گوتلیب فیشته، وارث خودخواندۀ کانت، میگفت «نبوغ» امری الهی است، درحالیکه «جنون» ماهیتی حیوانی دارد. #شوپنهاور تردید داشت که موضوع به همین سادگی باشد، بلکه اساساً ممکن است ماجرا کاملاً برعکس باشد، اینکه نبوغ و جنون نه دو سوی مقابل، بلکه دو امر بههمپیوسته باشند.شوپنهاور برای ارضای کنجکاوی خود دست به کاری خارقالعاده زد. او دانشگاه را ترک کرد و، برای آنکه با چشم خودش ببیند، به دیدار ساکنان تیمارستان رفت، دیداری که به رویهای مداوم بدل شد. ادامۀ مطلب:
https://tarjomaan.com/neveshtar/10400/
https://tarjomaan.com/neveshtar/10400/
#کتاب🔸 شهرت
شهرت چیزی جز مقایسه یک فرد با دیگران نیست. بنابراین ماهیتا امری نسبی است و در نتیجه فقط ارزش نسبی دارد. زیرا اگر دیگران مانند فرد مشهور باشند، شهرت او کاملا از میان میرود. ارزش مطلق، فقط از آن چیزی است که آدمی در هر شرایطی واجد آن است، یعنی آن چه به طور مستقیم و ذاتا در خود دارد: بنابراین داشتن قلبی بزرگ و ذهنی بزرگ، ارزش مطلق است. پس خود شهرت ارزشمند نیست بلکه آنچه موجب شهرت میشود ارزشمند است.
📚در باب حكمت زندگي #شوپنهاور
شهرت چیزی جز مقایسه یک فرد با دیگران نیست. بنابراین ماهیتا امری نسبی است و در نتیجه فقط ارزش نسبی دارد. زیرا اگر دیگران مانند فرد مشهور باشند، شهرت او کاملا از میان میرود. ارزش مطلق، فقط از آن چیزی است که آدمی در هر شرایطی واجد آن است، یعنی آن چه به طور مستقیم و ذاتا در خود دارد: بنابراین داشتن قلبی بزرگ و ذهنی بزرگ، ارزش مطلق است. پس خود شهرت ارزشمند نیست بلکه آنچه موجب شهرت میشود ارزشمند است.
📚در باب حكمت زندگي #شوپنهاور
#کتاب 🔸 حرکت
ارسطو به درستی میگوید: "زندگی عبارت از حرکت است" و همانطور که زندگی جسمی ما فقط در اثر حرکت بیوقفه ادامه مییابد، زندگی درونی و ذهنی ما نیز مشغولیتِ مداوم را طلب میکند، مشغولیتی فکری یا عملی به هر چه ممکن باشد. گواهِ این مدعا ضرب گرفتن با دست یا وسیلهای دیگر است که افرادِ بیکار و بیفکر فورا به آن مشغول میشوند. وجودِ ما اساسا وجودی بیقرار است، از این رو بیکاریِ مطلق به زودی تحملناپذیر میشود، زیرا موجب بیحوصلگی و دلتنگیِ وحشتناک میگردد. باید این سایق را نظم داد تا بتوان آن را به نحوی روشمند ارضا کرد. بنابراین، فعالیت، مشغولیت، کار در حدِ امکان یا لااقل آموختن، برای سعادتِ انسان ناگزیر است، زیرا نیروهای انسان نیاز دارند که از آنها استفاده شود و آدمی مایل است، مفید بودنِ آنها را احساس کند. اما بیشترین رضایت را از این حیث خلق کردن یا ساختن ایجاد میکند، چه ساختنِ سبد باشد، چه نگاشتنِ کتاب. انسان از دیدنِ اینکه اثری زیر دستِ او روز به روز شکل میگیرد و سرانجام به کمال میرسد، بلافاصله احساسِ سعادت میکند. یک اثر هنری، یک نوشته یا حتی فقط یک کاردستی می تواند این سعادت را حاصل کند. البته هر چه اثر شریفتر و والاتر باشد، لذت خلق آن بیشتر است.
