🔸علاج بحران استراتژی ارتباطی است، امید استراتژی نیست!
▫️#عباس_رضاییثمرین
مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن استراتژی ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، #استراتژیارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی #مدیریتبحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به #اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و #رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
من اگر بخواهم این دستورالعمل را در سه کلمه خلاصه کنم، آن کلمات «اعتبار، تسلط و تعامل» خواهد بود؛ گام اول در ارتباطات موثر بحران این است که #منبع تولید پیام معتبر باشد. کسی که بحرانی را مدیریت میکند، همواره باید این سوال را از خود بپرسد که مردم چرا باید به او #اعتماد و آنچه میگوید را باور کنند. تلقی عمومی از میزان اعتبار متولی مدیریت بحران، آن چیزی است که پاسخ به این سوال را میسازد. مولفه اعتبار در واقع آمیزهای از چند عامل ازجمله #صداقت، #شفافیت و سوابق است؛ این یعنی اگر صادقانه رفتار کنید، شفاف باشید و سوابق روشنی در ذهن مردم داشته باشید، منبع معتبری در اطلاعرسانی بحران خواهید بود. دومین گام تولید محتوای مناسب، روایتگری موثر و توزیع هدفمند است. متولی مدیریت بحران، باید اطلاعات و واقعیتهای مورد نیاز مردم را به روشی که آنها میپسندند، روایت کند و این روایتها باید از طریق کانالهای اطلاعرسانی متناسب در دسترس عموم قرار گیرد. این مسأله نیازمند «تسلط» متولیان در تولید محتوا و روایتگری و برخورداری از نیروهایی است که در این دو کار، بهترین باشند.
و اما گام نهایی، #تعامل با #مخاطبان هدف است؛ چرخه ارتباطات بحران، با صداقت، شفافیت و تولید و انتشار محتوای موثر تکمیل نمیشود. متولی بحران باید بهطور مداوم واکنشهای مردم به پیامهای ارسالی درخصوص بحران را بسنجد و در تعامل مستمر با مردم، سطح تأثیرگذاری پیامها را بالاتر ببرد. با این مقدمه نسبتا طولانی، حالا میتوان راحتتر مدل اطلاعرسانی در بحران کرونا و کنشهای ارتباطی مدیران این بحران را فهم و تحلیل کرد.معتقدم آنچه بیش از همه چیز ضرورت دارد، این است که بپذیریم مدیریت بحران استراتژی ارتباطی میخواهد. «امید» استراتژی نیست. استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی ارتباطات بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست. بله، تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد. توصیه دریافت اخبار و اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای ارتباطات بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند. متولیان مدیریت بحران باید مختصات فعلی اکوسیستم #اطلاعرسانی را بفهمند و آن را به رسمیت بشناسند. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست مدیریت بحران باشند و نقش مثبتی در فرآیند آموزش، ارایه هشدارها و اطلاعرسانی ایفا کنند. در سوی مقابل، همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
علاوه بر تولید محتوای مناسب برای #شبکههایاجتماعی، پایش ٢۴ساعته این شبکهها و تحلیل آنچه در آنها میگذرد، یک ضرورت است، همینطور واکنش سریع به جعلیات و اطلاعات غلطی که در این شبکهها منتشر میشود.
▫️#عباس_رضاییثمرین
مدیریت موفقیتآمیز هر بحرانی، مستلزم داشتن استراتژی ارتباطی موثر است. سازمان بهداشت جهانی، در کتابچهای که در سال ٢٠١٧ برای مقابله با همهگیری بیماری آنفلوآنزا منتشر کرده، #استراتژیارتباطی موثر را «جمعآوری، فرآوری و توزیع بهموقع اطلاعات به روشهایی که برای مخاطب هدف، موثر و مناسب باشد» تعریف کرده است. از نظر این سازمان، در استراتژی ارتباطی #مدیریتبحران حتما باید جنبههای رفتاری و نحوه واکنش مردم به #اطلاعات و توصیههایی که از مقامات رسمی و #رسانهها دریافت میکنند نیز، درنظر گرفته شود.
