🔸این میمها
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت طنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میم ها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت طنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میم ها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#واژهها🔸اینترنتمیم
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت ظنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میمها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
#اینترنتمیم (Internet meme) یا به اختصار همان #میم به ایدهها، رفتارها و شیوههایی اطلاق میشود که از طریق #اینترنت و به طور خاص از طریق #رسانههایاجتماعی همهگیر و #وایرال میشوند. اینترنتمیمها غالبا حالت ظنز دارند و نوعی #فرهنگ و #پارهفرهنگ اینترنتی به شمار میآیند. این میمها در دو گونه اصلی تکثیر میشوند: تقلید و #نقیضه و همچنین #ریمیکس.
در تحقیقات اکادمیک در عرصه #ارتباطات، #روانشناسیرسانهای و #مطالعاترسانهای میمها را به عنوان واحد #اطلاعات به حساب میآورند. میمها در عرصه #رمزارزها هم ریشه دواندهاند.
🔸همهچیز دانانی بهعمق یکبند انگشت
🔹#سعید_صدقی
به احتمال زیاد با آدمهایی برخورد کردهاید که در مورد هر مسئلهای اظهارنظر میکنند. گویی چیزی در این عالم نیست که در موردش عقیده و نظری نداشتهباشند. استفاده از "نمیدانم" در زندگی چنین افرادی بهندرت اتفاق میافتد. #اینترنت شاید فضای مناسبی برای تولید و تربیت چنین انسانهایی باشد. شاید خود ما هم جزء این دسته باشیم. چه دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم، اینترنت شبیه اقیانوسی عظیم از مسائل و موضوعات و پدیدههای متنوع و مختلف است.
دائماً در معرض وفور #اطلاعات بودن، ممکن است در ذهن ما نیز اقیانوس ایجاد کند، منتها عمق این دریای عظیم یک بند انگشت بیشتر نیست! بهعبارت دیگر، اینترنت و استفاده از آن ممکن است در ما این تصور را ایجاد کند که بسیار میدانیم.
بسیار دانستن از لحاظ کمیت البته که درست است. ما از موضوعات زیادی "مطلع" هستیم و میدانیم که در گوشه و کنار جهان چه رخ میدهد. چیزهای زیادی را هم خواندهایم و شنیدهایم و دیدهایم.
با این حال، پرسش اصلی این است که چقدر مسائل را مصرانه دنبال کردهایم و دربارهشان عمیق شدهایم؟ چقدر صحت و درستی و دقتشان را بررسی کردهایم؟ بسیاری از باورها و نظرهای ما که سمت و سوی رفتار و اعمالمان را تعیین میکنند، حاصل همین دانستههای نهچندان عمیق و بررسینشده هستند. کتاب و مطالعه در این مورد هم متفاوت هستند. مطالعه بـه دانستههایمان عمق و جهت میبخشد. سوای اینها، افق نادانستههایمان را روشنتر میکند و به فضیلت "نمیدانم" مجهز.
بهعنوان مثال، بهجای خواندن جملات قصار نیچه و مبتلا شدن به این توهم که از نظریات او آگاهیم، اگر به خواندن کتابهای این فیلسوف و کتابهای دیگر نوشتهشده درباره فلسفهاش تن بدهیم، مطلع بودن ما به دانایی و آگاهی تبدیل خواهدشد.
🗞 از متن "چرا همچنان باید کتاب خواند؟" که در شماره ۱۵۷ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شدهاست. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
🔹#سعید_صدقی
به احتمال زیاد با آدمهایی برخورد کردهاید که در مورد هر مسئلهای اظهارنظر میکنند. گویی چیزی در این عالم نیست که در موردش عقیده و نظری نداشتهباشند. استفاده از "نمیدانم" در زندگی چنین افرادی بهندرت اتفاق میافتد. #اینترنت شاید فضای مناسبی برای تولید و تربیت چنین انسانهایی باشد. شاید خود ما هم جزء این دسته باشیم. چه دوست داشته باشیم، چه دوست نداشته باشیم، اینترنت شبیه اقیانوسی عظیم از مسائل و موضوعات و پدیدههای متنوع و مختلف است.
