#یونسکو 🔸مقابله با اخبار و اطلاعات جعلی مربوط به کووید۱۹
▫️برخی راهکارهای پیشنهادی #یونسکو برای مقابله با همهگیری اخبار و اطلاعات جعلی مربوط به کووید۱۹:
۱- تقویت سیاستگذاری نظارتی، مقرراتگذاری یا رگولاتوری در کشورها در زمینه گسترش اطلاعات و اخبار جعلی با رعایت آزادی بیان و حریم خصوصی.
۲- افزایش حمایت از نهادهای رسانهای در کشورهای درحال توسعه از جمله از طریق برنامه بینالمللی ارتباطات برای توسعه.
۳- برگزاری نشستهای گوناگون بهصورت وبینار به منظور اشتراکگذاری دانش و افزایش#سوادرسانهای و اطلاعاتی با تمرکز بر همهگیری #اخبارجعلی.
۴- سرمایهگذاری در رصد اطلاعات و اخبار جعلی مربوط به بیماری همهگیر کرونا.
۵- افزایش سواد رسانهای و اطلاعاتی و آموزش روزنامهنگاران بهعنوان شیوه مهم مقابله با همهگیری اطلاعات جعلی.
۶- تلاش دولتها برای افزایش شفافیت و انتشار فعالانه اطلاعات و دادههای رسمی بهویژه درباره بیماری #کووید۱۹ و فراهم کردن دسترسی مردم به #اطلاعات مربوط.
۷- پشتیبانی شرکتهای اینترنتی از شبکههای حقیقتیاب و راستیآزمایی محلی، روزنامهنگاری مستقل و برنامههای آموزش سواد رسانهای و اطلاعاتی.
۸- اطمینان شرکتهای اینترنتی از دسترسی کاربران به اطلاعات تایید شده و مربوط به بیماری کووید۱۹ (منابع رسمی) که در جهت منافع عمومی به اشتراک گذاشته شده است.
۹- تلاش شرکتهای اینترنتی برای افزایش مشاهدهپذیری محتواهای معتبر خبری و حمایت از سازمانهای خبری معتبر.
۱۰- تلاش رسانهها بهعنوان مقابلهکنندگان حرفهای در خط مقدم مبارزه با اطلاعات جعلی از طریق تقویت راستیآزمایی و صحتسنجی اخبار.
۱۱- تلاش رسانهها برای حقیقتیابی، ابهامزدایی و تقویت پاسخگویی و شفافیت بازیگران سیاسی، نهادها، شرکتها و ...
۱۲- شفافسازی افکار عمومی درباره آثار مثبت مبارزه با دیساینفودمی در زمینه حقوق بشر، آزادی بیان و حریم خصوصی.
۱۳- همکاری با سایر سازمانهای خبری و رسانهای و مخاطبان و جلب مشارکت مخاطبان در زمینه مقابله با اخبار و اطلاعات جعلی.
۱۴- نوآوری رسانهها با استفاده از قالبهای بدیع و جذاب مانند اینفوگرافیک، پادکستها و انجمنهای آنلاین با حضور پزشکان متخصص و نیز استفاده از محتواهای کاربرساختهای که بهدقت راستیآزمایی شده است.
۱۵- استفاده از تجارب کشورهای مختلف از جمله کشورهای درحالتوسعه در زمینه مبارزه با اطلاعات و اخبار جعلی مربوط به کرونا.
▫️منبع: کتاب «خبرنگاری، اخبار جعلی و اطلاعات غلط؛ دستنامهای برای آموزش روزنامهنگاری»، نوشتهی چریلین ایرتون و جولی پوزتی، ترجمهی علی احمدی
▫️برخی راهکارهای پیشنهادی #یونسکو برای مقابله با همهگیری اخبار و اطلاعات جعلی مربوط به کووید۱۹:
۱- تقویت سیاستگذاری نظارتی، مقرراتگذاری یا رگولاتوری در کشورها در زمینه گسترش اطلاعات و اخبار جعلی با رعایت آزادی بیان و حریم خصوصی.
۲- افزایش حمایت از نهادهای رسانهای در کشورهای درحال توسعه از جمله از طریق برنامه بینالمللی ارتباطات برای توسعه.
۳- برگزاری نشستهای گوناگون بهصورت وبینار به منظور اشتراکگذاری دانش و افزایش#سوادرسانهای و اطلاعاتی با تمرکز بر همهگیری #اخبارجعلی.
۴- سرمایهگذاری در رصد اطلاعات و اخبار جعلی مربوط به بیماری همهگیر کرونا.
۵- افزایش سواد رسانهای و اطلاعاتی و آموزش روزنامهنگاران بهعنوان شیوه مهم مقابله با همهگیری اطلاعات جعلی.
۶- تلاش دولتها برای افزایش شفافیت و انتشار فعالانه اطلاعات و دادههای رسمی بهویژه درباره بیماری #کووید۱۹ و فراهم کردن دسترسی مردم به #اطلاعات مربوط.
۷- پشتیبانی شرکتهای اینترنتی از شبکههای حقیقتیاب و راستیآزمایی محلی، روزنامهنگاری مستقل و برنامههای آموزش سواد رسانهای و اطلاعاتی.
۸- اطمینان شرکتهای اینترنتی از دسترسی کاربران به اطلاعات تایید شده و مربوط به بیماری کووید۱۹ (منابع رسمی) که در جهت منافع عمومی به اشتراک گذاشته شده است.
۹- تلاش شرکتهای اینترنتی برای افزایش مشاهدهپذیری محتواهای معتبر خبری و حمایت از سازمانهای خبری معتبر.
