#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه روانکاوانه فیلم
این نظریه تحت تأثیر آثار #زیگموند_فروید و #ژاک لاکان، امیال، ترسها و خیالات ناخودآگاه فیلمسازان و مخاطبان را بررسی میکند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه روانکاوانه فیلم
این نظریه تحت تأثیر آثار #زیگموند_فروید و #ژاک لاکان، امیال، ترسها و خیالات ناخودآگاه فیلمسازان و مخاطبان را بررسی میکند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه مولف در یک نگاه
نظریه مولف (auteur theory) بر این باور است که یک فیلم دیدگاه خلاقانه شخصی کارگردان را منعکس میکند، بهگونهای که گویی نویسنده اولیه است. از کارگردانانی مانند #آلفرد_هیچکاک و #کوئنتین_تارانتینو اغلب به عنوان نمونههایی از کارگردانان مولف یاد میشود.
نظریه مولف در واقع یک نظریه فیلمسازی که در آن کارگردان به عنوان نیروی خلاق اصلی در یک فیلم سینمایی دیده میشود. نظریه مولف در اواخر دهه ١٩۴٠ در فرانسه به وجود آمد.
و بالاخره این #اندرو_ساریس (Andrew Sarris) منتقد آمریکایی بود که این پدیده را به نام نظریه مولف نامگذاری کرد. نظریه مولف زاییده نظریههای سینمایی #آندره_بازن و #الکساندر_آستروک است.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه مولف در یک نگاه
نظریه مولف (auteur theory) بر این باور است که یک فیلم دیدگاه خلاقانه شخصی کارگردان را منعکس میکند، بهگونهای که گویی نویسنده اولیه است. از کارگردانانی مانند #آلفرد_هیچکاک و #کوئنتین_تارانتینو اغلب به عنوان نمونههایی از کارگردانان مولف یاد میشود.
نظریه مولف در واقع یک نظریه فیلمسازی که در آن کارگردان به عنوان نیروی خلاق اصلی در یک فیلم سینمایی دیده میشود. نظریه مولف در اواخر دهه ١٩۴٠ در فرانسه به وجود آمد.
و بالاخره این #اندرو_ساریس (Andrew Sarris) منتقد آمریکایی بود که این پدیده را به نام نظریه مولف نامگذاری کرد. نظریه مولف زاییده نظریههای سینمایی #آندره_بازن و #الکساندر_آستروک است.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن #نظریه
🔸نظریه پست مدرن فیلم
نظریه پست مدرن به بررسی چگونگی بازتاب و چالش فیلمها با روایتها و ساختارهای سنتی میپردازد. اغلب شامل یک رویکرد بازیگوشانه و خودارجاعی میشود.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه پست مدرن فیلم
نظریه پست مدرن به بررسی چگونگی بازتاب و چالش فیلمها با روایتها و ساختارهای سنتی میپردازد. اغلب شامل یک رویکرد بازیگوشانه و خودارجاعی میشود.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه
#سینماویژن🔸نظریه شناختی فیلم
نظریه شناختی فیلم* بر نحوه درک و پردازش فیلم توسط تماشاگران تمرکز دارد. این نظریه به فرآیندهای روانی درگیر در تماشای فیلم، مانند ادراک، حافظه و احساسات میپردازد.
Cognitive Film Theory
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن🔸نظریه شناختی فیلم
نظریه شناختی فیلم* بر نحوه درک و پردازش فیلم توسط تماشاگران تمرکز دارد. این نظریه به فرآیندهای روانی درگیر در تماشای فیلم، مانند ادراک، حافظه و احساسات میپردازد.
