175265_orig.pdf
11.4 MB
#ترجمه #یونس_شکرخواه #رخنما
🔸خواننده باید نفهمد ترجمه میخواند
▫️متن کامل ویژهنامه آموزشی شماره یک رسانه
🔻چند دهه از زمان انتشار نخستین ویژهنامه آموزشی #فصلنامهرسانه (١٣٧٣) میگذرد، تمام نسخههای این ویژهنامه -که به همت استاد #سیدفرید_قاسمی منتشر شد- اندکی پس از انتشار به فروش رفت، به گونهای که بعدها کتابخانهها پرینت آنرا در اختیار متقاضیان میگذاشتند. من در این ویژهنامه به توصیه و سفارش استاد قاسمی دو مقاله نوشتم، یکی تحت عنوان "گرافیک خبری: تجلی عینیت رويدادها" و دیگری با عنوان"آداب ارتباطی ترجمه: خواننده باید نفهمد ترجمه میخواند" هر دو مقاله اکنون در فایل پیوست که حاوی متن کامل ویژهنامه آموزشی رسانه است در دسترس شماست.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸خواننده باید نفهمد ترجمه میخواند
▫️متن کامل ویژهنامه آموزشی شماره یک رسانه
🔻چند دهه از زمان انتشار نخستین ویژهنامه آموزشی #فصلنامهرسانه (١٣٧٣) میگذرد، تمام نسخههای این ویژهنامه -که به همت استاد #سیدفرید_قاسمی منتشر شد- اندکی پس از انتشار به فروش رفت، به گونهای که بعدها کتابخانهها پرینت آنرا در اختیار متقاضیان میگذاشتند. من در این ویژهنامه به توصیه و سفارش استاد قاسمی دو مقاله نوشتم، یکی تحت عنوان "گرافیک خبری: تجلی عینیت رويدادها" و دیگری با عنوان"آداب ارتباطی ترجمه: خواننده باید نفهمد ترجمه میخواند" هر دو مقاله اکنون در فایل پیوست که حاوی متن کامل ویژهنامه آموزشی رسانه است در دسترس شماست.
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
pdf.pdf
1.1 MB
#رخنما #روزنامهنگاری
🔸قاسمی: مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد
#سیدفرید_قاسمی در مراسم نکوداشت #یونس_شکرخواه گفت: درباره دکتر شکرخواه بسیار گفته و نوشتهام اما حق مطلب ادا نشده است؛ چرا که
در وصفش بیانم قاصر است
کی توان گفت آنچه اندر خاطر است
او وسیع و عمیق است و در بینش و منش، انسان به تمام معناست. سکوتمندی باوقار و مداراورزی بهبودخواه است. نانوشتههای او غنیتر از انتشاراتش است. در دنیا مرسوم است که استادانی با این مرتبت علمی و دانش تجربی، در مراکز تربیت مدرس علوم ارتباطات و رسانه، روزنامهنگاری و فرهنگستانهای مرتبط حفظ میشوند ولی در اینجا اینگونه نیست. آمر و عامل بازنشستگی او باید بدانند که
مهر فروزنده چو پنهان شود
شبپره بازیگر میدان شود
مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد. در این مملکت باید به فکر بود. نباید گذاشت عرصه از انسانهای کارآمد و خدوم تهی شود.
چو بیشه تهی ماند از نره شیر
شغال اندر آن بیشه آید دلیر
▫️روزنامه ستاره صبح ٢١ آبان ١۴٠٢
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸قاسمی: مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد
#سیدفرید_قاسمی در مراسم نکوداشت #یونس_شکرخواه گفت: درباره دکتر شکرخواه بسیار گفته و نوشتهام اما حق مطلب ادا نشده است؛ چرا که
در وصفش بیانم قاصر است
کی توان گفت آنچه اندر خاطر است
او وسیع و عمیق است و در بینش و منش، انسان به تمام معناست. سکوتمندی باوقار و مداراورزی بهبودخواه است. نانوشتههای او غنیتر از انتشاراتش است. در دنیا مرسوم است که استادانی با این مرتبت علمی و دانش تجربی، در مراکز تربیت مدرس علوم ارتباطات و رسانه، روزنامهنگاری و فرهنگستانهای مرتبط حفظ میشوند ولی در اینجا اینگونه نیست. آمر و عامل بازنشستگی او باید بدانند که
مهر فروزنده چو پنهان شود
شبپره بازیگر میدان شود
مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد. در این مملکت باید به فکر بود. نباید گذاشت عرصه از انسانهای کارآمد و خدوم تهی شود.
چو بیشه تهی ماند از نره شیر
شغال اندر آن بیشه آید دلیر
▫️روزنامه ستاره صبح ٢١ آبان ١۴٠٢
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
#داخلگیومه
🔸روزنامهنگاری و بزرگان ایران معاصر
"روزنامهنگاران تنها قشری هستند که درباره همهچیز و همهکس مینویسند اما کسی به سراغ آنان نمیرود. شناسنامه ١۶٠٠ روزنامهنگار و کارگزار مطبوعاتی را نوشتم تا از این طریق اطلاعات درباره زندگینامه و فعالیتهای اهالی رسانه از میان نرود و نه تنها علاقهمندان، بلکه آیندگان به آنها دسترسی داشته باشند. بسیاری از بزرگان ایران معاصر برای حداقل یک دوره، کار روزنامهنگاری و نشریهورزی در کارنامه خود دارند.
- #سیدفرید_قاسمی
روزنامه ایران ۱۶ فروردین ١۴٠٠
🔸روزنامهنگاری و بزرگان ایران معاصر
"روزنامهنگاران تنها قشری هستند که درباره همهچیز و همهکس مینویسند اما کسی به سراغ آنان نمیرود. شناسنامه ١۶٠٠ روزنامهنگار و کارگزار مطبوعاتی را نوشتم تا از این طریق اطلاعات درباره زندگینامه و فعالیتهای اهالی رسانه از میان نرود و نه تنها علاقهمندان، بلکه آیندگان به آنها دسترسی داشته باشند. بسیاری از بزرگان ایران معاصر برای حداقل یک دوره، کار روزنامهنگاری و نشریهورزی در کارنامه خود دارند.
- #سیدفرید_قاسمی
روزنامه ایران ۱۶ فروردین ١۴٠٠
🔸دو مجموعه عکس نفیس
امروز دو مجموعه عکس نفیس از دست سخاوتمند دوستم #سیدفرید_قاسمی گرفتم. عکسهای #حجتالله_سپهوند با مقدمه خواندنی استاد قاسمی که صرفنظر از کارهای فراوانش، عمری را برای شهرش گذاشته است. در هر دو مجموعه عکسهای بسیار درجه یک آمده و چاپ هم نفیس و بسیار چشمنواز است. ناشر هر دو اثر خود مولف است.