۱۰- تلاش رسانهها بهعنوان مقابلهکنندگان حرفهای در خط مقدم مبارزه با اطلاعات جعلی از طریق تقویت راستیآزمایی و صحتسنجی اخبار.
۱۱- تلاش رسانهها برای حقیقتیابی، ابهامزدایی و تقویت پاسخگویی و شفافیت بازیگران سیاسی، نهادها، شرکتها و ...
۱۲- شفافسازی افکار عمومی درباره آثار مثبت مبارزه با دیساینفودمی در زمینه حقوق بشر، آزادی بیان و حریم خصوصی.
۱۳- همکاری با سایر سازمانهای خبری و رسانهای و مخاطبان و جلب مشارکت مخاطبان در زمینه مقابله با اخبار و اطلاعات جعلی.
۱۴- نوآوری رسانهها با استفاده از قالبهای بدیع و جذاب مانند اینفوگرافیک، پادکستها و انجمنهای آنلاین با حضور پزشکان متخصص و نیز استفاده از محتواهای کاربرساختهای که بهدقت راستیآزمایی شده است.
۱۵- استفاده از تجارب کشورهای مختلف از جمله کشورهای درحالتوسعه در زمینه مبارزه با اطلاعات و اخبار جعلی مربوط به کرونا.
▫️منبع: کتاب «خبرنگاری، اخبار جعلی و اطلاعات غلط؛ دستنامهای برای آموزش روزنامهنگاری»، نوشتهی چریلین ایرتون و جولی پوزتی، ترجمهی علی احمدی
عرصههای ارتباطی
#فرهنگ #تاریخ 🔸سواد میراثی؛ گزارش یک سخنرانی
#فرهنگ #تاریخ
در برنامههای میراثفرهنگی باید نگاه ویژهای به کتب درسی، نشریات تخصصی، رسانهها، تشویق مردم به #سفر، #خاطرهسازی در اماکن تاریخی، حفظ تعلق به وطن و #میراثفرهنگی ناملموس شود که تحقق این امر موجب رشد سواد میراثی خواهد شد.
بهگزارش ایسنا، #علیرضا_تابش مشاور معاون میراثفرهنگی و دبیر ستاد هفته میراثفرهنگی ـ در وبینار ارتقای سواد میراثی، نهضت معرفی و آموزشِ دانشگاه هنر شیراز که در آستانه روز جهانی #موزه و هفته میراثفرهنگی برگزار شد، افزون بر این با طرح پرسشهایی درباره چگونگی وضع اطلاعات میراثی موجود در موزههای مختلف و #مخاطبان آنها، با یک ارزیابی کلی، گفت: سطح سواد دانشگاهی در حوزه میراثفرهنگی رشد خوبی داشته است. سواد میراثفرهنگی موجب صیانت از میراثفرهنگی میشود.
او در ادامه بیان کرد: کنشگرانی که در عرصه میراثفرهنگی فعالیت میکنند، باید ویژگیهایی مانند بااخلاق بودن، اهل گفتوگو بودن، خوب گوش دادن، یادگیرنده بودن، یاددهنده بودن، توانایی استفاده از ابزارهای نوین، توانایی سواد میراثی برای تشخیص #اطلاعات دقیق و معتبر و نداشتن ترس از فناوریهای نوین را داشته باشند.
تابش افزود: باید فراز و فرودهای #موزهداری آسیبشناسی شود و درک درستی از موزهداری در جامعه امروز داشته باشیم و منطبق با آن به موضوع میراثفرهنگی و موزهداری بپردازیم؛ چرا که با دگرگونی نسل روبهرو هستیم. در سالهای گذشته ترکیب جمعیت تغییر کرده و شاهد رشد فناوریهای نوین بودیم. تمام این موارد موجب تغییر ذائقه رسانهای شده است و به همین دلیل باید به سواد میراثی بیشتر توجه کنیم.
دبیر ستاد هفته میراثفرهنگی ادامه داد: شیوع کرونا در دو سال گذشته تأثیرات زیادی روی فعالیت موزهها داشته، طوریکه فعالیتهای اجتماعیمحور میراثفرهنگی را تعطیل کرد، اما شتابدهنده برای ورود موزهها به فضای مجازی بود. همچنین این اماکن فرهنگیتاریخی مجبور شدند خدمات خود را در رسانههای نوین ارائه دهند.
او اظهار کرد: موزهداران باید توانایی رسیدن به منابع مورد اعتماد و با اعتبار و توانایی ارزیابی نقادانه منابع اطلاعاتی میراثی را داشته باشند و اطلاعات تولیدشده در حوزه میراثفرهنگی را به اشتراک بگذارند. گاهی اوقات دچار حبس اطلاعات میشویم و منابع را به خوبی به اشتراک نمیگذاریم.
مشاور معاون میراثفرهنگی اضافه کرد: موزهداران به عنوان کنشگر باید مهارت #تفکر_انتقادی، توانایی #مشاهدهگری، #استنباط، #ارتباطات و حل مسأله را داشته باشند.
در برنامههای میراثفرهنگی باید نگاه ویژهای به کتب درسی، نشریات تخصصی، رسانهها، تشویق مردم به #سفر، #خاطرهسازی در اماکن تاریخی، حفظ تعلق به وطن و #میراثفرهنگی ناملموس شود که تحقق این امر موجب رشد سواد میراثی خواهد شد.
