#ارتباطات #تحلیلگفتمان
#زوم🔸مدل درک متن
🔻مردم چگونه متون را درک میکنند؟
تعدادی از نظریهها در مورد خواندن وجود دارد که در آنها بخشهای مختلف فرآیند خواندن شرح داده میشود: شناخت حروف و کلمات، تجزیه نحوی جملات، درک معنای کلمات و جملات، گنجاندن معنای متن در سایر دانشهای موجود در مورد همان موضوع.
یکی از تأثیرگذارترین نظریهها، #نظریه کینتچ و ون دایک است (ون دایک و کینتچ، ١٩٨٣). این نظریه فرآیند کامل خواندن را توصیف میکند، از تشخیص کلمات تا بازنمودی از معنای متن.
تأکید این نظریه بر درک معنای یک متن است. کینتچ به کار بر روی این نظریه ادامه داد و در سال ١٩٨٨ آن را با مدل موسوم به ساخت-ادغام (کینتچ, ١٩٨٨) گسترش داد که اغلب به عنوان نقطه شروعی برای ساختن مدلها و نظریههای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
▫️فرضها و گزارههای اصلی:
وقتی خواننده متنی را میخواند، درکی از متن در ذهن او شکل میگیرد. این فرآیند ساخت مدل موقعیت، را "فرایند درک" مینامند. کینتچ و ون دایک بر این باورند که خوانندگان یک متن سه بازنمایی ذهنی متفاوت از متن میسازند:
بازنمایی تحتاللفظی متن، بازنمایی معنایی - که معنای متن را توصیف میکند - و بازنمایی موقعیتی از موقعیتی که متن به آن اشاره دارد. بازنمایی گزارهای ابتدا به ساکن شامل فهرستی از گزارههاییست که از متن مشتق شدهاند. پس از خواندن یک جمله کامل، این فهرست از گزارهها به شبکهای از گزارهها تبدیل میشود. اگر متن منسجم باشد، تمام گرههای شبکه به یکدیگر متصل میشوند
بازنمایی موقعیتی با مدلهای ذهنی توصیف شده توسط جانسون-لیر قابل مقایسه است. درک متن را میتوان با آموزشهایی که به خوانندگان کمک میکند از آن استفاده کنند، بهبود بخشید
Van Dijk, T. A., & Kintsch, W. (1983). Strategies of discourse comprehension. New York: Academic Press.
• Kintsch, W. & Van Dijk, T.A. (1978). Toward a model of text comprehension and
production. Psychological Review, 85 (5), 363-394.
#زوم🔸مدل درک متن
🔻مردم چگونه متون را درک میکنند؟
تعدادی از نظریهها در مورد خواندن وجود دارد که در آنها بخشهای مختلف فرآیند خواندن شرح داده میشود: شناخت حروف و کلمات، تجزیه نحوی جملات، درک معنای کلمات و جملات، گنجاندن معنای متن در سایر دانشهای موجود در مورد همان موضوع.
یکی از تأثیرگذارترین نظریهها، #نظریه کینتچ و ون دایک است (ون دایک و کینتچ، ١٩٨٣). این نظریه فرآیند کامل خواندن را توصیف میکند، از تشخیص کلمات تا بازنمودی از معنای متن.
تأکید این نظریه بر درک معنای یک متن است. کینتچ به کار بر روی این نظریه ادامه داد و در سال ١٩٨٨ آن را با مدل موسوم به ساخت-ادغام (کینتچ, ١٩٨٨) گسترش داد که اغلب به عنوان نقطه شروعی برای ساختن مدلها و نظریههای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
▫️فرضها و گزارههای اصلی:
وقتی خواننده متنی را میخواند، درکی از متن در ذهن او شکل میگیرد. این فرآیند ساخت مدل موقعیت، را "فرایند درک" مینامند. کینتچ و ون دایک بر این باورند که خوانندگان یک متن سه بازنمایی ذهنی متفاوت از متن میسازند:
بازنمایی تحتاللفظی متن، بازنمایی معنایی - که معنای متن را توصیف میکند - و بازنمایی موقعیتی از موقعیتی که متن به آن اشاره دارد. بازنمایی گزارهای ابتدا به ساکن شامل فهرستی از گزارههاییست که از متن مشتق شدهاند. پس از خواندن یک جمله کامل، این فهرست از گزارهها به شبکهای از گزارهها تبدیل میشود. اگر متن منسجم باشد، تمام گرههای شبکه به یکدیگر متصل میشوند
بازنمایی موقعیتی با مدلهای ذهنی توصیف شده توسط جانسون-لیر قابل مقایسه است. درک متن را میتوان با آموزشهایی که به خوانندگان کمک میکند از آن استفاده کنند، بهبود بخشید
Van Dijk, T. A., & Kintsch, W. (1983). Strategies of discourse comprehension. New York: Academic Press.
