🔸آموآموآ، آوی لُب، علم، و هوشمندان برون زمینی
▫️#رضا_منصوری | ۲۹ اسفند ۱۳۹۹
اوموآموآ سیارکوشی است از ورای منظومهشمسی که دوسال پیش #خورشید را دور زد و حالا منظومه ما را ترک کرد. اما آوی لُب (Avi Loeb)، اخترشناس دانشگاه #هاروارد، با نوشتن مقالهای در Astrophysical Journal Letter ادعا میکند که بهترین توجیه در رفتار گرانشی #اوموآموآ این است که این سیارکوش تخت را دستسازِ هوشمندان برونزمینی بدانیم. حالا او با کتابی پیرامون همین ادعا (Extraterrestrial: The First Sign of Intelligent Life Beyond Earth.) و صدها پادکست به دنبال کسب حمایت بیشتر از ادعایش است که در اجتماع اخترزیستشناسان حامی ندارد. اخیراً هم در مصاحبهای سعی کرده این ادعا را به سمت دیگری ببرد در جهت انتقاد از روندی در علم که او آن را مشکلی در سلامت اجتماع علمی میداند (Astronomer Avi Loeb says aliens have visited, and he's not kidding, by Lee Billings, Scientific American, February 1, 2021.).
آوی لوب #علم را مبتنی بر تجربه میداند. در این ادعا همه دانشگران قول یکتایی دارند. تفسیر آن اما سؤال برانگیز است. سالها است بحثی جدّی در اجتماع علمی فیزیکدانان درگرفته که آیا #نظریه_ریسمان #فیزیک است یا نرمشی ریاضیاتی. نتیجه این بحثها در ردّ یا پذیرش فیزیکی بودن نظریه ریسمان چندان مهم نیست. آنچه مهم است باز بودن #گفتمان در این زمینه است. هیچ دانشگری بهعنوان دانشگر نمیتواند تا این حدّ پیش برود فعالیتی را طرد کند که در مجموع در اجتماع علمی پذیرفته شده؛ نقد و اظهار نظر چرا! لوب در این مصاحبه فراتر از حُجّیت یک دانشگر نظر میدهد که این برای علم خطرناک است.
از تاریخچه نسبیت خاص میدانیم زمانی که این نظریه مطرح شد شاهدی تجربی نداشت و نظریه لورنتس بهخوبی از پس توجیه همه تجربهها برمیآمد. حتی هیچگاه جایزه #نوبل بابت این نظریه به اینشتین داده نشد. نسبیت عام هم تا حدود ۵۰ سال پس از ابداعاش نظریهای صرفا ریاضی به حساب میآمد و کمابیش در دانشکدههای ریاضی تدریس میشد. نظریه ریسمان، سناریوی تورم، و نیز پیشنهاد چندالمی (multiverse) هر یک متفاوت از نظریههای دیگر علوم فیزیکی است که یا شاهد تجربی دارند یا به تجربه نزدیکاند. اما چرا یادمان میرود پیشرفت فیزیک در گرو مطرح شدن ایدههایی است که در شروع بهنظر میرسد ارتباطی با طبیعت ندارند، اما برای درک طبیعت در مدلی «سالم» ارائه شدهاند (رک کتابم با عنوان مبانی تفکر در علوم فیزیکی.). اگر کوشندگان گرانش کوانتومی به خود اجازه نمیدادند در ورای کوانتش میدان گرانش فکر بکنند، یا تنها وابسته میدانستند خود را به نظریه ریسمان، و هیچگاه امکان برامد بودن (برایِش) گرانش مطرح نمیشد که کوچکترین ارتباط با تجربه و رصد ندارد، هیچگاه شاهد مدلهای کیهانشناخت چگالهء نظریه میدان گروه (Group Field Theory Condensate Cosmology.) میبودیم که دارد راهی به سمت درک برایشِ زمان و فضا باز میکند؟ کیهانشناخت استاندارد به این معنی که از مفهوم فضا و زمان استفاده میکند بدون اینکه این دو مفهوم را بتواند در ابعاد پلانک توضیح عملیاتی بدهد همیشه اشکال داشته است. لوب از این اشکال نگران نیست اما نگران فعالیت نظریهپردازانی است که راهی برای درک و رفع این مشکل جستجو میکنند.
اگر لوب میکوشید به عنوان ارزیاب در سِمَتهای مختلف خود برای اعطای پژوهانه به پیشنهادههای اخترفیزیکی راهی باز کند برای اینکه فرض دستساز بودن اوموآموآ را به پرسشهای علمی برای راستی آزمایی تبدیل کند کاری پذیرفته در اجتماع علمی بود. اما پافشاری بر فرض خود و رفتن به سوی عموم روشی ناعلمی برای پیشبرد ایدهای است که خام نگهداشته شده و طوری تبلیغ میشود که ربطی به علم و روالهایش نداشته باشد؛ کاری ناپسند در عرف و روالهای اجتماع علمی، گرچه مردم پسند!
