عرصههای ارتباطی
#کیوسک🔸اشپیگل
▫️به بهانه اشپیگل
🔸اعتبار سنجی گفتمانهای مستقر
#اشپیگل هفت دهه سابقه انتشار دارد. این رسانه چهار بار تمام محتوای خود را درباره یک مضمون منتشر کرده است:
سال ۱۹۶۲ که #رودلف_آوگشتاین سردبیرش بازداشت شد؛
سال ۱۹۸۹ که #دیوار_برلین فرو ریخت؛
سال ۲۰۰۱ که ماجرای #یازده_سپتامبر رخ داد؛
و سال ۲۰۲۰ که #کرونا پدیدار شد.
در کتاب ۱۹۸۴ #جورج_اورول به #وینستون_اسمیت گفته میشود که دو بعلاوه دو الزاما چهار نمیشود گاهی ۵ و گاهی ۳ و گاهی هر سه با هم.
شاید در فضای خالی از اطلاعات ۱۹۸۴ این حرف قابلیت اجرا داشت اما حالا با همه بیاطلاعی جهانی از ماهیت مرموز این ویروس مرگبار دیگر خریدار ندارد.
دست جهان در برابر #سونامی_کرونا خالی است. نه واکسنی، نه درمانی و نه هیچ چیز دیگری؛ جز یک اجماع که دستانمان را بشوییم و در خانه بمانیم.
اما موضوع صرفا یک پدیده بهداشتی نیست، اجتماعی هم هست، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... هم هست و از همه مهمتر جهانی هم هست.
به گمانم یک آزمون جهانی برای اعتبار سنجی #گفتمانها_مستقر آغاز شده است:
آیا حاکمیتها، نهادهای آموزشی و علمی، نهادهای مدنی و نهادهای رسانهای که مخاطب مشترکی به نام #مردم دارند از این آزمون دشوار سربلند بیرون میآیند؟
تاریخ قضاوت خواهد کرد. اما پیش شرط ورود به این آزمون پذیرش یک واقعگرایی تازه و بنیادین نسبت به همه چیزهایست که تا به حال واقعی و واقعیت نامیده میشد.
اگر آتش در خانه همسایه توست، آبی بریز. وقت تنگ است. حالا دو بعلاوه دو باید بشود چهار.
@younesshokrkhah
🔸اعتبار سنجی گفتمانهای مستقر
#اشپیگل هفت دهه سابقه انتشار دارد. این رسانه چهار بار تمام محتوای خود را درباره یک مضمون منتشر کرده است:
سال ۱۹۶۲ که #رودلف_آوگشتاین سردبیرش بازداشت شد؛
سال ۱۹۸۹ که #دیوار_برلین فرو ریخت؛
سال ۲۰۰۱ که ماجرای #یازده_سپتامبر رخ داد؛
و سال ۲۰۲۰ که #کرونا پدیدار شد.
در کتاب ۱۹۸۴ #جورج_اورول به #وینستون_اسمیت گفته میشود که دو بعلاوه دو الزاما چهار نمیشود گاهی ۵ و گاهی ۳ و گاهی هر سه با هم.
شاید در فضای خالی از اطلاعات ۱۹۸۴ این حرف قابلیت اجرا داشت اما حالا با همه بیاطلاعی جهانی از ماهیت مرموز این ویروس مرگبار دیگر خریدار ندارد.
دست جهان در برابر #سونامی_کرونا خالی است. نه واکسنی، نه درمانی و نه هیچ چیز دیگری؛ جز یک اجماع که دستانمان را بشوییم و در خانه بمانیم.
اما موضوع صرفا یک پدیده بهداشتی نیست، اجتماعی هم هست، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... هم هست و از همه مهمتر جهانی هم هست.