• Kintsch, W. & Van Dijk, T.A. (1978). Toward a model of text comprehension and
production. Psychological Review, 85 (5), 363-394.
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #نظریه #زوم
🔸نظریه انقلابی رسانهها
🔻نظریه انقلابی رسانهها در زمینه تغییر حکومت یا سلب کنترل از دست حاکمان بیگانه یا مطرود مطرح است، استفاده مؤثر از #ارتباطات بخشی از تاریخ هر انقلاب بوده است. برای مثال، #توماس_پین در آمریکا از جزوههای الهام بخش به شورش علیه بریتانیا استفاده میکرده است. جفرسون در نوشتههای خود از حق مردم برای انقلاب دفاع میکرده و نظریه روزنامهنگاری انقلابی از ایدههای لنین برای استفاده از روزنامه به عنوان جلد سازمان انقلابی سرچشمه میگیرد. رسانههای خبری انقلابی آنانی هستند که معتقدند دولت حاکم منافع مردم را تامین نمیکنند. روزنامهنگاری انقلابی عموماً برای پایان دادن به انحصار دولتها بر اطلاعات، سازماندهی مخالفان، مقابله با مشروعیت حکام و سرنگونی حاکمان بیگانه یا مطرود عمل میکند. پراودا در انقلاب ١٩١٧ روسیه و مطبوعات زیرزمینی در فرانسه تحت اشغال نازیها نمونههای کلاسیک روزنامهنگاری انقلابی هستند. یک مورد معاصر، استفاده حامیان آیتالله خمینی از کاستها و فتوکپی علیه رژیم شاه در ایران در سال ١٩٧٩ بود.
▫️omnilogos
🔸نظریه انقلابی رسانهها
🔻نظریه انقلابی رسانهها در زمینه تغییر حکومت یا سلب کنترل از دست حاکمان بیگانه یا مطرود مطرح است، استفاده مؤثر از #ارتباطات بخشی از تاریخ هر انقلاب بوده است. برای مثال، #توماس_پین در آمریکا از جزوههای الهام بخش به شورش علیه بریتانیا استفاده میکرده است. جفرسون در نوشتههای خود از حق مردم برای انقلاب دفاع میکرده و نظریه روزنامهنگاری انقلابی از ایدههای لنین برای استفاده از روزنامه به عنوان جلد سازمان انقلابی سرچشمه میگیرد. رسانههای خبری انقلابی آنانی هستند که معتقدند دولت حاکم منافع مردم را تامین نمیکنند. روزنامهنگاری انقلابی عموماً برای پایان دادن به انحصار دولتها بر اطلاعات، سازماندهی مخالفان، مقابله با مشروعیت حکام و سرنگونی حاکمان بیگانه یا مطرود عمل میکند. پراودا در انقلاب ١٩١٧ روسیه و مطبوعات زیرزمینی در فرانسه تحت اشغال نازیها نمونههای کلاسیک روزنامهنگاری انقلابی هستند. یک مورد معاصر، استفاده حامیان آیتالله خمینی از کاستها و فتوکپی علیه رژیم شاه در ایران در سال ١٩٧٩ بود.
