#ارتباطات #مدیاویژن
🔸نظامهای رسانهای جهان
#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسيهاي فراواني در قبال #نظامهای_رسانهاي پرداختهاند. اين بررسيها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزاديهاي ارتباطي و نيز به حاكميتهاي ملي اشاره داشته وسعي كردهاند تا نظامهاي رسانهاي را با توجه به هرسه وجه بررسي كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز ميگردد. در اين سال كتابي با عنوان #چهار_نظريه_مطبوعات از سوي اساتيد دانشگاه ايلينویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدي كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندي نظامهاي رسانهاي را به چهار گروه تقسيمبندي كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
🔸نظامهای رسانهای جهان
#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسيهاي فراواني در قبال #نظامهای_رسانهاي پرداختهاند. اين بررسيها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزاديهاي ارتباطي و نيز به حاكميتهاي ملي اشاره داشته وسعي كردهاند تا نظامهاي رسانهاي را با توجه به هرسه وجه بررسي كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز ميگردد. در اين سال كتابي با عنوان #چهار_نظريه_مطبوعات از سوي اساتيد دانشگاه ايلينویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدي كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندي نظامهاي رسانهاي را به چهار گروه تقسيمبندي كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
#مدیاویژن #روزنامهنگاری
🔸فرمول پترسون
▫️#یونس_شکرخواه
بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند. کاش چنین نمیشد.
اجازه بدهید ریشه این اتفاق را در یک فرمول ساده بجویم؛ فرمولی ساده و قدیمی.
فرمول مورد بحث من از آن یک کارشناس ارتباطات است به نام #تئودور_پترسون (Theodore Peterson) است که متولد سال ۱۹۱۸ است.
اگر بخواهم کمی بیشتر معرفیاش کنم باید بگویم او جزو نویسندگان کتاب کلاسیک و بسیار معروف چهار تئوری مطبوعات Four Theories of the Press بوده؛ کتابی که پس از انتشار در سال ۱۹۵۶ از سوی اساتید دانشگاه ایلی نویز آمریکا به دلیل طبقه بندی نظامهای رسانهای جهان از شهرت برخوردار شد و هنوز به فارسی هم ترجمه نشده است. بگذریم.
پترسون مورد بحث ما که در عین حال یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست؛ فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به نام خودش یعنی به فرمول پترسون معروف شده است؛ من فکر میکنم همه نشریهها باید به هر طریقی سه نکته کلیدی موجود در فرمول پترسون را به خاطر بسپارند تا بتوانند از پس چالشهای فرا روی کارشان برآیند. البته این فرمول ساده صرفا جنبههائی از دنیای پیچیده ارتباط را نشان میدهد. به هر صورت؛ این فرمول سه بخشی و مهم را میتوان در سه محور خلاصه کرد:
۱. مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
۲. مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
۳. مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
من فکر میکنم علت اینکه بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند؛ ندیدن همین محور اول باشد. اما اگر محور اول را دیده باشند و بتوانند به موقع خودشان را با محور دوم یعنی تغییرات ذائقه مخاطبان وفق دهند؛ تهدیدها را به فرصت تبدیل کردهاند و میتوانند به سرمایه ارتباطی ایجاد شده تکیه کنند.
اما محور سوم هم که به گمان من جنسی از اخلاق دارد و درستی و یکرنگی؛ محور مهمی قلمداد میشود.
مدیر مسئول باید همانی باشد که هست. یک بام و دو هوا یک ضرب المثل ریشهدار فارسی است و نشان میدهد مخاطبان خیلی زود رفتارهای دوگانه را تشخیص میدهند. نمیتوان در حرف و عمل تناقض داشت.
به نظر من نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که مخاطبان فعالی داشته باشد؛ مخاطبانی که بگویند چه نوع سرویسهائی را میخواهند و چه نوعهائی را نه.
نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که سردبیر فعالی داشته باشد؛ سردبیری که از تغییر حالات و ذائقه مخاطبان سر در آورد و به موقع با انها همراه شود.