▫️کانال رسمی کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران - رسول جعفریان
امروز دو مجموعه عکس نفیس از دست سخاوتمند دوستم #سیدفرید_قاسمی گرفتم. عکسهای #حجتالله_سپهوند با مقدمه خواندنی استاد قاسمی که صرفنظر از کارهای فراوانش، عمری را برای شهرش گذاشته است. در هر دو مجموعه عکسهای بسیار درجه یک آمده و چاپ هم نفیس و بسیار چشمنواز است. ناشر هر دو اثر خود مولف است.
▫️کانال رسمی کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران - رسول جعفریان
#دوستان🔸میآیند..
بعضیها که میآیند دنیایی تازه میآرند. بیآنها؛ جهان کوچکتر و زندگی سختتر میشود. میآیند با زخمها و غمهایی در درون؛ اما مرهمها به دست تا زخم تو برچینند تا بغض تو بستانند...
میآیند چون از دل خبر دارند، چون مسافر راههای دلهایند،، همزبان ستارههایند؛ صاحبان چراغهای غروبها و شبانهها...فریدها...سیدفریدها
کسی کو یار صبر آمد سوار ماه و ابر آمد
مکن باور که ابر تر گدای ناودان باشد
#سیدفرید_قاسمی، #یونس_شکرخواه
تهران، اول دی ١۴٠٢
بعضیها که میآیند دنیایی تازه میآرند. بیآنها؛ جهان کوچکتر و زندگی سختتر میشود. میآیند با زخمها و غمهایی در درون؛ اما مرهمها به دست تا زخم تو برچینند تا بغض تو بستانند...
میآیند چون از دل خبر دارند، چون مسافر راههای دلهایند،، همزبان ستارههایند؛ صاحبان چراغهای غروبها و شبانهها...فریدها...سیدفریدها
کسی کو یار صبر آمد سوار ماه و ابر آمد
مکن باور که ابر تر گدای ناودان باشد
#سیدفرید_قاسمی، #یونس_شکرخواه
تهران، اول دی ١۴٠٢
Forwarded from عرصههای ارتباطی
20120413170740-5173-809.pdf
824.6 KB
#رخنما #ارتباطات #تاریخ
🔸کهکشان ارتباطی مکتب تهران
▫️در گفت و گو با دکتر #کاظم_معتمدنژاد #نعیم_بدیعی، #مهدی_محسنیانراد #محمدمهدی_فرقانی #حسامالدین_آشنا #یونس_شکرخواه #احمد_میرعابدینی #حسن_نمکدوست #سیدفرید_قاسمی
▫️کیهان فرهنگی، شماره ٢٢٠، بهمن ١٣٨٣
🔹فایل پیدیاف پیوست را دانلود کنید
🔸کهکشان ارتباطی مکتب تهران
▫️در گفت و گو با دکتر #کاظم_معتمدنژاد #نعیم_بدیعی، #مهدی_محسنیانراد #محمدمهدی_فرقانی #حسامالدین_آشنا #یونس_شکرخواه #احمد_میرعابدینی #حسن_نمکدوست #سیدفرید_قاسمی
▫️کیهان فرهنگی، شماره ٢٢٠، بهمن ١٣٨٣
🔹فایل پیدیاف پیوست را دانلود کنید
#ارتباطات🔸بخشی از حرفهایم در مراسم بازخوانی اندیشههای دکتر معتمدنژاد
#یونس_شکرخواه در مراسم بازخوانی اندیشههای دکتر #کاظم_معتمدنژاد گفت: استاد فقط مسیرها را نشان میداد و هرگز نمیگفت بر کدام نقطه تمرکز کنیم. به گمانم حالا زمان احترام گذاشتن واقعی فرا رسیده است. نیاز به چارچوبها و زیرساختهایی داریم که باید پلهبهپله آنها را بچینیم.
خاطرم هست در روز خاکسپاری مرحوم معتمدنژاد؛ روزنامهنگاری از استاد #سیدفرید_قاسمی خواست تا دکتر معتمدنژاد را با دو کلمه توصیف کند و ایشان در پلسخ گفتند پایدار بیآزار.
برای این پایدار هنوز کاری نکردهایم و متاسفانه راویانی داریم که تا دیروز این بیآزار را آزار میدادند و امروز ثناگوی او شدهاند. گفتم ما برای مرحوم معتمدنژاد کاری نکردیم، او را نه به جهان معرفی کردیم؛ نه به منطقه و نه حتی به کشورهای فارس زبان. حتی هنوز یک واحد درسی با عنوان آشنایی با اندیشههای دکتر معتمدنژاد نداریم. مهمترین کاری که باید انجام دهیم، معرفی مکتب ارتباطی ایرانی این استاد پایدار است. گوهر بزرگی را از دست دادیم و لذا باید جدیتر نگاه کنیم. به گمانم تا ادبیات مکتوب درباره دکتر معتمدنژاد تولید نشود، این گنج به تدریج فراموش خواهد شد.
مقوله آرزوها که دکتر خانیکی به آن اشاره کردند از نظر من نه پیشگویی که آیندهسازی است آینده را نمیتوان پیشبینی کرد اما میتوان آینده را ساخت. به عنوان نمونه اگر آقای معتمدنژاد زنده بود به مباحثی نظیر متاورس و هوشمصنوعی بدون تاکید بر خطر توسعه ارتباطات در مسیر سلطه جهانی نمیپرداخت. اگر آن مرحوم زنده بود اجازه نمیداد با هوشمصنوعی و متاورس و… هیجانی برخورد کنیم بلکه میپرسید چرا به وجود آمدهاند؟
متاسفانه حالا ارتباطات در حال کاهشگرایی است. ارتباطات دارد از مفهوم به ابزار تبدیل میشود. برای آقای معتمدنژاد ارتباطات؛ چشیدن و طعم بود نه ابزار. اگر میخواهیم جا پای دکتر معتمدنژاد بگذاریم باید دوباره طعم ارتباطات را بچشانیم.
#یونس_شکرخواه در مراسم بازخوانی اندیشههای دکتر #کاظم_معتمدنژاد گفت: استاد فقط مسیرها را نشان میداد و هرگز نمیگفت بر کدام نقطه تمرکز کنیم. به گمانم حالا زمان احترام گذاشتن واقعی فرا رسیده است. نیاز به چارچوبها و زیرساختهایی داریم که باید پلهبهپله آنها را بچینیم.
خاطرم هست در روز خاکسپاری مرحوم معتمدنژاد؛ روزنامهنگاری از استاد #سیدفرید_قاسمی خواست تا دکتر معتمدنژاد را با دو کلمه توصیف کند و ایشان در پلسخ گفتند پایدار بیآزار.