دائماً در معرض وفور #اطلاعات بودن، ممکن است در ذهن ما نیز اقیانوس ایجاد کند، منتها عمق این دریای عظیم یک بند انگشت بیشتر نیست! بهعبارت دیگر، اینترنت و استفاده از آن ممکن است در ما این تصور را ایجاد کند که بسیار میدانیم.
بسیار دانستن از لحاظ کمیت البته که درست است. ما از موضوعات زیادی "مطلع" هستیم و میدانیم که در گوشه و کنار جهان چه رخ میدهد. چیزهای زیادی را هم خواندهایم و شنیدهایم و دیدهایم.
با این حال، پرسش اصلی این است که چقدر مسائل را مصرانه دنبال کردهایم و دربارهشان عمیق شدهایم؟ چقدر صحت و درستی و دقتشان را بررسی کردهایم؟ بسیاری از باورها و نظرهای ما که سمت و سوی رفتار و اعمالمان را تعیین میکنند، حاصل همین دانستههای نهچندان عمیق و بررسینشده هستند. کتاب و مطالعه در این مورد هم متفاوت هستند. مطالعه بـه دانستههایمان عمق و جهت میبخشد. سوای اینها، افق نادانستههایمان را روشنتر میکند و به فضیلت "نمیدانم" مجهز.
بهعنوان مثال، بهجای خواندن جملات قصار نیچه و مبتلا شدن به این توهم که از نظریات او آگاهیم، اگر به خواندن کتابهای این فیلسوف و کتابهای دیگر نوشتهشده درباره فلسفهاش تن بدهیم، مطلع بودن ما به دانایی و آگاهی تبدیل خواهدشد.
🗞 از متن "چرا همچنان باید کتاب خواند؟" که در شماره ۱۵۷ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شدهاست. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
#اکس🔸در صدر اطلاعات وارونه
بیشترین اطلاعات وارونه، مربوط به شبکه اجتماعی اکس است.
یکی از مقامات #اتحادیهاروپا میگوید اکس، شبکه اجتماعی تحت مالکیت #ایلان_ماسک که پیشتر با نام #توییتر شناخته میشد، بیشترین نسبت شایعهپراکنی و #اطلاعات نادرست را در بین #شبکههای اجتماعی دارد. براساس مطالعهای که با بررسی ۶ هزار پست شبکه اجتماعی در اکس، #یوتیوب، #اینستاگرام، #فیسبوک، #تیکتاک و #لینکدین انجام گرفته است، اکس بیشترین و یوتیوب کمترین نسبت اطلاعات وارونه به محتوا را دارد. اروپا پیش از این هم درمورد عملکرد ناکافی شبکههای اجتماعی در مبارزه با شایعهپراکنی و اطلاعات وارونه هشدار داده بود. اروپا در ماه سپتامبر شبکههای اجتماعی را متهم کرد که در مبارزه کارزارهای اطلاعات وارونه روسیه از زمان حمله به اوکراین، عملکرد خوبی نداشتهاند.
چهل و چهار شرکت از جمله #گوگل، #متا، #مایکروسافت و تیکتاک دستورالعمل داوطلبانه مبارزه با اطلاعات وارونه و نادرست را امضا کردهاند. پیوست
بیشترین اطلاعات وارونه، مربوط به شبکه اجتماعی اکس است.
یکی از مقامات #اتحادیهاروپا میگوید اکس، شبکه اجتماعی تحت مالکیت #ایلان_ماسک که پیشتر با نام #توییتر شناخته میشد، بیشترین نسبت شایعهپراکنی و #اطلاعات نادرست را در بین #شبکههای اجتماعی دارد. براساس مطالعهای که با بررسی ۶ هزار پست شبکه اجتماعی در اکس، #یوتیوب، #اینستاگرام، #فیسبوک، #تیکتاک و #لینکدین انجام گرفته است، اکس بیشترین و یوتیوب کمترین نسبت اطلاعات وارونه به محتوا را دارد. اروپا پیش از این هم درمورد عملکرد ناکافی شبکههای اجتماعی در مبارزه با شایعهپراکنی و اطلاعات وارونه هشدار داده بود. اروپا در ماه سپتامبر شبکههای اجتماعی را متهم کرد که در مبارزه کارزارهای اطلاعات وارونه روسیه از زمان حمله به اوکراین، عملکرد خوبی نداشتهاند.
