#زوم 🔸 آبانبارها و اینترنت
در روزگاران دور، به ویژه در مناطق کویری و کم آب، آبهای جاری در کوهستانها و دشتها را به آبانبارها هدایت میکردند تا در فصل گرما و دورههای خشکسالی بیآب نمانند. این آبها در برخی از موارد با حوضچههای شنی تصفیه و سپس وارد مخزن میشدهاند. برای جلوگیری از آلوده شدن آبها در آبانبارها از بادگیر برای عبور جریان هوا، از خشت برای جذب رسوب و تهنشین شدن مواد زاید، از نمک برای میکروب کشی توسط کلر آزاد شده، از ترکیبات آهکی جهت گندزدایی و از کیسههای زغال به منظور بوگیری و از ماهی برای رفع باکتریهای آب استفاده میشده است.
به گمانم #اینترنت آب انبار معاصر است؛ یک انبار جهانی لبریز از اطلاعات که هنوز گامهای فراوانی برای مقابله با #آلودگی_اطلاعات، #دادهها، #دانش، #خبر و #نظر موجود در آن باید برداشته شود. #فیک_نیوزها و آنچه این روزها عارضه #اینفودمیک خوانده میشود؛ از مواردی هستند که بر سطح آبهای آب انبار پیدا شدهاند، موارد ناپیدا هنوز ناپیدا ماندهاند.
#ارتباطات_بهزبان_ساده
@younesshokrkhah
در روزگاران دور، به ویژه در مناطق کویری و کم آب، آبهای جاری در کوهستانها و دشتها را به آبانبارها هدایت میکردند تا در فصل گرما و دورههای خشکسالی بیآب نمانند. این آبها در برخی از موارد با حوضچههای شنی تصفیه و سپس وارد مخزن میشدهاند. برای جلوگیری از آلوده شدن آبها در آبانبارها از بادگیر برای عبور جریان هوا، از خشت برای جذب رسوب و تهنشین شدن مواد زاید، از نمک برای میکروب کشی توسط کلر آزاد شده، از ترکیبات آهکی جهت گندزدایی و از کیسههای زغال به منظور بوگیری و از ماهی برای رفع باکتریهای آب استفاده میشده است.
به گمانم #اینترنت آب انبار معاصر است؛ یک انبار جهانی لبریز از اطلاعات که هنوز گامهای فراوانی برای مقابله با #آلودگی_اطلاعات، #دادهها، #دانش، #خبر و #نظر موجود در آن باید برداشته شود. #فیک_نیوزها و آنچه این روزها عارضه #اینفودمیک خوانده میشود؛ از مواردی هستند که بر سطح آبهای آب انبار پیدا شدهاند، موارد ناپیدا هنوز ناپیدا ماندهاند.
#ارتباطات_بهزبان_ساده
@younesshokrkhah
🔸کرونا و روزنامهنگاری
#امید_جهانشاهی
#کرونا روح #روزنامهنگاری را جان تازهای بخشید. روزنامهنگاری امری عمیقاً انسانی و از جنس گفتگوست و دغدغه کشف و بیان حقیقت دارد و اخبار کرونا رویدادهایی عمیقا انسانیاند و جهانشمول با تبعات گستردهای در سیاست، اقتصاد و اجتماع.