برای این پایدار هنوز کاری نکردهایم و متاسفانه راویانی داریم که تا دیروز این بیآزار را آزار میدادند و امروز ثناگوی او شدهاند. گفتم ما برای مرحوم معتمدنژاد کاری نکردیم، او را نه به جهان معرفی کردیم؛ نه به منطقه و نه حتی به کشورهای فارس زبان. حتی هنوز یک واحد درسی با عنوان آشنایی با اندیشههای دکتر معتمدنژاد نداریم. مهمترین کاری که باید انجام دهیم، معرفی مکتب ارتباطی ایرانی این استاد پایدار است. گوهر بزرگی را از دست دادیم و لذا باید جدیتر نگاه کنیم. به گمانم تا ادبیات مکتوب درباره دکتر معتمدنژاد تولید نشود، این گنج به تدریج فراموش خواهد شد.
مقوله آرزوها که دکتر خانیکی به آن اشاره کردند از نظر من نه پیشگویی که آیندهسازی است آینده را نمیتوان پیشبینی کرد اما میتوان آینده را ساخت. به عنوان نمونه اگر آقای معتمدنژاد زنده بود به مباحثی نظیر متاورس و هوشمصنوعی بدون تاکید بر خطر توسعه ارتباطات در مسیر سلطه جهانی نمیپرداخت. اگر آن مرحوم زنده بود اجازه نمیداد با هوشمصنوعی و متاورس و… هیجانی برخورد کنیم بلکه میپرسید چرا به وجود آمدهاند؟
متاسفانه حالا ارتباطات در حال کاهشگرایی است. ارتباطات دارد از مفهوم به ابزار تبدیل میشود. برای آقای معتمدنژاد ارتباطات؛ چشیدن و طعم بود نه ابزار. اگر میخواهیم جا پای دکتر معتمدنژاد بگذاریم باید دوباره طعم ارتباطات را بچشانیم.
#ارتباطات🔸بازتاب حرفهایم در مراسم بازخوانی اندیشههای دکتر معتمدنژاد در گزارش ایکنا
#یونس_شکرخواه در مراسم بزرگداشت زندهیاد دکتر #کاظم_معتمدنژاد تصریح کرد: دکتر معتمدنژاد را به منطقه و جهان و کشورهای فارسی زبان معرفی نکردهایم؛ یکی از کارهایی که باید انجام دهیم معرفی این فرد به عنوان مکتب ارتباطی ایرانی است.
به گزارش خبرنگار ایکنا، یونس شکرخواه، استاد ارتباطات در گردهمایی بازخوانی اندیشههای کاظم معتمدنژاد که سوم دی ١۴٠٢ به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت این استاد ارتباطات در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، طی سخنانی اظهار کرد: چیزی که از دکتر به جا مانده از جنبه رویکرد، عمل و فضیلت، این بود که راه را نشان میداد و هیچگاه نمیگفت بر روی کدام نکته تمرکز کنید. فروتنی ایشان را بیشتر از اینجا درک میکنم که فقط مسیر را نشان میداد.
وی با اشاره به توصیف استاد #سیدفرید_قاسمی در مورد استاد متعمدنژاد به عنوان "پایدار بیآزار"، گفت: کمی صریح باشیم برای این "پایدار" کاری نکردهایم. راویانی داریم که قبلاً این پایدار بیآزار را آزار میدادند و اکنون ثناگوی او شدهاند. دکتر معتمدنژاد را به منطقه و جهان و کشورهای فارسی زبان معرفی نکردهایم؛ یکی از کارهایی که باید انجام دهیم معرفی این استاد به یک مکتب ارتباطی ایرانی است.
شکرخواه گفت: خودم را میگویم شاید خیلی زنده نباشم؛ این نشستها و یادها و خاطرهها از بین میرود. دکتر معتمدنژاد باید معرفی شود. کارهای دیگر شاید از دست ما برنیاید اما راهاندازی یک واحد درسی با عنوان آشنایی با اندیشههای دکتر معتمدنژاد چطور؟ خیلی بیرحمانه داریم رفتار میکنیم و باید جدیتر نگاه کنیم. تا جدا از خاطرهگویی در خصوص دکتر، ادبیات مکتوب تهیه کنیم، بدون متن این گنج به تدریج فراموش خواهد شد. اکنون وقت احترام گذاشتن واقعی است؛ بیایید دکتر معتمدنژاد را به عنوان یک مکتب فکری ایرانی معرفی کنیم؛ شاید حالا است که میفهمیم چرا ایشان #آرمان_ماتلار مشاور ارتباطی سالوادور آلنده را به ایران دعوت کرد و چرا وقتی دبیر سرویس بینالملل کیهان بود جنگ شکر در کوبا» را ترجمه کرده است؛ جای خالی آن رادیکالیسم اکنون خالی است.
این استاد ارتباطات افزود: مطمئن هستم اگر دکتر معتمدنژاد زنده بود در مواجهه با هوش مصنوعی، متاورس و ... نقش ارتباطی مدرن را در سلطه جهانی درس میداد و اکنون با همان دید نگاه میکرد و نمیگذاشت برای متاورس و هوش مصنوعی کف و سوت بزنیم بلکه اول میگفت ببینیم که چرا اینها دارد به وجود میآید.
شکرخواه اظهار کرد: ما ارتباطیها «چطور» را نباید با «چرا» قاطی کنیم. در ارتباطات چراها مهم هستند. ارتباطات دارد به کاهش گرایی دچار میشود و از مفهوم به ابزار تبدیل میشود، چرا متوجه این نیستیم؟ دکتر معتمدنژاد هم به مین استریم ارتباطات توجه داشت، هم به جریانات انتقادی، رادیکال، چپ و آلترناتیو ارتباطات؛ اما فراموش نکنیم برای متعمدنژاد ارتباطات چشیدن و طعم بود نه ابزار. اکنون هم اگر برگردیم و بخواهیم جا پای دکتر معتمدنژاد بگذاریم باید طعم ارتباطات را بچشانیم.
#یونس_شکرخواه در مراسم بزرگداشت زندهیاد دکتر #کاظم_معتمدنژاد تصریح کرد: دکتر معتمدنژاد را به منطقه و جهان و کشورهای فارسی زبان معرفی نکردهایم؛ یکی از کارهایی که باید انجام دهیم معرفی این فرد به عنوان مکتب ارتباطی ایرانی است.
به گزارش خبرنگار ایکنا، یونس شکرخواه، استاد ارتباطات در گردهمایی بازخوانی اندیشههای کاظم معتمدنژاد که سوم دی ١۴٠٢ به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت این استاد ارتباطات در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، طی سخنانی اظهار کرد: چیزی که از دکتر به جا مانده از جنبه رویکرد، عمل و فضیلت، این بود که راه را نشان میداد و هیچگاه نمیگفت بر روی کدام نکته تمرکز کنید. فروتنی ایشان را بیشتر از اینجا درک میکنم که فقط مسیر را نشان میداد.