به گمانم یک آزمون جهانی برای اعتبار سنجی #گفتمانها_مستقر آغاز شده است:
آیا حاکمیتها، نهادهای آموزشی و علمی، نهادهای مدنی و نهادهای رسانهای که مخاطب مشترکی به نام #مردم دارند از این آزمون دشوار سربلند بیرون میآیند؟
تاریخ قضاوت خواهد کرد. اما پیش شرط ورود به این آزمون پذیرش یک واقعگرایی تازه و بنیادین نسبت به همه چیزهایست که تا به حال واقعی و واقعیت نامیده میشد.
اگر آتش در خانه همسایه توست، آبی بریز. وقت تنگ است. حالا دو بعلاوه دو باید بشود چهار.
@younesshokrkhah
🔸روزنامه ارزانتر از روزنامه باطله!
▫️#پژمان_موسوی
انگیزهی این یادداشت، گفتگویی است که بین من و چند تن از دوستانم در موقعیتهای مشابه با چند دکهدار محترم در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی صورت گرفت؛ گفتگویی که هم برای ما در جایگاه #روزنامهنگار هم برای آنها در جایگاه #دکهدار، نتیجهای جز حسرت و آه نداشت.
این گفتگوی کوتاه از این قرار بود:
ما: سلام. روزنامه باطله خدمتتون هست؟
دکهدار: الان ندارم ولی چرا روزنامههای امروز را نمیبری؟
ما: چطور مگه؟
دکهدار: هر جوری حساب کنی قیمت کاغذ یا روزنامه باطله الان از قیمت روزنامههای روز بالاتره!
ما: یعنی چی؟
دکهدار: شما الان چند تا روزنامه پر صفحه بخری میشه یک کیلو! این، از یک کیلو روزنامه باطله برات ارزونتر در میاد و زودتر هم کارت راه میافته!
ما: نه متشکرم...
این گفتگوی کوتاه جز حسرت و آهی که بر جای گذاشت، حاوی چند نکته از چند منظرِ متفاوت است؛ از نکات محیطزیستی و فرآیند تولید #کاغذ از طبیعت و تبدیل آن به آشغال که البته در جای خود بسیار هم مهم و قابل تامل است میگذرم و به سایر جنبههای این اتفاق میپردازم.
چندی پیش تصویری از پکهای باز نشدهی یکی از روزنامههای صبح تهران در فضای مجازی منتشر شد؛ فردی که معلوم نبود چه کسی بود، پکهای این روزنامه را به عنوان کاغذ باطله در سایت #دیوار عرضه کرده بود و آن را به قیمت کاغذ باطلهی روز میفروخت. این اقدام را در کنارِ صحبتهای دکهدار محترم بگذارید، فکر میکنید علتالعلل این زخم ناسور چیست؟ آیا جز این است که علتالعلل آن، نظام توزیع رانتی و بیحساب و کتاب کاغذِ سهمیهای، بیحرمتی به «کلمه» و البته بیتعهدی به حرفه روزنامهنگاری است؟ وقتی عدهای به صرف اینکه مجوزی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند، میتوانند هم از چارچوبهای قانونی و هم از چارچوبهای رانتی، کاغذ سهمیهای دریافت کرده، روزنامهشان را چاپ کنند و پکهای روزنامه خود را بدون عرضه در دکههای مطبوعاتی، مستقیم یا با واسطه به عنوان #کاغذباطله با قیمتی بالاتر از قیمت تمام شده برای خودشان در بازار آزاد بفروشند، چرا به خوشان زحمت دهند و روزنامهای خواندنی را منتشر کرده و به امیدِ جذب مخاطب، کالایی مرغوب را به دست مخاطب برسانند؟ اینها خیلی آسان کاغذ را به قیمت دولتی از وزارت ارشاد دریافت میکنند، روزنامه خود را با هر کیفیتی که هست منتشر میکنند و بیدغدغه از #مخاطب و فروش و هزار مسئله دیگر، به اسم روزنامه باطله و کاغذ، نسخههای خود را میفروشند. فکر هم نکنید که این مسئله احیانا محدود به یک یا دو روزنامه است، نه! آنها که این موضوع را دریافتهاند، پس از گران شدن سرسامآور قیمت کاغذ در بازار آزاد، این نوع فروش را به عنوان رویه اصلی خود درآورده و اساسا قید #روزنامهنگاریحرفهای و متعهد را زدهاند. اقدامی علیه روزنامهنگاری، علیه مردم و علیه هر آنچه نام #حقیقتطلبی و #آزادیخواهی دارد. فقط هم روزنامهها نیستند، بعضی از مجلات هم اخیرا چنین رویهای را اتخاذ کردهاند؛ تازه این، آن بخش از کاری است که بعد از انتشار به عنوان کاغذ باطله در بازار آزاد فروخته میشود؛ بعضیها هم هستند که از همان ابتدا بندهای کاغذ خود را به عنوان کاغذ نو میفروشند و اساسا زحمت چاپ و کپی و سیاهکردن صفحات را هم به خود نمیدهند. آدمی را تصور کنید که پکهای روزنامه را باز نشده، خریداری میکند، واقعا فکر میکنید چه تصوری درباره روزنامهنگاری مکتوب و روزنامهنگاری ایران خواهد داشت؟ آیا برای او که البته دیگر کم هم نیستند، روزنامهنگاری و مفاهیمی چون تعهد قلم،دیگر اعتبار و آبرویی خواهد داشت؟ آیا وقت آن نرسیده که ما #روزنامهنگاران، بر ضد اقدامکنندگان علیه اعتبار و آبروی حرفهمان، اقدامی هماهنگ و یکپارچه انجام دهیم؟ تا کی باید اجازه دهیم سوءاستفاده کنندگان، تنها برای کسب سود بیشتر، با اعتبار حرفه ما بازی کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که جملگیمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن بخواهیم شیوهنامههای تخصیص کاغذ را تغییر دهد؟ اصلا ما هم هیچ، خود وزارت ارشاد نباید علیه اینان دست به اقدامی فوری و عاجل بزند و سهمیه کاغذ آنها را حذف کند؟ آیا نباید نظارتها دقیقتر و تخصیصها موشکافانهتر باشد؟
این را باور کنیم تا وقتی که روزنهای برای سوءاستفاده باشد، همواره هستند عدهای که از همان روزنه استفاده کرده و شرایط را به نفع خود و به ضرر جامعه تغییر میدهند، مهم بستنِ این روزنههاست، البته اگر اساسا ارادهای برای بستن این روزنهها باشد...
▫️روزنامه شرق ۱۰ خرداد ۹۹
▫️#پژمان_موسوی
انگیزهی این یادداشت، گفتگویی است که بین من و چند تن از دوستانم در موقعیتهای مشابه با چند دکهدار محترم در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی صورت گرفت؛ گفتگویی که هم برای ما در جایگاه #روزنامهنگار هم برای آنها در جایگاه #دکهدار، نتیجهای جز حسرت و آه نداشت.
این گفتگوی کوتاه از این قرار بود:
ما: سلام. روزنامه باطله خدمتتون هست؟
دکهدار: الان ندارم ولی چرا روزنامههای امروز را نمیبری؟
ما: چطور مگه؟
دکهدار: هر جوری حساب کنی قیمت کاغذ یا روزنامه باطله الان از قیمت روزنامههای روز بالاتره!
ما: یعنی چی؟
دکهدار: شما الان چند تا روزنامه پر صفحه بخری میشه یک کیلو! این، از یک کیلو روزنامه باطله برات ارزونتر در میاد و زودتر هم کارت راه میافته!
ما: نه متشکرم...
این گفتگوی کوتاه جز حسرت و آهی که بر جای گذاشت، حاوی چند نکته از چند منظرِ متفاوت است؛ از نکات محیطزیستی و فرآیند تولید #کاغذ از طبیعت و تبدیل آن به آشغال که البته در جای خود بسیار هم مهم و قابل تامل است میگذرم و به سایر جنبههای این اتفاق میپردازم.
