عرصههای ارتباطی
#زوم #مطالعاتفرهنگی#ارتباطات 🔸مدل رمزگذاری و رمزگشایی استوارت هال ▫️نویسنده استوارت الن* ▫️ترجمه #یونس_شکرخواه: بر اساس نظریههای #استوارت_هال اگر چه کدگذاری و کدگشایی پیام اخبار تلویزیونی لحظات متمایز شدهای هستند (به این معنی که کاملاً متقارن یا شفاف…
با وجود این، پیش از اینکه این نوع گفتمان بتواند تأثیراتی داشته باشد، باید با گفتمانی که به لحاظ شخصی از سوی بیننده #تلویزیون با آن مرتبط شده است، رابطه داشته باشد تا بتواند به طرز معنیداری رمزگشایی شود.
از دیدگاه #استوارت_هال، این مجموعه معانی رمزگذاریشده هستند که تأثیر میگذارند، سرگرم میکنند، آموزش میدهند و یا وسوسه میکنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
هال معتقد است #رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته میشود؛ این موقعیتهای قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی میکند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار میگیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بیطرفانه و حرفهای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته میشود و بینندهای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار میگیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید میکند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیت_مذاکره شده میخواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک میکند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمیپندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی میپذیرند، تناقضها، تضادها و تفاوتها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین میکنند. از دید آنها، گزارشها میکوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشتها به طرزی ارجحتر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز_مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوهای درک میکند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بینندهای را مثال میزند که در حال پیگیری مناظرهای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح میشود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر میکند.
باید در نظر داشت که این موقعیتهای قرائت ایدهآلگونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شدهاند و موقعیتها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامههای خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیدهای از موقعیتها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی (encoding-decoding model) این امکان را میدهد تا مقوله جبر متنی به عنوان فرایندی ناهمگن و سیال مطالعه شود و در عین حال راههایی که باعث میشوند این مقوله در بطن مناسبات قدرت جای گیرد نیز از نظر دور نمانند
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تنسپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته میکند تنزل مییابد و نه بیننده آنچنان مقتدر میشود که بتواند برداشتهای گوناگون از یک متن داشته باشد.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی این فرایند پویا را به فرایندی تبادلی تشبیه میکند که در چارچوب پارامترهای تغییرپذیر و مشروط انجام میشود. بنابراین، این مدل میتواند طیفی از موقعیتهای بالقوه را به صورت اجمالی ارائه کند.
*Stuart Allan
از دیدگاه #استوارت_هال، این مجموعه معانی رمزگذاریشده هستند که تأثیر میگذارند، سرگرم میکنند، آموزش میدهند و یا وسوسه میکنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
هال معتقد است #رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته میشود؛ این موقعیتهای قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی میکند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار میگیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بیطرفانه و حرفهای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته میشود و بینندهای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار میگیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید میکند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیت_مذاکره شده میخواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک میکند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمیپندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی میپذیرند، تناقضها، تضادها و تفاوتها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین میکنند. از دید آنها، گزارشها میکوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشتها به طرزی ارجحتر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز_مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوهای درک میکند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بینندهای را مثال میزند که در حال پیگیری مناظرهای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح میشود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر میکند.
باید در نظر داشت که این موقعیتهای قرائت ایدهآلگونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شدهاند و موقعیتها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامههای خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیدهای از موقعیتها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی (encoding-decoding model) این امکان را میدهد تا مقوله جبر متنی به عنوان فرایندی ناهمگن و سیال مطالعه شود و در عین حال راههایی که باعث میشوند این مقوله در بطن مناسبات قدرت جای گیرد نیز از نظر دور نمانند
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تنسپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته میکند تنزل مییابد و نه بیننده آنچنان مقتدر میشود که بتواند برداشتهای گوناگون از یک متن داشته باشد.
مدل رمزگذاری ـ رمزگشایی این فرایند پویا را به فرایندی تبادلی تشبیه میکند که در چارچوب پارامترهای تغییرپذیر و مشروط انجام میشود. بنابراین، این مدل میتواند طیفی از موقعیتهای بالقوه را به صورت اجمالی ارائه کند.