وی با اشاره به توصیف استاد #سیدفرید_قاسمی در مورد استاد متعمدنژاد به عنوان "پایدار بیآزار"، گفت: کمی صریح باشیم برای این "پایدار" کاری نکردهایم. راویانی داریم که قبلاً این پایدار بیآزار را آزار میدادند و اکنون ثناگوی او شدهاند. دکتر معتمدنژاد را به منطقه و جهان و کشورهای فارسی زبان معرفی نکردهایم؛ یکی از کارهایی که باید انجام دهیم معرفی این استاد به یک مکتب ارتباطی ایرانی است.
شکرخواه گفت: خودم را میگویم شاید خیلی زنده نباشم؛ این نشستها و یادها و خاطرهها از بین میرود. دکتر معتمدنژاد باید معرفی شود. کارهای دیگر شاید از دست ما برنیاید اما راهاندازی یک واحد درسی با عنوان آشنایی با اندیشههای دکتر معتمدنژاد چطور؟ خیلی بیرحمانه داریم رفتار میکنیم و باید جدیتر نگاه کنیم. تا جدا از خاطرهگویی در خصوص دکتر، ادبیات مکتوب تهیه کنیم، بدون متن این گنج به تدریج فراموش خواهد شد. اکنون وقت احترام گذاشتن واقعی است؛ بیایید دکتر معتمدنژاد را به عنوان یک مکتب فکری ایرانی معرفی کنیم؛ شاید حالا است که میفهمیم چرا ایشان #آرمان_ماتلار مشاور ارتباطی سالوادور آلنده را به ایران دعوت کرد و چرا وقتی دبیر سرویس بینالملل کیهان بود جنگ شکر در کوبا» را ترجمه کرده است؛ جای خالی آن رادیکالیسم اکنون خالی است.
این استاد ارتباطات افزود: مطمئن هستم اگر دکتر معتمدنژاد زنده بود در مواجهه با هوش مصنوعی، متاورس و ... نقش ارتباطی مدرن را در سلطه جهانی درس میداد و اکنون با همان دید نگاه میکرد و نمیگذاشت برای متاورس و هوش مصنوعی کف و سوت بزنیم بلکه اول میگفت ببینیم که چرا اینها دارد به وجود میآید.
شکرخواه اظهار کرد: ما ارتباطیها «چطور» را نباید با «چرا» قاطی کنیم. در ارتباطات چراها مهم هستند. ارتباطات دارد به کاهش گرایی دچار میشود و از مفهوم به ابزار تبدیل میشود، چرا متوجه این نیستیم؟ دکتر معتمدنژاد هم به مین استریم ارتباطات توجه داشت، هم به جریانات انتقادی، رادیکال، چپ و آلترناتیو ارتباطات؛ اما فراموش نکنیم برای متعمدنژاد ارتباطات چشیدن و طعم بود نه ابزار. اکنون هم اگر برگردیم و بخواهیم جا پای دکتر معتمدنژاد بگذاریم باید طعم ارتباطات را بچشانیم.
🔸جلالهای ما
#یونس_شکرخواه
٢٧ سال پیش در "پژوهشنامه تاریخ مطبوعات ایران" اثر مهمی که دوست گرانقدرم استاد #سیدفرید_قاسمی بانی تولید و نشر آن بود مطلبی نوشتم تحت عنوان هادی و جلال.
آن مطلب در حقیقت مربوط به ماجرای روزنامهنگار شدن من بود و اینکه چطور دکتر #هادی_خانیکی ارجمندم معرف من شد به آقا #جلال_رفیع نازنین در روزنامه اطلاعات و من شدم روزنامهنگار.
همان روز معارفه؛ مرحوم #سیدمحمود_دعایی – روحشان قرین رحمت حق - هم به جمع ما پیوست. این از خوششانسی من بود که مرحوم دعایی هم بیاید تا شاهد معرفی من به جلال توسط هادی باشد؛ و به مقیم شدن من در دنیای روزنامهنگاری توسط جلال کمک کند. هنوز که هنوز است خودم را مدیون این سه مرد بزرگ دنیای ایرانی روزنامهنگاری میدانم.
خوشحالم که دارم این سطور را برای جلال مینویسم، برای یک خراسانی بزرگ که از نویسندگی به روزنامهنگاری - اول کیهان و بعد اطلاعات- رسید. او در تمام مدتی که برای روزنامه اطلاعات ترجمه میکردم؛ همیشه یاورم بود؛ به ویژه با اصرار به همکارانش برای ادیت سریع مطالب من و زودتر رساندن آنها به نوردهای چاپ. من بعدها فهمیدم صفحات لایی روزنامه دیرتر از صفحات رویی به دست چاپ سپرده میشوند و این جلال بوده که باعث چاپ مطالب من در اسرع وقت میشده است.
جلال را پس از پیوستنم به روزنامه کیهان کمتر میدیدم؛ گاهی در جلسات مرحوم #کیومرث_صابری -نویسنده معروف ستون دو کلمه حرف حساب صفحه سوم روزنامه اطلاعات - که بعدها خودش درگیر هفتهنامه گلاقا شد و گاه گاهی هم در میهمانیهای دوستان مشترک.
جلال اگر چه فقط سه سال از من بزرگتر بود؛ اما کوهی از تجربه به همراه داشت، سرشار از خاطره بود، سرشار از تجربه و خاطره در عرصههای موسیقی، عضو هیئت مؤسس انجمن موسیقی ایران،، عضو شورای فرهنگ عمومی، عضو هیئت منصفه مطبوعات، پاورقینویس کهنهکار، با تجربه در نمایشنامهنویسی و در مسائل تئاتر، عضو هیات داوران تئاتر فجر، عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر و با تجربههایی تلخ از زندان و شکنجهگاههای ساواک و ...
حضور جلالها در شورای سردبیری روزنامهها یک غنیمت بزرگ است، حتی با نشستن در یک اتاق مشاوره. جلالها باید باشند به همان دلایلی که من در جلال سراغ دارم:
- بسیار شنونده است؛ صبور در شنیدن و دقیق و موثر در پاسخ دادن؛
- بسیار اهل خواندن؛ از کلاسیک تا امروزی؛
- حافظه و قدرت خارقالعاده در انطباق یک موقعیت با صورتبندیهای تاریخی آن؛
- پرقدرت در نثر، نظم و رویاروییهای جذاب به زبان طنز
- شم خبری و نظری در روزنامهنگاری
- و بالاخره صدایی خوش و آرامبخش
خاطرم نیست چه سالی و چه دورهای از جشنواره مطبوعات بود که کار داوری آثار در شرف تاخیر بود و دکتر اردشیر انتظامی (رئیس کنونی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی) که دبیر جشنواره بود با یک ون دنبال داوران جشنواره آمد و ما را به تنکابن برد در یک ویلای ساحلی تا با قطع ارتباط ما با زمین و زمان، داوری آثار را به پایان ببریم. اسامی برخی از داوران را که به یاد دارم از این قرار بود: دکتر افتخار جهرمی، دکتر محسنیان راد؛ همین آقا جلال رفیع عزیز و من.
کار داوری از همان روز اول آغاز شد اما ناگهان برق رفت و صدایی خوش که .....
همه شب نالم چون نی که غمی دارم
دل و جان بردی اما نشدی یارم
با ما بودی بی ما رفتی چون بوی گل به کجا رفتی .....
این جلال بود که در تاریکی خواند و این ما بودیم که مبهوت ماندیم از این صدای حزین دلنشین...
آقا جلال نازنین و عزیز که با ما بودی و بی ما رفتی ..... برگرد عزیز دل، روزنامهنگاری این دیار به امثال تو نیاز مبرم دارد؛ از صمیم دل میخواهم دوباره تو را در خانهات ببینم در همان روزنامهای که مرا به دنیای روزنامهنگاری الصاق کردی: روزنامه اطلاعات.
تهران، دی ماه ١۴٠٢
#یونس_شکرخواه
٢٧ سال پیش در "پژوهشنامه تاریخ مطبوعات ایران" اثر مهمی که دوست گرانقدرم استاد #سیدفرید_قاسمی بانی تولید و نشر آن بود مطلبی نوشتم تحت عنوان هادی و جلال.
آن مطلب در حقیقت مربوط به ماجرای روزنامهنگار شدن من بود و اینکه چطور دکتر #هادی_خانیکی ارجمندم معرف من شد به آقا #جلال_رفیع نازنین در روزنامه اطلاعات و من شدم روزنامهنگار.
همان روز معارفه؛ مرحوم #سیدمحمود_دعایی – روحشان قرین رحمت حق - هم به جمع ما پیوست. این از خوششانسی من بود که مرحوم دعایی هم بیاید تا شاهد معرفی من به جلال توسط هادی باشد؛ و به مقیم شدن من در دنیای روزنامهنگاری توسط جلال کمک کند. هنوز که هنوز است خودم را مدیون این سه مرد بزرگ دنیای ایرانی روزنامهنگاری میدانم.
خوشحالم که دارم این سطور را برای جلال مینویسم، برای یک خراسانی بزرگ که از نویسندگی به روزنامهنگاری - اول کیهان و بعد اطلاعات- رسید. او در تمام مدتی که برای روزنامه اطلاعات ترجمه میکردم؛ همیشه یاورم بود؛ به ویژه با اصرار به همکارانش برای ادیت سریع مطالب من و زودتر رساندن آنها به نوردهای چاپ. من بعدها فهمیدم صفحات لایی روزنامه دیرتر از صفحات رویی به دست چاپ سپرده میشوند و این جلال بوده که باعث چاپ مطالب من در اسرع وقت میشده است.
جلال را پس از پیوستنم به روزنامه کیهان کمتر میدیدم؛ گاهی در جلسات مرحوم #کیومرث_صابری -نویسنده معروف ستون دو کلمه حرف حساب صفحه سوم روزنامه اطلاعات - که بعدها خودش درگیر هفتهنامه گلاقا شد و گاه گاهی هم در میهمانیهای دوستان مشترک.
جلال اگر چه فقط سه سال از من بزرگتر بود؛ اما کوهی از تجربه به همراه داشت، سرشار از خاطره بود، سرشار از تجربه و خاطره در عرصههای موسیقی، عضو هیئت مؤسس انجمن موسیقی ایران،، عضو شورای فرهنگ عمومی، عضو هیئت منصفه مطبوعات، پاورقینویس کهنهکار، با تجربه در نمایشنامهنویسی و در مسائل تئاتر، عضو هیات داوران تئاتر فجر، عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر و با تجربههایی تلخ از زندان و شکنجهگاههای ساواک و ...
حضور جلالها در شورای سردبیری روزنامهها یک غنیمت بزرگ است، حتی با نشستن در یک اتاق مشاوره. جلالها باید باشند به همان دلایلی که من در جلال سراغ دارم:
- بسیار شنونده است؛ صبور در شنیدن و دقیق و موثر در پاسخ دادن؛
- بسیار اهل خواندن؛ از کلاسیک تا امروزی؛
- حافظه و قدرت خارقالعاده در انطباق یک موقعیت با صورتبندیهای تاریخی آن؛
- پرقدرت در نثر، نظم و رویاروییهای جذاب به زبان طنز
- شم خبری و نظری در روزنامهنگاری
- و بالاخره صدایی خوش و آرامبخش
خاطرم نیست چه سالی و چه دورهای از جشنواره مطبوعات بود که کار داوری آثار در شرف تاخیر بود و دکتر اردشیر انتظامی (رئیس کنونی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی) که دبیر جشنواره بود با یک ون دنبال داوران جشنواره آمد و ما را به تنکابن برد در یک ویلای ساحلی تا با قطع ارتباط ما با زمین و زمان، داوری آثار را به پایان ببریم. اسامی برخی از داوران را که به یاد دارم از این قرار بود: دکتر افتخار جهرمی، دکتر محسنیان راد؛ همین آقا جلال رفیع عزیز و من.
کار داوری از همان روز اول آغاز شد اما ناگهان برق رفت و صدایی خوش که .....
همه شب نالم چون نی که غمی دارم
دل و جان بردی اما نشدی یارم
با ما بودی بی ما رفتی چون بوی گل به کجا رفتی .....
این جلال بود که در تاریکی خواند و این ما بودیم که مبهوت ماندیم از این صدای حزین دلنشین...
آقا جلال نازنین و عزیز که با ما بودی و بی ما رفتی ..... برگرد عزیز دل، روزنامهنگاری این دیار به امثال تو نیاز مبرم دارد؛ از صمیم دل میخواهم دوباره تو را در خانهات ببینم در همان روزنامهای که مرا به دنیای روزنامهنگاری الصاق کردی: روزنامه اطلاعات.
تهران، دی ماه ١۴٠٢
#تسلیت
▫️بقا، تنها برای اوست...
🔸خانواده ارجمند جمشیدی
جامعه روزنامهنگاری کشور، سردبیری توامان عملگرا و نوگرا را از دست داد و بسی اندوهگین شد. فقدان #ایرج_جمشیدی بنیانگذار روزنامه آسیا و فعال عرصه روزنامهنگاری اقتصادی را به تکتک شما از صمیم قلب تسلیت میگوییم؛ ما را در اندوه خویش شریک بدانید.
#علیاکبر_قاضیزاده، #بهروز_بهزادی، #بیژن_نفیسی، #هادی_خانیکی، #فریدون_صدیقی، #مهدی_فرقانی، #مجید_رضاییان، #حسن_نمکدوست، #یونس_شکرخواه، #احمد_میرعابدینی، #سیدفرید_قاسمی، #محمود_مختاریان
▫️بقا، تنها برای اوست...