▫️omnilogos
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #نظریه #زوم
🔸نظریه غربی روزنامهنگاری (آزادیگرا)
🔻نظریه آزادیگرا در روزنامهنگاری، ترکیبی از دو مفهوم آزادیگرا و مسئولیت اجتماعی است. این نظریه معتقد است که دولت نباید در روند گردآوری و انتشار اخبار دخالت کند، رسانههای خبری مستقل از قدرت هستند و خارج از دولت وجود دارند. بر اساس این مفهوم غربی* رسانهها حق دارند بدون هیچ محدودیتی از دولت گزارش تهیه و درباره آن اظهار نظر کنند. رسانههای خبری برای حفظ استقلال خود باید از نظر مالی قوی و سودآور باشند. در همین حال، نظام رسانهای بخش خصوصی دارای تعهدات مبتنی بر خدمات عمومی است که فراتر از پولسازی است. نظریع غربی در دموکراسیهایی با اقتصادهای بازاری که دارای سنت تثبیت شده روزنامهنگاری مستقل هستند، اعمال میشود. نمونههایی از کشورهایی که این معیارها را دارند شامل بریتانیا، کانادا، ژاپن و ایالات متحده است.
* The Western concept
▫️omnilogos
🔸نظریه غربی روزنامهنگاری (آزادیگرا)
🔻نظریه آزادیگرا در روزنامهنگاری، ترکیبی از دو مفهوم آزادیگرا و مسئولیت اجتماعی است. این نظریه معتقد است که دولت نباید در روند گردآوری و انتشار اخبار دخالت کند، رسانههای خبری مستقل از قدرت هستند و خارج از دولت وجود دارند. بر اساس این مفهوم غربی* رسانهها حق دارند بدون هیچ محدودیتی از دولت گزارش تهیه و درباره آن اظهار نظر کنند. رسانههای خبری برای حفظ استقلال خود باید از نظر مالی قوی و سودآور باشند. در همین حال، نظام رسانهای بخش خصوصی دارای تعهدات مبتنی بر خدمات عمومی است که فراتر از پولسازی است. نظریع غربی در دموکراسیهایی با اقتصادهای بازاری که دارای سنت تثبیت شده روزنامهنگاری مستقل هستند، اعمال میشود. نمونههایی از کشورهایی که این معیارها را دارند شامل بریتانیا، کانادا، ژاپن و ایالات متحده است.
* The Western concept
▫️omnilogos
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #نظریه #زوم
🔸نظریه توسعهای رسانهها
مفهوم توسعهای فرض میکند که رسانههای خبری میتوانند بهعنوان چندبرابر تلاشها برای ارتقای تغییرات اجتماعی عمل کنند. این نظریه آمیزهای از آرمانهای مسئولیت اجتماعی، ایدههای رادیکال چپ و مفاهیم مرتبط با ارتباطات توسعه است. مفهوم توسعهای رسانهای چنین فرض میکند که حقوق فردی لزوماً تابع اهداف کلان ملتسازی است. بنابراین، همه ابزارهای ارتباط جمعی باید توسط دولت مرکزی بسیج، هدایت و کنترل شوند تا در خدمت اهداف ملی در توسعه اقتصادی، آموزش از آنجایی که اطلاعات یک منبع ملی کمیاب است، مفهوم روزنامهنگاری توسعه به عنوان یک الگوی نوظهور با کشورهای جهان در حال توسعه مرتبط است. نمونههای خوبی از رسانههای توسعهدهنده را میتوان در برزیل، غنا، هندوراس و زیمبابوه و بسیاری نقاط دیگر در جهان دیگر یافت.
🔸نظریه توسعهای رسانهها
مفهوم توسعهای فرض میکند که رسانههای خبری میتوانند بهعنوان چندبرابر تلاشها برای ارتقای تغییرات اجتماعی عمل کنند. این نظریه آمیزهای از آرمانهای مسئولیت اجتماعی، ایدههای رادیکال چپ و مفاهیم مرتبط با ارتباطات توسعه است. مفهوم توسعهای رسانهای چنین فرض میکند که حقوق فردی لزوماً تابع اهداف کلان ملتسازی است. بنابراین، همه ابزارهای ارتباط جمعی باید توسط دولت مرکزی بسیج، هدایت و کنترل شوند تا در خدمت اهداف ملی در توسعه اقتصادی، آموزش از آنجایی که اطلاعات یک منبع ملی کمیاب است، مفهوم روزنامهنگاری توسعه به عنوان یک الگوی نوظهور با کشورهای جهان در حال توسعه مرتبط است. نمونههای خوبی از رسانههای توسعهدهنده را میتوان در برزیل، غنا، هندوراس و زیمبابوه و بسیاری نقاط دیگر در جهان دیگر یافت.
#مدیاویژن #روزنامهنگاری #نظریه #زوم
🔸نظریه استبدادی و کمونیستی رسانهها
مفاهیم استبدادی و کمونیستی در طبقهبندی هاختن از سیستمهای رسانهای خبری مشابه مفاهیم سیبرت، پترسون و شرام در چهار نظریه مطبوعات است. در مدل پنج مفهوم، نظریههای توسعهای و کمونیستی روزنامهنگاری، انواعی از اقتدارگرایی سنتی هستند. در جوامع اقتدارگرا، تنوع دیدگاه ها بیهوده و غیرمسئولانه است، در حالی که اجماع هدف معقولی برای روزنامه نگاری است. بنابراین روزنامه نگاران عموماً خودسانسوری می کنند و وضعیت موجود را حفظ می کنند. تفاوت عمده بین مفاهیم اقتدارگرا و کمونیستی در اینجا نهفته است. سیستم رسانه های خبری کمونیستی به عنوان بخشی از تغییر و کمک به انجام تغییر برنامه ریزی و ساخته شده است. تمایز دیگر مربوط به مالکیت رسانه است. رسانه های خبری کمونیستی در مقابل مطبوعات خصوصی در مدل اقتدارگرایانه، دارایی دولتی هستند.
William A. Hachten
🔸نظریه استبدادی و کمونیستی رسانهها
مفاهیم استبدادی و کمونیستی در طبقهبندی هاختن از سیستمهای رسانهای خبری مشابه مفاهیم سیبرت، پترسون و شرام در چهار نظریه مطبوعات است. در مدل پنج مفهوم، نظریههای توسعهای و کمونیستی روزنامهنگاری، انواعی از اقتدارگرایی سنتی هستند. در جوامع اقتدارگرا، تنوع دیدگاه ها بیهوده و غیرمسئولانه است، در حالی که اجماع هدف معقولی برای روزنامه نگاری است. بنابراین روزنامه نگاران عموماً خودسانسوری می کنند و وضعیت موجود را حفظ می کنند. تفاوت عمده بین مفاهیم اقتدارگرا و کمونیستی در اینجا نهفته است. سیستم رسانه های خبری کمونیستی به عنوان بخشی از تغییر و کمک به انجام تغییر برنامه ریزی و ساخته شده است. تمایز دیگر مربوط به مالکیت رسانه است. رسانه های خبری کمونیستی در مقابل مطبوعات خصوصی در مدل اقتدارگرایانه، دارایی دولتی هستند.
William A. Hachten
#نظریه #ارتباطات #زوم
🔸تئوری ساختار تطبیقی* | AST
گروهها و سازمانها قوانین و منابعی را ایجاد میکنند که به عنوان ساختار تعریف میشوند. این ساختارها سیستمهای اجتماعی را شکل میدهند. طبق این نظریه کیفیت ساختار بر تصمیمگیری تأثیر میگذارد و تصمیمات نیز بر ساختار.
تئوری ساختار تطبیقی روشهایی را مدلسازی میکند که در آن فناوری با یک سازمان و ساختارهای سازمانی با فناوری سازگار میشوند. تئوری ساختار تطبیقی از طریق تحقیقات مربوط به کاربردهای فناوری مانند سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی و فناوری مشارکتی توسعه یافته است.
Adaptive Structuration Theory
🔸تئوری ساختار تطبیقی* | AST
گروهها و سازمانها قوانین و منابعی را ایجاد میکنند که به عنوان ساختار تعریف میشوند. این ساختارها سیستمهای اجتماعی را شکل میدهند. طبق این نظریه کیفیت ساختار بر تصمیمگیری تأثیر میگذارد و تصمیمات نیز بر ساختار.