*Stuart Allan
#کلاس #چهره #مطالعاتفرهنگی
🔸 استوارت هال
▫️#یونس_شکرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
استوارت هال (١٩٣٢-٢٠١۴) از بنیانگذران مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام بود که او را "پدرخوانده چند فرهنگ گرایی" میخواندند.
#استوارت_هال که یکی از شخصیتهای اصلی در پایهگذاری و بسط #مطالعات_فرهنگی در #بریتانیا به شمار میرفت؛ متولد جامائیکا بود.
او به همراه #ریموند_ویلیامز و #ریچارد_هوگارت از بنیانگذاران مطالعات فرهنگی بریتانیا بود که بعدها به مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام (Birmingham School of Cultural Studies) معروف شد. او در سال ۱۹۶۸ یعنی چهار سال پس از تاسیس "مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگهام" ریاست مرکز را از ریچارد هوگارت تحویل گرفت و تا سال ۱۹۷۹ ریاست آن را بر عهده داشت و هم او بود که مطالعات فرهنگی را در بریتانیا به عرصه نژاد و جنسیت کشاند.
عرصه تخصصی او #هژمونی (با تعقیب آرای #آنتونیو_گرامشی)؛ قدرت، نهادها، #رمزگذاری و #رمزگشایی؛ ادراک (نظریه ادراک) تحلیل متنی؛ رسانهها و فرهنگ بود.
او اقتصاد سیاسی نئولیبرالیسم و نئو محافظه کاری را محصول #تاچریسم میدانست
استوارت هال نزدیک به دو دهه یعنی از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷ به عنوان جامعه شناس در دانشگاه اوپن (آزاد) انگلیس تدریس کرد.
استوارت هال در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ رئیس انجمن جامعهشناسی بریتانیا بود.
#گاردین در خبر مربوط به مرگ او (دهم فوریه ۲۰۱۴) نوشت: او جامعهشناسی بود که بیش از شش دهه بر مباحث آکادمیک؛ سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار بود.
🔸 استوارت هال
▫️#یونس_شکرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
استوارت هال (١٩٣٢-٢٠١۴) از بنیانگذران مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام بود که او را "پدرخوانده چند فرهنگ گرایی" میخواندند.
#استوارت_هال که یکی از شخصیتهای اصلی در پایهگذاری و بسط #مطالعات_فرهنگی در #بریتانیا به شمار میرفت؛ متولد جامائیکا بود.
او به همراه #ریموند_ویلیامز و #ریچارد_هوگارت از بنیانگذاران مطالعات فرهنگی بریتانیا بود که بعدها به مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام (Birmingham School of Cultural Studies) معروف شد. او در سال ۱۹۶۸ یعنی چهار سال پس از تاسیس "مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگهام" ریاست مرکز را از ریچارد هوگارت تحویل گرفت و تا سال ۱۹۷۹ ریاست آن را بر عهده داشت و هم او بود که مطالعات فرهنگی را در بریتانیا به عرصه نژاد و جنسیت کشاند.
عرصه تخصصی او #هژمونی (با تعقیب آرای #آنتونیو_گرامشی)؛ قدرت، نهادها، #رمزگذاری و #رمزگشایی؛ ادراک (نظریه ادراک) تحلیل متنی؛ رسانهها و فرهنگ بود.
او اقتصاد سیاسی نئولیبرالیسم و نئو محافظه کاری را محصول #تاچریسم میدانست
استوارت هال نزدیک به دو دهه یعنی از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷ به عنوان جامعه شناس در دانشگاه اوپن (آزاد) انگلیس تدریس کرد.
استوارت هال در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ رئیس انجمن جامعهشناسی بریتانیا بود.
#گاردین در خبر مربوط به مرگ او (دهم فوریه ۲۰۱۴) نوشت: او جامعهشناسی بود که بیش از شش دهه بر مباحث آکادمیک؛ سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار بود.