چهل و چهار شرکت از جمله #گوگل، #متا، #مایکروسافت و تیکتاک دستورالعمل داوطلبانه مبارزه با اطلاعات وارونه و نادرست را امضا کردهاند. پیوست
#هوشمصنوعی
🔸تجسم دادهها: ابزارها و تکنیکها
🔹هارشینی چاکا
تجسم دادهها (ارائه بصری دادهها) جنبهای حیاتی از تجزیه و تحلیل دادهها است که به دانشمندان و تحلیلگران #داده امکان میدهد تا #اطلاعات پیچیده را در قالبی بصری که به راحتی قابل درک است، منتقل کنند. اهمیت تجسم دادهها در علم داده را نمیتوان انکار کرد، زیرا به کشف روندها، الگوها و همبستگیهایی که ممکن است در دادههای خام آشکار نباشد کمک میکند. تجسم موثر دادهها میتواند دادهها را به بینشهای عملی تبدیل و ارتباطات بهتر را در یک سازمان تسهیل کند... +
🔸تجسم دادهها: ابزارها و تکنیکها
🔹هارشینی چاکا
تجسم دادهها (ارائه بصری دادهها) جنبهای حیاتی از تجزیه و تحلیل دادهها است که به دانشمندان و تحلیلگران #داده امکان میدهد تا #اطلاعات پیچیده را در قالبی بصری که به راحتی قابل درک است، منتقل کنند. اهمیت تجسم دادهها در علم داده را نمیتوان انکار کرد، زیرا به کشف روندها، الگوها و همبستگیهایی که ممکن است در دادههای خام آشکار نباشد کمک میکند. تجسم موثر دادهها میتواند دادهها را به بینشهای عملی تبدیل و ارتباطات بهتر را در یک سازمان تسهیل کند... +
🔸مقولههای ارتباطات و اطلاعات در اساسنامه یونسکو
اساسنامه #یونسکو "جریان آزاد ایدهها از طریق کلمه و تصویر" را برای پیشبرد درک بینفرهنگی و دانش متقابل ترویج میکند. بخش #ارتباطات و #اطلاعات آن (بخش CI) بازیگران کلیدی را برای محافظت از حقوق بنیادین بشر، چه در فضاهای آنلاین و چه در فضاهای آفلاین، با تمرکز بر زمینههای زیر توانمند میسازد:
▫️آزادی بیان و امنیت روزنامهنگاران
▫️توسعه رسانهها و رسانه در شرایط اضطراری
▫️سواد رسانهای و اطلاعاتی و شایستگیهای دیجیتال
▫️دسترسی همگانی به اطلاعات و امکانات دیجیتال
▫️سیاستهای دیجیتال و تحول دیجیتال
▫️میراث مستند - برنامه حافظه جهانی
اساسنامه #یونسکو "جریان آزاد ایدهها از طریق کلمه و تصویر" را برای پیشبرد درک بینفرهنگی و دانش متقابل ترویج میکند. بخش #ارتباطات و #اطلاعات آن (بخش CI) بازیگران کلیدی را برای محافظت از حقوق بنیادین بشر، چه در فضاهای آنلاین و چه در فضاهای آفلاین، با تمرکز بر زمینههای زیر توانمند میسازد:
▫️آزادی بیان و امنیت روزنامهنگاران
▫️توسعه رسانهها و رسانه در شرایط اضطراری
▫️سواد رسانهای و اطلاعاتی و شایستگیهای دیجیتال
▫️دسترسی همگانی به اطلاعات و امکانات دیجیتال
▫️سیاستهای دیجیتال و تحول دیجیتال
▫️میراث مستند - برنامه حافظه جهانی
#واژهها #ارتباطات
🔸ارتباط | communication
▫️عمل یا فرآیند استفاده از کلمات، صداها، نشانهها یا رفتارها برای بیان یا تبادل #اطلاعات یا بیان ایدهها، افکار، احساسات و غیره به شخص دیگری.
▫️پیامی که به کسی داده میشود: نامه، تماس تلفنی و... - معمولاً مفرد
▫️راههای ارسال اطلاعات به مردم از طریق تکنولوژی
▫️مطالعه نحوه ارسالاطلاعات از طریق تکنولوژی
🔸ارتباط | communication
▫️عمل یا فرآیند استفاده از کلمات، صداها، نشانهها یا رفتارها برای بیان یا تبادل #اطلاعات یا بیان ایدهها، افکار، احساسات و غیره به شخص دیگری.
