🔸دستمزدِ روزنامهنگارانِ ایرانی؛ یک شوخی بزرگ
▫️#پژمان_موسوی
همین اول، حرف آخر را بزنم: دستمزدِ #روزنامهنگاران حرفهای در ایران آنقدر پایین و باورنکردنی است، که حتی بازگو کردنش هم شرمآور است؛ این را من نمیگویم، نتیجهی آخرین #پژوهش معتبر میدانی که قابل تعمیم به سپهر رسانهای ایران در حوزه روزنامهنگاری مکتوب است میگوید. نتیجهی این پژوهش نشان میدهد متوسط درآمد ماهیانه یک #خبرنگار/#روزنامهنگار در روزنامههای ایران، دو میلیون و ششصد و نود هزار تومان است؛ به دلارِ ۱۷۰۰۰ تومانی میشود ۱۵۸ دلار در ماه.
این عدد آنقدر پایین، باورنکردنی و شرمآور است که عملا امکانِ هرگونه مقایسه با سایر مشاغل در ایران و احیانا با حرفه روزنامهنگاری در خارج از ایران را سلب میکند؛وضعیت وقتی بغرنجتر میشود که میدانیم بسیاری از همکارانمان حتی از این عدد هم دریافتیِ پایینتری دارند و این عدد،متوسطِ دریافتی خبرنگار/روزنامهنگار در ایران است.
مرثیهسرایی نباید کرد، تقصیر را هم یکسره نباید بر گردنِ این و آن انداخت، مجموعهای از عوامل در طولِ سالهای منتهی به این، دست به دستِ هم داده و وضعیت را به چیزی تبدیل کرده که اکنون آن را مشاهده میکنیم. پرسش مهم ما در این وضعیت اما باید این باشد که برای رهایی از رنجی که میبریم چه باید کرد و چگونه باید شرایط را به نفع روزنامهنگاران به طورِ اخص و سپهر رسانهای ایران به طور اعم تغییر داد؟ این پرسش یک پاسخ سرراست دارد: روزنامهنگاری در ایران باید حرفهای شده، استانداردهای حرفهای و مدون مورد قبول نهادهای ملی و بینالمللی داشته باشد و بیش از همیشه قانونمند شود. راههای رسیدن به این پاسخِ سرراست اما بسیار مشکل و صعب است و بسیار هم به شرایط کلانِ داخلی و پارامترهای اقتصاد سیاسی مرتبط. شرایط کلان، پیچیدگیهای بسیار دارد اما استاندارد کردن حرفه روزنامهنگاری در ایران و نگاه کردن به آن به عنوانِ یک شغلِ دارای استانداردهای حرفهای و شغلی امری شدنی و قابل تحقق است. به ویژه که بدانیم دوری از این استانداردسازی میتواند چه لطمات جبران ناپذیری را به ما وارد کند. گسترش فضای غیرحرفهایِ رسانهای، ایفای نقش متضاد با حرفه روزنامهنگاری در کسوت #روابط_عمومی این و آن شدن، گسترش فعالیت باجنیوزها به عنوان بدیل روزنامهنگاری متعهد، ترویج روابط ناسالم با نهادها، ارگانها و سازمانها، از دست رفتن اعتماد به نفس و عزت شغلی و... تنها بخشی از آسیبی است که دوریِ روزنامهنگاری ایران از فضای حرفهای متحمل میشود. البته که بیشترِ روزنامهنگاران ایرانی آنقدر شرافت دارند که در همه حال #حرفهای باشند و حرفهای عمل کنند اما سخن از یک قاعده کلی است:این قاعده کلی هم این است که اگر خبرنگار/روزنامهنگار، یکی از مولفههای امنیت ملی است و در عصری که به #عصر_ارتباطات نام گرفته است، عملکردش تاثیر زیادی روی افکار عمومی از یک سو و حیاتِ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها از سوی دیگر دارد، خودِ او هم باید از یک استانداردِ قابل قبول برخوردار باشد: هم در حرفهاش هم در زندگیاش. چطور میتوان فرسنگها دور از میانگینی جهانی و منطقهای به خبرنگار/روزنامهنگار ایرانی دستمزد داد و انتظارِ عملکردی حرفهای از او داشت؟ چطور میتوان حتی از خالصِ دریافتی یک کارگرِ ساده هم به یک خبرنگار/روزنامهنگار دستمزد کمتری داد و از او توقعِ عمل به قواعد اخلاقِ حرفهای داشت؟ روزنامهنگاران که همواره تمام اقشار، گروهها و صنوف از آنها انتظارِ حمایت از مطالباتشان و طرح آنها در سپهر رسانهای کشور را دارند،خودشان آیا هیچگاه میتوانند توقعِ حمایت از سوی آنها را برای خود داشته باشند؟از آن مهمتر،روزنامهنگارانِ ایرانی وضعیت خودشان را با کشورهای پیشرفته از یکسو و کشورهای منطقه و دارای مرز مشترک با ایران از سوی دیگر مقایسه میکنند؛ فکر میکنید این مقایسه آیا حاصلی جز سرافکندگی هم دارد؟ وضعیت دستمزدها حتی از افغانستان هم بدتر و اسفناکتر است. سایر کشورهای منطقه را هم نمیگویم چون فاصله آنها با ما بسیار زیاد و گاه قابل توجه است.