من اگر بخواهم این دستورالعمل را در سه کلمه خلاصه کنم، آن کلمات «اعتبار، تسلط و تعامل» خواهد بود؛ گام اول در ارتباطات موثر بحران این است که #منبع تولید پیام معتبر باشد. کسی که بحرانی را مدیریت میکند، همواره باید این سوال را از خود بپرسد که مردم چرا باید به او #اعتماد و آنچه میگوید را باور کنند. تلقی عمومی از میزان اعتبار متولی مدیریت بحران، آن چیزی است که پاسخ به این سوال را میسازد. مولفه اعتبار در واقع آمیزهای از چند عامل ازجمله #صداقت، #شفافیت و سوابق است؛ این یعنی اگر صادقانه رفتار کنید، شفاف باشید و سوابق روشنی در ذهن مردم داشته باشید، منبع معتبری در اطلاعرسانی بحران خواهید بود. دومین گام تولید محتوای مناسب، روایتگری موثر و توزیع هدفمند است. متولی مدیریت بحران، باید اطلاعات و واقعیتهای مورد نیاز مردم را به روشی که آنها میپسندند، روایت کند و این روایتها باید از طریق کانالهای اطلاعرسانی متناسب در دسترس عموم قرار گیرد. این مسأله نیازمند «تسلط» متولیان در تولید محتوا و روایتگری و برخورداری از نیروهایی است که در این دو کار، بهترین باشند.
و اما گام نهایی، #تعامل با #مخاطبان هدف است؛ چرخه ارتباطات بحران، با صداقت، شفافیت و تولید و انتشار محتوای موثر تکمیل نمیشود. متولی بحران باید بهطور مداوم واکنشهای مردم به پیامهای ارسالی درخصوص بحران را بسنجد و در تعامل مستمر با مردم، سطح تأثیرگذاری پیامها را بالاتر ببرد. با این مقدمه نسبتا طولانی، حالا میتوان راحتتر مدل اطلاعرسانی در بحران کرونا و کنشهای ارتباطی مدیران این بحران را فهم و تحلیل کرد.معتقدم آنچه بیش از همه چیز ضرورت دارد، این است که بپذیریم مدیریت بحران استراتژی ارتباطی میخواهد. «امید» استراتژی نیست. استراتژی به معنی داشتن برنامه از پیش آماده برای ارتباطات بحران، شامل «پیشبینی سناریوهای مختلف»، «پروتکلهای روشن برای جمعآوری، فرآوری و توزیع اطلاعات»، «چارچوبهای تعریفشده برای ارتباط با رسانهها»، «تعیین مخاطب هدف و تعامل مستمر با مخاطبان» و «طراحی تاکتیکهای منعطف و روزآمد، برای تولید و انتشار محتوا»، «پایش مداوم فضای رسانهای رسمی و غیررسمی» و موارد متعدد دیگر است.
صرف پیادهسازیِ برخی قواعد شکلی ارتباطات بحران به معنی برخورداری از استراتژی ارتباطی نیست. بله، تعیین سخنگوی واحد و کانالیزهکردن فرآیند اطلاعرسانی به سوی او، اقدام لازم و صحیحی است اما این کار برای مدیریت رسانهای بحران کافی نیست. یک سخنگو، بدون نقشه راه حسابشده و مدون کاری از پیش نمیبرد، مواجهه دستورالعملی و از بالا به پایین هم، در چرخه اطلاعرسانی فعلی که فوقالعاده متکثر و نظارتگریز است، نتیجه چندانی به بار نخواهد آورد. توصیه دریافت اخبار و اطلاعات از منابع رسمی، جزو پروتکلهای کلاسیک مدیریت بحران در دنیاست اما تصورِ اینکه امروز اکثریت مردم به چنین توصیهای عمل کنند، بیش از حد سادهانگارانه است. هرگونه برنامهریزی برای ارتباطات بحران، بدون درنظرگرفتن نقش و جایگاه رسانههای اجتماعی ابتر خواهد ماند. متولیان مدیریت بحران باید مختصات فعلی اکوسیستم #اطلاعرسانی را بفهمند و آن را به رسمیت بشناسند. با طراحی و برنامهریزی، شبکههای اجتماعی میتوانند بهعنوان یکی از موثرترین مجاری اطلاعرسانی درجامعه امروز، عصای دست مدیریت بحران باشند و نقش مثبتی در فرآیند آموزش، ارایه هشدارها و اطلاعرسانی ایفا کنند. در سوی مقابل، همین شبکهها اگر بخشی از استراتژی ما برای مدیریت بحران نباشند، میتوانند هر بحرانی را بزرگتر کنند و درجه تخریبش را بالا ببرند.
