عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.7K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸رویدادهای جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث‌ فرهنگی
▫️ ۱۵ تا ۱۸ آبان ١۴٠٣ در شیراز
چند تصویر از برنامه‌های هنری و فرهنگی در شیراز
عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
🔸ربات برگزیده جشنواره میراث فرهنگی
جهان‌صنعت: #ربات طراحی شده برای ایستگاه هوشمند گردشگری منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد موفق به دریافت لوح افتخار سومین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی شد. این ربات که از ۴٨٨ قطعه ریز و درشت ساخته شده و حدود ۶ کیلو وزن دارد، منتخب بخش اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی میراث دیجیتال شد. لوح افتخار بخش اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی میراث دیجیتال سومین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی که در شیراز برگزار شد به محسن توکلی برای طراحی این ربات رسید. #یونس_شکرخواه، #امیر_سحرخیز و #محمدحسین_سجاد‌نیری اعضای هیات داوران بخش اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی میراث دیجیتال سومین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی را تشکیل می‌دادند. ایستگاه هوشمند گردشگری، نمونه‌ای خاص در دنیا محسوب می‌شود که به وسیله جوانان نخبه کشورمان ایده‌پردازی شده است. هدف از راه‌اندازی ایستگاه هوشمند گردشگری، عملی‌سازی گردشگری سبز و استفاده از هوش‌مصنوعی در صنعت گردشگری است. در این ایستگاه اطلاعات گردشگری از طریق چندین ربات به گردشگران منتقل می‌شود.
#رخ‌نما #عکاسانه 😊 شکار شکارچی
همیشه دنبال نور در تاریکی و گاه دنبال گل: #هربرت_کریم‌مسیحی
▫️عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
▫️مکان و زمان: شیراز - ١٨ آبان ١۴٠٣
#فرهنگ #رخ‌نما
🔸یک دست‌پخت مکتوب

🔹#یونس_شکرخواه
▫️یادداشت من در فصلنامه تنور
غذاها؛ دلالت دارند و دلالت‌ها؛ معناها. غذاها در عرصه مطالعات فرهنگی از مولفه‌های مهم فرهنگ‌ها به شمار می‌آیند و در کنار مواردی چون لباس‌ها، آیین‌ها، رفتارها، باورها، هنر و.. مورد پژوهش قرار می‌گیرند.
نمی‌خواهم آش را شور کنم! اما واقعا نمی‌دانم غذا ما را تعریف می‌کند یا ما غذا را؟
اجازه بدهید تا آش از دهن نیفتاده همین اول ماجرا بگویم که مفهومی تحت عنوان فرهنگ غذایی کاملا در سطح جهانی جا افتاده است: عادات، آداب و رسوم، باورها، ارزش‌ها، شیوه زندگی و شیوه‌های جمعی پیرامون تولید، تهیه و مصرف غذا.
نمونه‌اش فرهنگ غذایی آسیایی که برنج عنصر اصلی در این فرهنگ است و غذاهای مدیترانه‌ای و حتی فرهنگ مصرف آن موسوم به رژیم مدیترانه‌ای.
به دیگر زبان، غذا می‌تواند به شیوه زندگی و احساس مردم شکل ‌دهد، بر هویت آن‌ها تأثیر بگذارد و هویت آن‌ها را معرفی کند و به شکل‌گیری روابط ویژه خانوادگی‌، روابط اجتماعی و حتی روابط در سطح کشوری و منطقه‌ای هم کمک کند. غذاهایی که برای نسل‌ها خورده شده‌اند، به بخشی از #میراث‌فرهنگی غنی جوامع تبدیل می‌شوند که یک منطقه، استان، ایالت یا کشور از آن لذت می‌برند. غذا به مثابه دانش، تغذیه به قصد دوا و درمان، از دستاوردهای همین میراث غنی هستند. این ویژگی‌ها کاملا در تعریف علمی #گسترونومی یا غذاشناسی هم مستتر است: غذاشناسی مطالعه رابطه بین غذا و فرهنگ، هنر تهیه و سرو غذای غنی یا لطیف و اشتها‌آور، شیوه‌های آشپزی مناطق خاص و علم خوب خوردن است. به همین سبب است که هنگامی که سرزمینی توسط قدرت‌های قوی‌تر چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر روحی و روانی تسخیر می‌شود، سنت‌ها و غذاهای آن نیز تسخیر می‌شوند و بدیهی است که قدرت‌ها؛ غذای خود را با خود می‌آورند و تلاش می‌کنند رویه‌‌ها، آیین‌ها و حتی ظروفی را که هویت آن مکان بوده تغییر، حذف و یا پاک کنند. در چنین مواردی غذاها و آیین‌های پذیرایی و آداب مترتب بر نوع و زمانه‌های خوردن آن (روزه و افطار و سحری در کشورهای اسلامی در ماه رمضان) غذاهای مناسبتی (نذری، پلو ماهی در عید نوروز) نیز حکم یک پرچم در اهتزاز را دارند. پس غذا یک متحد کننده مهم هم هست و می‌تواند افراد را با پیشینه‌ها و تجارب گوناگون کنار یکدیگر قرار دهد. عادات غذایی همه جا خود را در این قالب‌ها نشان می‌دهند: رفتارهای آگاهانه، جمعی و مکرر که افراد را به انتخاب، مصرف و استفاده از غذاها یا رژیم‌های غذایی خاص در پاسخ به تأثیرات اجتماعی و فرهنگی سوق می‌دهد و به همین طریق است که وقتی غذاها داستانی را در مورد اینکه مردم چه کسانی هستند و از کجا آمده‌اند روایت می‌کنند؛ به واقع ملیت‌ها، جغرافیاها و نسل‌‌ها را به پل‌های ارتباطی تبدیل می‌کنند.
