🔸نگاه پروفسور کاظم معتمدنژاد به روزنامهنگاری آنلاین
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
#زوم🔸هرمنوتیک
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson