عرصههای ارتباطی
#تجربه #رخنما #روزنامهنگاری 🔸هفتهنامه حوادث ▫️برخورد حرفهای: راز جذب ۳۵۰ هزار مخاطب ▫️گفت و گو با فریدون صدیقی درباره موفقیتهای هفتهنامه حوادث در دهه ۷۰ ▫️هفتهنامه حوادث از نمونههای موفق روزنامهنگاری ایران در دهه ١٣٧٠ بود که با گذشت زمان، مهجور…
▫️هفتهنامه حوادث در اوایل دهه ٧٠ منتشر میشد. چقدر از سنت روزنامهنگاری حوادث پیش از انقلاب به این هفتهنامه که مخصوص حوزه حوادث بود منتقل شد؟ اصلا این سنت منتقل شد؟
بیتردید بخشی از آن سنت، خواسته یا ناخواسته، به حافظه تاریخی برخی کسانی که در مجموعه حوادث کار میکردند، منتقل شد. من خودم در روزنامه کیهان که بودم، اصلا کار حادثهنویسی نکرده بودم. دوستان دیگری هم که آنجا بودند، هیچکدام کار حادثهنویسی نکرده بودند. این هفتهنامه آغاز کار حادثهنویسی برای تیمی بود که در آن حضور داشت. اصلا سن همه افراد اقتضا نمیکرد که مربوط به آن نسل حادثهنویسی پیش از انقلاب باشند؛ از گزارشگرهای ما خانم #عذرا_فراهانی بودند، آقای #رضا_صفایی، آقای #مسعود_ابراهیمی، آقای #ارد_عطارپور و آقای #اردلان_عطارپور. آقایان #مجید_صیادی، #کامبیز_نوروزی، #محسن_گودرزی، #بهروز_گرانپایه و #یونس_شکرخواه در تحریریه ما بودند. آن پیشینه در آن جمع فقط میتوانست با من منتقل شود و البته آقای #مسعود_شهامیپور که از کیهان قبل از انقلاب آمده بود. البته ایشان هم کار حوادثنویسی نکرده بود. #مرتضی_کریمیان هم اصلا سابقه حادثهنویسی پیش از انقلاب نداشت. صفحهآرای ما آقای #مرتضی_شادمانی بود و دبیر فنی ما آقای #محمود_مختاریان، اما کار کاملا حرفهای بود. میخواهم بگویم آن تأثیرگرفتن از آن میراث حوادثنویسی پیش از انقلاب، بیش از آنکه کارکردی باشد، بیشتر ذهنی و جزو محفوظات بود و تبدیل به کار عملی نشده بود......
این مجله نیامد برای اینکه عرصه بر کار نشریات سیاسی تنگ شده بود. بعد از انقلاب، وقتی که بنا به دلایلی و به اقتضای انقلاب، جمعی از روزنامه ها حذف شدند، جمعی که قبلا در روزنامه های سراسری کار میکردند و حرفهای بودند، اما بیرون آمده بودند، رفتند طرح نشریات تخصصی را دنبال کردند... فهم من میگوید که هفته نامه حوادث محصول آن اتفاق نیست؛ یعنی اینکه چون کار سیاسی نمیشد کرد، بیاییم این مجله را دربیاوریم. در فضای آن موقع که جامعه بدون کشمکش بود و در یک فضای خنثی غیرفعال رسانهای عمل میکرد، فکر کردند که رویدادی مثل حوادث میتواند گزارشگر اتفاقاتی باشد که کمابیش دارد در جامعه شکل میگیرد، اما دارد پنهان میشود. من یادم هست که صفحه حوادث خود روزنامه کیهان، بعد از انقلاب یک صفحه خنثی شده بود، درصورتی که این صفحه پیش از انقلاب یک صفحه درجه یک بود و آن موقعها میگفتند که دو صفحه قابل اعتماد است؛ یکی صفحه تسلیتها و یکی صفحه حوادث، چون نمیتوانند کسی را که کشته نشده یا نمرده بگویند کشته شده یا مرده و برعکس، اما یک اتفاق ویژه در هفته نامه حوادث افتاد آن بود که شاید دامن زد به این پدیده و پاسخ دادن به آن انتظار و توقعی که نهان بود و مخاطب نمیدانست چیست؛ این اتفاق هیجان بود، سرگرمی، کشمکش. در این طرف این طور نشان داده می شد که همه چیز سر جایش است و همه چیز درست و امن است و همه اخلاق