🔸بخارا چشم به راه علی دهباشی است
#علی_دهباشی، پیشکسوت ادبی و سردبیر مجموعه فرهنگی هنری #بخارا، در مراقبتهای ویژه بستری است اما در هوشیاری به سر میبرد.
به گزارش ایرنا، علی دهباشی، پیشکسوت ادبی و سردبیر مجموعه فرهنگی هنری بخارا، پس از ابتلا به کرونا اکنون در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است و در حال مداواست. ریه این پژوهشگر که پیش از این بیماری تنفسی داشت با وجود تلاش پزشکان درگیر بیماری شده است. دهباشی اکنون در هوشیاری به سر می برد اما به دستگاه اکسیژن متصل شده است.
علی دهباشی یکم فروردین سال ۱۳۳۷، در تهران به دنیا آمد.
دوران ابتدایی را در دبستان بامشاد و دوره دبیرستان را تا چهارم ریاضی در دبیرستانهای دکتر خانعلی و فردوسی گذراند. از سال آخر دبستان کار در چاپخانه را آغاز کرد و بهعنوان مصحح نمونههای چاپی چندین انتشاراتی در چاپخانه مسعود سعد کار میکرد.
وی زیر نظر استادانی چون سیدابوالقاسم انجوی شیرازی (۱۳۳۰-۱۳۷۲)، سیدمحمدعلی شهرستانی (۱۲۶۳-۱۳۴۵)، قمر آریان (۱۳۰۱-۱۳۹۱)، مهرداد بهار (۱۳۰۸-۱۳۷۳)، غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶-۱۳۶۹) و عبدالحسین زرینکوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸) با مبانی فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران آشنا شد.
در دوران نوجوانی از اعضای فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهشمار میرفت.
علی دهباشی با ماهنامهها و نشریات ادبی، فرهنگی و هنری همچون آرش، برج، چراغ، دنیای سخن و آدینه و دفتر هنر همکاری مستمر داشته است.
از سال ۱۳۶۹ به مدت ۷ سال سردبیر ماهنامه کِلک بود و از شهریور ۱۳۷۷ سردبیری مجله بخارا را برعهده گرفت.
وی بنیانگذار نشستهای فرهنگی-هنری-اجتماعی با عنوان شبهای بخارا است که یکی از بهترین مجموعه نشستهای ادبی در دوران معاصر به شمار میروند.
دهباشی ۳ سال ویراستار فصلنامه فرهنگستان علوم بود و به عنوان ویراستار انتخاب شده هیأت امناء چاپ آثار سیدمحمدعلی جمالزاده نیز برگزیده شد.
#علی_دهباشی، پیشکسوت ادبی و سردبیر مجموعه فرهنگی هنری #بخارا، در مراقبتهای ویژه بستری است اما در هوشیاری به سر میبرد.
به گزارش ایرنا، علی دهباشی، پیشکسوت ادبی و سردبیر مجموعه فرهنگی هنری بخارا، پس از ابتلا به کرونا اکنون در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است و در حال مداواست. ریه این پژوهشگر که پیش از این بیماری تنفسی داشت با وجود تلاش پزشکان درگیر بیماری شده است. دهباشی اکنون در هوشیاری به سر می برد اما به دستگاه اکسیژن متصل شده است.
علی دهباشی یکم فروردین سال ۱۳۳۷، در تهران به دنیا آمد.
دوران ابتدایی را در دبستان بامشاد و دوره دبیرستان را تا چهارم ریاضی در دبیرستانهای دکتر خانعلی و فردوسی گذراند. از سال آخر دبستان کار در چاپخانه را آغاز کرد و بهعنوان مصحح نمونههای چاپی چندین انتشاراتی در چاپخانه مسعود سعد کار میکرد.
وی زیر نظر استادانی چون سیدابوالقاسم انجوی شیرازی (۱۳۳۰-۱۳۷۲)، سیدمحمدعلی شهرستانی (۱۲۶۳-۱۳۴۵)، قمر آریان (۱۳۰۱-۱۳۹۱)، مهرداد بهار (۱۳۰۸-۱۳۷۳)، غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶-۱۳۶۹) و عبدالحسین زرینکوب (۱۳۰۱-۱۳۷۸) با مبانی فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران آشنا شد.
در دوران نوجوانی از اعضای فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهشمار میرفت.
علی دهباشی با ماهنامهها و نشریات ادبی، فرهنگی و هنری همچون آرش، برج، چراغ، دنیای سخن و آدینه و دفتر هنر همکاری مستمر داشته است.
از سال ۱۳۶۹ به مدت ۷ سال سردبیر ماهنامه کِلک بود و از شهریور ۱۳۷۷ سردبیری مجله بخارا را برعهده گرفت.
وی بنیانگذار نشستهای فرهنگی-هنری-اجتماعی با عنوان شبهای بخارا است که یکی از بهترین مجموعه نشستهای ادبی در دوران معاصر به شمار میروند.
دهباشی ۳ سال ویراستار فصلنامه فرهنگستان علوم بود و به عنوان ویراستار انتخاب شده هیأت امناء چاپ آثار سیدمحمدعلی جمالزاده نیز برگزیده شد.
🔸میزگرد اخلاق در زمینه ژنوم
میزگرد اخلاق ژنوم (Genome) یونسکو -پاریس برگزار خواهد شد. #یونسکو از سال ۲۰۱۸ مجموعه میزگردهای اخلاق در زمینه ژنوم را راهاندازی کرده است که با استفاده از آن گفتگو در سطح بینالمللی در این زمینه میان سیاستگذاران، محققان و عموم مردم را گسترش دهد.
سومین دوره از این میزگرد در تاریخ ۳ مارچ ۲۰۲۱، ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ از ساعت ۱۲ ظهر تا ۲ بعدازظهر به وقت ساعت جهانی برگزار خواهد شد.
این نشست با نرمافزار زوم (zoom) برگزار میشود و برای عموم علاقمندان آزاد است.
