#کتاب 🔸 بخوان
اگر یک کتاب را نفهمیدی آن را هفت بار بخوان و اگر باز هم نفهمیدی، دوازده دفعه بخوان. در زندگی چیزهای زیادی دیدهام؛ هم از کالهایش دیدهام و هم از رسیدهها
📚در جستجوی نان ▫️#ماکسیم_گورکی
اگر یک کتاب را نفهمیدی آن را هفت بار بخوان و اگر باز هم نفهمیدی، دوازده دفعه بخوان. در زندگی چیزهای زیادی دیدهام؛ هم از کالهایش دیدهام و هم از رسیدهها
📚در جستجوی نان ▫️#ماکسیم_گورکی
#تراس 🔸 علاوه بر کتاب خواندن
به کتاب خواندن ادامه بده، ولی یادت باشد که کتاب فقط یک کتاب است و باید یاد بگیری که برای خودت فکر کنی. #ماکسیم_گورکی
به کتاب خواندن ادامه بده، ولی یادت باشد که کتاب فقط یک کتاب است و باید یاد بگیری که برای خودت فکر کنی. #ماکسیم_گورکی
#کتاب 🔸 خویشاوندان و بیگانگان
من بارها به این مسئله برخورده بودم که اقوام و خویشاوندان نسبت به یکدیگر رفتار و اخلاق نامطلوبتری دارند تا نسبت به بیگانگان. خویشاوندان آدم به نقاط ضعف و قدرت انسان آشنا هستند و برایحمله به او مواقع مناسبی را انتخاب میکنند. برای تهمتهای خود کم و بیش مدرک دارند و به آسانی با هم دست به گریبان میشوند. بهاین دلیل است که بیگانگان بیشتر مورد احترام قرار میگیرند.
📚 در جستجوی نان #ماکسیم_گورکی
من بارها به این مسئله برخورده بودم که اقوام و خویشاوندان نسبت به یکدیگر رفتار و اخلاق نامطلوبتری دارند تا نسبت به بیگانگان. خویشاوندان آدم به نقاط ضعف و قدرت انسان آشنا هستند و برایحمله به او مواقع مناسبی را انتخاب میکنند. برای تهمتهای خود کم و بیش مدرک دارند و به آسانی با هم دست به گریبان میشوند. بهاین دلیل است که بیگانگان بیشتر مورد احترام قرار میگیرند.
📚 در جستجوی نان #ماکسیم_گورکی
#تراس 🔸 درخت غان
بهخاطر همین ترس بیمعنی است که ما داریم هلاک میشویم؛ و کسانی از ترس ما سوءاستفاده میکنند. آنها خوب میدانند که آدمی تا وقتی بترسد مثل درخت غان در مرداب خواهد پوسید
▫️#ماکسیم_گورکی
بهخاطر همین ترس بیمعنی است که ما داریم هلاک میشویم؛ و کسانی از ترس ما سوءاستفاده میکنند. آنها خوب میدانند که آدمی تا وقتی بترسد مثل درخت غان در مرداب خواهد پوسید
▫️#ماکسیم_گورکی
#کادو #رخنما
🔶زندگی با گزینگوییها
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی ٢ دی ٩٩
☘️ تقدیم به #یونس_شکرخواه
معمولا دانشجویانم میپرسند که چگونه میاندیشم؟ منظورشان این نیست که به آنها درباره روش تحقیق چیزی بگویم. آنها کنجکاوند که "فوت کوزهگری" یا به قول انگلیسیها tricks of the trade را به آنها بیاموزم. از قضا #هوارد_بکر جامعهشناس بلندآوازه کتابی با همین عنوان دارد که در سال ١٩٩٨ نوشت و گمانم آخرین اثر او باشد. بکر در این کتاب فوت کوزهگری در فرایند تحقیق را توضیح میدهد و به نکتهها و راهبردهایی توجه میکند که در کتابهای روش تحقیق وجود ندارند.
یکی از فوتهای کوزهگری من توجه به مثلها، ضرب المثلها و گزینگویهها و جملات قصار است. اینها از جمله راهنماهایم در زندگی فکریام هستند. شرح و بسط چگونگی سروکارم با گزینگویهها قصه درازی است و حوصلهتان را سر میبرد. اما در حد اشاره خالی از لطف نیست که چیزی بنویسم.
