#روزنامهنگاری
🔸صدرالدین الهی درگذشت
#صدرالدین_الهی روزنامهنگار ایرانی
صبح ۲۹ دسامبر ۲۰۲۱ (۸ دی ۱۴۰۰) در سانفرانسیسکو آمریکا در سن ٨٧ سالگی درگذشت.
صدرالدّین الهی (۱۳۱۳-١۴٠٠) متولد تهران که از سال آخر دبیرستان #روزنامهنگار شد؛ کار خود را در روزنامهٔ #کیهان آغاز کرد. او از فرانسه دیپلمهای تخصصی گرفت و از سال ۱۳۵۷ که برای مطالعه به دانشگاههای سنخوزه و برکلی آمریکا رفت دیگر به ایران برنگشت. از او که مدرس گزارش نویسی در دانشکدهٔ علوم ارتباطات و از پایهگذاران کیهان ورزشی و روزنامهنگاری مدرن در ایران بود آثاری چون با سعدی در بازارچه زندگی، دوریها و دلگیریها، و سید ضیاء: مرد اول یا مرد دوم کودتا به جا مانده استً
🔸صدرالدین الهی درگذشت
#صدرالدین_الهی روزنامهنگار ایرانی
صبح ۲۹ دسامبر ۲۰۲۱ (۸ دی ۱۴۰۰) در سانفرانسیسکو آمریکا در سن ٨٧ سالگی درگذشت.
صدرالدّین الهی (۱۳۱۳-١۴٠٠) متولد تهران که از سال آخر دبیرستان #روزنامهنگار شد؛ کار خود را در روزنامهٔ #کیهان آغاز کرد. او از فرانسه دیپلمهای تخصصی گرفت و از سال ۱۳۵۷ که برای مطالعه به دانشگاههای سنخوزه و برکلی آمریکا رفت دیگر به ایران برنگشت. از او که مدرس گزارش نویسی در دانشکدهٔ علوم ارتباطات و از پایهگذاران کیهان ورزشی و روزنامهنگاری مدرن در ایران بود آثاری چون با سعدی در بازارچه زندگی، دوریها و دلگیریها، و سید ضیاء: مرد اول یا مرد دوم کودتا به جا مانده استً
Motrebe Del
Mohammadreza Shajarian
#موسیقی🔸قطعه مطرب دل
▫️خوانندگان: #محمدرضا_شجریان، #همایون_شجریان
▫️تار: #حسین_علیزاده
▫️کمانچه: #کیهان_کلهر
▫️خوانندگان: #محمدرضا_شجریان، #همایون_شجریان
▫️تار: #حسین_علیزاده
▫️کمانچه: #کیهان_کلهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی🔸محمدرضا شجریان
تار: #حسین_علیزاده، کمانچه: #کیهان_کلهر، تنبک: #همایون_شجریان
تو باخدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند
#حافظ
تار: #حسین_علیزاده، کمانچه: #کیهان_کلهر، تنبک: #همایون_شجریان
تو باخدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند
#حافظ
#عکاسانه #فتوژورنالیسم #تاریخ #کیهان
🔸فتوژورنالیستها
جمعی از فتوژورلیستهای حرفهای دهه ۶٠ روزنامه کیهان که درباره هر کدامشان میشود ساعتها حرف زد. عکس را از اکانت اینستاگرام همکار قدیمی داریوش عسکری که خودش هم فتوژورنالیست است؛ برداشتم.
🔸فتوژورنالیستها
جمعی از فتوژورلیستهای حرفهای دهه ۶٠ روزنامه کیهان که درباره هر کدامشان میشود ساعتها حرف زد. عکس را از اکانت اینستاگرام همکار قدیمی داریوش عسکری که خودش هم فتوژورنالیست است؛ برداشتم.
#روزنامهنگاری
🔸لالهزار، خیابان مطبوعات
▫️مرتضی رحیمنواز
شاید کمتر کسی در وهله نخست بتواند میان خیابان #لالهزار و #مطبوعات نسبت پایدار و معناداری برقرار کند. لالهزار همواره برای ما ایرانیها معادل نمایش، سینما، موسیقی و این اواخر صنایع الکترونیک و لوستر بوده و به این تناسب ذهنی عادت کردهایم. اما به نظر باید در این تصور تجدید نظر کرده و به همنشینی این خیابان با بخش مهمی از تاریخ دو سده گذشته توجه بیشتری داشته باشیم.