مدارند و کسی دست از پا خطا نمیکند. درصورتی که این طور نبود. در شروع کار، دو رویداد پیش از انقلاب بود که به ذهن من رسید که می توان با آنها نشریه را شروع کرد؛ یکی از آنها، اولین زن ایرانی بود که محکوم به اعدام شده بود، به اتهام رابطه غیرشرعی با یک مرد و زنده به گورکردن دختر خودش؛ یعنی ماجرای ایران شریفی که ما خیلی خوب آن را در چند شماره بازآفرینی کردیم. بعد از آن، رفتیم سراغ بلیغ که یک پدیده عجیب در عالم کلاهبرداری در ایران بود و می گفتند که کاخ دادگستری را فروخته به آلمانها یا موقع بازداشت، از پنجره توالت فرار کرده بود. رفتیم سراغ او و زندگیاش و ماجراهای او را نوشتیم. این موضوعات ما را بسیار بالا برد و مخاطبان خیلی زیادی را جذب کرد. غیر از این دو مورد، ما در پدیده ها، رویکرد گزارش توصیفی، گزارش از مکان و گزارش از موقعیت داشتیم. گزارشگرهای درجه یکی مثل عذرا فراهانی، مسعود ابراهیمی یا رضا صفایی این مطالب را می نوشتند و بعد، مطالب می آمد زیر دست آقای مسعود شهامی پور که دبیر این افراد بود و همین طور، اردلان و ارد عطارپور. بنابراین این گزارشها ساختار پیدا میکرد و عملا طوری میشد که انگار شما در حال خواندن یک درام هستید.
گزارشها پرداخت خوب داشتند و کنار همه آنها هم نظر کارشناس چاپ میشد. آسیبشناسان، حقوقدانها و کارشناسان که همه کارشناسهای درجه یک بودند، از نظر جامعهشناسی، روانشناسی و حقوقی اتفاقات را تحلیل میکردند....
شورای تیتر داشتیم و درباره تیتر یک و دو بحث میکردیم و آنجا شروع میکردیم به تیترزدن. برای اولین بار، تیترهای حرکتی – توصیفی را ابداع کردیم. موضوعات ما هم حادثه تلخ صرف نبود؛ مثلا کار آقای #شکرخواه، دو صفحه وسط مجله یعنی اخبار خارجی بود که هم شامل حوادث تلخ بود، هم شیرین.
تیتر اولین یادداشتی که توی مجله نوشتم، این بود: "برگی از درخت افتاد، حادثهای رخ داد.
@younesshokrkhah
بیتردید بخشی از آن سنت، خواسته یا ناخواسته، به حافظه تاریخی برخی کسانی که در مجموعه حوادث کار میکردند، منتقل شد. من خودم در روزنامه کیهان که بودم، اصلا کار حادثهنویسی نکرده بودم. دوستان دیگری هم که آنجا بودند، هیچکدام کار حادثهنویسی نکرده بودند. این هفتهنامه آغاز کار حادثهنویسی برای تیمی بود که در آن حضور داشت. اصلا سن همه افراد اقتضا نمیکرد که مربوط به آن نسل حادثهنویسی پیش از انقلاب باشند؛ از گزارشگرهای ما خانم #عذرا_فراهانی بودند، آقای #رضا_صفایی، آقای #مسعود_ابراهیمی، آقای #ارد_عطارپور و آقای #اردلان_عطارپور. آقایان #مجید_صیادی، #کامبیز_نوروزی، #محسن_گودرزی، #بهروز_گرانپایه و #یونس_شکرخواه در تحریریه ما بودند. آن پیشینه در آن جمع فقط میتوانست با من منتقل شود و البته آقای #مسعود_شهامیپور که از کیهان قبل از انقلاب آمده بود. البته ایشان هم کار حوادثنویسی نکرده بود. #مرتضی_کریمیان هم اصلا سابقه حادثهنویسی پیش از انقلاب نداشت. صفحهآرای ما آقای #مرتضی_شادمانی بود و دبیر فنی ما آقای #محمود_مختاریان، اما کار کاملا حرفهای بود. میخواهم بگویم آن تأثیرگرفتن از آن میراث حوادثنویسی پیش از انقلاب، بیش از آنکه کارکردی باشد، بیشتر ذهنی و جزو محفوظات بود و تبدیل به کار عملی نشده بود......
