عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸خوردن چوب و پیاز
▫️#عباس_عبدی
یکی از مسائلی که این روز‌ها ذهن خیلی‌ها را درگیر خود کرده، عدم تطابق آمار‌های رسمی از کرونا با مشاهدات غیررسمی و نیمه‌رسمی از مناطق گوناگون کشور است.
فرماندار کاشان آماری را می‌گوید که با آمار رسمی تفاوت بسیار زیادی دارد. مشاهدات مردم در گیلان بسیار متفاوت از #آمار رسمی است. واقعیت چیست؟
آیا مسوولان واقعیت را نمی‌گویند؟ ابتدا روشن بگویم که بی‌اعتمادی به آمار و ارقام رسمی که حتی رد کردن آن‌ها سخت است نیز در این جامعه قابل فهم است، چه رسد به موضوعاتی که آمار شهودی یا غیررسمی نیز وجود دارد و تفاوت زیادی با آمار رسمی دارند. هنگامی که سابقه ادعا‌های رسمی را در گذشته مرور می‌کنیم این بی‌اعتمادی چندان غیرمنتظره نیست و حتی طبیعی هم به نظر می‌رسد. ولی فرض کنیم که آمار رسمی درست باشد، آیا همه حقیقت است؟ قطعا خیر. اگر نهاد یا فردی سه عنصر را در اطلاع‌رسانی رعایت نکند، باز هم به دروغگویی متهم می‌شود.
ـ. دروغ نگوید.
ـ. همه حقیقت را بگوید.
ـ. جز حقیقت نگوید.
اگر آمار رسمی مربوط به #کرونا دروغ نباشد، قطعا دو مورد دیگر در این آمار رعایت نشده است. چرا؟
آمار رسمی چیست؟ کسانی که تست کرونا می‌دهند و تست آنان مثبت می‌شود، جزو آمار رسمی مبتلایان به کرونا محسوب می‌شوند. آنان یا درمان شده و مرخص می‌شوند یا فوت می‌کنند یا کماکان در حال درمان و گذراندن دوران درمان و نقاهت هستند.
مثلا گفته می‌شود تاکنون تست کرونای ۷۵۰۰ نفر مثبت بوده، ۳۰۰۰ نفر درمان و مرخص شده‌اند، ۲۵۰ نفر نیز فوت کرده‌اند. پس اکنون ۴۲۵۰ نفر بیمار تحت درمان هستند، ۲۵۰ نفر یعنی ۳۳/۳ درصد نیز مرگ و میر داشته‌ایم. آیا واقعیت این است؟ خیر. احتمالا تعداد کرونایی‌های کشور چندین برابر این رقم است. مرگ و میر نیز قطعا بیشتر است. چون خیلی‌ها کرونا گرفته‌اند پزشک معالج گفته استراحت کنند، نیازی به تست هم نیست. یا اصولا امکان گرفتن تست هم نیست. حالا اگر این فرد فوت کند، از نظر آمار رسمی جزو فوتی‌های کرونایی محسوب نمی‌شود، ولی بسیاری از این‌ها از نظر پزشکان معالج و با توجه به شواهد بالینی و عکس سی. تی. اسکن مبتلا به کرونا محسوب می‌شوند، در حالی که به دلیل فقدان کیت‌های آزمایش، آن‌ها در آمار رسمی کرونایی‌ها محسوب و وارد نمی‌شوند.
حالا فرض کنیم که تعداد زیادی از آنان که تست نداده‌اند خوب شدند در این صورت مساله حل شد، کسی هم اهمیت نمی‌دهد که آنان را به آمار مبتلایان اضافه کند یا خیر؟ ولی اگر برخی از آنان فوت کردند، چه؟ اینجا قضیه فرق می‌کند. از نظر آمار رسمی، چون فوت کرده‌اند، احتمالا زحمت آزمایش او را به خود نمی‌دهند. اگر پزشک معالج بگوید آن متوفا مبتلا به کرونا است مردم هم همین باور را دارند، ولی، چون او قبلا به عنوان بیمار کرونایی شناسایی رسمی و ثبت نشده، پس مرگ و میر او را هم کرونایی نمی‌دانند؟! و اگر هم بخواهند آمار آن را به تعداد مرگ و میر کرونایی‌ها اضافه کنند، ممکن است آن ۲۵۰ نفر تبدیل به ۷۵۰ نفر شود در حالی که تعداد مبتلایان رسمی کماکان همان ۷۵۰۰ نفر اعلام شده است. در نتیجه نسبت مرگ و میر به یک باره به ۱۰ درصد می‌رسد و این وحشتناک خواهد بود، زیرا مردم گمان می‌کنند ۱۰ درصد افراد مبتلا به کرونا فوت می‌کنند، در حالی که نسبت واقعی مرگ و میر همان ۳/۳ درصد است.
