#رساله🔸فوکو، هابرماس و روابط اجتماعی سیاسی قدرت: مطالعه موردی هفت نمایشنامه هاوارد بارکر
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد راهنما: #سیدمحمد_مرندی
▫️استاد مشاور: #زهره_رامین
▫️دانشجو: #جلال_فرزانهدهکردی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، ۱۳۹۵ [دکتری]
▫️کلیدواژه: #میشل_فوکو #یورگن_هابرماس #هاوارد_بارکر #قدرت
*زبان رساله: انگلیسی
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد راهنما: #سیدمحمد_مرندی
▫️استاد مشاور: #زهره_رامین
▫️دانشجو: #جلال_فرزانهدهکردی
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، ۱۳۹۵ [دکتری]
▫️کلیدواژه: #میشل_فوکو #یورگن_هابرماس #هاوارد_بارکر #قدرت
*زبان رساله: انگلیسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸پاسخهای دکتر #سیدمحمد_مرندی استاد #دانشگاه_تهران به ادعای #بیبیسی درباره مخفی کردن آمار #کرونا در ایران که باعث شد مجری گفتگو را قطع کند
🔸انتخاب بین بودن و نبودن ترامپ
▫️#سیدمحمد_مرندی
▫️کارشناس مسائل آمریکا
این انتخابات درواقع انتخاب بین #ترامپ و #بایدن نبود. انتخابی بود بین بودن یا نبودن ترامپ.
بسیاری از کسانی که به بایدن در این انتخابات رأی دادند، کسانی نبودند که رأی واقعی آنها بایدن باشد. بلکه رأی آنها تنها به این بود که ترامپ دیگر بار سکان هدایت #آمریکا را به دست نگیرد. علت آن نیز نفرتی بود که این قشر نسبت به ترامپ داشتند
نفرتی که ماحصل سیاستهای ترامپ در سالهایی است که ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. از سیاستهای مهاجرستیزانه گرفته تا سیاستهای حمایتیاش از گروههای افراطی نژادپرست و سیاستهایش در مسائل مربوط به بیمه درمان که در بحران #کرونا بیشتر از قبل خود را نشان داد. این سیاستها در سالهای گذشته منجر به نوعی دوقطبی یا حتی بهتر بگوییم سهقطبی در جامعه امریکا شده است که نوع آرایش رأیدهندگان در انتخابات نیز گواه آن است. در این انتخابات یک سوم مردم عملاً رأی ندادند که همان قطب سومی هستند که همیشه هم بودهاند. اما تا پیش از این انتخابات شمار آنها به نیمی از رأیدهندگان میرسید و اکنون بهخاطر جو روانی حاکم بر جامعه به یکسوم تقلیل یافته است. این بخش، بخشی بودند که از نظام سرمایهداری ناراضی بودند. بین دو قطب دیگر که حدود ۶۵ درصد رأیدهنده امریکایی را تشکیل میدهند، دودستگی عمیقی بین آنها وجود دارد که حتی میتوان گفت به نفرت در بین آنها تبدیل شده است. نفرتی که چه در میان مردم عادی و چه بین سیاستمدارانی که این دو قطب را رهبری میکردند، مشهود بود. اعلام زودرس پیروزی نیز بر عصبانیت بیشتر طرفین افزوده است. زیرا عملاً هر دو کاندیدا زودتر از موعد مقرر اعلام پیروزی کردند. ولی ترامپ رسماً اعلام پیروزی کرد که این باعث تشدید بحران میشود.