سازمان بهداشت جهانی دومین مساله جهانی بعد از کرونا را #اینفودمیک (infodemic) نامیده است: انبوه درهمی از اطلاعاتی درست و دروغ که مردم را سردرگم میکنند؛ و اینجاست که روزنامهنگاری تنها پاسخ است. از همین روست که میزان مصرف خبری به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ضرورت بهروز کردن اطلاعات موثق در مورد اخبار سلامت، مردم را بیش از گذشته برای گرفتن اخبار صحیح و رسمی به رسانههای خبری متوجه کرده است و لذا اعتماد به برندهای خبری رسمی افزایش یافته است. مخاطبی که برای گرفتن اخبار منتظر بخشهای خبری نمیماند و عمدتاً از تلویزیون برای برنامههای سرگرمی، گزارش رویدادهای ورزشی و سریالهای جذاب استفاده میکرد، حالا اخبار تلویزیون را نیز جدی میگیرد. به عبارت دیگر، روند تبدیل شدن #تلویزیون به رسانه سرگرمی با انحرافی موقتی مواجه شده است. از آن سو، #رسانههای_اجتماعی بواسطه شیوع بیسابقه #اخبار_جعلی در مورد کرونا با چالش شکاف اعتماد مواجه شدهاند. #فیسبوک برای مقابله با اخبار جعلی سیستم «بررسی کننده صحت اطلاعات» را تقویت کرده است و تاکنون به هزاران منتشرکننده اطلاعات نادرست اخطار فرستاده است، همچنین برای حمایت از آنچه «سلامت جامعه جهانی» نامیده است «مرکز اطلاعات کوید ۱۹» را راهاندازی کرده است. فیسبوک برای حمایت از صنعت خبر و روزنامه نگاران صد میلیون دلار اختصاص داده است. #یوتیوب نیز هزاران ویدیوی حاوی اطلاعات جعلی را تاکنون حذف کرده است. برخی کشورها حتی مجازاتهایی را برای منتشرکنندگان اخبار جعلی وضع کردهاند.
اما این خبر خوب برای رسانههای رسمی، همه ماجرا نیست. گزارشهای روندپژوهی از سال ۲۰۰۵ به این سو حاکی از کاهش محسوس سهم #رسانههای چاپی از سبد مصرف خبری مردم، کاهش تدریجی جایگاه تلویزیون و رشد انفجاری رسانههای اجتماعی بودند. به عبارت دیگر رسانه های جریان اصلی (روزنامه و تلویزیون) زیر فشار تغیر تدریجی الگوهای مصرف خبری قرار داشتند.
حالا به این فضای پیچیده، شیوع عالمگیر ویروس کرونا را اضافه کنید که با تهدیدی مرگبار، رونق از بازارها ربوده و کارکنان را به دورکاری واداشته و حتی تعدیل نیرو را به شرکتها تحمیل کرده و در یک نگاه کلیتر، کلان روند دیجیتالی شدن را تسریع و تشدید کرده است؛ یعنی مهمترین عاملی که صنایع را به تغییر وادار می کند.
روزنامهنگاری هم مثل بسیاری حرفه ها بواسطه این کلان روند در حال پوست اندازی است. روند کم شدن تدریجی تبلیغات و مدل های درآمدی تلویزیونهای خصوصی تشدید و تسریع خواهد شد. حکایت روزنامه ها البته تلختر است. آنها که بر مدار تیراژ و تبلیغات می چرخند، کرونا حالا روند تدریجی رو به افول هر دو را تشدید کرده است، بویژه تبلیغات. پیشبینی می شود ادامه این روند روزنامههای کوچک و مستقل بیشتری را به تعطیلی بکشاند. یکی از مدیران مطبوعات از آن به بزرگترین بحران تاریخ #مطبوعات یاد کرده است.
در سالهای پس از کرونا الزامات دیجیتالی شدن، فشار را بر مدلهای کلاسیک کسب و کار رسانههای بزرگ و مبتنی بر پخش تلویزیونی و روزنامهها بیشتر خواهد کرد. علاوه بر مصرف خبری که رشدی قابل توجه داشته است، با قرنطینه و افزایش ساعات خانه نشینی، در مجموع مصرف رسانهای بیشتر شده است از جمله مصرف رسانههای اجتماعی، گوش دادن به کتابهای صوتی، تلویزیون تعاملی (IP Tv)، مصاحبه های ویدیویی با متخصصان، و اکانتها و صفحههای اجتماعی متعلق به رسانههای خبری و ... میزان هر کدام از اینها به الگوهای مصرف رسانهای در هر کشوری بستگی دارد اما به طور کلی این رشد ذیل روندهای دیجیتالیسم است. مورد آخر یعنی افزایش توجه به اکانتها و صفحههای اجتماعی رسانههای خبری باعث شده است برخی سازمانها از آن به عنوان فرصتی برای ایجاد مدلهای درآمدی تازه استفاده کنند، مثل «ثبت نام برای دریافت محتوا»، چیزی که توقع برای ارتقای کیفیت روزنامهنگاری را تشدید کرده است.
