#روزنامهنگاری
🔸ژورنالیسم، نگاه استاد آذرنگ
با احکام کلی جدّاً مخالفم. نمیشود چیزی هم کلّی باشد، هم درست. فلسفه با هیچ چیز در تعارض نیست، مگر با ساده و سطحینگری. ژورنالیسم هم الزاماً نه سادهنگر است، نه سطحینگر. اگر ژورنالیسم در دورههایی و در جاهایی به ابتذال دچار میشود، دلایلش را نه در سرشت روزنامهنگاری که در جاهای دیگری باید جست، بهویژه در عرصههای فرهنگ، سیاست و جامعه.
#عبدالحسین_آذرنگ
🔸ژورنالیسم، نگاه استاد آذرنگ
با احکام کلی جدّاً مخالفم. نمیشود چیزی هم کلّی باشد، هم درست. فلسفه با هیچ چیز در تعارض نیست، مگر با ساده و سطحینگری. ژورنالیسم هم الزاماً نه سادهنگر است، نه سطحینگر. اگر ژورنالیسم در دورههایی و در جاهایی به ابتذال دچار میشود، دلایلش را نه در سرشت روزنامهنگاری که در جاهای دیگری باید جست، بهویژه در عرصههای فرهنگ، سیاست و جامعه.
#عبدالحسین_آذرنگ
آغاز ویرایش در ایران _ بخش اول.pdf
164.2 KB
#ویرایش🔸آغاز ویرایش در ایران
#عبدالحسین_آذرنگ و #مروارید_رفوگران
▫️جهان کتاب. سال بیست و هفتم. شمارۀ ٣٩۴. مرداد شهریور ١۴٠١
@jahaneketabpub
#عبدالحسین_آذرنگ و #مروارید_رفوگران
▫️جهان کتاب. سال بیست و هفتم. شمارۀ ٣٩۴. مرداد شهریور ١۴٠١
@jahaneketabpub
#کتاب🔸معرفی پشت جلدِ کتاب
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
چگونه پشت جلد کتاب بنویسیم؟
تا جایی که جستوجو کردهام، تا کنون ندیدهام دربارهی مطالبی که پشت جلد کتابها چاپ میشود، نوشتهی مستقلی به زبان فارسی منتشر شده باشد، نیز درمعرفی کتابهای الکترونیکی که ارمغان تازهتری است. ضوابط اصلی نگارش آنها را هم در منابع فارسی نیافتهام، مگر برخی اشارههای کلی و گذرا. از اینرو، در اینجا سعی میکنم چند اصل و نکته را در این خصوص با اهل حرفه و علاقهمندان در میان بگذارم و امیدوارم بازخوردهای علاقهمندان به تکمیل این بحث کمک کند. متن کامل
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
چگونه پشت جلد کتاب بنویسیم؟
تا جایی که جستوجو کردهام، تا کنون ندیدهام دربارهی مطالبی که پشت جلد کتابها چاپ میشود، نوشتهی مستقلی به زبان فارسی منتشر شده باشد، نیز درمعرفی کتابهای الکترونیکی که ارمغان تازهتری است. ضوابط اصلی نگارش آنها را هم در منابع فارسی نیافتهام، مگر برخی اشارههای کلی و گذرا. از اینرو، در اینجا سعی میکنم چند اصل و نکته را در این خصوص با اهل حرفه و علاقهمندان در میان بگذارم و امیدوارم بازخوردهای علاقهمندان به تکمیل این بحث کمک کند. متن کامل
#کتاب🔸برای بار پنجم
🔹#عبدالحسین_آذرنگ
به احتمال زیاد تعجب میکنید، یا از خود میپرسید: چرا کتابی را ۵ بار باید خواند؟ دلیلش را به شما میگویم.
حدود ۳۰ سال پیش استادم شادروان #ابوالحسن_نجفی به من توصیه کرد جزیره (نوشتهی #روبر_مرل، ترجمهی فرهاد غبرائی، از انتشارات نیلوفر) را حتماً بخوانم. خود او از مترجمان روبر مرل، نویسندهی فرانسوی، و از تحسینگران ترجمههای مترجم جوان زندهیاد #فرهاد_غبرائی بود. بنا به این توصیه کتاب را خواندم، اما کشش اثر به قدری زیاد بود که تصمیم گرفتم بیدرنگ برای بار دوم هم بخوانم. این بار همهی تمرکزم را بر شگردها، ترفندها و ریزهکاریهای نویسنده گذاشتم. میخواستم دریابم او چگونه و با چه هنرهای نگارشی چنین اثر جاذبی نوشته است. تمام که کردم، بیدرنگ خواندن را برای بار سوم آغاز کردم. این بار همهی تمرکزم را بر ترجمه گذاشتم و هنری که مترجم در برگردان اثر به کار بسته بود؛ البته به مواردی از ابهام و به جملههایی ناهموار و مشکلات جزئی دیگری برخوردم، اما مقدار اینها در برابر حاصل ارزشمند کوشش مترجم بسیار ناچیز است.