▫️ثبت نام:
https://unescoorg.zoom.us/webinar/register/WN_MgthL8I5ROiPPtIp3B9Cqg
▫️اطلاعات بیشتر:
https://events.unesco.org/event?id=2203233310&lang=1033
میزگرد اخلاق ژنوم (Genome) یونسکو -پاریس برگزار خواهد شد. #یونسکو از سال ۲۰۱۸ مجموعه میزگردهای اخلاق در زمینه ژنوم را راهاندازی کرده است که با استفاده از آن گفتگو در سطح بینالمللی در این زمینه میان سیاستگذاران، محققان و عموم مردم را گسترش دهد.
سومین دوره از این میزگرد در تاریخ ۳ مارچ ۲۰۲۱، ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ از ساعت ۱۲ ظهر تا ۲ بعدازظهر به وقت ساعت جهانی برگزار خواهد شد.
این نشست با نرمافزار زوم (zoom) برگزار میشود و برای عموم علاقمندان آزاد است.
▫️ثبت نام:
https://unescoorg.zoom.us/webinar/register/WN_MgthL8I5ROiPPtIp3B9Cqg
▫️اطلاعات بیشتر:
https://events.unesco.org/event?id=2203233310&lang=1033
events.unesco.org
Roundtable on the Ethics of Genome Editing: Voices from Society 03/03/2021 12:00 - 03/03/2021 14:00, Paris
<p><strong>How can each member of society get involved in current science and policy debates on genomics? How can policy-makers and scientists foster multicultural and cross-disciplinary discussions to form the basis of effective public engagement? </str…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸در برابر نخستین تلویزیون تاشوی جهان
▫️شرکت سی-سید (C-Seed) #اتریش از نخستین #تلویزیون تاشوی جهان که از تکنولوژی مایکرولد (MicroLED) استفاده میکند؛ رونمایی کرد:
قطر ١۶۵ اینچ و رزولوشن ۴k.
تکنولوژیهای #مایکرولد که عمدتا توسط #سامسونگ تولید میشوند جایگزین پنلهای #اوالایدی (OLED) هستند.
این تلویزیون با قیمت ۴٠٠ هزار دلار به بازار میآید
▫️شرکت سی-سید (C-Seed) #اتریش از نخستین #تلویزیون تاشوی جهان که از تکنولوژی مایکرولد (MicroLED) استفاده میکند؛ رونمایی کرد:
قطر ١۶۵ اینچ و رزولوشن ۴k.
تکنولوژیهای #مایکرولد که عمدتا توسط #سامسونگ تولید میشوند جایگزین پنلهای #اوالایدی (OLED) هستند.
این تلویزیون با قیمت ۴٠٠ هزار دلار به بازار میآید
#کتاب 🔸 یاد
کسی را که با او خندیدی فراموش میکنی، ولی کسی را که با او گریستی از یاد نخواهی بُرد.
📚 ماسه و کف #جبران_خلیلجبران
کسی را که با او خندیدی فراموش میکنی، ولی کسی را که با او گریستی از یاد نخواهی بُرد.
📚 ماسه و کف #جبران_خلیلجبران
🔸درباره روابط عمومی
دکتر #هادی_خانیکی در نشست نوانگار: نظرسنجی و روابط عمومی برتر:
شرط موفقیت هر سیاست سازمانی این است که پاسخ سنجیده و به موقع به افکار عمومی دهد
# روابط_عمومی باید به یک نهاد حرفهای برای تفسیر و تفکر درباره تغییراتی که در جامعه رخ میدهد، تبدیل شود
افکار عمومی بزرگترین قدرت نامرئی جریانساز در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. این قدرت افکار عمومی است که وادار میکند کاری انجام بگیرد یا انجام نگیرد. پس شرط موفقیت هر سیاست یا تصمیمگیری سازمانی این هست که پاسخ سنجیده و به موقع به افکار عمومی بدهد.
طبق نظریه ساختیابی #گیدنز حداقل پنج الزام و ضرورت برای روابط عمومی مورد تصور است:
۱- روابط عمومی یک نهاد ساختاری است و صرفا کاربردی نیست. وظیفه اول آن پیش بردن گفتوگو بین نظام اجرایی و حوزه عمومی میباشد.
٢- تعامل بر تبلیغات اولویت دارد.
٣- آن روابط عمومی موفق هست که بتواند مخاطبان و کاربران را به شنیدن ترغیب کند.
۴- تکیه بر مشارکت مخاطبان و کاربران الزامی است.
۵- روابط عمومی باید از صورتبندیهایی که به صورت مونولوگ هست به سمت روابط اشکال دیالوگی و گفتوگویی حرکت کند.
▫️برقرار کردن یک نسبت بین چالشهای ناشی از تغییرات فناورانه و تغییرات اجتماعی کار مهمی است. کار سیاستگذاران و برنامهریزان در حوزه روابط عمومی این است که این تحولات و چالشها را درک کنند و از آنها غافل نشوند.
▫️مهمترین مشکلات و مسائل روابط عمومی ها از لحاظ سیاستی و سازمانی را در شش محور خلاصه کرد:
١- جایگاه روابط عمومی در سازمانها جایگاه سلیقهای است.
٢- نقش روابط عمومیها بیشتر به تبلیغات و تشریفات فروکاسته شده و نقش ارتباطی و گفتوگویی آنها تنزل پیدا کرده است.
٣- یک نوع جمود و یکنواختی بین سیاستهای ارتباطی روابط عمومیها بین نخبگان و جامعه به وجود آمده است.
۴- غیبت تفکر ارتباطی و نوگرایی نظری از دیگر مسائل و مشکلات است.
۵- بیتوجهی به آموزش و مهارتهای حرفهای
۶- نبود راهبرد ارتباطی یکپارچه
٧- نگاه صرفا اجرایی و خدماتی به روابط عمومی داشتن و غفلت از جنبههای آموزشی و نظری و مهارتی.
لینک خبر؛
https://ispa.ir/Default/Details/fa/2285/
@ispa_polling
دکتر #هادی_خانیکی در نشست نوانگار: نظرسنجی و روابط عمومی برتر:
شرط موفقیت هر سیاست سازمانی این است که پاسخ سنجیده و به موقع به افکار عمومی دهد
# روابط_عمومی باید به یک نهاد حرفهای برای تفسیر و تفکر درباره تغییراتی که در جامعه رخ میدهد، تبدیل شود
افکار عمومی بزرگترین قدرت نامرئی جریانساز در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است. این قدرت افکار عمومی است که وادار میکند کاری انجام بگیرد یا انجام نگیرد. پس شرط موفقیت هر سیاست یا تصمیمگیری سازمانی این هست که پاسخ سنجیده و به موقع به افکار عمومی بدهد.