اگر چه در میان پژوهشگران عرصه مطالعات فرهنگی گفته می‌شود برای درک یک قوم و تاریخ آن‌ها می‌توان کتاب‌های کتابخانه‌ها را جستجو و مطالعه کرد؛ اما باید گفت همه چیز در آثار کهن یافت نمی‌شود، گاه می‌توان کنار میز شام یا سفره یک قوم؛ طایفه و ملت نشست و از طریق مواد غذا، طعم، بو، رنگ، خاطرات، عشق، غرور و اشتیاق آن‌ها به خیلی چیزها دست یافت.
#عکاسانه🔸سرای مشیر
سرای مشیر، یا سرای گلشن از بازارهای قدیمی #شیراز از دوره قاجاریه است. این بازار که در سال ۱۳۴۶ مرمت شده در جنوب شرقی بازار وکیل و در مجاورت خروجی آن قرار دارد و از سمت جنوب به اردوبازار متصل می‌شود. به دلیل نزدیکی آن به بازار وکیل و همچنین شباهت‌های معماری، ممکن است این دو بازار با هم اشتباه گرفته شوند. بازار یک بنای هشتی دارد که بازار مشیر را به بازار نو مشیر متصل می‌کند. ویکی‌پدیا
▫️عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
#شیراز🔸حافظیه
حافظیه یا آرامگاه خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءُالدین محمد حافظ شیرازی (۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری) مشهور به لِسانُ‌الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُ‌الْعُرَفا و ناظِمُ‌الاُولیاء، متخلص به حافظ، شاعر (گشایش: ۸۵۶ ه‍.ق – ۱۴۵۲ م) محل خاکسپاری حافظ شیرازی در شیراز.
عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
#مطالعات‌فرهنگی #میراث‌فرهنگی #رخ‌نما
🔸ایران، سرشار از تاریخ، ظرافت و حافظه جهانی است
#یونس_شکرخواه داور بخش میراث دیجیتال سومین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث‌فرهنگی درباره چرایی برگزاری این جشنواره و اهداف کلیدی آن بیان کرد: جشنواره‌ها اساسا به وجود می‌آیند تا رقابت ایجاد کنند و سعی می‌شود برای شرکت‌کنندگان و بینندگان آن جشنواره یا بوسیله چاپ آثار نهایی جشنواره در یک کتاب، سرمشق به وجود بیاید ولی مضمون جشنواره‌ها دامنه فراگیری متفاوتی دارد.
#میراث‌فرهنگی #مطالعات‌فرهنگی #رخ‌نما
🔸جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث‌ فرهنگی
▫️در حاشیه متن‌ها و اجراها
▫️شیراز - ۱۵ تا ۱۸ آبان ١۴٠٣
🔹#یونس_شکرخواه
علاوه بر رویدادهای جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای که نقطه تماس مخاطبان با مضامین متکثر در عمق فرهنگی ایران است، دو تحول موازی هم در جریان است:
شهرهای میزبان به بازنمایی خود از طریق تولید محتوای بومی موثق روی می‌آورند و همزمان به ترمیم زیرساخت‌های فرهنگی خود می‌پردازند. پوشش خبری-نظری این تحولات هم فضای بیشتری به فرهنگ در عرصه رسانه‌ها می‌دهد.