چندسال گذشت، تا اینکه بنابه ضرورتی مدتی منابع انسانشناسی (مردمشناسی)، قومشناسی و انسانشناسی فرهنگی و جامعهشناسی فرهنگی را مطالعه میکردم و در حین خواندن این منابع به یاد جزیره افتادم و برای بار چهارم سراغ این داستان رفتم. اینبار متوجه شدم که روبر مرل در زمان نگارش این اثر با یافتههای جدید انسانشناسان آشنایی داشته و با آگاهی از مطالعات قومشناختی و تفاوت روانشناسیهای فرهنگی این اثر را نوشته است. تحلیلهای دقیق و تیزبینانهی روانشناختی او در عینحال تسلطش را بر آشنایی با تفاوتهای فرهنگی و رفتاری به خوبی نشان میدهد. از این گذشته، نگرش ضداستعماری و ضدنژادپرستی و ضد تبعیض او برایم آشکارتر شد. در همین بار چهارم خواندن، متوجه نقد بسیار جدی مرل بر نوعی نگرش مسیحی شدم که نشان دهندهی آشنایی عمیق او با نگرشهای فلسفی زمان خود بود.
در ۱۴۰۱ برای بار پنجم خواندن این کتاب را از سر گرفتم، و این بار با تلاشی همه جانبه برای دیدن همهٔ جنبههای کتاب، و از نظر دور نماندن هیچ نکتهای از آن. شاید اگر فراغتی پیش بیاید، باز هم جزیرهی روبر مرل را بخوانم و مطمئن هستم نکتههای دیگری را هم در آن خواهم یافت. افسوس که زبان فرانسوی نمیدانم، وگرنه این کتاب را به زبان اصلی میخواندم تا ببینم نویسنده با زبان مادریش در این کتاب چه کرده است.
▫️مرکز فرهنگی شهر کتاب
🔹#عبدالحسین_آذرنگ
به احتمال زیاد تعجب میکنید، یا از خود میپرسید: چرا کتابی را ۵ بار باید خواند؟ دلیلش را به شما میگویم.
حدود ۳۰ سال پیش استادم شادروان #ابوالحسن_نجفی به من توصیه کرد جزیره (نوشتهی #روبر_مرل، ترجمهی فرهاد غبرائی، از انتشارات نیلوفر) را حتماً بخوانم. خود او از مترجمان روبر مرل، نویسندهی فرانسوی، و از تحسینگران ترجمههای مترجم جوان زندهیاد #فرهاد_غبرائی بود. بنا به این توصیه کتاب را خواندم، اما کشش اثر به قدری زیاد بود که تصمیم گرفتم بیدرنگ برای بار دوم هم بخوانم. این بار همهی تمرکزم را بر شگردها، ترفندها و ریزهکاریهای نویسنده گذاشتم. میخواستم دریابم او چگونه و با چه هنرهای نگارشی چنین اثر جاذبی نوشته است. تمام که کردم، بیدرنگ خواندن را برای بار سوم آغاز کردم. این بار همهی تمرکزم را بر ترجمه گذاشتم و هنری که مترجم در برگردان اثر به کار بسته بود؛ البته به مواردی از ابهام و به جملههایی ناهموار و مشکلات جزئی دیگری برخوردم، اما مقدار اینها در برابر حاصل ارزشمند کوشش مترجم بسیار ناچیز است.
چندسال گذشت، تا اینکه بنابه ضرورتی مدتی منابع انسانشناسی (مردمشناسی)، قومشناسی و انسانشناسی فرهنگی و جامعهشناسی فرهنگی را مطالعه میکردم و در حین خواندن این منابع به یاد جزیره افتادم و برای بار چهارم سراغ این داستان رفتم. اینبار متوجه شدم که روبر مرل در زمان نگارش این اثر با یافتههای جدید انسانشناسان آشنایی داشته و با آگاهی از مطالعات قومشناختی و تفاوت روانشناسیهای فرهنگی این اثر را نوشته است. تحلیلهای دقیق و تیزبینانهی روانشناختی او در عینحال تسلطش را بر آشنایی با تفاوتهای فرهنگی و رفتاری به خوبی نشان میدهد. از این گذشته، نگرش ضداستعماری و ضدنژادپرستی و ضد تبعیض او برایم آشکارتر شد. در همین بار چهارم خواندن، متوجه نقد بسیار جدی مرل بر نوعی نگرش مسیحی شدم که نشان دهندهی آشنایی عمیق او با نگرشهای فلسفی زمان خود بود.