طبق نظریه ساختیابی #گیدنز حداقل پنج الزام و ضرورت برای روابط عمومی مورد تصور است:
۱- روابط عمومی یک نهاد ساختاری است و صرفا کاربردی نیست. وظیفه اول آن پیش بردن گفتوگو بین نظام اجرایی و حوزه عمومی میباشد.
٢- تعامل بر تبلیغات اولویت دارد.
٣- آن روابط عمومی موفق هست که بتواند مخاطبان و کاربران را به شنیدن ترغیب کند.
۴- تکیه بر مشارکت مخاطبان و کاربران الزامی است.
۵- روابط عمومی باید از صورتبندیهایی که به صورت مونولوگ هست به سمت روابط اشکال دیالوگی و گفتوگویی حرکت کند.
▫️برقرار کردن یک نسبت بین چالشهای ناشی از تغییرات فناورانه و تغییرات اجتماعی کار مهمی است. کار سیاستگذاران و برنامهریزان در حوزه روابط عمومی این است که این تحولات و چالشها را درک کنند و از آنها غافل نشوند.
▫️مهمترین مشکلات و مسائل روابط عمومی ها از لحاظ سیاستی و سازمانی را در شش محور خلاصه کرد:
١- جایگاه روابط عمومی در سازمانها جایگاه سلیقهای است.
٢- نقش روابط عمومیها بیشتر به تبلیغات و تشریفات فروکاسته شده و نقش ارتباطی و گفتوگویی آنها تنزل پیدا کرده است.
٣- یک نوع جمود و یکنواختی بین سیاستهای ارتباطی روابط عمومیها بین نخبگان و جامعه به وجود آمده است.
۴- غیبت تفکر ارتباطی و نوگرایی نظری از دیگر مسائل و مشکلات است.
۵- بیتوجهی به آموزش و مهارتهای حرفهای
۶- نبود راهبرد ارتباطی یکپارچه
٧- نگاه صرفا اجرایی و خدماتی به روابط عمومی داشتن و غفلت از جنبههای آموزشی و نظری و مهارتی.
لینک خبر؛
https://ispa.ir/Default/Details/fa/2285/
@ispa_polling
🔸خانواده در سینما و ادبیات ایران
▫️سلسله نشستهای باشگاه گفتگو
▫️ایرج فیضی (جامعهشناس و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی)
▫️پوران درخشنده (نویسنده و کارگردان #سینما)
▫️فرشته احمدی (نویسنده و منتقد ادبی)
▫️به دبیری: مصطفی اسدزاده (عضو گروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)
▫️سهشنبه ١٢ اسفند ٩٩ ساعت ١۴
🔹آنلاین:
skyroom.online/ch/ricac/meeting
Ricac.ac.ir
▫️سلسله نشستهای باشگاه گفتگو
▫️ایرج فیضی (جامعهشناس و رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی)
▫️پوران درخشنده (نویسنده و کارگردان #سینما)
▫️فرشته احمدی (نویسنده و منتقد ادبی)
▫️به دبیری: مصطفی اسدزاده (عضو گروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)
▫️سهشنبه ١٢ اسفند ٩٩ ساعت ١۴
🔹آنلاین:
skyroom.online/ch/ricac/meeting
Ricac.ac.ir
Forwarded from ✒ "روزنامهنگاری جدید"
گزارش، دست برتر مطبوعات
✍عیسی محمدی
روزنامهنگار
🔹چند روز پیش بود که دوست خوبم، ابراهیم علیزاده، سردبیر محترم تجارتنیوز، توئیتی زد درباره گزارشی که از روستای مالاستریت گرفته بودند. این روستا، همان روستایی بود که چند ماه پیش گزارشی از آن به شدت خبرساز شد؛ بیشتر مردم آن بورسباز هستند و زیر درختی در ارتفاعی اطراف روستا جمع میشوند تا موبایلهایشان آنتن بدهد و بتوانند پرتفویشان را چک کنند؛ چرا که انجا تنها نقطهای بود که آنتن داشتند. گزارش، میگوید که حالا این جماعت به خاک سیاه نشستهاند و باورشان نمیشود چیزی را که رئیسجمهور و وزیر و تلویزیون تبلیغ کردهاند، چنین نادرست از آب در آید.
🔹این گزارش به شدت دیده شد؛ طوری که دوستان خوبمان در هفت صبح هم آن را تیتر یک کردند. جالب اینکه اصل گزارش هم ویدئویی بود. اما اینکه گزارش ویدئویی باشد یا مکتوب یا حتی تصویری، محل بحث من نیست؛ محل بحث من ژانری به نام گزارش است که همه عزیزان دل با این ژانر به خوبی آشنا هستند.
🔹من به شخصه، معتقدم چیزی به اسم سرویس اجتماعی وجود ندارد و هر چه که هست، سرویس گزارش است. وگرنه اخبار اجتماعی را که میشود هر جایی کار کرد و تمام کار اجتماعینویسی، یعنی گزارش. این گزارش میتواند در زیرمجموعههای روایی و توصیفی و تحقیقی یا گزارش از شخص و تحلیلی و ... تقسیمبندی شود. اما اگر بخواهیم بدون تعارف عرض کنم، منظورم گزارش توصیفی و گزارش پیگیرانه است.
🔹امروزه، دست برتر مطبوعات و رسانهها در مقابل شبکههای اجتماعی مجازی، تلویزیون، خبرگزاریها، پلتفرمهای پخش صوت و تصویر و ... همین گزارش است. طبیعی است که در این زمینه سوژهیابی و پیگیری و حضور میدانی و ارتباطات گسترده و ... میتواند منجر به تولید گزارشهای نابتری شود.