@media_managment
#امید_جهانشاهی
#کرونا روح #روزنامهنگاری را جان تازهای بخشید. روزنامهنگاری امری عمیقاً انسانی و از جنس گفتگوست و دغدغه کشف و بیان حقیقت دارد و اخبار کرونا رویدادهایی عمیقا انسانیاند و جهانشمول با تبعات گستردهای در سیاست، اقتصاد و اجتماع.
سازمان بهداشت جهانی دومین مساله جهانی بعد از کرونا را #اینفودمیک (infodemic) نامیده است: انبوه درهمی از اطلاعاتی درست و دروغ که مردم را سردرگم میکنند؛ و اینجاست که روزنامهنگاری تنها پاسخ است. از همین روست که میزان مصرف خبری به طور قابل توجهی افزایش یافته است. ضرورت بهروز کردن اطلاعات موثق در مورد اخبار سلامت، مردم را بیش از گذشته برای گرفتن اخبار صحیح و رسمی به رسانههای خبری متوجه کرده است و لذا اعتماد به برندهای خبری رسمی افزایش یافته است. مخاطبی که برای گرفتن اخبار منتظر بخشهای خبری نمیماند و عمدتاً از تلویزیون برای برنامههای سرگرمی، گزارش رویدادهای ورزشی و سریالهای جذاب استفاده میکرد، حالا اخبار تلویزیون را نیز جدی میگیرد. به عبارت دیگر، روند تبدیل شدن #تلویزیون به رسانه سرگرمی با انحرافی موقتی مواجه شده است. از آن سو، #رسانههای_اجتماعی بواسطه شیوع بیسابقه #اخبار_جعلی در مورد کرونا با چالش شکاف اعتماد مواجه شدهاند. #فیسبوک برای مقابله با اخبار جعلی سیستم «بررسی کننده صحت اطلاعات» را تقویت کرده است و تاکنون به هزاران منتشرکننده اطلاعات نادرست اخطار فرستاده است، همچنین برای حمایت از آنچه «سلامت جامعه جهانی» نامیده است «مرکز اطلاعات کوید ۱۹» را راهاندازی کرده است. فیسبوک برای حمایت از صنعت خبر و روزنامه نگاران صد میلیون دلار اختصاص داده است. #یوتیوب نیز هزاران ویدیوی حاوی اطلاعات جعلی را تاکنون حذف کرده است. برخی کشورها حتی مجازاتهایی را برای منتشرکنندگان اخبار جعلی وضع کردهاند.
اما این خبر خوب برای رسانههای رسمی، همه ماجرا نیست. گزارشهای روندپژوهی از سال ۲۰۰۵ به این سو حاکی از کاهش محسوس سهم #رسانههای چاپی از سبد مصرف خبری مردم، کاهش تدریجی جایگاه تلویزیون و رشد انفجاری رسانههای اجتماعی بودند. به عبارت دیگر رسانه های جریان اصلی (روزنامه و تلویزیون) زیر فشار تغیر تدریجی الگوهای مصرف خبری قرار داشتند.
حالا به این فضای پیچیده، شیوع عالمگیر ویروس کرونا را اضافه کنید که با تهدیدی مرگبار، رونق از بازارها ربوده و کارکنان را به دورکاری واداشته و حتی تعدیل نیرو را به شرکتها تحمیل کرده و در یک نگاه کلیتر، کلان روند دیجیتالی شدن را تسریع و تشدید کرده است؛ یعنی مهمترین عاملی که صنایع را به تغییر وادار می کند.