در ۱۴۰۱ برای بار پنجم خواندن این کتاب را از سر گرفتم، و این بار با تلاشی همه جانبه برای دیدن همهٔ جنبههای کتاب، و از نظر دور نماندن هیچ نکتهای از آن. شاید اگر فراغتی پیش بیاید، باز هم جزیرهی روبر مرل را بخوانم و مطمئن هستم نکتههای دیگری را هم در آن خواهم یافت. افسوس که زبان فرانسوی نمیدانم، وگرنه این کتاب را به زبان اصلی میخواندم تا ببینم نویسنده با زبان مادریش در این کتاب چه کرده است.
▫️مرکز فرهنگی شهر کتاب
#ویرایش🔸کارگاه ویرایش جامع
🔹استاد #عبدالحسین_آذرنگ
▫️شروع کارگاه: سهشنبه ۱۹ اردیبهشت
▫️پایان کارگاه: سهشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۲
ساعت کلاس: ۱۷-۱۹
تعداد جلسات: ۱۰ جلسۀ ۱۲۰ دقیقهای
نوع برگزاری: حضوری
محل برگزاری: خ. بهشتی، خ. صابونچی، کوچۀ دهم، پلاک ۴، واحد یک.
ـ حضور در جلسات کارگاه و همکاری و مشارکت دانشجویان در کارهای کلاسی الزامی است.
ـ به شرکتکنندگان گواهی حضور داده میشود.
ـ شرکت در این کارگاه به ویراستاران فعال در نشر، نویسندگان، مترجمان و سایر اهالی قلم توصیه میشود.
ارتباط با تلگرام، واتسپ، بله: ۰۹۳۹۶۵۴۴۷۹۸
🔹استاد #عبدالحسین_آذرنگ
▫️شروع کارگاه: سهشنبه ۱۹ اردیبهشت
▫️پایان کارگاه: سهشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۲
ساعت کلاس: ۱۷-۱۹
تعداد جلسات: ۱۰ جلسۀ ۱۲۰ دقیقهای
نوع برگزاری: حضوری
محل برگزاری: خ. بهشتی، خ. صابونچی، کوچۀ دهم، پلاک ۴، واحد یک.
ـ حضور در جلسات کارگاه و همکاری و مشارکت دانشجویان در کارهای کلاسی الزامی است.
ـ به شرکتکنندگان گواهی حضور داده میشود.
ـ شرکت در این کارگاه به ویراستاران فعال در نشر، نویسندگان، مترجمان و سایر اهالی قلم توصیه میشود.
ارتباط با تلگرام، واتسپ، بله: ۰۹۳۹۶۵۴۴۷۹۸
#چهره #نظریه
🔸آرنولد توینبی
#آرنولد_توینبی (١٨٨٩-١٩٧۵م) فیلسوف تاریخ و تمدن به معنای اخص کلمه، تاریخدان انگلیسی و از برجستهترین نظریهپردازان جهان در زمینۀ تاریخ تمدن و زندگی و مرگ تمدنهاست...
توینبی کلّیت دیدگاه اُسوالد اشپنگلر را پذیرفت، به نظریۀ چرخهای معتقد شد، و تمدنها را به سان پدیدههای زندهای دید که زاده میشوند، رشد میکنند، پیر و از کار افتاده میشوند و میمیرند...
