Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ #روزنامهنکاری #روزتامهنکاران
🔸دورهمی تاریخی روزنامهنگاران قدیمی
▫️چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#محمد_بلوری، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی، #بهروز_بهزادی، #حسن_نمکدوست، #مینو_بدیعی، #علیاکبر_قاضیزاده، #مجید_رضاییان، #رضا_قویفکر و...
https://www.isna.ir/news/98052211029
🔸دورهمی تاریخی روزنامهنگاران قدیمی
▫️چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
#محمد_بلوری، #یونس_شکرخواه، #مهدی_فرقانی، #بهروز_بهزادی، #حسن_نمکدوست، #مینو_بدیعی، #علیاکبر_قاضیزاده، #مجید_رضاییان، #رضا_قویفکر و...
https://www.isna.ir/news/98052211029
🔸تسلیت
همکار گرامی سرکار خانم دکتر خانم #مینو_بدیعی درگذشت خواهر دلبندتان را صمیمانه به شما و خانواده محترم تسلیت میگویم.
روحشان قرین رحمت و آرامش
همکار گرامی سرکار خانم دکتر خانم #مینو_بدیعی درگذشت خواهر دلبندتان را صمیمانه به شما و خانواده محترم تسلیت میگویم.
روحشان قرین رحمت و آرامش
#روزنامهنگاری
🔸روزنامهنگاری بحران
لایو آموزشی روزنامهنگاری بحران - دکتر #مینو_بدیعی بر روی سایت آپارات منتشر و قابل دانلود است.
https://www.aparat.com/v/2Txyd
🔸روزنامهنگاری بحران
لایو آموزشی روزنامهنگاری بحران - دکتر #مینو_بدیعی بر روی سایت آپارات منتشر و قابل دانلود است.
https://www.aparat.com/v/2Txyd
#روزنامهنگاری
🔸یادداشت مینو بدیعی درباره هادی خانیکی
▫️استاد دکتر #هادی_خانیکی، نه یک استاد دانشمند علوم #ارتباطات اجتماعی، بلکه سردبیر و روزنامهنگار توانمندی در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخی این کشور بوده است در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که جامعه هر روز با فراز ونشیبهای تازهای روبه رو بود...
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی:
https://tinyurl.com/y7pfwbfp
🔸یادداشت مینو بدیعی درباره هادی خانیکی
▫️استاد دکتر #هادی_خانیکی، نه یک استاد دانشمند علوم #ارتباطات اجتماعی، بلکه سردبیر و روزنامهنگار توانمندی در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخی این کشور بوده است در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، که جامعه هر روز با فراز ونشیبهای تازهای روبه رو بود...
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی:
https://tinyurl.com/y7pfwbfp
#روزنامهنگاری🔸این مشکل سر دراز دارد!
#مینو_بدیعی روزنامهنگار و گزارشگر حرفهای در گفتوگویی با ایسنا درباره دو دغدغه مهم این روزهای خبرنگاران چنین میگوید: بحث معیشت و امنیت شغلی از سالهای دور و از نسل ما تا به امروز بوده و به طور کلی امنیت شغلی و رفاه همواره جزو مسئلههای اساسی خبرنگاران بوده و تقریبا از ابتدای راه به همین شکل بوده است. رفته رفته روزنامههای باسابقهتر که ساختار محکمتری داشتند توانستند وضعیت بهتری برای خبرنگارانشان ایجاد کنند اما در روزنامههای جدید که به دنبال روزنامههایی چون کیهان و اطلاعات آمدند ـ به ویژه در دوره اصلاحات ـ این مسئله بسیار تشدید شد و خبرنگارانی که جذب روزنامهها میشدند، حقوق بسیار پایین و حتی در حد پایینترین حقوق کارگری داشتند. متن کامل
#مینو_بدیعی روزنامهنگار و گزارشگر حرفهای در گفتوگویی با ایسنا درباره دو دغدغه مهم این روزهای خبرنگاران چنین میگوید: بحث معیشت و امنیت شغلی از سالهای دور و از نسل ما تا به امروز بوده و به طور کلی امنیت شغلی و رفاه همواره جزو مسئلههای اساسی خبرنگاران بوده و تقریبا از ابتدای راه به همین شکل بوده است. رفته رفته روزنامههای باسابقهتر که ساختار محکمتری داشتند توانستند وضعیت بهتری برای خبرنگارانشان ایجاد کنند اما در روزنامههای جدید که به دنبال روزنامههایی چون کیهان و اطلاعات آمدند ـ به ویژه در دوره اصلاحات ـ این مسئله بسیار تشدید شد و خبرنگارانی که جذب روزنامهها میشدند، حقوق بسیار پایین و حتی در حد پایینترین حقوق کارگری داشتند. متن کامل
ایسنا
این مشکل سر دراز دارد!