▫️پیامی که به کسی داده میشود: نامه، تماس تلفنی و... - معمولاً مفرد
▫️راههای ارسال اطلاعات به مردم از طریق تکنولوژی
▫️مطالعه نحوه ارسالاطلاعات از طریق تکنولوژی
#نظریه🔸شکاف دانش
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
▫️شکاف فزاینده میان افراد با تحصیلات بالا و پایین
🔻نظریه #شکافدانش که یک نظریه در عرصه #ارتباطات است نخستین بار توسط تکنور (Tichenor)، دونوهو (Donohue) و اولین (Olien)
در دهه ٧٠ در دانشگاه مینه سوتا ارائه شد. آنها معتقدند افزایش #اطلاعات در جامعه به صورت یکسان به اعضای جامعه نمیرسد: افراد دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر؛ توانایی بهتری برای کسب اطلاعات دارند و این منجر به شکاف دانش میشود.
#شبکهخانگی #تلویزیون #رخنما
🔸سپنج؛ برنامهای برای تفکر و مباحثه با مخاطب
🔹روزنامه اعتماد شنبه ٢۴ شهریور ١۴٠٣
#یونس_شکرخواه گفت: در برنامه سپنج معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود.
این مدرس #ارتباطات و #روزنامهنگاری که مهمان برنامه سپنج با اجرای #رضا_درستکار بود در ادامه درباره ویژگیهای این برنامه گفت: برنامه سپنج به بهترین شکل از یک پلتفرم استفاده کرد، چنین پلتفرمهایی در همه جای دنیا تحت عنوان نروکستینگ (narrowcasting) (ارسال پیام برای بخش محدودی از جامعه) شناخته میشوند. در پخش محدود به موضوعات خاص پرداخته میشود. همانطور که در شبکههای تلویزیونی سراسری کشورمان هم برخی از شبکهها یک ماموریت و شعار خاص دارند در پخشهایی مثل فیلیمو، فیلم نت، نماوا و امثال اینها هم برنامهها با موضوعات خاص برای مخاطبان محدود به آن موضوع ساخته میشود و در این میان به نظرم برنامه سپنج از نروکستینگ در برابر برودکستینگ (broadcasting) (ارسال پیام برای بخش وسیعی از جامعه) استفاده درستی کرده است. مهمتر از همه اینکه انتخاب خوب و درست کلمه سپنج و اجرای توانمند مجری برنامه باعث شده که این برنامه فقط یک مصاحبه نباشد و مخاطب را به یک بحث دعوت کند چون در دستهبندی تاکشوها دو نوع دستهبندی وجود دارد؛ یکی از جنس مصاحبه و دیگری از جنس مباحثه. سپنج از نوع بحث است.
شکرخواه با بیان اینکه پرداختن به موضوعاتی از جنس معنای زندگی و چیستی آن برای پلتفرمهای با دامنه پخش محدود مناسب است، افزود: طرح بحث موضوعاتی از جنس چیستی و معنای زندگی میتواند با مخاطبان خاص ارتباط برقرار کند و ثمربخش باشد چون در تاکشوهایی که به یک بحث دامن زده میشود، مهمان برنامه ناچار است در قلمروی واژه حرکت کند نه اینکه جوابهایی از جنس بله - خیر یا به اصطلاح جوابهای بسته به سوالات بدهد. در واقع مهمانان این برنامه وقتی وارد این بحث میشوند میدانند که نمیتوانند حرفهای مهمانان قبلی را تکرار کنند و اگر هم بنا به بحث تکرار پیش بیاید به معنای فراوانی در یک تحلیل محتوا و اهمیت آن موضوع است که افراد مختلف را درگیر کرده است. علاوه بر اینها خوشبختانه مباحث برنامه فقط در حد چرایی نیست و چطورها هم در این برنامه مطرح میشود و بنا به تجربه شخصی، من فکر میکنم جناب درستکار که مسوولیت اجرای برنامه را داشتند توانستند تا حد زیادی مرا از زاویه ارتباطات به مبانی فلسفه ارتباطات نزدیک کنند بنابراین بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که ساخت چنین برنامههایی ثمربخش است و حتی میتواند بعدها به کتاب تبدیل شود، کتابی با موضوع کاویدن یک واژه (مثل سپنج) توسط افراد گوناگون، از مناظر مختلف. ضمن اینکه پاسخ به سوالات برنامه فقط از جنس فلسفه نیست و ناچارا به نوعی با علم هم مرتبط میشود.