در خیابان لالهزار و پهنههای مجاور آن در محدوده تاریخی اواخر سده سیزدهم تا اواسط دهه ١٣۴٠ بیش از ١۵٠ عنوان روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه استقرار داشتند که برخی از آنها از جمله مهمترین نشریات تاریخ اجتماعی و سیاسی کشور میباشند. این میزان از توجه صاحبان رسانه به این پهنه تاریخی جدا از مرکزیتی که این خیابان در دوران اوج خود از آن برخوردار بود، دلایل دیگری نیز دارد که از جمله آنها بایستی به تحولاتی اشاره کرد که لالهزار در هر یک از آنها تاثیرگذار بود. این خیابان مدرن به دلیل تفاوت و تمایزهایش با سایر خیابانهای تهران مرکز تردد روشنفکران، هنرمندان، دانشجویان و طبقه متوسط شهری بود. همانها که به نوعی مخاطبین اصلی مطبوعات و رسانههای نوشتاری به شمار میآمدند. بدیهی است که این حجم متراکم از جمعیت به ویژه در روزگاری که عرضه مجله با شمارگان پایین مواجه بود، تضمینی برای فروش نسخههای منتشر شده بود. به ویژه که تا مدتها سیستم فروش متکی بر عرضه مستقیم و مراجعه فروشندگان دورهگرد به مشتریانشان بود و طبیعی است که هر چقدر خوانندگان و علاقمندان به خرید این کالاها در دسترستر بودند، به همان نسبت فروش و بقای نشریات از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار بود.
به طبع حضور مجلات و روزنامهها، چاپخانههای متعددی نیز در این راسته پدید آمدن که برخی از آنها در زمره مهمترین و موثرترین چاپخانههای ایران قلمداد میشوند.
یکی از قدیمیترین روزنامههای ایران که دفتر آن در خیابان لالهزار واقع شده بود، روزنامه #حبلالمتین است. این روزنامه را بایستی مهمترین و تاثیرگذارترین روزنامه عصر مشروطه ایران به شمار آورد.
حبلالمتین دو دوره انتشاراتی را تجربه کرد، روزنامه در دور نخست به مدیریت سید جلالالدین حسینی (مویدالاسلام) در کلکته هندوستان انتشار یافت. پس از صدور فرمان مشروطه، مویدالاسلام انتشار روزنامه در تهران را زیر نظر برادر کوچکترش سیدحسن کاشانی و به سردبیری یحیی کاشانی (خامهای) آغاز کرد. بر خلاف نسخه کلکته، ترتیب نسخه منتشر شده روزانه و تعداد صفحات آن نیز بین ۴ تا ٨ متغیر ماند.
حبل المتین تهران در دو مرحله دچار توقیف شد. با آغاز استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، سیدحسن کاشانی به رشت گریخت و تا فتح تهران روزنامه را در این شهر منتشر و در سراسر کشور توزیع کرد. پس از فتح تهران بار دیگر روزنامه در پایتخت منتشر شد و روند آن ادامه یافت تا اینکه در نهایت با مهاجرت سیدحسن به هند، روزنامه در مرداد ١٢٨٨ پس از حدود ۴٠٠ شماره از فعالیت باز میماند.
روزنامه حبلالمتین را یکی از پایههای پیروزی مشروطه در ایران میدانند. توزیع رایگان روزنامه در میان علمای ایران که با حمایت تجار و بازاریان و از جمله زینالعابدین تقیاف ممکن شده بود، نقش مهمی در همراهی روحانیون با خیزش ملی مشروطهخواهی داشت.
لالهزار به همراه معابر وابسته به خود مجموعه مهمی از مطبوعات ایران را در خود جای داده بودند. رسانههایی که برخی از آنها به ماند روزنامه #نوبهار به مدیریت ملکالشعراء بهار، روزنامه اطلاعات با مدیریت عباس مسعودی، روزنامه #باخترامروز با مدیریت حسین فاطمی، روزنامه #اختر با مدیریت محمدعلی خلیلی، موسسه مطبوعاتی #کیهان و مجلات زیرمجموعه آن با مدیریت مصطفی مصباحزاده، نشریه #تهرانمصور با مدیریت احمد دهقان و بسیاری از عناوین دیگر در طول حیات خیابان لالهزار بخش مهمی از حافظه فرهنگی و حیات اجتماعی و سیاسی کشور را در دفاتر خود در جای جای این خیابان رقم زدهاند. بخشی که اتفاقا در سرنوشت تک تک افراد جامعه بسیار مهم و تاثیرگذار بوده است. ذکر تیتروار نام این رسانهها به خودی خود میتواند ظرفیت کامل یک مقاله را به خود اختصاص دهد، از این رو از شرح بیشتر آنها پرهیز کرده و با ذکر عنوان آنها به این امید میمانیم که فرصتی مناسبتر فراهم شود تا به شرح کاملی از روند فعالیت مطبوعات در این خیابان بپردازیم. پیش از ذکر نام مجلات و روزنامههای ایرانی باید به این نکته اشاره کنیم که برخی از آنها بخشی از فرایند انتشار خود را در این خیابان تجربه کردهاند و به دلایلی بعدها دفاتر خود را به مناطق دیگری از شهر تهران انتقال دادهاند.