تحول دوم همگرایی و هم‌افزایی در گستره همگانی گپ‌وگفت‌های عرصه‌های تخصصی نظیر موسیقی، تئاتر، عکاسی، سینما، رادیو، تلویزیون، فرهنگ، تکنولوژی، ارتباطات و... است که در حاشیه رویدادهای جشنواره شکل می‌گیرد. من امسال در همین گستره بین‌رشته‌ای از دست‌اندرکاران این رشته‌ها که در این عکس‌ها حضور دارند بسیار آموختم: استاد بهزاد فراهانی، شهرام گیل‌آبادی، فریدون محرابی، آرش دادگر، اصغر همت, وحید رهبانی و چهره‌‌های فراون دیگری که در این تصاویر حضور ندارند.
#دوستان #رخ‌نما #یونس_شکرخواه
🔸یک چهره پس از ۴٨ سال
مصطفی نوری‌حسینی از کهنه‌رفیقان، بچه مشهد است و هم تیمی من در تیم فوتبال دبیرستان ابن‌یمین مشهد در سال ١٣۵۴ که دست روزگار ۴٨ سال پس از استادیوم سعدآباد مشهد در بازار وکیل شیراز ما را به هم رساند. مصطفی دفاع میانی تیم بود و من هافبک میانی. این پسر سر به زیر 😉 در این عکس نفر اول سمت راست است و من نفر سوم سمت چپ.
New Terms.pdf
427.9 KB
#مقاله #رخ‌نما #سایبر
🔸ضرورت درک دگرگونی‌های واژگانی و مفهومی در فضای سایبر
#یونس_شکرخواه
#رخ‌نما #یونس_شکرخواه
#کتاب🔸سپید در اندلس
سپید در اندلس که ترجمه‌ای از گزیده قصائد اعراب آندلس است توسط من ترجمه و به همت انتشارات فصل سپید زمستان روانه بازار نشر شده است. از جناب آقای سجاد عزیزی آرام و همکارانشان در انتشارات فصل سپید زمستان صمیمانه سپاسگزارم... +
#عکاسانه #رخ‌نما
🔸از تهران به کرمان🔸فراز و فرود
▫️
عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
UK CINEMA
▫️برای دانشجویان کلاس سینما
#یونس_شکرخواه #رخ‌نما #سینماویژن
🔸بحث‌های نظری سینما
▫️ترجمه‌ها‌ی
یونس شکرخواه
نظریه‌ها: درک نظریه فیلم، نشانه‌شناختی فیلم بر پایه آرای رولان بارت، نظریه کاراکتر ولادیمیر پراپ، رابطه ساختارشکنی و نظریه فیلم، آژانس در نظریه‌های سینما و تلویزیون، نظریه‌های عرصه هواخواهی، مکتب فرانکفورت از زاویه تلویزیون و سینما، تفاوت تحلیل فیلم و نقد ادبی، نظریه روانکاوانه فیلم، نظریه مولف
مفاهیم: جنبش‌های فیلمسازی، نقش‌ها در تئاتر، فیلم و تلویزیون، زیبایی‌شناسی، ژانر، میزانسن، کهن‌الگو، رویداد رسانه‌ای، مونتاژ دیالکتیکی، مفهوم بلند، مستند، سینمای مستقل، بازیگری، عمق میدان، سینمای مستقیم، سینمای اکسپرسیونیستی، فوردیسم، جبر در مطالعات سینمایی و تلویزیونی، تبلیغات سینمایی و تلویزیونی، میان‌متنی بودن، در زمانی، نوگرایی و فرانوگرایی، فاصله گذاری، رمزگذاری، بازاریابی سینمایی، درام، شیوه تولید، شیوه خطاب، فرمالیسم، روایت غالب، دلالت در فیلم، واقعيت‌گرایی، پروپاگاندا، جابجایی، اکونومیسم، سینمای پیش از هالیوود,
چهره‌های سینمایی: سرگئی ایزنشتاین، رودولف آرنهایم، کریستین متز، ژان لوک گدار، آندره بازن، آرون سورکین،
گفتگو: شکرخواه: انقلاب دیجیتال در تمام سطوح سینما رخ داده است
▫️برای کلاس سینمای بریتانیا