دیدگاه توینبی با دیدگاههای جبرگرایانه در تمدن مخالف است، مرگ تمدن را امری محتوم و اجتنابناپذیر نمیداند، بلکه به عامل انسانی، وضعیت روحی و نگرش جامعه، اخلاق، و عاملهای دیگر، به منزلۀ عاملهای نجاتبخش توجه دارد. توینبی فروپاشی را به چند مرحله تقسیم میکند. به نظر او فروپاشی یکباره اتفاق نمیافتد. جامعه بر اثر عاملهای ضد رشد و پیشرفت دچار اختلال میشود و چون نمیتواند اختلال را درمان کند، از کار افتاده میشود. پس از آن عاملهای درونیِ تجزیهگر فعال میشوند و جامعه را پارهپاره میکنند. این روند تجزیه، امکانات و قدرت و اقتدار و اعتماد جامعه را تا مرحلۀ انحلال آن به تحلیل میبرد. نکتۀ دیگری که توینبی بر آن تأکید میورزد، این است که گاه ممکن است از اختلال تا انحلال مدتی بس دراز به طول بینجامد. در برخی تمدنهای باستان، قرنها طول کشیده است تا مرحلۀ اختلال آنها به مرحلۀ انحلال رسیده است. برای مثال، در تمدن مصری گونهای انجماد ایجاد شد که نه چند قرن، بلکه بیش از یک هزاره طول کشید تا انجماد به انحلال انجامید. توینبی از بررسی تمدنهای جهان و سیر تمدنها از چند هزار سال پیش تاکنون به این نتیجه رسیده است که نظامیگری و به خدمت گرفتن ثروت و امکانات جامعه در راه مقاصد نظامی، مؤثرترین عامل تحلیلبرنده و زوال آنها بوده است. او به وضعیت تمدن در دنیای امروز هم اشارههای بسیاری دارد، از جمله به رویارویی ابرقدرتها و کشورها و جامعههایی که در زمان او در حال قدرتمند شدن بودند. همین اشارههای او سبب شده است که برخی صاحبنظران بر این عقیده شوند که هانتینگتن در پیشنهاد فرضیۀ برخورد تمدنها اندیشۀ اصلی را از توینبی الهام گرفته است...
▫️سقوطها، فروپاشیها، #عبدالحسین_آذرنگ
٢٠٢ ص، ٩٠٠٠٠ تومان، چاپ دوم
جهان کتاب
🔸آرنولد توینبی
#آرنولد_توینبی (١٨٨٩-١٩٧۵م) فیلسوف تاریخ و تمدن به معنای اخص کلمه، تاریخدان انگلیسی و از برجستهترین نظریهپردازان جهان در زمینۀ تاریخ تمدن و زندگی و مرگ تمدنهاست...
توینبی کلّیت دیدگاه اُسوالد اشپنگلر را پذیرفت، به نظریۀ چرخهای معتقد شد، و تمدنها را به سان پدیدههای زندهای دید که زاده میشوند، رشد میکنند، پیر و از کار افتاده میشوند و میمیرند...
دیدگاه توینبی با دیدگاههای جبرگرایانه در تمدن مخالف است، مرگ تمدن را امری محتوم و اجتنابناپذیر نمیداند، بلکه به عامل انسانی، وضعیت روحی و نگرش جامعه، اخلاق، و عاملهای دیگر، به منزلۀ عاملهای نجاتبخش توجه دارد. توینبی فروپاشی را به چند مرحله تقسیم میکند. به نظر او فروپاشی یکباره اتفاق نمیافتد. جامعه بر اثر عاملهای ضد رشد و پیشرفت دچار اختلال میشود و چون نمیتواند اختلال را درمان کند، از کار افتاده میشود. پس از آن عاملهای درونیِ تجزیهگر فعال میشوند و جامعه را پارهپاره میکنند. این روند تجزیه، امکانات و قدرت و اقتدار و اعتماد جامعه را تا مرحلۀ انحلال آن به تحلیل میبرد. نکتۀ دیگری که توینبی بر آن تأکید میورزد، این است که گاه ممکن است از اختلال تا انحلال مدتی بس دراز به طول بینجامد. در برخی تمدنهای باستان، قرنها طول کشیده است تا مرحلۀ اختلال آنها به مرحلۀ انحلال رسیده است. برای مثال، در تمدن مصری گونهای انجماد ایجاد شد که نه چند قرن، بلکه بیش از یک هزاره طول کشید تا انجماد به انحلال انجامید. توینبی از بررسی تمدنهای جهان و سیر تمدنها از چند هزار سال پیش تاکنون به این نتیجه رسیده است که نظامیگری و به خدمت گرفتن ثروت و امکانات جامعه در راه مقاصد نظامی، مؤثرترین عامل تحلیلبرنده و زوال آنها بوده است. او به وضعیت تمدن در دنیای امروز هم اشارههای بسیاری دارد، از جمله به رویارویی ابرقدرتها و کشورها و جامعههایی که در زمان او در حال قدرتمند شدن بودند. همین اشارههای او سبب شده است که برخی صاحبنظران بر این عقیده شوند که هانتینگتن در پیشنهاد فرضیۀ برخورد تمدنها اندیشۀ اصلی را از توینبی الهام گرفته است...