بهگزارش ایسنا، #علیرضا_تابش مشاور معاون میراثفرهنگی و دبیر ستاد هفته میراثفرهنگی ـ در وبینار ارتقای سواد میراثی، نهضت معرفی و آموزشِ دانشگاه هنر شیراز که در آستانه روز جهانی #موزه و هفته میراثفرهنگی برگزار شد، افزون بر این با طرح پرسشهایی درباره چگونگی وضع اطلاعات میراثی موجود در موزههای مختلف و #مخاطبان آنها، با یک ارزیابی کلی، گفت: سطح سواد دانشگاهی در حوزه میراثفرهنگی رشد خوبی داشته است. سواد میراثفرهنگی موجب صیانت از میراثفرهنگی میشود.
او در ادامه بیان کرد: کنشگرانی که در عرصه میراثفرهنگی فعالیت میکنند، باید ویژگیهایی مانند بااخلاق بودن، اهل گفتوگو بودن، خوب گوش دادن، یادگیرنده بودن، یاددهنده بودن، توانایی استفاده از ابزارهای نوین، توانایی سواد میراثی برای تشخیص #اطلاعات دقیق و معتبر و نداشتن ترس از فناوریهای نوین را داشته باشند.
تابش افزود: باید فراز و فرودهای #موزهداری آسیبشناسی شود و درک درستی از موزهداری در جامعه امروز داشته باشیم و منطبق با آن به موضوع میراثفرهنگی و موزهداری بپردازیم؛ چرا که با دگرگونی نسل روبهرو هستیم. در سالهای گذشته ترکیب جمعیت تغییر کرده و شاهد رشد فناوریهای نوین بودیم. تمام این موارد موجب تغییر ذائقه رسانهای شده است و به همین دلیل باید به سواد میراثی بیشتر توجه کنیم.
دبیر ستاد هفته میراثفرهنگی ادامه داد: شیوع کرونا در دو سال گذشته تأثیرات زیادی روی فعالیت موزهها داشته، طوریکه فعالیتهای اجتماعیمحور میراثفرهنگی را تعطیل کرد، اما شتابدهنده برای ورود موزهها به فضای مجازی بود. همچنین این اماکن فرهنگیتاریخی مجبور شدند خدمات خود را در رسانههای نوین ارائه دهند.
او اظهار کرد: موزهداران باید توانایی رسیدن به منابع مورد اعتماد و با اعتبار و توانایی ارزیابی نقادانه منابع اطلاعاتی میراثی را داشته باشند و اطلاعات تولیدشده در حوزه میراثفرهنگی را به اشتراک بگذارند. گاهی اوقات دچار حبس اطلاعات میشویم و منابع را به خوبی به اشتراک نمیگذاریم.
مشاور معاون میراثفرهنگی اضافه کرد: موزهداران به عنوان کنشگر باید مهارت #تفکر_انتقادی، توانایی #مشاهدهگری، #استنباط، #ارتباطات و حل مسأله را داشته باشند.
🔸اقتصاد دیجیتال چین در سال ۲۰۲۱
اقتصاد #دیجیتال چین با رشد اسمی ۱۶.۲ درصدی سالانه، در سال ۲۰۲۱ به سرعت رشد کرد تا به یک نیروی پیشرو در توسعه اقتصادی تبدیل شود. وانگ ژیقین، معاون آکادمی فناوری #اطلاعات و #ارتباطات چین (CAICT) گفت: نسبت اقتصاد دیجیتال چین به تولید ناخالص داخلی در ۱۰ سال گذشته افزایش یافته است، با میانگین نرخ رشد سالانه بالاتر از تولید ناخالص داخلی.
وانگ گفت که ساختار این بخش بهینه شده است، با #اینترنت صنعتی، تولید هوشمند، اینترنت وسایل نقلیه و سایر صنایع جدید یکپارچه و اشکال کسب و کار که ۸۲ درصد از اقتصاد دیجیتال را تشکیل میدهند.
صنعت ارتباطات نقش مهمی در این رشد دارد. اقتصاد دیجیتال چین در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۵ تریلیون یوان (۶.۷۲ تریلیون دلار) ارزش داشت که ۳۹.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد شینهوا
اقتصاد #دیجیتال چین با رشد اسمی ۱۶.۲ درصدی سالانه، در سال ۲۰۲۱ به سرعت رشد کرد تا به یک نیروی پیشرو در توسعه اقتصادی تبدیل شود. وانگ ژیقین، معاون آکادمی فناوری #اطلاعات و #ارتباطات چین (CAICT) گفت: نسبت اقتصاد دیجیتال چین به تولید ناخالص داخلی در ۱۰ سال گذشته افزایش یافته است، با میانگین نرخ رشد سالانه بالاتر از تولید ناخالص داخلی.
وانگ گفت که ساختار این بخش بهینه شده است، با #اینترنت صنعتی، تولید هوشمند، اینترنت وسایل نقلیه و سایر صنایع جدید یکپارچه و اشکال کسب و کار که ۸۲ درصد از اقتصاد دیجیتال را تشکیل میدهند.
صنعت ارتباطات نقش مهمی در این رشد دارد. اقتصاد دیجیتال چین در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۵ تریلیون یوان (۶.۷۲ تریلیون دلار) ارزش داشت که ۳۹.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد شینهوا
🔸رخنه اطلاعات
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.
🔸کوه یخ نادانی
🔹#منصور_ساعی
کوه یخ نادانی یا the iceberg of ignorance اصطلاحی است که توسط سیدنی یوشیدا در سال ١٩٨٩ ابداع شد. تمرکز مطالعه او بر روی وضعیت و ساختار گردش #اطلاعات در شرکت خودروسازی ژاپنی کالسونیک (Calsonic) در سال ١٩٨٩ بود. نتایج مطالعه او نشان داد که:
مدیران ارشد (مدیرعامل و هیات مدیره) تنها نسبت به 4 درصد مسائل و مشکلات سازمان آگاهی دارند.
