#ارتباطات
#نیومدیا🔸رسانههای نوین و
ساختار شبكهای در جلب مخاطب
▫️#زهرا_نژادبهرام
شبكهها ساختارهايي باز هستند كه میتوانند بدون هيچ محدوديتی گسترش يابند و نقاط شاخص جديدی را در درون خود پذيرا شوند؛ تا زماني كه اين نقاط توانايی ارتباط در #شبكه را داشته باشند يعنی بتوانند از كدهای ارتباطی مشترك مثل ارزشها يا اهداف كاربردی بهره ببرند دوام اين شبكهها تضمين شده است. يك ساختار اجتماعی مبتنی بر شبكه، سيستم باز و پويايی است كه بدون اينكه توازن آن با تهديدی روبهرو شود توانايی نوآوری دارد. #شبكهها ابزار مناسبی برای فعاليتهای مختلف هستند. (كاستلز، ١٣٨٠). #ادوارد_سعيد نويسنده فلسطينیالاصل ساكن امريكا كه دارای ديدگاههای انتقادی در مسائل سياسی و فرهنگی و اجتماعی است، بر اين باور بود كه ليبرالها معتقدند گسترش رسانههای جمعی نه تنها كنترل بر زندگی انسانها را بيشتر نخواهد كرد، بلكه زمينه قدرتيابي افراد در برابر سازمانها و دولت را افزايش میدهد و از آنجا كه فرآيند جهانی شدن رسانههای جمعی نوعی آگاهی نسبت به ارزشهای مشترك بشری پديد آورده است اين امكان را فراهم كرده كه نوعی همبستگی جهانی ميان مردم فراهم آيد كه در بستر ساختار شبكهاي اين مهم قابل تبيين است. براساس برخي تحقيقات نظير «هرمن» و «چامسكي» كه معتقدند آنچه در اخبار وسايل ارتباط جمعي امريكا وجود دارد يك بازار هدايت شده خبري است، نه يك بازار آزاد خبري. همچنين پژوهشهای #جرج_گربنر كه نشان میدهد كه سلطه خبری باعث مخابره نشدن خبرهاي مربوط به پيشرفتهای جهان سوم ميشود.
تصويري كه از جهان سوم ارايه میشود، تصويری سرشار از خشونت، بینظمي، نقض حقوق بشر و غيرمنطقي جلوه دادن آنهاست. (ادوارد اس. هرمن و نوآم چامسكی، ١٣٧٧) به نظر میرسد تحولات عرصه #رسانههاینوين در بستر چنين فضای رسانهای با تصاويری متفاوت به ميدان اطلاع رسانی وارد شده است.
اصولا جهانیشدن و پيوستگی جهانی #مخاطبان در عرصه رسانههاینوين اين نويد را به همراه آورده كه شبكه ارتباطی مخاطبان بسيار گستردهتر از جريان اصلي رسانه است. اين مهم به معني ايجاد قطب جديدي از قدرت مخاطب در برابر بلوكهای رسانهای جريان اصلی است.
در واقع توسعه ارتباطی شبكه رسانههای نوين مفهوم #دهكدهجهاني را به عبارتی بيشتر معنا كرد و فرصت شنيده شدن و ديده شدن را در اختيار مردم قرار داد تا فرصتهای ارتباطي بيشتري را به دست آورند. ساختار شبكههای اين رسانهها از يكسو و دردسترس قرار گرفتن آن به همراه علاقه و رغبت شهروندان به استفاده بيشتر از اين نوع رسانهها با توجه به ويژگیهای منحصر به فرد آنها بستری برای گفتوگوی شهروندی فارغ از تعلقات ملی و منطقهای ايجاد كرده است. اين مهم حتی در درون حوزه ملی نيز قابل توجه است. بهرغم همه تفاوتها شاهد نوعي همگرايی عمومی ميان مخاطبان در فضای رسانههای نوين هستيم كه میتواند در قدرتبخشی به قطب مردمی قدرت در عرصه جهانی تاثيرگذار باشد. اين مهم در هدايتگری جريان رسانهای اصلي شكاف عميقی ايجاد كرده است، هر چند جريان اصلی همچنان در پی به دست گرفتن قدرت مهار اين رسانهها است اما تاكنون موفق نشده است!