#زوم #متدولوژی #کلاس
🔸 تحلیل گفتمان انتقادی
▫️چند نکته پایهای درباره #تحلیل_گفتمان_انتقادی (CDA) به عنوان نگرش و متدولوژی
▫️#زبان به مثابه ساختدهنده به مناسبات قدرت و نه فقط بیان کننده و بازتاب دهنده
▫️زبان، اجتماعی است و نهادهای اجتماعی و گروهها نظامهای معانی و ارزشی خاص خود را دارند همانگونه که افراد دارای چنین نظامها و ارزشهایی هستند.
▫️واحد تحلیل زبان است نه افراد
▫️متنها، واحدهای ارتباطات هستند
▫️مخاطبان عملگرهای فعال و تعاملی هستند
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر مقولههای #قدرت؛ #ایدئولوژی و #هژمونی از طریق کشف موارد تکرار شونده در #متن و #فرامتن (رویههای گفتمانی)است
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر اعاده #عدالت است
🔸 تحلیل گفتمان انتقادی
▫️چند نکته پایهای درباره #تحلیل_گفتمان_انتقادی (CDA) به عنوان نگرش و متدولوژی
▫️#زبان به مثابه ساختدهنده به مناسبات قدرت و نه فقط بیان کننده و بازتاب دهنده
▫️زبان، اجتماعی است و نهادهای اجتماعی و گروهها نظامهای معانی و ارزشی خاص خود را دارند همانگونه که افراد دارای چنین نظامها و ارزشهایی هستند.
▫️واحد تحلیل زبان است نه افراد
▫️متنها، واحدهای ارتباطات هستند
▫️مخاطبان عملگرهای فعال و تعاملی هستند
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر مقولههای #قدرت؛ #ایدئولوژی و #هژمونی از طریق کشف موارد تکرار شونده در #متن و #فرامتن (رویههای گفتمانی)است
▫️تمرکز پژوهشهای مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی بر اعاده #عدالت است
#سواد_رسانهای #ارتباطات
🔸سه جنبه سواد رسانهای
▫️#یونس_شکرخواه
سه جنبه سواد رسانهای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانههاست
ب: آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانهای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگینکمان رسانههاست و سپس توجه با این نکته دیدن و خواندن و شنیدن عمدتا باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته اینکه به نقش دستاندرکاران و مالکان رسانهها هم باید توجه داشت.
شاید بتوان گفت تلقیهای نوتر و امروزیتر از سواد رسانهای، بیشتر بر جنبه دستاندرکاران و مالکان #رسانهها متمرکز است و لذا مقابله با کارکردهای رسانههای بزرگ غالب را دستور کار دارد و در واقع کالبدشکافی رسانههایی را که هدف شان تامین #هژمونی_فرهنگی؛ تعمیم #فلسفه_سیاسی و حفظ قدرتهائی است که خود این رسانهها محصول آنها هستند.
🔸سه جنبه سواد رسانهای
▫️#یونس_شکرخواه
سه جنبه سواد رسانهای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانههاست
ب: آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانهای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگینکمان رسانههاست و سپس توجه با این نکته دیدن و خواندن و شنیدن عمدتا باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته اینکه به نقش دستاندرکاران و مالکان رسانهها هم باید توجه داشت.
شاید بتوان گفت تلقیهای نوتر و امروزیتر از سواد رسانهای، بیشتر بر جنبه دستاندرکاران و مالکان #رسانهها متمرکز است و لذا مقابله با کارکردهای رسانههای بزرگ غالب را دستور کار دارد و در واقع کالبدشکافی رسانههایی را که هدف شان تامین #هژمونی_فرهنگی؛ تعمیم #فلسفه_سیاسی و حفظ قدرتهائی است که خود این رسانهها محصول آنها هستند.
#زوم #ارتباطات #مطالعاتفرهنگی
🔸نظریه دریافت و سهگانه رمزگشایی
سهم #استوارتهال در تکوین #نظریهدریافت (reception theory) انکار ناپذیر است. سهم نظریهپرداز برجسته عرصه مطالعات فرهنگی با مقاله مهم رمزگذاری و رمزگشایی (١٩٧٣) او آغاز شد. استوارت هال در نظریه دریافت برای رمزگشایی یک متن سه حالت را شناسایی میکند.