مدیران میانی تنها نسبت به ٩ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
سرپرستان و سرگروه ها از ٧۴ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
کارگران و کارمندان خط مقدم که نزدیکترین ارتباط با مشتری و اغلب کمترین دریافتی حقوق و دستمزد را دارند، از ١٠٠ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
کوه یخ نادانی به حجم بسیار زیادی از مشکلات و مسائل سازمان اشاره دارد که از مدیران میانی و ارشد سازمان پنهان شده است. این پدیده ناآگاهی مدیران ارشد از ٩۶ درصد از مسائل سازمانی، چالشها و نارضایتی کارکنان، زمینه را برای تجسم کوه یخ نادانی فراهم کرده است. این دیدگاه یوشیدا را می توان به حوزه حکمرانی و مدیریت سیاسی و اجتماعی جامعه هم تعمیم داد.
@coffee_comm
🔹#منصور_ساعی
کوه یخ نادانی یا the iceberg of ignorance اصطلاحی است که توسط سیدنی یوشیدا در سال ١٩٨٩ ابداع شد. تمرکز مطالعه او بر روی وضعیت و ساختار گردش #اطلاعات در شرکت خودروسازی ژاپنی کالسونیک (Calsonic) در سال ١٩٨٩ بود. نتایج مطالعه او نشان داد که:
مدیران ارشد (مدیرعامل و هیات مدیره) تنها نسبت به 4 درصد مسائل و مشکلات سازمان آگاهی دارند.
مدیران میانی تنها نسبت به ٩ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
سرپرستان و سرگروه ها از ٧۴ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
کارگران و کارمندان خط مقدم که نزدیکترین ارتباط با مشتری و اغلب کمترین دریافتی حقوق و دستمزد را دارند، از ١٠٠ درصد مسائل و مشکلات آگاهی دارند.
کوه یخ نادانی به حجم بسیار زیادی از مشکلات و مسائل سازمان اشاره دارد که از مدیران میانی و ارشد سازمان پنهان شده است. این پدیده ناآگاهی مدیران ارشد از ٩۶ درصد از مسائل سازمانی، چالشها و نارضایتی کارکنان، زمینه را برای تجسم کوه یخ نادانی فراهم کرده است. این دیدگاه یوشیدا را می توان به حوزه حکمرانی و مدیریت سیاسی و اجتماعی جامعه هم تعمیم داد.
@coffee_comm
🔸این میمها
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت طنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میم ها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت طنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میم ها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#واژهها🔸اینترنتمیم
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت ظنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میمها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت ظنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میمها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
🔸همهچیز دانانی بهعمق یکبند انگشت
🔹#سعید_صدقی
به احتمال زیاد با آدمهایی برخورد کردهاید که در مورد هر مسئلهای اظهارنظر میکنند. گویی چیزی در این عالم نیست که در موردش عقیده و نظری نداشتهباشند. استفاده از "نمیدانم" در زندگی چنین افرادی بهندرت اتفاق میافتد. #اینترنت شاید فضای مناسبی برای تولید و تربیت چنین انسانهایی باشد. شاید خود ما هم جزء این دسته باشیم. چه دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم، اینترنت شبیه اقیانوسی عظیم از مسائل و موضوعات و پدیدههای متنوع و مختلف است.
دائماً در معرض وفور #اطلاعات بودن، ممکن است در ذهن ما نیز اقیانوس ایجاد کند، منتها عمق این دریای عظیم یک بند انگشت بیشتر نیست! بهعبارت دیگر، اینترنت و استفاده از آن ممکن است در ما این تصور را ایجاد کند که بسیار میدانیم.
بسیار دانستن از لحاظ کمیت البته که درست است. ما از موضوعات زیادی "مطلع" هستیم و میدانیم که در گوشه و کنار جهان چه رخ میدهد. چیزهای زیادی را هم خواندهایم و شنیدهایم و دیدهایم.
با این حال، پرسش اصلی این است که چقدر مسائل را مصرانه دنبال کردهایم و دربارهشان عمیق شدهایم؟ چقدر صحت و درستی و دقتشان را بررسی کردهایم؟ بسیاری از باورها و نظرهای ما که سمت و سوی رفتار و اعمالمان را تعیین میکنند، حاصل همین دانستههای نهچندان عمیق و بررسینشده هستند. کتاب و مطالعه در این مورد هم متفاوت هستند. مطالعه بـه دانستههایمان عمق و جهت میبخشد. سوای اینها، افق نادانستههایمان را روشنتر میکند و به فضیلت "نمیدانم" مجهز.
بهعنوان مثال، بهجای خواندن جملات قصار نیچه و مبتلا شدن به این توهم که از نظریات او آگاهیم، اگر به خواندن کتابهای این فیلسوف و کتابهای دیگر نوشتهشده درباره فلسفهاش تن بدهیم، مطلع بودن ما به دانایی و آگاهی تبدیل خواهدشد.
🗞 از متن "چرا همچنان باید کتاب خواند؟" که در شماره ۱۵۷ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شدهاست. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
🔹#سعید_صدقی
به احتمال زیاد با آدمهایی برخورد کردهاید که در مورد هر مسئلهای اظهارنظر میکنند. گویی چیزی در این عالم نیست که در موردش عقیده و نظری نداشتهباشند. استفاده از "نمیدانم" در زندگی چنین افرادی بهندرت اتفاق میافتد. #اینترنت شاید فضای مناسبی برای تولید و تربیت چنین انسانهایی باشد. شاید خود ما هم جزء این دسته باشیم. چه دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم، اینترنت شبیه اقیانوسی عظیم از مسائل و موضوعات و پدیدههای متنوع و مختلف است.