شكلگيری #افكارعمومی جهاني در قالب رسانههای نوين اين مهم را فراهم كرده كه انسانها فارغ از مليت با تكيه به ارزشهای مشترك رسمی ديگر را در عرصه ارتباطی ايجاد كنند. راهی كه به خصوص در حوزه فرهنگی-اجتماعی تعلقات انساني را فارغ از وابستگی نژادی و ملی توانسته به يك جنبش عمومی جهانی پيوند بزند!
جنبشي كه در برابر حمله روسيه به اوكراين در قالب گردهمايی و همبستگی جهاني با اين كشور تعريف میشود و در برابر مشكلات زنان افغانستان و كوتاهی كشورهای غربی در برابر طالبان در سال گذشته بستري از همدلی و نگرانی را با آنها همراه كند. اين قدرت شبكهای مردمي اكنون در بستر هشتگها و كارزارها و ترندها و... مويد نوع جديدي از شكلگيري افكار عمومي است كه تنها دولتهاي ملي را تحت تاثير قرار نميدهد بلكه آثار آن جهاني و عمومي است.
هدف از جهانی شدن، نيل به عصر جهاني است و مشخصه عصر جهانی از نظر بسياري از انديشمندان فروريختن مرزبنديهای مصنوعی و حضور جدي مرزبندیهای طبيعي است. به گفته آنان مرزهای مصنوعی كه حاوی خطكشیهای ملي و نژادي است و پس از عصر حاكميت دولت-ملتها به وجود آمده است، فرو ميريزد و مرزهاي طبيعي جاي آنها را ميگيرد. مرزهاي طبيعي كه تابع سرزمين نبوده و توسط گروههای همفكر و دارای منافع مشترك به وجود ميآيد و در عين پراكندگی در سطح جهان، جوامع نوين و متداخلي را تشكيل ميدهد كه نمونه زنده آن گروههاي طرفدار محيطزيست است. در چنين تغييراتي حكومتها قدرت تصميمگيري خود را با نوعي تامل روبهرو ميبييند و به عبارتی به نظر میرسد قدرت از حوزه حكومت به حوزه عمومي و مردم قادر به حركت باشد و مردم، صاحب قدرت شوند.
#نیومدیا🔸رسانههای نوین و
ساختار شبكهای در جلب مخاطب
▫️#زهرا_نژادبهرام
شبكهها ساختارهايي باز هستند كه میتوانند بدون هيچ محدوديتی گسترش يابند و نقاط شاخص جديدی را در درون خود پذيرا شوند؛ تا زماني كه اين نقاط توانايی ارتباط در #شبكه را داشته باشند يعنی بتوانند از كدهای ارتباطی مشترك مثل ارزشها يا اهداف كاربردی بهره ببرند دوام اين شبكهها تضمين شده است. يك ساختار اجتماعی مبتنی بر شبكه، سيستم باز و پويايی است كه بدون اينكه توازن آن با تهديدی روبهرو شود توانايی نوآوری دارد. #شبكهها ابزار مناسبی برای فعاليتهای مختلف هستند. (كاستلز، ١٣٨٠). #ادوارد_سعيد نويسنده فلسطينیالاصل ساكن امريكا كه دارای ديدگاههای انتقادی در مسائل سياسی و فرهنگی و اجتماعی است، بر اين باور بود كه ليبرالها معتقدند گسترش رسانههای جمعی نه تنها كنترل بر زندگی انسانها را بيشتر نخواهد كرد، بلكه زمينه قدرتيابي افراد در برابر سازمانها و دولت را افزايش میدهد و از آنجا كه فرآيند جهانی شدن رسانههای جمعی نوعی آگاهی نسبت به ارزشهای مشترك بشری پديد آورده است اين امكان را فراهم كرده كه نوعی همبستگی جهانی ميان مردم فراهم آيد كه در بستر ساختار شبكهاي اين مهم قابل تبيين است. براساس برخي تحقيقات نظير «هرمن» و «چامسكي» كه معتقدند آنچه در اخبار وسايل ارتباط جمعي امريكا وجود دارد يك بازار هدايت شده خبري است، نه يك بازار آزاد خبري. همچنين پژوهشهای #جرج_گربنر كه نشان میدهد كه سلطه خبری باعث مخابره نشدن خبرهاي مربوط به پيشرفتهای جهان سوم ميشود.
