عرصههای ارتباطی
#روزنامهنگاری 🔸ملاحظات دکتر محسنیان راد #مهدی_محسنیانراد: آیا لازم نیست که فکر کنیم در این چهل سال با مطبوعات چه کردیم که اینگونه نحیف و لاغر شده اند؛ و بپرسیم این مطبوعات از طریق خودسانسوری لجام گسیخته و شاید از سر ناچاری شان با مردم چه کردند و چرا نتوانستند…
پروفسور #مهدی_محسنیانراد که یکی از اساتید برجسته کشور است و آثار زیاد و ارزشمندی در حوزه #ارتباطات دارد، در گفتگوی مشترک با خبرنگاران سایتهای خبری «انتخاب» و «جماران» درباره آنچه دستور اخیر ستاد ملی مقابله با کرونا درباره عدم انتشار نسخه کاغذی روزنامهها نامیده میشود، گفت: بی تردید کشورهایی که حکومتها مانع نمیشوند که مطبوعاتشان نیازهای واقعی مخاطبانشان را تأمین کنند و در قبال آن مزدشان را از طریق دستیابی به استقبال مردم از کارشان – یعنی تیراژ بالا –تأمین کنند، مجبور نمیشوند که دست نیاز خود را در مقابل دولتها دراز و کاغذ یارانهای و آگهی دولتی دریافت کنند و به هنگام کرونا چنین مشکلاتی داشته باشند.
وی افزود: فشارهای دیرپای حکومتی بر #مطبوعات ایران دیگر رمقی برای آنها نگذاشته است. این آمارها که عرض میکنم واقعیت تلخی را نشان میدهد که تیراژ مجموع روزنامههای ما در ایران معادل هر ۱۰۰۰ نفرفقط ۱۲ نسخه است. این در شرایطی است که میانگین مذکور در جهان ۹۸ و از نظر قارهای در اروپا ۱۹۴ نسخه، در آمریکای شمالی ۹۲ نسخه و در آفریقا ۱۳ نسخه است. سهم مذکور در کشورهای مسلمان نیز دوبرابر ما و ۲۵ نسخه است. بالاترین را ژاپنیها دارند با ۵۵۱ نسخه (۴۶ برابر ما) آیا لازم نیست که فکر کنیم در این چهل سال با مطبوعات چه کردیم که اینگونه نحیف و لاغر شده اند؛ و بپرسیم این مطبوعات از طریق #خودسانسوری لجامگسیخته و شاید از سر ناچاری شان با مردم چه کردند و چرا نتوانستند نورافکنهای قلم خود را رو به فساد گسترده و جناح بازیهای چند دهه، روشن کنند که اینگونه جایی در سبد مصرف رسانهای مردم نیابند؛ بنابراین فکر میکنم درد امروز مطبوعات ایران باید بسیار عمیقتر از فرمان عدم چاپ کاغذی ارشاد به واسطه کرونا باشد.
محسنیان راد بیان کرد: اصولاً در همه نقاط جهان، #روزنامه تنها رسانهای است که تداوم استفاده از آن منوط به اخذ تصمیمات مکرر و هر روزه مخاطب است. زیرا اوست که هر روز باید دست توی جیبش کند و آن شماره روزنامه مورد نظرش را بخرد. پس هر روز رضایت خود را از محتوا با پرداخت وجه روزنامه بروز میدهد. درست است که در همه جهان سهمی از فروش روزنامههای کاغذی از طریق آبونمان سالانه فروخته میشود، اما آخرین آمارها در اکثر کشورها حاکی از بالا بودن سهم تک فروشی است؛ بنابراین حیات یک روزنامه بستگی به این دارد که چقدر مخاطبین خود را راضی نگه میدارد، نه آنکه چقدر سه قوه حکومتی را راضی نگهداشته است. اگر مخاطبین روزنامه نیازهای مورد انتظارشان برآورده شود، شمارگان روزنامه نیز بالا میرود، به تبع آن آگهیهایشان افزایش مییابد و درآمدشان اجازه خواهد داد روزنامه نگاران تحصیلکردهتر تمام وقت را استخدام کنند و محتوای کاربردی تری را تولید کنند. بینیازتر به حکومت شوند که با کاغذ یارانه ای، آنان را نیازمند خود کند و با زندان و توقیف، آنها را دائم از اجرای وظایف اصلیشان که مهمترین آن دیده بانی همه منابع قدرت و بخشهای گوناگون جامعه است بازدارند.