به نظر میرسد خیلی زود و به قید فوریت میبایست نسبت به اصلاحِ سازوکارهای نظام پرداخت در روزنامههای ایران اقدامِ عاجل صورت گیرد؛ تاخیر در این اقدام، روزنامهنگاری متعهد را هر روز کمرنگتر و دور از دسترستر و روزنامهنگاری غیر حرفهای و کاسبکارانه را هر روز پر رنگتر و در دسترستر خواهد کرد. کسی برای ما کاری نخواهد کرد، این را باور کنیم و خودمان برای خودمان آستینها را بالا بزنیم...
▫️روزنامه اعتماد ۱۱ خرداد ۹۹
▫️#پژمان_موسوی
همین اول، حرف آخر را بزنم: دستمزدِ #روزنامهنگاران حرفهای در ایران آنقدر پایین و باورنکردنی است، که حتی بازگو کردنش هم شرمآور است؛ این را من نمیگویم، نتیجهی آخرین #پژوهش معتبر میدانی که قابل تعمیم به سپهر رسانهای ایران در حوزه روزنامهنگاری مکتوب است میگوید. نتیجهی این پژوهش نشان میدهد متوسط درآمد ماهیانه یک #خبرنگار/#روزنامهنگار در روزنامههای ایران، دو میلیون و ششصد و نود هزار تومان است؛ به دلارِ ۱۷۰۰۰ تومانی میشود ۱۵۸ دلار در ماه.
این عدد آنقدر پایین، باورنکردنی و شرمآور است که عملا امکانِ هرگونه مقایسه با سایر مشاغل در ایران و احیانا با حرفه روزنامهنگاری در خارج از ایران را سلب میکند؛وضعیت وقتی بغرنجتر میشود که میدانیم بسیاری از همکارانمان حتی از این عدد هم دریافتیِ پایینتری دارند و این عدد،متوسطِ دریافتی خبرنگار/روزنامهنگار در ایران است.
مرثیهسرایی نباید کرد، تقصیر را هم یکسره نباید بر گردنِ این و آن انداخت، مجموعهای از عوامل در طولِ سالهای منتهی به این، دست به دستِ هم داده و وضعیت را به چیزی تبدیل کرده که اکنون آن را مشاهده میکنیم. پرسش مهم ما در این وضعیت اما باید این باشد که برای رهایی از رنجی که میبریم چه باید کرد و چگونه باید شرایط را به نفع روزنامهنگاران به طورِ اخص و سپهر رسانهای ایران به طور اعم تغییر داد؟ این پرسش یک پاسخ سرراست دارد: روزنامهنگاری در ایران باید حرفهای شده، استانداردهای حرفهای و مدون مورد قبول نهادهای ملی و بینالمللی داشته باشد و بیش از همیشه قانونمند شود. راههای رسیدن به این پاسخِ سرراست اما بسیار مشکل و صعب است و بسیار هم به شرایط کلانِ داخلی و پارامترهای اقتصاد سیاسی مرتبط. شرایط کلان، پیچیدگیهای بسیار دارد اما استاندارد کردن حرفه روزنامهنگاری در ایران و نگاه کردن به آن به عنوانِ یک شغلِ دارای استانداردهای حرفهای و شغلی امری شدنی و قابل تحقق است. به ویژه که بدانیم دوری از این استانداردسازی میتواند چه لطمات جبران ناپذیری را به ما وارد کند. گسترش فضای غیرحرفهایِ رسانهای، ایفای نقش متضاد با حرفه روزنامهنگاری در کسوت #روابط_عمومی این و آن شدن، گسترش فعالیت باجنیوزها به عنوان