شما چنین مخاطبان و چنین سردبیرانی سراغ دارید؟
چه خوب میشد اگر مخاطبان و سردبیران از این فرمول ساده برای گرهگشائی از معمای پدیدهای به نام ارتباط استفاد میکردند تا همه کارکردهای وسائل ارتباط جمعی از جمله خبررسانی و اطلاع دهی، آموزش و سرگرم سازی به طرزی موثر در خدمت نیل به اهداف اجتماعی در آید.
🔸فرمول پترسون
▫️#یونس_شکرخواه
بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند. کاش چنین نمیشد.
اجازه بدهید ریشه این اتفاق را در یک فرمول ساده بجویم؛ فرمولی ساده و قدیمی.
فرمول مورد بحث من از آن یک کارشناس ارتباطات است به نام #تئودور_پترسون (Theodore Peterson) است که متولد سال ۱۹۱۸ است.
اگر بخواهم کمی بیشتر معرفیاش کنم باید بگویم او جزو نویسندگان کتاب کلاسیک و بسیار معروف چهار تئوری مطبوعات Four Theories of the Press بوده؛ کتابی که پس از انتشار در سال ۱۹۵۶ از سوی اساتید دانشگاه ایلی نویز آمریکا به دلیل طبقه بندی نظامهای رسانهای جهان از شهرت برخوردار شد و هنوز به فارسی هم ترجمه نشده است. بگذریم.
پترسون مورد بحث ما که در عین حال یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست؛ فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به نام خودش یعنی به فرمول پترسون معروف شده است؛ من فکر میکنم همه نشریهها باید به هر طریقی سه نکته کلیدی موجود در فرمول پترسون را به خاطر بسپارند تا بتوانند از پس چالشهای فرا روی کارشان برآیند. البته این فرمول ساده صرفا جنبههائی از دنیای پیچیده ارتباط را نشان میدهد. به هر صورت؛ این فرمول سه بخشی و مهم را میتوان در سه محور خلاصه کرد:
۱. مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
۲. مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
۳. مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
من فکر میکنم علت اینکه بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند؛ ندیدن همین محور اول باشد. اما اگر محور اول را دیده باشند و بتوانند به موقع خودشان را با محور دوم یعنی تغییرات ذائقه مخاطبان وفق دهند؛ تهدیدها را به فرصت تبدیل کردهاند و میتوانند به سرمایه ارتباطی ایجاد شده تکیه کنند.
اما محور سوم هم که به گمان من جنسی از اخلاق دارد و درستی و یکرنگی؛ محور مهمی قلمداد میشود.
مدیر مسئول باید همانی باشد که هست. یک بام و دو هوا یک ضرب المثل ریشهدار فارسی است و نشان میدهد مخاطبان خیلی زود رفتارهای دوگانه را تشخیص میدهند. نمیتوان در حرف و عمل تناقض داشت.
به نظر من نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که مخاطبان فعالی داشته باشد؛ مخاطبانی که بگویند چه نوع سرویسهائی را میخواهند و چه نوعهائی را نه.
نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که سردبیر فعالی داشته باشد؛ سردبیری که از تغییر حالات و ذائقه مخاطبان سر در آورد و به موقع با انها همراه شود.
شما چنین مخاطبان و چنین سردبیرانی سراغ دارید؟
چه خوب میشد اگر مخاطبان و سردبیران از این فرمول ساده برای گرهگشائی از معمای پدیدهای به نام ارتباط استفاد میکردند تا همه کارکردهای وسائل ارتباط جمعی از جمله خبررسانی و اطلاع دهی، آموزش و سرگرم سازی به طرزی موثر در خدمت نیل به اهداف اجتماعی در آید.
#مدیاویژن #زوم #نظریه
🔸فرمول پترسون
▫️مفاهیم ارتباطی به زبان ساده
#تئودور_پترسون کارشناس ارتباطات که جزو نویسندگان کتاب چهار تئوری مطبوعات است؛ یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست.
او فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به فرمول پترسون معروف شده است. جان کلام او در این زمینه را می توان در سه محور خلاصه کرد:
اول: مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
دوم: مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
سوم: مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
@younesshokrkhah
🔸فرمول پترسون
▫️مفاهیم ارتباطی به زبان ساده
#تئودور_پترسون کارشناس ارتباطات که جزو نویسندگان کتاب چهار تئوری مطبوعات است؛ یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست.
او فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به فرمول پترسون معروف شده است. جان کلام او در این زمینه را می توان در سه محور خلاصه کرد:
اول: مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
دوم: مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
سوم: مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
@younesshokrkhah
#زوم🔸فرمول ساده پترسون
▫️#یونس_شکرخواه
بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند. کاش چنین نمیشد.
اجازه بدهید ریشه این اتفاق را در یک فرمول ساده بجویم؛ فرمولی ساده و قدیمی.
فرمول مورد بحث من از آن یک کارشناس ارتباطات متولد سال ۱۹۱۸ است به نام #تئودور_پترسون (Theodore Peterson).
اگر بخواهم کمی بیشتر معرفیاش کنم باید بگویم او جزو نویسندگان کتاب کلاسیک و بسیار معروف چهار تئوری مطبوعات بوده؛ کتابی که پس از انتشار در سال ۱۹۵۶ از سوی اساتید دانشگاه ایلی نویز آمریکا به دلیل طبقه بندی نظامهای رسانه جهان از شهرت برخوردار شد و هنوز به فارسی هم ترجمه نشده است. بگذریم.
پترسون مورد بحث ما که در عین حال یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست؛ فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به نام خودش یعنی به #فرمول_پترسون معروف شده است؛ من فکر میکنم همه نشریهها باید به هر طریقی سه نکته کلیدی موجود در فرمول پترسون را به خاطر بسپارند تا بتوانند از پس چالشهای فراروی کارشان برآیند. البته این فرمول ساده صرفا جنبههائی از دنیای پیچیده ارتباط را نشان میدهد. به هر صورت؛ این فرمول سه بخشی و مهم را میظتوان در سه محور خلاصه کرد:
۱. مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
۲. مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
۳. مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
من فکر میکنم علت اینکه بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند؛ ندیدن همین محور اول باشد. اما اگر محور اول را دیده باشند و بتوانند به موقع خودشان را با محور دوم یعنی تغییرات ذائقه مخاطبان وفق دهند؛ تهدیدها را به فرصت تبدیل کردهاند و میتوانند به سرمایه ارتباطی ایجاد شده تکیه کنند.
اما محور سوم هم که به گمان من جنسی از اخلاق دارد و درستی و یکرنگی؛ محور مهمی قلمداد می شود.
مدیر مسئول باید همانی باشد که هست. یک بام و دو هوا یک ضرب المثل ریشه دار فارسی است و نشان میدهد مخاطبان خیلی زود رفتارهای دوگانه را تشخیص میدهند. نمیتوان در حرف و عمل تناقض داشت.
به نظر من نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که مخاطبان فعالی داشته باشد؛ مخاطبانی که بگویند چه نوع سرویسهائی را میخواهند و چه نوعهائی را نه.
نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که سردبیر فعالی داشته باشد؛ سردبیری که از تغییر حالات و ذائقه مخاطبان سر در آورد و به موقع با انها همراه شود.
شما چنین مخاطبان و چنین سردبیرانی سراغ دارید؟
چه خوب میشد اگر مخاطبان و سردبیران از این فرمول ساده برای گرهگشائی از معمای پدیدهای به نام ارتباط استفاد میکردند تا همه كاركردهای وسائل ارتباط جمعي از جمله خبررسانی و اطلاع دهی، آموزش و سرگرمسازی به طرزی موثر در خدمت نيل به اهداف اجتماعی در آید.
▫️#یونس_شکرخواه
بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند. کاش چنین نمیشد.