یکی از تجربههای لذتبخش در زندگیام خواندن کلمات و عبارتهای درسآموز است که به "کلمات قصار" مشهورند. گزینگویی هم گفته میشود. کلمات قصار در چند واژه کوتاه دنیایی از ایدهها و ارزشها را در آدم شکل میدهند.
لحظهای به این عبارت #مارتین_هایدگر بیندیشید: "پرسیدن تقویت تفکر است". یا کلمات قصار امام علی (ع) را در نظر بگیرید. از ایشان است که "ستم صاحب خود را هلاک میگرداند". این عبارتها ما را دعوت میکنند به اندیشیدن و تغییر کردن. من هم با #ماکسیم_گورکی هم عقیدهام که "تبدیل کلمه به کردار دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است" اما همین کلمات قصار کمک حال ما هستند برای تبدیل شدن آنها به کردار.
گزینگویی (aphorism) سابقهای دیرین در تاریخ زبان و اندیشه دارد. همیشه هم مشتاقانی داشته و دارد. در هر زمانی هم منطق اجتماعی خاصی زمینه محبوبیت گزینگویی را ایجاد کرده است. در گذشته سیطره زبان شعر در جهان اندیشه و اکنون سیطره مینیمالیسم.
گزینگویی همیشه خواهد ماند. چرا که قابلیتهایی دارد که دوام آن را تضمین میکند. هر گروه اجتماعی، سبک و سیاق و حال و هوای خودش، و شکلی از گزینگویی را دارد. رانندگان هم مانند فیلسوفان، گزینگویی خود را دارند. جوانان هم در خرده فرهنگشان زبان مخفی و کلمات قصار شنیدنی بکار میبرند که سرشار از ایجاز و در عین حال پر از انرژی است. دهقانان و روستاییان هم مانند ادیبان، زبانی انباشته از گزینگوییهای خاص خود را آفریدهاند. من هم در زندگی فکریام با شکلهای خاصی از گزینگویی زندگی کردهام.
هر گزینهگویی نمایشی از توانایی و قدرت زبان است. احساس میکنم واژهها در گزینگویی فراتر از خود میروند. گویی قفس تنگ زبان در گزینگویی شکسته میشود. نکتهبینی و نکتهپردازی هنر بزرگ انسانی است. کلمات قصار این هنر بزرگ را نمایندگی میکند. هر عبارت قصار دریایی از انسان بودگی است.
از دوران دبیرستان این علاقه را داشتم. در زمان دانشجوییام در دوره کارشناسی دفتر بزرگی داشتم که در آن کلمات قصار و اشعار دلنشین را مینوشتم. این عبارت را از #ماکس_وبر از همان زمان یادم هست که "برای انسان در مقام انسان، تنها چیزی ارزشمند است که او بتواند با شور و از خودگذشتگی آن را دنبال کند". این عبارت مدتها ذهنم را در گیر کرده بود. اما در این عبارت هیجان و انرژی زیادی وجود دارد. وقتی اولین بار این عبارت #کانت که "جرأت دانستن داشته باش" را خواندم هیچ تصوری از معنای آن نداشتم، اما نهیب بزرگی برایم بود. دوره کارشناسی را با این عبارتهای زیبا زندگی میکردم.
از آن زمان تاکنون به این کار همچنان علاقه دارم. با ظهور #شبکههای_اجتماعی و #تلگرام، دسترسی به عبارتها آسان و فراوان شده است. پیش از این خودم آنها را مینوشتم. چندین دفتر پر شده از این عبارتها دارم. هنوز هم گاه و بیگاه مینویسم. ولی نه به اندازه پیش.
دوست و همکار اندیشمندم یونس شکرخواه در کانال تلگرامیاش "عرصههای ارتباطی" عادت دارد هر روز یک عبارت قصار منتشر کند. از مشتریان پروپا قرص عبارتهایش هستم و آنها را در بخش گفتوگوهای کانالم بازنشر میکنم. از این طریق با یونس و عبارتهایش زندگی میکنم.
ریشه این علاقهام در این است که این جملات مرا به چیزهای خوب و دوست داشتنی و ارزشهای انسانی دعوت و یادآوری میکنند. مواقع زیادی خواندن این عبارتها الهامبخش فکری تازه برایم بوده است. گاهی هم باعث شدهاند که حس بهتری پیدا کنم. گاهی هم در انجام کاری خوب ترغیب شدهام. در سخنرانیها و کلاسهای درس از گزینگوییها زیاد استفاده میکنم.