بدیل روزنامهنگاری متعهد، ترویج روابط ناسالم با نهادها، ارگانها و سازمانها، از دست رفتن اعتماد به نفس و عزت شغلی و... تنها بخشی از آسیبی است که دوریِ روزنامهنگاری ایران از فضای حرفهای متحمل میشود. البته که بیشترِ روزنامهنگاران ایرانی آنقدر شرافت دارند که در همه حال #حرفهای باشند و حرفهای عمل کنند اما سخن از یک قاعده کلی است:این قاعده کلی هم این است که اگر خبرنگار/روزنامهنگار، یکی از مولفههای امنیت ملی است و در عصری که به #عصر_ارتباطات نام گرفته است، عملکردش تاثیر زیادی روی افکار عمومی از یک سو و حیاتِ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها از سوی دیگر دارد، خودِ او هم باید از یک استانداردِ قابل قبول برخوردار باشد: هم در حرفهاش هم در زندگیاش. چطور میتوان فرسنگها دور از میانگینی جهانی و منطقهای به خبرنگار/روزنامهنگار ایرانی دستمزد داد و انتظارِ عملکردی حرفهای از او داشت؟ چطور میتوان حتی از خالصِ دریافتی یک کارگرِ ساده هم به یک خبرنگار/روزنامهنگار دستمزد کمتری داد و از او توقعِ عمل به قواعد اخلاقِ حرفهای داشت؟ روزنامهنگاران که همواره تمام اقشار، گروهها و صنوف از آنها انتظارِ حمایت از مطالباتشان و طرح آنها در سپهر رسانهای کشور را دارند،خودشان آیا هیچگاه میتوانند توقعِ حمایت از سوی آنها را برای خود داشته باشند؟از آن مهمتر،روزنامهنگارانِ ایرانی وضعیت خودشان را با کشورهای پیشرفته از یکسو و کشورهای منطقه و دارای مرز مشترک با ایران از سوی دیگر مقایسه میکنند؛ فکر میکنید این مقایسه آیا حاصلی جز سرافکندگی هم دارد؟ وضعیت دستمزدها حتی از افغانستان هم بدتر و اسفناکتر است. سایر کشورهای منطقه را هم نمیگویم چون فاصله آنها با ما بسیار زیاد و گاه قابل توجه است.
به نظر میرسد خیلی زود و به قید فوریت میبایست نسبت به اصلاحِ سازوکارهای نظام پرداخت در روزنامههای ایران اقدامِ عاجل صورت گیرد؛ تاخیر در این اقدام، روزنامهنگاری متعهد را هر روز کمرنگتر و دور از دسترستر و روزنامهنگاری غیر حرفهای و کاسبکارانه را هر روز پر رنگتر و در دسترستر خواهد کرد. کسی برای ما کاری نخواهد کرد، این را باور کنیم و خودمان برای خودمان آستینها را بالا بزنیم...
▫️روزنامه اعتماد ۱۱ خرداد ۹۹
Forwarded from Hadi Heidari | کانال هادی حیدری
🔸قربانیان همیشگی! | #هادی_حیدری | این طرح را بیست سال پیش کشیدم. آن روزها دبیر سرویس طرح و #کاریکاتور #روزنامه_نوروز بودم.
عمر این طرح، بیست سال است اما حکایت #خبرنگار و #روزنامه_نگار همان حکایت تکراری است.
#روز_خبرنگار
@hadi_heidari
عمر این طرح، بیست سال است اما حکایت #خبرنگار و #روزنامه_نگار همان حکایت تکراری است.