این نظریه پرداز و استاد برجسته ارتباطات ادامه داد: از روزگاری که عصر #رسانههای_نوین فرا رسید و امکان دیجیتالی شدن مطبوعات فراهم شد، روزنامهها در کشورهایی که حقوق مؤلف در آنها رعایت میشود به راحتی توانستند پس از ایجاد سایت، نسخههای اینترنتی خود را بفروشند و اگر کسی از آنها کپی برداری کند و مطالبش را در اختیار آشنایان خود قرار دهد، مجرم محسوب شود. در حالیکه مطبوعات ایران، آنگونه که کشورهای عضو کنوانسیون حقوق مؤلف دارند، چنین امکانی را ندارند.
محسنیان راد گفت: برای اینکه فرهنگ توجه به حقوق مؤلف را بیشتر توضیح دهم، به کنفرانسی اشاره میکنم که حدود ۲۰ سال پیش در یکی از کشورها برگزار میشد و من در آن شرکت کرده بودم. پس از ارائه مقالهام، یک استاد استرالیایی نیز مقالهاش را ارائه داد. از او خواستم که در صورت امکان یک نسخه از مقالهاش را به من دهد. ولی وی گفت که این آخرین نسخه است و نسخهای دیگر ندارد. گفتم ممکن است مقاله را به من دهید تا از آن کپی بگیرم؟ مقاله را گرفتم و با خود به قسمت کپی برداری بردم، اما متصدی دستگاه کپی وقتی به پلاک روی سینه من نگاه کرد و متوجه شد که آن مقاله به نام خودم نیست، گفت: «متاسفم تنها خود نویسنده میتواند از این مقاله زیراکس بگیرد.» همین مساله باعث شد تا من از نویسنده مقاله خواهش کردم همراه من بیاید که یک نسخه کپی تهیه کنم. میخواهم بگویم حقوق مولف تا این اندازه در آن کشورها نهادینه شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از آنجا که فضای نهادینه شدهای در پاسداری از #حقوقمولف در ایران وجود ندارد، مطبوعات نمیتوانند اگر نسخه کاغذی منتشر نکنند با درآمد فروش اینترنتی خود، هزینههای نیروی انسانی و تالیف خود را تامین کنند.
وی افزود: فشارهای دیرپای حکومتی بر #مطبوعات ایران دیگر رمقی برای آنها نگذاشته است. این آمارها که عرض میکنم واقعیت تلخی را نشان میدهد که تیراژ مجموع روزنامههای ما در ایران معادل هر ۱۰۰۰ نفرفقط ۱۲ نسخه است. این در شرایطی است که میانگین مذکور در جهان ۹۸ و از نظر قارهای در اروپا ۱۹۴ نسخه، در آمریکای شمالی ۹۲ نسخه و در آفریقا ۱۳ نسخه است. سهم مذکور در کشورهای مسلمان نیز دوبرابر ما و ۲۵ نسخه است. بالاترین را ژاپنیها دارند با ۵۵۱ نسخه (۴۶ برابر ما) آیا لازم نیست که فکر کنیم در این چهل سال با مطبوعات چه کردیم که اینگونه نحیف و لاغر شده اند؛ و بپرسیم این مطبوعات از طریق #خودسانسوری لجامگسیخته و شاید از سر ناچاری شان با مردم چه کردند و چرا نتوانستند نورافکنهای قلم خود را رو به فساد گسترده و جناح بازیهای چند دهه، روشن کنند که اینگونه جایی در سبد مصرف رسانهای مردم نیابند؛ بنابراین فکر میکنم درد امروز مطبوعات ایران باید بسیار عمیقتر از فرمان عدم چاپ کاغذی ارشاد به واسطه کرونا باشد.