وزارت بهداشت به‌شدت می‌ترسد که آمار مرگ و میر غیر ثبت رسمی بیمار را اضافه کند، درست هم هست، ولی از سوی دیگر نمی‌تواند مخرج کسر که مبتلایان به بیماری هستند را تخمینی اعلام کند. به علاوه می‌ترسد بگوید که کیت‌های تشخیص به اندازه کافی در دسترس ندارد. در نتیجه سکوت می‌کند و به انتشار آمار رسمی قناعت می‌کند؛ آماری که خودشان هم می‌دانند با واقعیت تطبیق ندارد.
اینجاست که نظام #اطلاع‌رسانی هم چوب را می‌خورد و هم پیاز را.
به نظرم بهتر است که یک کارشناس مسلط بر امور پزشکی و آماری از طرف ستاد ناتوان مبارزه با کرونا دل را به دریا بزند و همه واقعیت‌ها را به روشنی بیان کند. این طوری حداقل بخشی از ابهامات برطرف می‌شود. در حالی که با سیاست کنونی جز ابهام و #شایعه هیچ‌چیز دیگری اثبات نمی‌شود. می‌توان دو نوع آمار رسمی و تخمینی داد. گمان نکنیم که اگر آمار واقعی گفته شود وضع بدتر خواهد شد.
▫️روزنامه اعتماد
۷- با بیش از یک متخصص صحبت کنید
خمسی سفارش می‌کند که پوشش خبری خود را بر پایه بیش از چیزی که یک مقام رسمی می‌گوید استوار کنید: «به #سابقه و #پیش‌زمینه نگاه کنید. ویروس‌شناسان مختلف قطعات مختلف پازل را در دست دارند. مواظب کسی که ادعا می‌کند کل پازل را در اختیار دارد باشید.»
۸- وقتی تصمیم می‌گیرید به کدام شایعه بپردازید، نکته‌های زیر را در نظر داشته باشد
از توجه‌کردن به شایعاتی که فقط در جمع کوچکی می‌چرخد یا افراد کمی به آن جلب می‌شوند پرهیز کنید. اینجا پنج سئوال هست برای اینکه مشخص کنند آیا یک شایعه به حد کفایت بزرگ شده است که ارزش توجه داشته باشد یا نه:
          - این #شایعه چقدر توجه به خود جلب کرده است و این میزان جلب‌توجه چقدر قابل‌مقایسه است با محتواهای مشابه در پلتفرمی که شایعه در آن می‌چرخد؟
         - آیا بحث بر سر این شایعه فقط به یک جمع آنلاین محدود شده است؟
         - آیا شایعه در حال انتقال از پلتفرمی به پلتفرم دیگر است؟
         - آیا یک #اینفلوئنسر یا یک حساب‌ کاربری تاییدشده آن شایعه را به اشتراک می‌گذارد؟
         - آیا رسانه‌های بزرگ آن شایعه را پوشش داده‌اند؟
۹- اگر تصمیم گرفتید که یک شایعه را خنثی کنید، روی #حقایق متمرکز شوید مخصوصا در تیترها و توییت‌ها
ما در محتواهای آموزشی قبلی، به روزنامه‌نگاران توصیه می‌کردیم که با به کار نبردن زبانی که شایعات با آن منتشر شده‌اند در تیترها، بزرگنمایی‌شان را کم کنند. اما الان این فکر را اصلاح می‌کنیم: #تحریریه‌ها باید تیترهای خود را سازگار با هر پلتفرمی بنویسند و تمایزی بین تیترهایی قایل شوند که مخاطبان در رسانه‌های اجتماعی می‌بینند با تیترهایی که وقتی در موتورهای جست‌وجو دنبال اطلاعاتند می‌بینند.
برای تیترهایی که #مخاطبان احتمالا به‌واسطه خوراک‌های‌خبری الگوریتمی به آن‌ها برمی‌خورند، مثل تیترهایی در #توییتر یا #فیسبوک، در نظر داشته باشید که مخاطبان شاید تا آن موقع چیزی درباره شایعه ندیده یا نشنیده باشند. هدف این است که از بزرگ‌شدن شایعه جلوگیری شود. خبرنگاران نمی‌خواهند اگر خوانندگان اتفاقی یک تیتر را خواندند سهوا گمراه‌شان کنند بنابراین اگر در صورت لزوم یک شایعه را در این پلتفرم‌ها تکرار نکنید، تا وقتی که آن را اصلاح کنید.
با وجود این، در مورد تیترهایی که از طریق #موتورهای‌جستجو مثلا #گوگل یا #بینگ یا حتی #یوتیوب به دست می‌آیند، همین که خوانندگان #کلمات_کلیدی خاصی را جست‌وجو می‌کنند به این معنی است که تا آن موقع چیزی درباره شایعه شنیده‌اند. نگرانی بزرگ‌کردن شایعه در اینجا کمتر است. به‌علاوه، هدف این است که ما زودتر از گمراه‌کنندگان و هراس‌افکنان به آن مخاطب دست پیدا کنیم که درباره یک شایعه مطلبی جست‌وجو می‌کند. گنجاندن کلمات کلیدی یک شایعه در تیترهایتان می‌تواند به این خوانندگان کمک کند که به‌سرعت محتوای شما را پیدا کنند و این احتمال را که به دام داده‌های بی‌ارزش گمراه‌کننده بیفتند کمتر می‌کند.
