#واژهها🔸فابیولا
▫️نویسنده: #کارن_بکستن
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#فابیولا (fabula) که صورتگرایان یا همان فرمالیستهای روسی آن را ابداع کردهاند یکی از دو مقوله اصلی #روایتشناسی است (که دومی هم syuzhet نام دارد). فابیولا کنشهای یک #روایت را فارغ از مداخله راوی توصیف میکند. رویدادها در یک فابیولا مثل زندگی واقعی در یک نظم زمانی (#کرونولوژیک) رخ میدهند و لذا نمیتوان به وسیله سازماندهی و یا روایت در این سیر زمانی و تاریخی دخل و تصرف کرد. اما از آنجا که یک متن ادبی یا سینمایی همواره سازماندهی شده و دارای نوعی جهانبینی است، بنابراین فابیولا هرگز نمیتواند درون یک اثر وجود داشته باشد و فقط به صورت ساختی تصوری، از سوی #بیننده ساخته میشود و در واقع، در وجوه بیننده هستی مییابد.
KAREN BACKSTEN
▫️نویسنده: #کارن_بکستن
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#فابیولا (fabula) که صورتگرایان یا همان فرمالیستهای روسی آن را ابداع کردهاند یکی از دو مقوله اصلی #روایتشناسی است (که دومی هم syuzhet نام دارد). فابیولا کنشهای یک #روایت را فارغ از مداخله راوی توصیف میکند. رویدادها در یک فابیولا مثل زندگی واقعی در یک نظم زمانی (#کرونولوژیک) رخ میدهند و لذا نمیتوان به وسیله سازماندهی و یا روایت در این سیر زمانی و تاریخی دخل و تصرف کرد. اما از آنجا که یک متن ادبی یا سینمایی همواره سازماندهی شده و دارای نوعی جهانبینی است، بنابراین فابیولا هرگز نمیتواند درون یک اثر وجود داشته باشد و فقط به صورت ساختی تصوری، از سوی #بیننده ساخته میشود و در واقع، در وجوه بیننده هستی مییابد.
KAREN BACKSTEN
#ارتباطات
#واژهها 🔸 روایتشناسی
#روایتشناسی در ارتباطات به نوعی از ساختارگرایی گفته میشود که بر شناخت #روایت مبتنی است که از #فرمالیسمروسی نشأت گرفته است. از منظر روایتشناسی شکل موضوعات ادبی بر محتوا (#معنیشناسی) تقدم دارد.
#واژهها 🔸 روایتشناسی
#روایتشناسی در ارتباطات به نوعی از ساختارگرایی گفته میشود که بر شناخت #روایت مبتنی است که از #فرمالیسمروسی نشأت گرفته است. از منظر روایتشناسی شکل موضوعات ادبی بر محتوا (#معنیشناسی) تقدم دارد.
🔸هنر و روایت
دبیرخانه علمی همایش هنر و روایت برای این عرصهها فراخوان داده است:
#بازنمایی روایی و بازنمایی نمایشی در هنرها، عناصر روایی و هنرها: وجه، زمان، صدا...، #روایتشناسی تطبیقی در هنرها: سینما، تئاتر، موسیقی، تجسمی..، روایتهای ادبی و روایتهای هنری، روایتهای هنری و فرهنگها، روایتهای هنری و واقعیتهای زندگی، روایتهای ایرانی و هنرهای ایرانی و روایتشناسی هنری در ایران (هنرمندان، محققان و مخاطبان).
ارسال چکیده مقالات، حداکثر تا ۳۰ آبان ۱۴۰۰ به نشانی زیر:
[email protected]
ارسال پستی چکیده مقالات به دبیرخانه همایش هنر و روایت به نشانی زیر:
تهران، خیابان ولیعصر، پایینتر از خیابان طالقانی، شماره ۱۵۵۲ فرهنگستان هنر، کد پستی ۱۴۱۶۹۵۳۶۱۳
دبیری علمی این همایش بر عهده #علی_عباسی، استاد دانشگاه شهید بهشتی است
▫️تاریخ برگزاری همایش: اسفند ۱۴۰۰
▫️دریافت اطلاعات بیشتر: ۶۶۴۹۳۴۳۱
دبیرخانه علمی همایش هنر و روایت برای این عرصهها فراخوان داده است:
#بازنمایی روایی و بازنمایی نمایشی در هنرها، عناصر روایی و هنرها: وجه، زمان، صدا...، #روایتشناسی تطبیقی در هنرها: سینما، تئاتر، موسیقی، تجسمی..، روایتهای ادبی و روایتهای هنری، روایتهای هنری و فرهنگها، روایتهای هنری و واقعیتهای زندگی، روایتهای ایرانی و هنرهای ایرانی و روایتشناسی هنری در ایران (هنرمندان، محققان و مخاطبان).
