CR_Volume 10_Issue 34_Pages 1-356.pdf
1.9 MB
#انگارهسازی #ارتباطات
🔸جنگ روانی: صورت شديد انگارهسازی
▫️#یونس_شکرخواه
▫️فصلنامه پژوهشهای ارتباطی
▫️دوره ١٠، شماره ٣۴، تابستان ١٣٨٢ صص١٨٠ - ١٨۵
▫️فایل پیوست را دانلود کنید
🔸جنگ روانی: صورت شديد انگارهسازی
▫️#یونس_شکرخواه
▫️فصلنامه پژوهشهای ارتباطی
▫️دوره ١٠، شماره ٣۴، تابستان ١٣٨٢ صص١٨٠ - ١٨۵
▫️فایل پیوست را دانلود کنید
#ارتباطات #فیکنیوز #انگارهسازی
🔸اغتشاش اطلاعاتی چگونه حقیقت را به دروغ تبدیل میکند؟
اغتشاش اطلاعاتی یعنی بیشتر اطلاعاتی که منتشر میشوند #اطلاعات واقعی هستند که «خارج از موضوع ِخود»، مورد استفاده قرار میگیرند؛ دروغهای مبتنی بر هسته حقیقت، بسیار باورپذیرتر هستند. تمام اخبار جعلی و اطلاعات غلط از مصادیق این اغتشاش هستند.
🔹ارتباط ساختگی
ارتباط ساختگی (False connection) یکی از مدلهای اغتشاش اطلاعاتی است. ارتباط ساختگی شیوهای از ارائه اطلاعات است که در آن متن و محتوای خبر با تیتر منطبق نیست. متخصصان #پروپاگاندا در اغوا کردن دیگران با استفاده از تیترها و عناوین تسلط دارند.
🔹 محتوای فریبنده
محتوای فریبنده (Imposter Content) نوعی دیگر از انواع اغتشاش اطلاعاتی است که از نام (مارک، آدرس سایت، لوگو) یک منبع معتبر برای اعتباربخشی به اخبار دروغ استفاده میشود.
منابع خبری جعلی که به طور خاص در اتفاقات و بحرانها خود را بهعنوان مطلع، نیروی میدانی یا منابع اصیل خبر جا میزنند و باعث گمراهی رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی میشوند، جزو این دسته قرار میگیرند.
▫️#عصر_هوشمندی
▫️مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
🔸اغتشاش اطلاعاتی چگونه حقیقت را به دروغ تبدیل میکند؟
اغتشاش اطلاعاتی یعنی بیشتر اطلاعاتی که منتشر میشوند #اطلاعات واقعی هستند که «خارج از موضوع ِخود»، مورد استفاده قرار میگیرند؛ دروغهای مبتنی بر هسته حقیقت، بسیار باورپذیرتر هستند. تمام اخبار جعلی و اطلاعات غلط از مصادیق این اغتشاش هستند.
🔹ارتباط ساختگی
ارتباط ساختگی (False connection) یکی از مدلهای اغتشاش اطلاعاتی است. ارتباط ساختگی شیوهای از ارائه اطلاعات است که در آن متن و محتوای خبر با تیتر منطبق نیست. متخصصان #پروپاگاندا در اغوا کردن دیگران با استفاده از تیترها و عناوین تسلط دارند.
🔹 محتوای فریبنده
محتوای فریبنده (Imposter Content) نوعی دیگر از انواع اغتشاش اطلاعاتی است که از نام (مارک، آدرس سایت، لوگو) یک منبع معتبر برای اعتباربخشی به اخبار دروغ استفاده میشود.
منابع خبری جعلی که به طور خاص در اتفاقات و بحرانها خود را بهعنوان مطلع، نیروی میدانی یا منابع اصیل خبر جا میزنند و باعث گمراهی رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی میشوند، جزو این دسته قرار میگیرند.
