#کتاب🔸قاضی واقعی
تو خودت را محاکمه خواهی کرد. این دشوارترین کار است. محاکمه خود از محاکمه دیگران مشکلتر است. تو اگر توانستی درباره خودت درست قضاوت کنی قاضی واقعی هستی
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
@younesshokrkhah
تو خودت را محاکمه خواهی کرد. این دشوارترین کار است. محاکمه خود از محاکمه دیگران مشکلتر است. تو اگر توانستی درباره خودت درست قضاوت کنی قاضی واقعی هستی
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
@younesshokrkhah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کتاب🔸آدمبزرگها
آدمبزرگها ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازهای صحبت میکنید هیچوقت از شما راجع به آنچه اصل است نمیپرسند. هیچوقت به شما نمیگویند که مثلا آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازیهایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع میکند؟ بلکه از شما میپرسند: «چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟» و تنها در آن وقت است که خیال میکنند او را میشناسند. اگر شما به آدمبزرگها بگویید: «من خانه زیبایی دیدم پشتبامش کبوتران…»، نمیتوانند آن خانه را در نظر مجسم کنند. باید به ایشان گفت: «یک خانه صدهزار فرانکی دیدم!» آن وقت به بانگ بلند خواهند گفت: به به! چه خانه قشنگی!
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
آدمبزرگها ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازهای صحبت میکنید هیچوقت از شما راجع به آنچه اصل است نمیپرسند. هیچوقت به شما نمیگویند که مثلا آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازیهایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع میکند؟ بلکه از شما میپرسند: «چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟» و تنها در آن وقت است که خیال میکنند او را میشناسند. اگر شما به آدمبزرگها بگویید: «من خانه زیبایی دیدم پشتبامش کبوتران…»، نمیتوانند آن خانه را در نظر مجسم کنند. باید به ایشان گفت: «یک خانه صدهزار فرانکی دیدم!» آن وقت به بانگ بلند خواهند گفت: به به! چه خانه قشنگی!
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
#کتاب🔸 اگر مرا اهلی کنی
روباه به فکر قبلی خود بازگشت و گفت: زندگی من یکنواخت است. من مرغها را شکار میکنم و آدمها مرا. تمام مرغها به هم شبیهاند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت میگذرد. ولی تو اگر مرا اهلی کنی زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد ولی صدای پای تو همچون نغمه موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
روباه به فکر قبلی خود بازگشت و گفت: زندگی من یکنواخت است. من مرغها را شکار میکنم و آدمها مرا. تمام مرغها به هم شبیهاند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت میگذرد. ولی تو اگر مرا اهلی کنی زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد ولی صدای پای تو همچون نغمه موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
عرصههای ارتباطی
#شعر 🔸 آن هست که نیست علمی که ترا گره گشاید به طلب زان پیش که از تو جان برآید به طلب آن نیست که هست مینماید بگذار آن هست که نیست مینماید به طلب #مولوی @younesshokrkhah
🔸درباره آن هست که نیست
پیش از اینکه به آخر خط برسی؛ دنبال معرفتی باش که دردی رو دوا کنه، دنبال پوچهایی که خیلی توی چشمن نباش، دنبال حقایقی باش که به چشم نمیان.
نکنه #آنتوان_دوسنت_اگزوپری و شازده کوچولوش #مولوی میخوندن: "آنچه اصل است ز دیده پنهان است."
.... آن هست که نیست مینماید به طلب
@younesshokrkhah
پیش از اینکه به آخر خط برسی؛ دنبال معرفتی باش که دردی رو دوا کنه، دنبال پوچهایی که خیلی توی چشمن نباش، دنبال حقایقی باش که به چشم نمیان.
نکنه #آنتوان_دوسنت_اگزوپری و شازده کوچولوش #مولوی میخوندن: "آنچه اصل است ز دیده پنهان است."
.... آن هست که نیست مینماید به طلب
@younesshokrkhah
#تراس 🔸 مغازههای آدمها
آدما خیلی وقته چیزی رو کشف نمیکنن ... اونا هر چی که احتیاج دارنو از مغازه میخرن ولی چون تو مغازهها دوست نمیفروشن؛ اونا همیشه تنهان
▫️#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
آدما خیلی وقته چیزی رو کشف نمیکنن ... اونا هر چی که احتیاج دارنو از مغازه میخرن ولی چون تو مغازهها دوست نمیفروشن؛ اونا همیشه تنهان
▫️#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
#کتاب 🔸 بچهها
تنها بچهها میدانند دنبال چه هستند
📚 شازده کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
Only children know what they are looking for. -The Little Prince
▫️Antoine de Saint-Exupéry
تنها بچهها میدانند دنبال چه هستند
📚 شازده کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
Only children know what they are looking for. -The Little Prince
▫️Antoine de Saint-Exupéry
#تراس 🔸آدم بزرگها
آدم بزرگها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند. هـمـه چیز را ساخته و آماده میخرند ولی چون کـسی نیست که دوست بفروشـد آدمها بیدوست ماندهاند.