علاوه بر تولید محتوای مناسب برای #شبکههایاجتماعی، پایش ٢۴ساعته این شبکهها و تحلیل آنچه در آنها میگذرد، یک ضرورت است، همینطور واکنش سریع به جعلیات و اطلاعات غلطی که در این شبکهها منتشر میشود.
🔸روزهای سیاه کرونا و حق دسترسی آزاد به اطلاعات
▫️#پژمان_موسوی
#کرونا دوباره جان گرفته، سهمگینتر از یکسال و اندیِ گذشته. شهرها یکی یکی قرمز شدهاند و در عرضِ چند روز، آمارِ مبتلایان و فوتیهای بیماری، از دو برابر هم فراتر رفته است. در این روزها که هر ساعتش، هم برای مردم هم برای کادر درمان سخت میگذرد، همه یک پرسشِ واحد دارند: چه شد که اینگونه شد؟ چگونه ناگهان کرونا رشدی تصاعدی کرد و این همه خانوادهی دیگر را داغدار و عزادار کرد؟
طبیعتا در این شرایط، انتظارِ #افکار_عمومی از روزنامهنگاران و خبرنگاران، پیدا کردنِ پاسخی صریح به این پرسشِ اساسی است. اما تقریبا هیچ رسانهای را نمیتوان پیدا کرد که پاسخ این پرسش را به روشنی و دقت بدهد؛ میدانید چرا؟ به یک علتِ ساده: مقامات و تصمیمگیرانِ وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، به عنوان منبع اصلیِ پاسخ به این پرسش، برخلاف تمامی استانداردهای عُرفی، اخلاقی و حرفهای، تمام یا بخشی از حقیقت را پنهان میکنند. واضحترین اظهارِ نظر در این پنهانکاری را ایرج حریرچی، معاونکل وزارت بهداشت عیان کرد؛ او در پاسخ به پرسشی با این مضمون که “چرا تعطیلات نوروز، هیچ محدودیتی اعمال نشد تا ما شاهدِ افزایش فرایندهی آمار فوتیها و مبتلایان کرونا نباشیم”، صراحتا گفت: « ستاد ملی کرونا مانع از استفاده از فرصت طلایی عید برای خاموش کردن شعلههای کرونا شد». وقتی خبرنگار-مجری در ادامهی این گفتگو از او خواست مشخصا بگوید چه کسی؟، از این موضوع طفره رفت و در کمال تعجب گفت: « نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم»!
خودداری مرد شماره ۲ وزارت بهداشت از ارائه اطلاعات در این خصوص، نه تنها صراحتا مخلِ مبانیِ اصل شفافیت و تمامی تبصرههای مترتب با آن است، که مغایرِ حق روزنامهنگاران برای دسترسیِ آزادانه به اطلاعات هم هست. فصل سوم “آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاری”، روزنامهنگار را دارای حقوق گسترده و مسئولیتهای حرفهای مشخص معرفی میکند و در بین این حقوق، مهمترین حق #روزنامهنگار در این آییننامه “حق جستجو، بررسی و دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار و انتشار آن” دانسته شده است.
