عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#کتاب🔸کوتاه‌ترین راه
طبیعت برای عمل، کوتاه‌ترین راه ممکن را اختیار می‌کند.
#ارسطو 📚کتاب پنجم طبیعیات
#سینماویژن
🔸حافظه مشترک، حس مشترک و سینما به مثابه لوح نفس
🔹#محمدجواد_فریدزاده
۱- حافظه فردی، صورت‌های حوادث و سوانح زندگی فردی را در خود ذخیره می‌کند و خاطره از آن صورت‌ها حکایتی می‌سازد متناسب با حال و روز ما، تذکر رجوع نفس است به محفظه حافظه و صورت خاطره و صورتی است که در قالب حکایتی روایت می‌شود.
#پل‌_ریکور، فیلسوف و متأله معاصر فرانسوی در اثر معروف خود سعی کرده است نسبت میان حافظه و روایت (داستان) را توضیح دهد. در این کتاب ما متوجه می‌شویم که حافظه در صورت روایت و داستان است که به یاد می‌آید و روایت می‌شود.
نظیر حافظه و خاطره و ذاکره شخصی، حافظه و خاطره و ذاکره جمعی وجود دارد؛ از روانشناسان معروف قرن بیستم که به وجه جمعی حافظه و آگاهی جمعی و همچنین ناخودآگاه جمعی توجه کرده است یونگ است؛ پس از او دیگران نیز این تعبیر را به انحاء گوناگون بسط داده و بکار برده‌اند.
سینما یکی از مصادر حافظه جمعی و یکی از عمده‌ترین پدید‌آوردگان خاطره جمعی است.
زندگی اجتماعی که به گفته #ارسطو، انسان مجبول و مفطور به آن است، بدون حافظه و خاطره جمعی صورت نمی‌پذیرد. در بیداری مردمان لاجرم با یکدیگر کار می‌کنند، سخن می‌گویند، یکدیگر را دوست یا دشمن دارند، در جشن با هم می‌خندند، در سوگواری با هم گریه می‌کنند، با هم شاد می‌شوند، باهم غمگین می‌شوند. با هم "ما " می‌شوند و این "ما" خانۀ مشترک (وطن) دارد و "ما "از خانه مشترک در مقابل هجوم دیگری دفاع می‌کند." ما" با هم تاریخ مشترک را می‌سازد و می‌نویسد و داستان‌های مشترک را پدید می‌آورد. ما بعضی از این داستا‌نها را بر پرده سینما می‌بینیم. در این داستان‌ها ما آرزوهای خود را بازتاب می‌دهیم و از ترس‌ها و امیدهای خود می‌گوییم و بدین سان است که کسی در جمع و با جمع زندگی می‌کند و می‌میرد؛ حتی کسی که از جمع عزلت گزیده است، تا نفس می‌کشد از زندگی با جمع گریزی ندارد؛ چون در گوشه‌نشینی، فکر می‌کند و فکر بی‌زبان نمی‌شود و زبان با‌لطبع مدنی و اجتماعی است.
مردمان، علاوه بر روز و بیداری، شب و خواب دارند و خواب می‌بینند. گرچه بخشی از خوا‌ب‌ها، متأثر از حوادث فردی است. اما همانطور که میان زندگی فردی و زندگی جمعی نمی‌توان مرز مشخصی کشید، میان ناخودآگاه جمعی، حافظه جمعی و خاطره جمعی با ناخودآگاه و حافظه و خاطره فردی نیز چنین مرزی وجود ندارد و خواب‌های ما از عناصر و تجارب فردی و جمعی فراهم آمده‌اند.
زبان سینما - به لحاظ صورت و معنی - با زبان خواب مسانخ و متلائم است، خواب می‌بینیم چنانکه گویا فیلم می‌بینیم، فیلم می‌بینیم چنانکه گویی خواب می‌بینیم.
این سخن اختصاصی به فیلم‌های داستانی ندارد. حتی فیلم‌های مستند و تاریخی نیز عاری از رنگ خواب و شعر نیستند؛ زیرا "واقعیت" آنطور که محسوس واقع می‌شود با واقعیت آنطور که محکی واقع می‌شود( و حاکی فیلم است) متفاوت است.
