🔸در خدمت و خیانت رسانه
#قادر_باستانی
▫️پژوهشگر #رسانه و #ارتباطات
۷۵ سال پیش در بهار سال ۱۹۴۵ میلادی، ارتش سرخ، شهر برلین را به تصرف درآورد و نقطه پایانی بر فاجعه بشری #آلمان_نازی گذاشت. یکی از شخصیتهای جالب و شایان مطالعه دولت رایش سوم، #جوزف_گوبلز، وزیر تبلیغات #هیتلر است. او تا پایان به هیتلر وفادار ماند و بعد از دیدن غرش تانکهای روسی در خیابانهای برلین و اطمینان از شکست نازی، در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۰ خودکشی کرد.
گوبلز، از نزدیکترین یاران پیشوا بود. هیتلر، پیشوای خونخوار نازی، پیش از خودکشی، او را بهعنوان صدراعظم بعد از خود معرفی کرده بود. در آن دوره، همه رسانههای #آلمان و مؤسسات هنری و فیلمسازی، تحت دستور گوبلز کار میکردند. خودش مدیر یک مجله هفتگی بود و همواره درباره «پیروزی نهایی» در آینده نزدیک مینوشت و از اختراع سلاحهای معجزهآمیز خیالی خبر میداد.
همیشه برایم جالب بود بدانم که در برآمدن و خسارات افراد جنایتکاری مانند هیتلر، رسانههای همراهش چقدر تأثیرگذار بودهاند؛ آیا آنها با تکرار و نشر توهمات جعلی، او را جنایتکار کردند یا صرفا خودشان همچون ابزاری از سوی هيتلر مورد سوءاستفاده قرار گرفتند؟ آیا او بدون همکاری رسانهها و تهییج #افکار_عمومی هم میتوانست موفق شود؟ اگر رسانهها به اصول حرفهای خود پشت نکرده و به مخاطبانشان خیانت نمیکردند، آیا هیتلر توان دستیازیدن به بزرگترین فاجعه بشری از ابتدای تاریخ تاکنون را پیدا میکرد؟
در جنگ جهانی دوم، بیش از ۶۰ میلیون انسان کشته شد. تعداد معلولان، مجروحان و بیخانمانشدگان هم بیشمار بود. دستگاه تبلیغاتی گوبلز با بهرهگيري از #راديو، #روزنامه و #سينما، گسترده و كارآمد بود. کسانی که محتوای خسارتبار این #رسانهها را تهیه میکردند، آیا نادانسته در این جنایت عظیم همراه میشدند یا میدانستند و مجبور به این کار بودند؟ اصول حرفهای #روزنامهنگاری خاطرنشان میکند فردی که در یک رسانه تولید #محتوا میکند، باید بکوشد با روایت تا حد ممکن #دقیق، #منصفانه، #متوازن و #بیطرفانه واقعیت، کمکحال جامعه برای نزدیکشدن به #حقیقت باشد. برخی فکر میکنند روزنامهنویس مردهشور است؛ کس دیگری سیاستگذاری میکند و او شریک جنایات نیست. اما این چقدر قرین واقعیت است؟
کسانی که اخبار و تفاسیر رادیو برلین و سایر رسانهها را تنظیم و آماده میکردند، جنگاور که نبودند، نویسنده و روزنامهنگار بودند. آیا آنها دانسته به اصول حرفهای خود خیانت میکردند و خونخواری مانند هیتلر را در تعبیرشدن توهمات مالیخولیاییاش، به قیمت خرابشدن شهرها و روستاها و بدبختشدن خانوادهها و ریختهشدن خون میلیونها انسان بیگناه، یاری میرساندند؟ آیا آنها در کام ایدئولوژی نژادپرستانه #نازیسم گرفتار آمده بودند و فکر میکردند کار درست را انجام میدهند؟ هیتلر و خودکامههای دیگر، بدون بُرد رسانهای، تا کجا میتوانستند جنایت کنند؟
من فکر میکنم همافزایی مستبدان با نویسندگان و هنرمندان خودفروخته بود که حجم جنایات بشری را افزون میکرد. اهل رسانه، رگ خواب افکار عمومی را بلدند؛ پس با خیانت به حرفه خود، بر توهمات هيتلر میدمیدند و به آن ابعاد فاجعهبار میبخشیدند. اگر نویسندگان و هنرمندان فشار را تحمل میکردند و تسلیم ایدئولوژی ضدبشری نمیشدند، هيتلر نمیتوانست صرفا با تکیه بر ماشین جنگی خود، چنان فجایعی ضدانسانی خلق کند. این رسانهها بودند که جوانان و نوباوگان تشنه جنگ را تحریک و تهییج کرده و روانه میدان نبرد میکردند.