🔸لالهزار، خیابان مطبوعات
▫️مرتضی رحیمنواز
شاید کمتر کسی در وهله نخست بتواند میان خیابان #لالهزار و #مطبوعات نسبت پایدار و معناداری برقرار کند. لالهزار همواره برای ما ایرانیها معادل نمایش، سینما، موسیقی و این اواخر صنایع الکترونیک و لوستر بوده و به این تناسب ذهنی عادت کردهایم. اما به نظر باید در این تصور تجدید نظر کرده و به همنشینی این خیابان با بخش مهمی از تاریخ دو سده گذشته توجه بیشتری داشته باشیم.
در خیابان لالهزار و پهنههای مجاور آن در محدوده تاریخی اواخر سده سیزدهم تا اواسط دهه ١٣۴٠ بیش از ١۵٠ عنوان روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه استقرار داشتند که برخی از آنها از جمله مهمترین نشریات تاریخ اجتماعی و سیاسی کشور میباشند. این میزان از توجه صاحبان رسانه به این پهنه تاریخی جدا از مرکزیتی که این خیابان در دوران اوج خود از آن برخوردار بود، دلایل دیگری نیز دارد که از جمله آنها بایستی به تحولاتی اشاره کرد که لالهزار در هر یک از آنها تاثیرگذار بود. این خیابان مدرن به دلیل تفاوت و تمایزهایش با سایر خیابانهای تهران مرکز تردد روشنفکران، هنرمندان، دانشجویان و طبقه متوسط شهری بود. همانها که به نوعی مخاطبین اصلی مطبوعات و رسانههای نوشتاری به شمار میآمدند. بدیهی است که این حجم متراکم از جمعیت به ویژه در روزگاری که عرضه مجله با شمارگان پایین مواجه بود، تضمینی برای فروش نسخههای منتشر شده بود. به ویژه که تا مدتها سیستم فروش متکی بر عرضه مستقیم و مراجعه فروشندگان دورهگرد به مشتریانشان بود و طبیعی است که هر چقدر خوانندگان و علاقمندان به خرید این کالاها در دسترستر بودند، به همان نسبت فروش و بقای نشریات از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار بود.
به طبع حضور مجلات و روزنامهها، چاپخانههای متعددی نیز در این راسته پدید آمدن که برخی از آنها در زمره مهمترین و موثرترین چاپخانههای ایران قلمداد میشوند.
یکی از قدیمیترین روزنامههای ایران که دفتر آن در خیابان لالهزار واقع شده بود، روزنامه #حبلالمتین است. این روزنامه را بایستی مهمترین و تاثیرگذارترین روزنامه عصر مشروطه ایران به شمار آورد.
حبلالمتین دو دوره انتشاراتی را تجربه کرد، روزنامه در دور نخست به مدیریت سید جلالالدین حسینی (مویدالاسلام) در کلکته هندوستان انتشار یافت. پس از صدور فرمان مشروطه، مویدالاسلام انتشار روزنامه در تهران را زیر نظر برادر کوچکترش سیدحسن کاشانی و به سردبیری یحیی کاشانی (خامهای) آغاز کرد. بر خلاف نسخه کلکته، ترتیب نسخه منتشر شده روزانه و تعداد صفحات آن نیز بین ۴ تا ٨ متغیر ماند.
حبل المتین تهران در دو مرحله دچار توقیف شد. با آغاز استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، سیدحسن کاشانی به رشت گریخت و تا فتح تهران روزنامه را در این شهر منتشر و در سراسر کشور توزیع کرد. پس از فتح تهران بار دیگر روزنامه در پایتخت منتشر شد و روند آن ادامه یافت تا اینکه در نهایت با مهاجرت سیدحسن به هند، روزنامه در مرداد ١٢٨٨ پس از حدود ۴٠٠ شماره از فعالیت باز میماند.
روزنامه حبلالمتین را یکی از پایههای پیروزی مشروطه در ایران میدانند. توزیع رایگان روزنامه در میان علمای ایران که با حمایت تجار و بازاریان و از جمله زینالعابدین تقیاف ممکن شده بود، نقش مهمی در همراهی روحانیون با خیزش ملی مشروطهخواهی داشت.