▫️سقوطها، فروپاشیها، #عبدالحسین_آذرنگ
٢٠٢ ص، ٩٠٠٠٠ تومان، چاپ دوم
جهان کتاب
🔸جایگاه احمد سمیعی در ویرایش
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
نگاه نو (شمارهی ۱۳۷): قصد تعریف و تعارف ندارم. مرتبهٔ شادروان استاد احمد سمیعی، از پیشگامان و استادان #ویرایش، فراتر از آن است که به تعریفها و تمجیدها نیاز داشته باشد. در این نوشته به سمیعیِ ادیب، مترجم، مولف، محقق، مقالهنویس، سردبیر و مربی اشارهای ندارم و تاکید فقط بر جایگاه او در عرصهٔ ویرایش است. سمیعی #ویراستار بزرگی بود، چرا؟
به این دلایل: متن کامل
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
نگاه نو (شمارهی ۱۳۷): قصد تعریف و تعارف ندارم. مرتبهٔ شادروان استاد احمد سمیعی، از پیشگامان و استادان #ویرایش، فراتر از آن است که به تعریفها و تمجیدها نیاز داشته باشد. در این نوشته به سمیعیِ ادیب، مترجم، مولف، محقق، مقالهنویس، سردبیر و مربی اشارهای ندارم و تاکید فقط بر جایگاه او در عرصهٔ ویرایش است. سمیعی #ویراستار بزرگی بود، چرا؟
به این دلایل: متن کامل
#کتاب🔸سقوطها، فروپاشیها
▫️نظری به تمدنهای سقوطکرده، فروپاشیده، پایانیافته و دیدگاهها و فرضیهها دربارۀ تمدن و آیندۀ آن
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
#آرنولد_توینبی، فیلسوف تاریخ و تمدن، فروپاشی را به چند مرحله تقسیم میکند. به نظر او فروپاشی یکباره اتفاق نمیافتد. جامعه بر اثر عاملهای ضد رشد و پیشرفت دچار اختلال میشود و چون نمیتواند اختلال را درمان کند، از کار افتاده میشود. پس از آن عاملهای درونیِ تجزیهگر فعال میشوند و جامعه را پارهپاره میکنند. این روند تجزیه، امکانات و قدرت و اقتدار و اعتماد جامعه را تا مرحلۀ انحلال آن به تحلیل میبرد...
٢٠٢ ص، ٩٠٠٠٠ تومان، (چاپ دوم), نشر جهان کتاب تهیه کتاب
▫️نظری به تمدنهای سقوطکرده، فروپاشیده، پایانیافته و دیدگاهها و فرضیهها دربارۀ تمدن و آیندۀ آن
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
#آرنولد_توینبی، فیلسوف تاریخ و تمدن، فروپاشی را به چند مرحله تقسیم میکند. به نظر او فروپاشی یکباره اتفاق نمیافتد. جامعه بر اثر عاملهای ضد رشد و پیشرفت دچار اختلال میشود و چون نمیتواند اختلال را درمان کند، از کار افتاده میشود. پس از آن عاملهای درونیِ تجزیهگر فعال میشوند و جامعه را پارهپاره میکنند. این روند تجزیه، امکانات و قدرت و اقتدار و اعتماد جامعه را تا مرحلۀ انحلال آن به تحلیل میبرد...