اجازه بدهید ریشه این اتفاق را در یک فرمول ساده بجویم؛ فرمولی ساده و قدیمی.
فرمول مورد بحث من از آن یک کارشناس ارتباطات متولد سال ۱۹۱۸ است به نام #تئودور_پترسون (Theodore Peterson).
اگر بخواهم کمی بیشتر معرفیاش کنم باید بگویم او جزو نویسندگان کتاب کلاسیک و بسیار معروف چهار تئوری مطبوعات بوده؛ کتابی که پس از انتشار در سال ۱۹۵۶ از سوی اساتید دانشگاه ایلی نویز آمریکا به دلیل طبقه بندی نظامهای رسانه جهان از شهرت برخوردار شد و هنوز به فارسی هم ترجمه نشده است. بگذریم.
پترسون مورد بحث ما که در عین حال یک کارشناس برجسته در زمینه مجلهها هم هست؛ فرمولی برای انتشار مجله عرضه کرده که به نام خودش یعنی به #فرمول_پترسون معروف شده است؛ من فکر میکنم همه نشریهها باید به هر طریقی سه نکته کلیدی موجود در فرمول پترسون را به خاطر بسپارند تا بتوانند از پس چالشهای فراروی کارشان برآیند. البته این فرمول ساده صرفا جنبههائی از دنیای پیچیده ارتباط را نشان میدهد. به هر صورت؛ این فرمول سه بخشی و مهم را میظتوان در سه محور خلاصه کرد:
۱. مجله باید مخاطبانی را برای خود دست و پا کند که سایر مجلات به آنها سرویس نمیدهند یا بد سرویس میدهند؛
۲. مجله باید بتواند خودش را با تغییر حالات و ذائقه مخاطبان وفق دهد؛
۳. مجله باید بازتاب شخصیت همان کسی باشد که مسئول آن است.
من فکر میکنم علت اینکه بعضی از نشریات به محض تولد رو به مرگ میروند؛ ندیدن همین محور اول باشد. اما اگر محور اول را دیده باشند و بتوانند به موقع خودشان را با محور دوم یعنی تغییرات ذائقه مخاطبان وفق دهند؛ تهدیدها را به فرصت تبدیل کردهاند و میتوانند به سرمایه ارتباطی ایجاد شده تکیه کنند.
اما محور سوم هم که به گمان من جنسی از اخلاق دارد و درستی و یکرنگی؛ محور مهمی قلمداد می شود.
مدیر مسئول باید همانی باشد که هست. یک بام و دو هوا یک ضرب المثل ریشه دار فارسی است و نشان میدهد مخاطبان خیلی زود رفتارهای دوگانه را تشخیص میدهند. نمیتوان در حرف و عمل تناقض داشت.
به نظر من نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که مخاطبان فعالی داشته باشد؛ مخاطبانی که بگویند چه نوع سرویسهائی را میخواهند و چه نوعهائی را نه.
نشریهای شانس بقا و رشد را مییابد که سردبیر فعالی داشته باشد؛ سردبیری که از تغییر حالات و ذائقه مخاطبان سر در آورد و به موقع با انها همراه شود.
شما چنین مخاطبان و چنین سردبیرانی سراغ دارید؟
چه خوب میشد اگر مخاطبان و سردبیران از این فرمول ساده برای گرهگشائی از معمای پدیدهای به نام ارتباط استفاد میکردند تا همه كاركردهای وسائل ارتباط جمعي از جمله خبررسانی و اطلاع دهی، آموزش و سرگرمسازی به طرزی موثر در خدمت نيل به اهداف اجتماعی در آید.