بویژه با توجه به بحرانهای عمیق هویتی، سیاسی و اقتصادی و حتی شکافی که در حاکمیت امریکا ایجاد شده، این انتخابات ازحساسیت فوقالعادهای برخوردار بوده است. البته این شکاف از دههها قبل در امریکا شروع شده است. از زمانی که لیبرالیسم و سرمایهداری باعث دلزدگی مردم شد. زیرا لیبرالیسم و سرمایهداری جامعه امریکا را به جامعهای دوقطبی تبدیل و مردم آن را دچار بحران هویت کرده است. در جامعهای که مهر نظام سرمایهداری را بر خود دارد، نظامی که بر فردگرایی متمرکز میشود، بیعدالتیها تشدید میشود. به عبارتی اتفاقاتی که امروز در جامعه امریکا میبینیم، نتیجه دهها سال حاکمیت سرمایهداری بر این کشور است که محصول آن افرادی مثل آقای ترامپ هستند. از همین رو زمانی که فردی مثل ترامپ میآید و شتاب بیشتری به این سیاستها میدهد و شکافها را تعمیق میکند، موجب میشود، مردم میل بیشتری به مشارکت در انتخابات پیدا کنند.
نظرسنجیها در این انتخابات نیز خیلی دور از حقیقت نبودند. اما با توجه به اینکه اغلب رسانههای امریکایی مخالف ترامپ هستند، نظرسنجیهایی که این رسانهها انجام دادند، تفاوت بالای آرای بایدن با ترامپ را نشان میداد. همان طور که نظرسنجیهای معدود رسانههای حامی ترامپ عکس این مطلب را نشان میداد. رسانههای مخالف ترامپ از آنرو دست به این نظرسنجیهای گسترده میزدند که جو روانی جامعه را به سمت آقای بایدن متمایل کنند. ضمن آنکه ممکن است، کسانی که مورد نظرسنجی قرار میگرفتند، رأی واقعی خود را اعلام نمیکردند.
▫️روزنامه ایران
▫️#سیدمحمد_مرندی
▫️کارشناس مسائل آمریکا
این انتخابات درواقع انتخاب بین #ترامپ و #بایدن نبود. انتخابی بود بین بودن یا نبودن ترامپ.
بسیاری از کسانی که به بایدن در این انتخابات رأی دادند، کسانی نبودند که رأی واقعی آنها بایدن باشد. بلکه رأی آنها تنها به این بود که ترامپ دیگر بار سکان هدایت #آمریکا را به دست نگیرد. علت آن نیز نفرتی بود که این قشر نسبت به ترامپ داشتند
نفرتی که ماحصل سیاستهای ترامپ در سالهایی است که ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. از سیاستهای مهاجرستیزانه گرفته تا سیاستهای حمایتیاش از گروههای افراطی نژادپرست و سیاستهایش در مسائل مربوط به بیمه درمان که در بحران #کرونا بیشتر از قبل خود را نشان داد. این سیاستها در سالهای گذشته منجر به نوعی دوقطبی یا حتی بهتر بگوییم سهقطبی در جامعه امریکا شده است که نوع آرایش رأیدهندگان در انتخابات نیز گواه آن است. در این انتخابات یک سوم مردم عملاً رأی ندادند که همان قطب سومی هستند که همیشه هم بودهاند. اما تا پیش از این انتخابات شمار آنها به نیمی از رأیدهندگان میرسید و اکنون بهخاطر جو روانی حاکم بر جامعه به یکسوم تقلیل یافته است. این بخش، بخشی بودند که از نظام سرمایهداری ناراضی بودند. بین دو قطب دیگر که حدود ۶۵ درصد رأیدهنده امریکایی را تشکیل میدهند، دودستگی عمیقی بین آنها وجود دارد که حتی میتوان گفت به نفرت در بین آنها تبدیل شده است. نفرتی که چه در میان مردم عادی و چه بین سیاستمدارانی که این دو قطب را رهبری میکردند، مشهود بود. اعلام زودرس پیروزی نیز بر عصبانیت بیشتر طرفین افزوده است. زیرا عملاً هر دو کاندیدا زودتر از موعد مقرر اعلام پیروزی کردند. ولی ترامپ رسماً اعلام پیروزی کرد که این باعث تشدید بحران میشود.
