🔸هوش مصنوعی؛
یاور دولتها برای مهار ویروس کرونا
#سینا_تفنگچی
▫️مدرس علوم ارتباطات دانشگاه پیام نور
به ندرت چیزی سریعتر از اخبار سفر میکند. با این حال، هنگامی که خبر از گسترش سریع #کروناویروس به جهان رسید، دانشمندان، ادارات و شرکتها با افزایش نگرانی عمومی و درخواست اطلاعات بیشتر مواجه شدند.
این فرصتی را فراهم میکند تا ببینیم که چگونه #فناوری نقش اساسی در مبارزه با شیوع بیماری ایفا میکند و با توجه به نقش اساسی #هوشمصنوعی میتوان از این فناوری به عنوان یگانه راه موجود در کاهش این بیماری همه گیر یاد کرد.
ما قبلاً شاهد استفاده از فن آوریهایی فراتر از دماسنجهای مادون قرمز، در هنگام شیوع کروناویروس اخیر بودیم به طوری که دولت از هوش مصنوعی برای ردیابی و پیش بینی شیوع بیماری و در آموزش کشف و درمان داروهای مصنوعی استفاده میکند.
#پردازش_زبان_طبیعی (NLG) برای تجزیه رسانههای اجتماعی در پی یافتن پُستهایی است که علائم خاصی را نشان میدهد. در عین حال، با استفاده از PD (اتوماسیون فرآیند رباتیک)، #روباتها و هواپیماهای بدون سرنشین برای ورود به مناطقی که برای افراد غیرمجاز اعم از اسکن سایتها، تهیه تجهیزات، اطلاع رسانی و یافتن شهروندان یا تعامل با بیماران بیمارستانی مستقر می شوند، مورد استفاده قرار گرفته اند.
همچنین از هوش مصنوعی برای نظارت، پیشبینی و ایجاد نقشههای دقیق مناطق آسیب دیده استفاده میشود. با کمک یادگیری عمیق، این سیستمها میتوانند داده های جمع آوری شده از چندین سایت را در زمان واقعی و همراه با مکانهای جغرافیایی ارائه دهند و نیز میتوانند اقدامات پیشگیرانهای را برای جلوگیری از شیوع ویروس اجرایی کنند.
نظارت، ارزیابی و پیشبینی شیوع و بلایای طبیعی یک ضرورت اساسی است. با این حال، #مدیریت_بحران وقتی که رخ داده است به همان اندازه مهم میشود و اینجاست که #هوش_مصنوعی_مکالمه میتواند نقش مهمی در کمک به دولتها برای رسیدگی به شرایط اضطراری کنترل بهداشت عمومی ایفا کند. در کشورهایی که کرونا ویروس منجر به محدودیتهای عمومی و شرایط اضطراری شده است، اهمیت هوش مصنوعی و چت روباتها در کمک به تیمهای پزشکی و بهداشتی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
با بررسی مکالمه به چند زبان، همراه با تحلیل احساسات و تمایلات عمومی مردم، #رباتهای_مکالمه میتوانند از دولتها در دستیابی به خدمات اضطراری حمایت کرده و به مردم کمک کنند تا در لحظههای بحران، با اطمینان از تصمیمگیریهای ایمن برخوردار شوند و با تقویت این مهم، میتوان اطلاعات رسمی و موثق را کسب کرده و بدین ترتیب با منابع جعلی و غیرقابل اعتماد مبارزه کرد.
هشدار عمومی، که توسط اشتراک #رسانههای_اجتماعی منتشر میشود، میتواند منجر به سردرگمی و واکنش بیش از حد شود. در نتیجه این امر، دولتها میتوانند با هشدار به مردم از طریق کانالهای رسمی اضطراری، از وحشت جلوگیری کنند. این کار را می توان با CPaaS (بسترهای ارتباطی به عنوان یک سرویس) انجام داد که خدمات ارتباطی سازمان یافتهای هستند و مردم میتوانند به راحتی از طریق سیستم عاملهایی که قبلاً از آنها استفاده میکردند، به این اطلاعات مهم دسترسی پیدا کنند.
علاوه بر این، توئیتها یا اطلاعاتی از افراد در مناطق بحرانی میتوانند برای شناسایی نقاط مهم ویروس استفاده شوند و به منظور استقرار منابع، میتوانند به اورژانس نیز منتقل شوند. با ادغام CPaaS و RPA در سیستم های chatbot، عموم مردم میتوانند از خدمات و عوامل اورژانس کمک بگیرند؛ گپهای سلامت نیز از Machine Learning برای جستجوی ناهنجاری در علائم و هشدار پزشکان استفاده میکنند.
تصویب هوش مصنوعی توسط دولتها برای پیشبینی و جلوگیری از #بیماریهای_همهگیر، میتواند جانهای بیشماری را نجات دهد. سیستمهای پیشگیری از هوش مصنوعی به درک الگوهایی که میتوانند در آینده به تشخیص ویروسها کمک کنند، کمک میکند. با این حال، حتی در صورت جلوگیری از بیماریهای همهگیر، هوش مصنوعی مکالمه میتواند موجب صرفهجویی در وقت گرانبها، افزایش ایمنی و هماهنگی و کمک به حجم زیادی از افرادی که نیازمند راهنمایی برای دریافت راهکارهای اضطراری بهداشت عمومی هستند، در آینده شود.
@younesshokrkhah
یاور دولتها برای مهار ویروس کرونا
#سینا_تفنگچی
▫️مدرس علوم ارتباطات دانشگاه پیام نور
به ندرت چیزی سریعتر از اخبار سفر میکند. با این حال، هنگامی که خبر از گسترش سریع #کروناویروس به جهان رسید، دانشمندان، ادارات و شرکتها با افزایش نگرانی عمومی و درخواست اطلاعات بیشتر مواجه شدند.
این فرصتی را فراهم میکند تا ببینیم که چگونه #فناوری نقش اساسی در مبارزه با شیوع بیماری ایفا میکند و با توجه به نقش اساسی #هوشمصنوعی میتوان از این فناوری به عنوان یگانه راه موجود در کاهش این بیماری همه گیر یاد کرد.
ما قبلاً شاهد استفاده از فن آوریهایی فراتر از دماسنجهای مادون قرمز، در هنگام شیوع کروناویروس اخیر بودیم به طوری که دولت از هوش مصنوعی برای ردیابی و پیش بینی شیوع بیماری و در آموزش کشف و درمان داروهای مصنوعی استفاده میکند.
#پردازش_زبان_طبیعی (NLG) برای تجزیه رسانههای اجتماعی در پی یافتن پُستهایی است که علائم خاصی را نشان میدهد. در عین حال، با استفاده از PD (اتوماسیون فرآیند رباتیک)، #روباتها و هواپیماهای بدون سرنشین برای ورود به مناطقی که برای افراد غیرمجاز اعم از اسکن سایتها، تهیه تجهیزات، اطلاع رسانی و یافتن شهروندان یا تعامل با بیماران بیمارستانی مستقر می شوند، مورد استفاده قرار گرفته اند.
همچنین از هوش مصنوعی برای نظارت، پیشبینی و ایجاد نقشههای دقیق مناطق آسیب دیده استفاده میشود. با کمک یادگیری عمیق، این سیستمها میتوانند داده های جمع آوری شده از چندین سایت را در زمان واقعی و همراه با مکانهای جغرافیایی ارائه دهند و نیز میتوانند اقدامات پیشگیرانهای را برای جلوگیری از شیوع ویروس اجرایی کنند.