▫️#عصر_هوشمندی
▫️مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
# رسانهها #ارتباطات #انگارهسازی
🔸سیاستهای رسانهای
▫️دو رویکرد در دو سخنگوی کاخ سفید
سخنگوی دولت #جو_بایدن (سمت راست) و نخستین سخنگوی دولت #دونالد_ترامپ (سمت چپ)
🔸سیاستهای رسانهای
▫️دو رویکرد در دو سخنگوی کاخ سفید
سخنگوی دولت #جو_بایدن (سمت راست) و نخستین سخنگوی دولت #دونالد_ترامپ (سمت چپ)
عرصههای ارتباطی
#رخنما 🔸اینفودمی در دوران کرونا ▫️همهگیری #کرونا و تحولات جهانی ▫️متن سخنرانی #یونس_شکرخواه، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در روز چهارشنبه چهارم فروردین١۴٠٠ که ساعت ١٨ تا ١٩ از اکانت اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان پخش شد: https://www…
اجتناب از روایتهای احساسی و #اتاقهای_پژواک دیگر راهحل این استاد ارتباطات بود.
دکتر شکرخواه در ادامه سخنان خود به طرح خطرهای اینفودمی کرونا پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: مداخله سیاستمداران، #انگارهسازی در عرصههای مختلف از جمله درباره #واکسن، برخورد سیاسی با جغرافیا، #سلبریتیها، #نظریههای_توطئه، #سانسور، و خوشخیالی همهچیزدانی.
به گفته وی، چرخش صحیح #ویکیپدیا به سمت سازمان جهانی بهداشت و طرح اطلاعات درست؛ تلاش #گوگل، #فیسبوک و #اینستاگرام در حذف اطلاعات غلط؛ دعوت پارلمان #بریتانیا از نمایندگان رویترز، اسکای نیوز و گوگل برای شرکت در نشست ویژة اینفودمی در ژانویه ٢٠٢١ از جمله اقدامهایی بود که تا حدی به قطع زنجیره اینفودمی اطلاعات غلط درباره کرونا کمک کرد.
او در خاتمه نیز به بیان چند توصیه اکتفا کرد. نخست آنکه این فرصت را باید غنیمت دانست و نهادهای پژوهشی باید به گردآوری دادهها و #نمایهسازی دادههای فعلی برای انجامدادن پژوهشهای بیشتر در آینده اهتمام جدی نشان دهند.
دکتر شکرخواه، ضمن انتقاد از روند عملکرد نهادهای رسانهای، افزود: در کرونا، با #اطلاعات سروکار داریم. در حالی که باید اطلاعات را باید به #ارتباطات تبدیل کرد. مردم باید بتوانند با این اطلاعات ارتباط برقرار کنند تا بتوانند راست و دروغ را از هم تشخیص دهند. به آسیبهای ارتباطی باید عمیق فکر کرد. همگرایی نهادهای رسانهای، علمی و پزشکی برای یافتن راهحل، بسیار مهم است. باید بتوان میان متن و فرامتن ارتباط برقرار کرد.
فیلم این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان به نشانی زیر در دسترس علاقهمندان است.
https://www.instagram.com/tv/CMzhzF8pvYP/?igshid=1e1nnhcyzq0c2
دکتر شکرخواه در ادامه سخنان خود به طرح خطرهای اینفودمی کرونا پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: مداخله سیاستمداران، #انگارهسازی در عرصههای مختلف از جمله درباره #واکسن، برخورد سیاسی با جغرافیا، #سلبریتیها، #نظریههای_توطئه، #سانسور، و خوشخیالی همهچیزدانی.
به گفته وی، چرخش صحیح #ویکیپدیا به سمت سازمان جهانی بهداشت و طرح اطلاعات درست؛ تلاش #گوگل، #فیسبوک و #اینستاگرام در حذف اطلاعات غلط؛ دعوت پارلمان #بریتانیا از نمایندگان رویترز، اسکای نیوز و گوگل برای شرکت در نشست ویژة اینفودمی در ژانویه ٢٠٢١ از جمله اقدامهایی بود که تا حدی به قطع زنجیره اینفودمی اطلاعات غلط درباره کرونا کمک کرد.
او در خاتمه نیز به بیان چند توصیه اکتفا کرد. نخست آنکه این فرصت را باید غنیمت دانست و نهادهای پژوهشی باید به گردآوری دادهها و #نمایهسازی دادههای فعلی برای انجامدادن پژوهشهای بیشتر در آینده اهتمام جدی نشان دهند.
