#زوم #متدولوژی
🔸 نظریه انتقادی در عمل
نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند.
https://t.iss.one/younesshokrkhah
🔸 نظریه انتقادی در عمل
نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند.
https://t.iss.one/younesshokrkhah
#کتاب🔸دیالکتیک روشنگری
دیالکتیک روشنگری (Dialektik der Aufklärung) کتابی است نوشتهٔ #ماکس_هورکهایمر و #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این کتاب مهمترین اثر #نظریهانتقادی است که به بررسی وضع رواناجتماعیای میپردازد که #مکتبفرانکفورت آن را شکستِ روشنگری میداند.
موضوع اصلی کتاب توضیح این مطلب است که هدف اصلی #روشنگری آزاد کردن انسان از اختناق سیاسی و بدبختی اقتصادی و مادی بودهاست؛ ولی روشنگری خود تبدیل به اسطورهای شدهاست که همراه با بدبختی و فلاکت است. از منظر آدورنو و هورکهایمر پروژهٔ عقلانی روشنگری به تسلط #تکنولوژی بر جهان و اسیر و بنده شدن فرد در نظامهای توتالیتر منجر شدهاست.
این اثر در سال ۱۳۸۳ توسط #مراد_فرهادپور و #امید_مهرگان به فارسی برگردانده شده و انتشارات گام نو آن را منتشر کرده است.
دیالکتیک روشنگری (Dialektik der Aufklärung) کتابی است نوشتهٔ #ماکس_هورکهایمر و #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این کتاب مهمترین اثر #نظریهانتقادی است که به بررسی وضع رواناجتماعیای میپردازد که #مکتبفرانکفورت آن را شکستِ روشنگری میداند.
موضوع اصلی کتاب توضیح این مطلب است که هدف اصلی #روشنگری آزاد کردن انسان از اختناق سیاسی و بدبختی اقتصادی و مادی بودهاست؛ ولی روشنگری خود تبدیل به اسطورهای شدهاست که همراه با بدبختی و فلاکت است. از منظر آدورنو و هورکهایمر پروژهٔ عقلانی روشنگری به تسلط #تکنولوژی بر جهان و اسیر و بنده شدن فرد در نظامهای توتالیتر منجر شدهاست.
این اثر در سال ۱۳۸۳ توسط #مراد_فرهادپور و #امید_مهرگان به فارسی برگردانده شده و انتشارات گام نو آن را منتشر کرده است.
🔸نظریه انتقادی
#جامعهشناسی #مطالعاتفرهنگی
#نظریهانتقادی (Critical Theory) جنبشی فکری-فلسفی است در نقد فرهنگ و جامعه که در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد. این نظریه به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. نظریه انتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند. ریشه اندیشه انتقادی در #مکتبفرانکفورت و در راس آن #تئودور_آدورنو (۱۹۰۳- ۱۹۶۹) بود که معتقد بود #صنعتفرهنگ (یا همان صنایع سرگرمکننده) ایجاد نیاز میکنند؛ بر کالاهای مادی تاکید میورزند و به خاطر عدهای اندک اما ثروتمند به مصرف دامن میزنند..
#جامعهشناسی #مطالعاتفرهنگی
#نظریهانتقادی (Critical Theory) جنبشی فکری-فلسفی است در نقد فرهنگ و جامعه که در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد. این نظریه به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. نظریه انتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند. ریشه اندیشه انتقادی در #مکتبفرانکفورت و در راس آن #تئودور_آدورنو (۱۹۰۳- ۱۹۶۹) بود که معتقد بود #صنعتفرهنگ (یا همان صنایع سرگرمکننده) ایجاد نیاز میکنند؛ بر کالاهای مادی تاکید میورزند و به خاطر عدهای اندک اما ثروتمند به مصرف دامن میزنند..
#زوم🔸مکتب فرانکفورت در یک نگاه
#مکتبفرانکفورت، گروهی از محققان مرتبط با موسسه تحقیقات اجتماعی در فرانکفورت آلمان در سال ٢٩٢٣ توسط کارل گرونبرگ تأسیس شد. این رویکرد که به #نظریهانتقادی هم معروف است، روابط اجتماعی را در درون نظامهای اقتصادی سرمایهداری تحلیل میکرد و شرکتهای بزرگ، انحصارات، تکنولوژی، صنعتی شدن فرهنگ و زوال فرد در جامعه سرمایهداری را نقد میکرد. در طول ظهور آدولف هیتلر در سال ١٩٣٣ اکثر دانشمندان مؤسسه مجبور به ترک آلمان شدند و بسیاری از آنها به آمریکا پناه بردند. مؤسسه تحقیقات اجتماعی تا سال ١٩۴٩ به دانشگاه کلمبیا وابسته شد، تا زمانی که به فرانکفورت بازگشت. میراث مکتب فرانکفورت همچنان بر رشتههای مختلف دانشگاهی از جمله #جامعهشناسی، #مطالعاتفرهنگی و #فلسفه تأثیر میگذارد.
#مکتبفرانکفورت، گروهی از محققان مرتبط با موسسه تحقیقات اجتماعی در فرانکفورت آلمان در سال ٢٩٢٣ توسط کارل گرونبرگ تأسیس شد. این رویکرد که به #نظریهانتقادی هم معروف است، روابط اجتماعی را در درون نظامهای اقتصادی سرمایهداری تحلیل میکرد و شرکتهای بزرگ، انحصارات، تکنولوژی، صنعتی شدن فرهنگ و زوال فرد در جامعه سرمایهداری را نقد میکرد. در طول ظهور آدولف هیتلر در سال ١٩٣٣ اکثر دانشمندان مؤسسه مجبور به ترک آلمان شدند و بسیاری از آنها به آمریکا پناه بردند. مؤسسه تحقیقات اجتماعی تا سال ١٩۴٩ به دانشگاه کلمبیا وابسته شد، تا زمانی که به فرانکفورت بازگشت. میراث مکتب فرانکفورت همچنان بر رشتههای مختلف دانشگاهی از جمله #جامعهشناسی، #مطالعاتفرهنگی و #فلسفه تأثیر میگذارد.