#یاد #عکاسانه #دوستان #رخنما
🔸كهنه داسی است كه بس كشته درود ای ساقی
▫️#یونس_شکرخواه
#بهمن_جلالی نازنين مهربان ديگر در ميان ما نيست. مصاحبه من و #حسن_سربخشیان با او درباره آسیبشناسی عكاسی خبری كه به نظرم در دفتر بهمن انجام گرفت يكي از موقعيتهایی بود كه او را عميقتر از پيش شناختم. سالها با هم در مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها تدریس میکردیم؛ اما آن روز بهمن؛ چيز ديگری بود. حاصل آن گفتگو در كتاب #نبضزمان به چاپ رسيد.
مرگ هر دوست؛ دروازهای است به سوی اندوه؛ حالا مرگ بهمن مرا به روزهای تلخ مرگ #كاوه_گلستان رسانده؛ اين دو از "لحظه تعيين كننده" #هانری_كارتيهبرسون پدر #فتوژورناليسم؛ فراتر رفته بودند؛ آنها به صحنهها نگاه نمیكردند به درون صحنهها میرفتند؛ نمیشد عکسی از آنها را ديد و خودشان را نديد. میدانم براي هر حرفه؛ قواعدی هست كه بايد فراگرفت تا حرفهای شد. اما بهمن و كاوه خودشان قاعده شده بودند. آنها از تاريكخانهها گذشته و رو به نور ايستاده بودند و از خودشان عكاسی میكردند؛ تسليم نبودند؛ دوربين؛ اسب آنها بود؛ میتاختند تا ببينند و به ياد ما بياورند...
٢۵ دی ١٣٨٨
🔸كهنه داسی است كه بس كشته درود ای ساقی
▫️#یونس_شکرخواه
#بهمن_جلالی نازنين مهربان ديگر در ميان ما نيست. مصاحبه من و #حسن_سربخشیان با او درباره آسیبشناسی عكاسی خبری كه به نظرم در دفتر بهمن انجام گرفت يكي از موقعيتهایی بود كه او را عميقتر از پيش شناختم. سالها با هم در مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها تدریس میکردیم؛ اما آن روز بهمن؛ چيز ديگری بود. حاصل آن گفتگو در كتاب #نبضزمان به چاپ رسيد.
مرگ هر دوست؛ دروازهای است به سوی اندوه؛ حالا مرگ بهمن مرا به روزهای تلخ مرگ #كاوه_گلستان رسانده؛ اين دو از "لحظه تعيين كننده" #هانری_كارتيهبرسون پدر #فتوژورناليسم؛ فراتر رفته بودند؛ آنها به صحنهها نگاه نمیكردند به درون صحنهها میرفتند؛ نمیشد عکسی از آنها را ديد و خودشان را نديد. میدانم براي هر حرفه؛ قواعدی هست كه بايد فراگرفت تا حرفهای شد. اما بهمن و كاوه خودشان قاعده شده بودند. آنها از تاريكخانهها گذشته و رو به نور ايستاده بودند و از خودشان عكاسی میكردند؛ تسليم نبودند؛ دوربين؛ اسب آنها بود؛ میتاختند تا ببينند و به ياد ما بياورند...
٢۵ دی ١٣٨٨