این مجله نیامد برای اینکه عرصه بر کار نشریات سیاسی تنگ شده بود. بعد از انقلاب، وقتی که بنا به دلایلی و به اقتضای انقلاب، جمعی از روزنامه ها حذف شدند، جمعی که قبلا در روزنامه های سراسری کار میکردند و حرفهای بودند، اما بیرون آمده بودند، رفتند طرح نشریات تخصصی را دنبال کردند... فهم من میگوید که هفته نامه حوادث محصول آن اتفاق نیست؛ یعنی اینکه چون کار سیاسی نمیشد کرد، بیاییم این مجله را دربیاوریم. در فضای آن موقع که جامعه بدون کشمکش بود و در یک فضای خنثی غیرفعال رسانهای عمل میکرد، فکر کردند که رویدادی مثل حوادث میتواند گزارشگر اتفاقاتی باشد که کمابیش دارد در جامعه شکل میگیرد، اما دارد پنهان میشود. من یادم هست که صفحه حوادث خود روزنامه کیهان، بعد از انقلاب یک صفحه خنثی شده بود، درصورتی که این صفحه پیش از انقلاب یک صفحه درجه یک بود و آن موقعها میگفتند که دو صفحه قابل اعتماد است؛ یکی صفحه تسلیتها و یکی صفحه حوادث، چون نمیتوانند کسی را که کشته نشده یا نمرده بگویند کشته شده یا مرده و برعکس، اما یک اتفاق ویژه در هفته نامه حوادث افتاد آن بود که شاید دامن زد به این پدیده و پاسخ دادن به آن انتظار و توقعی که نهان بود و مخاطب نمیدانست چیست؛ این اتفاق هیجان بود، سرگرمی، کشمکش. در این طرف این طور نشان داده می شد که همه چیز سر جایش است و همه چیز درست و امن است و همه اخلاق مدارند و کسی دست از پا خطا نمیکند. درصورتی که این طور نبود. در شروع کار، دو رویداد پیش از انقلاب بود که به ذهن من رسید که می توان با آنها نشریه را شروع کرد؛ یکی از آنها، اولین زن ایرانی بود که محکوم به اعدام شده بود، به اتهام رابطه غیرشرعی با یک مرد و زنده به گورکردن دختر خودش؛ یعنی ماجرای ایران شریفی که ما خیلی خوب آن را در چند شماره بازآفرینی کردیم. بعد از آن، رفتیم سراغ بلیغ که یک پدیده عجیب در عالم کلاهبرداری در ایران بود و می گفتند که کاخ دادگستری را فروخته به آلمانها یا موقع بازداشت، از پنجره توالت فرار کرده بود. رفتیم سراغ او و زندگیاش و ماجراهای او را نوشتیم. این موضوعات ما را بسیار بالا برد و مخاطبان خیلی زیادی را جذب کرد. غیر از این دو مورد، ما در پدیده ها، رویکرد گزارش توصیفی، گزارش از مکان و گزارش از موقعیت داشتیم. گزارشگرهای درجه یکی مثل عذرا فراهانی، مسعود ابراهیمی یا رضا صفایی این مطالب را می نوشتند و بعد، مطالب می آمد زیر دست آقای مسعود شهامی پور که دبیر این افراد بود و همین طور، اردلان و ارد عطارپور. بنابراین این گزارشها ساختار پیدا میکرد و عملا طوری میشد که انگار شما در حال خواندن یک درام هستید.
گزارشها پرداخت خوب داشتند و کنار همه آنها هم نظر کارشناس چاپ میشد. آسیبشناسان، حقوقدانها و کارشناسان که همه کارشناسهای درجه یک بودند، از نظر جامعهشناسی، روانشناسی و حقوقی اتفاقات را تحلیل میکردند....
شورای تیتر داشتیم و درباره تیتر یک و دو بحث میکردیم و آنجا شروع میکردیم به تیترزدن. برای اولین بار، تیترهای حرکتی – توصیفی را ابداع کردیم. موضوعات ما هم حادثه تلخ صرف نبود؛ مثلا کار آقای #شکرخواه، دو صفحه وسط مجله یعنی اخبار خارجی بود که هم شامل حوادث تلخ بود، هم شیرین.