Cognitive Film Theory
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه مونتاژ شوروی
نظریه مونتاژ و وی که در دهه ١٩٢٠ توسط فیلمسازان شوروی توسعه یافت، بر اهمیت #تدوین تأکید دارد. این نظریه نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتن پلانهای مختلف میتواند معانی و پاسخهای احساسی جدیدی ایجاد کند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه مونتاژ شوروی
نظریه مونتاژ و وی که در دهه ١٩٢٠ توسط فیلمسازان شوروی توسعه یافت، بر اهمیت #تدوین تأکید دارد. این نظریه نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتن پلانهای مختلف میتواند معانی و پاسخهای احساسی جدیدی ایجاد کند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن
#نظریه🔸اثر کولشوف چیست؟
اثر کولشوف یک اثر تدوینی است که ابتدا توسط #لو_کولشوف (Lev Kuleshov) فیلمساز و نظریهپرداز فیلم شوروی نشان داده شد. اصل اساسی اثر کولشوف این است که مخاطب تفاسیر جدیدی از ترکیب و توالی بهدست میآورد. در واقع، تعامل عکسها میتواند معنی را به کلی تغییر دهد. برای نشان دادن این موضوع، کولشوف در سال ١٩١٨ یک فیلم کوتاه با بازی ایوان موسژوکین ساخت. اگرچه کولشوف از همان شات بیبیان موسژوکین در ارتباط با تصاویر دیگر (یک کاسه سوپ یا دختری در تابوت) استفاده میکرد، اما مخاطبان برای هر ترکیب، معانی متفاوتی دریافت کردند. آنها بیان او را واکنشی به تصویر دیگر میدانستند که به آنها امکان میداد بر اساس اطلاعات زمینهای، معنای جداگانهای از بازیگر بگیرند. کولشوف این نظریه را مبنای سینما و تدوین سینمایی به عنوان شکل هنری میداند.
Film Movements
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه🔸اثر کولشوف چیست؟
اثر کولشوف یک اثر تدوینی است که ابتدا توسط #لو_کولشوف (Lev Kuleshov) فیلمساز و نظریهپرداز فیلم شوروی نشان داده شد. اصل اساسی اثر کولشوف این است که مخاطب تفاسیر جدیدی از ترکیب و توالی بهدست میآورد. در واقع، تعامل عکسها میتواند معنی را به کلی تغییر دهد. برای نشان دادن این موضوع، کولشوف در سال ١٩١٨ یک فیلم کوتاه با بازی ایوان موسژوکین ساخت. اگرچه کولشوف از همان شات بیبیان موسژوکین در ارتباط با تصاویر دیگر (یک کاسه سوپ یا دختری در تابوت) استفاده میکرد، اما مخاطبان برای هر ترکیب، معانی متفاوتی دریافت کردند. آنها بیان او را واکنشی به تصویر دیگر میدانستند که به آنها امکان میداد بر اساس اطلاعات زمینهای، معنای جداگانهای از بازیگر بگیرند. کولشوف این نظریه را مبنای سینما و تدوین سینمایی به عنوان شکل هنری میداند.
Film Movements
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
Melvin_L_DeFleur,_Margaret_H_DeFleur_Mass_Communication_Theories.pdf
11.8 MB
#نظریه
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن #نظریه #مدل
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese
▫️Actor–network theory
#نظریه🔸کنشگر- شبکه
نظریه کنشگر-شبکه (ANT) رویکردی روششناختی و نظری به نظریه اجتماعی است که هر چیزی در جهانهای طبیعی و اجتماعی در شبکههای روابط دائماً در حال تغییر وجود دارد.
این رویکرد بر این باور است چیزی بیرون از این روابط وجود ندارد. همه عواملی که در یک موقعیت اجتماعی مشارکت دارند در یک سطح هستند و بنابراین چیزی بیرون از شیوه تعامل فعلی مشارکتکنندگان در شبکه نیروی اجتماعی وجود ندارد؛ بنابراین ایدهها، فرایندها و بسیاری از عوامل مرتبط در مقام خلق موقعیت اجتماعی، مانند انسانها مهم هستند. کنشگر-شبکه بیان میکند که نیروهای اجتماعی درون خودشان وجود ندارند و در نتیجه نمیتوانند برای توضیح پدیده اجتماعی بکار بروند. بنابراین به جای تحلیل تجربی جدی بهتر است به جای "توضیح" فعالیت اجتماعی آن را "توصیف" کنند و فقط پس از این است که شخص میتواند مفهوم نیروهای اجتماعی را معرفی کند آنهم فقط به عنوان یک مفهوم نظری انتزاعی و نه چیزی که اصالتاً در جهان وجود دارد. در حالی که این رویکرد بیشتر به خاطر تأکید مشاجره برانگیزش بر قابلیت کنش غیر انسانها یا مشارکت آنها در نظامها یا شبکهها یا هر دو اینها شناخته میشود، کنشگر- شبکه با نقدهای قدرتمندش به جامعهشناسی انتقادی و متعارف نیز مرتبط است. این نظریه توسط پژوهشگران مطالعات علم و فناوری (STS) شامل میشل کالن، مادلین اکریچ، برونو لاتور، و جان لاو جامعهشناس و دیگران توسعه یافته است و به صورت فنیتر میتوان آن را به عنوان یک روش "مادی - نشانهای"(material-semiotic) توصیف کرد. رویکرد کنشگر-شبکه؛ روابط واحد مادی (میان چیزها) و نشانهای (بین مفاهیم) را نگاشت میکند. فرض این رویکرد این است که بسیاری از روابط هم مادی و هم مفهومی هستند.
به طور کلی نظریه کنشگر - شبکه یک رویکرد برساختگرا است چرا که از توضیحات ذات باورانه وقایع یا نوآوریها خودداری میکند. کنشگر - شبکه در واقع نظریه موفق را با فهم ترکیبات و تعاملات میان اجزایی که آنرا موفق میسازند توضیح میدهد و نه با گفتن اینکه این نظریه درست است یا غلط است. بهطور مشابه این رویکرد خودش یک نظریه نیست، کنشگر - شبکه به عنوان راهبرد عمل میکند تا در حساس شدن به اصطلاحات و فرضیات زیربنایی اغلب بررسی نشده به مردم کمک کند. این رویکرد به واسطه رویکرد خاص مادی-نشانهای خود از سایر نظریات شبکه اجتماعی و مطالعات علم و فناوری متمایز میشود.
#نظریه🔸کنشگر- شبکه
نظریه کنشگر-شبکه (ANT) رویکردی روششناختی و نظری به نظریه اجتماعی است که هر چیزی در جهانهای طبیعی و اجتماعی در شبکههای روابط دائماً در حال تغییر وجود دارد.
این رویکرد بر این باور است چیزی بیرون از این روابط وجود ندارد. همه عواملی که در یک موقعیت اجتماعی مشارکت دارند در یک سطح هستند و بنابراین چیزی بیرون از شیوه تعامل فعلی مشارکتکنندگان در شبکه نیروی اجتماعی وجود ندارد؛ بنابراین ایدهها، فرایندها و بسیاری از عوامل مرتبط در مقام خلق موقعیت اجتماعی، مانند انسانها مهم هستند. کنشگر-شبکه بیان میکند که نیروهای اجتماعی درون خودشان وجود ندارند و در نتیجه نمیتوانند برای توضیح پدیده اجتماعی بکار بروند. بنابراین به جای تحلیل تجربی جدی بهتر است به جای "توضیح" فعالیت اجتماعی آن را "توصیف" کنند و فقط پس از این است که شخص میتواند مفهوم نیروهای اجتماعی را معرفی کند آنهم فقط به عنوان یک مفهوم نظری انتزاعی و نه چیزی که اصالتاً در جهان وجود دارد. در حالی که این رویکرد بیشتر به خاطر تأکید مشاجره برانگیزش بر قابلیت کنش غیر انسانها یا مشارکت آنها در نظامها یا شبکهها یا هر دو اینها شناخته میشود، کنشگر- شبکه با نقدهای قدرتمندش به جامعهشناسی انتقادی و متعارف نیز مرتبط است. این نظریه توسط پژوهشگران مطالعات علم و فناوری (STS) شامل میشل کالن، مادلین اکریچ، برونو لاتور، و جان لاو جامعهشناس و دیگران توسعه یافته است و به صورت فنیتر میتوان آن را به عنوان یک روش "مادی - نشانهای"(material-semiotic) توصیف کرد. رویکرد کنشگر-شبکه؛ روابط واحد مادی (میان چیزها) و نشانهای (بین مفاهیم) را نگاشت میکند. فرض این رویکرد این است که بسیاری از روابط هم مادی و هم مفهومی هستند.