📚 در باب حكمت زندگي #شوپنهاور
ارسطو به درستی میگوید: "زندگی عبارت از حرکت است" و همانطور که زندگی جسمی ما فقط در اثر حرکت بیوقفه ادامه مییابد، زندگی درونی و ذهنی ما نیز مشغولیتِ مداوم را طلب میکند، مشغولیتی فکری یا عملی به هر چه ممکن باشد. گواهِ این مدعا ضرب گرفتن با دست یا وسیلهای دیگر است که افرادِ بیکار و بیفکر فورا به آن مشغول میشوند. وجودِ ما اساسا وجودی بیقرار است، از این رو بیکاریِ مطلق به زودی تحملناپذیر میشود، زیرا موجب بیحوصلگی و دلتنگیِ وحشتناک میگردد. باید این سایق را نظم داد تا بتوان آن را به نحوی روشمند ارضا کرد. بنابراین، فعالیت، مشغولیت، کار در حدِ امکان یا لااقل آموختن، برای سعادتِ انسان ناگزیر است، زیرا نیروهای انسان نیاز دارند که از آنها استفاده شود و آدمی مایل است، مفید بودنِ آنها را احساس کند. اما بیشترین رضایت را از این حیث خلق کردن یا ساختن ایجاد میکند، چه ساختنِ سبد باشد، چه نگاشتنِ کتاب. انسان از دیدنِ اینکه اثری زیر دستِ او روز به روز شکل میگیرد و سرانجام به کمال میرسد، بلافاصله احساسِ سعادت میکند. یک اثر هنری، یک نوشته یا حتی فقط یک کاردستی می تواند این سعادت را حاصل کند. البته هر چه اثر شریفتر و والاتر باشد، لذت خلق آن بیشتر است.
📚 در باب حكمت زندگي #شوپنهاور
#کتاب🔸شادی و حسادت
شادی انسان بیشتر شبیه به جنگلی است که از دور زیبا به نظر میرسد، اما هنگامی که به میان آن میرویم زیبایی ناپدید میگردد. ما نمیفهمیم که بر سر آن زیبایی چه آمده چرا که اطرافمان را مشتی درخت گرفتهاند. وقتی به موقعیت دیگران حسادت میکنیم نیز چنین اتفاقی در حال وقوع است.
📚جهان و تاملات فیلسوف #شوپنهاور
شادی انسان بیشتر شبیه به جنگلی است که از دور زیبا به نظر میرسد، اما هنگامی که به میان آن میرویم زیبایی ناپدید میگردد. ما نمیفهمیم که بر سر آن زیبایی چه آمده چرا که اطرافمان را مشتی درخت گرفتهاند. وقتی به موقعیت دیگران حسادت میکنیم نیز چنین اتفاقی در حال وقوع است.
📚جهان و تاملات فیلسوف #شوپنهاور
#کتاب🔸شخصیت فطری
آنچه در حیطه قدرت ماست فقط این است که از شخصیت فطری خود به بهترین نحو استفاده کنیم و بنابراین فقط در پی فعالیتهایی باشیم که با شخصیت ما مطابقت دارد و سعی کنیم آنچه در خور شخصیت ماست بیاموزیم. و از هر نوع آموزش دیگر بپرهیزیم و در نتیجه مقام اجتماعی، شغل و نحوهای از زندگی را برگزینیم که با آن هماهنگ باشد.
📚 در باب حکمت زندگی #شوپنهاور
آنچه در حیطه قدرت ماست فقط این است که از شخصیت فطری خود به بهترین نحو استفاده کنیم و بنابراین فقط در پی فعالیتهایی باشیم که با شخصیت ما مطابقت دارد و سعی کنیم آنچه در خور شخصیت ماست بیاموزیم. و از هر نوع آموزش دیگر بپرهیزیم و در نتیجه مقام اجتماعی، شغل و نحوهای از زندگی را برگزینیم که با آن هماهنگ باشد.
📚 در باب حکمت زندگی #شوپنهاور
#کتاب🔸تفاوت خودپسندی و غرور
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعاده خویش در زمینهای خاص است. اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم. بنابراین غرور از درون انسان نشات میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویش است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیر مستقیم به قدردانی است. از این رو، خودپسندی آدمی را پرگو، و غرور کم گو میکند.
📚 در باب حکمت زندگی #شوپنهاور
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعاده خویش در زمینهای خاص است. اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم. بنابراین غرور از درون انسان نشات میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویش است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیر مستقیم به قدردانی است. از این رو، خودپسندی آدمی را پرگو، و غرور کم گو میکند.
