#اقتصادسیاسی #مطالعاتفرهنگی
🔸رویکردهای بزرگ در ارتباطات و فرهنگ
▫️#یونس_شکرخواه
یکی از رویکردهای بزرگ در عرصههای #ارتباطات و #فرهنگ، مطالعات مبتنی بر #تمركز است كه پدیده متمرکز شدن سازمانهای رسانهای در آن مطرح است و در دوره کنونی بسیار باب شده است. ما درگذشته سازمانهای رسانهای تایم، وارنر و سی ان ان را میشناختیم و اکنون این چند سازمان را در قالب یک چند رسانهای بزرگ و به صورت یک غول رسانهای میبینیم.
عرصه دیگر، تئوریهای مربوط به اقتصاد سیاسی است. رویکردهای نظری این حوزه نیاز به بازبینی دارند. در اینباره باید به پرسشهایی از این دست جواب داد که آیا واقعا این نهادهای اقتصادی و سیاسی هستند كه عامل تغییرات هستند و رسانهها صرفا ناقل تغییرات میباشند و مثل یك نوار نقاله این کار را انجام میدهند؟ آیا رسانهها در رابطه با ساختار قدرت به گونهای منفعل عمل میکنند؟ یا اینكه نقش یك واسطه را دارند و مثل تاندون در بدن انسان عمل میکنند؟
رویکرد نظری دیگر در رابطه با #مصرفگرایی است، مصرف در حوزه فرهنگ كه باید نگاهی دوباره به مبانی نظری این حوزه هم داشت.
رویکرد دیگر از نظر من میتواند نگاهی دوباره باشد به مفهوم مكلوهانی رسانه همان پیام است.
این رویكردهایی كه برشمردم همه #متن هستند. کار مهم ارتباطات این است که میتواند با مطالعات علمی و عملی در این عرصهها به فراسوی این متن و به واقع به #فرامتن بنگرد و این فرامتن را برای درك تازه از فرهنگ فراهم كند.
به گمان من در فراسوی این متن كه ادبیات كلاسیك فرهنگ را شكل داده است اتفاق دیگری در عرصه فرامتن رخ داده كه هنوز در حال وقوع است و آن #اینترنت و جهان مجازی عارض شده بر فرهنگهاست كه مفاهیم كلاسیك عرصههای #جامعهشناسی و #فرهنگ را به چالش كشیده است. امروز یک بنگلادشی با ارتباط اینترنتی میتواند مثلا از فرهنگ فرانسوی تاثیر بگیرد و یا به عكس طرف دوم از طرف اول تاثیر پذیرد. اینترنت و فضای وب باعث شدهاند تا یک اتفاق جدید رخ دهد و آن گسسته شدن رابطه فرهنگ با جغرافیا و اقلیم است. فرهنگ قبلا در صدف جغرافیا قوام میگرفت و حالا این حفاظ وجود ندارد. قبلا مصادیق فرهنگی با زمانهای طولانی و عمدتا از طریق مهاجرت و سفر رخ میداد و به دیگر زبان مصادیق فرهنگی بسیار كند و آهسته جابجا میشد ولی انسان به تور اینترنت افتاده لحظه به لحظه در اقلیم و سرزمین خود به جابجایی و مهاجرت کشانده میشود و به دیگر سخن؛ زمان اخطار بسیار كوتاه شده است و فرهنگ دیگر آن حفاظ جغرافیایی و اتكای سرزمینی را ندارد. بنابراین با توجه به تغییرات بنیادینی كه در سپهر ارتباطی رخ داده نمیتوان با همان نگاههای كلاسیك به سازههای معرف فرهنگ و هویت نگاه كرد. مفهوم فرهنگ در فرامتن جدیدی كه شكل گرفته نیاز به تامل دوباره دارد.
🔸رویکردهای بزرگ در ارتباطات و فرهنگ
▫️#یونس_شکرخواه
یکی از رویکردهای بزرگ در عرصههای #ارتباطات و #فرهنگ، مطالعات مبتنی بر #تمركز است كه پدیده متمرکز شدن سازمانهای رسانهای در آن مطرح است و در دوره کنونی بسیار باب شده است. ما درگذشته سازمانهای رسانهای تایم، وارنر و سی ان ان را میشناختیم و اکنون این چند سازمان را در قالب یک چند رسانهای بزرگ و به صورت یک غول رسانهای میبینیم.
عرصه دیگر، تئوریهای مربوط به اقتصاد سیاسی است. رویکردهای نظری این حوزه نیاز به بازبینی دارند. در اینباره باید به پرسشهایی از این دست جواب داد که آیا واقعا این نهادهای اقتصادی و سیاسی هستند كه عامل تغییرات هستند و رسانهها صرفا ناقل تغییرات میباشند و مثل یك نوار نقاله این کار را انجام میدهند؟ آیا رسانهها در رابطه با ساختار قدرت به گونهای منفعل عمل میکنند؟ یا اینكه نقش یك واسطه را دارند و مثل تاندون در بدن انسان عمل میکنند؟
رویکرد نظری دیگر در رابطه با #مصرفگرایی است، مصرف در حوزه فرهنگ كه باید نگاهی دوباره به مبانی نظری این حوزه هم داشت.
رویکرد دیگر از نظر من میتواند نگاهی دوباره باشد به مفهوم مكلوهانی رسانه همان پیام است.
این رویكردهایی كه برشمردم همه #متن هستند. کار مهم ارتباطات این است که میتواند با مطالعات علمی و عملی در این عرصهها به فراسوی این متن و به واقع به #فرامتن بنگرد و این فرامتن را برای درك تازه از فرهنگ فراهم كند.
به گمان من در فراسوی این متن كه ادبیات كلاسیك فرهنگ را شكل داده است اتفاق دیگری در عرصه فرامتن رخ داده كه هنوز در حال وقوع است و آن #اینترنت و جهان مجازی عارض شده بر فرهنگهاست كه مفاهیم كلاسیك عرصههای #جامعهشناسی و #فرهنگ را به چالش كشیده است. امروز یک بنگلادشی با ارتباط اینترنتی میتواند مثلا از فرهنگ فرانسوی تاثیر بگیرد و یا به عكس طرف دوم از طرف اول تاثیر پذیرد. اینترنت و فضای وب باعث شدهاند تا یک اتفاق جدید رخ دهد و آن گسسته شدن رابطه فرهنگ با جغرافیا و اقلیم است. فرهنگ قبلا در صدف جغرافیا قوام میگرفت و حالا این حفاظ وجود ندارد. قبلا مصادیق فرهنگی با زمانهای طولانی و عمدتا از طریق مهاجرت و سفر رخ میداد و به دیگر زبان مصادیق فرهنگی بسیار كند و آهسته جابجا میشد ولی انسان به تور اینترنت افتاده لحظه به لحظه در اقلیم و سرزمین خود به جابجایی و مهاجرت کشانده میشود و به دیگر سخن؛ زمان اخطار بسیار كوتاه شده است و فرهنگ دیگر آن حفاظ جغرافیایی و اتكای سرزمینی را ندارد. بنابراین با توجه به تغییرات بنیادینی كه در سپهر ارتباطی رخ داده نمیتوان با همان نگاههای كلاسیك به سازههای معرف فرهنگ و هویت نگاه كرد. مفهوم فرهنگ در فرامتن جدیدی كه شكل گرفته نیاز به تامل دوباره دارد.