تصويري كه از جهان سوم ارايه میشود، تصويری سرشار از خشونت، بینظمي، نقض حقوق بشر و غيرمنطقي جلوه دادن آنهاست. (ادوارد اس. هرمن و نوآم چامسكی، ١٣٧٧) به نظر میرسد تحولات عرصه #رسانههاینوين در بستر چنين فضای رسانهای با تصاويری متفاوت به ميدان اطلاع رسانی وارد شده است.
اصولا جهانیشدن و پيوستگی جهانی #مخاطبان در عرصه رسانههاینوين اين نويد را به همراه آورده كه شبكه ارتباطی مخاطبان بسيار گستردهتر از جريان اصلي رسانه است. اين مهم به معني ايجاد قطب جديدي از قدرت مخاطب در برابر بلوكهای رسانهای جريان اصلی است.
در واقع توسعه ارتباطی شبكه رسانههای نوين مفهوم #دهكدهجهاني را به عبارتی بيشتر معنا كرد و فرصت شنيده شدن و ديده شدن را در اختيار مردم قرار داد تا فرصتهای ارتباطي بيشتري را به دست آورند. ساختار شبكههای اين رسانهها از يكسو و دردسترس قرار گرفتن آن به همراه علاقه و رغبت شهروندان به استفاده بيشتر از اين نوع رسانهها با توجه به ويژگیهای منحصر به فرد آنها بستری برای گفتوگوی شهروندی فارغ از تعلقات ملی و منطقهای ايجاد كرده است. اين مهم حتی در درون حوزه ملی نيز قابل توجه است. بهرغم همه تفاوتها شاهد نوعي همگرايی عمومی ميان مخاطبان در فضای رسانههای نوين هستيم كه میتواند در قدرتبخشی به قطب مردمی قدرت در عرصه جهانی تاثيرگذار باشد. اين مهم در هدايتگری جريان رسانهای اصلي شكاف عميقی ايجاد كرده است، هر چند جريان اصلی همچنان در پی به دست گرفتن قدرت مهار اين رسانهها است اما تاكنون موفق نشده است!
شكلگيری #افكارعمومی جهاني در قالب رسانههای نوين اين مهم را فراهم كرده كه انسانها فارغ از مليت با تكيه به ارزشهای مشترك رسمی ديگر را در عرصه ارتباطی ايجاد كنند. راهی كه به خصوص در حوزه فرهنگی-اجتماعی تعلقات انساني را فارغ از وابستگی نژادی و ملی توانسته به يك جنبش عمومی جهانی پيوند بزند!
جنبشي كه در برابر حمله روسيه به اوكراين در قالب گردهمايی و همبستگی جهاني با اين كشور تعريف میشود و در برابر مشكلات زنان افغانستان و كوتاهی كشورهای غربی در برابر طالبان در سال گذشته بستري از همدلی و نگرانی را با آنها همراه كند. اين قدرت شبكهای مردمي اكنون در بستر هشتگها و كارزارها و ترندها و... مويد نوع جديدي از شكلگيري افكار عمومي است كه تنها دولتهاي ملي را تحت تاثير قرار نميدهد بلكه آثار آن جهاني و عمومي است.
هدف از جهانی شدن، نيل به عصر جهاني است و مشخصه عصر جهانی از نظر بسياري از انديشمندان فروريختن مرزبنديهای مصنوعی و حضور جدي مرزبندیهای طبيعي است. به گفته آنان مرزهای مصنوعی كه حاوی خطكشیهای ملي و نژادي است و پس از عصر حاكميت دولت-ملتها به وجود آمده است، فرو ميريزد و مرزهاي طبيعي جاي آنها را ميگيرد. مرزهاي طبيعي كه تابع سرزمين نبوده و توسط گروههای همفكر و دارای منافع مشترك به وجود ميآيد و در عين پراكندگی در سطح جهان، جوامع نوين و متداخلي را تشكيل ميدهد كه نمونه زنده آن گروههاي طرفدار محيطزيست است. در چنين تغييراتي حكومتها قدرت تصميمگيري خود را با نوعي تامل روبهرو ميبييند و به عبارتی به نظر میرسد قدرت از حوزه حكومت به حوزه عمومي و مردم قادر به حركت باشد و مردم، صاحب قدرت شوند.