محسنیان راد بیان کرد: اصولاً در همه نقاط جهان، #روزنامه تنها رسانهای است که تداوم استفاده از آن منوط به اخذ تصمیمات مکرر و هر روزه مخاطب است. زیرا اوست که هر روز باید دست توی جیبش کند و آن شماره روزنامه مورد نظرش را بخرد. پس هر روز رضایت خود را از محتوا با پرداخت وجه روزنامه بروز میدهد. درست است که در همه جهان سهمی از فروش روزنامههای کاغذی از طریق آبونمان سالانه فروخته میشود، اما آخرین آمارها در اکثر کشورها حاکی از بالا بودن سهم تک فروشی است؛ بنابراین حیات یک روزنامه بستگی به این دارد که چقدر مخاطبین خود را راضی نگه میدارد، نه آنکه چقدر سه قوه حکومتی را راضی نگهداشته است. اگر مخاطبین روزنامه نیازهای مورد انتظارشان برآورده شود، شمارگان روزنامه نیز بالا میرود، به تبع آن آگهیهایشان افزایش مییابد و درآمدشان اجازه خواهد داد روزنامه نگاران تحصیلکردهتر تمام وقت را استخدام کنند و محتوای کاربردی تری را تولید کنند. بینیازتر به حکومت شوند که با کاغذ یارانه ای، آنان را نیازمند خود کند و با زندان و توقیف، آنها را دائم از اجرای وظایف اصلیشان که مهمترین آن دیده بانی همه منابع قدرت و بخشهای گوناگون جامعه است بازدارند.
این نظریه پرداز و استاد برجسته ارتباطات ادامه داد: از روزگاری که عصر #رسانههای_نوین فرا رسید و امکان دیجیتالی شدن مطبوعات فراهم شد، روزنامهها در کشورهایی که حقوق مؤلف در آنها رعایت میشود به راحتی توانستند پس از ایجاد سایت، نسخههای اینترنتی خود را بفروشند و اگر کسی از آنها کپی برداری کند و مطالبش را در اختیار آشنایان خود قرار دهد، مجرم محسوب شود. در حالیکه مطبوعات ایران، آنگونه که کشورهای عضو کنوانسیون حقوق مؤلف دارند، چنین امکانی را ندارند.
محسنیان راد گفت: برای اینکه فرهنگ توجه به حقوق مؤلف را بیشتر توضیح دهم، به کنفرانسی اشاره میکنم که حدود ۲۰ سال پیش در یکی از کشورها برگزار میشد و من در آن شرکت کرده بودم. پس از ارائه مقالهام، یک استاد استرالیایی نیز مقالهاش را ارائه داد. از او خواستم که در صورت امکان یک نسخه از مقالهاش را به من دهد. ولی وی گفت که این آخرین نسخه است و نسخهای دیگر ندارد. گفتم ممکن است مقاله را به من دهید تا از آن کپی بگیرم؟ مقاله را گرفتم و با خود به قسمت کپی برداری بردم، اما متصدی دستگاه کپی وقتی به پلاک روی سینه من نگاه کرد و متوجه شد که آن مقاله به نام خودم نیست، گفت: «متاسفم تنها خود نویسنده میتواند از این مقاله زیراکس بگیرد.» همین مساله باعث شد تا من از نویسنده مقاله خواهش کردم همراه من بیاید که یک نسخه کپی تهیه کنم. میخواهم بگویم حقوق مولف تا این اندازه در آن کشورها نهادینه شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از آنجا که فضای نهادینه شدهای در پاسداری از #حقوقمولف در ایران وجود ندارد، مطبوعات نمیتوانند اگر نسخه کاغذی منتشر نکنند با درآمد فروش اینترنتی خود، هزینههای نیروی انسانی و تالیف خود را تامین کنند.
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◾️تلویزیون در برابر رقبای جدید
✍️سمانه مهرپرور
▫️جهان امروز در انحصار رسانههای نوین است. رسانههای نوظهور با جذابیتهای ویژه و قابلیتهای تکنولوژیکی حیرتآور، دسترسی سریع افراد به دنیای تعاملات اجتماعی را سهولت بخشیدهاند و توانستهاند رسانههای سنتی را کنار بزنند و بهسرعت جایگزین آنها شوند.