از دست دادنِ فرصتِ طلایی تعطیلات نوروز برای خاموش کردنِ شعلههای کرونا از یکسو و فراهم کردنِ زمینه برای افزایشِ تصاعدیِ آمارِ مبتلایان و فوتیها از سوی دیگر، نه تنها هزینههای مادی و معنویِ زیادی را برای کشور فراهم آورد، که مهمتر از آن عزیزانِ زیادی را هم از خانوادههایشان گرفت و بسیاری را راهیِ تخت بیمارستان کرد. طبیعی است در موضوعی با این اهمیت و در این سطحِ گسترده و همهگیر، افکارعمومی از مطبوعات انتظاری جز روشن شدنِ ریشههای این موضوع ندارد و روزنامهنگاران هنگامی در جلب توجه مردم به «روایت اصلی» موفق خواهند شد که بتوانند با ارائهی اطلاعات بیشتر دربارهی زمینه و پیشینه و تحلیل کارشناسانهی آن، به خوانندگان کمک کنند تا به جای غافلگیر شدن، با آن برخورد آگاهانه و فعال داشته باشند اما وقتی مقاماتِ مسئول به راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و واقعیات را با خبرنگاران و روزنامهنگاران در میان نمیگذارند، طبیعی است که رسانهها هم نمیتوانند مخاطبانشان را از «اصل موضوع» باخبر کنند. این موضوع هم چیزی نیست که روزنامهنگاران حرفهای که همواره «دقت» را مهمتر از هر عامل دیگری میدانند، بتوانند با حدس و گمان و منابعِ دستدوم به سراغ آن بروند و مجبورند نهایتِ تلاش خود را برای انتشار حقیقت از زبان مسئولان مرتبط و مطلعین آگاه داشته باشند اما اگر آنها آگاهانه تلاش برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت داشته باشند، تنها کاری که میتوان کرد، اعلامِ صریحِ این رفتار غیرمسئولانه به مردم و تلاش برای تغییر آن است. امروز نیز، هم باید امیدوار بود و هم تلاش کرد که مدیرانِ مسئولِ وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، نصِ صریحِ اصل #شفافیت و تمامی قوانینی که آنها را مجبور به انتشار اطلاعات میکند را رعایت کرده و مقصران این روزهای سیاه را به مردم معرفی کنند. تنها در این صورت است که شاید، زخمها اندکی التیام یابد...
▫️روزنامه شرق ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
▫️#پژمان_موسوی
#کرونا دوباره جان گرفته، سهمگینتر از یکسال و اندیِ گذشته. شهرها یکی یکی قرمز شدهاند و در عرضِ چند روز، آمارِ مبتلایان و فوتیهای بیماری، از دو برابر هم فراتر رفته است. در این روزها که هر ساعتش، هم برای مردم هم برای کادر درمان سخت میگذرد، همه یک پرسشِ واحد دارند: چه شد که اینگونه شد؟ چگونه ناگهان کرونا رشدی تصاعدی کرد و این همه خانوادهی دیگر را داغدار و عزادار کرد؟
طبیعتا در این شرایط، انتظارِ #افکار_عمومی از روزنامهنگاران و خبرنگاران، پیدا کردنِ پاسخی صریح به این پرسشِ اساسی است. اما تقریبا هیچ رسانهای را نمیتوان پیدا کرد که پاسخ این پرسش را به روشنی و دقت بدهد؛ میدانید چرا؟ به یک علتِ ساده: مقامات و تصمیمگیرانِ وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، به عنوان منبع اصلیِ پاسخ به این پرسش، برخلاف تمامی استانداردهای عُرفی، اخلاقی و حرفهای، تمام یا بخشی از حقیقت را پنهان میکنند. واضحترین اظهارِ نظر در این پنهانکاری را ایرج حریرچی، معاونکل وزارت بهداشت عیان کرد؛ او در پاسخ به پرسشی با این مضمون که “چرا تعطیلات نوروز، هیچ محدودیتی اعمال نشد تا ما شاهدِ افزایش فرایندهی آمار فوتیها و مبتلایان کرونا نباشیم”، صراحتا گفت: « ستاد ملی کرونا مانع از استفاده از فرصت طلایی عید برای خاموش کردن شعلههای کرونا شد». وقتی خبرنگار-مجری در ادامهی این گفتگو از او خواست مشخصا بگوید چه کسی؟، از این موضوع طفره رفت و در کمال تعجب گفت: « نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم»!
خودداری مرد شماره ۲ وزارت بهداشت از ارائه اطلاعات در این خصوص، نه تنها صراحتا مخلِ مبانیِ اصل شفافیت و تمامی تبصرههای مترتب با آن است، که مغایرِ حق روزنامهنگاران برای دسترسیِ آزادانه به اطلاعات هم هست. فصل سوم “آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاری”، روزنامهنگار را دارای حقوق گسترده و مسئولیتهای حرفهای مشخص معرفی میکند و در بین این حقوق، مهمترین حق #روزنامهنگار در این آییننامه “حق جستجو، بررسی و دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار و انتشار آن” دانسته شده است.