نظارت، ارزیابی و پیشبینی شیوع و بلایای طبیعی یک ضرورت اساسی است. با این حال، #مدیریت_بحران وقتی که رخ داده است به همان اندازه مهم میشود و اینجاست که #هوش_مصنوعی_مکالمه میتواند نقش مهمی در کمک به دولتها برای رسیدگی به شرایط اضطراری کنترل بهداشت عمومی ایفا کند. در کشورهایی که کرونا ویروس منجر به محدودیتهای عمومی و شرایط اضطراری شده است، اهمیت هوش مصنوعی و چت روباتها در کمک به تیمهای پزشکی و بهداشتی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
با بررسی مکالمه به چند زبان، همراه با تحلیل احساسات و تمایلات عمومی مردم، #رباتهای_مکالمه میتوانند از دولتها در دستیابی به خدمات اضطراری حمایت کرده و به مردم کمک کنند تا در لحظههای بحران، با اطمینان از تصمیمگیریهای ایمن برخوردار شوند و با تقویت این مهم، میتوان اطلاعات رسمی و موثق را کسب کرده و بدین ترتیب با منابع جعلی و غیرقابل اعتماد مبارزه کرد.
هشدار عمومی، که توسط اشتراک #رسانههای_اجتماعی منتشر میشود، میتواند منجر به سردرگمی و واکنش بیش از حد شود. در نتیجه این امر، دولتها میتوانند با هشدار به مردم از طریق کانالهای رسمی اضطراری، از وحشت جلوگیری کنند. این کار را می توان با CPaaS (بسترهای ارتباطی به عنوان یک سرویس) انجام داد که خدمات ارتباطی سازمان یافتهای هستند و مردم میتوانند به راحتی از طریق سیستم عاملهایی که قبلاً از آنها استفاده میکردند، به این اطلاعات مهم دسترسی پیدا کنند.
علاوه بر این، توئیتها یا اطلاعاتی از افراد در مناطق بحرانی میتوانند برای شناسایی نقاط مهم ویروس استفاده شوند و به منظور استقرار منابع، میتوانند به اورژانس نیز منتقل شوند. با ادغام CPaaS و RPA در سیستم های chatbot، عموم مردم میتوانند از خدمات و عوامل اورژانس کمک بگیرند؛ گپهای سلامت نیز از Machine Learning برای جستجوی ناهنجاری در علائم و هشدار پزشکان استفاده میکنند.
تصویب هوش مصنوعی توسط دولتها برای پیشبینی و جلوگیری از #بیماریهای_همهگیر، میتواند جانهای بیشماری را نجات دهد. سیستمهای پیشگیری از هوش مصنوعی به درک الگوهایی که میتوانند در آینده به تشخیص ویروسها کمک کنند، کمک میکند. با این حال، حتی در صورت جلوگیری از بیماریهای همهگیر، هوش مصنوعی مکالمه میتواند موجب صرفهجویی در وقت گرانبها، افزایش ایمنی و هماهنگی و کمک به حجم زیادی از افرادی که نیازمند راهنمایی برای دریافت راهکارهای اضطراری بهداشت عمومی هستند، در آینده شود.
@younesshokrkhah
#کرونا 🔸 روسیه علیه اخبار جعلی
دفتر دادستان کل #روسیه اعلام کرد #اخبار_جعلی در #رسانههای_اجتماعی را که از اقدامات دولت در خصوص #قرنطینه مسکو برای مهار کرونا انتقاد می کنند، حذف میکند.
سال گذشته نیز روسیه جریمه های سختی را برای افرادی که در #شبکههای_اجتماعی اطلاعات نادرست را منتشر یا به دولت توهین میکنند، تصویب کرد.
▫️رویترز
دفتر دادستان کل #روسیه اعلام کرد #اخبار_جعلی در #رسانههای_اجتماعی را که از اقدامات دولت در خصوص #قرنطینه مسکو برای مهار کرونا انتقاد می کنند، حذف میکند.
سال گذشته نیز روسیه جریمه های سختی را برای افرادی که در #شبکههای_اجتماعی اطلاعات نادرست را منتشر یا به دولت توهین میکنند، تصویب کرد.
▫️رویترز
🔸قدر و قیمت زبان سرخ روزنامهنگار
#قادر_باستانی - پژوهشگر رسانه
روزی که سعید مرتضوی مطبوعات نورسته آزاد را یکییکی تعطیل کرد، شاید اگر میدانستند که چند سال دیگر، برآمدن #رسانههای_اجتماعی در #فضای_مجازی، #سانسور را به محاق میبرد، چنین معامله تلخی با روزنامهنگاران وطن نمیشد. اینک ۲۰ سال از آن خزان بهار مطبوعات گذشته است و جا دارد از خود بپرسیم اگر زبان سرخ #روزنامهنگاران تحمل میشد، امروز در کجا ایستاده بودیم؟ آیا اساسا با وجود مطبوعات آزاد، فساد میتوانست جامعه را نحیف و آسیبپذیر کند؟ آیا با وجود رسانههای آزاد، برخی مدیران فاسد و ناکارآمد میتوانستند تا مغز استخوان نفوذ و ساحت سیاست را چنین بدنام و آلوده کنند.
رمز موفقیت و پایداری نظامهای سیاسی موفق در دنیا، وجود سیستم خوداصلاحی از طریق رسانههای آزاد است. روزنامهنگاران صریح و حقیقتگو نباید محدود شوند؛ چون زبان سرخ فسادستیز آنها، فرصت و نعمتی ارزشمند برای هر دولت و حکومتی است. ضرر اصلی را کشور کرد؛ چراکه مطبوعات آزاد، در خدمت جامعه و کشور بود. اگر دشمن دنبال ضعف و نابودی کشور بود، سهلترین راهش، بیاعتمادکردن تودههای مردم بود که از طریق مدیران فاسد حاصل میشد. زبان سرخ روزنامهنگاران حرفهای در مطبوعات آزاد، گرچه تلخ و گزنده بود، اما با بیان کژرویها و کاستیها و افشای فساد برخی مسئولان و مدیران فاسد، باعث قوام و دوام کشور و انقلاب میشد.
در یک نوشته تحقیقی، دکتر محسنیان راد، پژوهشگر ارتباطات، آورده که مطبوعات ایران از ابتدای انتشار، ۸۰ سال در انحصار دولت، ابزار مدح و ثنای مقامها و ماشین تبلیغاتی دولت بوده است. سپس حدود ۱۹ سال، اگرچه انحصار دولت پایان یافته و ملت نیز مطبوعات منتشر میکردند، مجازاتهای غیرقانونی روزنامهنگاران و توقیفهای متعدد، سبب شده بود آنها در شرایط سخت و محدودیت به سر برند. حدود ۱۹ سال دیگر، اگرچه فشار مستقیم حکومت دیده نمیشود، مجازاتهای غیرقانونی، توقیفهای سلیقهای و تبعیضها، منتهی به شکلگیری مطبوعات متعدد، خودسانسور و کمعمر شده است. حدود ۲۹ سال نیز مطبوعاتی مشابه دوره خودسانسور، اما به صورتی خنثی و غربزده مشغول فعالیت بودند. در کل این مدت، فقط حدود ۱۶ سال مطبوعات از آزادی برخوردار بودند که آنهم به دلیل نهادینهنشدن شرایط کار سالم در فضای آزادی، عملکرد آنها غالبا فرصتطلبانه و فحاشی بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مطبوعات ایران توانستند برای اولینبار در تاریخ حیات خود، آزادی را آنگونه تجربه کنند که بهجای فحاشی و تبدیلشدن به مطبوعات زرد، به اندیشهورزی بپردازند. البته در این میان بودند نشریات نوپایی که اندیشهورزی را بهگونهای آماتور و ناشیانه انجام میدادند. رسانهها در دوره جنگ محدود شدند و چند روزنامه رسمی به همراه معدودی مجله باقی ماندند و وظیفه اصلی تولید اخبار بر دوش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و واحد مرکزی خبر صداوسیما بود. انتشار روزنامه سلام و مجلاتی مانند آدینه، ایران فردا و بعدها پیام امروز، قدری فضا را تغییر داد، ولی نسیم آزادی بعد از انتخابات دوم خرداد در سال ۷۶ وزیدن گرفت و مطبوعات جانی تازه گرفتند. در این دوره، نسلی از روزنامه نگاران حرفه ای پا به عرصه گذاشتند که فرصت بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بودند. مطبوعات بهمثابه رکن چهارم مردمسالاری، در این دوره معنا یافت، اما افسوس که سرنوشت غمباری یافتند.