تاکنون درباره میزان خسارات رسانههای خیانتپیشه، پژوهشی انجام نشده است؛ بااینحال، بررسی اجمالی وقایع مختلف، گویای بزرگی آن است. در انقلاب روسیه، همین رسانههای همراه و همیار استالین، شریک جنایتهای تاریخی او بودند؛ چه جانهای عزیزی که با تیترها و نوشتههای روزنامه پراودا، طعمه جوخههای اعدام شدند و چه خانوادههایی که با اشاره این رسانهها و به دست سرویس مخفی دیکتاتور کرملین، از هم پاشیدند و سرگذشت تراژیکشان، قصه پُرغصه فیلمهای سینمایی شد. خبرگزاری تاس و روزنامه پراودا و رادیو مسکو، هر روز کلمات و جملات نفرتباری را پخش میکردند و جان مردم بدبخت را به لرزه درمیآوردند. اما بزرگترین خیانت رسانههای دوران استالین، این بود که انقلابی مانند انقلاب اکتبر روسیه را به ابتذال کشیدند. انقلاب سوسیالیستی باعث شده بود نور امید در میان بدبختبیچارههای جهان روشن شود. رسانههای اتحاد شوروی، با حمایت همهجانبه از جنایات توجیهنشدنی استالین، انقلاب امیدبخش اکتبر را بدنام و بدعاقبت کردند. کارگران ستمکشیدهای که در غرب وحشی، اسیر استثمار سرمایهداران بودند و دهقانان رنجدیدهای که زیر شلاق خونبار اربابان ستمگر، اسیر بودند، انقلاب روسیه را ملجأ و پناه خود میدانستند.
#قادر_باستانی
▫️پژوهشگر #رسانه و #ارتباطات
۷۵ سال پیش در بهار سال ۱۹۴۵ میلادی، ارتش سرخ، شهر برلین را به تصرف درآورد و نقطه پایانی بر فاجعه بشری #آلمان_نازی گذاشت. یکی از شخصیتهای جالب و شایان مطالعه دولت رایش سوم، #جوزف_گوبلز، وزیر تبلیغات #هیتلر است. او تا پایان به هیتلر وفادار ماند و بعد از دیدن غرش تانکهای روسی در خیابانهای برلین و اطمینان از شکست نازی، در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۰ خودکشی کرد.
گوبلز، از نزدیکترین یاران پیشوا بود. هیتلر، پیشوای خونخوار نازی، پیش از خودکشی، او را بهعنوان صدراعظم بعد از خود معرفی کرده بود. در آن دوره، همه رسانههای #آلمان و مؤسسات هنری و فیلمسازی، تحت دستور گوبلز کار میکردند. خودش مدیر یک مجله هفتگی بود و همواره درباره «پیروزی نهایی» در آینده نزدیک مینوشت و از اختراع سلاحهای معجزهآمیز خیالی خبر میداد.
همیشه برایم جالب بود بدانم که در برآمدن و خسارات افراد جنایتکاری مانند هیتلر، رسانههای همراهش چقدر تأثیرگذار بودهاند؛ آیا آنها با تکرار و نشر توهمات جعلی، او را جنایتکار کردند یا صرفا خودشان همچون ابزاری از سوی هيتلر مورد سوءاستفاده قرار گرفتند؟ آیا او بدون همکاری رسانهها و تهییج #افکار_عمومی هم میتوانست موفق شود؟ اگر رسانهها به اصول حرفهای خود پشت نکرده و به مخاطبانشان خیانت نمیکردند، آیا هیتلر توان دستیازیدن به بزرگترین فاجعه بشری از ابتدای تاریخ تاکنون را پیدا میکرد؟
در جنگ جهانی دوم، بیش از ۶۰ میلیون انسان کشته شد. تعداد معلولان، مجروحان و بیخانمانشدگان هم بیشمار بود. دستگاه تبلیغاتی گوبلز با بهرهگيري از #راديو، #روزنامه و #سينما، گسترده و كارآمد بود. کسانی که محتوای خسارتبار این #رسانهها را تهیه میکردند، آیا نادانسته در این جنایت عظیم همراه میشدند یا میدانستند و مجبور به این کار بودند؟ اصول حرفهای #روزنامهنگاری خاطرنشان میکند فردی که در یک رسانه تولید #محتوا میکند، باید بکوشد با روایت تا حد ممکن #دقیق، #منصفانه، #متوازن و #بیطرفانه واقعیت، کمکحال جامعه برای نزدیکشدن به #حقیقت باشد. برخی فکر میکنند روزنامهنویس مردهشور است؛ کس دیگری سیاستگذاری میکند و او شریک جنایات نیست. اما این چقدر قرین واقعیت است؟