🔹در کتاب «روزنامهنگای حرفهای» اثر دیوید رندال، ترجمه استاد عزیز علیاکبر قاضیزاده، وقتی که نویسنده در قالب یک سردبیر باسابقه انگلیسی، میخواهد از اثرگذاری مطبوعات صحبت کند، پای گزارشها را به میان میکشد، نه پای سرمقالهها و مصاحبهها و نقدها و ... را؛ گزارشهایی که حتی منجر به ایجاد جنگهای جدید و حرکتهای جدید و اتفاقات جدید میشدند که بزرگترین آنها، ایجاد جبههای جدید علیه عثمانی توسط انگلستان و متحدانش بود؛ که به واسطه گزارشی که از فجایع انسانی در بلغارستان و ... تهیه شده بود، اتفاق افتاد.
🔹گزارشها حتی به قدری اهمیت دارند که خود میتوانند تبدیل به یک کتاب شوند؛ به کتاب «سینما جهنم؛ شش گزارش درباره آدم سوزی در سینما رکس» کریم نیکونظر توجه کنید که چقدر مورد توجه قرار گرفت؛ کتابی که سراسر گزارشهای تحقیقی بود.
🔹بله، گزارشها آخرین سلاح و مهمترین سلاح مطبوعات هستند؛ میخواهد در قالب مکتوب باشد، در قالب ویدئو یا هر قالب دیگری. همین الان هم چشمبسته میتوانیم چند تایی از این گزارشهای جریانساز را بدون فشار به حافظهمان اسم ببریم؛ گزارش گورخوابهای شهروند، گزارش دماوند همشهری، همین گزارش والاستریت تجارتنیوز.
🔹بیایید به این آخرین و مهمترین سلاح بیشتر احترام بگذاریم، بیشتر توجه کنیم و از پشت میز بلند شده و به جستجوی بیشتر این دست گزارشها برویم؛ چرا که دیگر چارهای برایمان نمانده و این امروزه، نه یک انتخاب، که یک اجبار است.... اجباری که جا دارد متولیان رسانهها و مدیران و مدیرمسئولان، حتی هزینههای خاص و ویژهای برایش کنار بگذارند؛ هزینههایی که قطعا بازگشت آن را در رشد برندینگ رسانه و فروش آن و ... خواهند دید.
@NewJournalism روزنامه نگاری جدید
✍عیسی محمدی
روزنامهنگار
🔹چند روز پیش بود که دوست خوبم، ابراهیم علیزاده، سردبیر محترم تجارتنیوز، توئیتی زد درباره گزارشی که از روستای مالاستریت گرفته بودند. این روستا، همان روستایی بود که چند ماه پیش گزارشی از آن به شدت خبرساز شد؛ بیشتر مردم آن بورسباز هستند و زیر درختی در ارتفاعی اطراف روستا جمع میشوند تا موبایلهایشان آنتن بدهد و بتوانند پرتفویشان را چک کنند؛ چرا که انجا تنها نقطهای بود که آنتن داشتند. گزارش، میگوید که حالا این جماعت به خاک سیاه نشستهاند و باورشان نمیشود چیزی را که رئیسجمهور و وزیر و تلویزیون تبلیغ کردهاند، چنین نادرست از آب در آید.
🔹این گزارش به شدت دیده شد؛ طوری که دوستان خوبمان در هفت صبح هم آن را تیتر یک کردند. جالب اینکه اصل گزارش هم ویدئویی بود. اما اینکه گزارش ویدئویی باشد یا مکتوب یا حتی تصویری، محل بحث من نیست؛ محل بحث من ژانری به نام گزارش است که همه عزیزان دل با این ژانر به خوبی آشنا هستند.
🔹من به شخصه، معتقدم چیزی به اسم سرویس اجتماعی وجود ندارد و هر چه که هست، سرویس گزارش است. وگرنه اخبار اجتماعی را که میشود هر جایی کار کرد و تمام کار اجتماعینویسی، یعنی گزارش. این گزارش میتواند در زیرمجموعههای روایی و توصیفی و تحقیقی یا گزارش از شخص و تحلیلی و ... تقسیمبندی شود. اما اگر بخواهیم بدون تعارف عرض کنم، منظورم گزارش توصیفی و گزارش پیگیرانه است.
🔹امروزه، دست برتر مطبوعات و رسانهها در مقابل شبکههای اجتماعی مجازی، تلویزیون، خبرگزاریها، پلتفرمهای پخش صوت و تصویر و ... همین گزارش است. طبیعی است که در این زمینه سوژهیابی و پیگیری و حضور میدانی و ارتباطات گسترده و ... میتواند منجر به تولید گزارشهای نابتری شود.
🔹در کتاب «روزنامهنگای حرفهای» اثر دیوید رندال، ترجمه استاد عزیز علیاکبر قاضیزاده، وقتی که نویسنده در قالب یک سردبیر باسابقه انگلیسی، میخواهد از اثرگذاری مطبوعات صحبت کند، پای گزارشها را به میان میکشد، نه پای سرمقالهها و مصاحبهها و نقدها و ... را؛ گزارشهایی که حتی منجر به ایجاد جنگهای جدید و حرکتهای جدید و اتفاقات جدید میشدند که بزرگترین آنها، ایجاد جبههای جدید علیه عثمانی توسط انگلستان و متحدانش بود؛ که به واسطه گزارشی که از فجایع انسانی در بلغارستان و ... تهیه شده بود، اتفاق افتاد.
🔹گزارشها حتی به قدری اهمیت دارند که خود میتوانند تبدیل به یک کتاب شوند؛ به کتاب «سینما جهنم؛ شش گزارش درباره آدم سوزی در سینما رکس» کریم نیکونظر توجه کنید که چقدر مورد توجه قرار گرفت؛ کتابی که سراسر گزارشهای تحقیقی بود.
🔹بله، گزارشها آخرین سلاح و مهمترین سلاح مطبوعات هستند؛ میخواهد در قالب مکتوب باشد، در قالب ویدئو یا هر قالب دیگری. همین الان هم چشمبسته میتوانیم چند تایی از این گزارشهای جریانساز را بدون فشار به حافظهمان اسم ببریم؛ گزارش گورخوابهای شهروند، گزارش دماوند همشهری، همین گزارش والاستریت تجارتنیوز.