بویژه با توجه به بحرانهای عمیق هویتی، سیاسی و اقتصادی و حتی شکافی که در حاکمیت امریکا ایجاد شده، این انتخابات ازحساسیت فوقالعادهای برخوردار بوده است. البته این شکاف از دههها قبل در امریکا شروع شده است. از زمانی که لیبرالیسم و سرمایهداری باعث دلزدگی مردم شد. زیرا لیبرالیسم و سرمایهداری جامعه امریکا را به جامعهای دوقطبی تبدیل و مردم آن را دچار بحران هویت کرده است. در جامعهای که مهر نظام سرمایهداری را بر خود دارد، نظامی که بر فردگرایی متمرکز میشود، بیعدالتیها تشدید میشود. به عبارتی اتفاقاتی که امروز در جامعه امریکا میبینیم، نتیجه دهها سال حاکمیت سرمایهداری بر این کشور است که محصول آن افرادی مثل آقای ترامپ هستند. از همین رو زمانی که فردی مثل ترامپ میآید و شتاب بیشتری به این سیاستها میدهد و شکافها را تعمیق میکند، موجب میشود، مردم میل بیشتری به مشارکت در انتخابات پیدا کنند.
نظرسنجیها در این انتخابات نیز خیلی دور از حقیقت نبودند. اما با توجه به اینکه اغلب رسانههای امریکایی مخالف ترامپ هستند، نظرسنجیهایی که این رسانهها انجام دادند، تفاوت بالای آرای بایدن با ترامپ را نشان میداد. همان طور که نظرسنجیهای معدود رسانههای حامی ترامپ عکس این مطلب را نشان میداد. رسانههای مخالف ترامپ از آنرو دست به این نظرسنجیهای گسترده میزدند که جو روانی جامعه را به سمت آقای بایدن متمایل کنند. ضمن آنکه ممکن است، کسانی که مورد نظرسنجی قرار میگرفتند، رأی واقعی خود را اعلام نمیکردند.
▫️روزنامه ایران
Formation of Surveillance in The Castle.pdf
276.3 KB
🔸جدایی زیستجهان از نظام و شکلگیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر
▫️نویسندگان: #جلال_فرزانهدهکردی #سیدمحمد_مرندی #یونس_شکرخواه
▫️کلیدواژهها
زیست جهان، نظام مدرنیته، سراسربین، عقل ابزاری، جامعه نظارتی
▫️مجله پژوهش ادبیات معاصر جهان. دوره ٢٣، شماره یک،بهار و تابستان ١٣٩٧ صفحات ١٠٣-١٢٢
The Pathology of the Uncoupling of System and Lifeworld and the Formation of Surveillance in The Castle
Jalal Farzaneh Dehkordi, Sayyed Mohammad Marandi, Younes Shokrkhah
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
▫️نویسندگان: #جلال_فرزانهدهکردی #سیدمحمد_مرندی #یونس_شکرخواه
▫️کلیدواژهها
زیست جهان، نظام مدرنیته، سراسربین، عقل ابزاری، جامعه نظارتی
▫️مجله پژوهش ادبیات معاصر جهان. دوره ٢٣، شماره یک،بهار و تابستان ١٣٩٧ صفحات ١٠٣-١٢٢
The Pathology of the Uncoupling of System and Lifeworld and the Formation of Surveillance in The Castle
Jalal Farzaneh Dehkordi, Sayyed Mohammad Marandi, Younes Shokrkhah
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸دکتر #سیدمحمد_مرندی معاون بینالملل دانشگاه تهران شد.
دکتر مرندی استاد دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است.
دکتر مرندی استاد دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است.
#ارتباطات #رخنما #تکنوکلاس #رساله
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
هفتبرکه-گریشنا: #مسعود_غفوری که چندی پیش با بررسی آثار #توماس_پینجان (Thomas Pynchon) از رساله دکترای خود دفاع کرده، آرزو دارد در آینده این نویسندهی مهم را بیشتر به جامعه ادبی ایران معرفی کند.