#سینماویژن #رساله #کلاس
🔸نمونه چند رساله درباره سینمای بریتانیا
🔹نسیمی که بیرلی را می‌لرزاند
ساخته کن لوچ، رساله دفاع‌شده
کارشناسی‌ارشد به زبان انگلیسی
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #رضا_سعیدآبادی
▫️دانشجو: #سیدعلی_عصاران
🔹فرايند رفراندوم ٢٠١۶ در بريتانيا: تحليل چهار پایه‌ای درام تلويزيوني برگزيت: نبرد غيرمتمدنانه
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #عباس_آخوندی
▫️دانشجو: #دانیال_جراهی [ارشد] دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران،
▫️زبان رساله: انگلیسی
🔹 درام جنگی: تحلیل فیلم تاریک‌ترین ساعت
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #عباس_آخوندی
▫️دانشجو: #ستاره_کیهانی [ارشد]
دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران،
▫️زبان رساله: انگلیسی
🔹سینمای‌جاسوسی‌بریتانیا: مطالعه‌ موردی پرفروش‌ترین فیلم جیمز باند
▫️استاد راهنما: #یونس_شکرخواه
▫️استاد مشاور: #رضا_سعیدآبادی
▫️دانشجو: #مهرناز_نظارتی‌ورکانی
وزارت‌علوم، تحقیقات‌وفناوری، دانشگاه تهران؛دانشکده مطالعات جهان، ۱۳۹۳ [ارشد]
▫️زبان رساله: انگلیسی
#عکاسانه🔸بی‌خشت
کرمان، سیرجان، گهر پارک، ابرخشت: بنای بی‌خشت ▫️عکس‌ها: #یونس_شکرخواه
#عکاسانه 🔸کبوترخانه
کبوترخانه دهکده گردشگری گهر پارک، استوانه‌ای به ارتفاع ۵ متر با دو دانه‌خوری و آب‌خوری که در دل خود بیشمار کبوتر زیبا و رنگارنگ را جا داده است.
▫️استان کرمان، شهرستان سیرجان، کیلومتر ۲۰ جاده سیرجان - شيراز
▫️عکس: #یونس_شکرخواه
#دوستان #رخ‌نما 🔸در کنار معدن گل‌گهر
از راست:
#فریدون_صدیقی، #یونس_شکرخواه، #شهرام_گیل‌آبادی
٢١ آذر ١۴٠٣ در کنار معدن آهن گل‌گهر در کرمان در شهرستان سیرجان، ۵۵ کیلومتری جاده سیرجان-نی‌ریز.
می‌گویند کاشف این معدن نام این معدن را گل‌گهر نهاده که ترکیبی از نام دختران او، گلی و گهر است. این معدن با ذخیره زمین‌شناسی ۱٬۰۱۹ میلیون تن، ذخیرهٔ قطعی ۱۰۰۰ میلیون تن و ذخیرهٔ احتمالی ۲۱۹ میلیون تن، بزرگ‌ترین معدن شناخته‌شدهٔ سنگ آهن خاورمیانه است.
#رخ‌نما
#عکاسانه🔸ساختار و چهار‌چوب‌ تحلیل
برای عکاسی که دوربین ایزار حرفه‌ای اوست. عکس‌ها ساختار دارند.
دوربین عکاس حرفه‌ای علاوه بر لنز؛ چارچوب تحلیل هم دارد... +
#یونس_شکرخواه
🔸شمارش میله‌های قفس
نگاهی به کتاب سپید در آندلس، ترجمه یونس شکرخواه
🔹#سعید_کیائی
یونس شکرخواه بودن، یعنی ربطی به ارتباطات آنلاین داشتن و گذشتن از مرحله‌ای به مرحله‌ای، جایی به جایی، گذر از راهی ارتباطی که حاوی شرایط، پیام‌ها و زمینه‌های مختلفی است. #یونس_شکرخواه بودن برای بسیاری بسیار سخت است اما کسی قرار نیست یونس شکرخواه باشد، جز یک یونس شکرخواه که استاد ارتباطات است و همه آن ویژگی‌ها بخاطر همین ربط مستقیم بی واسطه‌ایست که با رابطه ایجاد کرده، طی سالیان بسیاری که از زندگی ارتباطی او می‌گذرد.