دکتر شکرخواه، ضمن انتقاد از روند عملکرد نهادهای رسانهای، افزود: در کرونا، با #اطلاعات سروکار داریم. در حالی که باید اطلاعات را باید به #ارتباطات تبدیل کرد. مردم باید بتوانند با این اطلاعات ارتباط برقرار کنند تا بتوانند راست و دروغ را از هم تشخیص دهند. به آسیبهای ارتباطی باید عمیق فکر کرد. همگرایی نهادهای رسانهای، علمی و پزشکی برای یافتن راهحل، بسیار مهم است. باید بتوان میان متن و فرامتن ارتباط برقرار کرد.
فیلم این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان به نشانی زیر در دسترس علاقهمندان است.
https://www.instagram.com/tv/CMzhzF8pvYP/?igshid=1e1nnhcyzq0c2
#روزنامهنگاری #تیتر #زبانشناسی
🔸تیتر و فنبیان
استفاده از #فنبیان ((Rhetoric)) یكی از فنون تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای اقناع دیگران است، چهره عریان #انگارهسازی (Image making) برای خواننده، به حساب میآید. #بیان برای روزنامهنگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل میگیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، واقعیت (Actuality) به بیان (Rhetoric) تبدیل میشود.
واژههایی همچون میانهرو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشههای تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه سادهاند، محصول رسانهای شدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجهای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانهها ندارد.
در این شیوه؛ واقعیتها به گونهای پیش تعریف شده؛ ساختیافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانهای میشوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیستها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانهرو یاد میشود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است.
البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانهها به وقوع میپیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافتها و برداشتهای شخصی و رسانهای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام میگیرند و یا بیاهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورتها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیامهای رقبا و بالاخره محدودیتهای زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساختدهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانهها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساختدهی و ساختپذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است.
این نوع سادهسازی و كلیشهسازی در تیترها (میانهروها، تندروها، تروریستها، آشوبگران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه بودن تیترها هم آنها را تشدید میكند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود میسازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشهای معنایی را دشوارتر میكند. افزون بر این، كلیشههای تیتری یا تیترهای كلیشهای به پیشداوریها هم دامن میزنند و همانگونه كه گفته شد در عین حال این كلیشهسازیها، به دلیل آنكه رسانهها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخهای اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر میرسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشهسازی نقش دارد.
🔸تیتر و فنبیان
استفاده از #فنبیان ((Rhetoric)) یكی از فنون تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای اقناع دیگران است، چهره عریان #انگارهسازی (Image making) برای خواننده، به حساب میآید. #بیان برای روزنامهنگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل میگیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، واقعیت (Actuality) به بیان (Rhetoric) تبدیل میشود.
واژههایی همچون میانهرو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشههای تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه سادهاند، محصول رسانهای شدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجهای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانهها ندارد.
در این شیوه؛ واقعیتها به گونهای پیش تعریف شده؛ ساختیافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانهای میشوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیستها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانهرو یاد میشود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است.
البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانهها به وقوع میپیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافتها و برداشتهای شخصی و رسانهای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام میگیرند و یا بیاهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورتها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیامهای رقبا و بالاخره محدودیتهای زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساختدهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانهها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساختدهی و ساختپذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است.
این نوع سادهسازی و كلیشهسازی در تیترها (میانهروها، تندروها، تروریستها، آشوبگران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه بودن تیترها هم آنها را تشدید میكند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود میسازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشهای معنایی را دشوارتر میكند. افزون بر این، كلیشههای تیتری یا تیترهای كلیشهای به پیشداوریها هم دامن میزنند و همانگونه كه گفته شد در عین حال این كلیشهسازیها، به دلیل آنكه رسانهها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخهای اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر میرسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشهسازی نقش دارد.
🔸قواعد ستارهای صنعت فوتبال
قرارداد #نیمار با پاری سن ژرمن بند عجیبی دارد: #انگارهسازی با لبخندهای چند میلیون دلاری.
نیمار ماهیانه نزدیک به نیم میلیون یورو و سالیانه ۶ و نیم میلیون یورو بابت لبخند زدن به نشانه خوشرفتاری با هواداران #پاریسنژرمن دستمزد دریافت میکند.