کسانی که اخبار و تفاسیر رادیو برلین و سایر رسانهها را تنظیم و آماده میکردند، جنگاور که نبودند، نویسنده و روزنامهنگار بودند. آیا آنها دانسته به اصول حرفهای خود خیانت میکردند و خونخواری مانند هیتلر را در تعبیرشدن توهمات مالیخولیاییاش، به قیمت خرابشدن شهرها و روستاها و بدبختشدن خانوادهها و ریختهشدن خون میلیونها انسان بیگناه، یاری میرساندند؟ آیا آنها در کام ایدئولوژی نژادپرستانه #نازیسم گرفتار آمده بودند و فکر میکردند کار درست را انجام میدهند؟ هیتلر و خودکامههای دیگر، بدون بُرد رسانهای، تا کجا میتوانستند جنایت کنند؟
من فکر میکنم همافزایی مستبدان با نویسندگان و هنرمندان خودفروخته بود که حجم جنایات بشری را افزون میکرد. اهل رسانه، رگ خواب افکار عمومی را بلدند؛ پس با خیانت به حرفه خود، بر توهمات هيتلر میدمیدند و به آن ابعاد فاجعهبار میبخشیدند. اگر نویسندگان و هنرمندان فشار را تحمل میکردند و تسلیم ایدئولوژی ضدبشری نمیشدند، هيتلر نمیتوانست صرفا با تکیه بر ماشین جنگی خود، چنان فجایعی ضدانسانی خلق کند. این رسانهها بودند که جوانان و نوباوگان تشنه جنگ را تحریک و تهییج کرده و روانه میدان نبرد میکردند.
تاکنون درباره میزان خسارات رسانههای خیانتپیشه، پژوهشی انجام نشده است؛ بااینحال، بررسی اجمالی وقایع مختلف، گویای بزرگی آن است. در انقلاب روسیه، همین رسانههای همراه و همیار استالین، شریک جنایتهای تاریخی او بودند؛ چه جانهای عزیزی که با تیترها و نوشتههای روزنامه پراودا، طعمه جوخههای اعدام شدند و چه خانوادههایی که با اشاره این رسانهها و به دست سرویس مخفی دیکتاتور کرملین، از هم پاشیدند و سرگذشت تراژیکشان، قصه پُرغصه فیلمهای سینمایی شد. خبرگزاری تاس و روزنامه پراودا و رادیو مسکو، هر روز کلمات و جملات نفرتباری را پخش میکردند و جان مردم بدبخت را به لرزه درمیآوردند. اما بزرگترین خیانت رسانههای دوران استالین، این بود که انقلابی مانند انقلاب اکتبر روسیه را به ابتذال کشیدند. انقلاب سوسیالیستی باعث شده بود نور امید در میان بدبختبیچارههای جهان روشن شود. رسانههای اتحاد شوروی، با حمایت همهجانبه از جنایات توجیهنشدنی استالین، انقلاب امیدبخش اکتبر را بدنام و بدعاقبت کردند. کارگران ستمکشیدهای که در غرب وحشی، اسیر استثمار سرمایهداران بودند و دهقانان رنجدیدهای که زیر شلاق خونبار اربابان ستمگر، اسیر بودند، انقلاب روسیه را ملجأ و پناه خود میدانستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سينما_ماشین
برج ميلاد تهران 🔸سینما در روزهای کرونایی
برج ميلاد تهران 🔸سینما در روزهای کرونایی
#زبانشناسی🔸زبان
▫️نويسنده: #اوا_ویث
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
واژه Langue معادل فرانسوی #زبان است. #فرديناندو_سوسور در کتابش با نام زبانشناسي همگاني به معرفي سه سطح از تحليل زبان ميپردازد: langage که استعداد عمومي آدمي براي کسب و استفاده از زبان است؛ langue که نظام انتزاعي يک زبان است؛ و parole که گفتار يا رفتار بياني ويژه افراد به هنگام سخن گفتن و نوشتن با يک زبان است.
تا دهه ١٩۶٠ جستجو درباره ابعاد جهاني langage و ساختار langue بيشتر انرژي تحليل زبانشناختی را مصروف خود کرد. زبانشناسان مدرن، به ويژه زبانشناسان جامعهشناس و زبانشناسان شناختی، گذاری بسيار روان را در ميان توانايی کلی برای برقراري ارتباط، شکل خاص يک زبان، استفاده فردی از آن و ساير نظامهاي شناخت و ادراک مفروض میانگارند.
دانشآموختگان #سينما در اواخر دهه ١٩۶٠ و دهه ١٩٧٠ با اشتياق به نشانهشناسان سوسوری روی آوردند، که اين امر بيشتر از همه در کار #کريستين_متز قابل مشاهده است.