همه این "شکرخواه بودن" وقتی سایه می‌اندازد بر یک رفتار که اینجا انتشار کتابی پس از نزدیک به سی سال است، برای کسی چون من، سوالی را تداعی می‌کند که از پس یک پیش‌بینی بزرگ - به زعم من جوان بیست سال قبل - از مردی دنیا دیده چون عبدالعلی دستغیب برآمده است. دستغیب که آن روزگار به تازگی همه کتابهایش را اهدا کرده بود در آن خانه خیابان یوسف‌آباد وقتی من جوانی تازه پر شور شده بودم، طی مصاحبه‌ای که هرگز منتشر نشده درباره نادر ابراهیمی گفت: "من گمان می‌کنم آینده جهان به سوی معنویتی شعرگونه می‌رود." نه اینکه آیندهی او اینقدر نزدیک شده باشد که در ٢٠ سال جامه بپوشد و رخ نمایان کند، اما این هست که سوالی ذهنی برای من در آستانه دهه پنجم زندگی هنوز دارد که آن "شعرگونگی»"چیست و کجاها نمایان می‌شود؟
کتاب شکرخواه، و از ورطه تئوری‌های عملی و اجرایی به جهان ارتباطی دیگر رفتن، و دوباره بعد از نزدیک به سه دهه بازگشتن، آیا تداعی کننده این جمله دستغیب نیست؟ نمی‌توان گفت نیست! همانقدر که نمی‌توان از بودنش اطمینان داشت. در نقد این کتاب، اگر نقد نگاهی به آن تعریف شود، باید به این اندیشید و دست‌رسی پیدا کرد که کتاب چه اضافات و کمالات و کاستی‌هایی خواهد داشت، چرا که این ترجمه همه از زبان انگلیسی به فارسی است. پس از یکبار ترجمه از عربی به انگلیسی. آیا ما شاعران را نقد می‌کنیم یا منش مترجم را در واژه‌گزینی؟ وقتی دست رسی به متون اصلی اشعار حتی برای مترجم سخت است و در مقدمه آورده تنها به چند شعر دست یافته! پس به کلی این عمل برآمده از منقدان کهن را شاید باید کنار گذاشت و به جریان ارتباطی آن فکر کرد. اینجاست که نگاه بیرونی کنار گذاشته می‌شود و نگاهی درونی – درون متنی و تطبیقی – نمایان. کاش کتاب‌های "هزارسال غزل"، "هزارسال قصیده" و"هزارسال قطعه"‌ی فارسی که توسط امیرهوشنگ ابتهاج به اهتمام محمدزهرایی نشر کارنامه جمع‌آوری و تدوین شده بود، منتشر نیز می‌شد که بتوان با این کتاب که گزیده‌ای از هزار سال قصیده عربی‌ست، تطبیق داده شود. آنگاه است که تقابل دو فرهنگ رنگ می‌گیرد. شاخص دوم نیست، و راه این تحلیل نیز بسته. نگاه درون متنی اما نگاهی پیوسته امکان‌پذیر است. یکی از ویژگی‌های توجه برانگیز کتاب شکرخواه، نزدیکی زبان ترجمه به زبان شاعران امروز ایران است. اگرچه جای بررسی بیشتر در مجالی دیگر دارد اما حائز اهمیت می‌شود، وقتی می‌توان تطابق و تداعی آنها را در دو دوره شعر شاعران ایرانی جست و اتفاقاً یافت: در صفحه ٣٧ کتاب شاعری از قرن ١٣ گفته است:
با صورتی سپید در جامه‌ای گلگون
نزدیک آمد
انگار ماه بود در تن‌پوشی از شفق.
و تداعی می‌کند صائب تبریزی را در مضمونی نزدیک می‌گوید: "ناخنی خورده است بر دل از هلال ابروی من زان نشیند از شفق هر شام در خون آفتاب.
و باز در صفحه ٣٨ از شاعری دیگر در همان قرن آمده:
وقتی پرنده‌ی خواب به بیتوته در چشمانم اندیشید
مژه‌هایم را به هیئت میله‌ها دید
از قفس ترسید
وحشت کرد و گریخت
شاعر فقید دیگر هم عصر ما را تداعی می‌کند که علقه بسیار به شاعران دوره بازگشت و بیدل دارد، سیدحسن حسینی که می‌گوید: یک به یک با مژه‌هایت دل من مشغول است میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم!
باید توجه کرد که حسینی در ادامه آمده است و گویی متأثر از فضای جمعی و اجتماعی این دو در ادامه‌ی یکدیگر هم‌اند. به عبارتی گویی این فرهنگ همسانی است که از یک فضای پیوسته در حال گسترش است. از صائب تا حسنی. مخصوصاً که چنین تداعی‌هایی بسیار در کتاب قابل استخراج است. نقد چنین اثری بینامتن‌های بسیاری می‌طلبد، این بینامتنیت سیال، ارزش اثر و تلاش برقراری ارتباط میان جریانی فرهنگی و با دوام است. جایی که ما را به نگاه دستغیب در ابتدای یادداشت باز می‌گرداند. عرفانی سیال، که هرچه نزدیک‌تر می‌شود، هم تغییرپذیری بیشتر پیدا می‌کند و هم رنگ و بوی دیگر، اما در همان راستا و تلاقی با جمیع جریانات اجتماعی، که فرهنگ را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و ناگزیر از شعر می‌گذرد تا به جریان ارتباطی خود در ادامه زیست خود پرداخته باشد. این همان نقطه‌ایست که شکرخواه در جریان شعر و ترجمه آن معنا می‌شود. متن کامل