قرارداد #نیمار با پاری سن ژرمن بند عجیبی دارد: #انگارهسازی با لبخندهای چند میلیون دلاری.
نیمار ماهیانه نزدیک به نیم میلیون یورو و سالیانه ۶ و نیم میلیون یورو بابت لبخند زدن به نشانه خوشرفتاری با هواداران #پاریسنژرمن دستمزد دریافت میکند.
#روزنامهنگاری 🔸 تیترها و فنبیان
▫️#یونس_شکرخواه
استفاده از #فنبیان نیز یكی از فنون #تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای #اقناع دیگران است، چهره عریان #انگارهسازی (Image making) برای خواننده، به حساب میآید. بیان برای روزنامهنگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل میگیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، #واقعیت (Actuality) به #بیان (Rhetoric) تبدیل میشود. واژههایی همچون میانهرو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشههای تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه سادهاند، محصول #رسانهایشدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجهای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانهها ندارد. در این شیوه؛ واقعیتها به گونهای پیش تعریف شده؛ ساختیافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانهای میشوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیستها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانهرو یاد میشود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است. البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانهها به وقوع میپیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافتها و برداشتهای شخصی و رسانهای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام میگیرند و یا بیاهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورتها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیامهای رقبا و بالاخره محدودیتهای زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساختدهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانهها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساختدهی و ساختپذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است. این نوع سادهسازی و كلیشهسازی در تیترها (میانهروها، تندروها، تروریستها، آشوبگران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه بودن تیترها هم آنها را تشدید میكند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود میسازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشهای معنایی را دشوارتر میكند. افزون بر این، كلیشههای تیتری یا تیترهای كلیشهای به پیشداوریها هم دامن میزنند و همانگونه كه گفته شد در عین حال این كلیشهسازیها، به دلیل آنكه رسانهها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخهای اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر میرسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشهسازی نقش دارد.
▫️#یونس_شکرخواه
استفاده از #فنبیان نیز یكی از فنون #تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای #اقناع دیگران است، چهره عریان #انگارهسازی (Image making) برای خواننده، به حساب میآید. بیان برای روزنامهنگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل میگیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، #واقعیت (Actuality) به #بیان (Rhetoric) تبدیل میشود. واژههایی همچون میانهرو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشههای تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه سادهاند، محصول #رسانهایشدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجهای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانهها ندارد. در این شیوه؛ واقعیتها به گونهای پیش تعریف شده؛ ساختیافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانهای میشوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیستها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانهرو یاد میشود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است. البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانهها به وقوع میپیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافتها و برداشتهای شخصی و رسانهای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام میگیرند و یا بیاهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورتها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیامهای رقبا و بالاخره محدودیتهای زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساختدهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانهها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساختدهی و ساختپذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است. این نوع سادهسازی و كلیشهسازی در تیترها (میانهروها، تندروها، تروریستها، آشوبگران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه بودن تیترها هم آنها را تشدید میكند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود میسازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشهای معنایی را دشوارتر میكند. افزون بر این، كلیشههای تیتری یا تیترهای كلیشهای به پیشداوریها هم دامن میزنند و همانگونه كه گفته شد در عین حال این كلیشهسازیها، به دلیل آنكه رسانهها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخهای اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر میرسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشهسازی نقش دارد.
CR_Volume 10_Issue 34_Pages 1-356.pdf
100.2 KB
#انگارهسازی #جنگروانی
#رخنما🔸جنگ روانی: صورت شديد انگارهسازی
▫️#یونس_شکرخواه
▫️فصلنامه پژوهشهای ارتباطی
▫️دوره ١٠، شماره ٣۴، تابستان ١٣٨٢ صص١٨٠ - ١٨۵
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
#رخنما🔸جنگ روانی: صورت شديد انگارهسازی
▫️#یونس_شکرخواه
▫️فصلنامه پژوهشهای ارتباطی
▫️دوره ١٠، شماره ٣۴، تابستان ١٣٨٢ صص١٨٠ - ١٨۵
🔹فایل پیوست را دانلود کنید