حافظه را می‌توان از منظر روانشناسی فردی و بعنوان یکی از توانایی‌های ذهن و یا یکی از قوای نفس ملاحظه کرد. حافظه شخص در عین حال حافظه جمع نیز هست و تفکیک این دو صرفا به کار آموزش و تحقیق و همچنین به کار تفکیک موضوعات علوم می‌آید و گرنه در حقیقت و در هستی آدمی دیواری میان حافظه شخصی و حافظه جمعی وجود ندارد؛ چرا که ترکیب واقعی و انضمامی میان دو وجه فردی و جمعی انسان موجود نیست و یک نفر، دو نفر نیست؛ یعنی هر فرد انسان مبتلا به اسکیزوفرنی و انشقاق روانی نیست. نفس آدمیزاد همانطور که از قوای گوناگون تشکیل شده و این تعدد قوا موجب تكثر و تعدد نفس او نمی‌شود (النفس مع وحدتها كل القوا) به همین نحو، تعدد حيثيات نفس، مثل حیثیت فردی و حیثیت جمعی، موجب ترکیب او از دو واقعیت نمی‌شود. نفس یک حقیقت است که به لحاظی منشاء انتزاع معنای فردیت و به لحاظی دیگر منشاء انتزاع معنای جمعیت می‌شود. اگر این نکته درست فهمیده شود، مشاجرات مفصل و کم فایده مباحثی مثل انتزاعی بودن جمع و اعتباری بودن جامعه و واقعی بودن فرد به روشنی آشکار می‌شود و معلوم می‌شود که جمع همان اندازه "واقعی" است که فرد و فرد همان اندازه" اعتباری" هست که جمع؛ جامعه نیز مانند فرد تاریخ تولد دارد و فرد نیز همچون جمع محصول اعتبار و انتزاع ذهن است.
حافظه جمعی که بخش جداناپذیر حافظه فردی است چگونه تعین می‌یابد و در چه مظاهری خود را آشکار می‌کند؟ جواب تفصیلی ما را از مقصود دور می‌کند ولی تنها می‌توان اشاره کرد که بعضی از خواب‌های ما ریشه در ناخودآگاه جمعی دارد. یونگ جنگ جهانی را از طریق تعبیر خواب‌های دختربچه‌ای پیشگویی کرد. این خواب‌ها از حدود و حوادث فردی فراتر می‌روند و حوادث بزرگ اجتماعی و تاریخی را پیشگویی می‌کنند.
۲- تاریخ به معنای وجود کتبی و یا وجود ابژکتیو حوادث و آثار گذشته (که مثلا در بناهای بزرگ و آثار عظیم معماری باقی می‌مانند) و نه به معنای خود آن حوادث و سوانح - بخش بزرگی از حافظه جمعی ما را تشکیل می‌دهد.
#تراس🔸لذت و وحشت تنهایی
مرد فاضل و کامل؛ بهترین رفیق خویش است و از تنهایی لذت می‌برد؛ همچنان‌که شخص عاری از فضایل و کمالات؛ دشمن خویش است و از تنهایی در وحشت می‌ماند
#ارسطو معلم اول
#واژه‌ها🔸کاتارسیس | Catharsis
#کاتارسیس واژه یونانی برگرفته از کاتار به معنی تزکیه؛ پاک‌شدت و پاکسازی است.
تزکیه یا خلاصی و رهایی، ‌ حاصل تاثیر تراژدی (در درام یا رمان) بر #مخاطب است.
#ارسطو فیلسوف یونانی، کارکرد #تراژدی بزرگ را رهاسازی مخاطب از احساسات فروخورده می‌دانست. و به همین سبب تراژدی را عامل پاکسازی ذهن مخاطب قلمداد می‌کرد. بر پایه فرضیه کاتارسیس؛ نمایش خشونت و پرخاشگری در فیلم و تلویزیون اثر درمانی دارد. طرفداران این ایده استدلال می‌کنند که استفاده از خشونت فانتزی ممکن است جایگزینی برای خشونت واقعی باشد و امکان یک خلاصی و رهایی بی‌ضرر از انگیزه‌های خصمانه را فراهم کند. طرفداران نظریه تزکیه بر این باورند که عدم استفاده از خشونت در قالب فیلم و رمان ممکن است به کسترش خشونت در جهان واقعی کمک کند.
#فلسفه🔸تعالی چیست؟
تعالی هرگز تصادفی نیست. همیشه نتیجه نیت بلند، تلاش خالصانه و اجرای هوشمندانه است. این امر نشان‌دهنده انتخاب عاقلانه بسیاری از گزینه‌ها است - این انتخاب است و نه شانس، که سرنوشت‌ شما را تعیین می‌کند.
#ارسطو معلم اول
#فلسفه🔸درد
هدف خردمندان تأمین لذت نیست
دوری از درد است.