به طور کلی نظریه کنشگر - شبکه یک رویکرد برساختگرا است چرا که از توضیحات ذات باورانه وقایع یا نوآوریها خودداری میکند. کنشگر - شبکه در واقع نظریه موفق را با فهم ترکیبات و تعاملات میان اجزایی که آنرا موفق میسازند توضیح میدهد و نه با گفتن اینکه این نظریه درست است یا غلط است. بهطور مشابه این رویکرد خودش یک نظریه نیست، کنشگر - شبکه به عنوان راهبرد عمل میکند تا در حساس شدن به اصطلاحات و فرضیات زیربنایی اغلب بررسی نشده به مردم کمک کند. این رویکرد به واسطه رویکرد خاص مادی-نشانهای خود از سایر نظریات شبکه اجتماعی و مطالعات علم و فناوری متمایز میشود.
#نظریه #ارتباطات
🔸نظریههای رسانه و تکنولوژیمحور
• نظریه برجستهسازی (مککامبز و شاو، ١٩٧٢)
رسانهها در موضوعاتی که عموم مردم مهم میدانند با انتخاب رگههایی از این موضوعات به پوشش آنها میپردازند تا تأثیرات مورد نظر خودشان را ایجاد کنند.
عبارت کلیدی: "رسانهها به ما نمیگویند به چه فکر کنیم، بلکه به ما میگویند که در باره آنها چگونه فکر کنیم."
• نظریه استفادهها و رضایتها
این نظریه بر این تمرکز میکند که چگونه مخاطبان به طور فعال به دنبال رسانه برای ارضای نیازهای خاص هستند (مانند سرگرمی، اطلاعات، ارتباطات اجتماعی).
• نظریه رسانه (مکلوهان)
این نظریه بررسی میکند که چگونه خود رسانه (به عنوان مثال، چاپ، تلویزیون، اینترنت) به پیام شکل میدهد.
مفهوم کلیدی: "رسانه همان پیام است."
🔸نظریههای رسانه و تکنولوژیمحور
• نظریه برجستهسازی (مککامبز و شاو، ١٩٧٢)
رسانهها در موضوعاتی که عموم مردم مهم میدانند با انتخاب رگههایی از این موضوعات به پوشش آنها میپردازند تا تأثیرات مورد نظر خودشان را ایجاد کنند.
عبارت کلیدی: "رسانهها به ما نمیگویند به چه فکر کنیم، بلکه به ما میگویند که در باره آنها چگونه فکر کنیم."
• نظریه استفادهها و رضایتها
این نظریه بر این تمرکز میکند که چگونه مخاطبان به طور فعال به دنبال رسانه برای ارضای نیازهای خاص هستند (مانند سرگرمی، اطلاعات، ارتباطات اجتماعی).
• نظریه رسانه (مکلوهان)
این نظریه بررسی میکند که چگونه خود رسانه (به عنوان مثال، چاپ، تلویزیون، اینترنت) به پیام شکل میدهد.
مفهوم کلیدی: "رسانه همان پیام است."
#نظریه #ارتباطات
🔸نظریههای اجتماعی و فرهنگی
• ساختگرایی اجتماعی
این نظریه استدلال میکند که واقعیت از طریق زبان و ارتباطات ساخته میشود.
مثال: هنجارهای فرهنگی که با تعاملات اجتماعی مکرر شکل میگیرد.
• نظریه گروه بیصدا (Kramarae، ١٩٨١)
این نظریه میگوید گروههای به حاشیه رانده شده اغلب در درون سیستمهای ارتباطی مسلط ساکت میشوند.
• نظریه ابعاد فرهنگی (Hofstede)
نظریه ابعاد فرهنگی چگونگی تأثیر تفاوتهای فرهنگی بر ارتباطات را بررسی میکند و بر عواملی مانند فردگرایی در مقابل جمعگرایی و فاصله قدرت تأکید میکند.