تئوری ساختار تطبیقی روشهایی را مدلسازی میکند که در آن فناوری با یک سازمان و ساختارهای سازمانی با فناوری سازگار میشوند. تئوری ساختار تطبیقی از طریق تحقیقات مربوط به کاربردهای فناوری مانند سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری گروهی و فناوری مشارکتی توسعه یافته است.
Adaptive Structuration Theory
#نظریه🔸شکاف دانش
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
#سینماویژن #نظریه
🔸نظریه فیلم چیست؟
بر اساس دایره المعارف نظریه فیلم راتلج، نظریه فیلم "مجموعهای از رویکردهای علمی در رشته دانشگاهی مطالعات سینما است که ذاتگرایی سینما را زیر سوال میبرد و برای درک رابطه فیلم با واقعیت، با هنرهای دیگر، و با بینندگان و جامعه در کل، چارچوبهای مفهومی ارائه میکند.."
در اصطلاح عامیانه، نظریه فیلم راهی برای تجزیه فیلم و تلویزیون است.
▫️یک تعریف دیگر از نظریه فیلم در بریتانیکا:
نظریه فیلم میتواند بلوکهای سازنده دانش، بحث و مطالعه باشد.... نظریهپردازان فیلمها را تجزیه میکنند تا آنها را بر اساس جایگاهشان در جامعه تحلیل کنند. هر چه در خواندن فیلم بهتر شوید، میتوانید معنای بیشتری را در کار خود قرار دهید. شما نمیتوانید یک فیلم یا برنامه تلویزیونی منحصر به فرد بسازید بدون اینکه از آنچه پیش از شما بوده است، درک اولیه داشته باشید.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه فیلم چیست؟
بر اساس دایره المعارف نظریه فیلم راتلج، نظریه فیلم "مجموعهای از رویکردهای علمی در رشته دانشگاهی مطالعات سینما است که ذاتگرایی سینما را زیر سوال میبرد و برای درک رابطه فیلم با واقعیت، با هنرهای دیگر، و با بینندگان و جامعه در کل، چارچوبهای مفهومی ارائه میکند.."
در اصطلاح عامیانه، نظریه فیلم راهی برای تجزیه فیلم و تلویزیون است.
▫️یک تعریف دیگر از نظریه فیلم در بریتانیکا:
نظریه فیلم میتواند بلوکهای سازنده دانش، بحث و مطالعه باشد.... نظریهپردازان فیلمها را تجزیه میکنند تا آنها را بر اساس جایگاهشان در جامعه تحلیل کنند. هر چه در خواندن فیلم بهتر شوید، میتوانید معنای بیشتری را در کار خود قرار دهید. شما نمیتوانید یک فیلم یا برنامه تلویزیونی منحصر به فرد بسازید بدون اینکه از آنچه پیش از شما بوده است، درک اولیه داشته باشید.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه روانکاوانه فیلم
این نظریه تحت تأثیر آثار #زیگموند_فروید و #ژاک لاکان، امیال، ترسها و خیالات ناخودآگاه فیلمسازان و مخاطبان را بررسی میکند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه روانکاوانه فیلم
این نظریه تحت تأثیر آثار #زیگموند_فروید و #ژاک لاکان، امیال، ترسها و خیالات ناخودآگاه فیلمسازان و مخاطبان را بررسی میکند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه مولف در یک نگاه
نظریه مولف (auteur theory) بر این باور است که یک فیلم دیدگاه خلاقانه شخصی کارگردان را منعکس میکند، بهگونهای که گویی نویسنده اولیه است. از کارگردانانی مانند #آلفرد_هیچکاک و #کوئنتین_تارانتینو اغلب به عنوان نمونههایی از کارگردانان مولف یاد میشود.
نظریه مولف در واقع یک نظریه فیلمسازی که در آن کارگردان به عنوان نیروی خلاق اصلی در یک فیلم سینمایی دیده میشود. نظریه مولف در اواخر دهه ١٩۴٠ در فرانسه به وجود آمد.