#ارسطو
#تراس🔸علت‌ها
همه اعمال انسان دارای یک یا چند مورد از این هفت علت هستند: شانس، طبیعت، اجبار، عادت، عقل، اشتیاق و میل. #ارسطو
#فلسفه🔸 قیاس‌ها و هوش مصنوعی
#ارسطو (٣٢٢-٣۴٨ قبل از میلاد) اولین کسی بود که قوانین حاکم بر عقلانیت را فرموله کرد: او بود که سیستم #منطق‌صوری را شناسایی کرد. اگر چه سهم کمک‌های او به مقوله هوش‌مصنوعی به دلیل فاصله زمانی زیاد بین دوران او و دوران ظهور هوش‌مصنوعی به عنوان یک رشته؛ کاملا غیرمستقیم بود، اما امروز برخی از مفاهیم و روش‌های فلسفی او بر تحقیق و توسعه هوش مصنوعی تأثیر گذاشته است. ارسطو سیستمی از قیاس‌ها (syllogisms) را ابداع کرد که قرار بود استنتاج‌های صحیح و معتبر را هدایت کند. قیاس‌ها اولین گام به سوی یک مکانیسم اساسی بودند که به انسان اجازه می‌داد از مقدمات (پیش‌فرض‌ها) به روشی مکانیکی نتیجه‌گیری کنند. و همین امر بود که اساس منطق‌صوری و استدلال قیاسی معاصر را بنا نهاد. در حال حاضر، سیستم‌های #هوش‌مصنوعی از الگوریتم‌هایی برای پردازش اطلاعات، استنتاج و نتیجه‌گیری استفاده می‌کنند. این چارچوب منطقی ارسطو بود که مبنایی را برای ساخت مدل‌های محاسباتی استدلالی - که این الگوریتم‌ها از آن استفاده می‌کنند - فراهم کرد... +
#تراس🔸خوب نوشتن
برای خوب نوشتن، خود را مثل مردم عادی بیان کنید، اما مانند یک مرد عاقل فکر کنید.
#ارسطو
#فلسفه🔸تفکر
ارزش زندگی در قدرت تفکر است و نه صرف بقا. #ارسطو
#فلسفه🔸عادت‌ها
ما همان کاری هستیم که مکرراً انجام می‌دهیم. پس تعالی یک عمل نیست، بلکه یک عادت است. - #ارسطو
▫️ارسطو، فیلسوف یونان باستان و شاگرد #افلاطون، یکی از تأثیرگذارترین چهره‌ها در فلسفه غرب است که در تکوین مباحث اخلاق، متافیزیک و غیره مشارکت داشته است. گزاره فوق بر نقش عادات در شکل‌دهی شخصیت تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که اعمال فضیلت‌آمیز پیوسته؛ منجر به تعالی می‌شود و آن را بخشی از طبیعت فرد می‌سازد.
#داخل‌گیومه🔸شجاعت
"...شجاعت اولین صفات انسانی است زیرا کیفیتی است که دیگران را تضمین می‌کند..."
#ارسطو
#ارتباطات🔸بی‌سوادها و تحصیلکرده‌ها
این سادگی است که باعث می‌شود افراد بی‌سواد در هنگام خطاب به مخاطبان محبوب، مؤثرتر از تحصیل‌کرده‌ها باشند – آن‌طور که شاعران به ما می‌گویند "گوش‌های جمعیت را با دقت بیشتری جذب کنید." تحصیل‌کرده‌ها از اصول کلی گسترده حرف می‌زنند و ‌مردان بی‌سواد از دانش عمومی، و لذا نتایج واضحی می‌گیرند.
#ارسطو معلم اول (٣٢٢-٣٨۴)
#تراس🔸تربیت
آنان که بچه‌ها را خوب تربیت می‌کنند از کسانی که آن‌ها را به وجود آورده‌اند بیشتر مورد احترام هستند چرا که آن‌ها فقط به آنها زندگی ‌بخشیده‌اند، اما هنر خوب زیستن را.
#ارسطو
#سینما‌ویژن🔸پیرنگ | plot
پیرنگ (طرح) یک کتاب، فیلم یا نمایشنامه مجموعه رویدادهایی است که از ابتدا تا انتها رخ می‌دهند. پیرنگ نه تنها آنچه اتفاق می‌افتد، بلکه علیت را نیز توضیح می‌دهد - چگونه یک رویداد به رویداد دیگر منجر می‌شود. #ارسطو در شعر شاعری، شکل اصلی پیرنگ را شامل سه بخش می‌داند: آغاز، میانه و پایان.