مینو بدیعی با اشاره به دغدغه مهم این روزهای خبرنگاران مبنی بر امنیت شغلی و معیشت که به گفته او از سالهای دور همواره وجود داشته است، میگوید: اعتبار و شأن حرفه خبرنگاری باید بیشتر حفظ شود. با نوشتن لایحههای مختلف برای رسانهها سنگاندازی نکنید که همه مانعی…
🔸از طلاگشتن پشیمان گشتهایم
داستان بیمه درمان تأمین اجتماعی، داستان پای لنگ من است و سیستم خیلی پیشرفته استفاده از کد ملی در بیمارستانها، درمانگاهها، پزشکان، داروخانهها و... یعنی این مجموعه عجیبوغریب و در ظاهر خیلی کارا، پای لنگ من را به گونهای به مخ و ذهن من وصل کرده که موجب انبساط خاطر که نه؛ بلکه باعث همان عصبانیتهای همیشگی من شده است و این پرسش را در برابر تأمین اجتماعی عریض و طویل به وجود آورده که بازنشستگان خود را برای یک لقمه نان بیشتر به خیابانها میکشانند و هزاران قصه و داستان... اما روایت من و پای لنگم چیست؟
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی در روزنامه شرق
داستان بیمه درمان تأمین اجتماعی، داستان پای لنگ من است و سیستم خیلی پیشرفته استفاده از کد ملی در بیمارستانها، درمانگاهها، پزشکان، داروخانهها و... یعنی این مجموعه عجیبوغریب و در ظاهر خیلی کارا، پای لنگ من را به گونهای به مخ و ذهن من وصل کرده که موجب انبساط خاطر که نه؛ بلکه باعث همان عصبانیتهای همیشگی من شده است و این پرسش را در برابر تأمین اجتماعی عریض و طویل به وجود آورده که بازنشستگان خود را برای یک لقمه نان بیشتر به خیابانها میکشانند و هزاران قصه و داستان... اما روایت من و پای لنگم چیست؟
ادامه یادداشت دکتر #مینو_بدیعی در روزنامه شرق
#روزنامهنگاری🔸از درگذشت علیرضا فرهمند سالی دگر گذشت، بار دیگر مرگ پایان کبوتر نیست
▫️یادداشت دکتر #مینو_بدیعی
در آن تحریریه شلوغ و پرسروصدا در انتهای سالنی که کنارش اتاق تلکس بود، مردی آرام با سیمایی متفکر و عینک بر چشم، همیشه سخت مشغول کار بود. مردی آرام که زبان دوم یعنی انگلیسی را مانند بلبل حرف میزد و آنقدر آرامش داشت که در برابر همه هیاهوی بچههای جوان تحریریه که سر از پا نمیشناختند آرام گذر میکرد. او در سرویسی خدمت میکرد و دبیر سرویس بود که غولهای روزنامهنگاری و مترجمی دهه ۴٠ و ۵٠ تا اواسط آن برخاسته بودند، هوشنگ حسامی، عبدالله گلهداری، حبیب چینی، حسامالدین امامی، دکتر علیاصغر حاجسیدجوادی و ...نسل بعد آنها علی کسمایی ایثاری، مهدی سحابی و نسل بعد از انقلاب دکتر یونس شکرخواه و غلامرضا تاجیک...
از علیرضا فرهمند میگویم که روزنامهنگاری بسیار برجسته و مترجمی بسیار قابل بود و انگونه بر زبان انگلیسی تسلط داشت که همواره از او به عنوان یک مترجم بینالمللی بهره میبردند. اما علیرضا فرهمند بدون تردید یکی از روزنامهنگاران متواضعی بود که هرگز در پی جار و جنجال و هیاهو نبود و بدون سرو صدا به کارش ادامه میداد و مینوشت و مینوشت...