📚 در باب حکمت زندگی #شوپنهاور
#کتاب🔸در باب درک
کتابخانه میتواند بسیار بزرگ و در همان حال درهمریخته و نامرتب باشد و در این صورت نسبت به کتابخانهی کوچک و منظم، کاربرد و بازده کمتری خواهد داشت. به همین ترتیب فردی که دامنهی وسیعی از معلومات در ذهن دارد و با این حال بر آنها تامل نکرده و زمینهی کاری برای آنها را فراهم نیاورده، در مقایسه با فردی که معلوماتِ کمتری دارد اما به کمال در آنها اندیشه کرده از ارزش و توان کمتری برخوردار است.
زیرا تنها زمانی که فرد از همهی جهات به دانستههای خود نظر کرده و آنها را با مقایسهی گام به گام با یکدیگر ترکیب میکند است که اِشراف کامل بر آنها مییابد و به نیروی خویشتن مبدلشان میسازد. انسان نمیتواند چیزی را به ذهن بسپارد مگر اینکه آن را درک کند؛ بنابراین باید آن را فرابگیرد؛ اما فقط زمانی میتوان گفت درکش کرده که آن را به کار انداخته باشد.
📚جهان و تاملات فیلسوف #شوپنهاور
کتابخانه میتواند بسیار بزرگ و در همان حال درهمریخته و نامرتب باشد و در این صورت نسبت به کتابخانهی کوچک و منظم، کاربرد و بازده کمتری خواهد داشت. به همین ترتیب فردی که دامنهی وسیعی از معلومات در ذهن دارد و با این حال بر آنها تامل نکرده و زمینهی کاری برای آنها را فراهم نیاورده، در مقایسه با فردی که معلوماتِ کمتری دارد اما به کمال در آنها اندیشه کرده از ارزش و توان کمتری برخوردار است.
زیرا تنها زمانی که فرد از همهی جهات به دانستههای خود نظر کرده و آنها را با مقایسهی گام به گام با یکدیگر ترکیب میکند است که اِشراف کامل بر آنها مییابد و به نیروی خویشتن مبدلشان میسازد. انسان نمیتواند چیزی را به ذهن بسپارد مگر اینکه آن را درک کند؛ بنابراین باید آن را فرابگیرد؛ اما فقط زمانی میتوان گفت درکش کرده که آن را به کار انداخته باشد.
📚جهان و تاملات فیلسوف #شوپنهاور
#فلسفه🔸هستی
هستی ما سراسر بر لحظهی در حالِ گذر بنا شده و به همین دلیل به جنب و جوشی بیامان بدل گشته که حتی لحظهای رخصتِ باز ایستادن و نفس تازه کردن به ما نمیدهد. حالِ ما در زندگی، حالِ آن فردی است که در سرازیری میدود و برای باقی ماندن بر دو پای خود ناگزیر از دویدن است و اگر بخواهد توقف کند به زمین درخواهد غلتید. زندگی نگاه داشتنِ یک نی بر نوک انگشت است، سیارهای است که به محض انصراف از حرکت در مدار خود، به درون خورشیدِ منظومه سقوط میکند.
در چنین جهانی که دوامِ هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همه چیز با شتابِ دیوانهوار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیشرفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه میتوان در جایی آرام و قرار یافت که به قولِ افلاطون "شدنِ مداوم و هرگز نابودن" تنها شکلِ هستی و وجود در آنجا است؟ انسان هیچگاه خشنود نیست؛ سرتاسر زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی میدود، خشنودیای که به ندرت به دست میآید، و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خوابِ خوشحالی است: چون کِشتی شکستهای که بیدکل به بندرگاه وارد میشود. دست آخر هم تفاوتی نمیکند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.
#شوپنهاور 📚جهان و تاملات فیلسوف
هستی ما سراسر بر لحظهی در حالِ گذر بنا شده و به همین دلیل به جنب و جوشی بیامان بدل گشته که حتی لحظهای رخصتِ باز ایستادن و نفس تازه کردن به ما نمیدهد. حالِ ما در زندگی، حالِ آن فردی است که در سرازیری میدود و برای باقی ماندن بر دو پای خود ناگزیر از دویدن است و اگر بخواهد توقف کند به زمین درخواهد غلتید. زندگی نگاه داشتنِ یک نی بر نوک انگشت است، سیارهای است که به محض انصراف از حرکت در مدار خود، به درون خورشیدِ منظومه سقوط میکند.