دائماً در معرض وفور #اطلاعات بودن، ممکن است در ذهن ما نیز اقیانوس ایجاد کند، منتها عمق این دریای عظیم یک بند انگشت بیشتر نیست! بهعبارت دیگر، اینترنت و استفاده از آن ممکن است در ما این تصور را ایجاد کند که بسیار میدانیم.
بسیار دانستن از لحاظ کمیت البته که درست است. ما از موضوعات زیادی "مطلع" هستیم و میدانیم که در گوشه و کنار جهان چه رخ میدهد. چیزهای زیادی را هم خواندهایم و شنیدهایم و دیدهایم.
با این حال، پرسش اصلی این است که چقدر مسائل را مصرانه دنبال کردهایم و دربارهشان عمیق شدهایم؟ چقدر صحت و درستی و دقتشان را بررسی کردهایم؟ بسیاری از باورها و نظرهای ما که سمت و سوی رفتار و اعمالمان را تعیین میکنند، حاصل همین دانستههای نهچندان عمیق و بررسینشده هستند. کتاب و مطالعه در این مورد هم متفاوت هستند. مطالعه بـه دانستههایمان عمق و جهت میبخشد. سوای اینها، افق نادانستههایمان را روشنتر میکند و به فضیلت "نمیدانم" مجهز.
بهعنوان مثال، بهجای خواندن جملات قصار نیچه و مبتلا شدن به این توهم که از نظریات او آگاهیم، اگر به خواندن کتابهای این فیلسوف و کتابهای دیگر نوشتهشده درباره فلسفهاش تن بدهیم، مطلع بودن ما به دانایی و آگاهی تبدیل خواهدشد.
🗞 از متن "چرا همچنان باید کتاب خواند؟" که در شماره ۱۵۷ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شدهاست. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
#اکس🔸در صدر اطلاعات وارونه
بیشترین اطلاعات وارونه، مربوط به شبکه اجتماعی اکس است.
یکی از مقامات #اتحادیهاروپا میگوید اکس، شبکه اجتماعی تحت مالکیت #ایلان_ماسک که پیشتر با نام #توییتر شناخته میشد، بیشترین نسبت شایعهپراکنی و #اطلاعات نادرست را در بین #شبکههای اجتماعی دارد. براساس مطالعهای که با بررسی ۶ هزار پست شبکه اجتماعی در اکس، #یوتیوب، #اینستاگرام، #فیسبوک، #تیکتاک و #لینکدین انجام گرفته است، اکس بیشترین و یوتیوب کمترین نسبت اطلاعات وارونه به محتوا را دارد. اروپا پیش از این هم درمورد عملکرد ناکافی شبکههای اجتماعی در مبارزه با شایعهپراکنی و اطلاعات وارونه هشدار داده بود. اروپا در ماه سپتامبر شبکههای اجتماعی را متهم کرد که در مبارزه کارزارهای اطلاعات وارونه روسیه از زمان حمله به اوکراین، عملکرد خوبی نداشتهاند.
چهل و چهار شرکت از جمله #گوگل، #متا، #مایکروسافت و تیکتاک دستورالعمل داوطلبانه مبارزه با اطلاعات وارونه و نادرست را امضا کردهاند. پیوست
بیشترین اطلاعات وارونه، مربوط به شبکه اجتماعی اکس است.
یکی از مقامات #اتحادیهاروپا میگوید اکس، شبکه اجتماعی تحت مالکیت #ایلان_ماسک که پیشتر با نام #توییتر شناخته میشد، بیشترین نسبت شایعهپراکنی و #اطلاعات نادرست را در بین #شبکههای اجتماعی دارد. براساس مطالعهای که با بررسی ۶ هزار پست شبکه اجتماعی در اکس، #یوتیوب، #اینستاگرام، #فیسبوک، #تیکتاک و #لینکدین انجام گرفته است، اکس بیشترین و یوتیوب کمترین نسبت اطلاعات وارونه به محتوا را دارد. اروپا پیش از این هم درمورد عملکرد ناکافی شبکههای اجتماعی در مبارزه با شایعهپراکنی و اطلاعات وارونه هشدار داده بود. اروپا در ماه سپتامبر شبکههای اجتماعی را متهم کرد که در مبارزه کارزارهای اطلاعات وارونه روسیه از زمان حمله به اوکراین، عملکرد خوبی نداشتهاند.