در این سالها، تعداد بسیار زیادی از رسانههای رسمی، شامل خبرگزاریهای متعدد، روزنامههای رنگارنگ، سایتهای بیشمار و کانالهای خبری مختلف، با بودجههای کلان به منصه ظهور رسیدند. عمده وظیفه آنها، تأیید و توجیه سیاستها، پاسخ به مخالفان و نیز بیاثرکردن قلمهای آزاد و ناهماهنگ با افکار قالبی بود. محرومشدن کشور از قلمهای صادق و منتقد و رشد رسانه های اینچنینی و #روزنامهنگاران دولتی، آواری از فسادهای کلان اقتصادی و سیاسی پدید آورد و تأثیر بزرگی بر بیاعتمادکردن اقشار مختلف مردم بر جای گذاشت.
#رسانه، دیدهبان قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت متضرر بزرگ خواهد بود. صاحبان قدرت، قدر زبان سرخ رسانههای آزاد را بدانند؛ مؤسسات رسانهای مستقل و حتی مخالف جریان اصلی را تقویت و مشکلاتشان را برطرف کنند، نگاه امنیتی به روزنامهنگاران جسور و بیپروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. رسانه ملی را که دهها روزنامهنگار زبده و کاربلد دارد، اما با سیاستگذاری غلط، توانشان هرز میرود، رها کنند تا این مؤسسه عظیم رسانهای، کارکرد واقعی خود را برای دیدهبانی قدرت بیابد.
▫️روزنامه شرق ۱۱ اردیبهشت ۹۹
#قادر_باستانی - پژوهشگر رسانه
روزی که سعید مرتضوی مطبوعات نورسته آزاد را یکییکی تعطیل کرد، شاید اگر میدانستند که چند سال دیگر، برآمدن #رسانههای_اجتماعی در #فضای_مجازی، #سانسور را به محاق میبرد، چنین معامله تلخی با روزنامهنگاران وطن نمیشد. اینک ۲۰ سال از آن خزان بهار مطبوعات گذشته است و جا دارد از خود بپرسیم اگر زبان سرخ #روزنامهنگاران تحمل میشد، امروز در کجا ایستاده بودیم؟ آیا اساسا با وجود مطبوعات آزاد، فساد میتوانست جامعه را نحیف و آسیبپذیر کند؟ آیا با وجود رسانههای آزاد، برخی مدیران فاسد و ناکارآمد میتوانستند تا مغز استخوان نفوذ و ساحت سیاست را چنین بدنام و آلوده کنند.
رمز موفقیت و پایداری نظامهای سیاسی موفق در دنیا، وجود سیستم خوداصلاحی از طریق رسانههای آزاد است. روزنامهنگاران صریح و حقیقتگو نباید محدود شوند؛ چون زبان سرخ فسادستیز آنها، فرصت و نعمتی ارزشمند برای هر دولت و حکومتی است. ضرر اصلی را کشور کرد؛ چراکه مطبوعات آزاد، در خدمت جامعه و کشور بود. اگر دشمن دنبال ضعف و نابودی کشور بود، سهلترین راهش، بیاعتمادکردن تودههای مردم بود که از طریق مدیران فاسد حاصل میشد. زبان سرخ روزنامهنگاران حرفهای در مطبوعات آزاد، گرچه تلخ و گزنده بود، اما با بیان کژرویها و کاستیها و افشای فساد برخی مسئولان و مدیران فاسد، باعث قوام و دوام کشور و انقلاب میشد.
در یک نوشته تحقیقی، دکتر محسنیان راد، پژوهشگر ارتباطات، آورده که مطبوعات ایران از ابتدای انتشار، ۸۰ سال در انحصار دولت، ابزار مدح و ثنای مقامها و ماشین تبلیغاتی دولت بوده است. سپس حدود ۱۹ سال، اگرچه انحصار دولت پایان یافته و ملت نیز مطبوعات منتشر میکردند، مجازاتهای غیرقانونی روزنامهنگاران و توقیفهای متعدد، سبب شده بود آنها در شرایط سخت و محدودیت به سر برند. حدود ۱۹ سال دیگر، اگرچه فشار مستقیم حکومت دیده نمیشود، مجازاتهای غیرقانونی، توقیفهای سلیقهای و تبعیضها، منتهی به شکلگیری مطبوعات متعدد، خودسانسور و کمعمر شده است. حدود ۲۹ سال نیز مطبوعاتی مشابه دوره خودسانسور، اما به صورتی خنثی و غربزده مشغول فعالیت بودند. در کل این مدت، فقط حدود ۱۶ سال مطبوعات از آزادی برخوردار بودند که آنهم به دلیل نهادینهنشدن شرایط کار سالم در فضای آزادی، عملکرد آنها غالبا فرصتطلبانه و فحاشی بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مطبوعات ایران توانستند برای اولینبار در تاریخ حیات خود، آزادی را آنگونه تجربه کنند که بهجای فحاشی و تبدیلشدن به مطبوعات زرد، به اندیشهورزی بپردازند. البته در این میان بودند نشریات نوپایی که اندیشهورزی را بهگونهای آماتور و ناشیانه انجام میدادند. رسانهها در دوره جنگ محدود شدند و چند روزنامه رسمی به همراه معدودی مجله باقی ماندند و وظیفه اصلی تولید اخبار بر دوش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و واحد مرکزی خبر صداوسیما بود. انتشار روزنامه سلام و مجلاتی مانند آدینه، ایران فردا و بعدها پیام امروز، قدری فضا را تغییر داد، ولی نسیم آزادی بعد از انتخابات دوم خرداد در سال ۷۶ وزیدن گرفت و مطبوعات جانی تازه گرفتند. در این دوره، نسلی از روزنامه نگاران حرفه ای پا به عرصه گذاشتند که فرصت بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بودند. مطبوعات بهمثابه رکن چهارم مردمسالاری، در این دوره معنا یافت، اما افسوس که سرنوشت غمباری یافتند.
در این سالها، تعداد بسیار زیادی از رسانههای رسمی، شامل خبرگزاریهای متعدد، روزنامههای رنگارنگ، سایتهای بیشمار و کانالهای خبری مختلف، با بودجههای کلان به منصه ظهور رسیدند. عمده وظیفه آنها، تأیید و توجیه سیاستها، پاسخ به مخالفان و نیز بیاثرکردن قلمهای آزاد و ناهماهنگ با افکار قالبی بود. محرومشدن کشور از قلمهای صادق و منتقد و رشد رسانه های اینچنینی و #روزنامهنگاران دولتی، آواری از فسادهای کلان اقتصادی و سیاسی پدید آورد و تأثیر بزرگی بر بیاعتمادکردن اقشار مختلف مردم بر جای گذاشت.