"نکتهی عجیب دربارهی فضای ادبی و کتابخوانی ایران این است که با توماس پینچان، یکی از مهمترین نویسندگان پستمدرن (یا به عبارتی مهمترین نویسنده پستمدرن آمریکا) آشنایی ندارد."
این گفتهی مسعود غفوری است که رسالهی دکترایش را در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی روی رمانهای پینچان نوشته است. آیا او میتواند آثار این نویسنده مهم آمریکایی را به فارسیزبانان بشناساند؟
خودش میگوید: "پیش از این پژوهشگران بزرگی در دانشگاههای ایران به زبان انگلیسی درباره پینچان نوشتهاند، اما به زبان فارسی هنوز منابع قابل توجهی دربارهی او وجود ندارد. این نشان میدهد موانع زیادی بر سر ترجمهی آثار پینچان در ایران وجود دارد. البته اگر طولانی و پیچیده بودن رمانهای پینچان را در نظر بگیریم، این مساله خیلی هم عجیب نیست. ولی کسی چه میداند، شاید در آینده با پینچان بختآزمایی کردم."
غفوری در ۱۵ بهمنماه ۱۳۹۷ از رسالهاش در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران دفاع کرد. این رساله با عنوان "صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان* در زمینه روایتشناسی نو"، با راهنمایی دکتر #سیدمحمد_مرندی و با مشاورهی دکتر #یونس_شکرخواه نوشته شده بود، و با درجه عالی پذیرفته شد.
او عنوان رسالهاش را اینطور توضیح میدهد: "کمتر کسی هست که با داستان کارآگاهی آشنایی نداشته باشد. رمان ضد کارآگاهی نوع پستمدرن این داستانهاست که در آن تمام مراحل قصهی کارآگاهی (از خود عمل جرم و جنایت گرفته تا شخصیت کارآگاه و تحقیقات او) به طنز گرفته میشود و در آخر هیچ چیز با قطعیت معلوم نمیشود. من پیشنهاد دادم که چهار تا از رمانهای پینچان در این ژانر میگنجند."
او در توضیح نقطهی تمرکز مطالعهاش در این رمانها نیز میگوید: "تمام رمانهای توماس پینچان از تکنولوژی و #رسانه اشباع شده است، تا جایی که میشود تصور کرد او این رمانها را مثل یک آزمایشگاه برای سنجش تاثیر این عناصر بر زندگی انسانها مینویسد. برای من که چند سالی است با کار رسانهای و #روزنامهنگاری درگیر هستم، این جنبه از رمانهای پینچان بسیار جالب بود. به همین خاطر از راهنمای دکتر یونس شکرخواه، پدر روزنامهنگاری آنلاین ایران، هم به عنوان استاد مشاور رساله استفاده کردم."
و نتیجهی تحقیق؟ غفوری پینچان را نویسندهای بسیار طناز، حساس و انسانگرا یافته است: "پینچان در رمانهایش به دنبال معنای کلمه انسان و جایگاهش در دنیای تکنولوژیزده و اشباعشده از رسانه است. او شخصیتهایش را با انواع و اقسام رسانهها (از #پست و #تلویزیون گرفته تا #سینما و #اینترنت) درگیر میکند، و نشان میدهد چطور آدمها میتوانند با این دنیا کنار بیایند. به طور خلاصه، او میگوید اگر میخواهید در چنین دنیایی زندگی کنید، باید به این تاثیرات آگاه باشید، از آنها برای بهتر کردن زندگی خودتان و دیگران استفاده کنید، و حتی بخشی از خصوصیات ماشین را در خودتان نهادینه کنید. در نتیجه داستانهایش نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند."
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
متن کامل
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
هفتبرکه-گریشنا: #مسعود_غفوری که چندی پیش با بررسی آثار #توماس_پینجان (Thomas Pynchon) از رساله دکترای خود دفاع کرده، آرزو دارد در آینده این نویسندهی مهم را بیشتر به جامعه ادبی ایران معرفی کند.
"نکتهی عجیب دربارهی فضای ادبی و کتابخوانی ایران این است که با توماس پینچان، یکی از مهمترین نویسندگان پستمدرن (یا به عبارتی مهمترین نویسنده پستمدرن آمریکا) آشنایی ندارد."
این گفتهی مسعود غفوری است که رسالهی دکترایش را در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی روی رمانهای پینچان نوشته است. آیا او میتواند آثار این نویسنده مهم آمریکایی را به فارسیزبانان بشناساند؟
خودش میگوید: "پیش از این پژوهشگران بزرگی در دانشگاههای ایران به زبان انگلیسی درباره پینچان نوشتهاند، اما به زبان فارسی هنوز منابع قابل توجهی دربارهی او وجود ندارد. این نشان میدهد موانع زیادی بر سر ترجمهی آثار پینچان در ایران وجود دارد. البته اگر طولانی و پیچیده بودن رمانهای پینچان را در نظر بگیریم، این مساله خیلی هم عجیب نیست. ولی کسی چه میداند، شاید در آینده با پینچان بختآزمایی کردم."
غفوری در ۱۵ بهمنماه ۱۳۹۷ از رسالهاش در دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران دفاع کرد. این رساله با عنوان "صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان* در زمینه روایتشناسی نو"، با راهنمایی دکتر #سیدمحمد_مرندی و با مشاورهی دکتر #یونس_شکرخواه نوشته شده بود، و با درجه عالی پذیرفته شد.
او عنوان رسالهاش را اینطور توضیح میدهد: "کمتر کسی هست که با داستان کارآگاهی آشنایی نداشته باشد. رمان ضد کارآگاهی نوع پستمدرن این داستانهاست که در آن تمام مراحل قصهی کارآگاهی (از خود عمل جرم و جنایت گرفته تا شخصیت کارآگاه و تحقیقات او) به طنز گرفته میشود و در آخر هیچ چیز با قطعیت معلوم نمیشود. من پیشنهاد دادم که چهار تا از رمانهای پینچان در این ژانر میگنجند."
او در توضیح نقطهی تمرکز مطالعهاش در این رمانها نیز میگوید: "تمام رمانهای توماس پینچان از تکنولوژی و #رسانه اشباع شده است، تا جایی که میشود تصور کرد او این رمانها را مثل یک آزمایشگاه برای سنجش تاثیر این عناصر بر زندگی انسانها مینویسد. برای من که چند سالی است با کار رسانهای و #روزنامهنگاری درگیر هستم، این جنبه از رمانهای پینچان بسیار جالب بود. به همین خاطر از راهنمای دکتر یونس شکرخواه، پدر روزنامهنگاری آنلاین ایران، هم به عنوان استاد مشاور رساله استفاده کردم."
و نتیجهی تحقیق؟ غفوری پینچان را نویسندهای بسیار طناز، حساس و انسانگرا یافته است: "پینچان در رمانهایش به دنبال معنای کلمه انسان و جایگاهش در دنیای تکنولوژیزده و اشباعشده از رسانه است. او شخصیتهایش را با انواع و اقسام رسانهها (از #پست و #تلویزیون گرفته تا #سینما و #اینترنت) درگیر میکند، و نشان میدهد چطور آدمها میتوانند با این دنیا کنار بیایند. به طور خلاصه، او میگوید اگر میخواهید در چنین دنیایی زندگی کنید، باید به این تاثیرات آگاه باشید، از آنها برای بهتر کردن زندگی خودتان و دیگران استفاده کنید، و حتی بخشی از خصوصیات ماشین را در خودتان نهادینه کنید. در نتیجه داستانهایش نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند."
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
متن کامل