Forwarded from عرصههای ارتباطی
#زوم #عکاسانه #نشانهشناسی
🔸 عکاسی از چشم رولان بارت
#رولان_بارت نشانه شناس فرانسوی پس از ابداع اصطلاح معروف پيام عكسی (Le Message photographique) بحث معانی بيان عكس يا همان قدرت بيان عكس (Rhétorique de l'image) را مطرح كرد و به این ترتیب سرآغاز نگاه به عكس از منظر نشانهشناسی شد. البته نگاه بارت از زاويه مكاتب فردينان دسوسور و لوئی يلمزلف (دو زبان شناس بزرگ) دنبال میشود كه بحث آن را زبانشناسان بايد دنبال كنند.
در اين تلقی، عكس میتواند دال يك مدلول باشد يا پيامی برخاسته از يك رمز و البته فراموش نكنيم كه بارت معتقد است عكس در درون خودش اطلاعی در بر ندارد. (وابسته بودن به نوع تفسيری که از عكس میشود و اينكه خود عكس به عنوان متن در فرامتن بزرگتر (محيط واقعی) بايد درك شود.
بپذيريم يا باور نكنيم؟
پيش از آنكه به فكر فرو رويد يادآوری كنم كه بالاخره آنچه بارت در مورد عكس میگويد به معنی يك نوع جبر زبانی است در دربرگيری مفاهيم و رمزها.
🔸 عکاسی از چشم رولان بارت
#رولان_بارت نشانه شناس فرانسوی پس از ابداع اصطلاح معروف پيام عكسی (Le Message photographique) بحث معانی بيان عكس يا همان قدرت بيان عكس (Rhétorique de l'image) را مطرح كرد و به این ترتیب سرآغاز نگاه به عكس از منظر نشانهشناسی شد. البته نگاه بارت از زاويه مكاتب فردينان دسوسور و لوئی يلمزلف (دو زبان شناس بزرگ) دنبال میشود كه بحث آن را زبانشناسان بايد دنبال كنند.
در اين تلقی، عكس میتواند دال يك مدلول باشد يا پيامی برخاسته از يك رمز و البته فراموش نكنيم كه بارت معتقد است عكس در درون خودش اطلاعی در بر ندارد. (وابسته بودن به نوع تفسيری که از عكس میشود و اينكه خود عكس به عنوان متن در فرامتن بزرگتر (محيط واقعی) بايد درك شود.
بپذيريم يا باور نكنيم؟
پيش از آنكه به فكر فرو رويد يادآوری كنم كه بالاخره آنچه بارت در مورد عكس میگويد به معنی يك نوع جبر زبانی است در دربرگيری مفاهيم و رمزها.
#عکاسانه 🔸استودیوم و پونکتوم
#استودیوم (studium) به معنی تقاضای چیزی، میل به کسی و البته گونهای سرسپاری کلی و پرشور و شوق، اما بدون هیچ حس تیز و خاصی است. به میانجی استودیوم است که من به بسیاری از عکسها علاقهمند میشوم، خواه آنها را به منزلهی شاهد و مدرک سیاسی دریافت کنم خواه از آنها به عنوان صحنههای جالب تاریخی لذت ببرم: زیرا مشارکت من با اندامها، چهرهها، ژستها، صحنهها و کنشها به واسطهی فرهنگ (این معنای ضمنی در استودیوم وجود دارد) ممکن میشود.
عنصر دوم استودیوم را میشکند (یا میبُرد). این بار من نیستم که آن را میجویم (آنگونه که من میدان استودیوم را با آگاهی مطلقم محاصره میکنم)، بلکه خودِ آن عنصر است که از آن صحنه بیرون میآید، همچون تیری پرتاب میشود و در من فرو میرود. در زبان لاتین برای نامیدن این زخم، این فرورفتگی و این علامتی که توسط ابزاری تیز و برنده پدید آمده، واژهای وجود دارد: این واژه بسیار مناسب کار من است زیرا هم مفهوم نقطهگذاری اشاره دارد و هم این که عکسهای مورد بحث من در حقیقت نقطهگذاری شدهاند و گاهی حتا با این نقاط حساس، خال خال میشوند؛ دقیقاً این علامتها و این زخمها، نقاط بسیاریاند. بنابراین این عنصر دوم را که استودیوم را به هم میریزد، #پونکتوم (punctum) مینامم؛ زیرا پونکتوم به معنی نیش، خال، بریدگی، سوراخ کوچک و نوعی تاس هم است (در واقع تاس هم قطعهای است که دارای خالها و نقاط سیاهرنگ است). پونکتوم یک عکس، حادثهای است که در من فرو میرود و زخمیام میکند، هم کبودم میکند و هم دردناک است.