روزنامهنگاری هم مثل بسیاری حرفه ها بواسطه این کلان روند در حال پوست اندازی است. روند کم شدن تدریجی تبلیغات و مدل های درآمدی تلویزیونهای خصوصی تشدید و تسریع خواهد شد. حکایت روزنامه ها البته تلختر است. آنها که بر مدار تیراژ و تبلیغات می چرخند، کرونا حالا روند تدریجی رو به افول هر دو را تشدید کرده است، بویژه تبلیغات. پیشبینی می شود ادامه این روند روزنامههای کوچک و مستقل بیشتری را به تعطیلی بکشاند. یکی از مدیران مطبوعات از آن به بزرگترین بحران تاریخ #مطبوعات یاد کرده است.
در سالهای پس از کرونا الزامات دیجیتالی شدن، فشار را بر مدلهای کلاسیک کسب و کار رسانههای بزرگ و مبتنی بر پخش تلویزیونی و روزنامهها بیشتر خواهد کرد. علاوه بر مصرف خبری که رشدی قابل توجه داشته است، با قرنطینه و افزایش ساعات خانه نشینی، در مجموع مصرف رسانهای بیشتر شده است از جمله مصرف رسانههای اجتماعی، گوش دادن به کتابهای صوتی، تلویزیون تعاملی (IP Tv)، مصاحبه های ویدیویی با متخصصان، و اکانتها و صفحههای اجتماعی متعلق به رسانههای خبری و ... میزان هر کدام از اینها به الگوهای مصرف رسانهای در هر کشوری بستگی دارد اما به طور کلی این رشد ذیل روندهای دیجیتالیسم است. مورد آخر یعنی افزایش توجه به اکانتها و صفحههای اجتماعی رسانههای خبری باعث شده است برخی سازمانها از آن به عنوان فرصتی برای ایجاد مدلهای درآمدی تازه استفاده کنند، مثل «ثبت نام برای دریافت محتوا»، چیزی که توقع برای ارتقای کیفیت روزنامهنگاری را تشدید کرده است.
@media_managment
#واژهها 🔸اینفودمی | Infodemic
#اینفودمیک یا #اینفودمی نخستین بار در سال ٢٠٠٣ مورد استفاده قرار گرفت و آن زمانی بود که همهگیری #سارس بروز کرد.
بار دومی که این واژه مطرح شد اول مارس ٢٠٢٠ بود که سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل هر دو از این واژه استفاده کردند
بار سوم کاربرد همین عبارت از سوی انجمن سلطنتی و بریتیش آکادمی بود. این دو سازمان در یک گزارش مشترک از خطر بروز اینفودمیک در قبال واکسنهای #کرونا خبر دادند
#اینفودمیک یا #اینفودمی نخستین بار در سال ٢٠٠٣ مورد استفاده قرار گرفت و آن زمانی بود که همهگیری #سارس بروز کرد.