#روز_خبرنگار
@hadi_heidari
🔸روزنامهنگاری و مسائل و مصائب جدید آن
▫️#دکتر_هادی_خانیکی:
روز #خبرنگار را همچنان باید تبریک گفت؛ نه از باب آنکه آنچه بر روزنامهنگاران و خبرنگاران و شهروند -روزنامهنگاران و بطور کلی دستاندرکاران حوزه ارتباطات میگذرد و ایامی خوش و بیدغدغه را ترسیم میکند بلکه از اینرو که خبر، ارتباط و رسانندگان و به تصویر درآوردندگان خبر در یکی از حساسترین، خطیرترین و مؤثرترین دورههای حیات اجتماعی و فردی قرار گرفتهاند. کافی است تنها به همین وضعیتی از اکنون بشر بیندیشیم که ویروس نوپدید و عالمگیر کرونا همه روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و هنری را در معرض تعطیل، تعلیق و یا حداقل تغییر قرار داده است و در این وضعیت محروم از ارتباطات و دسترسی به شبکهها و رسانهها مانده باشیم. چه کسی و یا چه سازوکارهایی این ارتباط را حتی در دشوارترین حالات آن شکل میدهد و دنیای محدود شده شهروندان را به جهانهای دیگر در کوتاهترین زمان و اثربخشترین صورت متصل میکند. روزنامهنگار و روزنامهنگاری در همه اشکال آن از نوشتاری تا صوتی و تصویری و از صورتبندی «جریان اصلی» تا «روزنامهنگاری جایگزین» به دنیای پیچیده و در هم تنیده ما چه دنیای کرونایی و چه بعد از آن حیات و معنا میبخشد و این یک تعارف و تجلیل رسمی از انبوه کسانی که یکی از سختترین پیشهها و حرفهها را برگزیدهاند، نیست. شناخت قدر و نقش خبرنگاران و روزنامهنگاران و درک ضرورت بقای رسانهها بویژه رسانههای مستقل و مؤثر و تلاش در جهت بالا بردن دامنههای جذابیت و اثربخشی و مرجعیت آنها امروز یک مسئولیت ملی است. اکنون که بیش از هر زمان دیگر غم نان، دغدغه آزادی، امنیت و اطمینان از آینده غالب روزنامهنگاران ما را فرا گرفته و محدودیتهای اقتصادی و شرایط دشوار برآمده از تحریم و کرونا و خبرهای ناگوار تعطیلی روزنامهها و نشریات حرفهای و تخصصی را بیشتر کرده است باید به جد به مسائل و مصائب روزنامهنگاران و روزنامهنگاری در سطوح مختلف حاکمیتی، مدنی و تخصصی اندیشید. نه خبر امروز پدیدهای اشرافی و گرانقیمت و نایاب است و نه میتوان مردم را در لحظه لحظه زندگیشان از آن دور کرد پس برای بالا بردن تابآوری جامعه، برای تقویت جامعه مدنی و برای توانمند کردن نهادهای رسمی و حاکمیتی نیاز به بازاندیشی در نقش و اثر خبرنگار و جامعه روزنامهنگاری و ارتباطی کشور است. روزنامهنگاران، روزنامهها، رسانهها و ارتباطات را دریابیم و به مسائل آنها به بهانه این روز و به هر بهانه دیگر بموقع بها دهیم.
▫️روزنامه ایران ۱۹ مرداد ۹۹
▫️#دکتر_هادی_خانیکی:
روز #خبرنگار را همچنان باید تبریک گفت؛ نه از باب آنکه آنچه بر روزنامهنگاران و خبرنگاران و شهروند -روزنامهنگاران و بطور کلی دستاندرکاران حوزه ارتباطات میگذرد و ایامی خوش و بیدغدغه را ترسیم میکند بلکه از اینرو که خبر، ارتباط و رسانندگان و به تصویر درآوردندگان خبر در یکی از حساسترین، خطیرترین و مؤثرترین دورههای حیات اجتماعی و فردی قرار گرفتهاند. کافی است تنها به همین وضعیتی از اکنون بشر بیندیشیم که ویروس نوپدید و عالمگیر کرونا همه روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و هنری را در معرض تعطیل، تعلیق و یا حداقل تغییر قرار داده است و در این وضعیت محروم از ارتباطات و دسترسی به شبکهها و رسانهها مانده باشیم. چه