سال ١٣۶٢ وقتی در کنکور رشته پژوهشگری پذیرفته شدم دایی هاشم خان مرا توصیه کرد که از شعر و مثل غافل نشوم و به قول او علم اجتماعی را در همین کلمات قصار هم میتوان یافت. مرد فرهیخته و دنیا دیدهای بود. سخن او بر دلم نشست.
🔶زندگی با گزینگوییها
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی ٢ دی ٩٩
☘️ تقدیم به #یونس_شکرخواه
معمولا دانشجویانم میپرسند که چگونه میاندیشم؟ منظورشان این نیست که به آنها درباره روش تحقیق چیزی بگویم. آنها کنجکاوند که "فوت کوزهگری" یا به قول انگلیسیها tricks of the trade را به آنها بیاموزم. از قضا #هوارد_بکر جامعهشناس بلندآوازه کتابی با همین عنوان دارد که در سال ١٩٩٨ نوشت و گمانم آخرین اثر او باشد. بکر در این کتاب فوت کوزهگری در فرایند تحقیق را توضیح میدهد و به نکتهها و راهبردهایی توجه میکند که در کتابهای روش تحقیق وجود ندارند.
یکی از فوتهای کوزهگری من توجه به مثلها، ضرب المثلها و گزینگویهها و جملات قصار است. اینها از جمله راهنماهایم در زندگی فکریام هستند. شرح و بسط چگونگی سروکارم با گزینگویهها قصه درازی است و حوصلهتان را سر میبرد. اما در حد اشاره خالی از لطف نیست که چیزی بنویسم.
یکی از تجربههای لذتبخش در زندگیام خواندن کلمات و عبارتهای درسآموز است که به "کلمات قصار" مشهورند. گزینگویی هم گفته میشود. کلمات قصار در چند واژه کوتاه دنیایی از ایدهها و ارزشها را در آدم شکل میدهند.
لحظهای به این عبارت #مارتین_هایدگر بیندیشید: "پرسیدن تقویت تفکر است". یا کلمات قصار امام علی (ع) را در نظر بگیرید. از ایشان است که "ستم صاحب خود را هلاک میگرداند". این عبارتها ما را دعوت میکنند به اندیشیدن و تغییر کردن. من هم با #ماکسیم_گورکی هم عقیدهام که "تبدیل کلمه به کردار دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است" اما همین کلمات قصار کمک حال ما هستند برای تبدیل شدن آنها به کردار.
گزینگویی (aphorism) سابقهای دیرین در تاریخ زبان و اندیشه دارد. همیشه هم مشتاقانی داشته و دارد. در هر زمانی هم منطق اجتماعی خاصی زمینه محبوبیت گزینگویی را ایجاد کرده است. در گذشته سیطره زبان شعر در جهان اندیشه و اکنون سیطره مینیمالیسم.
گزینگویی همیشه خواهد ماند. چرا که قابلیتهایی دارد که دوام آن را تضمین میکند. هر گروه اجتماعی، سبک و سیاق و حال و هوای خودش، و شکلی از گزینگویی را دارد. رانندگان هم مانند فیلسوفان، گزینگویی خود را دارند. جوانان هم در خرده فرهنگشان زبان مخفی و کلمات قصار شنیدنی بکار میبرند که سرشار از ایجاز و در عین حال پر از انرژی است. دهقانان و روستاییان هم مانند ادیبان، زبانی انباشته از گزینگوییهای خاص خود را آفریدهاند. من هم در زندگی فکریام با شکلهای خاصی از گزینگویی زندگی کردهام.
هر گزینهگویی نمایشی از توانایی و قدرت زبان است. احساس میکنم واژهها در گزینگویی فراتر از خود میروند. گویی قفس تنگ زبان در گزینگویی شکسته میشود. نکتهبینی و نکتهپردازی هنر بزرگ انسانی است. کلمات قصار این هنر بزرگ را نمایندگی میکند. هر عبارت قصار دریایی از انسان بودگی است.