در علم کورهراههای بسیار باید رفت تا راهی به قله راست شود. لوب گفته صبحها قدمرو میرود. همین است که کورهراههای علم را دوست ندارد. اگر کوهنورد بود شاید اینگونه صحبت نمیکرد. کورهراههای فیزیک و بنبستهای علمی بسیار راهگشا هستند. فراموش نکنیم.
rmansouri.ir
▫️#رضا_منصوری | ۲۹ اسفند ۱۳۹۹
اوموآموآ سیارکوشی است از ورای منظومهشمسی که دوسال پیش #خورشید را دور زد و حالا منظومه ما را ترک کرد. اما آوی لُب (Avi Loeb)، اخترشناس دانشگاه #هاروارد، با نوشتن مقالهای در Astrophysical Journal Letter ادعا میکند که بهترین توجیه در رفتار گرانشی #اوموآموآ این است که این سیارکوش تخت را دستسازِ هوشمندان برونزمینی بدانیم. حالا او با کتابی پیرامون همین ادعا (Extraterrestrial: The First Sign of Intelligent Life Beyond Earth.) و صدها پادکست به دنبال کسب حمایت بیشتر از ادعایش است که در اجتماع اخترزیستشناسان حامی ندارد. اخیراً هم در مصاحبهای سعی کرده این ادعا را به سمت دیگری ببرد در جهت انتقاد از روندی در علم که او آن را مشکلی در سلامت اجتماع علمی میداند (Astronomer Avi Loeb says aliens have visited, and he's not kidding, by Lee Billings, Scientific American, February 1, 2021.).
آوی لوب #علم را مبتنی بر تجربه میداند. در این ادعا همه دانشگران قول یکتایی دارند. تفسیر آن اما سؤال برانگیز است. سالها است بحثی جدّی در اجتماع علمی فیزیکدانان درگرفته که آیا #نظریه_ریسمان #فیزیک است یا نرمشی ریاضیاتی. نتیجه این بحثها در ردّ یا پذیرش فیزیکی بودن نظریه ریسمان چندان مهم نیست. آنچه مهم است باز بودن #گفتمان در این زمینه است. هیچ دانشگری بهعنوان دانشگر نمیتواند تا این حدّ پیش برود فعالیتی را طرد کند که در مجموع در اجتماع علمی پذیرفته شده؛ نقد و اظهار نظر چرا! لوب در این مصاحبه فراتر از حُجّیت یک دانشگر نظر میدهد که این برای علم خطرناک است.
از تاریخچه نسبیت خاص میدانیم زمانی که این نظریه مطرح شد شاهدی تجربی نداشت و نظریه لورنتس بهخوبی از پس توجیه همه تجربهها برمیآمد. حتی هیچگاه جایزه #نوبل بابت این نظریه به اینشتین داده نشد. نسبیت عام هم تا حدود ۵۰ سال پس از ابداعاش نظریهای صرفا ریاضی به حساب میآمد و کمابیش در دانشکدههای ریاضی تدریس میشد. نظریه ریسمان، سناریوی تورم، و نیز پیشنهاد چندالمی (multiverse) هر یک متفاوت از نظریههای دیگر علوم فیزیکی است که یا شاهد تجربی دارند یا به تجربه نزدیکاند. اما چرا یادمان میرود پیشرفت فیزیک در گرو مطرح شدن ایدههایی است که در شروع بهنظر میرسد ارتباطی با طبیعت ندارند، اما برای درک طبیعت در مدلی «سالم» ارائه شدهاند (رک کتابم با عنوان مبانی تفکر در علوم فیزیکی.). اگر کوشندگان گرانش کوانتومی به خود اجازه نمیدادند در ورای کوانتش میدان گرانش فکر بکنند، یا تنها وابسته میدانستند خود را به نظریه ریسمان، و هیچگاه امکان برامد بودن (برایِش) گرانش مطرح نمیشد که کوچکترین ارتباط با تجربه و رصد ندارد، هیچگاه شاهد مدلهای کیهانشناخت چگالهء نظریه میدان گروه (Group Field Theory Condensate Cosmology.) میبودیم که دارد راهی به سمت درک برایشِ زمان و فضا باز میکند؟ کیهانشناخت استاندارد به این معنی که از مفهوم فضا و زمان استفاده میکند بدون اینکه این دو مفهوم را بتواند در ابعاد پلانک توضیح عملیاتی بدهد همیشه اشکال داشته است. لوب از این اشکال نگران نیست اما نگران فعالیت نظریهپردازانی است که راهی برای درک و رفع این مشکل جستجو میکنند.
اگر لوب میکوشید به عنوان ارزیاب در سِمَتهای مختلف خود برای اعطای پژوهانه به پیشنهادههای اخترفیزیکی راهی باز کند برای اینکه فرض دستساز بودن اوموآموآ را به پرسشهای علمی برای راستی آزمایی تبدیل کند کاری پذیرفته در اجتماع علمی بود. اما پافشاری بر فرض خود و رفتن به سوی عموم روشی ناعلمی برای پیشبرد ایدهای است که خام نگهداشته شده و طوری تبلیغ میشود که ربطی به علم و روالهایش نداشته باشد؛ کاری ناپسند در عرف و روالهای اجتماع علمی، گرچه مردم پسند!
در علم کورهراههای بسیار باید رفت تا راهی به قله راست شود. لوب گفته صبحها قدمرو میرود. همین است که کورهراههای علم را دوست ندارد. اگر کوهنورد بود شاید اینگونه صحبت نمیکرد. کورهراههای فیزیک و بنبستهای علمی بسیار راهگشا هستند. فراموش نکنیم.
rmansouri.ir