#رسانه، دیدهبان قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت متضرر بزرگ خواهد بود. صاحبان قدرت، قدر زبان سرخ رسانههای آزاد را بدانند؛ مؤسسات رسانهای مستقل و حتی مخالف جریان اصلی را تقویت و مشکلاتشان را برطرف کنند، نگاه امنیتی به روزنامهنگاران جسور و بیپروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. رسانه ملی را که دهها روزنامهنگار زبده و کاربلد دارد، اما با سیاستگذاری غلط، توانشان هرز میرود، رها کنند تا این مؤسسه عظیم رسانهای، کارکرد واقعی خود را برای دیدهبانی قدرت بیابد.
▫️روزنامه شرق ۱۱ اردیبهشت ۹۹
🔸علاج بحران استراتژی ارتباطی است، امید استراتژی نیست!
#عباس_رضاییثمرین- روزنامهنگار
۱. مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن #استراتژی_ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، استراتژی ارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی مدیریت بحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
۲. «امید» استراتژی نیست! استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
۳. صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی #ارتباطات_بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست؛ تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد.
۴. توصیه دریافت #اخبار و #اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای #ارتباطات_بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند.
۵. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست #مدیریت_بحران باشند. ولی همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
۶. راهکار اساسی برای حفاظت از امنیت روانی جامعه در زمان بحران، آنطور که برخی تصور میکنند، صدور بخشنامه و ایجاد محدودیت برای رسانههای رسمی یا انتشار محتوای باسمهای مثبتاندیشانه نیست؛ هماهنگی و ارتباط مناسب با رسانهها مهم است اما مهمتر از آن، عملکرد موثر در پلتفرمهای کاربرمحور #رسانههای_اجتماعی است. این کار البته به معنای بگیر و ببند و فیلتر و سایر روشهای سلبی مرسوم نیست؛ به این معناست که این شبکهها را بشناسیم، مختصاتشان را بدانیم، الگوریتم شکلگیری روندها و جریانها در آنها را بفهمیم، منفعل نباشیم، خوب و موثر تولید محتوا کنیم و نسبت به آنچه توسط کاربران منتشر میشود، بیاعتنایی نکنیم.
۷. رسانهها، اگرچه در اطلاعرسانی بحران نقشی بهشدت حیاتی و موثر ایفا میکنند اما مخاطب بایدها و نبایدها در این حیطه، بیش از #رسانهها، متولیان مدیریت بحران و به تعبیر دیگر روابطعمومیها هستند. هرچند که منکر برخی اشتباهات و سهلانگاریهای رایج در میان همکاران رسانهای نمیتوان شد اما در ریشهیابی وضع موجود، بیش از رسانهها باید به دنبال اصلاح عملکرد و رویکرد روابط عمومیها بود.
▫️پینوشت، این یادداشت امروز در روزنامه شهروند منتشر شده، دسترسی به متن کامل آن در لینک زیر میسر است.
https://shahrvanddaily.ir/16301
روزنامه شهروند
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | روزنامه شهروند
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
#عباس_رضاییثمرین- روزنامهنگار
۱. مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن #استراتژی_ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، استراتژی ارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی مدیریت بحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
۲. «امید» استراتژی نیست! استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
۳. صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی #ارتباطات_بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست؛ تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد.
۴. توصیه دریافت #اخبار و #اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای #ارتباطات_بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند.
۵. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست #مدیریت_بحران باشند. ولی همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
۶. راهکار اساسی برای حفاظت از امنیت روانی جامعه در زمان بحران، آنطور که برخی تصور میکنند، صدور بخشنامه و ایجاد محدودیت برای رسانههای رسمی یا انتشار محتوای باسمهای مثبتاندیشانه نیست؛ هماهنگی و ارتباط مناسب با رسانهها مهم است اما مهمتر از آن، عملکرد موثر در پلتفرمهای کاربرمحور #رسانههای_اجتماعی است. این کار البته به معنای بگیر و ببند و فیلتر و سایر روشهای سلبی مرسوم نیست؛ به این معناست که این شبکهها را بشناسیم، مختصاتشان را بدانیم، الگوریتم شکلگیری روندها و جریانها در آنها را بفهمیم، منفعل نباشیم، خوب و موثر تولید محتوا کنیم و نسبت به آنچه توسط کاربران منتشر میشود، بیاعتنایی نکنیم.
۷. رسانهها، اگرچه در اطلاعرسانی بحران نقشی بهشدت حیاتی و موثر ایفا میکنند اما مخاطب بایدها و نبایدها در این حیطه، بیش از #رسانهها، متولیان مدیریت بحران و به تعبیر دیگر روابطعمومیها هستند. هرچند که منکر برخی اشتباهات و سهلانگاریهای رایج در میان همکاران رسانهای نمیتوان شد اما در ریشهیابی وضع موجود، بیش از رسانهها باید به دنبال اصلاح عملکرد و رویکرد روابط عمومیها بود.
▫️پینوشت، این یادداشت امروز در روزنامه شهروند منتشر شده، دسترسی به متن کامل آن در لینک زیر میسر است.