از دیدگاه او، این مجموعه معانی رمزگذاریشده هستند که تأثیر میگذارند، سرگرم میکنند، آموزش میدهند و یا وسوسه میکنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
استوارت الن (Stuart Allan) درباره این سه موقعیت بنگاهی انتقادی چنین نوشته است:
"هال معتقد است رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته میشود؛ این موقعیتهای قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی میکند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار میگیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بیطرفانه و حرفهای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته میشود و بینندهای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار میگیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید میکند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیتمذاکرهشده میخواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک میکند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمیپندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی میپذیرند، تناقضها، تضادها و تفاوتها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین میکنند. از دید آنها، گزارشها میکوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشتها به طرزی ارجحتر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوهای درک میکند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بینندهای را مثال میزند که در حال پیگیری مناظرهای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح میشود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر میکند.
باید در نظر داشت که این موقعیتهای قرائت ایدهآلگونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شدهاند و موقعیتها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامههای خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیدهای از موقعیتها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تنسپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته میکند تنزل مییابد و نه بیننده آنچنان مقتدر میشود که بتواند برداشتهای گوناگون از یک متن داشته باشد."
🔸نظریه دریافت و سهگانه رمزگشایی
سهم #استوارتهال در تکوین #نظریهدریافت (reception theory) انکار ناپذیر است. سهم نظریهپرداز برجسته عرصه مطالعات فرهنگی با مقاله مهم رمزگذاری و رمزگشایی (١٩٧٣) او آغاز شد. استوارت هال در نظریه دریافت برای رمزگشایی یک متن سه حالت را شناسایی میکند.
از دیدگاه او، این مجموعه معانی رمزگذاریشده هستند که تأثیر میگذارند، سرگرم میکنند، آموزش میدهند و یا وسوسه میکنند و دارای پیامدهای ادراکی پیچیده شناختی، عاطفی، ایدئولوژیک یا رفتاری هستند.
استوارت الن (Stuart Allan) درباره این سه موقعیت بنگاهی انتقادی چنین نوشته است:
"هال معتقد است رمزگشایی در سه موقعیت فرضی مختلف ساخته میشود؛ این موقعیتهای قرائتی یکسان که همه در هنگام رمزگشایی حضور دارند، در ارتباط با اخبار تلویزیونی به شرح زیر قابل تفکیک هستند:
۱. هنگامی که بیننده یک گزارش تلویزیونی، پیام را هماهنگ با #رمزگذاری آن رمزگشایی میکند، در موقعیت #هژمونی_مسلط قرار میگیرد. هال معتقد است در این موقعیت، معنی اقتدارگرایانه، بیطرفانه و حرفهای اخبار به عنوان امری طبیعی و بدیهی پذیرفته میشود و بینندهای که تحت تأثیر این ذهنیت القایی حاکم بر اخبار قرار میگیرد، توصیف هژمونیک موقعیت را از جنبه ایدئولوژیک بازتولید میکند.
۲. در آنچه که استوارت هال آن را #موقعیتمذاکرهشده میخواند، بیننده مفهوم مورد نظر اخبار تلویزیونی را درک میکند، ولی آن را بدیهی و طبیعی نمیپندارد. با اینکه بینندگان مشروعیت کلی گزارش را به عنوان یک گزارش واقعی میپذیرند، تناقضها، تضادها و تفاوتها را در درون بافت و گستره شخصی خود تعریف و تعیین میکنند. از دید آنها، گزارشها میکوشند یک برداشت و تفسیر را نسبت به سایر برداشتها به طرزی ارجحتر ارائه کنند.
۳. آخرین موقعیت قرائت در واقع موقعیتی مبتنی بر #رمز مخالفت است. در این حالت، بیننده منطق مسلط ـ هژمونیک را به شیوهای درک میکند که عامل آن منطق را به طور مستقیم به چالش بکشد. هال بینندهای را مثال میزند که در حال پیگیری مناظرهای تلویزیونی در زمینة نیاز به کاهش دستمزدهاست ولی هر بار که در این مناظره اصطلاح منافع ملی مطرح میشود، وی آن را منافع طبقاتی تعریف و تعبیر میکند.