این استاد ارتباطات در خصوص بازخوردهایی که از برنامه گرفته نیز توضیح داد: همه بازخوردهایی که درباره برنامه گرفتم بلااستثنا پیرامون مفید بودن برنامه بود و بسیاری از دوستان من نه تنها فقط درباره برنامهای که من حضور داشتم بلکه بهطور کلی درباره کلیت این برنامه احساس رضایت داشتند و به نظر من این مفید بودن فقط به خاطر محتوا نیست بلکه به خاطر عوامل دیگری مثل شکل اجرا، طراحی صحنه، طراحی نور درست هم هست. از نظر من در این برنامه، معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن خود یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود. با این اوصاف میتوان گفت دیدن این برنامه صرفا به معنای وقتگذرانی نیست.
وی در پایان گفت: نباید توقع داشت که با ساخت یک برنامه، میتوان مخاطب متفکر و فرهیخته تربیت کرد و البته بهتر است بگویم نه تنها با این برنامه بلکه با دهها رسانه هم نمیشود چنین کاری را کرد چون رسانه نمیتواند یک سویه فرهنگ، تفکر و راهنما بیافریند اما میتواند سطوح و لایههایی را در برابر #مخاطب قرار بدهد و مخاطب آن #اطلاعات را وارد سیستم ارزشی- فرهنگی خودش کند و در آن عرصه است که یک نوع تقلا و تکاپو برای درک بهتر از موضوعات فراهم میشود به عبارت دیگر چنین برنامههایی میتواند نگاههای بینرشتهای و فرارشتهای، همگرایانه و آشتیجویانه به وجود بیاورد و این دستاورد و موفقیت کمی نیست که دیگران به سمت یک نوع بازآفرینی مایملک فکری و تالیف تفکری دعوت شوند.
🔸سپنج؛ برنامهای برای تفکر و مباحثه با مخاطب
🔹روزنامه اعتماد شنبه ٢۴ شهریور ١۴٠٣
#یونس_شکرخواه گفت: در برنامه سپنج معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود.
این مدرس #ارتباطات و #روزنامهنگاری که مهمان برنامه سپنج با اجرای #رضا_درستکار بود در ادامه درباره ویژگیهای این برنامه گفت: برنامه سپنج به بهترین شکل از یک پلتفرم استفاده کرد، چنین پلتفرمهایی در همه جای دنیا تحت عنوان نروکستینگ (narrowcasting) (ارسال پیام برای بخش محدودی از جامعه) شناخته میشوند. در پخش محدود به موضوعات خاص پرداخته میشود. همانطور که در شبکههای تلویزیونی سراسری کشورمان هم برخی از شبکهها یک ماموریت و شعار خاص دارند در پخشهایی مثل فیلیمو، فیلم نت، نماوا و امثال اینها هم برنامهها با موضوعات خاص برای مخاطبان محدود به آن موضوع ساخته میشود و در این میان به نظرم برنامه سپنج از نروکستینگ در برابر برودکستینگ (broadcasting) (ارسال پیام برای بخش وسیعی از جامعه) استفاده درستی کرده است. مهمتر از همه اینکه انتخاب خوب و درست کلمه سپنج و اجرای توانمند مجری برنامه باعث شده که این برنامه فقط یک مصاحبه نباشد و مخاطب را به یک بحث دعوت کند چون در دستهبندی تاکشوها دو نوع دستهبندی وجود دارد؛ یکی از جنس مصاحبه و دیگری از جنس مباحثه. سپنج از نوع بحث است.