بار دومی که این واژه مطرح شد اول مارس ٢٠٢٠ بود که سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل هر دو از این واژه استفاده کردند
بار سوم کاربرد همین عبارت از سوی انجمن سلطنتی و بریتیش آکادمی بود. این دو سازمان در یک گزارش مشترک از خطر بروز اینفودمیک در قبال واکسنهای #کرونا خبر دادند
🔸کنترل اینفودمیکها؛ راهی برای اقناع جامعه و تسریع ایمنی جمعی
▫️#بیژن_یاور
مدرس دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل
#اینفودمیک (Infodemic) از نظر سازمان جهانی بهداشت حجم زیادی از اطلاعات شامل اطلاعات کذب، نادرست و گمراهکننده در محیطهای فیزیکی و دیجیتال در طول شیوع و همهگیری یک بیماری است. برخی دیگر نیز اینفودمیک را حجم عظیمی از اطلاعات انتشار یافته با سرعت و در سطحی گسترده درخصوص بحرانی خاص یا پیامد یا موضوعی بحث و جدالبرانگیز تلقی مینمایند؛ اطلاعاتی که دربرگیرنده واقعیت و راستینگی، دروغپردازی، شایعهسازی و پراکندن آن یا ایده فرد بیانکننده نظر است. در تعریفی ساده نیز برخی اینفودمیک را انتشار اطلاعات نادرست خصوصاً در فضای مجازی میدانند. به نظر میرسد که در مبحث مدیریت برای ایجاد تغییر رفتار در هر زمینهای، در ابتدا نیاز به تغییر نگرش وجود دارد و در چنین شرایطی بهتر است این تغییر نگرش اقناعی باشد و فرد مورد نظر تا حد امکان از مزایا و سودمندیهای تغییر یک رفتار به سمت رفتاری مثبت که در اینجا میتواند دریافت واکسن و واکسیناسیون باشد، آگاهی لازم را کسب و مسئولان برای اجرایی کردن و تحقق واکسیناسیون در افرادی که تا به حال واکسن دریافت ننمودهاند از روشهای ایجابی در مقایسه با نوع سلبی آن استفاده کنند. بدیهی است که پس از طی تمام این مراحل و انجام تلاشهای لازم، برخی افراد همچنان باقی خواهند ماند که با شرایط مخالفت کرده و اقناع نخواهند شد. البته نکته مهم این است که در این خصوص باید به جلوگیری و کنترل راهحلهای غیرمتعارفی که به نوعی میتواند باعث تصمیمهای غلط منجر به تقویت رفتارهای نادرست از طریق روشهای زیرزمینی و غیررسمی برای پیشبرد آن میشود، از طریق مراجع ذیصلاح اقدام کرد.
جهت نیل به ایمنی جمعی یا همان ایمنی گلهای (Herd Immunity)، در ابتدا مبارزه سازماندهی شده با اینفودمیک -و هجمه، انتشار و گسترش اطلاعات نادرست در زمانی اندک در خصوص واکسیناسیون - یک طرف مورد نیاز بوده و ازطرف دیگر اقناع مردمی که تحت تأثیر اینفودمیکها یا به دلایل دیگر تمایلی به واکسینه شدن نشان نمیدهند بشدت احساس میشود. اگر پدیده اقناع مردم، اجتماع و جامعه، همراه با توجیه و بیان شفاف دلایل بموقع و با مقدمات لازم در خصوص واکسیناسیون صورت نپذیرد، تأثیرات آبشاری (Cascade Effect) و دومینویی (Domino Effects)، اثرات مخربی را در تصمیمگیری در خصوص عدم اقدام برای واکسیناسیون خواهد گذاشت و این افراد که تا بهحال برای واکسیناسیون اقدام نکردهاند به روشهای غیراصولی (بهطور مثال خرید کارت واکسن و نمونههای مشابه) مبادرت خواهند ورزید، لذا مدیریت ریسک در این خصوص نیز دارای اهمیت ویژهای است.
قطعاً واکسن زدن بسیار بهتر از واکسن نزدن است. برای نیل و تسریع ایمنی جمعی باید هر چه سریعتر افراد باقیمانده که واکسیناسیون آنها به هر دلیلی انجام نشده است و تعداد آنها کم هم نیست مد نظر قرار گیرند و مراکزی برای اطلاعرسانی و پاسخگویی به شبهات پیش آمده بهوجود آیند تا این امر را سرعت بخشند و از روشهای ایجابی برای نیل به این هدف اقدام کرد. مطمئناً مردم با هوشیاری و درایتی که دارند مانند همیشه از عهده این مسئولیت مهم نیز با موفقیت بر خواهند آمد. متفاوت بیندیشیم!
@Irannewspaper
▫️#بیژن_یاور
مدرس دانشگاه و صاحبنظر در حوزه مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل
#اینفودمیک (Infodemic) از نظر سازمان جهانی بهداشت حجم زیادی از اطلاعات شامل اطلاعات کذب، نادرست و گمراهکننده در محیطهای فیزیکی و دیجیتال در طول شیوع و همهگیری یک بیماری است. برخی دیگر نیز اینفودمیک را حجم عظیمی از اطلاعات انتشار یافته با سرعت و در سطحی گسترده درخصوص بحرانی خاص یا پیامد یا موضوعی بحث و جدالبرانگیز تلقی مینمایند؛ اطلاعاتی که دربرگیرنده واقعیت و راستینگی، دروغپردازی، شایعهسازی و پراکندن آن یا ایده فرد بیانکننده نظر است. در تعریفی ساده نیز برخی اینفودمیک را انتشار اطلاعات نادرست خصوصاً در فضای مجازی میدانند. به نظر میرسد که در مبحث مدیریت برای ایجاد تغییر رفتار در هر زمینهای، در ابتدا نیاز به تغییر نگرش وجود دارد و در چنین شرایطی بهتر است این تغییر نگرش اقناعی باشد و فرد مورد نظر تا حد امکان از مزایا و سودمندیهای تغییر یک رفتار به سمت رفتاری مثبت که در اینجا میتواند دریافت واکسن و واکسیناسیون باشد، آگاهی لازم را کسب و مسئولان برای اجرایی کردن و تحقق واکسیناسیون در افرادی که تا به حال واکسن دریافت ننمودهاند از روشهای ایجابی در مقایسه با نوع سلبی آن استفاده کنند. بدیهی است که پس از طی تمام این مراحل و انجام تلاشهای لازم، برخی افراد همچنان باقی خواهند ماند که با شرایط مخالفت کرده و اقناع نخواهند شد. البته نکته مهم این است که در این خصوص باید به جلوگیری و کنترل راهحلهای غیرمتعارفی که به نوعی میتواند باعث تصمیمهای غلط منجر به تقویت رفتارهای نادرست از طریق روشهای زیرزمینی و غیررسمی برای پیشبرد آن میشود، از طریق مراجع ذیصلاح اقدام کرد.
جهت نیل به ایمنی جمعی یا همان ایمنی گلهای (Herd Immunity)، در ابتدا مبارزه سازماندهی شده با اینفودمیک -و هجمه، انتشار و گسترش اطلاعات نادرست در زمانی اندک در خصوص واکسیناسیون - یک طرف مورد نیاز بوده و ازطرف دیگر اقناع مردمی که تحت تأثیر اینفودمیکها یا به دلایل دیگر تمایلی به واکسینه شدن نشان نمیدهند بشدت احساس میشود. اگر پدیده اقناع مردم، اجتماع و جامعه، همراه با توجیه و بیان شفاف دلایل بموقع و با مقدمات لازم در خصوص واکسیناسیون صورت نپذیرد، تأثیرات آبشاری (Cascade Effect) و دومینویی (Domino Effects)، اثرات مخربی را در تصمیمگیری در خصوص عدم اقدام برای واکسیناسیون خواهد گذاشت و این افراد که تا بهحال برای واکسیناسیون اقدام نکردهاند به روشهای غیراصولی (بهطور مثال خرید کارت واکسن و نمونههای مشابه) مبادرت خواهند ورزید، لذا مدیریت ریسک در این خصوص نیز دارای اهمیت ویژهای است.
قطعاً واکسن زدن بسیار بهتر از واکسن نزدن است. برای نیل و تسریع ایمنی جمعی باید هر چه سریعتر افراد باقیمانده که واکسیناسیون آنها به هر دلیلی انجام نشده است و تعداد آنها کم هم نیست مد نظر قرار گیرند و مراکزی برای اطلاعرسانی و پاسخگویی به شبهات پیش آمده بهوجود آیند تا این امر را سرعت بخشند و از روشهای ایجابی برای نیل به این هدف اقدام کرد. مطمئناً مردم با هوشیاری و درایتی که دارند مانند همیشه از عهده این مسئولیت مهم نیز با موفقیت بر خواهند آمد. متفاوت بیندیشیم!
@Irannewspaper