تیترها خیلی مهمند، حتی اگر بدنه متن شامل توضیحات دقیقی باشد درباره اینکه چرا یک شایعه درست نیست. خیلی از افراد بیشتر از یک تیتر یا توییت را نمی‌خوانند.
اگر برای مطلبی که می‌خواهد یک شایعه را خنثی کند جا دارید، تکنیک‌های #ساندویچ‌حقیقت #جورج_لکاف زبانشناس را به خاطر داشته باشید: با حقیقتِ ماجرا شروع کنید، به دروغ اشاره کنید (بدون استفاده از زبان خاص آن دروغ) و دوباره به حرف درست بازگردید. بریونی سوایر – تامپسون و اولریک اکر از دانشکده روان‌شناسی وسترن استرالیا در مقاله‌ای نوشته‌اند که بیان‌کردن یک دروغ قبل از اینکه به اشتباه بودن آن اشاره کنیم «می‌تواند مطلوبیت آن مفهوم غلط را افزایش دهد و احتمال این خطر را زیاد کند که آن مفهوم غلط بعدا به‌اشتباه همچون حرفی که درست است به خاطر بیاید».
۱۰- مطلب‌تان را طوری بنویسید که پردازشش راحت باشد
بگذارید مطلب‌تان ساده و کوتاه بماند. از طراحی‌های گرافیکی برای مصور کردن نکته‌هایتان استفاده کنید و مطمئن شوید که خواندن حرف‌های درست راحت‌تر از شایعات شده است (مثلا با استفاده از فونت درشت‌تر یا بولد کردن آنچه درست است). از ردیف‌کردن تمام #داستان‌های‌ساختگی بپرهیزید. برای مغز ما دشوار است که دریابد چه چیزی درست است و چه چیزی غلط، به‌خصوص وقتی شما دارید به‌سرعت صفحه‌نمایش را می‌خوانید و پایین می‌آیید. راه‌هایی جالب و ساده برای متمرکز شدن روی واقعیت‌ها پیدا کنید و قدم‌هایی ملموس را به مخاطب پیشنهاد دهید که می‌تواند بردارد.
۱۱- از لحن مسخره‌کننده یا تحقیرآمیز بپرهیزید
ترس مردم از ویروس واقعی است،‌ حتی اگر برخی از نظریات در این باب به انحراف رفته باشند. یک درمانه اشتباه برای این بیماری شاید نامعقول به نظر برسد، اما «باورنکردنی» یا «عجیب‌وغریب» نامیدن آن‌ها شاید خوانندگان را بگریزاند یا باعث شود آن‌ها به باورهای خود راسخ‌تر شوند.
#روزنامه‌نگاری #ارتباطات
🔸گروه‌های مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانه‌ای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانه‌ای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشه‌ها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کننده‌ی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکته‌ای که به نظر، حلقه‌ی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروه‌های تلگرامی و واتس‌اپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکه‌های‌اجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشی‌های تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یک‌سو و محدودیتِ فعالیتِ رسانه‌های رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروه‌ها و کانال‌های خبری حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیام‌رسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروه‌ها در ابتدا به رد و بدل کردن عکس‌ها، فیلم‌ها و پیام‌های دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروه‌ها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفه‌ای رسانه‌ای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروه‌های دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهده‌ی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروه‌های دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگ‌تر، انتشار و باورپذیری‌اش بیشتر و گسترده‌تر. فرقی هم نمی‌کند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راه‌های درمان و کشف قریب‌ا‌لوقوعِ واکسن کرونا تا جدی‌ترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوع‌هایی است که در بستر این گروه‌ها داغ می‌شود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر می‌شود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آن‌ها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا می‌روی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح می‌شود و طومار مسئله قدیم را در هم می‌پیچد و ما می‌مانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شود این است که چه باید کرد؟مگر می‌شود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور می‌توان همه‌ی آنها را مجاب کرد که دست از شایعه‌پردازی بردارند و حرفه‌ای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بن‌بست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیت‌های امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانه‌ای از یک سو و ترویج #آزادی‌بیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامه‌نگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمی‌تواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمی‌کنند. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، می‌دانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، مخاطبان می‌دانند روزنامه‌نگاران حرفه‌ای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهند اعتبار خود و رسانه‌شان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت می‌کوشند. از سوی دیگر، رسانه‌ها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفه‌ای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمی‌ماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان می‌شود و شایعه‌سازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازی‌های مجازی و ترویجِ گسترده‌ی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، می‌تواند سوادِ رسانه‌ای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانه‌ای ایران را از آلودگی مصون نماید.