Four Theories of the Press T.pdf
22.2 MB
#کتاب #ارتباطات #مدیاویژن
🔸نظامهای رسانهای جهان
#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعي كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكی از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
🔸نظامهای رسانهای جهان
#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعي كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكی از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مدیاویژن🔸 چهار نظریه هنجاری مطبوعاتی
▫️برگرفته از کتاب چهار نظریه مطبوعات
اثر #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert)
▫️برگرفته از کتاب چهار نظریه مطبوعات
اثر #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert)
#مدیاویژن🔸چهار نظريه مطبوعات
▫️#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهانی دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلينویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی؛ نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
▫️#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهانی دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلينویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی #ايلینویز شهرت يافت. اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی؛ نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
Four Theories of the Press T.pdf
22.2 MB
#مدیاویژن #کتاب
🔸چهار نظریه مطبوعات
▫️متن کامل یک کتاب کلاسیک
▫️#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال نظامهای رسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكی از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی ايلینویز هم شهرت دارد. مولفان این کتاب #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) هستند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
🔹فایل پیوست را دانلود کنید.
🔸چهار نظریه مطبوعات
▫️متن کامل یک کتاب کلاسیک
▫️#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال نظامهای رسانهای پرداختهاند. اين بررسیها، هم به مالكيت رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هر سه وجه بررسی كنند. يكی از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابی با عنوان چهار نظريه مطبوعات از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی ايلینویز هم شهرت دارد. مولفان این کتاب #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) هستند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
🔹فایل پیوست را دانلود کنید.
#ارتباطات #مدیاویژن #کلاس
#مرور🔸نظامهای رسانهای جهان
🔹#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهانی دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسيها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هرسه وجه بررسی كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابي با عنوان "چهار نظريه مطبوعات" از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی ايلینویز شهرت يافت.
اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
#مرور🔸نظامهای رسانهای جهان
🔹#یونس_شکرخواه
كارشناسان امور ارتباطات، به ويژه پس از جنگ جهانی دوم، به بررسیهای فراوانی در قبال #نظامهایرسانهای پرداختهاند. اين بررسيها، هم به مالكيت #رسانهها، هم به آزادیهای ارتباطی و نيز به حاكميتهای ملی اشاره داشته و سعی كردهاند تا نظامهای رسانهای را با توجه به هرسه وجه بررسی كنند. يكي از مطرحترين تلاشها در اين زمينه به سال ۱۹۵۶ باز میگردد. در اين سال كتابي با عنوان "چهار نظريه مطبوعات" از سوی اساتيد دانشگاه ايلینویز آمريكا منتشر شد و به همين دليل به طبقهبندی ايلینویز شهرت يافت.
اساتيدی كه اين كتاب را تأليف كردند #ويلبر_شرام (w. Schramm) #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #فرد_سيبرت (F. Siebert) بودند. اين طبقهبندی نظامهای رسانهای را به چهار گروه تقسيمبندی كرد:
نظریه نظام اقتدارگرا، نظریه نظام کمونیستی، نظریه نظام لیبرال، نظریه نظام مسئولیت اجتماعی
#روزنامهنگاری #مدیاویژن #کلاس
#ارتباطات🔸چهار نظام رسانهای جهان چگونه دچار تغییر شد؟
رالف لوونشتاین (Ralph Lowenstein) پژوهشگر عرصه رسانهای، که نظام جدید مبتنی بر مالکیت رسانهها را به بحث چهار نظام رسانهای اضافه کرد، باعث شد تا طبقهبندی کلاسیک چهار نظام رسانهای (روزنامهنگاری) دچار تجدید نظر و گسترش شود. نام دو نظام از چهار نظام ارائه شده توسط #فرد_سيبرت (F. Siebert)، #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #ويلبر_شرام (w. Schramm) دچار تغییر شد. نام دو نظریه اقتدارگرا و آزادیگرا به همان شکل باقی ماند. نظریه نظام کمونیستی شوروی به نظریه اقتدارگرای اجتماعی تغییر نام داد تا مفاهیم منفی اصطلاح اصلی را حذف کند و همچنین کاربرد آن را گسترش دهد. نظریه نظام مسئولیت اجتماعی به آزادی اجتماعی تغییر نام داد تا از ابهام در اصطلاح اصلی خلاص و ریشههای این نظریه در آزادیگرایی منعکس شود.