چهل و چهار شرکت از جمله #گوگل، #متا، #مایکروسافت و تیکتاک دستورالعمل داوطلبانه مبارزه با اطلاعات وارونه و نادرست را امضا کردهاند. پیوست
#هوشمصنوعی
🔸تجسم دادهها: ابزارها و تکنیکها
🔹هارشینی چاکا
تجسم دادهها (ارائه بصری دادهها) جنبهای حیاتی از تجزیه و تحلیل دادهها است که به دانشمندان و تحلیلگران #داده امکان میدهد تا #اطلاعات پیچیده را در قالبی بصری که به راحتی قابل درک است، منتقل کنند. اهمیت تجسم دادهها در علم داده را نمیتوان انکار کرد، زیرا به کشف روندها، الگوها و همبستگیهایی که ممکن است در دادههای خام آشکار نباشد کمک میکند. تجسم موثر دادهها میتواند دادهها را به بینشهای عملی تبدیل و ارتباطات بهتر را در یک سازمان تسهیل کند... +
🔸تجسم دادهها: ابزارها و تکنیکها
🔹هارشینی چاکا
تجسم دادهها (ارائه بصری دادهها) جنبهای حیاتی از تجزیه و تحلیل دادهها است که به دانشمندان و تحلیلگران #داده امکان میدهد تا #اطلاعات پیچیده را در قالبی بصری که به راحتی قابل درک است، منتقل کنند. اهمیت تجسم دادهها در علم داده را نمیتوان انکار کرد، زیرا به کشف روندها، الگوها و همبستگیهایی که ممکن است در دادههای خام آشکار نباشد کمک میکند. تجسم موثر دادهها میتواند دادهها را به بینشهای عملی تبدیل و ارتباطات بهتر را در یک سازمان تسهیل کند... +
🔸مقولههای ارتباطات و اطلاعات در اساسنامه یونسکو
اساسنامه #یونسکو "جریان آزاد ایدهها از طریق کلمه و تصویر" را برای پیشبرد درک بینفرهنگی و دانش متقابل ترویج میکند. بخش #ارتباطات و #اطلاعات آن (بخش CI) بازیگران کلیدی را برای محافظت از حقوق بنیادین بشر، چه در فضاهای آنلاین و چه در فضاهای آفلاین، با تمرکز بر زمینههای زیر توانمند میسازد:
▫️آزادی بیان و امنیت روزنامهنگاران
▫️توسعه رسانهها و رسانه در شرایط اضطراری
▫️سواد رسانهای و اطلاعاتی و شایستگیهای دیجیتال
▫️دسترسی همگانی به اطلاعات و امکانات دیجیتال
▫️سیاستهای دیجیتال و تحول دیجیتال
▫️میراث مستند - برنامه حافظه جهانی
اساسنامه #یونسکو "جریان آزاد ایدهها از طریق کلمه و تصویر" را برای پیشبرد درک بینفرهنگی و دانش متقابل ترویج میکند. بخش #ارتباطات و #اطلاعات آن (بخش CI) بازیگران کلیدی را برای محافظت از حقوق بنیادین بشر، چه در فضاهای آنلاین و چه در فضاهای آفلاین، با تمرکز بر زمینههای زیر توانمند میسازد:
▫️آزادی بیان و امنیت روزنامهنگاران
▫️توسعه رسانهها و رسانه در شرایط اضطراری
▫️سواد رسانهای و اطلاعاتی و شایستگیهای دیجیتال
▫️دسترسی همگانی به اطلاعات و امکانات دیجیتال
▫️سیاستهای دیجیتال و تحول دیجیتال
▫️میراث مستند - برنامه حافظه جهانی
#واژهها #ارتباطات
🔸ارتباط | communication
▫️عمل یا فرآیند استفاده از کلمات، صداها، نشانهها یا رفتارها برای بیان یا تبادل #اطلاعات یا بیان ایدهها، افکار، احساسات و غیره به شخص دیگری.
▫️پیامی که به کسی داده میشود: نامه، تماس تلفنی و... - معمولاً مفرد
▫️راههای ارسال اطلاعات به مردم از طریق تکنولوژی
▫️مطالعه نحوه ارسالاطلاعات از طریق تکنولوژی
🔸ارتباط | communication
▫️عمل یا فرآیند استفاده از کلمات، صداها، نشانهها یا رفتارها برای بیان یا تبادل #اطلاعات یا بیان ایدهها، افکار، احساسات و غیره به شخص دیگری.
▫️پیامی که به کسی داده میشود: نامه، تماس تلفنی و... - معمولاً مفرد
▫️راههای ارسال اطلاعات به مردم از طریق تکنولوژی
▫️مطالعه نحوه ارسالاطلاعات از طریق تکنولوژی
#نظریه🔸شکاف دانش
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
#شبکهخانگی #تلویزیون #رخنما
🔸سپنج؛ برنامهای برای تفکر و مباحثه با مخاطب
🔹روزنامه اعتماد شنبه ٢۴ شهریور ١۴٠٣
#یونس_شکرخواه گفت: در برنامه سپنج معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود.
این مدرس #ارتباطات و #روزنامهنگاری که مهمان برنامه سپنج با اجرای #رضا_درستکار بود در ادامه درباره ویژگیهای این برنامه گفت: برنامه سپنج به بهترین شکل از یک پلتفرم استفاده کرد، چنین پلتفرمهایی در همه جای دنیا تحت عنوان نروکستینگ (narrowcasting) (ارسال پیام برای بخش محدودی از جامعه) شناخته میشوند. در پخش محدود به موضوعات خاص پرداخته میشود. همانطور که در شبکههای تلویزیونی سراسری کشورمان هم برخی از شبکهها یک ماموریت و شعار خاص دارند در پخشهایی مثل فیلیمو، فیلم نت، نماوا و امثال اینها هم برنامهها با موضوعات خاص برای مخاطبان محدود به آن موضوع ساخته میشود و در این میان به نظرم برنامه سپنج از نروکستینگ در برابر برودکستینگ (broadcasting) (ارسال پیام برای بخش وسیعی از جامعه) استفاده درستی کرده است. مهمتر از همه اینکه انتخاب خوب و درست کلمه سپنج و اجرای توانمند مجری برنامه باعث شده که این برنامه فقط یک مصاحبه نباشد و مخاطب را به یک بحث دعوت کند چون در دستهبندی تاکشوها دو نوع دستهبندی وجود دارد؛ یکی از جنس مصاحبه و دیگری از جنس مباحثه. سپنج از نوع بحث است.