لالهزار به همراه معابر وابسته به خود مجموعه مهمی از مطبوعات ایران را در خود جای داده بودند. رسانههایی که برخی از آنها به ماند روزنامه #نوبهار به مدیریت ملکالشعراء بهار، روزنامه اطلاعات با مدیریت عباس مسعودی، روزنامه #باخترامروز با مدیریت حسین فاطمی، روزنامه #اختر با مدیریت محمدعلی خلیلی، موسسه مطبوعاتی #کیهان و مجلات زیرمجموعه آن با مدیریت مصطفی مصباحزاده، نشریه #تهرانمصور با مدیریت احمد دهقان و بسیاری از عناوین دیگر در طول حیات خیابان لالهزار بخش مهمی از حافظه فرهنگی و حیات اجتماعی و سیاسی کشور را در دفاتر خود در جای جای این خیابان رقم زدهاند. بخشی که اتفاقا در سرنوشت تک تک افراد جامعه بسیار مهم و تاثیرگذار بوده است. ذکر تیتروار نام این رسانهها به خودی خود میتواند ظرفیت کامل یک مقاله را به خود اختصاص دهد، از این رو از شرح بیشتر آنها پرهیز کرده و با ذکر عنوان آنها به این امید میمانیم که فرصتی مناسبتر فراهم شود تا به شرح کاملی از روند فعالیت مطبوعات در این خیابان بپردازیم. پیش از ذکر نام مجلات و روزنامههای ایرانی باید به این نکته اشاره کنیم که برخی از آنها بخشی از فرایند انتشار خود را در این خیابان تجربه کردهاند و به دلایلی بعدها دفاتر خود را به مناطق دیگری از شهر تهران انتقال دادهاند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی🔸 بداههنوازی
🔹شورانگیز، شاهکمان و زنگ
▫️شور انگیز: #حسین_علیزاده
▫️شاهکمان: #کیهان_کلهر
▫️زنگ سر انگشتی: #مجید_خلج
🔹شورانگیز، شاهکمان و زنگ
▫️شور انگیز: #حسین_علیزاده
▫️شاهکمان: #کیهان_کلهر
▫️زنگ سر انگشتی: #مجید_خلج
#روزنامهنگاری #دیزاین #تاریخ
🔸طراح فونتهای روزنامه کیهان
▫️حسین عبداللهزاده حقیقی
حسین عبداللهزاده حقیقی تایپدیزاینر ایرانی زاده تبریز (۱۳۱۵-۱۳۸۲) طراح مهمترین حروف چاپی فارسی است که پایه گذار لحن ایرانی مرسوم در #تایپوگرافی معاصر فارسی میباشد. اولین اثر او باز طراحی تایپفیس ۱۲ سیاه در سال ۱۳۳۶ برای شرکت حروفریزی زر است. در سال ۱۳۳۹ حروف کیهان ۸۴ را برای روزنامه #کیهان طراحی میکند که بعدها به نام فونت زر بولد معروف میشود. پس از آن در دهه ۵۰ فونتهای معروف تیتر و نازنین را نیز مجددا برای روزنامه کیهان طراحی میکند. او در سال ۱۹۷۸ تایپفیس "حقیقی" را به سفارش مؤسسهٔ کیهان طراحی کرد. این تایپفیس که مدتی بعد نازنین نام گرفت توسط شرکت لاینوتایپ تولید شد.
تایپفیسهای تیتر، مروارید، فیروزه، فردوسی و سعدی سیاه از دیگر آثار او هستند. برخی معتقدند عبداللهزاده حقیقی را پدر طراحی تایپ فارسی است.
🔸طراح فونتهای روزنامه کیهان
▫️حسین عبداللهزاده حقیقی
حسین عبداللهزاده حقیقی تایپدیزاینر ایرانی زاده تبریز (۱۳۱۵-۱۳۸۲) طراح مهمترین حروف چاپی فارسی است که پایه گذار لحن ایرانی مرسوم در #تایپوگرافی معاصر فارسی میباشد. اولین اثر او باز طراحی تایپفیس ۱۲ سیاه در سال ۱۳۳۶ برای شرکت حروفریزی زر است. در سال ۱۳۳۹ حروف کیهان ۸۴ را برای روزنامه #کیهان طراحی میکند که بعدها به نام فونت زر بولد معروف میشود. پس از آن در دهه ۵۰ فونتهای معروف تیتر و نازنین را نیز مجددا برای روزنامه کیهان طراحی میکند. او در سال ۱۹۷۸ تایپفیس "حقیقی" را به سفارش مؤسسهٔ کیهان طراحی کرد. این تایپفیس که مدتی بعد نازنین نام گرفت توسط شرکت لاینوتایپ تولید شد.