تیتر اولین یادداشتی که توی مجله نوشتم، این بود: "برگی از درخت افتاد، حادثهای رخ داد.
@younesshokrkhah
#تاریخ #روزنامهنگاری #دوستان
🔸دو نسل از کیهانیها
از سمت راست: #محمود_مختاریان #اکبر_قاضیزاده #یونس_شکرخواه #ماشاالله_شمسالواعظین
🔸دو نسل از کیهانیها
از سمت راست: #محمود_مختاریان #اکبر_قاضیزاده #یونس_شکرخواه #ماشاالله_شمسالواعظین
🔸 اهمیت سواد رسانهای در انتشارات
▫️استاد #محمود_مختاریان روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس دانشگاه
با توجه به این رویکرد که #روابطعمومی گوش شنوا و زبان گویا و چشم بینای سازمان است و تابع سه عنصر مهم مخاطب، سازمان و رسانه است، لذا ایجاد پارامترهای مهم نظیر #سوادرسانهای در بین کارکنان روابطعمومی نقش مهمی در تولید محتوا و پیامهایی دارد که توسط بخش انتشارات روابطعمومی به طرق مختلف چه به شکل چاپی یا در قالبهای نوظهور نظیر نشر دیجیتال و الکترونیکی، منتشر میشود. در طی دو سال اخیر که بحران #کرونا سراسر امور ارتباطی دنیا را تحت تاثیر قرار داد ما شاهد ایجاد #شبکه در جهان هستیم که نمادها و فرهنگ مشترک جهانی را ایجاد کرد. رسانه در این میان نقش موثری داشت و روابطعمومیها در چنین شرایطی ضمن استفاده از مواهب رسانهای قدیمی نظیر چاپ و تصویر، وارد عصر #دیجیتال رسانهای شدند که اطلاعات و اخبار لحظهای مبادله شده و مخاطبان در هرساعت از شبانهروز با حجم وسیعی از اخبار و اطلاعات مواجه هستند که اعتبار آنها بستگی به منبع تولید کننده دارد.
#شبکههایجتماعی با وجود تولید و مبادله بخش بزرگی از اخبار چندان محل اعتماد و صحت مطالب منتشرشده نیستند و #فیکنیوز به شکل گستردهای در آن رواج دارد، درحالی که رسانههای چاپی به علت وجود مجراهای کنترل کننده محتوای قابل اعتمادتری را در اختیار #مخاطبان قرار میدهند و لذا هیچیک از اشکال تازه رسانهها هرگز باعث منسوخ شدن بقیه نشده چنانچه رادیو هنوز در ایران و انگلستان و برخی کشورهای جهان رسانه نخست محسوب میشود و همچنین #روزنامه در ژاپن و هند به عنوان رسانه اول مورد نظر مخاطبان شناخته شده است. بر این اساس امروز سواد رسانهای و تولید محتوای خلاقانه و مورد نیاز مخاطبان توسط روابطعمومی نقش مهمی در #برندینگ سازمان و ایجاد شناخت برای مدیران ارشد و ایجاد تعامل میان سازمان و #مخاطب از طریق رسانه برعهده دارد.
https://iaprs.ir/?p=4130
▫️استاد #محمود_مختاریان روزنامهنگار پیشکسوت و مدرس دانشگاه
با توجه به این رویکرد که #روابطعمومی گوش شنوا و زبان گویا و چشم بینای سازمان است و تابع سه عنصر مهم مخاطب، سازمان و رسانه است، لذا ایجاد پارامترهای مهم نظیر #سوادرسانهای در بین کارکنان روابطعمومی نقش مهمی در تولید محتوا و پیامهایی دارد که توسط بخش انتشارات روابطعمومی به طرق مختلف چه به شکل چاپی یا در قالبهای نوظهور نظیر نشر دیجیتال و الکترونیکی، منتشر میشود. در طی دو سال اخیر که بحران #کرونا سراسر امور ارتباطی دنیا را تحت تاثیر قرار داد ما شاهد ایجاد #شبکه در جهان هستیم که نمادها و فرهنگ مشترک جهانی را ایجاد کرد. رسانه در این میان نقش موثری داشت و روابطعمومیها در چنین شرایطی ضمن استفاده از مواهب رسانهای قدیمی نظیر چاپ و تصویر، وارد عصر #دیجیتال رسانهای شدند که اطلاعات و اخبار لحظهای مبادله شده و مخاطبان در هرساعت از شبانهروز با حجم وسیعی از اخبار و اطلاعات مواجه هستند که اعتبار آنها بستگی به منبع تولید کننده دارد.