https://shahrvanddaily.ir/16301
روزنامه شهروند
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | روزنامه شهروند
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
سایت روزنامه شهروند | روزنامه صبح ایران
علاج بحران، استراتژی ارتباطی است; امید استراتژی نیست | سایت روزنامه شهروند | روزنامه صبح ایران
روزنامه شهروند، روزنامه صبح ایران
🔸طغیان مخاطب در زوال انحصار رسانههای بزرگ
#قادر_باستانی پژوهشگر | ارتباطات و رسانه
▫️این شبها، شبی نیست که #مخاطبان در گعدههای چنددهنفری تا چند میلیونی، مشغول ارتباط زنده در #اینستاگرام نباشند. ظریفی میگفت تاریخ ارتباط انسانی را باید به قبل از ایجاد اینستای لایو و بعد از آن تقسیم کرد! آنهایی که صدایشان در رسانههای ملی و رسمی، بازتاب ندارد، اینجا بازارِ گرمتری دارند. هر اتفاق سیاسی یا اقتصادی که میافتد، سیل خشونتبار لایوهای پرالتهاب جاری میشود و عقلانیت و اعتدال، به محاق میرود. وقتی در دهه ۷۰، خطرِ آمدن ماهوارههای تلویزیونی مطرح شد، عدهای دلسوزانه گفتند که بیایید انحصار #صداوسیما را بشکنید و آن را مردمی کنید. كسي گوشش بدهکار این حرفها نبود. گفتند، قانون اساسی اینطور خواسته و باید انحصار باشد. البته قانون اساسی، بانک و بیمه و صنایع بزرگ را هم در انحصار گذاشته بود؛ اما انحصارشان را شکستند. هنوز هم نهتنها میل به شکستن انحصار صداوسیما ندارند؛ بلکه با تسری آن به تولید محتوا در فضای مجازی، چتر انحصارش را گستردهتر میکنند. برخي راهحلشان ممنوعکردن است که اگر تاریخ خوانده بودند، میدانستند که این ممنوعیتها، هیچ افاقهای نمیکند. آنها نمیدانند فناوری، خیلی وقت است که انحصار صداوسیما و رسانههای رسمی را شکسته است. اگر همان ۲۰ سال پیش، اینها را مثل روزنامه و مجله، مردمی کرده بودند و به نظارت صرف، بسنده میکردند، ما امروز با چنین آشفته بازارِ کنترلناپذیری در فضای مجازی مواجه نبودیم. فناوریهای جدید ارتباطی، میزان خصومت متقابل و سرعت گسترش خشم عمومی را افزایش داده است. برخی معتقدند هدف ابتدایی رسانههای اجتماعی، آن بود که جهان را آزادتر و انسانها را متصلتر کند. اوایلِ گسترش فضای مجازی، چنین تصور میشد که افزایش چشمگیر اتصال انسانها در مقیاسی جهانی، برای دموکراسی خوب است؛ اما اکنون این خوشبینی رنگ باخته و فهرست مضرات آن رشد کرده است: تجربه مباحث سیاسی آنلاین، با عصبیت بیشتر و عقلانیت و نزاکت کمتری همراه است. افراد متعصب، جهانبینیهای پرخطر میآفرینند که میتوانند هر لحظه افراطیتر شوند و ایدئولوژیهای خشونتبار، اعضای جدید به خود جذب میکنند. یک روانشناس اجتماعی معتقد است وقتی فردی در ارتباط شخصی با فرد دیگر، ابراز خشم کند، ناراحتکننده خواهد بود؛ اما اگر ابراز خشم، در حضور گروهی از مخاطبان باشد، جایگاه فرد خشمگین بالاتر میرود. من در یک پژوهش علمی در سال ۱۳۹۷ دریافتم که یک کانال خبری فارسیزبان در فضای مجازی، هر چقدر خبر دروغ بیشتری منتشر میسازد، مخاطب بیشتری به خود جذب میکند! پژوهشگران دانشگاه نیویورک، دو سال پیش، میزان بازنشر ۵۰۰ هزار توییت را سنجیدند و دریافتند که هر کلمه احساسی یا اخلاقی خشمآلود، به طور میانگین ۲۰ درصد بازنشر آن را افزایش میدهد. مرکز پژوهشی معتبر پیو، در تحقیق جامع خود دریافت پُستهایی که نمایانگر مخالفت خشمگینانه بودند، تقریبا دو برابر دیگر پُستها، لایک میخوردند و بازنشر میشدند. امروزه #رسانههای_اجتماعی، تعداد زیادی از شهروندانِ دلمشغول با سیاست را به آتشافروزانی تبدیل کرده است که برای خلق پرالتهابترین پُستها و تصاویر، با هم رقابت میکنند. هشتگ #اعدام_نکنید، نمونه کوچکی از طنین رسانههای اجتماعی است؛ درحالیکه رسانههای رسمی و دولتی و رسانه ملی، این وسط نقشی جز نظارهگری ندارند. اگر رادیو و تلویزیون، انحصاری نبود و رسانههای رسمی، این محدودیت را نداشت، آنها میتوانستند میانجی مناسبی میان حاکمیت و افکار عمومی باشند. فشار، محدودیت و ممنوعیت، ارتباطات انسانی را زیرزمینی، خشن و کنترلناپذیر میکند. رفتارهای پرخطر افکار عمومی، نتیجه محدودیتهای فزاینده است. مجلس یازدهم هم که در پی تثبیت و توسعه محدودیت برای رسانههای مستقل است، میتواند امکان بروز خطرات بالقوه اجتماعی را بیشتر کند. پس ضرورت دارد دلسوزان و مسئولان آیندهنگر، روند کنونی را دریابند و برای احتراز از آنارشیسم و مناسبات افراطگونه، چارهاندیشی کنند. سادهترین کار آن است که انحصار را بردارند همانطور که انحصار بانک و بیمه را شکستند. همچنین با اعتماد به رسانههای داخلی، خطوط قرمز ناکارآمد را که مزیت رقابتی رسانههای رسمی و مجوزدار را از میان برده است، بهتدریج حذف کنند. رسانههای اجتماعی، فینفسه بد نیستند و قدرت انجام کارهای خوب را دارند. هر فناوری ارتباطی جدید، دامنهای از تأثیرات سازنده و مخرب را به همراه دارد. هنر حاکمان فرهیخته آن است که تأثیرات سازنده را تقویت و از اثرات مخرب پیشگیری کنند.
راه تقویت تأثیرات سازنده، اعتماد به حرفهایهای مستقل است.
#قادر_باستانی پژوهشگر | ارتباطات و رسانه
▫️این شبها، شبی نیست که #مخاطبان در گعدههای چنددهنفری تا چند میلیونی، مشغول ارتباط زنده در #اینستاگرام نباشند. ظریفی میگفت تاریخ ارتباط انسانی را باید به قبل از ایجاد اینستای لایو و بعد از آن تقسیم کرد! آنهایی که صدایشان در رسانههای ملی و رسمی، بازتاب ندارد، اینجا بازارِ گرمتری دارند. هر اتفاق سیاسی یا اقتصادی که میافتد، سیل خشونتبار لایوهای پرالتهاب جاری میشود و عقلانیت و اعتدال، به محاق میرود. وقتی در دهه ۷۰، خطرِ آمدن ماهوارههای تلویزیونی مطرح شد، عدهای دلسوزانه گفتند که بیایید انحصار #صداوسیما را بشکنید و آن را مردمی کنید. كسي گوشش بدهکار این حرفها نبود. گفتند، قانون اساسی اینطور خواسته و باید انحصار باشد. البته قانون اساسی، بانک و بیمه و صنایع بزرگ را هم در انحصار گذاشته بود؛ اما انحصارشان را شکستند. هنوز هم نهتنها میل به شکستن انحصار صداوسیما ندارند؛ بلکه با تسری آن به تولید محتوا در فضای مجازی، چتر انحصارش را گستردهتر میکنند. برخي راهحلشان ممنوعکردن است که اگر تاریخ خوانده بودند، میدانستند که این ممنوعیتها، هیچ افاقهای نمیکند. آنها نمیدانند فناوری، خیلی وقت است که انحصار صداوسیما و رسانههای رسمی را شکسته است. اگر همان ۲۰ سال پیش، اینها را مثل روزنامه و مجله، مردمی کرده بودند و به نظارت