شکرخواه با بیان اینکه پرداختن به موضوعاتی از جنس معنای زندگی و چیستی آن برای پلتفرمهای با دامنه پخش محدود مناسب است، افزود: طرح بحث موضوعاتی از جنس چیستی و معنای زندگی میتواند با مخاطبان خاص ارتباط برقرار کند و ثمربخش باشد چون در تاکشوهایی که به یک بحث دامن زده میشود، مهمان برنامه ناچار است در قلمروی واژه حرکت کند نه اینکه جوابهایی از جنس بله - خیر یا به اصطلاح جوابهای بسته به سوالات بدهد. در واقع مهمانان این برنامه وقتی وارد این بحث میشوند میدانند که نمیتوانند حرفهای مهمانان قبلی را تکرار کنند و اگر هم بنا به بحث تکرار پیش بیاید به معنای فراوانی در یک تحلیل محتوا و اهمیت آن موضوع است که افراد مختلف را درگیر کرده است. علاوه بر اینها خوشبختانه مباحث برنامه فقط در حد چرایی نیست و چطورها هم در این برنامه مطرح میشود و بنا به تجربه شخصی، من فکر میکنم جناب درستکار که مسوولیت اجرای برنامه را داشتند توانستند تا حد زیادی مرا از زاویه ارتباطات به مبانی فلسفه ارتباطات نزدیک کنند بنابراین بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که ساخت چنین برنامههایی ثمربخش است و حتی میتواند بعدها به کتاب تبدیل شود، کتابی با موضوع کاویدن یک واژه (مثل سپنج) توسط افراد گوناگون، از مناظر مختلف. ضمن اینکه پاسخ به سوالات برنامه فقط از جنس فلسفه نیست و ناچارا به نوعی با علم هم مرتبط میشود.
این استاد ارتباطات در خصوص بازخوردهایی که از برنامه گرفته نیز توضیح داد: همه بازخوردهایی که درباره برنامه گرفتم بلااستثنا پیرامون مفید بودن برنامه بود و بسیاری از دوستان من نه تنها فقط درباره برنامهای که من حضور داشتم بلکه بهطور کلی درباره کلیت این برنامه احساس رضایت داشتند و به نظر من این مفید بودن فقط به خاطر محتوا نیست بلکه به خاطر عوامل دیگری مثل شکل اجرا، طراحی صحنه، طراحی نور درست هم هست. از نظر من در این برنامه، معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن خود یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود. با این اوصاف میتوان گفت دیدن این برنامه صرفا به معنای وقتگذرانی نیست.
وی در پایان گفت: نباید توقع داشت که با ساخت یک برنامه، میتوان مخاطب متفکر و فرهیخته تربیت کرد و البته بهتر است بگویم نه تنها با این برنامه بلکه با دهها رسانه هم نمیشود چنین کاری را کرد چون رسانه نمیتواند یک سویه فرهنگ، تفکر و راهنما بیافریند اما میتواند سطوح و لایههایی را در برابر #مخاطب قرار بدهد و مخاطب آن #اطلاعات را وارد سیستم ارزشی- فرهنگی خودش کند و در آن عرصه است که یک نوع تقلا و تکاپو برای درک بهتر از موضوعات فراهم میشود به عبارت دیگر چنین برنامههایی میتواند نگاههای بینرشتهای و فرارشتهای، همگرایانه و آشتیجویانه به وجود بیاورد و این دستاورد و موفقیت کمی نیست که دیگران به سمت یک نوع بازآفرینی مایملک فکری و تالیف تفکری دعوت شوند.
🔸سپنج؛ برنامهای برای تفکر و مباحثه با مخاطب
🔹روزنامه اعتماد شنبه ٢۴ شهریور ١۴٠٣
#یونس_شکرخواه گفت: در برنامه سپنج معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود.
این مدرس #ارتباطات و #روزنامهنگاری که مهمان برنامه سپنج با اجرای #رضا_درستکار بود در ادامه درباره ویژگیهای این برنامه گفت: برنامه سپنج به بهترین شکل از یک پلتفرم استفاده کرد، چنین پلتفرمهایی در همه جای دنیا تحت عنوان نروکستینگ (narrowcasting) (ارسال پیام برای بخش محدودی از جامعه) شناخته میشوند. در پخش محدود به موضوعات خاص پرداخته میشود. همانطور که در شبکههای تلویزیونی سراسری کشورمان هم برخی از شبکهها یک ماموریت و شعار خاص دارند در پخشهایی مثل فیلیمو، فیلم نت، نماوا و امثال اینها هم برنامهها با موضوعات خاص برای مخاطبان محدود به آن موضوع ساخته میشود و در این میان به نظرم برنامه سپنج از نروکستینگ در برابر برودکستینگ (broadcasting) (ارسال پیام برای بخش وسیعی از جامعه) استفاده درستی کرده است. مهمتر از همه اینکه انتخاب خوب و درست کلمه سپنج و اجرای توانمند مجری برنامه باعث شده که این برنامه فقط یک مصاحبه نباشد و مخاطب را به یک بحث دعوت کند چون در دستهبندی تاکشوها دو نوع دستهبندی وجود دارد؛ یکی از جنس مصاحبه و دیگری از جنس مباحثه. سپنج از نوع بحث است.
شکرخواه با بیان اینکه پرداختن به موضوعاتی از جنس معنای زندگی و چیستی آن برای پلتفرمهای با دامنه پخش محدود مناسب است، افزود: طرح بحث موضوعاتی از جنس چیستی و معنای زندگی میتواند با مخاطبان خاص ارتباط برقرار کند و ثمربخش باشد چون در تاکشوهایی که به یک بحث دامن زده میشود، مهمان برنامه ناچار است در قلمروی واژه حرکت کند نه اینکه جوابهایی از جنس بله - خیر یا به اصطلاح جوابهای بسته به سوالات بدهد. در واقع مهمانان این برنامه وقتی وارد این بحث میشوند میدانند که نمیتوانند حرفهای مهمانان قبلی را تکرار کنند و اگر هم بنا به بحث تکرار پیش بیاید به معنای فراوانی در یک تحلیل محتوا و اهمیت آن موضوع است که افراد مختلف را درگیر کرده است. علاوه بر اینها خوشبختانه مباحث برنامه فقط در حد چرایی نیست و چطورها هم در این برنامه مطرح میشود و بنا به تجربه شخصی، من فکر میکنم جناب درستکار که مسوولیت اجرای برنامه را داشتند توانستند تا حد زیادی مرا از زاویه ارتباطات به مبانی فلسفه ارتباطات نزدیک کنند بنابراین بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که ساخت چنین برنامههایی ثمربخش است و حتی میتواند بعدها به کتاب تبدیل شود، کتابی با موضوع کاویدن یک واژه (مثل سپنج) توسط افراد گوناگون، از مناظر مختلف. ضمن اینکه پاسخ به سوالات برنامه فقط از جنس فلسفه نیست و ناچارا به نوعی با علم هم مرتبط میشود.
