#تراس #سینما
🔸 هیچوقت دیر نیست
برای انجام کاری که ارزش داره، هیچوقت دیر نیست. برای شروعِ دوباره هیچ محدودیت زمانی وجود نداره. میتونی متحول بشی، یا همونجور که هستی باقی بمونی. این انتخاب هیچ قاعدهای نداره. ما میتونیم بهترین یا بدترین چیزها رو بسازیم. امیدوارم تو بهترینهاش رو بسازی، و با چیزهایی روبرو بشی که بهت انگیزه بده. امیدوارم چیزهایی رو حس کنی که هرگز حس نکرده بودی، و با آدمهایی روبرو بشی که زاویۀ دید متفاوتی دارن. امیدوارم طوری زندگی کنی که بهش افتخار کنی. اگه فهمیدی که این طور نیست امیدوارم قدرتش رو داشته باشی که همه چیز رو از اول شروع کنی.
▫️مورد عجیب بنجامین باتن
▫️ محصول ۲۰۰۸
▫️کارگردان #دیوید_فینچر
The Curious Case of Benjamin Button (2008)
🔸 هیچوقت دیر نیست
برای انجام کاری که ارزش داره، هیچوقت دیر نیست. برای شروعِ دوباره هیچ محدودیت زمانی وجود نداره. میتونی متحول بشی، یا همونجور که هستی باقی بمونی. این انتخاب هیچ قاعدهای نداره. ما میتونیم بهترین یا بدترین چیزها رو بسازیم. امیدوارم تو بهترینهاش رو بسازی، و با چیزهایی روبرو بشی که بهت انگیزه بده. امیدوارم چیزهایی رو حس کنی که هرگز حس نکرده بودی، و با آدمهایی روبرو بشی که زاویۀ دید متفاوتی دارن. امیدوارم طوری زندگی کنی که بهش افتخار کنی. اگه فهمیدی که این طور نیست امیدوارم قدرتش رو داشته باشی که همه چیز رو از اول شروع کنی.
▫️مورد عجیب بنجامین باتن
▫️ محصول ۲۰۰۸
▫️کارگردان #دیوید_فینچر
The Curious Case of Benjamin Button (2008)
#نتفلیکس 🔸 فینچر و تاریخ سینما
#دیوید_فینچر که پارسال فیلم مانک (Mank) را برای نتفلیکس ساخته بود، حالا در جدیدترین همکاریاش با نتفلیکس یک مستند سریالی درباره تاریخ #سینما ساخته است.
#دیوید_فینچر که پارسال فیلم مانک (Mank) را برای نتفلیکس ساخته بود، حالا در جدیدترین همکاریاش با نتفلیکس یک مستند سریالی درباره تاریخ #سینما ساخته است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن🔸تقسیمبندی سینما
#دیوید_فینچر: من یک تفسیر اغراقآمیز در مورد تقسیم سینما به دو روش فیلمسازی دارم. اولی روش کوبریک است، جایی که شما در انتهای کوچهای هستید که در آن چهار نفر در حال لگدزدن به یک بیخانمان هستند. مخاطبان میدانند که چنین سناریویی از منظر اخلاقی اشتباه است، حتی اگر به گونهای ارائه نشود که انگار بیننده مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، بیشتر شبیه این است که شما شاهد یک رویداد هستید. روش اسپیلبرگ برعکس است، جایی که شما درست وسط ماجرایید و آن را تجربه میکنید، نه تنها از طریق آنچه اتفاق میافتد، بلکه از طریق جریان احساس خودتان؛ این روش بسیار درگیرکنندهتر است. من خودم در دورههای مختلف فیلمسازی، به هر دو سبک جذب شدهام اما بیشتر علاقهمندم فقط چیزهایی را ارائه کنم تا مخاطب براساس آنها خودش تصمیم بگیرد که به چه چیزی فکر کند.*
*خورههای جوانتر سینما در تقسیمبندی مشابهی برای نسل بعد از کوبریک و اسپیلبرگ، دو روش روایت نولان/فینچر را پیشنهاد میکنند. نولان همه چیز را نشانتان میدهد اما فینچر شما را به درون ماجرا میکشاند. در سینمای نولان شما تماشاگرید اما در سینمای فینچر شما جزو داستانید.
#دیوید_فینچر: من یک تفسیر اغراقآمیز در مورد تقسیم سینما به دو روش فیلمسازی دارم. اولی روش کوبریک است، جایی که شما در انتهای کوچهای هستید که در آن چهار نفر در حال لگدزدن به یک بیخانمان هستند. مخاطبان میدانند که چنین سناریویی از منظر اخلاقی اشتباه است، حتی اگر به گونهای ارائه نشود که انگار بیننده مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، بیشتر شبیه این است که شما شاهد یک رویداد هستید. روش اسپیلبرگ برعکس است، جایی که شما درست وسط ماجرایید و آن را تجربه میکنید، نه تنها از طریق آنچه اتفاق میافتد، بلکه از طریق جریان احساس خودتان؛ این روش بسیار درگیرکنندهتر است. من خودم در دورههای مختلف فیلمسازی، به هر دو سبک جذب شدهام اما بیشتر علاقهمندم فقط چیزهایی را ارائه کنم تا مخاطب براساس آنها خودش تصمیم بگیرد که به چه چیزی فکر کند.*
*خورههای جوانتر سینما در تقسیمبندی مشابهی برای نسل بعد از کوبریک و اسپیلبرگ، دو روش روایت نولان/فینچر را پیشنهاد میکنند. نولان همه چیز را نشانتان میدهد اما فینچر شما را به درون ماجرا میکشاند. در سینمای نولان شما تماشاگرید اما در سینمای فینچر شما جزو داستانید.