🔹بیایید به این آخرین و مهمترین سلاح بیشتر احترام بگذاریم، بیشتر توجه کنیم و از پشت میز بلند شده و به جستجوی بیشتر این دست گزارشها برویم؛ چرا که دیگر چارهای برایمان نمانده و این امروزه، نه یک انتخاب، که یک اجبار است.... اجباری که جا دارد متولیان رسانهها و مدیران و مدیرمسئولان، حتی هزینههای خاص و ویژهای برایش کنار بگذارند؛ هزینههایی که قطعا بازگشت آن را در رشد برندینگ رسانه و فروش آن و ... خواهند دید.
@NewJournalism روزنامه نگاری جدید
🔸قطعنامه پیشنهادی تروئیکای اروپا
قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) جمعه این هفته در جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به رای گذاشته خواهد شد.
در بخشی از این پیشنویس، این سه کشور اروپایی «نگرانی خود را از تصمیم ایران برای لغو برخی از بازرسیهای مرتبط» را اعلام کرده و از ایران میخواهند فورا اجرای این بازرسیها را بازگرداند.
@irna_1313
قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) جمعه این هفته در جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به رای گذاشته خواهد شد.
در بخشی از این پیشنویس، این سه کشور اروپایی «نگرانی خود را از تصمیم ایران برای لغو برخی از بازرسیهای مرتبط» را اعلام کرده و از ایران میخواهند فورا اجرای این بازرسیها را بازگرداند.
@irna_1313
Forwarded from ماهنامه صنعت چاپ
یادداشتٍEditted.pdf
91.7 KB
ضرورت تسهیل ارتباطات آنلاین
♦️گران کردن اینترنت خلاف توسعه ملی است
@sanatchapnews یادداشت سردبیر ماهنامه صنعت چاپ-اسفند99
🔸سیاستگذارانی که بابت درس خواندن آنلاین هر دانشآموز و جستجوی منبع هر دانشجو و ارسال فایل هر طراح و لیتوگراف و مشتری با چاپخانه، مبلغی را از جیب آنها برمیدارند و خرج صدا و سیما میکنندـ صدا و سیمایی که اغلب مردم بهرهای از برنامههای آن نمیبرند ـ باید پاسخگو باشند که کجای این اقدام به سود منافع ملی است؟
متن کامل درPDF
♦️گران کردن اینترنت خلاف توسعه ملی است
@sanatchapnews یادداشت سردبیر ماهنامه صنعت چاپ-اسفند99
🔸سیاستگذارانی که بابت درس خواندن آنلاین هر دانشآموز و جستجوی منبع هر دانشجو و ارسال فایل هر طراح و لیتوگراف و مشتری با چاپخانه، مبلغی را از جیب آنها برمیدارند و خرج صدا و سیما میکنندـ صدا و سیمایی که اغلب مردم بهرهای از برنامههای آن نمیبرند ـ باید پاسخگو باشند که کجای این اقدام به سود منافع ملی است؟
متن کامل درPDF
🔸روزنامهنگاری؛ “مقر” یا “معبر”؟
#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
از پسِ چند ماه دوری، هفته گذشته فرصتی مغتنم برای دیدار با #سیدفرید_قاسمی نویسنده، روزنامهنگار و مجلهپژوه دست داد. در این دیدار که بیشترش به گپ و گفت دربارهی وضعیتِ امروزِ روزنامهها و روزنامهنگاران گذشت، او جملهای گفت که به باورم شاهکلیدِ مسائل و دغدغهها و البته آسیبهای سپهر رسانهای ایران است. سید فرید، مثل همیشه ساده و بیتکلف رو به من کرد و گفت: میدانی مشکل از کجا آغاز شد؟ مشکل دقیقا از روزی آغاز شد که روزنامهنگاری برای طیفِ بزرگی از روزنامهنگاران، به جای اینکه «مقر» باشد، «معبر» شد. تعبیرش از ریشهی معضل، آنقدر دقیق و حکیمانه بود که جایِ هیچ اما و اگری را باقی نمیگذاشت. از آن روز تا همین دیروز که این چند کلام را روی کاغذ آوردم، با خودم فکر میکردم که واقعا برای چند درصد از روزنامهنگارانِ ایرانی، روزنامهنگاری معبر بوده و برای چند درصد مقر؟ راهِ دور نرویم که در آن سالهای دور، روزنامهنگاری برای روزنامهنگاران مقر بود و جز آن نبود، از از یک زمانی در سالهای گذشته بود که روزنامهنگاری از «مقربودگی» به «معبربودگی» تغییر وضعیت داد و ما ماندیم و روزنامهنگارانی که خیلی زود یا مدیر شدند، یا اصحابِ روابطعمومی، یا کارشناسِ برندینگ و تبلیغات یا عضو هیاتمدیره و شورای راهبردی و یا.... یعنی مطبوعات برای اینان، جایی بود برای شهرت و ارتباط و وقتی این دو حاصل شد، تنها یک لابی کافی بود تا عطای روزنامهنگاری را به لقایش ببخشند و دیگر حتی پشتِ سرشان را هم نگاه نکنند! کافی است سری بچرخانیم و این روزنامهنگارانِ سابق را رصد کنیم و ببینیم امروز کجایند و چه میکنند. در مقابل، روزنامهنگارانی که روزنامهنگاری برایشان مقر بود و البته مامن، آنقدر سختی پیشِ راه داشتند که تمامِ عمرِ حرفهایشان، به پیدا کردنِ راهی برای عبور از موانع گذشت و اگر نبود این موانع، حتی همین عددِ پایین نیز میتوانست چراغِ روزنامهنگاری را روشنتر از امروز نگاه دارد؛ گرچه همین که این چراغ خاموش نشد و هنوز روزنامهها و مجلاتی هستند که هم خوب و هم با کیفیت منتشر میشوند، به مددِ همین گروهِ قلیل است.