این استاد ارتباطات در خصوص بازخوردهایی که از برنامه گرفته نیز توضیح داد: همه بازخوردهایی که درباره برنامه گرفتم بلااستثنا پیرامون مفید بودن برنامه بود و بسیاری از دوستان من نه تنها فقط درباره برنامهای که من حضور داشتم بلکه بهطور کلی درباره کلیت این برنامه احساس رضایت داشتند و به نظر من این مفید بودن فقط به خاطر محتوا نیست بلکه به خاطر عوامل دیگری مثل شکل اجرا، طراحی صحنه، طراحی نور درست هم هست. از نظر من در این برنامه، معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن خود یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود. با این اوصاف میتوان گفت دیدن این برنامه صرفا به معنای وقتگذرانی نیست.
وی در پایان گفت: نباید توقع داشت که با ساخت یک برنامه، میتوان مخاطب متفکر و فرهیخته تربیت کرد و البته بهتر است بگویم نه تنها با این برنامه بلکه با دهها رسانه هم نمیشود چنین کاری را کرد چون رسانه نمیتواند یک سویه فرهنگ، تفکر و راهنما بیافریند اما میتواند سطوح و لایههایی را در برابر #مخاطب قرار بدهد و مخاطب آن #اطلاعات را وارد سیستم ارزشی- فرهنگی خودش کند و در آن عرصه است که یک نوع تقلا و تکاپو برای درک بهتر از موضوعات فراهم میشود به عبارت دیگر چنین برنامههایی میتواند نگاههای بینرشتهای و فرارشتهای، همگرایانه و آشتیجویانه به وجود بیاورد و این دستاورد و موفقیت کمی نیست که دیگران به سمت یک نوع بازآفرینی مایملک فکری و تالیف تفکری دعوت شوند.
Telegram
عرصههای ارتباطی
#رخنما #یونس_شکرخواه
#فلسفه🔸هایدگر؛ یک نگاه کوتاه
طرح بخشی از دیدگاههای #مارتین_هایدگر (بودن در جهان* و بودن در جهت مرگ**) در برنامه تلویزیونی #سپنج - #شبکهخانگی فیلیمو
*Being-in-the-world
**Being-toward-death
#فلسفه🔸هایدگر؛ یک نگاه کوتاه
طرح بخشی از دیدگاههای #مارتین_هایدگر (بودن در جهان* و بودن در جهت مرگ**) در برنامه تلویزیونی #سپنج - #شبکهخانگی فیلیمو
*Being-in-the-world
**Being-toward-death
#ارتباطات #خبر
#فلسفه🔸اطلاعات و روایت
هر روز صبح برایمان اخبار جهان را به ارمغان میآورد، اما با این همه از خبرهای قابل توجه برخوردار نیستیم. این امر به این دلیل است که هیچ رویدادی بدون چارچوبهای قبلی به ما نمیرسد. به عبارت دیگر، تقریباً هیچ رویدای از خبر شدن سودی نمیبرد تقریباً همه چیز به سود #اطلاعات است. در واقع، نیمی از هنر خبر رسانی باید این باشد که یک رویداد را ضمن بازتولید از توضیح (تفسیر) دور نگه دارد. . . . خارقالعادهترین چیزها، شگفتانگیزترین چیزها، با بیشترین صحت مرتبط هستند. در این حالت، ربط روانشناسانه رویداد به خواننده تحمیل نمیشود و به خود مخاطب واگذار میشود تا مقولات را به گونهای که آنها را درک میکند تفسیر کند. و در چنین صورتی است که روایت به دامنهای دست مییابد که اطلاعات فاقد آن است.
#والتر_بنیامین، اشراق: مقالات و تأملات
#فلسفه🔸اطلاعات و روایت
هر روز صبح برایمان اخبار جهان را به ارمغان میآورد، اما با این همه از خبرهای قابل توجه برخوردار نیستیم. این امر به این دلیل است که هیچ رویدادی بدون چارچوبهای قبلی به ما نمیرسد. به عبارت دیگر، تقریباً هیچ رویدای از خبر شدن سودی نمیبرد تقریباً همه چیز به سود #اطلاعات است. در واقع، نیمی از هنر خبر رسانی باید این باشد که یک رویداد را ضمن بازتولید از توضیح (تفسیر) دور نگه دارد. . . . خارقالعادهترین چیزها، شگفتانگیزترین چیزها، با بیشترین صحت مرتبط هستند. در این حالت، ربط روانشناسانه رویداد به خواننده تحمیل نمیشود و به خود مخاطب واگذار میشود تا مقولات را به گونهای که آنها را درک میکند تفسیر کند. و در چنین صورتی است که روایت به دامنهای دست مییابد که اطلاعات فاقد آن است.
#والتر_بنیامین، اشراق: مقالات و تأملات