EVA VIETH
▫️نويسنده: #اوا_ویث
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
واژه Langue معادل فرانسوی #زبان است. #فرديناندو_سوسور در کتابش با نام زبانشناسي همگاني به معرفي سه سطح از تحليل زبان ميپردازد: langage که استعداد عمومي آدمي براي کسب و استفاده از زبان است؛ langue که نظام انتزاعي يک زبان است؛ و parole که گفتار يا رفتار بياني ويژه افراد به هنگام سخن گفتن و نوشتن با يک زبان است.
تا دهه ١٩۶٠ جستجو درباره ابعاد جهاني langage و ساختار langue بيشتر انرژي تحليل زبانشناختی را مصروف خود کرد. زبانشناسان مدرن، به ويژه زبانشناسان جامعهشناس و زبانشناسان شناختی، گذاری بسيار روان را در ميان توانايی کلی برای برقراري ارتباط، شکل خاص يک زبان، استفاده فردی از آن و ساير نظامهاي شناخت و ادراک مفروض میانگارند.
دانشآموختگان #سينما در اواخر دهه ١٩۶٠ و دهه ١٩٧٠ با اشتياق به نشانهشناسان سوسوری روی آوردند، که اين امر بيشتر از همه در کار #کريستين_متز قابل مشاهده است.
EVA VIETH
🔸اهالی سينما خود را مديون او میدانند
▫️گفتوگو با منوچهر محمدی درباره فرشته طائرپور به بهانه اولين سالگرد درگذشتش
▫️#تينا_جلالی
امروز يك سال از كوچ نابهنگام #فرشته_طائرپور به ديار دوست ميگذرد؛ تهيهكننده، فيلمنامهنويس و مجری طرحی كه در مقام نويسنده و فيلمنامهنويس آثاری در كارنامه دارد. زنی محكم و استوار كه به حيطه كاری خود كاملا آگاه بود. با صلابت مثالزدني حرف ميزد، شجاعانه براي آنچه ميخواست تلاش میكرد و هيچوقت كم نمیآورد. جواهري گرانقيمت كه دغدغه و حمايت او شامل حال همه اهالی #سينما ميشد و با هر تفكري از هر طيفي - دوست و همسو يا غيرهمسو و در طيف مقابل- از اهالي سينما ارتباط برقرار ميكرد و همراه همه بود. او به رغم همه ناملايمات و نااميدیها و فارغ از شرايط خوب و بد جامعه و دولتها، فعاليتهاي صنفي تاثيرگذاري در سينما داشت و روحيه جنگندگي او در موقعيتهاي حساس ستودني بود. همچون وزنهاي به ناگاه معادلات سينما را تغيير ميداد و با كاريزماي دروني خود يك پشتوانه بزرگ براي حل مسائل سينما بود. به مناسبت اولين سالگرد درگذشت اين بانوي سينماگر با #منوچهر_محمدی، ديگر تهيهكننده نامآشناي سينماي ايران درباره ابعاد شخصيتی، كاري و جايگاه ماندگار فرشته طائرپور گفتوگو كرديم.
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/189218
▫️گفتوگو با منوچهر محمدی درباره فرشته طائرپور به بهانه اولين سالگرد درگذشتش
▫️#تينا_جلالی
امروز يك سال از كوچ نابهنگام #فرشته_طائرپور به ديار دوست ميگذرد؛ تهيهكننده، فيلمنامهنويس و مجری طرحی كه در مقام نويسنده و فيلمنامهنويس آثاری در كارنامه دارد. زنی محكم و استوار كه به حيطه كاری خود كاملا آگاه بود. با صلابت مثالزدني حرف ميزد، شجاعانه براي آنچه ميخواست تلاش میكرد و هيچوقت كم نمیآورد. جواهري گرانقيمت كه دغدغه و حمايت او شامل حال همه اهالی #سينما ميشد و با هر تفكري از هر طيفي - دوست و همسو يا غيرهمسو و در طيف مقابل- از اهالي سينما ارتباط برقرار ميكرد و همراه همه بود. او به رغم همه ناملايمات و نااميدیها و فارغ از شرايط خوب و بد جامعه و دولتها، فعاليتهاي صنفي تاثيرگذاري در سينما داشت و روحيه جنگندگي او در موقعيتهاي حساس ستودني بود. همچون وزنهاي به ناگاه معادلات سينما را تغيير ميداد و با كاريزماي دروني خود يك پشتوانه بزرگ براي حل مسائل سينما بود. به مناسبت اولين سالگرد درگذشت اين بانوي سينماگر با #منوچهر_محمدی، ديگر تهيهكننده نامآشناي سينماي ايران درباره ابعاد شخصيتی، كاري و جايگاه ماندگار فرشته طائرپور گفتوگو كرديم.
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/189218