خلطِ مبحث نشود، کسی نمیتواند بگوید روزنامهنگار حق ندارد مشاوره بدهد، حق ندارد تولید محتوا کند و... تمامِ سخن این است که روزنامهنگاری که روزنامهنگاری برایش نه هدف که ابزاری برای کسبِ قدرت است و جایگاهِ حرفهایِ خود را نه مقر که معبر میبیند، اساسا روزنامهنگار به معنای دقیقِ کلمه نیست اما چه میشود کرد که این “مثلا روزنامهنگاران” در تمامِ این سالها دستِ بالا را داشتهاند و همین هم، روزنامهنگاریِ ما را به این حال و روز انداخته است. #روزنامهنگاری در شکلِ درستِ آن، ایستادگی میخواهد، ماندگاری میخواهد، جستجوگری میخواهد، سواد میخواهد، نگاه میخواهد، حقیقتطلبی میخواهد، پرسشگری میخواهد، آزادیخواهی میخواهد، طرفِ مردم بودن میخواهد... اما میدانید چیست؟ روزنامهنگاری مهمتر از تمامِ اینها، تداوم میخواهد و مداومت، بودن میخواهد و ماندن. روزنامهنگاری، حرفهای نیست که چند صباحی در آن باشی و نام و نانی بهم بزنی و ترکش کنی، ترکش کنی و عملا در موقعیتِ جدید، به ضدِ آن بدل شوی. همهی این «نباید»ها اما، دستورالعمل و نقشهی راهِ آنهایی است که روزنامهنگاری برایشان نه مقر که معبر است، محلِ عبور است. دقیق هم که ببینیم، بخشی از بیاعتباری و بیآبروییِ حرفهی روزنامهنگاری در ذهنِ طیفی از مخاطبان، حاصلِ عملکردِ همینهایی بوده که گرچه مدت زمانِ کوتاهی روزنامهنگار بودهاند، اما صدایشان بلند بوده و جداییِ پر سروصدایی هم از عالمِ روزنامهنگاری داشتهاند.
نمیدانم میتوان امیدوار بود یا نه اما میدانم که حداقل باید به قدرِ توان، تلاش کرد. تلاش کرد که آنها که روزنامهنگاری برایشان معبر است، دستِ بالا را در این روزگار پیدا نکنند و نتوانند با اعتبار و آبروی حرفه بازی کنند؛ شاید در این صورت بتوان آیندهی روشنتری را انتظار کشید و روزنامهنگاری را به مقری برای «ماندن» و نه معبری برای «رفتن» تبدیل کرد.
#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
از پسِ چند ماه دوری، هفته گذشته فرصتی مغتنم برای دیدار با #سیدفرید_قاسمی نویسنده، روزنامهنگار و مجلهپژوه دست داد. در این دیدار که بیشترش به گپ و گفت دربارهی وضعیتِ امروزِ روزنامهها و روزنامهنگاران گذشت، او جملهای گفت که به باورم شاهکلیدِ مسائل و دغدغهها و البته آسیبهای سپهر رسانهای ایران است. سید فرید، مثل همیشه ساده و بیتکلف رو به من کرد و گفت: میدانی مشکل از کجا آغاز شد؟ مشکل دقیقا از روزی آغاز شد که روزنامهنگاری برای طیفِ بزرگی از روزنامهنگاران، به جای اینکه «مقر» باشد، «معبر» شد. تعبیرش از ریشهی معضل، آنقدر دقیق و حکیمانه بود که جایِ هیچ اما و اگری را باقی نمیگذاشت. از آن روز تا همین دیروز که این چند کلام را روی کاغذ آوردم، با خودم فکر میکردم که واقعا برای چند درصد از روزنامهنگارانِ ایرانی، روزنامهنگاری معبر بوده و برای چند درصد مقر؟ راهِ دور نرویم که در آن سالهای دور، روزنامهنگاری برای روزنامهنگاران مقر بود و جز آن نبود، از از یک زمانی در سالهای گذشته بود که روزنامهنگاری از «مقربودگی» به «معبربودگی» تغییر وضعیت داد و ما ماندیم و روزنامهنگارانی که خیلی زود یا مدیر شدند، یا اصحابِ روابطعمومی، یا کارشناسِ برندینگ و تبلیغات یا عضو هیاتمدیره و شورای راهبردی و یا.... یعنی مطبوعات برای اینان، جایی بود برای شهرت و ارتباط و وقتی این دو حاصل شد، تنها یک لابی کافی بود تا عطای روزنامهنگاری را به لقایش ببخشند و دیگر حتی پشتِ سرشان را هم نگاه نکنند! کافی است سری بچرخانیم و این روزنامهنگارانِ سابق را رصد کنیم و ببینیم امروز کجایند و چه میکنند. در مقابل، روزنامهنگارانی که روزنامهنگاری برایشان مقر بود و البته مامن، آنقدر سختی پیشِ راه داشتند که تمامِ عمرِ حرفهایشان، به پیدا کردنِ راهی برای عبور از موانع گذشت و اگر نبود این موانع، حتی همین عددِ پایین نیز میتوانست چراغِ روزنامهنگاری را روشنتر از امروز نگاه دارد؛ گرچه همین که این چراغ خاموش نشد و هنوز روزنامهها و مجلاتی هستند که هم خوب و هم با کیفیت منتشر میشوند، به مددِ همین گروهِ قلیل است.
خلطِ مبحث نشود، کسی نمیتواند بگوید روزنامهنگار حق ندارد مشاوره بدهد، حق ندارد تولید محتوا کند و... تمامِ سخن این است که روزنامهنگاری که روزنامهنگاری برایش نه هدف که ابزاری برای کسبِ قدرت است و جایگاهِ حرفهایِ خود را نه مقر که معبر میبیند، اساسا روزنامهنگار به معنای دقیقِ کلمه نیست اما چه میشود کرد که این “مثلا روزنامهنگاران” در تمامِ این سالها دستِ بالا را داشتهاند و همین هم، روزنامهنگاریِ ما را به این حال و روز انداخته است. #روزنامهنگاری در شکلِ درستِ آن، ایستادگی میخواهد، ماندگاری میخواهد، جستجوگری میخواهد، سواد میخواهد، نگاه میخواهد، حقیقتطلبی میخواهد، پرسشگری میخواهد، آزادیخواهی میخواهد، طرفِ مردم بودن میخواهد... اما میدانید چیست؟ روزنامهنگاری مهمتر از تمامِ اینها، تداوم میخواهد و مداومت، بودن میخواهد و ماندن. روزنامهنگاری، حرفهای نیست که چند صباحی در آن باشی و نام و نانی بهم بزنی و ترکش کنی، ترکش کنی و عملا در موقعیتِ جدید، به ضدِ آن بدل شوی. همهی این «نباید»ها اما، دستورالعمل و نقشهی راهِ آنهایی است که روزنامهنگاری برایشان نه مقر که معبر است، محلِ عبور است. دقیق هم که ببینیم، بخشی از بیاعتباری و بیآبروییِ حرفهی روزنامهنگاری در ذهنِ طیفی از مخاطبان، حاصلِ عملکردِ همینهایی بوده که گرچه مدت زمانِ کوتاهی روزنامهنگار بودهاند، اما صدایشان بلند بوده و جداییِ پر سروصدایی هم از عالمِ روزنامهنگاری داشتهاند.