کسی و یا چه سازوکارهایی این ارتباط را حتی در دشوارترین حالات آن شکل میدهد و دنیای محدود شده شهروندان را به جهانهای دیگر در کوتاهترین زمان و اثربخشترین صورت متصل میکند. روزنامهنگار و روزنامهنگاری در همه اشکال آن از نوشتاری تا صوتی و تصویری و از صورتبندی «جریان اصلی» تا «روزنامهنگاری جایگزین» به دنیای پیچیده و در هم تنیده ما چه دنیای کرونایی و چه بعد از آن حیات و معنا میبخشد و این یک تعارف و تجلیل رسمی از انبوه کسانی که یکی از سختترین پیشهها و حرفهها را برگزیدهاند، نیست. شناخت قدر و نقش خبرنگاران و روزنامهنگاران و درک ضرورت بقای رسانهها بویژه رسانههای مستقل و مؤثر و تلاش در جهت بالا بردن دامنههای جذابیت و اثربخشی و مرجعیت آنها امروز یک مسئولیت ملی است. اکنون که بیش از هر زمان دیگر غم نان، دغدغه آزادی، امنیت و اطمینان از آینده غالب روزنامهنگاران ما را فرا گرفته و محدودیتهای اقتصادی و شرایط دشوار برآمده از تحریم و کرونا و خبرهای ناگوار تعطیلی روزنامهها و نشریات حرفهای و تخصصی را بیشتر کرده است باید به جد به مسائل و مصائب روزنامهنگاران و روزنامهنگاری در سطوح مختلف حاکمیتی، مدنی و تخصصی اندیشید. نه خبر امروز پدیدهای اشرافی و گرانقیمت و نایاب است و نه میتوان مردم را در لحظه لحظه زندگیشان از آن دور کرد پس برای بالا بردن تابآوری جامعه، برای تقویت جامعه مدنی و برای توانمند کردن نهادهای رسمی و حاکمیتی نیاز به بازاندیشی در نقش و اثر خبرنگار و جامعه روزنامهنگاری و ارتباطی کشور است. روزنامهنگاران، روزنامهها، رسانهها و ارتباطات را دریابیم و به مسائل آنها به بهانه این روز و به هر بهانه دیگر بموقع بها دهیم.
▫️روزنامه ایران ۱۹ مرداد ۹۹
Forwarded from دُمِ خروس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چرا تختی، خودکُشی کرد؟! 🔴
● قسمت اول گفتوگوی طنز دم خروس با #محمد_بلوری (روزنامهنگار و پدر حادثهنویسی ایران)
گفتوگوکنندهها:
#هادی_حیدری #سوشیانس_شجاعی_فرد
محمد بلوری در قسمت اول این گفتوگو به ماجرای جنایت در #عشرتکده نیاوران، داستان زنی که فرزندان هووی خود را کشت، پردهبرداری از خودکشی #جهان_پهلوان #غلامرضا_تختی، ماجرای دکتر قلابی که مردهها را زنده میکرد و جریان ازدواج مصلحتی #نوشیروان_کیهانیزاده (#خبرنگار_حوادث #روزنامه_اطلاعات) میپردازد.
#دم_خروس
آخرین رسانه آنلاین طنز ایران
@dome_khoroos
شنبه اول آذر نود و نه
www.domekhoroos.com
● قسمت اول گفتوگوی طنز دم خروس با #محمد_بلوری (روزنامهنگار و پدر حادثهنویسی ایران)
گفتوگوکنندهها:
#هادی_حیدری #سوشیانس_شجاعی_فرد
محمد بلوری در قسمت اول این گفتوگو به ماجرای جنایت در #عشرتکده نیاوران، داستان زنی که فرزندان هووی خود را کشت، پردهبرداری از خودکشی #جهان_پهلوان #غلامرضا_تختی، ماجرای دکتر قلابی که مردهها را زنده میکرد و جریان ازدواج مصلحتی #نوشیروان_کیهانیزاده (#خبرنگار_حوادث #روزنامه_اطلاعات) میپردازد.
#دم_خروس
آخرین رسانه آنلاین طنز ایران
@dome_khoroos
شنبه اول آذر نود و نه
www.domekhoroos.com
#روزنامهنگاری
🔸 خبرنگار چشموگوش جامعه است
شفقنا رسانه - معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اسلامی نوشت: #خبرنگار چشموگوش جامعه است، هیچکس نمیتواند و نباید او را از روشنگری و آگاهیبخشی منع کند چه رسد به ضرب و شتم.
