🔸نسلِ جدید و حکومتهای خودرأی!
#امیرعباس_تقیپور
شبکههای اجتماعی، فرزندان ناخلف، تیتر سرمقالۀ شمارۀ ۱۶ ماهنامۀ مدیریت ارتباطات در شهریورماه ۱۳۹۰ بود که در آن بهاختصار موضوع سردرگمیهای حکومتها در مواجهه با فناوریهای مبتنی بر #اینترنت، مورد توجه قرار گرفته و بر نقش جدی این فناوریها در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورها تأکید شده بود.
حالا و پس از گذشت حدود یک دهه از آن زمان، تصویری روشنتر برای همۀ ما از قدرتِ روزافزون تکنولوژیهای دائماً در حالِ پیشرفت و رو به رُشد به وجود آمده است. تکنولوژیهایی که یکی، و فقط یکی از اثراتشان، عمیقتر شدنِ شکاف بینِ نسلهاست.
اگرچه واگرایی و تفاوتهای بیننسلی در طول تاریخ امری معمول و گاهی مقبول بوده است، در دهههای اخیر سرعت و کیفیتِ تفاوتها نیز همانند سرعت و کیفیتِ فناوریها بهشدت متغیر بوده و از دامنهای وسیعتر برخوردار شده است. جابهجایی مرزها و ارزشهای حاکم بر جامعه، پرخاشگری، تناقض در رفتار، مقاومت در برابر نهادهای رسمی چون خانواده، مدرسه، دین، قانون و جامعه نزدِ نسلهای امروزی و... همه و همه میتواند از نتیجههای بدون شکِ تفاوتهای مورداشاره و بلکه تعارضها باشد.
در اینجا کارِ حکومتها و دولتهای بدون برنامه در مواجهه با نسلهای جدید از سردرگمی فراتر خواهد رفت و ممکن است به تقابل کشیده شود! لجاجت با فرزندانِ نواندیشِ متفاوت با ما و نادیده گرفتنِ آنها توسطِ پدران و مادران و صاحبانِ سیاست و قدرت و از همه مهمتر، بیپاسخ گذاشتن پرسشهای پُرشمارِ آنها دیر یا زود مسیر حرکتِ حکومتها را به چالش و حتی بنبست خواهد کشید! باید که از تاریخ درس گرفت.
اگر نخواهیم در سیاستگذاریهایمان نگاهی به تحولات داشته باشیم و بدون فهم آنها برنامهریزی کنیم، محکوم به شکست هستیم. تعامل با نسل زد و نسلهای بعد آز آن دیگر از مجرای فیلترینگ و دستورهای آمرانه امکان پذیر نیست. باید به سمت گفتوگو رفت و آداب گفتوگو را با نسلی که همۀ جهانش در تلفن همراه هوشمندش است، فرا گرفت.
▫️سرمقاله شماره ١٣٢ #ماهنامه_مدیریتارتباطات اردیبهشت ١۴٠٠
#امیرعباس_تقیپور
شبکههای اجتماعی، فرزندان ناخلف، تیتر سرمقالۀ شمارۀ ۱۶ ماهنامۀ مدیریت ارتباطات در شهریورماه ۱۳۹۰ بود که در آن بهاختصار موضوع سردرگمیهای حکومتها در مواجهه با فناوریهای مبتنی بر #اینترنت، مورد توجه قرار گرفته و بر نقش جدی این فناوریها در تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورها تأکید شده بود.
حالا و پس از گذشت حدود یک دهه از آن زمان، تصویری روشنتر برای همۀ ما از قدرتِ روزافزون تکنولوژیهای دائماً در حالِ پیشرفت و رو به رُشد به وجود آمده است. تکنولوژیهایی که یکی، و فقط یکی از اثراتشان، عمیقتر شدنِ شکاف بینِ نسلهاست.
اگرچه واگرایی و تفاوتهای بیننسلی در طول تاریخ امری معمول و گاهی مقبول بوده است، در دهههای اخیر سرعت و کیفیتِ تفاوتها نیز همانند سرعت و کیفیتِ فناوریها بهشدت متغیر بوده و از دامنهای وسیعتر برخوردار شده است. جابهجایی مرزها و ارزشهای حاکم بر جامعه، پرخاشگری، تناقض در رفتار، مقاومت در برابر نهادهای رسمی چون خانواده، مدرسه، دین، قانون و جامعه نزدِ نسلهای امروزی و... همه و همه میتواند از نتیجههای بدون شکِ تفاوتهای مورداشاره و بلکه تعارضها باشد.
در اینجا کارِ حکومتها و دولتهای بدون برنامه در مواجهه با نسلهای جدید از سردرگمی فراتر خواهد رفت و ممکن است به تقابل کشیده شود! لجاجت با فرزندانِ نواندیشِ متفاوت با ما و نادیده گرفتنِ آنها توسطِ پدران و مادران و صاحبانِ سیاست و قدرت و از همه مهمتر، بیپاسخ گذاشتن پرسشهای پُرشمارِ آنها دیر یا زود مسیر حرکتِ حکومتها را به چالش و حتی بنبست خواهد کشید! باید که از تاریخ درس گرفت.
اگر نخواهیم در سیاستگذاریهایمان نگاهی به تحولات داشته باشیم و بدون فهم آنها برنامهریزی کنیم، محکوم به شکست هستیم. تعامل با نسل زد و نسلهای بعد آز آن دیگر از مجرای فیلترینگ و دستورهای آمرانه امکان پذیر نیست. باید به سمت گفتوگو رفت و آداب گفتوگو را با نسلی که همۀ جهانش در تلفن همراه هوشمندش است، فرا گرفت.
▫️سرمقاله شماره ١٣٢ #ماهنامه_مدیریتارتباطات اردیبهشت ١۴٠٠