از دست دادنِ فرصتِ طلایی تعطیلات نوروز برای خاموش کردنِ شعلههای کرونا از یکسو و فراهم کردنِ زمینه برای افزایشِ تصاعدیِ آمارِ مبتلایان و فوتیها از سوی دیگر، نه تنها هزینههای مادی و معنویِ زیادی را برای کشور فراهم آورد، که مهمتر از آن عزیزانِ زیادی را هم از خانوادههایشان گرفت و بسیاری را راهیِ تخت بیمارستان کرد. طبیعی است در موضوعی با این اهمیت و در این سطحِ گسترده و همهگیر، افکارعمومی از مطبوعات انتظاری جز روشن شدنِ ریشههای این موضوع ندارد و روزنامهنگاران هنگامی در جلب توجه مردم به «روایت اصلی» موفق خواهند شد که بتوانند با ارائهی اطلاعات بیشتر دربارهی زمینه و پیشینه و تحلیل کارشناسانهی آن، به خوانندگان کمک کنند تا به جای غافلگیر شدن، با آن برخورد آگاهانه و فعال داشته باشند اما وقتی مقاماتِ مسئول به راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و واقعیات را با خبرنگاران و روزنامهنگاران در میان نمیگذارند، طبیعی است که رسانهها هم نمیتوانند مخاطبانشان را از «اصل موضوع» باخبر کنند. این موضوع هم چیزی نیست که روزنامهنگاران حرفهای که همواره «دقت» را مهمتر از هر عامل دیگری میدانند، بتوانند با حدس و گمان و منابعِ دستدوم به سراغ آن بروند و مجبورند نهایتِ تلاش خود را برای انتشار حقیقت از زبان مسئولان مرتبط و مطلعین آگاه داشته باشند اما اگر آنها آگاهانه تلاش برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت داشته باشند، تنها کاری که میتوان کرد، اعلامِ صریحِ این رفتار غیرمسئولانه به مردم و تلاش برای تغییر آن است. امروز نیز، هم باید امیدوار بود و هم تلاش کرد که مدیرانِ مسئولِ وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا، نصِ صریحِ اصل #شفافیت و تمامی قوانینی که آنها را مجبور به انتشار اطلاعات میکند را رعایت کرده و مقصران این روزهای سیاه را به مردم معرفی کنند. تنها در این صورت است که شاید، زخمها اندکی التیام یابد...
▫️روزنامه شرق ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
#تبلیغات 🔸ارائه لایحه ممنوعیت تبلیغات هدفمند سیاسی در اتحادیه اروپا
کمیسیون #اتحادیهاروپا لایحهای پیشنهاد کرده تا برخی انواع تبلیغات هدفمند سیاسی آنلاینی که از دادههای حساس شخصی کاربران مانند نژاد، مذهب، وضعیت سلامتی و جنسیت استفاده میکند، ممنوع شود.
به گزارش مهر به نقل از انگجت، طبق این لایحه آگهیدهندگان در صورتی مجاز به استفاده از #دادهها هستند که کاربران به طور کاملاً شفاف رضایت خود را در این زمینه اعلام کنند.
اگر چنین قانونی به اجرا درآید، آگهیدهندگان باید جزئیات دقیقی درباره حوزهای که در تبلیغات هدف گرفتهاند و همچنین روشهای مورد استفاده شان اعلام کنند. همچنین #شفافیت هر تبلیغ از لحاظ شرایط نمایش نام فرد یا سازمان سفارشدهنده بیشتر میشود. علاوه برآن باید مشخص شود هزینه چطور پرداخت شده، منبع تأمین کجا است و ارتباط آن با یک انتخابات یا رفراندوم چیست. کمیسیون اتحادیه اروپا امیدوار است این اقدامات هدفگیری افراد توسط کمپینها و گمراهکردن آنها را سختتر کند تا به حفاظت یکپارچه انتخابات کمک شود.
