#چهرهها #زوم #نظریه_پرداز #گوستاو_لوبن
#چهره🔸 گوستاو لوبن
🔘 مفهوم #توده در دیدگاه لوبن از اهمیت خاصی برخوردار است.
🔘 توده از دیدگاه روانشناسی، جماعتی از انسانهاست که تحت شرایط خاص و تنها تحت همین شرایط ویژگی های جدیدی به دست می آورند که با ویژگیهای تک تک افراد تشکیل دهنده آن جماعت، تفاوت دارد. توده با فرقه و کاست و گروه و جماعت متفاوت است.
🔘 تودههای روانشناختی را میتوان به تودههای همگون و ناهمگون دسته بندی کرد.
🔘 توده ناهمگون یعنی تودهای که اعضای آن را انسانهای ناهمگون از طبقات مختلف جامعه تشکیل میدهد.
🔘 ناپایداری عقاید تودهها امروزه از هر زمان دیگر بیشتر است.
🔘 #رسانهها (مطبوعات) به طور فزایندهای عقاید مخالف با افکار تودهها را منتشر میکنند.
🔘 نظریه #انبوه_خلق اساس دیدگاههای لوبن را تشکیل میدهد.
🔘 مشخصات انبوه خلق از دیدگاه لوبن: انبوه خلق را اجتماعی از افراد مختلف میداند که بدون توجه به شغل، ملیت و جنس و صرف نظر از چگونگی شکلگیری، باعث تجمع افراد و گروهها میشود.
🔘 افراد با هر نوع خلق و خو و ویژگیهای فردی، وقتی به انبوه خلق مبدل میشوند، نوعی روح جمعی در آنها شکل میگیرد که با عقاید و احساسات شخصیشان متفاوت است.
🔘 عیب نظریه انبوه خلق لوبن در این است که او تبلور انبوه خلق را در احساس قدرت شکست ناپذیری، تلقید و تلقین پذیری بیش از حد میداند. لوبن مردم کوچه و بازار، نمایندگان مجلس، فرقههای مذهبی و... را در قالب انبوه خلق میبیند که این نادرست است.
🔘 امروزه برخلاف نظریه لوبن "انبوه خلق" به چهار نوع دسته بندی میشوند:
۱- اتفاقی. ۲- قراردادی. ۳- نمایشی. ۴- فعال
🔘 لوبن اعتقاد داشت: حکومتها اکنون چندان توان هدایت افکار عمومی را ندارند. اما امروزه حکومتها همه نفوذ خود را از دست دادهاند و بیشتر روزنامهها منعکس کننده افکار عمومی هستند. لذا دولتمردان تابع افکار عمومی هستند که رسانهها آن را رهبری و هدایت میکنند.
🔘 نظر لوبن راجع به تاثیر #کتاب و #روزنامه:
تاثیر روزنامه بیشتر از تاثیر کتاب است. او از افت جایگاه مطبوعات انتقاد میکند. مطبوعاتی که در گذشته هدایت کننده افکار عمومی بودند حالا مانند حکومتها، ناچار به عقب نشینی در مقابل قدرت تودهها شدهاند.
🔘 مطبوعات تابع افکار عمومی شدهاند. زیرا آنها بیم دارند که مبادا از رقبا باز بمانند و خوانندگان خود را از دست بدهند.
🔘 امروزه مساله اصلی جراید و دولتها، تنویر #افکارعمومی است.
@cultural_media_studies
#چهره🔸 گوستاو لوبن
🔘 مفهوم #توده در دیدگاه لوبن از اهمیت خاصی برخوردار است.
🔘 توده از دیدگاه روانشناسی، جماعتی از انسانهاست که تحت شرایط خاص و تنها تحت همین شرایط ویژگی های جدیدی به دست می آورند که با ویژگیهای تک تک افراد تشکیل دهنده آن جماعت، تفاوت دارد. توده با فرقه و کاست و گروه و جماعت متفاوت است.
🔘 تودههای روانشناختی را میتوان به تودههای همگون و ناهمگون دسته بندی کرد.
🔘 توده ناهمگون یعنی تودهای که اعضای آن را انسانهای ناهمگون از طبقات مختلف جامعه تشکیل میدهد.
🔘 ناپایداری عقاید تودهها امروزه از هر زمان دیگر بیشتر است.
🔘 #رسانهها (مطبوعات) به طور فزایندهای عقاید مخالف با افکار تودهها را منتشر میکنند.
🔘 نظریه #انبوه_خلق اساس دیدگاههای لوبن را تشکیل میدهد.
🔘 مشخصات انبوه خلق از دیدگاه لوبن: انبوه خلق را اجتماعی از افراد مختلف میداند که بدون توجه به شغل، ملیت و جنس و صرف نظر از چگونگی شکلگیری، باعث تجمع افراد و گروهها میشود.
🔘 افراد با هر نوع خلق و خو و ویژگیهای فردی، وقتی به انبوه خلق مبدل میشوند، نوعی روح جمعی در آنها شکل میگیرد که با عقاید و احساسات شخصیشان متفاوت است.
🔘 عیب نظریه انبوه خلق لوبن در این است که او تبلور انبوه خلق را در احساس قدرت شکست ناپذیری، تلقید و تلقین پذیری بیش از حد میداند. لوبن مردم کوچه و بازار، نمایندگان مجلس، فرقههای مذهبی و... را در قالب انبوه خلق میبیند که این نادرست است.
🔘 امروزه برخلاف نظریه لوبن "انبوه خلق" به چهار نوع دسته بندی میشوند:
۱- اتفاقی. ۲- قراردادی. ۳- نمایشی. ۴- فعال
🔘 لوبن اعتقاد داشت: حکومتها اکنون چندان توان هدایت افکار عمومی را ندارند. اما امروزه حکومتها همه نفوذ خود را از دست دادهاند و بیشتر روزنامهها منعکس کننده افکار عمومی هستند. لذا دولتمردان تابع افکار عمومی هستند که رسانهها آن را رهبری و هدایت میکنند.
🔘 نظر لوبن راجع به تاثیر #کتاب و #روزنامه:
تاثیر روزنامه بیشتر از تاثیر کتاب است. او از افت جایگاه مطبوعات انتقاد میکند. مطبوعاتی که در گذشته هدایت کننده افکار عمومی بودند حالا مانند حکومتها، ناچار به عقب نشینی در مقابل قدرت تودهها شدهاند.
🔘 مطبوعات تابع افکار عمومی شدهاند. زیرا آنها بیم دارند که مبادا از رقبا باز بمانند و خوانندگان خود را از دست بدهند.
🔘 امروزه مساله اصلی جراید و دولتها، تنویر #افکارعمومی است.
@cultural_media_studies