و بالاخره این #اندرو_ساریس (Andrew Sarris) منتقد آمریکایی بود که این پدیده را به نام نظریه مولف نامگذاری کرد. نظریه مولف زاییده نظریههای سینمایی #آندره_بازن و #الکساندر_آستروک است.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه مولف در یک نگاه
نظریه مولف (auteur theory) بر این باور است که یک فیلم دیدگاه خلاقانه شخصی کارگردان را منعکس میکند، بهگونهای که گویی نویسنده اولیه است. از کارگردانانی مانند #آلفرد_هیچکاک و #کوئنتین_تارانتینو اغلب به عنوان نمونههایی از کارگردانان مولف یاد میشود.
نظریه مولف در واقع یک نظریه فیلمسازی که در آن کارگردان به عنوان نیروی خلاق اصلی در یک فیلم سینمایی دیده میشود. نظریه مولف در اواخر دهه ١٩۴٠ در فرانسه به وجود آمد.
و بالاخره این #اندرو_ساریس (Andrew Sarris) منتقد آمریکایی بود که این پدیده را به نام نظریه مولف نامگذاری کرد. نظریه مولف زاییده نظریههای سینمایی #آندره_بازن و #الکساندر_آستروک است.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن #نظریه
🔸نظریه پست مدرن فیلم
نظریه پست مدرن به بررسی چگونگی بازتاب و چالش فیلمها با روایتها و ساختارهای سنتی میپردازد. اغلب شامل یک رویکرد بازیگوشانه و خودارجاعی میشود.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه پست مدرن فیلم
نظریه پست مدرن به بررسی چگونگی بازتاب و چالش فیلمها با روایتها و ساختارهای سنتی میپردازد. اغلب شامل یک رویکرد بازیگوشانه و خودارجاعی میشود.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه
#سینماویژن🔸نظریه شناختی فیلم
نظریه شناختی فیلم* بر نحوه درک و پردازش فیلم توسط تماشاگران تمرکز دارد. این نظریه به فرآیندهای روانی درگیر در تماشای فیلم، مانند ادراک، حافظه و احساسات میپردازد.
Cognitive Film Theory
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن🔸نظریه شناختی فیلم
نظریه شناختی فیلم* بر نحوه درک و پردازش فیلم توسط تماشاگران تمرکز دارد. این نظریه به فرآیندهای روانی درگیر در تماشای فیلم، مانند ادراک، حافظه و احساسات میپردازد.
Cognitive Film Theory
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه #سینماویژن
🔸نظریه مونتاژ شوروی
نظریه مونتاژ و وی که در دهه ١٩٢٠ توسط فیلمسازان شوروی توسعه یافت، بر اهمیت #تدوین تأکید دارد. این نظریه نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتن پلانهای مختلف میتواند معانی و پاسخهای احساسی جدیدی ایجاد کند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
🔸نظریه مونتاژ شوروی
نظریه مونتاژ و وی که در دهه ١٩٢٠ توسط فیلمسازان شوروی توسعه یافت، بر اهمیت #تدوین تأکید دارد. این نظریه نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتن پلانهای مختلف میتواند معانی و پاسخهای احساسی جدیدی ایجاد کند.
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#سینماویژن
#نظریه🔸اثر کولشوف چیست؟
اثر کولشوف یک اثر تدوینی است که ابتدا توسط #لو_کولشوف (Lev Kuleshov) فیلمساز و نظریهپرداز فیلم شوروی نشان داده شد. اصل اساسی اثر کولشوف این است که مخاطب تفاسیر جدیدی از ترکیب و توالی بهدست میآورد. در واقع، تعامل عکسها میتواند معنی را به کلی تغییر دهد. برای نشان دادن این موضوع، کولشوف در سال ١٩١٨ یک فیلم کوتاه با بازی ایوان موسژوکین ساخت. اگرچه کولشوف از همان شات بیبیان موسژوکین در ارتباط با تصاویر دیگر (یک کاسه سوپ یا دختری در تابوت) استفاده میکرد، اما مخاطبان برای هر ترکیب، معانی متفاوتی دریافت کردند. آنها بیان او را واکنشی به تصویر دیگر میدانستند که به آنها امکان میداد بر اساس اطلاعات زمینهای، معنای جداگانهای از بازیگر بگیرند. کولشوف این نظریه را مبنای سینما و تدوین سینمایی به عنوان شکل هنری میداند.