#شبکههایجتماعی با وجود تولید و مبادله بخش بزرگی از اخبار چندان محل اعتماد و صحت مطالب منتشرشده نیستند و #فیکنیوز به شکل گستردهای در آن رواج دارد، درحالی که رسانههای چاپی به علت وجود مجراهای کنترل کننده محتوای قابل اعتمادتری را در اختیار #مخاطبان قرار میدهند و لذا هیچیک از اشکال تازه رسانهها هرگز باعث منسوخ شدن بقیه نشده چنانچه رادیو هنوز در ایران و انگلستان و برخی کشورهای جهان رسانه نخست محسوب میشود و همچنین #روزنامه در ژاپن و هند به عنوان رسانه اول مورد نظر مخاطبان شناخته شده است. بر این اساس امروز سواد رسانهای و تولید محتوای خلاقانه و مورد نیاز مخاطبان توسط روابطعمومی نقش مهمی در #برندینگ سازمان و ایجاد شناخت برای مدیران ارشد و ایجاد تعامل میان سازمان و #مخاطب از طریق رسانه برعهده دارد.
https://iaprs.ir/?p=4130
iaprs.ir
اهمیت سواد رسانهای در انتشارات | انجمن متخصصان روابط عمومی ایران (IAPRS)
عرصههای ارتباطی
3803_56613.pdf
#روزنامهنگاری🔸مسیر سبز
🔹#غلامرضا_صادقیان
▫️سردبیر روزنامه جوان
شانس عینی من و نسل من بود که در دانشکده و هم پیوسته با آن در روزنامه با یک نسل طلایی از روزنامهنگارانی که به باور من غیرقابلتکرار هستند، روبهرو شویم. دهههفتاد برای کسانی که مستقیم از دانشکده روزنامهنگاری به کیهان آمدند-که به یاد ندارم این مسیر درست را دقیقاً دو نفر بیشتر طی کرده باشند! - بهمعنای آمدن از کلاس دانشکده و درس #یونس_شکرخواه، #محمدمهدی_فرقانی و #حسین_قندی به تحریریه کیهان با همین استادان، و آنجا اضافهشدن و مواجهشدن با #فریدون_صدیقی و #محمود_مختاریان بود. برای من که ترم سوم دانشکده وارد تحریریه کیهان شدم، این بهواقع یک شانسعینی بود که شاید بهاین آسانیها برای هر روزنامهنگاری تکرار نشود. اما این فهرست پنچگانه ضلع ششمی هم داشت که بهدلیل شخصیت خاص او کمتر دربارهاش شنیدهایم. مردی که در گوشه تحریریه کیهان، ساکت و آرام مینشست و چیزی او را بیقرار نمیکرد و به معنای واقعی کلمه شخصیت یک روزنامهنگار را نشان میداد: #منصور_رئیسسعدی.
آقای سعدی در شورای تیتر روزنامه کنار حسین شریعتمداری و پرویز رئوفمنش و محمدحسین صفار هرندی و شکرخواه و صدیقی و فرقانی و مختاریان-که اغلب ایستاده بود- مینشست و با آنکه میز دایرهوار بود و بالا و پایین نداشت، میتوانستی بفهمی که جای قدیمیترها نشسته است و یکجورایی حکم دبیر شورای تیتر را داشت، زیرا کار تنظیم سوتیترها را او انجام میداد. اما هنر روزنامهنگارانه او خلق تیترهایی بود که جز از دست او برنمیآمد. خودش میگفت وقتی نخواستم از "سقوط" خرمشهر بگویم، تیتر زدم: "خرمشهر با آخرین فشنگها میجنگد" که فقط اهلفن زیباییهای این تیتر را درک میکنند.