باید در نظر داشت که این موقعیتهای قرائت ایدهآلگونه صرفاً برای ایجاد شفافیت در تحلیل ارائه شدهاند و موقعیتها و مواضعی نیستند که عملاً تجربه شده باشند. ارتباط بیننده با برنامههای خبری تلویزیونی معمولاً مجموعه پیچیدهای از موقعیتها و مواضع متضاد را به دنبال دارد؛ زیرا درک معنا همواره به مناسبات اجتماعی معنایی به کار گرفته شده وابسته است.
به این ترتیب، نه جایگاه بیننده اخبار تلویزیون تا سطح یک قربانی منفعل و تنسپرده به آنچه ایدئولوژی حاکم از طریق متن دیکته میکند تنزل مییابد و نه بیننده آنچنان مقتدر میشود که بتواند برداشتهای گوناگون از یک متن داشته باشد."
#چهره 🔸 آنتونیو گرامشی
▫️نویسنده: #دنیل_برناردی*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
فعالیتهای سیاسی گرامشی (Antonio Gramsci) که از نظریهپردازان فعال مارکسیست است، بر ایده حکومت خودگردان کارگران و زحمتکشان ایتالیایی، به ویژه در شهرهای صنعتی مثل نورین، متمرکز شده است.
آثار نظریهپردازانه او که بیشتر مقولههای انتزاعی را در بر میگیرد، کمک فراوانی به نظریه مارکسیسم کرد. نوشتههای #آنتونیو_گرامشی در مورد #هژمونی اعمال زور و تسلیم شدن، فرهنگ و نقش روشنفکران در جنبشهای اجتماعی تأثیر عمدهای هم بر نظریه سیاسی معاصر و هم بر #مطالعاتفرهنگی گذاشته است. گرامشی یکی از هفت فرزند یک خانواده طبقه متوسط و کم درآمد در جزیره ساردین به دنیا آمد. هنگامی که شش ساله شد، پدرش را به سوء استفادههای اداری متهم کردند و به زندان انداختند. همین امر خانواده او را به فقر کشاند. در سن یازده سالگی مجبور شد برای کمک به معاش خانواده کار کند. گرامشی تدریجاً پلههای پیشرفت را بالا رفت و به مقام دبیر کلی حزب کمونیست ایتالیا رسید. تحت رهبری او، حزب موفق شد اتحاد سیاسی کارگران ـ زحمتکشان را شکل دهد. او گروههای طبقه کارگری را تشکیل داد تا برای گروههای زحمتکش سخنرانی و آنها را در مورد استراتژیهای پیوستن به انقلاب آگاه کنند. در سال ١٩٢۶، دولت فاشیست #موسولینی، گرامشی را به جرم فعالیتهای خرابکارانه بازداشت کرد. بازجوی گرامشی در جایی گفته بود «ما باید این مغز را که مدت بیست سال است کار میکند، از کار بیندازیم!» با این که زندان تأثیر عمیقی بر او گذاشت، ولی مغزش را از کار نینداخت. او در زندان اثر معروفش به نام #یادداشتهایزندان را نوشت. این اثر، مجموعهای از ٣٢ یادداشت روزانه در مورد نظریه، فلسفه و نقد است. در سال ١٩٣٧، پس از اینکه ١١ سال در زندان سپری کرد، تنها دو روز قبل از بخشودگی کامل و رهایی از زندان، به دلیل خونریزی مغزی با زندگی وداع گفت. یادداشتهای زندان او مخفیانه از اتاق بیمارستانی که در آن بستری بود، به وسیله خواهرزادهاش، تانیا شوچت، خارج شد.
DANIEL BERNARDI
▫️نویسنده: #دنیل_برناردی*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
فعالیتهای سیاسی گرامشی (Antonio Gramsci) که از نظریهپردازان فعال مارکسیست است، بر ایده حکومت خودگردان کارگران و زحمتکشان ایتالیایی، به ویژه در شهرهای صنعتی مثل نورین، متمرکز شده است.