🔸نظریههای اجتماعی و فرهنگی
• ساختگرایی اجتماعی
این نظریه استدلال میکند که واقعیت از طریق زبان و ارتباطات ساخته میشود.
مثال: هنجارهای فرهنگی که با تعاملات اجتماعی مکرر شکل میگیرد.
• نظریه گروه بیصدا (Kramarae، ١٩٨١)
این نظریه میگوید گروههای به حاشیه رانده شده اغلب در درون سیستمهای ارتباطی مسلط ساکت میشوند.
• نظریه ابعاد فرهنگی (Hofstede)
نظریه ابعاد فرهنگی چگونگی تأثیر تفاوتهای فرهنگی بر ارتباطات را بررسی میکند و بر عواملی مانند فردگرایی در مقابل جمعگرایی و فاصله قدرت تأکید میکند.
#نظریه #ارتباطات
🔸نظریههای ارتباطی خطی
• مدل شانون ویور (١٩۴٩)
مدل شانون ویور بر فرستنده، پیام، کانال و گیرنده تمرکز میکند. بر سر و صدا به عنوان یک مانع بالقوه برای برقراری ارتباط مؤثر تأکید میکند.
اجزای کلیدی: فرستنده، رمزگذار، کانال، رمزگشا، گیرنده، نویز.
• نظریه تزریقی (گلولههای جادویی)
نظریه تزریقی میگوید پیامهای رسانهای مستقیماً به ذهن مخاطب تزریق میشوند که به معنای مخاطب منفعل و همگن است.
🔸نظریههای ارتباطی خطی
• مدل شانون ویور (١٩۴٩)
مدل شانون ویور بر فرستنده، پیام، کانال و گیرنده تمرکز میکند. بر سر و صدا به عنوان یک مانع بالقوه برای برقراری ارتباط مؤثر تأکید میکند.
اجزای کلیدی: فرستنده، رمزگذار، کانال، رمزگشا، گیرنده، نویز.
• نظریه تزریقی (گلولههای جادویی)
نظریه تزریقی میگوید پیامهای رسانهای مستقیماً به ذهن مخاطب تزریق میشوند که به معنای مخاطب منفعل و همگن است.
#نظریه #ارتباطات #هنر
🔸خلاصه نظر والتر بنیامین در مقاله اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی
#والتر_بنیامین بر این باور است که مردم از دوران ماقبل تاریخ همیشه توانستهاند هنر را با روشهای مختلف تکرار کنند. با مطالعه تاریخ هنر میتوان مشاهده کرد که چگونه بشر از نقاشی غار به نوشتن روی سنگ و بعداً به حکاکی روی بلوکهای چوبی پیش رفته است. هنر همیشه به هر طریقی بازتولید شده است، گاهی اوقات با هدف تمرین هنری دانشآموز، و گاه با نمایش آثار یک استاد برای فروش. بازتولید تکنولوژیک هنر در آن دوران امر جدیدی بوده است، تراش چوب یکی از اولین تکنیکهای مورد استفاده در بازتولید هنر بوده که بعدها در قرن نوزدهم توسط #لیتوگرافی دنبال شده است. لیتوگرافی بازتولید هنر را با استفاده از اعداد و نیز تغییرات پیش برد. این هنر گرافیک تحت تأثیر مادهگرایی جای خود را در زندگی روزمره و خانگی جامعه باز میکند. یک دهه بعد، اختراع عکاسی در برآوردن چنین خواستههای جامعه به خوبی رقابت میکند. عکاسی دست هنرمند را از بوم دور میکند چرا که تنها بر استفاده از چشم به عنوان ابزار متکی شده است. در واقع آنچه را که میتوان با دست ترسیم کرد، اکنون میتوان در چند لحظه و با سرعت بیشتری از لنز دوربین عکاسی کرد. این امر بازتولید هنر را با سرعت بسیار بالاتری تسریع کرد و هنر را به سمت خواص دستکاری در آن سوق داد. یک نقاشی یا تصویر در شکل و حالت اولیهاش منحصر به فرد بودن تاریخ خود را دارد که والتر بنیامین آن را "هاله" هنر توصیف میکند. این هاله، کیفیت یکانه و منحصر بهفردی بوده که هنر را با باورهای عاطفی و تاریخی خود احاطه میکرده است.