مرکزگرایی اجتماعی نظریه جدیدی بود که مالکیت دولتی یا عمومی را برای اطمینان از روح عملیاتی آزادیخواهی نهادینه میکرد.
در تلاش برای گسترش مفهوم مسئولیت اجتماعی به نقش فعالتر، طرفداران روزنامهنگاری مدنی (یا عمومی) پیشنهاد کردند که رسانههای خبری باید مخاطبان را در گزارش موضوعات مهم مدنی مشارکت دهند. روزنامهنگاران تشویق میشوند تا با مردم تماس بگیرند، دستور کار مردم را به گوش مردم برسانند و نیازهای گروههای مختلف اجتماعی را برآورده کنند. روزنامهنگاری مدنی فراتر از نقش یک روزنامهنگار جدامانده در بازار ایدهها به نقش یک مشارکتکننده منصف در زندگی عمومی حرکت میکند. اگرچه مفهوم روزنامهنگاری مدنی تنها در ایالات متحده به موفقیتهای واجد شرایط دست یافته است، اما به عنوان پاسخی مستقیم به فراخوان رسانههای خبری مسئولیتپذیر اجتماعی با تعهد محکم به خدمات اجتماعی تلقی شده است. مدل روزنامهنگاری مدنی آمریکا در کشورهای دیگر از جمله نیوزلند نیز آزمایش شده است.
omnilogos
#ارتباطات🔸چهار نظام رسانهای جهان چگونه دچار تغییر شد؟
رالف لوونشتاین (Ralph Lowenstein) پژوهشگر عرصه رسانهای، که نظام جدید مبتنی بر مالکیت رسانهها را به بحث چهار نظام رسانهای اضافه کرد، باعث شد تا طبقهبندی کلاسیک چهار نظام رسانهای (روزنامهنگاری) دچار تجدید نظر و گسترش شود. نام دو نظام از چهار نظام ارائه شده توسط #فرد_سيبرت (F. Siebert)، #تئودور_پترسون (T. Peterson) و #ويلبر_شرام (w. Schramm) دچار تغییر شد. نام دو نظریه اقتدارگرا و آزادیگرا به همان شکل باقی ماند. نظریه نظام کمونیستی شوروی به نظریه اقتدارگرای اجتماعی تغییر نام داد تا مفاهیم منفی اصطلاح اصلی را حذف کند و همچنین کاربرد آن را گسترش دهد. نظریه نظام مسئولیت اجتماعی به آزادی اجتماعی تغییر نام داد تا از ابهام در اصطلاح اصلی خلاص و ریشههای این نظریه در آزادیگرایی منعکس شود.
مرکزگرایی اجتماعی نظریه جدیدی بود که مالکیت دولتی یا عمومی را برای اطمینان از روح عملیاتی آزادیخواهی نهادینه میکرد.
در تلاش برای گسترش مفهوم مسئولیت اجتماعی به نقش فعالتر، طرفداران روزنامهنگاری مدنی (یا عمومی) پیشنهاد کردند که رسانههای خبری باید مخاطبان را در گزارش موضوعات مهم مدنی مشارکت دهند. روزنامهنگاران تشویق میشوند تا با مردم تماس بگیرند، دستور کار مردم را به گوش مردم برسانند و نیازهای گروههای مختلف اجتماعی را برآورده کنند. روزنامهنگاری مدنی فراتر از نقش یک روزنامهنگار جدامانده در بازار ایدهها به نقش یک مشارکتکننده منصف در زندگی عمومی حرکت میکند. اگرچه مفهوم روزنامهنگاری مدنی تنها در ایالات متحده به موفقیتهای واجد شرایط دست یافته است، اما به عنوان پاسخی مستقیم به فراخوان رسانههای خبری مسئولیتپذیر اجتماعی با تعهد محکم به خدمات اجتماعی تلقی شده است. مدل روزنامهنگاری مدنی آمریکا در کشورهای دیگر از جمله نیوزلند نیز آزمایش شده است.
omnilogos