از دوران دبیرستان این علاقه را داشتم. در زمان دانشجوییام در دوره کارشناسی دفتر بزرگی داشتم که در آن کلمات قصار و اشعار دلنشین را مینوشتم. این عبارت را از #ماکس_وبر از همان زمان یادم هست که "برای انسان در مقام انسان، تنها چیزی ارزشمند است که او بتواند با شور و از خودگذشتگی آن را دنبال کند". این عبارت مدتها ذهنم را در گیر کرده بود. اما در این عبارت هیجان و انرژی زیادی وجود دارد. وقتی اولین بار این عبارت #کانت که "جرأت دانستن داشته باش" را خواندم هیچ تصوری از معنای آن نداشتم، اما نهیب بزرگی برایم بود. دوره کارشناسی را با این عبارتهای زیبا زندگی میکردم.
از آن زمان تاکنون به این کار همچنان علاقه دارم. با ظهور #شبکههای_اجتماعی و #تلگرام، دسترسی به عبارتها آسان و فراوان شده است. پیش از این خودم آنها را مینوشتم. چندین دفتر پر شده از این عبارتها دارم. هنوز هم گاه و بیگاه مینویسم. ولی نه به اندازه پیش.
دوست و همکار اندیشمندم یونس شکرخواه در کانال تلگرامیاش "عرصههای ارتباطی" عادت دارد هر روز یک عبارت قصار منتشر کند. از مشتریان پروپا قرص عبارتهایش هستم و آنها را در بخش گفتوگوهای کانالم بازنشر میکنم. از این طریق با یونس و عبارتهایش زندگی میکنم.
ریشه این علاقهام در این است که این جملات مرا به چیزهای خوب و دوست داشتنی و ارزشهای انسانی دعوت و یادآوری میکنند. مواقع زیادی خواندن این عبارتها الهامبخش فکری تازه برایم بوده است. گاهی هم باعث شدهاند که حس بهتری پیدا کنم. گاهی هم در انجام کاری خوب ترغیب شدهام. در سخنرانیها و کلاسهای درس از گزینگوییها زیاد استفاده میکنم.
سال ١٣۶٢ وقتی در کنکور رشته پژوهشگری پذیرفته شدم دایی هاشم خان مرا توصیه کرد که از شعر و مثل غافل نشوم و به قول او علم اجتماعی را در همین کلمات قصار هم میتوان یافت. مرد فرهیخته و دنیا دیدهای بود. سخن او بر دلم نشست.
#تراس 🔸 شمشیر
تنها آنهایی که مثل شمشیر سخت و برنده
هستند میتوانند توی این دنیا جایی برای
خودشان باز کنند #ماکسیم_گورکی
تنها آنهایی که مثل شمشیر سخت و برنده
هستند میتوانند توی این دنیا جایی برای
خودشان باز کنند #ماکسیم_گورکی
#کتاب 🔸 دانشکده
منازل این میدان در اثر حریقی از بین رفته و بجای آنها گیاهان گوناگون روئیده بود. در زیر این گیاهان زیرزمین بزرگی از آسیب روزگار مصون مانده و سگهای ولگرد در آنجا زندگی کرده بعد هم میمردند. برای اینکه سربار خانواده فقیر یورینف نباشم، صبح خیلی زود از خانه بیرون میآمدم تا صبحانه صرف نکنم. اصولاً یک قطعه از نان ایشان مانند سنگی در دلم جایگزین میشد. روزهای بارانی و طوفانی به این زیرزمین پناهنده میشدم، این زیرزمین که من آنرا خوب به خاطر دارم یکی از دانشکدههای من بود.
📚دانشکدههای من #ماکسیم_گورکی
منازل این میدان در اثر حریقی از بین رفته و بجای آنها گیاهان گوناگون روئیده بود. در زیر این گیاهان زیرزمین بزرگی از آسیب روزگار مصون مانده و سگهای ولگرد در آنجا زندگی کرده بعد هم میمردند. برای اینکه سربار خانواده فقیر یورینف نباشم، صبح خیلی زود از خانه بیرون میآمدم تا صبحانه صرف نکنم. اصولاً یک قطعه از نان ایشان مانند سنگی در دلم جایگزین میشد. روزهای بارانی و طوفانی به این زیرزمین پناهنده میشدم، این زیرزمین که من آنرا خوب به خاطر دارم یکی از دانشکدههای من بود.
📚دانشکدههای من #ماکسیم_گورکی