آثار نظریهپردازانه او که بیشتر مقولههای انتزاعی را در بر میگیرد، کمک فراوانی به نظریه مارکسیسم کرد. نوشتههای #آنتونیو_گرامشی در مورد #هژمونی اعمال زور و تسلیم شدن، فرهنگ و نقش روشنفکران در جنبشهای اجتماعی تأثیر عمدهای هم بر نظریه سیاسی معاصر و هم بر #مطالعاتفرهنگی گذاشته است. گرامشی یکی از هفت فرزند یک خانواده طبقه متوسط و کم درآمد در جزیره ساردین به دنیا آمد. هنگامی که شش ساله شد، پدرش را به سوء استفادههای اداری متهم کردند و به زندان انداختند. همین امر خانواده او را به فقر کشاند. در سن یازده سالگی مجبور شد برای کمک به معاش خانواده کار کند. گرامشی تدریجاً پلههای پیشرفت را بالا رفت و به مقام دبیر کلی حزب کمونیست ایتالیا رسید. تحت رهبری او، حزب موفق شد اتحاد سیاسی کارگران ـ زحمتکشان را شکل دهد. او گروههای طبقه کارگری را تشکیل داد تا برای گروههای زحمتکش سخنرانی و آنها را در مورد استراتژیهای پیوستن به انقلاب آگاه کنند. در سال ١٩٢۶، دولت فاشیست #موسولینی، گرامشی را به جرم فعالیتهای خرابکارانه بازداشت کرد. بازجوی گرامشی در جایی گفته بود «ما باید این مغز را که مدت بیست سال است کار میکند، از کار بیندازیم!» با این که زندان تأثیر عمیقی بر او گذاشت، ولی مغزش را از کار نینداخت. او در زندان اثر معروفش به نام #یادداشتهایزندان را نوشت. این اثر، مجموعهای از ٣٢ یادداشت روزانه در مورد نظریه، فلسفه و نقد است. در سال ١٩٣٧، پس از اینکه ١١ سال در زندان سپری کرد، تنها دو روز قبل از بخشودگی کامل و رهایی از زندان، به دلیل خونریزی مغزی با زندگی وداع گفت. یادداشتهای زندان او مخفیانه از اتاق بیمارستانی که در آن بستری بود، به وسیله خواهرزادهاش، تانیا شوچت، خارج شد.
DANIEL BERNARDI
#مطالعاتفرهنگی
#چهره 🔸 استوارت هال
#استوارت_هال از چهرههای پیشتاز مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام و یک نئو مارکسیست است. او که در ادامه آرای #آنتونیو_گرامشی بحث #هژمونی را دنبال کرد به جایگاه #زبان در بافتهای قدرت و #فرهنگ میپردازد. از مقولات مورد توجه استوارت هال میتوان به نژاد، قوميت و فرهنگ اشاره کرد. علاوه بر این، استوارت هال به گفتمانهای رسانهای از منظر #رمزگذاری و #رمزگشایی میپردازد.
#چهره 🔸 استوارت هال
#استوارت_هال از چهرههای پیشتاز مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام و یک نئو مارکسیست است. او که در ادامه آرای #آنتونیو_گرامشی بحث #هژمونی را دنبال کرد به جایگاه #زبان در بافتهای قدرت و #فرهنگ میپردازد. از مقولات مورد توجه استوارت هال میتوان به نژاد، قوميت و فرهنگ اشاره کرد. علاوه بر این، استوارت هال به گفتمانهای رسانهای از منظر #رمزگذاری و #رمزگشایی میپردازد.
Audio
▫️فایل صوتی جلسه اول
🔸 گرامشی در زمانه فقدان سوژه جمعی
▫️#محمدرضا_کلاهی شهریور ۱۴۰۲
▫️تعداد جلسات ۴ جلسه
🔹 آکادمی سپنتا
@sepantasocialscience
🔹لینک کانال دکتر کلاهی
برای تهیه دوره کامل این درسگفتار با زیر لینک در ارتباط باشید:
@sepanta_academy
#هژمونی #اینفلئونسر #کلاس #سپنتا #محمدhرضا_کلاهی #گرامشی
🔸 گرامشی در زمانه فقدان سوژه جمعی
▫️#محمدرضا_کلاهی شهریور ۱۴۰۲
▫️تعداد جلسات ۴ جلسه
🔹 آکادمی سپنتا
@sepantasocialscience
🔹لینک کانال دکتر کلاهی
برای تهیه دوره کامل این درسگفتار با زیر لینک در ارتباط باشید:
@sepanta_academy
#هژمونی #اینفلئونسر #کلاس #سپنتا #محمدhرضا_کلاهی #گرامشی
#چهره🔸استوارت هال در یک نگاه
▫️#یونس_شکرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
#استوارت_هال (١٩٣٢-٢٠١۴) از بنیانگذران مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام بود که او را "پدرخوانده چند فرهنگ گرایی" میخواندند.