روزی در تحریریه روزنامه سخن از چاپ و انتشار کتابی بسیار ارزشمند به نام ریشهها نوشته الکس هیلی بود که در تحریریه گفته شد که مترجم آن #علیرضا_فرهمند است. من این کتاب را که در سه جلد بود گرفتم و آنقدر روان و با نثر سلیس فارسی ترجمه شده بود که برای یک لحظه نمیتوانستی خواندن آن را متوقف کنی ... و اینهمه از هنر علیرضا فرهمند بود. آلکس هیلی نویسنده سیاهپوست در حقیقت با نوشتن این رمان شجرهنامه خانواده خویش را که از آفریقا آمده و در مزارع پنبه در آمریکا در اوایل قرن نوزدهم به بردگی گرفته شده بودند و سپس در جنگ انفصال و نبرد بین شمال و جنوب آمریکا و لغو بردهداری و تبعیضنژادی در این سرزمین از یوغ و ستم سیاهپوستان و مزرعهداران جنوب آمریکا به در امدهاند داستانها حکایت کرده بود... هیلی سپس به نسلهای بعدی خانواده و اصل و نسب خویش اشاره کرده بود که همه آنها با ترجمه سحرانگیز علیرضا فرهمند در خاطره و یاد خوانندگان مینشست... علیرضا فرهمند، روزنامهنگار شایستهای بود که در شرایط دشوار کسب خبرهای جهانی با توانایی و مهارت بسیار کارش را انجام میداد .روزنامهنگاری امروز پیش هنر امثال علیرضا فرهمند بسیار ساده به نظر میرسد.یاد و نامش جاودان
▫️یادداشت دکتر #مینو_بدیعی
در آن تحریریه شلوغ و پرسروصدا در انتهای سالنی که کنارش اتاق تلکس بود، مردی آرام با سیمایی متفکر و عینک بر چشم، همیشه سخت مشغول کار بود. مردی آرام که زبان دوم یعنی انگلیسی را مانند بلبل حرف میزد و آنقدر آرامش داشت که در برابر همه هیاهوی بچههای جوان تحریریه که سر از پا نمیشناختند آرام گذر میکرد. او در سرویسی خدمت میکرد و دبیر سرویس بود که غولهای روزنامهنگاری و مترجمی دهه ۴٠ و ۵٠ تا اواسط آن برخاسته بودند، هوشنگ حسامی، عبدالله گلهداری، حبیب چینی، حسامالدین امامی، دکتر علیاصغر حاجسیدجوادی و ...نسل بعد آنها علی کسمایی ایثاری، مهدی سحابی و نسل بعد از انقلاب دکتر یونس شکرخواه و غلامرضا تاجیک...
از علیرضا فرهمند میگویم که روزنامهنگاری بسیار برجسته و مترجمی بسیار قابل بود و انگونه بر زبان انگلیسی تسلط داشت که همواره از او به عنوان یک مترجم بینالمللی بهره میبردند. اما علیرضا فرهمند بدون تردید یکی از روزنامهنگاران متواضعی بود که هرگز در پی جار و جنجال و هیاهو نبود و بدون سرو صدا به کارش ادامه میداد و مینوشت و مینوشت...
روزی در تحریریه روزنامه سخن از چاپ و انتشار کتابی بسیار ارزشمند به نام ریشهها نوشته الکس هیلی بود که در تحریریه گفته شد که مترجم آن #علیرضا_فرهمند است. من این کتاب را که در سه جلد بود گرفتم و آنقدر روان و با نثر سلیس فارسی ترجمه شده بود که برای یک لحظه نمیتوانستی خواندن آن را متوقف کنی ... و اینهمه از هنر علیرضا فرهمند بود. آلکس هیلی نویسنده سیاهپوست در حقیقت با نوشتن این رمان شجرهنامه خانواده خویش را که از آفریقا آمده و در مزارع پنبه در آمریکا در اوایل قرن نوزدهم به بردگی گرفته شده بودند و سپس در جنگ انفصال و نبرد بین شمال و جنوب آمریکا و لغو بردهداری و تبعیضنژادی در این سرزمین از یوغ و ستم سیاهپوستان و مزرعهداران جنوب آمریکا به در امدهاند داستانها حکایت کرده بود... هیلی سپس به نسلهای بعدی خانواده و اصل و نسب خویش اشاره کرده بود که همه آنها با ترجمه سحرانگیز علیرضا فرهمند در خاطره و یاد خوانندگان مینشست... علیرضا فرهمند، روزنامهنگار شایستهای بود که در شرایط دشوار کسب خبرهای جهانی با توانایی و مهارت بسیار کارش را انجام میداد .روزنامهنگاری امروز پیش هنر امثال علیرضا فرهمند بسیار ساده به نظر میرسد.یاد و نامش جاودان
#روزنامهنگاری🔸اهالی رسانه ضرورت کاریکاتور در نشریات را درک نکردهاند
شفقنا رسانه: #مینو_بدیعی روزنامهنگار با انتقاد از کمبود #کاریکاتور در نشریات امروزی میگوید: شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهجور ماندن رسانههای ما از کاریکاتور، نشناختن جایگاه کاریکاتور است. به همین خاطر به تدریج از رسانهها و به ویژه مطبوعات حذف شد. در واقع به نظر میرسد اهالی رسانه ضرورت کاریکاتور را درک نمیکنند و متوجه مزایای آن نیستند... +
شفقنا رسانه: #مینو_بدیعی روزنامهنگار با انتقاد از کمبود #کاریکاتور در نشریات امروزی میگوید: شاید بتوان گفت یکی از دلایل مهجور ماندن رسانههای ما از کاریکاتور، نشناختن جایگاه کاریکاتور است. به همین خاطر به تدریج از رسانهها و به ویژه مطبوعات حذف شد. در واقع به نظر میرسد اهالی رسانه ضرورت کاریکاتور را درک نمیکنند و متوجه مزایای آن نیستند... +