نمیدانم میتوان امیدوار بود یا نه اما میدانم که حداقل باید به قدرِ توان، تلاش کرد. تلاش کرد که آنها که روزنامهنگاری برایشان معبر است، دستِ بالا را در این روزگار پیدا نکنند و نتوانند با اعتبار و آبروی حرفه بازی کنند؛ شاید در این صورت بتوان آیندهی روشنتری را انتظار کشید و روزنامهنگاری را به مقری برای «ماندن» و نه معبری برای «رفتن» تبدیل کرد.
🔸سواد رسانهای چگونه میتواند در مواقع بحران به داد جامعه برسد؟
▫️#محمد_معصومیان
هر روز خبر بحرانی تازه فضای رسانههای مجازی ایران را در مینوردد. یک روز سیل، روزی دیگر زلزله؛ بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در انواع و اندازههای مختلف که به تناوب جای یکدیگر را پر میکنند و آنچه مدام در این بحرانها از سوی متخصصان رسانه طرح میشود، مسأله مهمی به نام #سواد_رسانهای است؛ حلقه مفقودهای که میتواند بحرانهای بزرگ را کوچک و مسائل کوچک را فاجعه غیرقابل کنترل جلوه دهد.
مردم سردرگم و مسئولان مستأصل و رسانههای رسمی عقبافتاده از سونامی اخبار را که بگذاریم کنار شبکههای اجتماعی با حرکت در مرز باریک و مبهم فکت و فیک، نتیجه میشود بیاعتمادی بیشتر و ناامیدی روزافزونتر مردم. اما چطور میتوان راست و دروغ خبر را فهمید؟ میان این طوفان باید کجا ایستاد تا باد حادثه عقل و هوش را با خود نبرد؟ نقش مسئولان و رسانهها چیست؟
#مجید_رضائیان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم عمده مشکل خبرهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی را فقدان سندیت و مشروعیت میداند: «باید به مردم بگوییم این چیزی که شما میبینید اطلاعات تکمیلی نیست بلکه فکت است. وقتی میگوییم «زلزله آمد» این فکت است و وقتی به ریشتر زلزله اشاره میکنیم اطلاعات تکمیلی. در شبکههای اجتماعی فکتهای مختلفی مطرح میشود که اطلاعات ندارد و در پروسه نشر و بازنشر با کامنتهای مختلفی که روی آن سوار میشود اصطلاحاً طبق نظر مؤسسه رویترز و آکسفورد که بهطور مشترک در این زمینه کار کردهاند فکت به پسافکت تبدیل میشود، یعنی یک کلاغ به چهل کلاغ تبدیل میشود.»
رضائیان معتقد است مردم در شبکههای اجتماعی بسرعت از فکت به سمت پسافکت میروند و دقیقاً این فاصله جایی است که باید یک فعال رسانه یا رسانههای معتبر در آن نقطه بایستند و در واقع با دادن اطلاعات تکمیلی از چرخه بیحاصل فکت به پسافکت جلوگیری کنند
رضائیان راهکارهایی مانند آموزش رسانه و مختصات آن را از طریق پخش زنده اینستاگرام یا انتشار ویدئوهای کوتاه و تأثیرگذار را برای فرهنگسازی در این زمینه راهی دیگر برای بالا بردن سواد رسانهای میداند. آموزش از طریق کتابهای درسی به زبان ساده در مقاطع ابتدایی و پایه، یکی از راههایی است که از نظر محمدمهدی فرقانی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی میتواند در بالا بردن سواد رسانهای نقش داشته باشد
آیا سواد رسانهای به تنهایی هدف را محقق میکند؟ در واقع اگر تمامی افراد جامعه زیر و بم راستیآزمایی یک خبر را بدانند دیگر در بحرانها کسی اقدام به بازنشر یک خبر بدون پشتوانه صحیح خبری نمیکند؟ فرقانی معتقد است سواد رسانهای شرط کافی برای رسیدن به این مرحله نیست. او با اشاره به بیاعتمادی تاریخی مردم به مسئولان در کشور ما و دامن زدن بعضی از شخصیتهای سیاسی و حتی فرهنگی به بیاعتمادی مردم میگوید: «در واقع شخصیتها با بیاعتماد کردن مردم به رسانههای سنتی، عملاً یک پشتوانه فرهنگی را از خود سلب میکنند.
#اکبر_نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات رسانه، ایران را کشوری در معرض بحرانهای مختلف و مخاطرات فراوان توصیف میکند، مخاطراتی که اگر مسئولان و رسانه و مردم مراقب نباشند آنها هم به سیاهه بحرانها افزوده خواهند شد. او از بمباران اخبار توسط رسانههای دشمن و بحرانافزایی توسط کنشگران سیاسی و داخلی بدون هیچ حد و مرزی میگوید: «در چنین شرایطی رسانهها باید مسئولانه رفتار کنند و مراقب باشند آرامش روحی، روانی مردم که حد و آستانهای دارد مورد تعرض قرار نگیرد
اگر رسانهها در مواقع بحران بموقع وارد عمل شوند دیگر اصلاً خبر دروغ به وجود نمیآید یا فرصت برای دروغپراکنی خیلی کم میشود. علت بهوجود آمدن خبر دروغ این است که از طرفی مردم نیاز به اطلاعات دارند و از طرفی رسانه و مسئولان دیر وارد میدان عمل میشوند.»