ارسال چکیده مقالات، حداکثر تا ۳۰ آبان ۱۴۰۰ به نشانی زیر:
[email protected]
ارسال پستی چکیده مقالات به دبیرخانه همایش هنر و روایت به نشانی زیر:
تهران، خیابان ولیعصر، پایینتر از خیابان طالقانی، شماره ۱۵۵۲ فرهنگستان هنر، کد پستی ۱۴۱۶۹۵۳۶۱۳
دبیری علمی این همایش بر عهده #علی_عباسی، استاد دانشگاه شهید بهشتی است
▫️تاریخ برگزاری همایش: اسفند ۱۴۰۰
▫️دریافت اطلاعات بیشتر: ۶۶۴۹۳۴۳۱
#ارتباطات #تکنوکلاس #رساله
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels
🔸درباره رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان
▫️خلاصه رساله به زبان انگلیسی تحت عنوان:
صفحات بیشاشباع: خوانش رمانهای ضد کارآگاهی توماس پینچان*
#تکنولوژی و #رسانه همواره دو پارادایم تاثیرگذار بر تولید، انتشار و مصرف روایتها بودهاند. #روایتشناسی نو به عنوان یک عرصهی چندرشتهای و در حال رشد، چهارچوب نظری مناسبی را برای وارسی این تاثیرات مهیا میکند. یکی از چهرههای ادبی که رمانهایش به مثابه آزمایشگاهی برای سنجش دلالتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تکنولوژی و رسانه در ادبیات عمل میکنند، #توماس_پینچان است. در چهار رمان V. (١٩۶٣)، حراج کالای شماره ۴٩ (١٩۶۶)، نقص ذاتی (٢٠٠٩) و لبه خونین (٢٠١٨)، پینچان #ژانر ضدکارآگاهی را بهترین مجال برای درگیر شدن با این دلالتها مییابد؛ ژانری که به عنوان استعارهای واضح از خود عمل #روایت شناخته میشود. در این رساله، دلالتهای تلاقی این ژانر ادبی با محیط بیشاشباع رمانهای پینچان مورد تحلیل قرار میگیرد. این رساله با استفاده از تحلیل ژانری و مولفهمحور، روایتی را از چهار رمان ضدکارآگاهی پینچان استخراج میکند و نیز تغییر جهتی را در سوگیری نهایی آنها تشخیص میدهد، که به عنوان تغییر جهت از #پستمدرنیسم به #پستپستمدرنیسم صورتبندی شده است. این صورتبندی بر این است که دو رمان اول که در اوج دورهی پستمدرنیسم منتشر شدند، فروپاشی روایت به دلیل طنز خودارجاع آن و همچنین حس گمگشتگی انسان در دنیای تکنولوژیزده را نمایش میدهند. اما دو رمان آخر که در دورهی معاصر که پستپستمدرن نامیده شده منتشر شدهاند، نوعی حساسیت و مسئولیت اخلاقی جدید را بر پایهی همدردی، اعتماد و ارتباط انسانی به نمایش میگذارند. این دو رمان آخر بر مرکزیت روایت در همهی جنبههای زندگی انسان تاکید میکنند و نشان میدهند انسانها چطور میتوانند با پذیرفتن خصوصیات پساانسان، سوژگی خود را بازیابند. بدین ترتیب، توماس پینچان در چارچوب فلسفی #پساانسانگرایی قرار داده شده است که تاکیدش را بر ارزیابی مجدد معنای انسان در دنیای اشباعشده از تکنولوژی و رسانه میگذارد تا راههایی را برای کنار آمدن با ضرورتهای هستی در دنیای معاصر پیدا کند.
*Oversaturated Pages: A Neo-Narrative Reading of Thomas Pynchon’s Anti-Detective Novels