تایپفیسهای تیتر، مروارید، فیروزه، فردوسی و سعدی سیاه از دیگر آثار او هستند. برخی معتقدند عبداللهزاده حقیقی را پدر طراحی تایپ فارسی است.
🔸از کیهان تا آیین، روزنامهنگاری به منزله روشنفکری
دکتر #هادی_خانیکی از #روزنامهنگاری میگوید.
▫️کتاب نامه اگاهی نو
▫️شماره اول بهار ١۴٠٢
▫️گفتوگو از سرگه بارسقیان
"ورود من به جهان روزنامهنگاری و بیش از چهل سال زیستن در آن، پنجرهها و افقهایی به زندگی در دیگر جهانها گشوده است که هنوز خاطرهها و آرزوهای برآمده از آن حتی جهان زیست سرطانی مرا معنادار، گفتوگویی و برانگیزنده کنش معطوف به امید میکند. من در این جهان بیش از آنکه مؤثر باشم، تاثیرپذیر بودهام."
هادی خانیکی اوایل تیر ۱۴۰۱ این را نوشت؛ در آخرین لحظههای عبور از پنجمین خان شیمیدرمانی. روزنامهنگاری که ۴۰ سال پس از ورود به شورای سردبیری #کیهان و آغاز روزنامهنگاری حرفهای و پس از سالها تدریس به عنوان استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاری علمی، همچنان گفتوگوکننده است؛ از گفتوگو با معمر قذافی تا گفتوگو با سرطان پانکراس. از خانیکی چریک سیانور زیر زبان تا خانیکی آکادمیک با زبان گفتوگو؛ از خانیکی دانشجو که دستاندرکار نشریه دستنویس "باران" در شیراز بود تا خانیکی استاد و سردبیر نشریات "رسانه"، "نامه فرهنگ"،"دفتر دانش"،"آیین" و"آیین گفتوگو". گفتوگو با خانیکی سیر و سفری است در روزنامهنگاری ۴ دهه اخیر؛ با روزنامهنگاری که به تعبیر خود کنکور ایدهها برگزار میکرد اما روزنامهنگار تاسیسی است؛ از راهاندازی و مشارکت در تاسیس در روزنامهها و ماهنامهها و سالنامههای مطبوعاتی تا نشریات تخصصی و دانشگاهی.
متن کامل را اینجا بخوانید.
دکتر #هادی_خانیکی از #روزنامهنگاری میگوید.
▫️کتاب نامه اگاهی نو
▫️شماره اول بهار ١۴٠٢
▫️گفتوگو از سرگه بارسقیان
"ورود من به جهان روزنامهنگاری و بیش از چهل سال زیستن در آن، پنجرهها و افقهایی به زندگی در دیگر جهانها گشوده است که هنوز خاطرهها و آرزوهای برآمده از آن حتی جهان زیست سرطانی مرا معنادار، گفتوگویی و برانگیزنده کنش معطوف به امید میکند. من در این جهان بیش از آنکه مؤثر باشم، تاثیرپذیر بودهام."
هادی خانیکی اوایل تیر ۱۴۰۱ این را نوشت؛ در آخرین لحظههای عبور از پنجمین خان شیمیدرمانی. روزنامهنگاری که ۴۰ سال پس از ورود به شورای سردبیری #کیهان و آغاز روزنامهنگاری حرفهای و پس از سالها تدریس به عنوان استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاری علمی، همچنان گفتوگوکننده است؛ از گفتوگو با معمر قذافی تا گفتوگو با سرطان پانکراس. از خانیکی چریک سیانور زیر زبان تا خانیکی آکادمیک با زبان گفتوگو؛ از خانیکی دانشجو که دستاندرکار نشریه دستنویس "باران" در شیراز بود تا خانیکی استاد و سردبیر نشریات "رسانه"، "نامه فرهنگ"،"دفتر دانش"،"آیین" و"آیین گفتوگو". گفتوگو با خانیکی سیر و سفری است در روزنامهنگاری ۴ دهه اخیر؛ با روزنامهنگاری که به تعبیر خود کنکور ایدهها برگزار میکرد اما روزنامهنگار تاسیسی است؛ از راهاندازی و مشارکت در تاسیس در روزنامهها و ماهنامهها و سالنامههای مطبوعاتی تا نشریات تخصصی و دانشگاهی.
متن کامل را اینجا بخوانید.