شکرخواه با بیان اینکه پرداختن به موضوعاتی از جنس معنای زندگی و چیستی آن برای پلتفرمهای با دامنه پخش محدود مناسب است، افزود: طرح بحث موضوعاتی از جنس چیستی و معنای زندگی میتواند با مخاطبان خاص ارتباط برقرار کند و ثمربخش باشد چون در تاکشوهایی که به یک بحث دامن زده میشود، مهمان برنامه ناچار است در قلمروی واژه حرکت کند نه اینکه جوابهایی از جنس بله - خیر یا به اصطلاح جوابهای بسته به سوالات بدهد. در واقع مهمانان این برنامه وقتی وارد این بحث میشوند میدانند که نمیتوانند حرفهای مهمانان قبلی را تکرار کنند و اگر هم بنا به بحث تکرار پیش بیاید به معنای فراوانی در یک تحلیل محتوا و اهمیت آن موضوع است که افراد مختلف را درگیر کرده است. علاوه بر اینها خوشبختانه مباحث برنامه فقط در حد چرایی نیست و چطورها هم در این برنامه مطرح میشود و بنا به تجربه شخصی، من فکر میکنم جناب درستکار که مسوولیت اجرای برنامه را داشتند توانستند تا حد زیادی مرا از زاویه ارتباطات به مبانی فلسفه ارتباطات نزدیک کنند بنابراین بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که ساخت چنین برنامههایی ثمربخش است و حتی میتواند بعدها به کتاب تبدیل شود، کتابی با موضوع کاویدن یک واژه (مثل سپنج) توسط افراد گوناگون، از مناظر مختلف. ضمن اینکه پاسخ به سوالات برنامه فقط از جنس فلسفه نیست و ناچارا به نوعی با علم هم مرتبط میشود.
این استاد ارتباطات در خصوص بازخوردهایی که از برنامه گرفته نیز توضیح داد: همه بازخوردهایی که درباره برنامه گرفتم بلااستثنا پیرامون مفید بودن برنامه بود و بسیاری از دوستان من نه تنها فقط درباره برنامهای که من حضور داشتم بلکه بهطور کلی درباره کلیت این برنامه احساس رضایت داشتند و به نظر من این مفید بودن فقط به خاطر محتوا نیست بلکه به خاطر عوامل دیگری مثل شکل اجرا، طراحی صحنه، طراحی نور درست هم هست. از نظر من در این برنامه، معنا کاملا صیقل خورده بود و خبری از حرفهای کلیشهای نبود و همین کلیشهای نبودن خود یکی از دلایل مهم جذابیت برنامه برای مخاطبان بود. با این اوصاف میتوان گفت دیدن این برنامه صرفا به معنای وقتگذرانی نیست.
وی در پایان گفت: نباید توقع داشت که با ساخت یک برنامه، میتوان مخاطب متفکر و فرهیخته تربیت کرد و البته بهتر است بگویم نه تنها با این برنامه بلکه با دهها رسانه هم نمیشود چنین کاری را کرد چون رسانه نمیتواند یک سویه فرهنگ، تفکر و راهنما بیافریند اما میتواند سطوح و لایههایی را در برابر #مخاطب قرار بدهد و مخاطب آن #اطلاعات را وارد سیستم ارزشی- فرهنگی خودش کند و در آن عرصه است که یک نوع تقلا و تکاپو برای درک بهتر از موضوعات فراهم میشود به عبارت دیگر چنین برنامههایی میتواند نگاههای بینرشتهای و فرارشتهای، همگرایانه و آشتیجویانه به وجود بیاورد و این دستاورد و موفقیت کمی نیست که دیگران به سمت یک نوع بازآفرینی مایملک فکری و تالیف تفکری دعوت شوند.
Telegram
عرصههای ارتباطی
#رخنما #یونس_شکرخواه
#فلسفه🔸هایدگر؛ یک نگاه کوتاه
طرح بخشی از دیدگاههای #مارتین_هایدگر (بودن در جهان* و بودن در جهت مرگ**) در برنامه تلویزیونی #سپنج - #شبکهخانگی فیلیمو
*Being-in-the-world
**Being-toward-death
#فلسفه🔸هایدگر؛ یک نگاه کوتاه
طرح بخشی از دیدگاههای #مارتین_هایدگر (بودن در جهان* و بودن در جهت مرگ**) در برنامه تلویزیونی #سپنج - #شبکهخانگی فیلیمو
*Being-in-the-world
**Being-toward-death