🔸خانواده ارجمند جمشیدی
جامعه روزنامهنگاری کشور، سردبیری توامان عملگرا و نوگرا را از دست داد و بسی اندوهگین شد. فقدان #ایرج_جمشیدی بنیانگذار روزنامه آسیا و فعال عرصه روزنامهنگاری اقتصادی را به تکتک شما از صمیم قلب تسلیت میگوییم؛ ما را در اندوه خویش شریک بدانید.
#علیاکبر_قاضیزاده، #بهروز_بهزادی، #بیژن_نفیسی، #هادی_خانیکی، #فریدون_صدیقی، #مهدی_فرقانی، #مجید_رضاییان، #حسن_نمکدوست، #یونس_شکرخواه، #احمد_میرعابدینی، #سیدفرید_قاسمی، #محمود_مختاریان
#یونس_شکرخواه #رخنما
#روزنامهنگاری🔸بخشی از حرفهایم در نشست رونمایی از ویراست سوم کتاب خبر
▫️اگر در عرصهی روزنامهنگاری پیشینهای داریم به دلیل زحمتهایی است که استاد #سیدفرید_قاسمی برای مطبوعات کشیده است.
▫️داستان کتاب خبر به درخواست استاد قاسمی در زمان سردبیری ایشان در فصلنامه رسانه برمیگردد که میخواستند کتابهایی آموزشی در خصوص روزنامهنگاری منتشر کنند.
▫️چندین سال پس از انتشار کتاب از به من گفتند که دوباره کتاب را ادیت کنم، قبول کردم و گفتم بهتر است به جای چاپ، فایل pdf آن را رایگان در اختیار عموم قرار دهید.
▫️چندی بعد دوباره به دلیل تقاضا برای داشتن نسخهی چاپی خبر، کتاب به ویراست دوم رسید و حالا پس از چند سال به چاپ دوازدهم و ویراست سوم رسیده است.
▫️کتاب خبر اگر اهمیت دارد به دلیل نیست که من آن را نوشتهام بلکه به این دلیل است که خبر موتور متحرکه روزنامهنگاری است.
▫️نقطهی قوت کتاب خبر به این خاطر است که توانستم کارکرد عناصر خبری را از ارزشهای خبری جدا نگه دارم تا مخاطب به خوبی متوجه شود که #عناصرخبری با #ارزشهایخبری تفاوت دارند.
▫️یادمان نرود که رویداد خودش حرف نمیزند و این ما هستیم که از طرف رویداد در قالب خبر حرف میزنیم.
▫️به عنوان روزنامهنگار، در خبر متوقف نمانیم و در بعد اجتماعی واقعی آن زندگی کنیم. خبرها به پایان میرسند اما زندگی همیشه ادامه دارد.
▫️به تمام روزنامهنگاران توصیه میکنم منطقالطیر عطار را بخوانند و رفتارها و کنشهای کاراکترهای این کتابها را به دقت در نظر بگیرند.
▫️۶ عنصر خبر فقط خاص عرصهی روزنامهنگاری نیست، بلکه در تمام ساحتهای زندگی کارکرد دارد و میتوانیم به آن توجه کنیم.
▫️از آنجایی که نزدیک به یک ماه با نمایندگان ١٩٣ کشور جهان در تدوین قطعنامه #هوشمصنوعی یونسکو شرکت داشتم؛ مایلم بگویم فقط مهارتهای مربوط به کاربرد آن برای ما روزنامهنگاران مهم است.
▫️الان راجع به هوش مصنوعی صرفا داستان سرایی میشود.
▫️هرجا دیدید مدام از هوش مصنوعی میگویند بدانید که شما فقط باید دنبال مهارتهای استفاده از آن در خدمت روزنامهنگاری نظیر تبدیل ویس به متن یا متن به عکس یا ویدئو و نظایر اینها باشید...
▫️کسی میتواند از هوش مصنوعی سخن بگوید که بیگ دیتا و مقوله الگوریتمها را بفهمد.
▫️هوش مصنوعی بدون بیگ دیتا و الگوریتمها قابل فهم نیست.
▫️خطر هوش مصنوعی عمدتاً از حوزهی الگوریتمها است و مبادا اسیر الگوریتمها آنهم با دادههای غلط شویم.
@Danesh_Resane
#روزنامهنگاری🔸بخشی از حرفهایم در نشست رونمایی از ویراست سوم کتاب خبر
▫️اگر در عرصهی روزنامهنگاری پیشینهای داریم به دلیل زحمتهایی است که استاد #سیدفرید_قاسمی برای مطبوعات کشیده است.
▫️داستان کتاب خبر به درخواست استاد قاسمی در زمان سردبیری ایشان در فصلنامه رسانه برمیگردد که میخواستند کتابهایی آموزشی در خصوص روزنامهنگاری منتشر کنند.
▫️چندین سال پس از انتشار کتاب از به من گفتند که دوباره کتاب را ادیت کنم، قبول کردم و گفتم بهتر است به جای چاپ، فایل pdf آن را رایگان در اختیار عموم قرار دهید.
▫️چندی بعد دوباره به دلیل تقاضا برای داشتن نسخهی چاپی خبر، کتاب به ویراست دوم رسید و حالا پس از چند سال به چاپ دوازدهم و ویراست سوم رسیده است.
▫️کتاب خبر اگر اهمیت دارد به دلیل نیست که من آن را نوشتهام بلکه به این دلیل است که خبر موتور متحرکه روزنامهنگاری است.
▫️نقطهی قوت کتاب خبر به این خاطر است که توانستم کارکرد عناصر خبری را از ارزشهای خبری جدا نگه دارم تا مخاطب به خوبی متوجه شود که #عناصرخبری با #ارزشهایخبری تفاوت دارند.
▫️یادمان نرود که رویداد خودش حرف نمیزند و این ما هستیم که از طرف رویداد در قالب خبر حرف میزنیم.
▫️به عنوان روزنامهنگار، در خبر متوقف نمانیم و در بعد اجتماعی واقعی آن زندگی کنیم. خبرها به پایان میرسند اما زندگی همیشه ادامه دارد.
▫️به تمام روزنامهنگاران توصیه میکنم منطقالطیر عطار را بخوانند و رفتارها و کنشهای کاراکترهای این کتابها را به دقت در نظر بگیرند.
▫️۶ عنصر خبر فقط خاص عرصهی روزنامهنگاری نیست، بلکه در تمام ساحتهای زندگی کارکرد دارد و میتوانیم به آن توجه کنیم.
▫️از آنجایی که نزدیک به یک ماه با نمایندگان ١٩٣ کشور جهان در تدوین قطعنامه #هوشمصنوعی یونسکو شرکت داشتم؛ مایلم بگویم فقط مهارتهای مربوط به کاربرد آن برای ما روزنامهنگاران مهم است.