شاید هیچگاه اخبار دروغ مانند زمان انتشار ویروس کووید 19 به جان ما بستگی نداشت. از روز اول تا امروز که یکسال از همهگیری گذشته است هنوز هم صفحات مجازی بسیاری وجود دارند که با دادن اطلاعات بدون پشتوانه علمی با جان مردم بازی میکنند. آنها برای چند لایک بیشتر، از آخرین روشهای درمانی میگویند و در این بین مردم بیحوصله و خسته از سالی ترسناک، آنها را همرسانی میکنند. چه زمانی حیاتیتر از امروز برای زمان آموزش رسانهای خواهد بود؟
https://www.ion.ir/news/679170
▫️#محمد_معصومیان
هر روز خبر بحرانی تازه فضای رسانههای مجازی ایران را در مینوردد. یک روز سیل، روزی دیگر زلزله؛ بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در انواع و اندازههای مختلف که به تناوب جای یکدیگر را پر میکنند و آنچه مدام در این بحرانها از سوی متخصصان رسانه طرح میشود، مسأله مهمی به نام #سواد_رسانهای است؛ حلقه مفقودهای که میتواند بحرانهای بزرگ را کوچک و مسائل کوچک را فاجعه غیرقابل کنترل جلوه دهد.
مردم سردرگم و مسئولان مستأصل و رسانههای رسمی عقبافتاده از سونامی اخبار را که بگذاریم کنار شبکههای اجتماعی با حرکت در مرز باریک و مبهم فکت و فیک، نتیجه میشود بیاعتمادی بیشتر و ناامیدی روزافزونتر مردم. اما چطور میتوان راست و دروغ خبر را فهمید؟ میان این طوفان باید کجا ایستاد تا باد حادثه عقل و هوش را با خود نبرد؟ نقش مسئولان و رسانهها چیست؟
#مجید_رضائیان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم عمده مشکل خبرهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی را فقدان سندیت و مشروعیت میداند: «باید به مردم بگوییم این چیزی که شما میبینید اطلاعات تکمیلی نیست بلکه فکت است. وقتی میگوییم «زلزله آمد» این فکت است و وقتی به ریشتر زلزله اشاره میکنیم اطلاعات تکمیلی. در شبکههای اجتماعی فکتهای مختلفی مطرح میشود که اطلاعات ندارد و در پروسه نشر و بازنشر با کامنتهای مختلفی که روی آن سوار میشود اصطلاحاً طبق نظر مؤسسه رویترز و آکسفورد که بهطور مشترک در این زمینه کار کردهاند فکت به پسافکت تبدیل میشود، یعنی یک کلاغ به چهل کلاغ تبدیل میشود.»
رضائیان معتقد است مردم در شبکههای اجتماعی بسرعت از فکت به سمت پسافکت میروند و دقیقاً این فاصله جایی است که باید یک فعال رسانه یا رسانههای معتبر در آن نقطه بایستند و در واقع با دادن اطلاعات تکمیلی از چرخه بیحاصل فکت به پسافکت جلوگیری کنند
رضائیان راهکارهایی مانند آموزش رسانه و مختصات آن را از طریق پخش زنده اینستاگرام یا انتشار ویدئوهای کوتاه و تأثیرگذار را برای فرهنگسازی در این زمینه راهی دیگر برای بالا بردن سواد رسانهای میداند. آموزش از طریق کتابهای درسی به زبان ساده در مقاطع ابتدایی و پایه، یکی از راههایی است که از نظر محمدمهدی فرقانی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی میتواند در بالا بردن سواد رسانهای نقش داشته باشد
آیا سواد رسانهای به تنهایی هدف را محقق میکند؟ در واقع اگر تمامی افراد جامعه زیر و بم راستیآزمایی یک خبر را بدانند دیگر در بحرانها کسی اقدام به بازنشر یک خبر بدون پشتوانه صحیح خبری نمیکند؟ فرقانی معتقد است سواد رسانهای شرط کافی برای رسیدن به این مرحله نیست. او با اشاره به بیاعتمادی تاریخی مردم به مسئولان در کشور ما و دامن زدن بعضی از شخصیتهای سیاسی و حتی فرهنگی به بیاعتمادی مردم میگوید: «در واقع شخصیتها با بیاعتماد کردن مردم به رسانههای سنتی، عملاً یک پشتوانه فرهنگی را از خود سلب میکنند.
#اکبر_نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات رسانه، ایران را کشوری در معرض بحرانهای مختلف و مخاطرات فراوان توصیف میکند، مخاطراتی که اگر مسئولان و رسانه و مردم مراقب نباشند آنها هم به سیاهه بحرانها افزوده خواهند شد. او از بمباران اخبار توسط رسانههای دشمن و بحرانافزایی توسط کنشگران سیاسی و داخلی بدون هیچ حد و مرزی میگوید: «در چنین شرایطی رسانهها باید مسئولانه رفتار کنند و مراقب باشند آرامش روحی، روانی مردم که حد و آستانهای دارد مورد تعرض قرار نگیرد
اگر رسانهها در مواقع بحران بموقع وارد عمل شوند دیگر اصلاً خبر دروغ به وجود نمیآید یا فرصت برای دروغپراکنی خیلی کم میشود. علت بهوجود آمدن خبر دروغ این است که از طرفی مردم نیاز به اطلاعات دارند و از طرفی رسانه و مسئولان دیر وارد میدان عمل میشوند.»
شاید هیچگاه اخبار دروغ مانند زمان انتشار ویروس کووید 19 به جان ما بستگی نداشت. از روز اول تا امروز که یکسال از همهگیری گذشته است هنوز هم صفحات مجازی بسیاری وجود دارند که با دادن اطلاعات بدون پشتوانه علمی با جان مردم بازی میکنند. آنها برای چند لایک بیشتر، از آخرین روشهای درمانی میگویند و در این بین مردم بیحوصله و خسته از سالی ترسناک، آنها را همرسانی میکنند. چه زمانی حیاتیتر از امروز برای زمان آموزش رسانهای خواهد بود؟
https://www.ion.ir/news/679170