صرف، بسنده میکردند، ما امروز با چنین آشفته بازارِ کنترلناپذیری در فضای مجازی مواجه نبودیم. فناوریهای جدید ارتباطی، میزان خصومت متقابل و سرعت گسترش خشم عمومی را افزایش داده است. برخی معتقدند هدف ابتدایی رسانههای اجتماعی، آن بود که جهان را آزادتر و انسانها را متصلتر کند. اوایلِ گسترش فضای مجازی، چنین تصور میشد که افزایش چشمگیر اتصال انسانها در مقیاسی جهانی، برای دموکراسی خوب است؛ اما اکنون این خوشبینی رنگ باخته و فهرست مضرات آن رشد کرده است: تجربه مباحث سیاسی آنلاین، با عصبیت بیشتر و عقلانیت و نزاکت کمتری همراه است. افراد متعصب، جهانبینیهای پرخطر میآفرینند که میتوانند هر لحظه افراطیتر شوند و ایدئولوژیهای خشونتبار، اعضای جدید به خود جذب میکنند. یک روانشناس اجتماعی معتقد است وقتی فردی در ارتباط شخصی با فرد دیگر، ابراز خشم کند، ناراحتکننده خواهد بود؛ اما اگر ابراز خشم، در حضور گروهی از مخاطبان باشد، جایگاه فرد خشمگین بالاتر میرود. من در یک پژوهش علمی در سال ۱۳۹۷ دریافتم که یک کانال خبری فارسیزبان در فضای مجازی، هر چقدر خبر دروغ بیشتری منتشر میسازد، مخاطب بیشتری به خود جذب میکند! پژوهشگران دانشگاه نیویورک، دو سال پیش، میزان بازنشر ۵۰۰ هزار توییت را سنجیدند و دریافتند که هر کلمه احساسی یا اخلاقی خشمآلود، به طور میانگین ۲۰ درصد بازنشر آن را افزایش میدهد. مرکز پژوهشی معتبر پیو، در تحقیق جامع خود دریافت پُستهایی که نمایانگر مخالفت خشمگینانه بودند، تقریبا دو برابر دیگر پُستها، لایک میخوردند و بازنشر میشدند. امروزه #رسانههای_اجتماعی، تعداد زیادی از شهروندانِ دلمشغول با سیاست را به آتشافروزانی تبدیل کرده است که برای خلق پرالتهابترین پُستها و تصاویر، با هم رقابت میکنند. هشتگ #اعدام_نکنید، نمونه کوچکی از طنین رسانههای اجتماعی است؛ درحالیکه رسانههای رسمی و دولتی و رسانه ملی، این وسط نقشی جز نظارهگری ندارند. اگر رادیو و تلویزیون، انحصاری نبود و رسانههای رسمی، این محدودیت را نداشت، آنها میتوانستند میانجی مناسبی میان حاکمیت و افکار عمومی باشند. فشار، محدودیت و ممنوعیت، ارتباطات انسانی را زیرزمینی، خشن و کنترلناپذیر میکند. رفتارهای پرخطر افکار عمومی، نتیجه محدودیتهای فزاینده است. مجلس یازدهم هم که در پی تثبیت و توسعه محدودیت برای رسانههای مستقل است، میتواند امکان بروز خطرات بالقوه اجتماعی را بیشتر کند. پس ضرورت دارد دلسوزان و مسئولان آیندهنگر، روند کنونی را دریابند و برای احتراز از آنارشیسم و مناسبات افراطگونه، چارهاندیشی کنند. سادهترین کار آن است که انحصار را بردارند همانطور که انحصار بانک و بیمه را شکستند. همچنین با اعتماد به رسانههای داخلی، خطوط قرمز ناکارآمد را که مزیت رقابتی رسانههای رسمی و مجوزدار را از میان برده است، بهتدریج حذف کنند. رسانههای اجتماعی، فینفسه بد نیستند و قدرت انجام کارهای خوب را دارند. هر فناوری ارتباطی جدید، دامنهای از تأثیرات سازنده و مخرب را به همراه دارد. هنر حاکمان فرهیخته آن است که تأثیرات سازنده را تقویت و از اثرات مخرب پیشگیری کنند.
راه تقویت تأثیرات سازنده، اعتماد به حرفهایهای مستقل است.
🔸کرونا و روزنامهنگاری
#امید_جهانشاهی
#کرونا روح #روزنامهنگاری را جان تازهای بخشید. روزنامهنگاری امری عمیقاً انسانی و از جنس گفتگوست و دغدغه کشف و بیان حقیقت دارد و اخبار کرونا رویدادهایی عمیقا انسانیاند و جهانشمول با تبعات گستردهای در سیاست، اقتصاد و اجتماع.
سازمان بهداشت جهانی دومین مساله جهانی بعد از کرونا را #اینفودمیک (infodemic) نامیده است: انبوه درهمی از اطلاعاتی درست و دروغ که مردم را سردرگم میکنند؛ و اینجاست که روزنامهنگاری تنها پاسخ است. از همین روست که میزان مصرف خبری به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ضرورت بهروز کردن اطلاعات موثق در مورد اخبار سلامت، مردم را بیش از گذشته برای گرفتن اخبار صحیح و رسمی به رسانههای خبری متوجه کرده است و لذا اعتماد به برندهای خبری رسمی افزایش یافته است. مخاطبی که برای گرفتن اخبار منتظر بخشهای خبری نمیماند و عمدتاً از تلویزیون برای برنامههای سرگرمی، گزارش رویدادهای ورزشی و سریالهای جذاب استفاده میکرد، حالا اخبار تلویزیون را نیز جدی میگیرد. به عبارت دیگر، روند تبدیل شدن #تلویزیون به رسانه سرگرمی با انحرافی موقتی مواجه شده است. از آن سو، #رسانههای_اجتماعی بواسطه شیوع بیسابقه #اخبار_جعلی در مورد کرونا با چالش شکاف اعتماد مواجه شدهاند. #فیسبوک برای مقابله با اخبار جعلی سیستم «بررسی کننده صحت اطلاعات» را تقویت کرده است و تاکنون به هزاران منتشرکننده اطلاعات نادرست اخطار فرستاده است، همچنین برای حمایت از آنچه «سلامت جامعه جهانی» نامیده است «مرکز اطلاعات کوید ۱۹» را راهاندازی کرده است. فیسبوک برای حمایت از صنعت خبر و روزنامه نگاران صد میلیون دلار اختصاص داده است. #یوتیوب نیز هزاران ویدیوی حاوی اطلاعات جعلی را تاکنون حذف کرده است. برخی کشورها حتی مجازاتهایی را برای منتشرکنندگان اخبار جعلی وضع کردهاند.
اما این خبر خوب برای رسانههای رسمی، همه ماجرا نیست. گزارشهای روندپژوهی از سال ۲۰۰۵ به این سو حاکی از کاهش محسوس سهم #رسانههای چاپی از سبد مصرف خبری مردم، کاهش تدریجی جایگاه تلویزیون و رشد انفجاری رسانههای اجتماعی بودند. به عبارت دیگر رسانه های جریان اصلی (روزنامه و تلویزیون) زیر فشار تغیر تدریجی الگوهای مصرف خبری قرار داشتند.
حالا به این فضای پیچیده، شیوع عالمگیر ویروس کرونا را اضافه کنید که با تهدیدی مرگبار، رونق از بازارها ربوده و کارکنان را به دورکاری واداشته و حتی تعدیل نیرو را به شرکتها تحمیل کرده و در یک نگاه کلیتر، کلان روند دیجیتالی شدن را تسریع و تشدید کرده است؛ یعنی مهمترین عاملی که صنایع را به تغییر وادار می کند.
روزنامهنگاری هم مثل بسیاری حرفه ها بواسطه این کلان روند در حال پوست اندازی است. روند کم شدن تدریجی تبلیغات و مدل های درآمدی تلویزیونهای خصوصی تشدید و تسریع خواهد شد. حکایت روزنامه ها البته تلختر است. آنها که بر مدار تیراژ و تبلیغات می چرخند، کرونا حالا روند تدریجی رو به افول هر دو را تشدید کرده است، بویژه تبلیغات. پیشبینی می شود ادامه این روند روزنامههای کوچک و مستقل بیشتری را به تعطیلی بکشاند. یکی از مدیران مطبوعات از آن به بزرگترین بحران تاریخ #مطبوعات یاد کرده است.