آنموقع بیشتر اهل شورا اهل دود بودند و گاهی دود سیگار از سقف شورا تا بالای سر حضرات را گرفته بود؛ و سعدی اولینی بود که به شورا میرفت و آخرینی بود که خارج میشد، با چند برگه کاهی از تیترها و سوتیترهای صفحه اول که به دست مختاریان مدیرفنی روزنامه میسپرد، در روزگاری که کیهان محوریتی تمام و کمال داشت و آمدوشدهای داخل تحریریه، یک تاریخ روزنامهنگاری بود.
استادان بیبدیلی را که نام بردم، جز با حضور و درک مستقیم نمیتوان شناخت. نوشته و کتاب و شناخت از دور، کافی و ممکن نیست. باید حضور محمود مختاریان یا منصور سعدی را درک کرد؛ و حالا نشستن پای خاطرات آنان، وظیفه دیگری است که برعهده ماست.
🔹#غلامرضا_صادقیان
▫️سردبیر روزنامه جوان
شانس عینی من و نسل من بود که در دانشکده و هم پیوسته با آن در روزنامه با یک نسل طلایی از روزنامهنگارانی که به باور من غیرقابلتکرار هستند، روبهرو شویم. دهههفتاد برای کسانی که مستقیم از دانشکده روزنامهنگاری به کیهان آمدند-که به یاد ندارم این مسیر درست را دقیقاً دو نفر بیشتر طی کرده باشند! - بهمعنای آمدن از کلاس دانشکده و درس #یونس_شکرخواه، #محمدمهدی_فرقانی و #حسین_قندی به تحریریه کیهان با همین استادان، و آنجا اضافهشدن و مواجهشدن با #فریدون_صدیقی و #محمود_مختاریان بود. برای من که ترم سوم دانشکده وارد تحریریه کیهان شدم، این بهواقع یک شانسعینی بود که شاید بهاین آسانیها برای هر روزنامهنگاری تکرار نشود. اما این فهرست پنچگانه ضلع ششمی هم داشت که بهدلیل شخصیت خاص او کمتر دربارهاش شنیدهایم. مردی که در گوشه تحریریه کیهان، ساکت و آرام مینشست و چیزی او را بیقرار نمیکرد و به معنای واقعی کلمه شخصیت یک روزنامهنگار را نشان میداد: #منصور_رئیسسعدی.
آقای سعدی در شورای تیتر روزنامه کنار حسین شریعتمداری و پرویز رئوفمنش و محمدحسین صفار هرندی و شکرخواه و صدیقی و فرقانی و مختاریان-که اغلب ایستاده بود- مینشست و با آنکه میز دایرهوار بود و بالا و پایین نداشت، میتوانستی بفهمی که جای قدیمیترها نشسته است و یکجورایی حکم دبیر شورای تیتر را داشت، زیرا کار تنظیم سوتیترها را او انجام میداد. اما هنر روزنامهنگارانه او خلق تیترهایی بود که جز از دست او برنمیآمد. خودش میگفت وقتی نخواستم از "سقوط" خرمشهر بگویم، تیتر زدم: "خرمشهر با آخرین فشنگها میجنگد" که فقط اهلفن زیباییهای این تیتر را درک میکنند.
آنموقع بیشتر اهل شورا اهل دود بودند و گاهی دود سیگار از سقف شورا تا بالای سر حضرات را گرفته بود؛ و سعدی اولینی بود که به شورا میرفت و آخرینی بود که خارج میشد، با چند برگه کاهی از تیترها و سوتیترهای صفحه اول که به دست مختاریان مدیرفنی روزنامه میسپرد، در روزگاری که کیهان محوریتی تمام و کمال داشت و آمدوشدهای داخل تحریریه، یک تاریخ روزنامهنگاری بود.
استادان بیبدیلی را که نام بردم، جز با حضور و درک مستقیم نمیتوان شناخت. نوشته و کتاب و شناخت از دور، کافی و ممکن نیست. باید حضور محمود مختاریان یا منصور سعدی را درک کرد؛ و حالا نشستن پای خاطرات آنان، وظیفه دیگری است که برعهده ماست.
