#خبر #روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸خبر از زاویه زبانشناسی
راجر فولر (Roger Fowler)، استاد زبانشناسی میگوید: همه معانی در تئوری عمومی زبانشناسی به طرزی اجتماعی ساخته میشوند و #گفتمان یك محصول و رویه اجتماعی است كه با تحلیل انتقادی زبانشناسانه بهتر درك میشود. پس این درست است كه رویداد واقعی اتفاق میافتد، و مثلاً مربی فوتبال در اتوبان تصادف میكند، یك وزیر استعفا میدهد، هواپیمای مسافربری سقوط میكند، زمینلرزه یك شهر را ویران میكند و... و همه این رویدادها به خبر تبدیل میشوند، اما این رویدادها هماره در معرض فرایندهای سُنتی گزینش قرار دارند: الزاماً حاوی ارزش خبری نیستند، به خبر تبدیل میشوند، چونكه باید آنها را وارد گزارشهای خبری كرد. فرایند گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر فرایندی دوعنصری به شماره میآید: #گزینش و #استحاله.
پس میتوان گفت كه در فرایند تبدیلشدن یك رویداد به یك خبر بروز جانبداری میتواند امری اجتنابناپذیر شود. و یا به دیگر سخن، جهان رسانهای میتواند جهان واقعی نباشد، جهان رسانهای شده، جهانی است كه با قضاوت همراه شده است.
پس به این ترتیب میتوان چنین گفت كه تا وقتی كه پای خود رویداد در میان است، #ارزشهایخبری موجود در رویداد میتوانند به امر گزینش رویداد برای تبدیل شدن به خبر تا حدودی كمك كنند، اما افزون بر این ارزشها، میتوان به دو دسته عناصر تأثیرگذار در زمینه عوامل استحالهكننده اشاره كرد:
▫️عوامل درون رسانهای: مثل اِعمال نظر آشكار و پنهان مدیریت خبر، تأثیرپذیری كادرهای درون رسانه از ارزشهای جامعه خارج از رسانه، اِعمال نظر خبرنگاران و گزینشگران درون رسانه و همچنین امكانات هر رسانه از لحظ كمی و كیفی برای ارائه خبر.
▫️عوامل برون رسانهای: اِعمال نظر منابع خبری، گروههای فشار، آگهیدهندگان، محدودیتهای قانونی و اِعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی.
و سپس میتوان گفت كه معنی در اخبار #رسانهها به یك برداشت ذهنی میماند و این امر ناشی از رخدادهای بین طیفی است كه از گزینش تا استحاله امتداد مییابند. به این ترتیب تأثیرهای رسانهها و در حقیقت احساسی كه در مورد هر خبر به خواننده منتقل میكنند، الزاماً از جنس رویدادی كه مخابره شده، نیست.
🔸خبر از زاویه زبانشناسی
راجر فولر (Roger Fowler)، استاد زبانشناسی میگوید: همه معانی در تئوری عمومی زبانشناسی به طرزی اجتماعی ساخته میشوند و #گفتمان یك محصول و رویه اجتماعی است كه با تحلیل انتقادی زبانشناسانه بهتر درك میشود. پس این درست است كه رویداد واقعی اتفاق میافتد، و مثلاً مربی فوتبال در اتوبان تصادف میكند، یك وزیر استعفا میدهد، هواپیمای مسافربری سقوط میكند، زمینلرزه یك شهر را ویران میكند و... و همه این رویدادها به خبر تبدیل میشوند، اما این رویدادها هماره در معرض فرایندهای سُنتی گزینش قرار دارند: الزاماً حاوی ارزش خبری نیستند، به خبر تبدیل میشوند، چونكه باید آنها را وارد گزارشهای خبری كرد. فرایند گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر فرایندی دوعنصری به شماره میآید: #گزینش و #استحاله.
پس میتوان گفت كه در فرایند تبدیلشدن یك رویداد به یك خبر بروز جانبداری میتواند امری اجتنابناپذیر شود. و یا به دیگر سخن، جهان رسانهای میتواند جهان واقعی نباشد، جهان رسانهای شده، جهانی است كه با قضاوت همراه شده است.
پس به این ترتیب میتوان چنین گفت كه تا وقتی كه پای خود رویداد در میان است، #ارزشهایخبری موجود در رویداد میتوانند به امر گزینش رویداد برای تبدیل شدن به خبر تا حدودی كمك كنند، اما افزون بر این ارزشها، میتوان به دو دسته عناصر تأثیرگذار در زمینه عوامل استحالهكننده اشاره كرد:
▫️عوامل درون رسانهای: مثل اِعمال نظر آشكار و پنهان مدیریت خبر، تأثیرپذیری كادرهای درون رسانه از ارزشهای جامعه خارج از رسانه، اِعمال نظر خبرنگاران و گزینشگران درون رسانه و همچنین امكانات هر رسانه از لحظ كمی و كیفی برای ارائه خبر.
▫️عوامل برون رسانهای: اِعمال نظر منابع خبری، گروههای فشار، آگهیدهندگان، محدودیتهای قانونی و اِعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی.
و سپس میتوان گفت كه معنی در اخبار #رسانهها به یك برداشت ذهنی میماند و این امر ناشی از رخدادهای بین طیفی است كه از گزینش تا استحاله امتداد مییابند. به این ترتیب تأثیرهای رسانهها و در حقیقت احساسی كه در مورد هر خبر به خواننده منتقل میكنند، الزاماً از جنس رویدادی كه مخابره شده، نیست.