٢٠٢ ص، ٩٠٠٠٠ تومان، (چاپ دوم), نشر جهان کتاب تهیه کتاب
#روزنامهنگاری🔸درباره جایزه مهتاب میرزائی
#مهتاب_میرزائی همکار جوان فصلنامه #نگاهنو، در ششم تیر ۱۳۸۵، در ۲۴ سالگی از جهان خاکی ما پرکشید. برای زنده نگهداشتن نام و یاد مهتاب، از سال ۱۳۸۶ جایزهای بهنام «جایزهی مهتاب میرزائی» به همکاران این فصلنامه اهدا میشود. برندگان جایزهها با رأی مستقیم خوانندگان «نگاهنو» انتخاب و معرفی میشوند. نخستین برندهی جایزهی مهتاب میرزائی، رضا رضایی، مترجم نامدار، در سال ۱۳۸۶ بود. در سالهای بعد بزرگانی از جمله #محمدعلی_موحد، #عزتالله_فولادوند، #فخرالدین_عظیمی، #حسین_معصومیهمدانی، #نادر_انتخابی، #آبتین_گلکار، #عبدالله_کوثری، #مژده_دقیقی، #محمدحسین_خسروپناه، #حجتالله_میرزائی، #بهروز_غریبپور، #هرمز_همایونپور، #مصطفی_ملکیان، #بایزید_مردوخی، #آرمان_نهچیری، #شهیندخت_خوارزمی، #روشن_وزیری، #خشایار_دیهیمی، #بهرام_فرهنگ، #محمد_غفاری، #زری_نعیمی، #محمدرضا_نیکفر، #احسان_موسویخلخالی، #پرویز_دوایی، و... لوح افتخار فصلنامه نگاهنو و جایزههایی را از آن خود کردند. ترتیب کار اینگونه است که در آغاز هر سال، خوانندگان نگاهنو، بهترین مقالهی ترجمه، بهترین مقالهی تألیفی، و بهترین نقد و بررسی کتاب سال پیش را انتخاب و به سردبیر اعلام میکنند. در روز هجدهم آبان (زادروز مهتاب) یا در روز ششم تیرماه (روزی که مهتاب به دورها پرکشید) لوح افتخار نگاهنو و جایزهی مهتاب میرزائی به برگزیدگان اهدا میشود. چندسالی است از سال ۱۳۸۸ یک جایزه هم به جوانترین همکاری که در سال گذشته اثری از ایشان در نگاهنو منتشر شده تقدیم میشود. لوح افتخار نگاهنو و این جایزه تاکنون به #محمد_غفاری، #آناهید_خزیر، #الوند_بهاری، #مرضیه_مالمیر، #وجیهه_رضوانی، #علیرضا_اکبری، #امیلی_امرایی، #سیدآریا_قریشی، #سپیده_حاتمی، #لیلا_مینایی، #فروزان_افشار، #تارا_اللهوردیآشتیانی، #ملیکا_رمزی، #سپنتا_حامدینژاد، و #پگاه_پزشکی تقدیم شده است. در برخی۶ از سالها از یکی از همکاران بیمزد و منت نگاهنو تقدیر شده است یا جایزههایی به همکارانی تقدیم شده که بیشترین مقالهها در یک مقطع زمانی از ایشان در نگاهنو منتشر شده است. این تقدیرنامهها و جایزهها تاکنون به #عبدالحسین_آذرنگ، #عزتالله_فولادوند، #گلی_امامی، #مهشید_جعفری، #روشن_وزیری، #محمدرضا_نیکفر، #حسن_کریمزاده، #محمد_دهقانی، و #مریم_پوریوسف تقدیم شده است. در روز پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲، لوح افتخار و جایزههای ۱۴۰۱ به ترتیب زیر اهدا شد:
۱. جوانترین همکار: #نیلوفر_عبداللهی
۲. بهترین نقد و بررسی کتاب: #نصرالله_کسرائیان (عکاس نامآور)
۳. بهترین مترجم: #زهرا_صابری
۴. بهترین نویسنده: #حسن_بهشتیپور
۵. تقدیر از آرش ایزدی که ۱۷ سال داوطلبانه امور انفورماتیک «نگاهنو» را انجام دادند.
جایزههای اصلی را شرکت بیدار (به مدیریت مهدی قائمی) در اختیار «نگاهنو» گذاشت. ناشران پشتیبان نگاهنو (نشر نو، نشر نی، نشر فرهنگ معاصر، نشر کارنامه، نشر مرکز) کتابهایی به برندگان جایزهها اهدا کردند. نصرالله کسرائیان نیز به حاضران در مراسم کتاب کویر خود را هدیه داد.
ترجمههای مهتاب میرزائی که در نگاهنو منتشر شده در کتابی با عنوان «جنگ بیپایان» گردآوری و منتشر شده است. مهتاب همکاری با «نگاهنو» را از ۱۶ سالگی آغاز کرده بود.