🔸از روزهای دور (١٣٧٢)
#روزنامهنگاری #تاریخ #دوستان #رخنما
🔻عکس سمت راست:
#احمد_ربیعی #یونس_شکرخواه #غلامرضا_تاجیک #فریدون_صدیقی #علی_کسمایی #منصور_سعدی #حشمت_رضوی
🔻عکس سمت چپ:
#محمود_مختاریان، #علیاکبر_قاضیزاده، #یونس_شکرخواه، #محمود_شمس
#روزنامهنگاری #تاریخ #دوستان #رخنما
🔻عکس سمت راست:
#احمد_ربیعی #یونس_شکرخواه #غلامرضا_تاجیک #فریدون_صدیقی #علی_کسمایی #منصور_سعدی #حشمت_رضوی
🔻عکس سمت چپ:
#محمود_مختاریان، #علیاکبر_قاضیزاده، #یونس_شکرخواه، #محمود_شمس
▫️به یاد رضا خدری
🔸نویسنده و خبرنگاری که برای اسارت خرمشهر خون گریست
#رضا_خدری از نویسندگان، عکاسان و خبرنگارانی بود که برای اسارت خرمشهر خون گریست و در وصف این شهر، جنگ تحمیلی و رشادتهای مردان و زنان، چندین کتاب نوشته و پژوهش کرده است.
به گزارش ایلنا از خوزستان،... رضا خدری از نویسندگان، عکاسان و خبرنگارانی است که در وصف خرمشهر، جنگ تحمیلی و رشادتهای مردان و زنان، چندین کتاب نوشته و پژوهش کرده است. صالح عطارزاده از پیشگامان شعر دفاع مقدس در باره او میگوید: او در زمینه علوم ارتباطات تحصیل کرد و #کاظم_معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران یکی از اساتید مطرح وی بود و در طول دوران کاری خود با #یونس_شکرخواه، #محمود_مختاریان و تعدادی چهره برجسته دیگر در حوزه خبر و روزنامهنگاری همکاری داشت.... رضا خدری اولین خبرنگاری بود که خبر تلخ حادثه سینما رکس آبادان را به کیهان مخابره و عمر خود را صرف ثبت لحظات جنگ، مشکلات بعد از جنگ در آبادان و خرمشهر کرده بود و در ۱۹ تیر سال ۱۴۰۲ و در سن ۷۳ سالگی درگذشت. متن کامل
🔸نویسنده و خبرنگاری که برای اسارت خرمشهر خون گریست
#رضا_خدری از نویسندگان، عکاسان و خبرنگارانی بود که برای اسارت خرمشهر خون گریست و در وصف این شهر، جنگ تحمیلی و رشادتهای مردان و زنان، چندین کتاب نوشته و پژوهش کرده است.
به گزارش ایلنا از خوزستان،... رضا خدری از نویسندگان، عکاسان و خبرنگارانی است که در وصف خرمشهر، جنگ تحمیلی و رشادتهای مردان و زنان، چندین کتاب نوشته و پژوهش کرده است. صالح عطارزاده از پیشگامان شعر دفاع مقدس در باره او میگوید: او در زمینه علوم ارتباطات تحصیل کرد و #کاظم_معتمدنژاد پدر علم ارتباطات ایران یکی از اساتید مطرح وی بود و در طول دوران کاری خود با #یونس_شکرخواه، #محمود_مختاریان و تعدادی چهره برجسته دیگر در حوزه خبر و روزنامهنگاری همکاری داشت.... رضا خدری اولین خبرنگاری بود که خبر تلخ حادثه سینما رکس آبادان را به کیهان مخابره و عمر خود را صرف ثبت لحظات جنگ، مشکلات بعد از جنگ در آبادان و خرمشهر کرده بود و در ۱۹ تیر سال ۱۴۰۲ و در سن ۷۳ سالگی درگذشت. متن کامل
#دوستان🔸کیهانیهای دهه ۶٠
ازسمت چپ: #یونس_شکرخواه، #مرتضی_کریمیان، #فریدون_صدیقی، #منصور_سعدی، #سیدغلامرضا_موسوی، #علی_دامغانیان، #مرتضی_شیرازی، #محمود_مختاریان، #مرتضی_شادمانی، #محمد_آقازاده، #امیدعلی_دامغانیان (پسر علی دامغانیان)، #مسعود_شهامیپور، #مهرداد_احمدیشیخانی، #مرتضی_تفرشی (روزنامهنگار)