#محمد_خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی در این پیام توئیتری متذکر شد: خبرنگار چشموگوش جامعه است، هیچکس نمیتواند و نباید اورا از روشنگری و آگاهیبخشی منع کند چه رسد به ضرب و شتم. در۲۴ساعت گذشته پیگیر برخورد با خاطی و دلجویی از خبرنگار محترم بودم.از دکتر زالی هم بخاطرهمراهی مسئولانه ممنونم. نقدخودمان: نبود کارت خبرنگاری واحد برای تسهیل ماموریت اهالی رسانه!
🔸 خبرنگار چشموگوش جامعه است
شفقنا رسانه - معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد اسلامی نوشت: #خبرنگار چشموگوش جامعه است، هیچکس نمیتواند و نباید او را از روشنگری و آگاهیبخشی منع کند چه رسد به ضرب و شتم.
#محمد_خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی در این پیام توئیتری متذکر شد: خبرنگار چشموگوش جامعه است، هیچکس نمیتواند و نباید اورا از روشنگری و آگاهیبخشی منع کند چه رسد به ضرب و شتم. در۲۴ساعت گذشته پیگیر برخورد با خاطی و دلجویی از خبرنگار محترم بودم.از دکتر زالی هم بخاطرهمراهی مسئولانه ممنونم. نقدخودمان: نبود کارت خبرنگاری واحد برای تسهیل ماموریت اهالی رسانه!
#رسانه 🔸پنهانکاری بیبیسی روی حقیقت یک مصاحبه
بعد از ٢۴ سال، هنوز ابهامهای مرگ #دایانا، همسر ولیعهد #بریتانیا تمام نشده است. تحقیقی که اخیرا انجام شده نشان میدهد، #بیبیسی هم در حواشی و ماجراهای دایانا، اصل بیطرفی، امانتداری و شفافیت را رعایت نکرده و آگاهانه تخلف #خبرنگار خود را لاپوشانی کرده است.
ماجرا از این قرار است که در سال ١٩٩۵، #مارتین_بشیر، خبرنگار بیبیسی با دایانا مصاحبهای کرد که جنجالی شد. این مصاحبه آن زمان بیست میلیون بازدیدکننده داشت و موفقیتهای زیادی برای بیبیسی داشت. دایانا در آن گفتوگو از روابط شخصی اعضای خانواده سلطنتی پرده برداشت و البته کمی بعد هم از همسر خود جدا شد.
#لرد_دایسون، قاضی بازنشستهای که مسئول تحقیق در پرونده این مصاحبه بوده است، گفته مارتین بشیر برای راضی کردن دایانا به مصاحبه، اسنادی جعلی مبنی بر اینکه دایانا تحت تعقیب است به برادر اون نشان داده ست. گویا بیبیسی هم از تخلف خبرنگارش آگاه بوده، اما آن را پنهان کرده است.
مارتین بشیر و بیبیسی، هر دو برای رفتار غیرحرفهایشان عذرخواهی کردهاند.
https://t.iss.one/cm_magazine
بعد از ٢۴ سال، هنوز ابهامهای مرگ #دایانا، همسر ولیعهد #بریتانیا تمام نشده است. تحقیقی که اخیرا انجام شده نشان میدهد، #بیبیسی هم در حواشی و ماجراهای دایانا، اصل بیطرفی، امانتداری و شفافیت را رعایت نکرده و آگاهانه تخلف #خبرنگار خود را لاپوشانی کرده است.
ماجرا از این قرار است که در سال ١٩٩۵، #مارتین_بشیر، خبرنگار بیبیسی با دایانا مصاحبهای کرد که جنجالی شد. این مصاحبه آن زمان بیست میلیون بازدیدکننده داشت و موفقیتهای زیادی برای بیبیسی داشت. دایانا در آن گفتوگو از روابط شخصی اعضای خانواده سلطنتی پرده برداشت و البته کمی بعد هم از همسر خود جدا شد.
#لرد_دایسون، قاضی بازنشستهای که مسئول تحقیق در پرونده این مصاحبه بوده است، گفته مارتین بشیر برای راضی کردن دایانا به مصاحبه، اسنادی جعلی مبنی بر اینکه دایانا تحت تعقیب است به برادر اون نشان داده ست. گویا بیبیسی هم از تخلف خبرنگارش آگاه بوده، اما آن را پنهان کرده است.