Film Movements
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
#نظریه🔸اثر کولشوف چیست؟
اثر کولشوف یک اثر تدوینی است که ابتدا توسط #لو_کولشوف (Lev Kuleshov) فیلمساز و نظریهپرداز فیلم شوروی نشان داده شد. اصل اساسی اثر کولشوف این است که مخاطب تفاسیر جدیدی از ترکیب و توالی بهدست میآورد. در واقع، تعامل عکسها میتواند معنی را به کلی تغییر دهد. برای نشان دادن این موضوع، کولشوف در سال ١٩١٨ یک فیلم کوتاه با بازی ایوان موسژوکین ساخت. اگرچه کولشوف از همان شات بیبیان موسژوکین در ارتباط با تصاویر دیگر (یک کاسه سوپ یا دختری در تابوت) استفاده میکرد، اما مخاطبان برای هر ترکیب، معانی متفاوتی دریافت کردند. آنها بیان او را واکنشی به تصویر دیگر میدانستند که به آنها امکان میداد بر اساس اطلاعات زمینهای، معنای جداگانهای از بازیگر بگیرند. کولشوف این نظریه را مبنای سینما و تدوین سینمایی به عنوان شکل هنری میداند.
Film Movements
🔹بحثهای نظری سینما
▫️ترجمههای یونس شکرخواه
Melvin_L_DeFleur,_Margaret_H_DeFleur_Mass_Communication_Theories.pdf
11.8 MB
#نظریه
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن #نظریه #مدل
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese
▫️Actor–network theory
#نظریه🔸کنشگر- شبکه
نظریه کنشگر-شبکه (ANT) رویکردی روششناختی و نظری به نظریه اجتماعی است که هر چیزی در جهانهای طبیعی و اجتماعی در شبکههای روابط دائماً در حال تغییر وجود دارد.
این رویکرد بر این باور است چیزی بیرون از این روابط وجود ندارد. همه عواملی که در یک موقعیت اجتماعی مشارکت دارند در یک سطح هستند و بنابراین چیزی بیرون از شیوه تعامل فعلی مشارکتکنندگان در شبکه نیروی اجتماعی وجود ندارد؛ بنابراین ایدهها، فرایندها و بسیاری از عوامل مرتبط در مقام خلق موقعیت اجتماعی، مانند انسانها مهم هستند. کنشگر-شبکه بیان میکند که نیروهای اجتماعی درون خودشان وجود ندارند و در نتیجه نمیتوانند برای توضیح پدیده اجتماعی بکار بروند. بنابراین به جای تحلیل تجربی جدی بهتر است به جای "توضیح" فعالیت اجتماعی آن را "توصیف" کنند و فقط پس از این است که شخص میتواند مفهوم نیروهای اجتماعی را معرفی کند آنهم فقط به عنوان یک مفهوم نظری انتزاعی و نه چیزی که اصالتاً در جهان وجود دارد. در حالی که این رویکرد بیشتر به خاطر تأکید مشاجره برانگیزش بر قابلیت کنش غیر انسانها یا مشارکت آنها در نظامها یا شبکهها یا هر دو اینها شناخته میشود، کنشگر- شبکه با نقدهای قدرتمندش به جامعهشناسی انتقادی و متعارف نیز مرتبط است. این نظریه توسط پژوهشگران مطالعات علم و فناوری (STS) شامل میشل کالن، مادلین اکریچ، برونو لاتور، و جان لاو جامعهشناس و دیگران توسعه یافته است و به صورت فنیتر میتوان آن را به عنوان یک روش "مادی - نشانهای"(material-semiotic) توصیف کرد. رویکرد کنشگر-شبکه؛ روابط واحد مادی (میان چیزها) و نشانهای (بین مفاهیم) را نگاشت میکند. فرض این رویکرد این است که بسیاری از روابط هم مادی و هم مفهومی هستند.