#مهتاب_میرزائی همکار جوان فصلنامه #نگاهنو، در ششم تیر ۱۳۸۵، در ۲۴ سالگی از جهان خاکی ما پرکشید. برای زنده نگهداشتن نام و یاد مهتاب، از سال ۱۳۸۶ جایزهای بهنام «جایزهی مهتاب میرزائی» به همکاران این فصلنامه اهدا میشود. برندگان جایزهها با رأی مستقیم خوانندگان «نگاهنو» انتخاب و معرفی میشوند. نخستین برندهی جایزهی مهتاب میرزائی، رضا رضایی، مترجم نامدار، در سال ۱۳۸۶ بود. در سالهای بعد بزرگانی از جمله #محمدعلی_موحد، #عزتالله_فولادوند، #فخرالدین_عظیمی، #حسین_معصومیهمدانی، #نادر_انتخابی، #آبتین_گلکار، #عبدالله_کوثری، #مژده_دقیقی، #محمدحسین_خسروپناه، #حجتالله_میرزائی، #بهروز_غریبپور، #هرمز_همایونپور، #مصطفی_ملکیان، #بایزید_مردوخی، #آرمان_نهچیری، #شهیندخت_خوارزمی، #روشن_وزیری، #خشایار_دیهیمی، #بهرام_فرهنگ، #محمد_غفاری، #زری_نعیمی، #محمدرضا_نیکفر، #احسان_موسویخلخالی، #پرویز_دوایی، و... لوح افتخار فصلنامه نگاهنو و جایزههایی را از آن خود کردند. ترتیب کار اینگونه است که در آغاز هر سال، خوانندگان نگاهنو، بهترین مقالهی ترجمه، بهترین مقالهی تألیفی، و بهترین نقد و بررسی کتاب سال پیش را انتخاب و به سردبیر اعلام میکنند. در روز هجدهم آبان (زادروز مهتاب) یا در روز ششم تیرماه (روزی که مهتاب به دورها پرکشید) لوح افتخار نگاهنو و جایزهی مهتاب میرزائی به برگزیدگان اهدا میشود. چندسالی است از سال ۱۳۸۸ یک جایزه هم به جوانترین همکاری که در سال گذشته اثری از ایشان در نگاهنو منتشر شده تقدیم میشود. لوح افتخار نگاهنو و این جایزه تاکنون به #محمد_غفاری، #آناهید_خزیر، #الوند_بهاری، #مرضیه_مالمیر، #وجیهه_رضوانی، #علیرضا_اکبری، #امیلی_امرایی، #سیدآریا_قریشی، #سپیده_حاتمی، #لیلا_مینایی، #فروزان_افشار، #تارا_اللهوردیآشتیانی، #ملیکا_رمزی، #سپنتا_حامدینژاد، و #پگاه_پزشکی تقدیم شده است. در برخی۶ از سالها از یکی از همکاران بیمزد و منت نگاهنو تقدیر شده است یا جایزههایی به همکارانی تقدیم شده که بیشترین مقالهها در یک مقطع زمانی از ایشان در نگاهنو منتشر شده است. این تقدیرنامهها و جایزهها تاکنون به #عبدالحسین_آذرنگ، #عزتالله_فولادوند، #گلی_امامی، #مهشید_جعفری، #روشن_وزیری، #محمدرضا_نیکفر، #حسن_کریمزاده، #محمد_دهقانی، و #مریم_پوریوسف تقدیم شده است. در روز پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲، لوح افتخار و جایزههای ۱۴۰۱ به ترتیب زیر اهدا شد:
۱. جوانترین همکار: #نیلوفر_عبداللهی
۲. بهترین نقد و بررسی کتاب: #نصرالله_کسرائیان (عکاس نامآور)
۳. بهترین مترجم: #زهرا_صابری
۴. بهترین نویسنده: #حسن_بهشتیپور
۵. تقدیر از آرش ایزدی که ۱۷ سال داوطلبانه امور انفورماتیک «نگاهنو» را انجام دادند.
جایزههای اصلی را شرکت بیدار (به مدیریت مهدی قائمی) در اختیار «نگاهنو» گذاشت. ناشران پشتیبان نگاهنو (نشر نو، نشر نی، نشر فرهنگ معاصر، نشر کارنامه، نشر مرکز) کتابهایی به برندگان جایزهها اهدا کردند. نصرالله کسرائیان نیز به حاضران در مراسم کتاب کویر خود را هدیه داد.
ترجمههای مهتاب میرزائی که در نگاهنو منتشر شده در کتابی با عنوان «جنگ بیپایان» گردآوری و منتشر شده است. مهتاب همکاری با «نگاهنو» را از ۱۶ سالگی آغاز کرده بود.
میر_شمس_الدین_ادیب_سلطانی_اسطورهای_از_کمالپرستی،.pdf
160.2 KB
#چهره🔸میرشمسالدین ادیبسلطانی
اسطورهای از کمالپرستی، تلاش، پشتکار، دقت
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
بیهیچ توقعی، بیهیچ انتظار و چشمداشتی، و در انزوایی خودخواسته، آرام، مغرور و خاموش از میان ما رفت. زوال جسمانی سرانجام او را از پای درآورد. شرمنده نظام آموزشی، شرمگین نظام دانشگاهی که بتواند همتای او را بپروراند.