* The Work of Art in the Age of Its Technological Reproducibility
Walter Benjamin
🔸خلاصه نظر والتر بنیامین در مقاله اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی
#والتر_بنیامین بر این باور است که مردم از دوران ماقبل تاریخ همیشه توانستهاند هنر را با روشهای مختلف تکرار کنند. با مطالعه تاریخ هنر میتوان مشاهده کرد که چگونه بشر از نقاشی غار به نوشتن روی سنگ و بعداً به حکاکی روی بلوکهای چوبی پیش رفته است. هنر همیشه به هر طریقی بازتولید شده است، گاهی اوقات با هدف تمرین هنری دانشآموز، و گاه با نمایش آثار یک استاد برای فروش. بازتولید تکنولوژیک هنر در آن دوران امر جدیدی بوده است، تراش چوب یکی از اولین تکنیکهای مورد استفاده در بازتولید هنر بوده که بعدها در قرن نوزدهم توسط #لیتوگرافی دنبال شده است. لیتوگرافی بازتولید هنر را با استفاده از اعداد و نیز تغییرات پیش برد. این هنر گرافیک تحت تأثیر مادهگرایی جای خود را در زندگی روزمره و خانگی جامعه باز میکند. یک دهه بعد، اختراع عکاسی در برآوردن چنین خواستههای جامعه به خوبی رقابت میکند. عکاسی دست هنرمند را از بوم دور میکند چرا که تنها بر استفاده از چشم به عنوان ابزار متکی شده است. در واقع آنچه را که میتوان با دست ترسیم کرد، اکنون میتوان در چند لحظه و با سرعت بیشتری از لنز دوربین عکاسی کرد. این امر بازتولید هنر را با سرعت بسیار بالاتری تسریع کرد و هنر را به سمت خواص دستکاری در آن سوق داد. یک نقاشی یا تصویر در شکل و حالت اولیهاش منحصر به فرد بودن تاریخ خود را دارد که والتر بنیامین آن را "هاله" هنر توصیف میکند. این هاله، کیفیت یکانه و منحصر بهفردی بوده که هنر را با باورهای عاطفی و تاریخی خود احاطه میکرده است.
* The Work of Art in the Age of Its Technological Reproducibility
Walter Benjamin
#نظریه🔸بقچه بهمثابه هویت
▫️نگاه دیوید هیوم
نظریه بقچه (Bundle Theory) چیزها را به عنوان مجموعهای از ویژگیها (ریسمانها یا چیزهای فراگیر دیگر) تعبیر میکند که مثل محتویات یک بقچه کنار هم قرار گرفتهاند که به آن "متراکم شده" (compresence) هم میگویند.
#دیوید_هیوم فیلسوف، تاریخنگار و جستار نویس اسکاتلندی (١٧١١-۱۷۷۶) هویت فردی را مجموعهای از تجربیات در حال تغییر میدانست، مجموعهای از ادراکات که بهسرعت و پیوسته بر یکدیگر پیروز میشوند. او از اصطلاح بقچه برای توصیف انباشت این ادراکات استفاده میکرد، ادغام ادراکاتی که فرد از خود دارد هویت فردی آن فرد است.
▫️نگاه دیوید هیوم
نظریه بقچه (Bundle Theory) چیزها را به عنوان مجموعهای از ویژگیها (ریسمانها یا چیزهای فراگیر دیگر) تعبیر میکند که مثل محتویات یک بقچه کنار هم قرار گرفتهاند که به آن "متراکم شده" (compresence) هم میگویند.
#دیوید_هیوم فیلسوف، تاریخنگار و جستار نویس اسکاتلندی (١٧١١-۱۷۷۶) هویت فردی را مجموعهای از تجربیات در حال تغییر میدانست، مجموعهای از ادراکات که بهسرعت و پیوسته بر یکدیگر پیروز میشوند. او از اصطلاح بقچه برای توصیف انباشت این ادراکات استفاده میکرد، ادغام ادراکاتی که فرد از خود دارد هویت فردی آن فرد است.