#رولان_بارت
#استودیوم (studium) به معنی تقاضای چیزی، میل به کسی و البته گونهای سرسپاری کلی و پرشور و شوق، اما بدون هیچ حس تیز و خاصی است. به میانجی استودیوم است که من به بسیاری از عکسها علاقهمند میشوم، خواه آنها را به منزلهی شاهد و مدرک سیاسی دریافت کنم خواه از آنها به عنوان صحنههای جالب تاریخی لذت ببرم: زیرا مشارکت من با اندامها، چهرهها، ژستها، صحنهها و کنشها به واسطهی فرهنگ (این معنای ضمنی در استودیوم وجود دارد) ممکن میشود.
عنصر دوم استودیوم را میشکند (یا میبُرد). این بار من نیستم که آن را میجویم (آنگونه که من میدان استودیوم را با آگاهی مطلقم محاصره میکنم)، بلکه خودِ آن عنصر است که از آن صحنه بیرون میآید، همچون تیری پرتاب میشود و در من فرو میرود. در زبان لاتین برای نامیدن این زخم، این فرورفتگی و این علامتی که توسط ابزاری تیز و برنده پدید آمده، واژهای وجود دارد: این واژه بسیار مناسب کار من است زیرا هم مفهوم نقطهگذاری اشاره دارد و هم این که عکسهای مورد بحث من در حقیقت نقطهگذاری شدهاند و گاهی حتا با این نقاط حساس، خال خال میشوند؛ دقیقاً این علامتها و این زخمها، نقاط بسیاریاند. بنابراین این عنصر دوم را که استودیوم را به هم میریزد، #پونکتوم (punctum) مینامم؛ زیرا پونکتوم به معنی نیش، خال، بریدگی، سوراخ کوچک و نوعی تاس هم است (در واقع تاس هم قطعهای است که دارای خالها و نقاط سیاهرنگ است). پونکتوم یک عکس، حادثهای است که در من فرو میرود و زخمیام میکند، هم کبودم میکند و هم دردناک است.
#رولان_بارت
#عکاسانه 🔸 مخل و مخرب
عکاسی مخل و مخرب است، اما نه آن هنگامی که میترساند، پس میزند یا حتا آبرو میبرد، بلکه آن هنگام که فکور است، آن هنگام که میاندیشد. #رولان_بارت
عکاسی مخل و مخرب است، اما نه آن هنگامی که میترساند، پس میزند یا حتا آبرو میبرد، بلکه آن هنگام که فکور است، آن هنگام که میاندیشد. #رولان_بارت
#عکاسانه 🔸 عكس؛ آمرانهتر از نوشتار
چرا برای عكسها شرح نوشته میشود؟ مگر آنچه عیان است، حاجت به بیان دارد؟
#رولان_بارت (Roland Barthes)، منتقد فرانسوی میگوید: عكس آمرانهتر از نوشتار عمل میكند و بدون تحلیل و با یك ضربه، #معنی را تحمیل میكند. پس با این نگاه میتوان گفت كه در فرایند خبر، هر تصمیمی (آگاهانه و ناآگاهانه) و در هر مرحلهای میتواند بر محصول نهایی یا همان #خبر تأثیرگذار باشد
چرا برای عكسها شرح نوشته میشود؟ مگر آنچه عیان است، حاجت به بیان دارد؟
#رولان_بارت (Roland Barthes)، منتقد فرانسوی میگوید: عكس آمرانهتر از نوشتار عمل میكند و بدون تحلیل و با یك ضربه، #معنی را تحمیل میكند. پس با این نگاه میتوان گفت كه در فرایند خبر، هر تصمیمی (آگاهانه و ناآگاهانه) و در هر مرحلهای میتواند بر محصول نهایی یا همان #خبر تأثیرگذار باشد
#زوم🔸هرمنوتیک
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
Photography.doc
77 KB
#عکاسانه #فتوژورنالیسم
🔸تصوير، واژه و جمله
▫️#يونس_شكرخواه
"هر روزنامهاي را میتوان به دو ساختار تصويري و متني تجزيه كرد." اين جمله از معروفترين گزارههاي #رولان_بارت نشانهشناس برجسته فرانسوي است و همين میتواند راهگشای درك نقش #عكس و به ويژه درك پديده #فتوژورناليسم در عرصه #روزنامهنگاري باشد. اگر اين مبنا را بپذيريم و باز بپذيريم كه هر متن و عكسی، بازنمود جهان واقعی در جهان رسانهای است، گامی ديگر به طرف درك فتوژورناليسم برداشتهايم.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸تصوير، واژه و جمله
▫️#يونس_شكرخواه
"هر روزنامهاي را میتوان به دو ساختار تصويري و متني تجزيه كرد." اين جمله از معروفترين گزارههاي #رولان_بارت نشانهشناس برجسته فرانسوي است و همين میتواند راهگشای درك نقش #عكس و به ويژه درك پديده #فتوژورناليسم در عرصه #روزنامهنگاري باشد. اگر اين مبنا را بپذيريم و باز بپذيريم كه هر متن و عكسی، بازنمود جهان واقعی در جهان رسانهای است، گامی ديگر به طرف درك فتوژورناليسم برداشتهايم.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن
🔸تحلیل نشانهشناختی فیلم
▫️بر پایه آرای #رولان_بارت
Semiotics analysis for beginners!
How to read signs in film?
In this video for media studies and film studies students, we look at Roland Barthes ideas surrounding semiotic analysis. This acts as a spring board for most students when starting textual analysis.
In this video we look at symbolic examples such as the Apple logo for denotations and connotations, before giving examples of how camerawork, editing, mise en scene, and sounds can be signifiers and signs in moving image texts. We look at Tales Of Terror From Tokyo as an example along with The Adjustment Bureau.
🔸تحلیل نشانهشناختی فیلم
▫️بر پایه آرای #رولان_بارت
Semiotics analysis for beginners!
How to read signs in film?
In this video for media studies and film studies students, we look at Roland Barthes ideas surrounding semiotic analysis. This acts as a spring board for most students when starting textual analysis.
In this video we look at symbolic examples such as the Apple logo for denotations and connotations, before giving examples of how camerawork, editing, mise en scene, and sounds can be signifiers and signs in moving image texts. We look at Tales Of Terror From Tokyo as an example along with The Adjustment Bureau.
#تراس🔸ادبیات
ادبیات مثل فسفر است چرا که در لحظهٔ مرگ و نابودی، با بیشترین درخشش خود نور میافشاند.
#رولان_بارت (۱۹۱۵-۱۹۸۰)
ادبیات مثل فسفر است چرا که در لحظهٔ مرگ و نابودی، با بیشترین درخشش خود نور میافشاند.
#رولان_بارت (۱۹۱۵-۱۹۸۰)
#کتاب🔸پروست و من
پروست و من عنوان کتابی است نوشتهی #رولان_بارت که نشر افق آن را با ترجمه و تألیف احمد اخوت به چاپ رسانده است. ذهن جادوی غریبی است. میتوانی هر دو نفر را که در دو دورهی متفاوت زندگی میکردهاند کنار هم بگذاری؛ حتی دست یکی را روی شانهی دیگری قرار دهی. یا چه میدانم بگویی اینقدر اخم نکنید، لبخند بزنید. آنها همینطور کنار هم ایستادهاند و حرفی نمیزنند. پروست که اصلاً دربارهی بارت حرفی نزده. انگار فقط شنونده بوده؛ اما بارت حرفهایش را دربارهی پروست نوشته است؛ حتی جایی طوری از او حرف میزند که میپنداری در یک محله زندگی میکردهاند. خانههایشان خیلی از هم فاصله داشته اما یک جا بودهاند. میگوید: "تازه راه افتاده بودم، پروست هنوز زنده بود و در جستوجوی زمان ازدسترفتهاش را تمام میکرد." مجسم کنید تازه راه افتادهاید و پروست آن طرف محلهتان دارد رمانش را مینویسد. جادوی زنده شدن زمان ازدسترفته.
بارت دوازدهم نوامبر ۱۹۱۵ به دنیا آمد و پروست سال ۱۹۲۲ از دنیا رفت.
ادامه مطلب:
https://www.bookcity.org/detail/30459/root/books
پروست و من عنوان کتابی است نوشتهی #رولان_بارت که نشر افق آن را با ترجمه و تألیف احمد اخوت به چاپ رسانده است. ذهن جادوی غریبی است. میتوانی هر دو نفر را که در دو دورهی متفاوت زندگی میکردهاند کنار هم بگذاری؛ حتی دست یکی را روی شانهی دیگری قرار دهی. یا چه میدانم بگویی اینقدر اخم نکنید، لبخند بزنید. آنها همینطور کنار هم ایستادهاند و حرفی نمیزنند. پروست که اصلاً دربارهی بارت حرفی نزده. انگار فقط شنونده بوده؛ اما بارت حرفهایش را دربارهی پروست نوشته است؛ حتی جایی طوری از او حرف میزند که میپنداری در یک محله زندگی میکردهاند. خانههایشان خیلی از هم فاصله داشته اما یک جا بودهاند. میگوید: "تازه راه افتاده بودم، پروست هنوز زنده بود و در جستوجوی زمان ازدسترفتهاش را تمام میکرد." مجسم کنید تازه راه افتادهاید و پروست آن طرف محلهتان دارد رمانش را مینویسد. جادوی زنده شدن زمان ازدسترفته.
بارت دوازدهم نوامبر ۱۹۱۵ به دنیا آمد و پروست سال ۱۹۲۲ از دنیا رفت.
ادامه مطلب:
https://www.bookcity.org/detail/30459/root/books
Photography.doc
77 KB
#عکاسانه #فتوژورنالیسم #رخنما
🔸تصوير، واژه و جمله
▫️#يونس_شكرخواه
"هر روزنامهاي را میتوان به دو ساختار تصويري و متني تجزيه كرد." اين جمله از معروفترين گزارههاي #رولان_بارت نشانهشناس برجسته فرانسوي است و همين میتواند راهگشای درك نقش #عكس و به ويژه درك پديده #فتوژورناليسم در عرصه #روزنامهنگاري باشد. اگر اين مبنا را بپذيريم و باز بپذيريم كه هر متن و عكسی، بازنمود جهان واقعی در جهان رسانهای است، گامی ديگر به طرف درك فتوژورناليسم برداشتهايم.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸تصوير، واژه و جمله
▫️#يونس_شكرخواه
"هر روزنامهاي را میتوان به دو ساختار تصويري و متني تجزيه كرد." اين جمله از معروفترين گزارههاي #رولان_بارت نشانهشناس برجسته فرانسوي است و همين میتواند راهگشای درك نقش #عكس و به ويژه درك پديده #فتوژورناليسم در عرصه #روزنامهنگاري باشد. اگر اين مبنا را بپذيريم و باز بپذيريم كه هر متن و عكسی، بازنمود جهان واقعی در جهان رسانهای است، گامی ديگر به طرف درك فتوژورناليسم برداشتهايم.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸تحلیلی بر مرگ مولف رولان بارت
نویسنده: لورا سیمور، مترجم: سهند الهامی، ناشر: مهراندیش، قیمت: ۱,۴۲۰,۰۰۰ ریال
جستارِ دورانساز #رولان بارت، مرگ مؤلف، در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و بنیانهای نقد ادبی سنتی را زیر سؤال برد؛ اما دامنۀ تأثیرش منحصر به نظریۀ ادبی نماند و دیگر حوزههای علوم انسانی را نیز تحت تأثیر قرار داد. این #کتاب منبع مناسبی برای آشنایی با جستار بارت است که میتوان آن را همراه با خودِ مرگ مؤلف یا بدون آن خواند. کتاب ابتدا با معرفی بارت و جستارش مدخلی برای ورود به متن آن به دست میدهد؛ سپس زمینهها وعوامل مؤثر بر شکلگیری این جستار را میکاود؛ بعد محتوای خودِ آن را بررسی میکند؛ و درنهایت به تأثیرات آن در حوزههای گوناگون و آیندهاش میپردازد. واژهنامۀ انتهای کتاب راهنمایی است’ هم برای اصطلاحات و مکاتب و هم برای اشخاص مهمی که در متن آمدهاند و با علامت * مشخص شدهاند.
@Bookcitycc
نویسنده: لورا سیمور، مترجم: سهند الهامی، ناشر: مهراندیش، قیمت: ۱,۴۲۰,۰۰۰ ریال
جستارِ دورانساز #رولان بارت، مرگ مؤلف، در سال ۱۹۶۷ منتشر شد و بنیانهای نقد ادبی سنتی را زیر سؤال برد؛ اما دامنۀ تأثیرش منحصر به نظریۀ ادبی نماند و دیگر حوزههای علوم انسانی را نیز تحت تأثیر قرار داد. این #کتاب منبع مناسبی برای آشنایی با جستار بارت است که میتوان آن را همراه با خودِ مرگ مؤلف یا بدون آن خواند. کتاب ابتدا با معرفی بارت و جستارش مدخلی برای ورود به متن آن به دست میدهد؛ سپس زمینهها وعوامل مؤثر بر شکلگیری این جستار را میکاود؛ بعد محتوای خودِ آن را بررسی میکند؛ و درنهایت به تأثیرات آن در حوزههای گوناگون و آیندهاش میپردازد. واژهنامۀ انتهای کتاب راهنمایی است’ هم برای اصطلاحات و مکاتب و هم برای اشخاص مهمی که در متن آمدهاند و با علامت * مشخص شدهاند.
@Bookcitycc