▫️ایجاد تعامل دوسویه میان کاربران پیوندی عمیق میان فرستنده و گیرنده برقرار و دو طرف ارتباط را به فعالانی خلاق و پیامآور تبدیل کرده است.
▫️این مزیت، کاربران جهان امروز را به شبکههای اجتماعی و استفاده از رسانههای جدید ترغیب و آنان را هواخواهان پروپاقرص خود کرده است.
▫️با این حال محتوا در این رسانهها اغلب اعتباری کم و درجه اعتمادی پایین دارد. هر مضمونی در این شبکهها بدون هیچ مانع و دروازهبانیای منتشر میشود و دستبهدست میچرخد.
▫️به بیان دیگر، با یککلاغ چهلکلاغ شدن محتوا اعتبار و میزان صحت آن زیر سؤال میرود و جهان کسب داده و دانش دچار نوعی توهم میشود.
▫️این نقص، مخاطبان را به رسانههای سنتی وفادار نگه میدارد، چراکه رسالت تلویزیون اطلاعرسانی در کمال صحت و دقت است.
▫️تلویزیون، به دلیل خاصیت تصویریاش، میتواند وقایع و رخدادها را همانطور که در جهان واقع رخ دادهاند به تصویر بکشد و در معرض دید بینندگان بگذارد.
▫️قدرت شبکههای تلویزیونی در به تصویر کشیدن حقیقت تا آنجایی است که میتواند به بازنمایی و بازسازی مجازی واقعیت نائل شود و جزئیات را حتی به صورت زنده در اختیار تماشاگرانش قرار دهد.
▫️از همین رو نقش اطلاعرسانی، در عین صحت و سقم، همچنان این رسانه را در انظار عمومی محبوب و امین نگاه میدارد. بر این اساس و با توجه به گسترش و همهگیر شدن رسانههای نوپدید، تلویزیون برای حفظ حیات رسانهای خود و جذب مخاطبان باید از الگوی شبکههای اجتماعی بهره گیرد.
▫️تلویزیون، به دلیل تنوع و گوناگونی قالبهای برنامهای، میتواند از پیامرسانی صرف و محض خارج شود و مخاطب را با گسترهای از مضمونها و اطلاعات مواجه سازد که همگی این مضمونها خاصیت حقیقی و رئال خود را حفظ میکنند.
▫️تثبیت واقعیت و بیان حقیقی وقایع از دوربین تلویزیونی باعث کمرنگ شدن نقش تخریبگرانه شایعه در جامعه میشود، مسئلهای که در شبکههای مجازی به معضل ارتباطی و اطلاعاتی جامعه امروز تبدیل شده است و نمیگذارد کاربران با خاطری آسوده خبرها و اطلاعات منتشر شده در رسانههای اجتماعی را بپذیرند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «حیات تلویزیون در جهان دیجیتالیشده»، منتشر شده در شماره 84 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اردیبهشت 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#تلویزیون
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️سمانه مهرپرور
▫️جهان امروز در انحصار رسانههای نوین است. رسانههای نوظهور با جذابیتهای ویژه و قابلیتهای تکنولوژیکی حیرتآور، دسترسی سریع افراد به دنیای تعاملات اجتماعی را سهولت بخشیدهاند و توانستهاند رسانههای سنتی را کنار بزنند و بهسرعت جایگزین آنها شوند.
▫️ایجاد تعامل دوسویه میان کاربران پیوندی عمیق میان فرستنده و گیرنده برقرار و دو طرف ارتباط را به فعالانی خلاق و پیامآور تبدیل کرده است.
▫️این مزیت، کاربران جهان امروز را به شبکههای اجتماعی و استفاده از رسانههای جدید ترغیب و آنان را هواخواهان پروپاقرص خود کرده است.
▫️با این حال محتوا در این رسانهها اغلب اعتباری کم و درجه اعتمادی پایین دارد. هر مضمونی در این شبکهها بدون هیچ مانع و دروازهبانیای منتشر میشود و دستبهدست میچرخد.