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
(۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
آدم بزرگها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند. هـمـه چیز را ساخته و آماده میخرند ولی چون کـسی نیست که دوست بفروشـد آدمها بیدوست ماندهاند.
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
(۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
#تراس🔸 مغازهها
آدمها خیلی وقته چیزی رو کشف نمیکنند، اونها هرچی که احتیاج دارن رو از مغازه میخرند؛ ولی چون تو مغازهها دوست نمیفروشند، اونا همیشه تنهایند
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
آدمها خیلی وقته چیزی رو کشف نمیکنند، اونها هرچی که احتیاج دارن رو از مغازه میخرند؛ ولی چون تو مغازهها دوست نمیفروشند، اونا همیشه تنهایند
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
#کتاب🔸اوضاع
شازده كوچولو پرسيد: كی اوضاع بهتر ميشه؟
روباه گفت: از وقتی كه بفهمی همه چيز به خودت بستگی داره.
📚شازده کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
شازده كوچولو پرسيد: كی اوضاع بهتر ميشه؟
روباه گفت: از وقتی كه بفهمی همه چيز به خودت بستگی داره.
📚شازده کوچولو #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
#ترجمه🔸چند فراز از شازده کوچولو با ترجمه محمد قاضی
".... شازده کوچولو سلام کرد. آنجا گلستانی پر از گلهای سرخ شکفته بود.
گلهای سرخ گفتند: سلام.
شازده کوچولو به آنها نگاه کرد. همه به گل او شباهت داشتند. مات و متحير از آنها پرسيد:
– شما که هستيد؟
گلها گفتند: ما گل سرخيم!
شازده کوچولو آهی کشيد و خود را بسيار بدبخت احساس کرد. گلش به او گفته بود که در عالم بیهمتا است. ولی اينک پنجهزار گل ديگر، همه شبيه به گل او در يک باغ بودند.
با خود گفت: "اگر گل من اين گلها را میديد، بور میشد… سخت به سرفه میافتاد، و برای آنکه مسخرهاش نکنند، خود را به مردن میزد. من هم مجبور میشدم به پرستاری او تظاهر کنم، وگرنه برای تحقير من هم که بود، بهراستی میمرد…"
بعد، باز با خود گفت: "من گمان میکردم که با گل بیهمتای خود گنجی دارم، و حال آنکه فقط يک گل سرخ معمولی داشتم. من با آن گل و آن سه آتشفشان که تا زانويم میرسند، و يکی از آنها شايد برای هميشه خاموش بماند، نمیتوانم شاهزاده بزرگی به حساب بيايم…"
و همانطور که روی علفها دراز کشيده بود، به گريه افتاد.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴)
".... شازده کوچولو سلام کرد. آنجا گلستانی پر از گلهای سرخ شکفته بود.
گلهای سرخ گفتند: سلام.
شازده کوچولو به آنها نگاه کرد. همه به گل او شباهت داشتند. مات و متحير از آنها پرسيد:
– شما که هستيد؟
گلها گفتند: ما گل سرخيم!
شازده کوچولو آهی کشيد و خود را بسيار بدبخت احساس کرد. گلش به او گفته بود که در عالم بیهمتا است. ولی اينک پنجهزار گل ديگر، همه شبيه به گل او در يک باغ بودند.
با خود گفت: "اگر گل من اين گلها را میديد، بور میشد… سخت به سرفه میافتاد، و برای آنکه مسخرهاش نکنند، خود را به مردن میزد. من هم مجبور میشدم به پرستاری او تظاهر کنم، وگرنه برای تحقير من هم که بود، بهراستی میمرد…"
بعد، باز با خود گفت: "من گمان میکردم که با گل بیهمتای خود گنجی دارم، و حال آنکه فقط يک گل سرخ معمولی داشتم. من با آن گل و آن سه آتشفشان که تا زانويم میرسند، و يکی از آنها شايد برای هميشه خاموش بماند، نمیتوانم شاهزاده بزرگی به حساب بيايم…"
و همانطور که روی علفها دراز کشيده بود، به گريه افتاد.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴)
#تراس🔸تولد دوباره
آدمها فکر میکنند، اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی میکنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود؛ فکر میکنند میتوانند ،همه چیز را از نو بسازند، محکم و بینقص! اما حقیقت ندارد اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم، اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، اگر آدمِ ساختن بودیم، از همین جای زندگیمان به بعد را میساختیم
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
آدمها فکر میکنند، اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی میکنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود؛ فکر میکنند میتوانند ،همه چیز را از نو بسازند، محکم و بینقص! اما حقیقت ندارد اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم، اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، اگر آدمِ ساختن بودیم، از همین جای زندگیمان به بعد را میساختیم
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری