#سینماویژن #رخنما
🔸نظریههای عرصه هواخواهی
▫️نوشته #مارتیو_هیلز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#هواخواهی یا #طرفداری، یکی از حوزههایی است که هم در #مطالعاتفرهنگی و هم در #نظریهفیلم به طرزی گسترده بررسی شده است. مطالعه در مورد هواخواهی در گام اول، مطالعه طرفداران برنامههای خاص تلویزیونی و در مرحله بعدی، مطالعه نحوه طرفداری و هواخواهی از ژانرهای سینمایی یا هواخواهی از #ستارگانسینما را در بر میگیرد. دو نگرشعمده در اینزمینه عبارتند از:
▫️اول: نظریههای هواخواهی به عنوان جامعه تفسیری (جامعهای مبتنی بر مفروضات و تفسیرهای مشترک از متون رسانهای)
▫️دوم: نظریههای هواخواهی به عنوان صورتی از فعالیتهای مصرفی
نخستین رویکردها به مطالعه پدیده هواخواهی، طی دهههای هفتاد و هشتاد در مطالعات سینمایی و تلویزیونی دیده شد. #نظریهپرده یا #اسکرین (نقدهایی که در مجله انگلیسی screen چاپ میشد) به سبب نحوه استنباطی که از عکسالعمل #بیننندگان در قبال فیلمها داشت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. بر اساس این نظریه، عکسالعمل بینندگان در متن فیلمها گنجانده شده بود. به همین دلیل، نیازی به تعبیر واکنشهای فطری #تماشاگران سینما وجود نداشت و بنابراین، نتیجه چنین تلقیای این بود که عکسالعمل تماشاگر را میتوان در خود فیلم دید. پژوهشگران مطالعات فرهنگی و از جمله #دیوید_مورلی (David Morley) به شدت با این بینش که مخاطب را موجودی منفعل میپنداشت به مخالفت برخاستند و دیدگاه دیگری را مطرح کردند. مورلی معتقد بود از دیدگاه جامعهشناختی، درک قرائت واقعی یا تجربی و همچنین تماشاگران بسیار مهم است. با این حال، آثار #جان_فیسک (John Fiske) بود که راه مطالعات مربوط به هواخواهی را هموار کرد. وی نه تنها بر قرائت واقعی مخاطب از فیلم تأکید داشت، بلکه بر مطالعه مخاطب به عنوان عاملی فعال در تولید معنا نیز اصرار میورزید.
🔸نظریههای عرصه هواخواهی
▫️نوشته #مارتیو_هیلز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#هواخواهی یا #طرفداری، یکی از حوزههایی است که هم در #مطالعاتفرهنگی و هم در #نظریهفیلم به طرزی گسترده بررسی شده است. مطالعه در مورد هواخواهی در گام اول، مطالعه طرفداران برنامههای خاص تلویزیونی و در مرحله بعدی، مطالعه نحوه طرفداری و هواخواهی از ژانرهای سینمایی یا هواخواهی از #ستارگانسینما را در بر میگیرد. دو نگرشعمده در اینزمینه عبارتند از:
▫️اول: نظریههای هواخواهی به عنوان جامعه تفسیری (جامعهای مبتنی بر مفروضات و تفسیرهای مشترک از متون رسانهای)
▫️دوم: نظریههای هواخواهی به عنوان صورتی از فعالیتهای مصرفی
نخستین رویکردها به مطالعه پدیده هواخواهی، طی دهههای هفتاد و هشتاد در مطالعات سینمایی و تلویزیونی دیده شد. #نظریهپرده یا #اسکرین (نقدهایی که در مجله انگلیسی screen چاپ میشد) به سبب نحوه استنباطی که از عکسالعمل #بیننندگان در قبال فیلمها داشت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. بر اساس این نظریه، عکسالعمل بینندگان در متن فیلمها گنجانده شده بود. به همین دلیل، نیازی به تعبیر واکنشهای فطری #تماشاگران سینما وجود نداشت و بنابراین، نتیجه چنین تلقیای این بود که عکسالعمل تماشاگر را میتوان در خود فیلم دید. پژوهشگران مطالعات فرهنگی و از جمله #دیوید_مورلی (David Morley) به شدت با این بینش که مخاطب را موجودی منفعل میپنداشت به مخالفت برخاستند و دیدگاه دیگری را مطرح کردند. مورلی معتقد بود از دیدگاه جامعهشناختی، درک قرائت واقعی یا تجربی و همچنین تماشاگران بسیار مهم است. با این حال، آثار #جان_فیسک (John Fiske) بود که راه مطالعات مربوط به هواخواهی را هموار کرد. وی نه تنها بر قرائت واقعی مخاطب از فیلم تأکید داشت، بلکه بر مطالعه مخاطب به عنوان عاملی فعال در تولید معنا نیز اصرار میورزید.