#شعر🔸 صدای کف زدن لحظهها
#فریدون_مشیری
صدای بال پرستو
صدای پای بهار
صدای شادی گنجشکها
صدای بهار
نگاه و ناز بنفشه
تبسم خورشید
ترانه خواندن باد
جوانه کردن بید.
صدای بوسه باران
صدای خنده گل
صدای کف زدن لحظهها برای بهار.
دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین
شکوه جادوی رنگینکمان فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود
دوباره چهره نوروز و شادمانی عید
دوباره عشق و امید
دوباره چشم و دل ما و چهرههای بهار.
غم زمانه به پایان نمیرسد، برخیز
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار
📚 از مجموعه شعر آه باران.
چاپ اول. ۱۳۶۷. نشر چشمه
#فریدون_مشیری
صدای بال پرستو
صدای پای بهار
صدای شادی گنجشکها
صدای بهار
نگاه و ناز بنفشه
تبسم خورشید
ترانه خواندن باد
جوانه کردن بید.
صدای بوسه باران
صدای خنده گل
صدای کف زدن لحظهها برای بهار.
دوباره معجزه آب و آفتاب و زمین
شکوه جادوی رنگینکمان فروردین
شکوفه و چمن و نور و رنگ و عطر و سرود
سپاس و بوسه و لبخند و شادباش و درود
دوباره چهره نوروز و شادمانی عید
دوباره عشق و امید
دوباره چشم و دل ما و چهرههای بهار.
غم زمانه به پایان نمیرسد، برخیز
به شوق یک نفس تازه در هوای بهار
📚 از مجموعه شعر آه باران.
چاپ اول. ۱۳۶۷. نشر چشمه
#شعر🔸خورشید
هنگامهای شگفت
یکباره آسمان و زمین را فرا گرفت
نبضِ زمان و قلبِ جهان تند میتپید
دنیا، در انتظار معجزه...:
خورشید میدمید!
#فریدون_مشیری
هنگامهای شگفت
یکباره آسمان و زمین را فرا گرفت
نبضِ زمان و قلبِ جهان تند میتپید
دنیا، در انتظار معجزه...:
خورشید میدمید!
#فریدون_مشیری
@shafiei_kadkani
#شعر🔸شعر یعنی همین و لاغیر!
#فریدون_مشیری، در نظر من، در همان صف شاعرانی است که من با آنها گریستهام. شاعرانی که مستقیماً با عواطفِ آدمی سروکار دارند. من بارها با شعرِ گلچین گیلانی گریستهام، با شعر #شهریار گریستهام، با شعر #حمیدی گریستهام و با شعرِ مشیری نیز.
*شعری که او در تصویرِ یادِ کودکیهای خویش در مشهد سروده است و به جستجوی اجزای تصویر مادرِ خویش است که در آینههای کوچک و بیکران سقف حرم حضرت رضا تجزیه شده و او پس از پنجاه سال و بیشتر به جستوجوی آن ذرّههاست. همین الآن هم که بندهایی از آن شعر از حافظهام میگذرد گریهام میگیرد؛ شعر یعنی همین و لاغیر!
از #کاتارسیس ارسطویی تا برجستهسازیِ صورتگرایان، همه همین حرف را خواستهاند بگویند. اگر بعضی از ناقدانِ وطنی نخواستهاند این را بفهمند خاک بر سرشان!
▫️توکیو آذر ۷۷
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹با چراغ و آینه، صفحهٔ ۵۳۵
*شعر "سوغات یاد" از فریدون مشیری
این سپیدار کهنسالی که هیچ از قیلوقال ما نمیآسود.
#فریدون_مشیری
۳۰ شهریور ۱۳۰۵
۳ آبان ۱۳۷۹
https://www.instagram.com
shafiei_kadkani
#شعر🔸شعر یعنی همین و لاغیر!
#فریدون_مشیری، در نظر من، در همان صف شاعرانی است که من با آنها گریستهام. شاعرانی که مستقیماً با عواطفِ آدمی سروکار دارند. من بارها با شعرِ گلچین گیلانی گریستهام، با شعر #شهریار گریستهام، با شعر #حمیدی گریستهام و با شعرِ مشیری نیز.
*شعری که او در تصویرِ یادِ کودکیهای خویش در مشهد سروده است و به جستجوی اجزای تصویر مادرِ خویش است که در آینههای کوچک و بیکران سقف حرم حضرت رضا تجزیه شده و او پس از پنجاه سال و بیشتر به جستوجوی آن ذرّههاست. همین الآن هم که بندهایی از آن شعر از حافظهام میگذرد گریهام میگیرد؛ شعر یعنی همین و لاغیر!
از #کاتارسیس ارسطویی تا برجستهسازیِ صورتگرایان، همه همین حرف را خواستهاند بگویند. اگر بعضی از ناقدانِ وطنی نخواستهاند این را بفهمند خاک بر سرشان!
▫️توکیو آذر ۷۷
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
🔹با چراغ و آینه، صفحهٔ ۵۳۵
*شعر "سوغات یاد" از فریدون مشیری
این سپیدار کهنسالی که هیچ از قیلوقال ما نمیآسود.
#فریدون_مشیری
۳۰ شهریور ۱۳۰۵
۳ آبان ۱۳۷۹
https://www.instagram.com
shafiei_kadkani
Instagram
Instagram
Create an account or log in to Instagram - Share what you're into with the people who get you.
Forwarded from Hadi Heidari | کانال هادی حیدری
🔸بی تو، مهتابشبی، باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم...
پرتره #فریدون_مشیری در نود و پنجمین سالگرد تولد شاعر | #هادی_حیدری | شب سیام شهریورماه هزار و چهارصد
@hadi_heidari
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم...
پرتره #فریدون_مشیری در نود و پنجمین سالگرد تولد شاعر | #هادی_حیدری | شب سیام شهریورماه هزار و چهارصد
@hadi_heidari
#شعر🔸 بهار
بوی باران
بوی سبزه
بوی خاک
شاخههای شسته
باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار.....
#فریدون_مشیری
بوی باران
بوی سبزه
بوی خاک
شاخههای شسته
باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار.....
#فریدون_مشیری