چندی پیش تصویری از پکهای باز نشدهی یکی از روزنامههای صبح تهران در فضای مجازی منتشر شد؛ فردی که معلوم نبود چه کسی بود، پکهای این روزنامه را به عنوان کاغذ باطله در سایت #دیوار عرضه کرده بود و آن را به قیمت کاغذ باطلهی روز میفروخت. این اقدام را در کنارِ صحبتهای دکهدار محترم بگذارید، فکر میکنید علتالعلل این زخم ناسور چیست؟ آیا جز این است که علتالعلل آن، نظام توزیع رانتی و بیحساب و کتاب کاغذِ سهمیهای، بیحرمتی به «کلمه» و البته بیتعهدی به حرفه روزنامهنگاری است؟ وقتی عدهای به صرف اینکه مجوزی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند، میتوانند هم از چارچوبهای قانونی و هم از چارچوبهای رانتی، کاغذ سهمیهای دریافت کرده، روزنامهشان را چاپ کنند و پکهای روزنامه خود را بدون عرضه در دکههای مطبوعاتی، مستقیم یا با واسطه به عنوان #کاغذباطله با قیمتی بالاتر از قیمت تمام شده برای خودشان در بازار آزاد بفروشند، چرا به خوشان زحمت دهند و روزنامهای خواندنی را منتشر کرده و به امیدِ جذب مخاطب، کالایی مرغوب را به دست مخاطب برسانند؟ اینها خیلی آسان کاغذ را به قیمت دولتی از وزارت ارشاد دریافت میکنند، روزنامه خود را با هر کیفیتی که هست منتشر میکنند و بیدغدغه از #مخاطب و فروش و هزار مسئله دیگر، به اسم روزنامه باطله و کاغذ، نسخههای خود را میفروشند. فکر هم نکنید که این مسئله احیانا محدود به یک یا دو روزنامه است، نه! آنها که این موضوع را دریافتهاند، پس از گران شدن سرسامآور قیمت کاغذ در بازار آزاد، این نوع فروش را به عنوان رویه اصلی خود درآورده و اساسا قید #روزنامهنگاریحرفهای و متعهد را زدهاند. اقدامی علیه روزنامهنگاری، علیه مردم و علیه هر آنچه نام #حقیقتطلبی و #آزادیخواهی دارد. فقط هم روزنامهها نیستند، بعضی از مجلات هم اخیرا چنین رویهای را اتخاذ کردهاند؛ تازه این، آن بخش از کاری است که بعد از انتشار به عنوان کاغذ باطله در بازار آزاد فروخته میشود؛ بعضیها هم هستند که از همان ابتدا بندهای کاغذ خود را به عنوان کاغذ نو میفروشند و اساسا زحمت چاپ و کپی و سیاهکردن صفحات را هم به خود نمیدهند. آدمی را تصور کنید که پکهای روزنامه را باز نشده، خریداری میکند، واقعا فکر میکنید چه تصوری درباره روزنامهنگاری مکتوب و روزنامهنگاری ایران خواهد داشت؟ آیا برای او که البته دیگر کم هم نیستند، روزنامهنگاری و مفاهیمی چون تعهد قلم،دیگر اعتبار و آبرویی خواهد داشت؟ آیا وقت آن نرسیده که ما #روزنامهنگاران، بر ضد اقدامکنندگان علیه اعتبار و آبروی حرفهمان، اقدامی هماهنگ و یکپارچه انجام دهیم؟ تا کی باید اجازه دهیم سوءاستفاده کنندگان، تنها برای کسب سود بیشتر، با اعتبار حرفه ما بازی کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که جملگیمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن بخواهیم شیوهنامههای تخصیص کاغذ را تغییر دهد؟ اصلا ما هم هیچ، خود وزارت ارشاد نباید علیه اینان دست به اقدامی فوری و عاجل بزند و سهمیه کاغذ آنها را حذف کند؟ آیا نباید نظارتها دقیقتر و تخصیصها موشکافانهتر باشد؟
این را باور کنیم تا وقتی که روزنهای برای سوءاستفاده باشد، همواره هستند عدهای که از همان روزنه استفاده کرده و شرایط را به نفع خود و به ضرر جامعه تغییر میدهند، مهم بستنِ این روزنههاست، البته اگر اساسا ارادهای برای بستن این روزنهها باشد...