به طور کلی نظریه کنشگر - شبکه یک رویکرد برساختگرا است چرا که از توضیحات ذات باورانه وقایع یا نوآوریها خودداری میکند. کنشگر - شبکه در واقع نظریه موفق را با فهم ترکیبات و تعاملات میان اجزایی که آنرا موفق میسازند توضیح میدهد و نه با گفتن اینکه این نظریه درست است یا غلط است. بهطور مشابه این رویکرد خودش یک نظریه نیست، کنشگر - شبکه به عنوان راهبرد عمل میکند تا در حساس شدن به اصطلاحات و فرضیات زیربنایی اغلب بررسی نشده به مردم کمک کند. این رویکرد به واسطه رویکرد خاص مادی-نشانهای خود از سایر نظریات شبکه اجتماعی و مطالعات علم و فناوری متمایز میشود.
#نظریه🔸کنشگر- شبکه
نظریه کنشگر-شبکه (ANT) رویکردی روششناختی و نظری به نظریه اجتماعی است که هر چیزی در جهانهای طبیعی و اجتماعی در شبکههای روابط دائماً در حال تغییر وجود دارد.
این رویکرد بر این باور است چیزی بیرون از این روابط وجود ندارد. همه عواملی که در یک موقعیت اجتماعی مشارکت دارند در یک سطح هستند و بنابراین چیزی بیرون از شیوه تعامل فعلی مشارکتکنندگان در شبکه نیروی اجتماعی وجود ندارد؛ بنابراین ایدهها، فرایندها و بسیاری از عوامل مرتبط در مقام خلق موقعیت اجتماعی، مانند انسانها مهم هستند. کنشگر-شبکه بیان میکند که نیروهای اجتماعی درون خودشان وجود ندارند و در نتیجه نمیتوانند برای توضیح پدیده اجتماعی بکار بروند. بنابراین به جای تحلیل تجربی جدی بهتر است به جای "توضیح" فعالیت اجتماعی آن را "توصیف" کنند و فقط پس از این است که شخص میتواند مفهوم نیروهای اجتماعی را معرفی کند آنهم فقط به عنوان یک مفهوم نظری انتزاعی و نه چیزی که اصالتاً در جهان وجود دارد. در حالی که این رویکرد بیشتر به خاطر تأکید مشاجره برانگیزش بر قابلیت کنش غیر انسانها یا مشارکت آنها در نظامها یا شبکهها یا هر دو اینها شناخته میشود، کنشگر- شبکه با نقدهای قدرتمندش به جامعهشناسی انتقادی و متعارف نیز مرتبط است. این نظریه توسط پژوهشگران مطالعات علم و فناوری (STS) شامل میشل کالن، مادلین اکریچ، برونو لاتور، و جان لاو جامعهشناس و دیگران توسعه یافته است و به صورت فنیتر میتوان آن را به عنوان یک روش "مادی - نشانهای"(material-semiotic) توصیف کرد. رویکرد کنشگر-شبکه؛ روابط واحد مادی (میان چیزها) و نشانهای (بین مفاهیم) را نگاشت میکند. فرض این رویکرد این است که بسیاری از روابط هم مادی و هم مفهومی هستند.
به طور کلی نظریه کنشگر - شبکه یک رویکرد برساختگرا است چرا که از توضیحات ذات باورانه وقایع یا نوآوریها خودداری میکند. کنشگر - شبکه در واقع نظریه موفق را با فهم ترکیبات و تعاملات میان اجزایی که آنرا موفق میسازند توضیح میدهد و نه با گفتن اینکه این نظریه درست است یا غلط است. بهطور مشابه این رویکرد خودش یک نظریه نیست، کنشگر - شبکه به عنوان راهبرد عمل میکند تا در حساس شدن به اصطلاحات و فرضیات زیربنایی اغلب بررسی نشده به مردم کمک کند. این رویکرد به واسطه رویکرد خاص مادی-نشانهای خود از سایر نظریات شبکه اجتماعی و مطالعات علم و فناوری متمایز میشود.