استوارت هال که یکی از شخصیتهای اصلی در پایهگذاری و بسط #مطالعاتفرهنگی در #بریتانیا به شمار میرفت؛ متولد جامائیکا بود.
او به همراه #ریموند_ویلیامز و #ریچارد_هوگارت از بنیانگذاران مطالعات فرهنگی بریتانیا بود که بعدها به مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام (Birmingham School of Cultural Studies) معروف شد. او در سال ۱۹۶۸ یعنی چهار سال پس از تاسیس "مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگهام" ریاست مرکز را از ریچارد هوگارت تحویل گرفت و تا سال ۱۹۷۹ ریاست آن را بر عهده داشت و هم او بود که مطالعات فرهنگی را در بریتانیا به عرصه نژاد و جنسیت کشاند.
عرصه تخصصی او #هژمونی (با تعقیب آرای #آنتونیو_گرامشی)؛ قدرت، نهادها، #رمزگذاری و #رمزگشایی؛ ادراک (نظریه ادراک) تحلیل متنی؛ رسانهها و فرهنگ بود.
او اقتصاد سیاسی نئولیبرالیسم و نئومحافظه کاری را محصول #تاچریسم میدانست
استوارت هال نزدیک به دو دهه یعنی از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷ به عنوان جامعه شناس در دانشگاه اوپن (آزاد) انگلیس تدریس کرد و در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ رئیس انجمن جامعهشناسی بریتانیا بود.
#گاردین در خبر مربوط به مرگ او (دهم فوریه ۲۰۱۴) نوشت: او جامعهشناسی بود که بیش از شش دهه بر مباحث آکادمیک؛ سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار بود.
▫️#یونس_شکرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
#استوارت_هال (١٩٣٢-٢٠١۴) از بنیانگذران مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام بود که او را "پدرخوانده چند فرهنگ گرایی" میخواندند.
استوارت هال که یکی از شخصیتهای اصلی در پایهگذاری و بسط #مطالعاتفرهنگی در #بریتانیا به شمار میرفت؛ متولد جامائیکا بود.
او به همراه #ریموند_ویلیامز و #ریچارد_هوگارت از بنیانگذاران مطالعات فرهنگی بریتانیا بود که بعدها به مکتب مطالعات فرهنگی بیرمنگهام (Birmingham School of Cultural Studies) معروف شد. او در سال ۱۹۶۸ یعنی چهار سال پس از تاسیس "مرکز مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگهام" ریاست مرکز را از ریچارد هوگارت تحویل گرفت و تا سال ۱۹۷۹ ریاست آن را بر عهده داشت و هم او بود که مطالعات فرهنگی را در بریتانیا به عرصه نژاد و جنسیت کشاند.
عرصه تخصصی او #هژمونی (با تعقیب آرای #آنتونیو_گرامشی)؛ قدرت، نهادها، #رمزگذاری و #رمزگشایی؛ ادراک (نظریه ادراک) تحلیل متنی؛ رسانهها و فرهنگ بود.
او اقتصاد سیاسی نئولیبرالیسم و نئومحافظه کاری را محصول #تاچریسم میدانست
استوارت هال نزدیک به دو دهه یعنی از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷ به عنوان جامعه شناس در دانشگاه اوپن (آزاد) انگلیس تدریس کرد و در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ رئیس انجمن جامعهشناسی بریتانیا بود.
#گاردین در خبر مربوط به مرگ او (دهم فوریه ۲۰۱۴) نوشت: او جامعهشناسی بود که بیش از شش دهه بر مباحث آکادمیک؛ سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار بود.