▫️روزنامه شرق ۱۰ خرداد ۹۹
#تبلیغات
🔸تایید هویت به زودی برای همه آگهیگذاران دیوار الزامی میشود
تایید هویت برای تمامی کاربران #دیوار که قصد انتشار یک #آگهی از طریق این پلتفرم را دراند الزامی میشود، #پلتفرم دیوار با فعالسازی تایید هویت در تلاش است تا دسترسی کلاهبرداران و سودجویان را کاهش بدهد.
متن کامل این خبر را در سایت پیوست بخوانید:
https://pvst.ir/d04
🔸تایید هویت به زودی برای همه آگهیگذاران دیوار الزامی میشود
تایید هویت برای تمامی کاربران #دیوار که قصد انتشار یک #آگهی از طریق این پلتفرم را دراند الزامی میشود، #پلتفرم دیوار با فعالسازی تایید هویت در تلاش است تا دسترسی کلاهبرداران و سودجویان را کاهش بدهد.
متن کامل این خبر را در سایت پیوست بخوانید:
https://pvst.ir/d04
پیوست
تایید هویت به زودی برای همه آگهیگذاران دیوار الزامی میشود - پیوست
پلتفرم دیوار با فعالسازی تایید هویت در تلاش است تا دسترسی کلاهبرداران و سودجویان را کاهش بدهد و در همین رابطه قرار است به زودی تایید هویت برای تمامی کاربرانی که قصد انتشار یک آگهی از طریق پلتفرم دیوار را دارند، الزامی کند. به گزارش روابط عمومی دیوار، یکی…
🔸گوگلپلی دیوار را حذف کرد
#اپلیکیشن #دیوار از شب سهشنبه ۲۳ خرداد به دلیل تحریمها از #گوگلپلی (فروشگاه رسمی اپلیکیشن گوگل) حذف شده است. در ایمیلی که گوگل برای دیوار ارسال کرده، اعلام شده که این اقدام با استناد به ماده ١۶ بند ۵ آییننامه گوگلپلی انجام شده است که به دستورالعملها و تحریمهای ایالات متحده اشاره دارد. در بیانیه دیوار آمده است: همه تلاشمان را با استفاده از ابزارهای قانونی موجود برای حل این مشکل انجام میدهیم تا اپلیکیشن دیوار بتواند بار دیگر به گوگلپلی بازگردد. تا زمان حل این مشکل میتوانید از صفحه دانلود دیوار برای اطلاع از روشهای نصب و به روزرسانی اپلیکیشن استفاده کنید... جزئیات
#اپلیکیشن #دیوار از شب سهشنبه ۲۳ خرداد به دلیل تحریمها از #گوگلپلی (فروشگاه رسمی اپلیکیشن گوگل) حذف شده است. در ایمیلی که گوگل برای دیوار ارسال کرده، اعلام شده که این اقدام با استناد به ماده ١۶ بند ۵ آییننامه گوگلپلی انجام شده است که به دستورالعملها و تحریمهای ایالات متحده اشاره دارد. در بیانیه دیوار آمده است: همه تلاشمان را با استفاده از ابزارهای قانونی موجود برای حل این مشکل انجام میدهیم تا اپلیکیشن دیوار بتواند بار دیگر به گوگلپلی بازگردد. تا زمان حل این مشکل میتوانید از صفحه دانلود دیوار برای اطلاع از روشهای نصب و به روزرسانی اپلیکیشن استفاده کنید... جزئیات