▫️الان راجع به هوش مصنوعی صرفا داستان سرایی میشود.
▫️هرجا دیدید مدام از هوش مصنوعی میگویند بدانید که شما فقط باید دنبال مهارتهای استفاده از آن در خدمت روزنامهنگاری نظیر تبدیل ویس به متن یا متن به عکس یا ویدئو و نظایر اینها باشید...
▫️کسی میتواند از هوش مصنوعی سخن بگوید که بیگ دیتا و مقوله الگوریتمها را بفهمد.
▫️هوش مصنوعی بدون بیگ دیتا و الگوریتمها قابل فهم نیست.
▫️خطر هوش مصنوعی عمدتاً از حوزهی الگوریتمها است و مبادا اسیر الگوریتمها آنهم با دادههای غلط شویم.
@Danesh_Resane
سالنگار-زندگی-ایرج-افشار.pdf
747 KB
🔸سالنگار زندگی ایرج افشار
🔹استاد #سیدفرید_قاسمی
در یاد و ستایشِ فرزانهٔ فروتنِ ایرانمدارِ ما #ایرج_فشار در سالروز درگذشت ایشان
▫️مجلهٔ بخارا، سال چهاردهم، شمارهٔ ۸۱
🔹استاد #سیدفرید_قاسمی
در یاد و ستایشِ فرزانهٔ فروتنِ ایرانمدارِ ما #ایرج_فشار در سالروز درگذشت ایشان
▫️مجلهٔ بخارا، سال چهاردهم، شمارهٔ ۸۱
#روزنامهنگاری🔸٢٠ پرسش باشگاه روزنامهنگاران ایران از پونه ندایی - ٢
▫️خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
- آدمی بیقرار و در جستوجوی معنا هستم.
▫️از چه روزنامهنگاری بیشترین تاثیر را گرفتهاید و دقیقا چه تاثیری گرفتهاید؟
- از دو دسته روزنامهنگار تاثیر گرفتم: از بدها و خوبها. همه روزنامهنگارها بالاخره در دورهای از کار حرفهایشان صابون بدهای این حوزه به تنشان خورده و بدون ذکر نام از کنارشان میگذرم. آنها هم معلمان من بودند. از آنها یاد گرفتم که نباید از روزنامهنگاران جوان بیگاری کشید و نیروی کار را باید بیمه کرد.
از خوبان این حوزه هم چند اسم فورا به ذهنم میآید که بر کارم تاثیر گذاشتند. وقتی کتابها و مقالات آقای #سیدفرید_قاسمی را میخواندم، از ایشان استاندارد نوشتن، شیوه تفکر منظم و مهمتر از همه "رعایت وجدان در نوشتن" را آموختم.
از آنجا که من دوماهنامه ادبی #شوکران را منتشر میکردم و کار کندی بود، وقتی همزمان در روزنامه همبستگی مشغول به کار شدم از آقای #علی_صالحآبادی سرعت تصمیمگیری و بالا بردن دقت در حین سرعت را آموختم. از آقای #حسین_قندی آموختم که روزنامهنگار باید تیزبین باشد و توانایی دیدن جزییات را داشته باشد. از آقای دکتر #یونس_شکرخواه بهروز بودن اطلاعات حرفهمان و توان بالای ارتباطات را آموختم.
▫️آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟
- به نظرم نقطه کمال همان نقصانی است که آدمی را به حرکت به سوی ایستگاه بعدی یا کمال بعدی سوق میدهد، اما کم و بیش به همه ایستگاههای مدنظرم رسیدهام.
▫️ آیا در کار روزنامهنگاری، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟
- این کار را وسیلهای میدانم برای طی طریق به سوی معرفت.
▫️آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟
- به نظرم به سهم خودم بله. آگاهی که اکنون در میان مردم و جوانان ایرانی میبینیم ثمره چند دهه فعالیت روزنامهنگاری همنسلان من و پیشینیان ارجمند است.
▫️الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی میخواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
ده سالی است که بیشتر کتابهای خودشناسی میخوانم: الان پیامبر و دیوانه را برای چندمین بار میخوانم. قبلا سرگذشت یک یوگی را میخواندم. بعدا از جو دیسپنزا و گریک برادن میخوانم.
▫️بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
- سال گذشته گرفتار جابهجایی سنگین بودم وقت فیلم و سریال نداشتم.
▫️بهترین موسیقیای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
- به خاطر بنایی سنگین فقط میخواستم هیچ صدایی نشنوم. فقط کتاب آرامم میکرد.
اگر روزنامهنگار نمیشدید چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
نقاشی. این رویای من بوده و هست.
▫️اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی میروید؟
- دیگر شغل نمیخواهم. نیاز دارم در صورت تمکن مالی به طبیعت پناه ببرم و زخمهای حاصل از حرفه روزنامهنگاری را درمان کنم.
🔸چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
- دایم در سفر بودن، ملاقات با طبیعت و حیوانات.
▫️سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
- دیدار و ملاقات دوستان و بازی کردن با گربهها.۵
▫️هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
- نمیتوانم یک اسم بیارم. من از هر هنرمندی یک تابلو یا دو فیلم یا فقط یک جنبهاش را دوست دارم.
▫️آیا سانسور خبرها و گزارشها ضروری است؟
- در زمینه سانسور خبر و گزارش که معمولا با آن روبهرو هستیم ما تصمیمگیرنده نیستیم فقط میتوانیم مرزهای آن را جابه دو جا کنیم. به هر حال اخبار بدون سانسور در صفحات مجازی و شبکههای خارجی منتشر میشود. وقتی گردش آزاد اطلاعات نباشد، بیگانگان و کمسوادهای مجازی از روی ناآگاهی و غرضورزی دست به انتشار اخبار غلط میزنند در حالی که مرجع خبر دقیق و قابل اعتماد باید روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشور باشند.
▫️بزرگترین دارایی شما چیست؟
خودم
▫️بزرگترین ترس شما چیست؟
- عجیب است که مدتهاست نمیترسم. وقتی پشت تاریکی و ترس را بتوانیم ببینیم دیگر چیز مهمی وجود ندارد. البته من قبلا در این حال خوش نبودم. خدا را شکر که الان اینگونهام.
▫️رویای شما چیست؟
- زمینی که حق حیوانات و آزادی آنها در آن رعایت شود. بعد از آن حق انسانها خود به خود رعایت خواهد شد.
▫️چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
- هر هویت و طرز فکری که در ۴۹ سال زندگیام بدون اراده من به من پیوست شده.
▫️حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
- غنای وجود انسان.
▫️مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
- اگر منظور، تنوع در طرز فکر است که در صورت پذیرش و تحمل همگانی عالیاست. اگر منظور تنوع در نژاد و فرهنگ است که باز هم عالیست. قدرت ایران در چندفرهنگی، چندزبانی و تنوع سلیقههاست. پایان
▫️خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
- آدمی بیقرار و در جستوجوی معنا هستم.