در سالهای پس از کرونا الزامات دیجیتالی شدن، فشار را بر مدلهای کلاسیک کسب و کار رسانههای بزرگ و مبتنی بر پخش تلویزیونی و روزنامهها بیشتر خواهد کرد. علاوه بر مصرف خبری که رشدی قابل توجه داشته است، با قرنطینه و افزایش ساعات خانه نشینی، در مجموع مصرف رسانهای بیشتر شده است از جمله مصرف رسانههای اجتماعی، گوش دادن به کتابهای صوتی، تلویزیون تعاملی (IP Tv)، مصاحبه های ویدیویی با متخصصان، و اکانتها و صفحههای اجتماعی متعلق به رسانههای خبری و ... میزان هر کدام از اینها به الگوهای مصرف رسانهای در هر کشوری بستگی دارد اما به طور کلی این رشد ذیل روندهای دیجیتالیسم است. مورد آخر یعنی افزایش توجه به اکانتها و صفحههای اجتماعی رسانههای خبری باعث شده است برخی سازمانها از آن به عنوان فرصتی برای ایجاد مدلهای درآمدی تازه استفاده کنند، مثل «ثبت نام برای دریافت محتوا»، چیزی که توقع برای ارتقای کیفیت روزنامهنگاری را تشدید کرده است.
@media_managment
#امید_جهانشاهی
#کرونا روح #روزنامهنگاری را جان تازهای بخشید. روزنامهنگاری امری عمیقاً انسانی و از جنس گفتگوست و دغدغه کشف و بیان حقیقت دارد و اخبار کرونا رویدادهایی عمیقا انسانیاند و جهانشمول با تبعات گستردهای در سیاست، اقتصاد و اجتماع.
سازمان بهداشت جهانی دومین مساله جهانی بعد از کرونا را #اینفودمیک (infodemic) نامیده است: انبوه درهمی از اطلاعاتی درست و دروغ که مردم را سردرگم میکنند؛ و اینجاست که روزنامهنگاری تنها پاسخ است. از همین روست که میزان مصرف خبری به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ضرورت بهروز کردن اطلاعات موثق در مورد اخبار سلامت، مردم را بیش از گذشته برای گرفتن اخبار صحیح و رسمی به رسانههای خبری متوجه کرده است و لذا اعتماد به برندهای خبری رسمی افزایش یافته است. مخاطبی که برای گرفتن اخبار منتظر بخشهای خبری نمیماند و عمدتاً از تلویزیون برای برنامههای سرگرمی، گزارش رویدادهای ورزشی و سریالهای جذاب استفاده میکرد، حالا اخبار تلویزیون را نیز جدی میگیرد. به عبارت دیگر، روند تبدیل شدن #تلویزیون به رسانه سرگرمی با انحرافی موقتی مواجه شده است. از آن سو، #رسانههای_اجتماعی بواسطه شیوع بیسابقه #اخبار_جعلی در مورد کرونا با چالش شکاف اعتماد مواجه شدهاند. #فیسبوک برای مقابله با اخبار جعلی سیستم «بررسی کننده صحت اطلاعات» را تقویت کرده است و تاکنون به هزاران منتشرکننده اطلاعات نادرست اخطار فرستاده است، همچنین برای حمایت از آنچه «سلامت جامعه جهانی» نامیده است «مرکز اطلاعات کوید ۱۹» را راهاندازی کرده است. فیسبوک برای حمایت از صنعت خبر و روزنامه نگاران صد میلیون دلار اختصاص داده است. #یوتیوب نیز هزاران ویدیوی حاوی اطلاعات جعلی را تاکنون حذف کرده است. برخی کشورها حتی مجازاتهایی را برای منتشرکنندگان اخبار جعلی وضع کردهاند.
اما این خبر خوب برای رسانههای رسمی، همه ماجرا نیست. گزارشهای روندپژوهی از سال ۲۰۰۵ به این سو حاکی از کاهش محسوس سهم #رسانههای چاپی از سبد مصرف خبری مردم، کاهش تدریجی جایگاه تلویزیون و رشد انفجاری رسانههای اجتماعی بودند. به عبارت دیگر رسانه های جریان اصلی (روزنامه و تلویزیون) زیر فشار تغیر تدریجی الگوهای مصرف خبری قرار داشتند.
حالا به این فضای پیچیده، شیوع عالمگیر ویروس کرونا را اضافه کنید که با تهدیدی مرگبار، رونق از بازارها ربوده و کارکنان را به دورکاری واداشته و حتی تعدیل نیرو را به شرکتها تحمیل کرده و در یک نگاه کلیتر، کلان روند دیجیتالی شدن را تسریع و تشدید کرده است؛ یعنی مهمترین عاملی که صنایع را به تغییر وادار می کند.
روزنامهنگاری هم مثل بسیاری حرفه ها بواسطه این کلان روند در حال پوست اندازی است. روند کم شدن تدریجی تبلیغات و مدل های درآمدی تلویزیونهای خصوصی تشدید و تسریع خواهد شد. حکایت روزنامه ها البته تلختر است. آنها که بر مدار تیراژ و تبلیغات می چرخند، کرونا حالا روند تدریجی رو به افول هر دو را تشدید کرده است، بویژه تبلیغات. پیشبینی می شود ادامه این روند روزنامههای کوچک و مستقل بیشتری را به تعطیلی بکشاند. یکی از مدیران مطبوعات از آن به بزرگترین بحران تاریخ #مطبوعات یاد کرده است.
در سالهای پس از کرونا الزامات دیجیتالی شدن، فشار را بر مدلهای کلاسیک کسب و کار رسانههای بزرگ و مبتنی بر پخش تلویزیونی و روزنامهها بیشتر خواهد کرد. علاوه بر مصرف خبری که رشدی قابل توجه داشته است، با قرنطینه و افزایش ساعات خانه نشینی، در مجموع مصرف رسانهای بیشتر شده است از جمله مصرف رسانههای اجتماعی، گوش دادن به کتابهای صوتی، تلویزیون تعاملی (IP Tv)، مصاحبه های ویدیویی با متخصصان، و اکانتها و صفحههای اجتماعی متعلق به رسانههای خبری و ... میزان هر کدام از اینها به الگوهای مصرف رسانهای در هر کشوری بستگی دارد اما به طور کلی این رشد ذیل روندهای دیجیتالیسم است. مورد آخر یعنی افزایش توجه به اکانتها و صفحههای اجتماعی رسانههای خبری باعث شده است برخی سازمانها از آن به عنوان فرصتی برای ایجاد مدلهای درآمدی تازه استفاده کنند، مثل «ثبت نام برای دریافت محتوا»، چیزی که توقع برای ارتقای کیفیت روزنامهنگاری را تشدید کرده است.
@media_managment
🔸آیندۀ رسانههای اجتماعی
▫️جکی آون - ترجمه: علی قربانزاده
#رسانههای_اجتماعی در اوج محبوبیت و فراگیری هستند اما همچنان این قابلیت را دارند که حتی بعد از سال ٢٠٢٠ نیز اهمیت محوری خود را بیش از هر زمان دیگری حفظ و بلکه تقویت کنند. میزان پیشرفت رسانههای اجتماعی واقعاً اعجابانگیز است. بعد از شروع به کار #فیسبوک در سال ٢٠٠۴ نحوۀ اتصال ما به اینترنت پیوسته تغییر کرده است. در واقع، به نظر من، انقلابی را در #اینترنت شاهد بودهایم. باور نمیکنید؟ به دادههایی که #گوگل درمورد ترندهای پنج سال گذشته منتشر کرده نگاه کنید. کاملاً مشخص است که رسانههای اجتماعی سالبهسال محبوبتر میشوند. حالا بیایید برترین ترندهای رسانههای اجتماعی سال ٢٠٢٠ را مرور کنیم.
https://t.iss.one/cm_magazine
▫️جکی آون - ترجمه: علی قربانزاده
#رسانههای_اجتماعی در اوج محبوبیت و فراگیری هستند اما همچنان این قابلیت را دارند که حتی بعد از سال ٢٠٢٠ نیز اهمیت محوری خود را بیش از هر زمان دیگری حفظ و بلکه تقویت کنند. میزان پیشرفت رسانههای اجتماعی واقعاً اعجابانگیز است. بعد از شروع به کار #فیسبوک در سال ٢٠٠۴ نحوۀ اتصال ما به اینترنت پیوسته تغییر کرده است. در واقع، به نظر من، انقلابی را در #اینترنت شاهد بودهایم. باور نمیکنید؟ به دادههایی که #گوگل درمورد ترندهای پنج سال گذشته منتشر کرده نگاه کنید. کاملاً مشخص است که رسانههای اجتماعی سالبهسال محبوبتر میشوند. حالا بیایید برترین ترندهای رسانههای اجتماعی سال ٢٠٢٠ را مرور کنیم.
