر نمود و البته نقدهایی هم داشت. اما در کل راضی بود.
مثل همه، در باره‌ی شغل و ازدواج و گذران زندگی از هم سوال کردیم. گفتم از اهل و عیال چه‌خبر؟ گفت راستش را بخواهی من در ازدواج اول شکست خوردم و همسرم را طلاق دادم. اظهار تأسف کردم و از وضعیت فعلی‌اش پرسیدم. گفت شکر خدا خیلی راضی هستم. گفتم همسر فعلی‌ات حتماً خیلی خانم هستند و شما را خوب درک می‌کند! گفت چه عرض کنم!؟
گفتم یعنی چه؟ بیشتر بگو...
گفت: نمی‌خواهم چیزی را از شما پنهان کنم همسر قبلی‌ام نیز خیلی خانم بودند ولی متاسفانه من کم تجربه بودم.

کوچکترین مشکلی که پیش می‌‌آمد، فوراً خانواده‌ها را در جریان قرار می‌دادم!
گذشته‌ها و مشکلاتش را در خانواده‌ی پدری به رُخش می‌کشیدم.
روزها و حتی ماه‌ها قهر می‌کردم و فوراً به آغوش مامانم برمی‌گشتم.
هیچ‌وقت یادم نمیاد که به خطایم اعتراف و از او عذرخواهی کرده‌باشم.
اصلاً یک درصد هم احتمال نمی‌دادم که من هم در این دعواها و بگومگوها مقصر هستم.
خلاصه کار ما به جدایی کشید و ....
گفتم حالا راضی هستی؟ گفت خیلی!!
گفتم حتماً در انتخاب همسر دوم‌تان خیلی دقت کردی؟
گفت: نه به آن صورت! ولی چند چیز در موفقیت ازدواج دوم من تأثیر زیادی داشته‌اند:

♦️یک) افزایش اطلاعات و آگاهی در باره‌ی روابط زن و شوهر.
♦️دو) تغییر خودم و نه تغییر همسرم.
♦️سه) اختصاص وقت بیشتر به همسرم.
♦️چهار) سعی می‌کنم مشکلاتم را با همسرم حل کنم و به خانوادهای پدری منتقل نکنم.
♦️پنج) راحت عذرخواهی می‌کنم و سهم خودم را در ایجاد مشکل می‌پذیرم.

✅همت عالی‌اش را برای تغییر خودش و نظم و برنامه‌اش برای خانواده‌ای موفق ستودم و یک آفرین بلند گفتم و یادآوری کردم که: «داداشم هنوز راهِ درازی در پیش داری و کار تمام نشده‌است. هر لحظه احتمال دارد ویروسی کُشنده وارد زندگی‌تان شود و این بهشت شما را ویران کند».
گفت چکار کنم؟
گفتم: همیشه خانواده‌‌ات را شارژ کن.
گفت: متوجه نشدم!!
گفتم: همین پنج موردی را که خودت گفتی، ادامه و در عمل آن‌‌ها را نشان بده!

https://t.iss.one/zhiyaneve