مارتین بشیر و بیبیسی، هر دو برای رفتار غیرحرفهایشان عذرخواهی کردهاند.
https://t.iss.one/cm_magazine
#ریحانه_یاسینی و #مهشاد_کریمی دو #خبرنگار #محیطزیست که دیروز در سانحه واژگونی اتوبوس در جاده #ارومیه درگذشتند | #هادی_حیدری | پنجشنبه سوم تیرماه هزار و چهارصد
@hadi_heidari
@hadi_heidari
🔸دستگیری دو نفر به اتهام سوءقصد به روزنامهنگار هلندی
پلیس #هلند اعلام کرد یک شهروند لهستانی و یک هلندی، در ارتباط با سوءقصد به جان خبرنگار معروف جنایی #پتر_ار_د_فیرس (Peter R. de Vries) دستگیر شدهاند.
د فیرس #خبرنگار ارشد هلندی است که در ارتباط با پروندههای جنایی در این کشور فعالیت میکرده است. پلیس هلند گفته است که یک متهم پرونده سوءقصد به پتر ار. د فیرس، #روزنامهنگار ارشد پروندههای جنایی هلند، که روز سهشنبه ششم ژوئیه (۱۵ تیر) دستگیر شد، آزاد شده است. این در حالی است که تحقیقات درباره پرونده سوءقصد به جان این روزنامهنگار ادامه دارد. خبرگزاری آلمان
پلیس #هلند اعلام کرد یک شهروند لهستانی و یک هلندی، در ارتباط با سوءقصد به جان خبرنگار معروف جنایی #پتر_ار_د_فیرس (Peter R. de Vries) دستگیر شدهاند.
د فیرس #خبرنگار ارشد هلندی است که در ارتباط با پروندههای جنایی در این کشور فعالیت میکرده است. پلیس هلند گفته است که یک متهم پرونده سوءقصد به پتر ار. د فیرس، #روزنامهنگار ارشد پروندههای جنایی هلند، که روز سهشنبه ششم ژوئیه (۱۵ تیر) دستگیر شد، آزاد شده است. این در حالی است که تحقیقات درباره پرونده سوءقصد به جان این روزنامهنگار ادامه دارد. خبرگزاری آلمان
عرصههای ارتباطی
Photo
#تلویزیون #رادیو #گزارشگر
#چهره 🔸 هادی عامل
"خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان"،"شیر مادر و نان پدر حلالت" اینها عبارات مخصوص #هادی_عامل #گزارشگر اهل #مشهد است که این روزها هر ایرانی چند باری لذت شنیدن آن در رقابتهای کشتیگیران #المپیک توکیو را تجربه کرده و هر بار شنیدن صدای این گزارشگر بر هیجان و تماشایی شدن رقابتهای #کشتی افزوده است. هادی عامل با ذوقی شخصی که سرشار از وجد و نشاط است و به دور از پرگوییها و کلیشههای مرسوم، گزارشگری میکند و همین مدل گزارشگریاش باعث شده است که خیلی از دوستداران #عادل_فردوسیپور او را هم طراز جذابیت بخشیهای عادل، در گزارشهای عرصه کشتی بدانند. در این چند روز که بسیاری شاهد رقابتهای کشتیگیران در المپیک توکیو بودهاند پا به پای این رقابتهای نفسگیر گزارشهای لحظه به لحظه عامل توانسته است مردم را بیشتر مجذوب کند و جملات خاص او گویی حق تلاشهای کشتیگیران را هم ادا کرده و اگر کشتی گیر برنده شده است خستگی را هم از تنش درآورده است به ویژه جمله پایانی او "شیر مادر و نان پدر حلالت" که گویی دستمریزاد گفتنی از جان و دل اوست که حالا هر ایرانی دوست دارد با هر برد پای تریبون رسمی و از زبان عامل در مسابقات گفته شود.