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
ماهنامه مديريت ارتباطات
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
#روابط_عمومی #تکنوکلاس
🔸روابط عمومی و تکنولوژیهای نوین؛ چند پرسش
از نگاه من؛ قلمرو نفوذگذاری و نفوذپذیری به تغییرات كیفی و ژرفی دچار شده است كه شاید بشود گوشههایی از آن را در پدیده تبدیل شدن روابط عمومی دیسیپلین به روابط عمومی روند؛ دید و گوشههای دیگر را در منطقه ناشناخته #رسانههای_اجتماعی و از دیگر سو در افقی كه تحت عنوان روابط عمومی گلوبال (Global PR) رو به گسترش است.
▫️بازطراحی (Redesign)؟ یا بازساختاری (Restructure)؟ نوبت دومی است.
▫️روابط عمومی دیگر یك دیسیپلین نیست. روابط عمومی دیگر یك رشته نیست یك پدیده بینرشتهای است كه از رشته به "روند" تبدیل شده است
▫️آیا رسانههای اجتماعی میتوانند بر #هویت یك نهاد تاثیر بگذارند یا نه؟ اگر چنین است نقش روابط عمومی در درك رسانههای اجتماعی چیست و یا نقش روابط عمومی در ترسیم ماهیت رسانههای اجتماعی برای نهادها یا سازمانهایی كه آنها را نمایندگی میكنند؛ چیست؟
🔸روابط عمومی و تکنولوژیهای نوین؛ چند پرسش
از نگاه من؛ قلمرو نفوذگذاری و نفوذپذیری به تغییرات كیفی و ژرفی دچار شده است كه شاید بشود گوشههایی از آن را در پدیده تبدیل شدن روابط عمومی دیسیپلین به روابط عمومی روند؛ دید و گوشههای دیگر را در منطقه ناشناخته #رسانههای_اجتماعی و از دیگر سو در افقی كه تحت عنوان روابط عمومی گلوبال (Global PR) رو به گسترش است.
▫️بازطراحی (Redesign)؟ یا بازساختاری (Restructure)؟ نوبت دومی است.
▫️روابط عمومی دیگر یك دیسیپلین نیست. روابط عمومی دیگر یك رشته نیست یك پدیده بینرشتهای است كه از رشته به "روند" تبدیل شده است
▫️آیا رسانههای اجتماعی میتوانند بر #هویت یك نهاد تاثیر بگذارند یا نه؟ اگر چنین است نقش روابط عمومی در درك رسانههای اجتماعی چیست و یا نقش روابط عمومی در ترسیم ماهیت رسانههای اجتماعی برای نهادها یا سازمانهایی كه آنها را نمایندگی میكنند؛ چیست؟
#کتاب در دست انتشار
🔸جزیرۀ سرگردانی؛ مطالعات کاربران رسانههای اجتماعی در ایران
▫️دکتر #حسین_کرمانی
▫️با مقدمۀ دکتر #هادی_خانیکی
جزیرۀ سرگردانی تلاشی است برای شناخت دنیای کاربران ایرانی #رسانههای_اجتماعی؛ دنیایی که علیرغم اهمیت و نقشاش در تحول ساختارهای کلان و تغییر کردارهای خرد در ایران تاکنون ناشناخته مانده است. این کتاب با تمرکز بر سه رسانۀ اجتماعی مهم در ایران - #تلگرام، #توئیتر و #فیسبوک - نشان میدهد که کاربران این رسانهها در دورههای زمانی مختلف چه کسانی بودهاند و چگونه از این رسانهها استفاده میکردهاند. دکتر حسین کرمانی از رابطۀ استفاده از فیسبوک با مشارکت سیاسی تا ابعاد و پیامدهای تولید روایتهای شبکهای در توئیتر را واکاوی میکند تا هم مشخص کند استفاده از رسانههای اجتماعی در طول زمان چگونه در ایران دستخوش تغییر شد و هم نشان دهد کاربران، چگونه و با چه سازوکارهایی تلاش کردهاند رسانههای اجتماعی را در خدمت اهداف خود به کار گیرند. این کتاب برای محققان حوزههای مختلف بهویژه علوم اجتماعی، ارتباطات، علوم سیاسی، مطالعات فرهنگی و همۀ علاقهمندان به رسانههای اجتماعی مفید خواهد بود.
🔸جزیرۀ سرگردانی؛ مطالعات کاربران رسانههای اجتماعی در ایران
▫️دکتر #حسین_کرمانی
▫️با مقدمۀ دکتر #هادی_خانیکی
جزیرۀ سرگردانی تلاشی است برای شناخت دنیای کاربران ایرانی #رسانههای_اجتماعی؛ دنیایی که علیرغم اهمیت و نقشاش در تحول ساختارهای کلان و تغییر کردارهای خرد در ایران تاکنون ناشناخته مانده است. این کتاب با تمرکز بر سه رسانۀ اجتماعی مهم در ایران - #تلگرام، #توئیتر و #فیسبوک - نشان میدهد که کاربران این رسانهها در دورههای زمانی مختلف چه کسانی بودهاند و چگونه از این رسانهها استفاده میکردهاند. دکتر حسین کرمانی از رابطۀ استفاده از فیسبوک با مشارکت سیاسی تا ابعاد و پیامدهای تولید روایتهای شبکهای در توئیتر را واکاوی میکند تا هم مشخص کند استفاده از رسانههای اجتماعی در طول زمان چگونه در ایران دستخوش تغییر شد و هم نشان دهد کاربران، چگونه و با چه سازوکارهایی تلاش کردهاند رسانههای اجتماعی را در خدمت اهداف خود به کار گیرند. این کتاب برای محققان حوزههای مختلف بهویژه علوم اجتماعی، ارتباطات، علوم سیاسی، مطالعات فرهنگی و همۀ علاقهمندان به رسانههای اجتماعی مفید خواهد بود.
🔸هشدار روسیه به توییتر
نهاد نظارت بر #رسانههای_اجتماعی #روسیه هشدار داد در صورتی که #توییتر محتواهایی نظیر استفاده از مواد مخدر را حذف نکند، تا یک ماه دیگر در این کشور مسدود میشود.
@Farsna
نهاد نظارت بر #رسانههای_اجتماعی #روسیه هشدار داد در صورتی که #توییتر محتواهایی نظیر استفاده از مواد مخدر را حذف نکند، تا یک ماه دیگر در این کشور مسدود میشود.
@Farsna
#کتاب
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.