پاییز ١٣۵١ خدمت سربازیام پایان یافت و به بخش ادیتوریال (ویرایش) مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین پیوستم. ادیبسلطانی، از ویراستاران آن مؤسسه، مدتی بود از آنجا رفته بود... ارتباطش با فرانکلینیها قطع شده بود، جز با محمد حیدری ملایری، ویراستار متنهای علمی، که بعدها اخترشناسی سرشناس با اشتهاری جهانی شد و مدّت کوتاهی پیش در فرانسه درگذشت. حیدری ملایری به شیوهٔ ویراستاری ادیبسلطانی پایبندی وفادارانهای داشت. شمّهای از مبادی ویرایش را او به من آموخت. همچنین توصیه شد کتاب راهنمای آمادهساختن کتاب را بخوانم که هنوز چاپ نشده بود و دستنوشت آن به خط خود ادیبسلطانی در چندین زونکن در آرشیو فرانکلین نگهداری میشد...
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
اسطورهای از کمالپرستی، تلاش، پشتکار، دقت
▫️#عبدالحسین_آذرنگ
بیهیچ توقعی، بیهیچ انتظار و چشمداشتی، و در انزوایی خودخواسته، آرام، مغرور و خاموش از میان ما رفت. زوال جسمانی سرانجام او را از پای درآورد. شرمنده نظام آموزشی، شرمگین نظام دانشگاهی که بتواند همتای او را بپروراند.
پاییز ١٣۵١ خدمت سربازیام پایان یافت و به بخش ادیتوریال (ویرایش) مؤسسهٔ انتشارات فرانکلین پیوستم. ادیبسلطانی، از ویراستاران آن مؤسسه، مدتی بود از آنجا رفته بود... ارتباطش با فرانکلینیها قطع شده بود، جز با محمد حیدری ملایری، ویراستار متنهای علمی، که بعدها اخترشناسی سرشناس با اشتهاری جهانی شد و مدّت کوتاهی پیش در فرانسه درگذشت. حیدری ملایری به شیوهٔ ویراستاری ادیبسلطانی پایبندی وفادارانهای داشت. شمّهای از مبادی ویرایش را او به من آموخت. همچنین توصیه شد کتاب راهنمای آمادهساختن کتاب را بخوانم که هنوز چاپ نشده بود و دستنوشت آن به خط خود ادیبسلطانی در چندین زونکن در آرشیو فرانکلین نگهداری میشد...
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸دیدار با استاد آذرنگ
▫️دیدار با استاد #عبدالحسین_آذرنگ به مناسبت انتشار کتاب رنگین کمان تمدنها
▫️دیدار با استاد #عبدالحسین_آذرنگ به مناسبت انتشار کتاب رنگین کمان تمدنها
#کتاب◽️چاپ دهم منتشر شد
🔸استادان و نااستادانم
🔹#عبدالحسین_آذرنگ
در این کتاب، با تجربههای شخصی و دست اول نویسنـدهای آشنا میشویم که با زبانی ساده و بیپـرده از کسانی سخن میگوید کـه راه میگشودند، و کسانی کـه بنبست میساختند. شریک شدن در این تجربهها شاید راهی به سوی شناختن بهتر این واقعیت باز کند که مسیرهای آینده در گرو گشوده شدن انواع راههاست.
خواندن این کتاب برای آموزگاران، استادان، دانشجویان، ... و همهٔ کسانی که با آموختن و آموزش دادن سر و کار دارند سودمند و راهگشاست.
www.jahaneketab.ir
🔸استادان و نااستادانم
🔹#عبدالحسین_آذرنگ
در این کتاب، با تجربههای شخصی و دست اول نویسنـدهای آشنا میشویم که با زبانی ساده و بیپـرده از کسانی سخن میگوید کـه راه میگشودند، و کسانی کـه بنبست میساختند. شریک شدن در این تجربهها شاید راهی به سوی شناختن بهتر این واقعیت باز کند که مسیرهای آینده در گرو گشوده شدن انواع راههاست.
خواندن این کتاب برای آموزگاران، استادان، دانشجویان، ... و همهٔ کسانی که با آموختن و آموزش دادن سر و کار دارند سودمند و راهگشاست.
www.jahaneketab.ir