▫️از چه روزنامهنگاری بیشترین تاثیر را گرفتهاید و دقیقا چه تاثیری گرفتهاید؟
- از دو دسته روزنامهنگار تاثیر گرفتم: از بدها و خوبها. همه روزنامهنگارها بالاخره در دورهای از کار حرفهایشان صابون بدهای این حوزه به تنشان خورده و بدون ذکر نام از کنارشان میگذرم. آنها هم معلمان من بودند. از آنها یاد گرفتم که نباید از روزنامهنگاران جوان بیگاری کشید و نیروی کار را باید بیمه کرد.
از خوبان این حوزه هم چند اسم فورا به ذهنم میآید که بر کارم تاثیر گذاشتند. وقتی کتابها و مقالات آقای #سیدفرید_قاسمی را میخواندم، از ایشان استاندارد نوشتن، شیوه تفکر منظم و مهمتر از همه "رعایت وجدان در نوشتن" را آموختم.
از آنجا که من دوماهنامه ادبی #شوکران را منتشر میکردم و کار کندی بود، وقتی همزمان در روزنامه همبستگی مشغول به کار شدم از آقای #علی_صالحآبادی سرعت تصمیمگیری و بالا بردن دقت در حین سرعت را آموختم. از آقای #حسین_قندی آموختم که روزنامهنگار باید تیزبین باشد و توانایی دیدن جزییات را داشته باشد. از آقای دکتر #یونس_شکرخواه بهروز بودن اطلاعات حرفهمان و توان بالای ارتباطات را آموختم.
▫️آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟
- به نظرم نقطه کمال همان نقصانی است که آدمی را به حرکت به سوی ایستگاه بعدی یا کمال بعدی سوق میدهد، اما کم و بیش به همه ایستگاههای مدنظرم رسیدهام.
▫️ آیا در کار روزنامهنگاری، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟
- این کار را وسیلهای میدانم برای طی طریق به سوی معرفت.
▫️آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟
- به نظرم به سهم خودم بله. آگاهی که اکنون در میان مردم و جوانان ایرانی میبینیم ثمره چند دهه فعالیت روزنامهنگاری همنسلان من و پیشینیان ارجمند است.
▫️الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی میخواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
ده سالی است که بیشتر کتابهای خودشناسی میخوانم: الان پیامبر و دیوانه را برای چندمین بار میخوانم. قبلا سرگذشت یک یوگی را میخواندم. بعدا از جو دیسپنزا و گریک برادن میخوانم.
▫️بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
- سال گذشته گرفتار جابهجایی سنگین بودم وقت فیلم و سریال نداشتم.
▫️بهترین موسیقیای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
- به خاطر بنایی سنگین فقط میخواستم هیچ صدایی نشنوم. فقط کتاب آرامم میکرد.
اگر روزنامهنگار نمیشدید چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
نقاشی. این رویای من بوده و هست.
▫️اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی میروید؟
- دیگر شغل نمیخواهم. نیاز دارم در صورت تمکن مالی به طبیعت پناه ببرم و زخمهای حاصل از حرفه روزنامهنگاری را درمان کنم.
🔸چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
- دایم در سفر بودن، ملاقات با طبیعت و حیوانات.
▫️سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
- دیدار و ملاقات دوستان و بازی کردن با گربهها.۵
▫️هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
- نمیتوانم یک اسم بیارم. من از هر هنرمندی یک تابلو یا دو فیلم یا فقط یک جنبهاش را دوست دارم.
▫️آیا سانسور خبرها و گزارشها ضروری است؟
- در زمینه سانسور خبر و گزارش که معمولا با آن روبهرو هستیم ما تصمیمگیرنده نیستیم فقط میتوانیم مرزهای آن را جابه دو جا کنیم. به هر حال اخبار بدون سانسور در صفحات مجازی و شبکههای خارجی منتشر میشود. وقتی گردش آزاد اطلاعات نباشد، بیگانگان و کمسوادهای مجازی از روی ناآگاهی و غرضورزی دست به انتشار اخبار غلط میزنند در حالی که مرجع خبر دقیق و قابل اعتماد باید روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشور باشند.
▫️بزرگترین دارایی شما چیست؟
خودم
▫️بزرگترین ترس شما چیست؟
- عجیب است که مدتهاست نمیترسم. وقتی پشت تاریکی و ترس را بتوانیم ببینیم دیگر چیز مهمی وجود ندارد. البته من قبلا در این حال خوش نبودم. خدا را شکر که الان اینگونهام.
▫️رویای شما چیست؟
- زمینی که حق حیوانات و آزادی آنها در آن رعایت شود. بعد از آن حق انسانها خود به خود رعایت خواهد شد.
▫️چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
- هر هویت و طرز فکری که در ۴۹ سال زندگیام بدون اراده من به من پیوست شده.
▫️حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
- غنای وجود انسان.
▫️مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
- اگر منظور، تنوع در طرز فکر است که در صورت پذیرش و تحمل همگانی عالیاست. اگر منظور تنوع در نژاد و فرهنگ است که باز هم عالیست. قدرت ایران در چندفرهنگی، چندزبانی و تنوع سلیقههاست. پایان
#رخنما🔸حسین قندی
حسین قندی (۱۳۳۰-١٣٩۴) روزنامهنگار و مدرس برجسته روزنامهنگاری ٣ اردیبهشت ١٣٩۴ در ۶۳ سالگی در بیمارستان غیاثی تهران به دیار باقی شتافت.
یادش هنوز با ماهست.
#سیدفرید_قاسمی، #فریدون_صدیقی، #یونس_شکرخواه، #علیاکبر_قاضیزاده، #حسین_قندی؛
▫️سالها پیش در نشریه کتاب هفته
حسین قندی (۱۳۳۰-١٣٩۴) روزنامهنگار و مدرس برجسته روزنامهنگاری ٣ اردیبهشت ١٣٩۴ در ۶۳ سالگی در بیمارستان غیاثی تهران به دیار باقی شتافت.
یادش هنوز با ماهست.
#سیدفرید_قاسمی، #فریدون_صدیقی، #یونس_شکرخواه، #علیاکبر_قاضیزاده، #حسین_قندی؛
▫️سالها پیش در نشریه کتاب هفته
#روزنامهنگاری #مجید_فروغی
🔸 به یاد مجید فروغی
▫️یادداشت استاد #سیدفرید_قاسمی
▫️جهان کتاب، سال ٢٩، شماره یک، فروردین- اردیبهشت ١۴٠٣
🔸 به یاد مجید فروغی
▫️یادداشت استاد #سیدفرید_قاسمی
▫️جهان کتاب، سال ٢٩، شماره یک، فروردین- اردیبهشت ١۴٠٣