در چنین جهانی که دوامِ هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همه چیز با شتابِ دیوانهوار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیشرفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه میتوان در جایی آرام و قرار یافت که به قولِ افلاطون "شدنِ مداوم و هرگز نابودن" تنها شکلِ هستی و وجود در آنجا است؟ انسان هیچگاه خشنود نیست؛ سرتاسر زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی میدود، خشنودیای که به ندرت به دست میآید، و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خوابِ خوشحالی است: چون کِشتی شکستهای که بیدکل به بندرگاه وارد میشود. دست آخر هم تفاوتی نمیکند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.
#شوپنهاور 📚جهان و تاملات فیلسوف
🔸گوته و شوپنهاور؛ نامهنگاریها
مترجم: امیر معدنیپور، ناشر: فانوس، قیمت: ۷۰۰,۰۰۰ ریال
یك سوى داستان #شوپنهاور جوان است با سری پرباد، آکنده از ایده و اندیشه و سوی دیگر گوتهی سالخورده است، که سرد و گرم روزگار را چشیده و باد غرور از سر بیرون رانده. شوپنهاور که از هم روزگاران خود کمتر کسی را به چیزی میگیرد #گوته را سخت ارج مینهد وانگهی از نقد اندیشهاش هم باکی ندارد ای بسا سرانجام همین خوی آتشین او ادیب را اندکی میرزماند و باب گفت و گوی قلمی آن دو را زودتر از زود میبندد. شهرکتاب
مترجم: امیر معدنیپور، ناشر: فانوس، قیمت: ۷۰۰,۰۰۰ ریال
یك سوى داستان #شوپنهاور جوان است با سری پرباد، آکنده از ایده و اندیشه و سوی دیگر گوتهی سالخورده است، که سرد و گرم روزگار را چشیده و باد غرور از سر بیرون رانده. شوپنهاور که از هم روزگاران خود کمتر کسی را به چیزی میگیرد #گوته را سخت ارج مینهد وانگهی از نقد اندیشهاش هم باکی ندارد ای بسا سرانجام همین خوی آتشین او ادیب را اندکی میرزماند و باب گفت و گوی قلمی آن دو را زودتر از زود میبندد. شهرکتاب
#فلسفه🔸تحقیق آری، تجویز نه
"به گمان من هر گونه فلسفهای همواره نظری است زیرا، موضوعِ مستقیم بحث ما هر چه باشد، فلسفه همواره یک طرز تلقی یکسره عقلی را حفظ خواهد کرد؛ تحقیق آری، تجویز نه. اما اهل عمل شدن، و هدایتِ رفتار، و تغییر شخصیت، مطالبات نابهجایی هستند که بصیرت بالغ عاقبت باید از آنها دست کشد. زیرا در این جا، یعنی جایی که مسئله بر سر ارزش یا بیارزشیِ وجود، و رستگاری یا محکومیت است، این مفاهیمِ بیروح فلسفه نیستند که دربارهی موضوع تصمیم میگیرند، بلکه سرشت درونی خود انسان، و این هیولایی تصمیم گیرنده است که به گفتهی افلاطون، راهنمای او است اما خود انتخاباش نکرده، بلکه او وی را برگزیده است.
#شوپنهاور 📚جهان همچون اراده و تصور
"به گمان من هر گونه فلسفهای همواره نظری است زیرا، موضوعِ مستقیم بحث ما هر چه باشد، فلسفه همواره یک طرز تلقی یکسره عقلی را حفظ خواهد کرد؛ تحقیق آری، تجویز نه. اما اهل عمل شدن، و هدایتِ رفتار، و تغییر شخصیت، مطالبات نابهجایی هستند که بصیرت بالغ عاقبت باید از آنها دست کشد. زیرا در این جا، یعنی جایی که مسئله بر سر ارزش یا بیارزشیِ وجود، و رستگاری یا محکومیت است، این مفاهیمِ بیروح فلسفه نیستند که دربارهی موضوع تصمیم میگیرند، بلکه سرشت درونی خود انسان، و این هیولایی تصمیم گیرنده است که به گفتهی افلاطون، راهنمای او است اما خود انتخاباش نکرده، بلکه او وی را برگزیده است.
#شوپنهاور 📚جهان همچون اراده و تصور