عامل این روزها انرژی مضاعفی به مسابقهها بخشیده است و همین انرژی و هیجان باعث شد طی یکی دو روز گذشته بخشی از گزارشگری او از رقابتهای کشتی که با ویدئویی از پشت صحنه حضور خود او در المپیک بوده است در صفحات مجازی بارها #وایرال شود. او سالهاست که در عرصه گزارشگری رقابتهای کشتی فعالیت دارد و به عنوان گزارشگر و #خبرنگار #صداوسیما در المپیکها و رقابتهای جهانی حضور داشته است. جالب است که بدانید او خودش هم در دوران کودکی در مشهد به #ورزش کشتی میپرداخته است و بعد از مدتی به دلیل آسیب دیدگی کناره میگیرد و به گزارشهای کشتی میپردازد. او یک بار هم درباره اصطلاحاتی که به کار میبرد و اغلب آنها هم مثل "چغر و بد بدن" مورد توجه قرار گرفته، گفته است: "من دوست ندارم که یکنواخت گزارش کنم و تکرار داشته باشم. نمیتوان از یک #واژه خیلی استفاده کرد. #گزارش باید روح و تنوع داشته باشد. #بیننده و #شنونده باید بپسندد. نباید مثل یک جاده مستقیم خسته کننده باشد.
حضور هیجانبخش هادی عامل در المپیک توکیو که خود ارزش افزودهای بر تماشای این رقابتهاست جای یک خدا قوت به سبک خودش را هم میطلبد که بگوییم خداقوت پهلوان خسته نباشی دلاور.
▫️خبرگزاری مهر
#چهره 🔸 هادی عامل
"خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان"،"شیر مادر و نان پدر حلالت" اینها عبارات مخصوص #هادی_عامل #گزارشگر اهل #مشهد است که این روزها هر ایرانی چند باری لذت شنیدن آن در رقابتهای کشتیگیران #المپیک توکیو را تجربه کرده و هر بار شنیدن صدای این گزارشگر بر هیجان و تماشایی شدن رقابتهای #کشتی افزوده است. هادی عامل با ذوقی شخصی که سرشار از وجد و نشاط است و به دور از پرگوییها و کلیشههای مرسوم، گزارشگری میکند و همین مدل گزارشگریاش باعث شده است که خیلی از دوستداران #عادل_فردوسیپور او را هم طراز جذابیت بخشیهای عادل، در گزارشهای عرصه کشتی بدانند. در این چند روز که بسیاری شاهد رقابتهای کشتیگیران در المپیک توکیو بودهاند پا به پای این رقابتهای نفسگیر گزارشهای لحظه به لحظه عامل توانسته است مردم را بیشتر مجذوب کند و جملات خاص او گویی حق تلاشهای کشتیگیران را هم ادا کرده و اگر کشتی گیر برنده شده است خستگی را هم از تنش درآورده است به ویژه جمله پایانی او "شیر مادر و نان پدر حلالت" که گویی دستمریزاد گفتنی از جان و دل اوست که حالا هر ایرانی دوست دارد با هر برد پای تریبون رسمی و از زبان عامل در مسابقات گفته شود.
عامل این روزها انرژی مضاعفی به مسابقهها بخشیده است و همین انرژی و هیجان باعث شد طی یکی دو روز گذشته بخشی از گزارشگری او از رقابتهای کشتی که با ویدئویی از پشت صحنه حضور خود او در المپیک بوده است در صفحات مجازی بارها #وایرال شود. او سالهاست که در عرصه گزارشگری رقابتهای کشتی فعالیت دارد و به عنوان گزارشگر و #خبرنگار #صداوسیما در المپیکها و رقابتهای جهانی حضور داشته است. جالب است که بدانید او خودش هم در دوران کودکی در مشهد به #ورزش کشتی میپرداخته است و بعد از مدتی به دلیل آسیب دیدگی کناره میگیرد و به گزارشهای کشتی میپردازد. او یک بار هم درباره اصطلاحاتی که به کار میبرد و اغلب آنها هم مثل "چغر و بد بدن" مورد توجه قرار گرفته، گفته است: "من دوست ندارم که یکنواخت گزارش کنم و تکرار داشته باشم. نمیتوان از یک #واژه خیلی استفاده کرد. #گزارش باید روح و تنوع داشته باشد. #بیننده و #شنونده باید بپسندد. نباید مثل یک جاده مستقیم خسته کننده باشد.
حضور هیجانبخش هادی عامل در المپیک توکیو که خود ارزش افزودهای بر تماشای این رقابتهاست جای یک خدا قوت به سبک خودش را هم میطلبد که بگوییم خداقوت پهلوان خسته نباشی دلاور.
▫️خبرگزاری مهر