ورا یارووا معاون کمیسیون اتحادیه اروپا در امور ارزشها و شفافیت اعلام کرد: انتخابات نباید به رقابتی مبهم و غیرشفاف تبدیل شود. مردم باید بدانند چرا تبلیغی برای آنها نمایش داده میشود.
در صورت تصویب لایحه مذکور، اعضای اتحادیه اروپا باید جریمههایی برای نقض این قانون تصویب کنند. مقامات ملی حفاظت از دادهها نیز وظیفه رصد شیوه استفاده از #دادههایخصوصی را برعهده خواهد داشت و در صورت نیاز میزان جریمه برای شرکتها را تعیین میکنند.
تبلیغات سیاسی یکی از چالشهای مهم #پلتفرمهایآنلاین در سالهای اخیر است. #فیسبوک و #گوگل پس از اتمام رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا به طور موقت تبلیغات را موقت کردند تا از گسترش اخبار جعلی جلوگیری کنند.
کمیسیون #اتحادیهاروپا لایحهای پیشنهاد کرده تا برخی انواع تبلیغات هدفمند سیاسی آنلاینی که از دادههای حساس شخصی کاربران مانند نژاد، مذهب، وضعیت سلامتی و جنسیت استفاده میکند، ممنوع شود.
به گزارش مهر به نقل از انگجت، طبق این لایحه آگهیدهندگان در صورتی مجاز به استفاده از #دادهها هستند که کاربران به طور کاملاً شفاف رضایت خود را در این زمینه اعلام کنند.
اگر چنین قانونی به اجرا درآید، آگهیدهندگان باید جزئیات دقیقی درباره حوزهای که در تبلیغات هدف گرفتهاند و همچنین روشهای مورد استفاده شان اعلام کنند. همچنین #شفافیت هر تبلیغ از لحاظ شرایط نمایش نام فرد یا سازمان سفارشدهنده بیشتر میشود. علاوه برآن باید مشخص شود هزینه چطور پرداخت شده، منبع تأمین کجا است و ارتباط آن با یک انتخابات یا رفراندوم چیست. کمیسیون اتحادیه اروپا امیدوار است این اقدامات هدفگیری افراد توسط کمپینها و گمراهکردن آنها را سختتر کند تا به حفاظت یکپارچه انتخابات کمک شود.
ورا یارووا معاون کمیسیون اتحادیه اروپا در امور ارزشها و شفافیت اعلام کرد: انتخابات نباید به رقابتی مبهم و غیرشفاف تبدیل شود. مردم باید بدانند چرا تبلیغی برای آنها نمایش داده میشود.
در صورت تصویب لایحه مذکور، اعضای اتحادیه اروپا باید جریمههایی برای نقض این قانون تصویب کنند. مقامات ملی حفاظت از دادهها نیز وظیفه رصد شیوه استفاده از #دادههایخصوصی را برعهده خواهد داشت و در صورت نیاز میزان جریمه برای شرکتها را تعیین میکنند.
تبلیغات سیاسی یکی از چالشهای مهم #پلتفرمهایآنلاین در سالهای اخیر است. #فیسبوک و #گوگل پس از اتمام رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا به طور موقت تبلیغات را موقت کردند تا از گسترش اخبار جعلی جلوگیری کنند.
🔸طرح جدید شفافیت ارائه شد
طرح #شفافیت با امضای حدود ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس به هیئترئیسه تقدیم شد. در طرح جدید، علاوه بر نمایندگان مجلس، باید تمام دستگاههای اجرایی، هیئت وزیران، شوراهای شهر و روستا، شورای عالی استانها، مجمع تشخیص، قوای سهگانه، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی مانند شهرداریها و سازمان تبلیغات و… مصوبات خود را شفاف اعلام کنند و در معرض دید عموم قرار دهند.فارس
طرح #شفافیت با امضای حدود ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس به هیئترئیسه تقدیم شد. در طرح جدید، علاوه بر نمایندگان مجلس، باید تمام دستگاههای اجرایی، هیئت وزیران، شوراهای شهر و روستا، شورای عالی استانها، مجمع تشخیص، قوای سهگانه، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی مانند شهرداریها و سازمان تبلیغات و… مصوبات خود را شفاف اعلام کنند و در معرض دید عموم قرار دهند.فارس