ازسمت چپ: #یونس_شکرخواه، #مرتضی_کریمیان، #فریدون_صدیقی، #منصور_سعدی، #سیدغلامرضا_موسوی، #علی_دامغانیان، #مرتضی_شیرازی، #محمود_مختاریان، #مرتضی_شادمانی، #محمد_آقازاده، #امیدعلی_دامغانیان (پسر علی دامغانیان)، #مسعود_شهامیپور، #مهرداد_احمدیشیخانی، #مرتضی_تفرشی (روزنامهنگار)
#دوستان #رخنما🔸کیهانیهای دهه ۶٠
🔻ازسمت راست: #مرتضی_شادمانی، #محمود_مختاریان، #مرتضی_شیرازی، #علی_دامغانیان، #یونس_شکرخواه، #مرتضی_کریمیان، #منصور_سعدی
🔻ازسمت راست: #مرتضی_شادمانی، #محمود_مختاریان، #مرتضی_شیرازی، #علی_دامغانیان، #یونس_شکرخواه، #مرتضی_کریمیان، #منصور_سعدی
#روزنامهنگاری🔸مدرسه پاییزی رساخبر
دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار میکند:
🔹#فریدون_صدیقی: سوژهسازی و سوژهیابی
🔹#محمود_مختاریان: موجسازی و موجآفرینی
🔹#محمدحسین_ظریفیان: ضرورتهای رسانهای برای مدیران فرهنگی
🔹#کورش_علیانی: کوتاه و موثر در فضای مجازی
🔹#علیرضا_مدقق: روزنامهنگاری موبایلی
🔹#راحله_زارعی: نرمافزارهای لازم برای عکاسی موبایلی
🔹#شهاب_واجدی: عکاسی خبری
شرکتکنندگان برگزیده، به صورت رایگان میتوانند در کارگاه دکتر #یونس_شکرخواه شرکت کنند.
برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
resalms.ir
دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار میکند:
🔹#فریدون_صدیقی: سوژهسازی و سوژهیابی
🔹#محمود_مختاریان: موجسازی و موجآفرینی
🔹#محمدحسین_ظریفیان: ضرورتهای رسانهای برای مدیران فرهنگی
🔹#کورش_علیانی: کوتاه و موثر در فضای مجازی
🔹#علیرضا_مدقق: روزنامهنگاری موبایلی
🔹#راحله_زارعی: نرمافزارهای لازم برای عکاسی موبایلی
🔹#شهاب_واجدی: عکاسی خبری
شرکتکنندگان برگزیده، به صورت رایگان میتوانند در کارگاه دکتر #یونس_شکرخواه شرکت کنند.
برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
resalms.ir
#تسلیت
▫️بقا، تنها برای اوست...
🔸خانواده ارجمند جمشیدی
جامعه روزنامهنگاری کشور، سردبیری توامان عملگرا و نوگرا را از دست داد و بسی اندوهگین شد. فقدان #ایرج_جمشیدی بنیانگذار روزنامه آسیا و فعال عرصه روزنامهنگاری اقتصادی را به تکتک شما از صمیم قلب تسلیت میگوییم؛ ما را در اندوه خویش شریک بدانید.
#علیاکبر_قاضیزاده، #بهروز_بهزادی، #بیژن_نفیسی، #هادی_خانیکی، #فریدون_صدیقی، #مهدی_فرقانی، #مجید_رضاییان، #حسن_نمکدوست، #یونس_شکرخواه، #احمد_میرعابدینی، #سیدفرید_قاسمی، #محمود_مختاریان
▫️بقا، تنها برای اوست...
🔸خانواده ارجمند جمشیدی
جامعه روزنامهنگاری کشور، سردبیری توامان عملگرا و نوگرا را از دست داد و بسی اندوهگین شد. فقدان #ایرج_جمشیدی بنیانگذار روزنامه آسیا و فعال عرصه روزنامهنگاری اقتصادی را به تکتک شما از صمیم قلب تسلیت میگوییم؛ ما را در اندوه خویش شریک بدانید.
#علیاکبر_قاضیزاده، #بهروز_بهزادی، #بیژن_نفیسی، #هادی_خانیکی، #فریدون_صدیقی، #مهدی_فرقانی، #مجید_رضاییان، #حسن_نمکدوست، #یونس_شکرخواه، #احمد_میرعابدینی، #سیدفرید_قاسمی، #محمود_مختاریان