▫️به بیان دیگر، با یککلاغ چهلکلاغ شدن محتوا اعتبار و میزان صحت آن زیر سؤال میرود و جهان کسب داده و دانش دچار نوعی توهم میشود.
▫️این نقص، مخاطبان را به رسانههای سنتی وفادار نگه میدارد، چراکه رسالت تلویزیون اطلاعرسانی در کمال صحت و دقت است.
▫️تلویزیون، به دلیل خاصیت تصویریاش، میتواند وقایع و رخدادها را همانطور که در جهان واقع رخ دادهاند به تصویر بکشد و در معرض دید بینندگان بگذارد.
▫️قدرت شبکههای تلویزیونی در به تصویر کشیدن حقیقت تا آنجایی است که میتواند به بازنمایی و بازسازی مجازی واقعیت نائل شود و جزئیات را حتی به صورت زنده در اختیار تماشاگرانش قرار دهد.
▫️از همین رو نقش اطلاعرسانی، در عین صحت و سقم، همچنان این رسانه را در انظار عمومی محبوب و امین نگاه میدارد. بر این اساس و با توجه به گسترش و همهگیر شدن رسانههای نوپدید، تلویزیون برای حفظ حیات رسانهای خود و جذب مخاطبان باید از الگوی شبکههای اجتماعی بهره گیرد.
▫️تلویزیون، به دلیل تنوع و گوناگونی قالبهای برنامهای، میتواند از پیامرسانی صرف و محض خارج شود و مخاطب را با گسترهای از مضمونها و اطلاعات مواجه سازد که همگی این مضمونها خاصیت حقیقی و رئال خود را حفظ میکنند.
▫️تثبیت واقعیت و بیان حقیقی وقایع از دوربین تلویزیونی باعث کمرنگ شدن نقش تخریبگرانه شایعه در جامعه میشود، مسئلهای که در شبکههای مجازی به معضل ارتباطی و اطلاعاتی جامعه امروز تبدیل شده است و نمیگذارد کاربران با خاطری آسوده خبرها و اطلاعات منتشر شده در رسانههای اجتماعی را بپذیرند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «حیات تلویزیون در جهان دیجیتالیشده»، منتشر شده در شماره 84 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اردیبهشت 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#تلویزیون
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
⚪️اهمیت توجه به ساحت مجازی
✍️پدرام الوندی
▫️پدیده این روزها، نرمافزارهای پیامرسان موبایلی هستند. فراگیری تلفن همراه بر روی موج بنیانافکن دسترسی به اینترنت نسلهای جدید سوار شده است و «همگان» را با تجربه جدیدی از اجتماعی- سایبری شدن روبهرو کرده است.
▫️تجربههای جدید شخصی یا جمعی هر کدام از ما تحتتأثیر این ابزارها، در سالهای اخیر، متحول شدهاند. همه ما از این ابزار جدید ارتباطی تأثیر میپذیریم و به کمک آن بر محیط اثر میگذاریم.
▫️تجربه سیاستگذاری فرهنگی در حوزه ابزارهای ارتباطی و رسانهای با خاطرههای خوبی همراه نیست. دو دهه نبرد تقریباً بیحاصل با نوار کاست، ویدئو و ماهواره پیشِ روی دستگاه نظریای است که همواره منع استفاده و برخورد قهری با عاملان را ترویج کرده است. واقعیتی که از تجربه زیسته ما برآمده همین است.
▫️با توسعه ابزارهای ارتباطی مبتنی بر آن (از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای ارتباطی اشتراک محتوا تا نرمافزارهای پیامرسان موبایلی) داستان این رویارویی پیچیدهتر شده است.
▫️در اینجا نقش شهروندان بهعنوان تولیدکننده، توزیعکننده و دریافتکننده پیام با امکان گزینش و انتخابهایی متنوع همراه است و عملاً این فناوریها با تکثری که به همراه آوردهاند، همه مردم را وارد فرایند تولید، توزیع و دریافت محتوا کردهاند
▫️رویکرد دستگاه سیاستگذاری فرهنگی ما در سالهای اخیر در قبال ابزارهای اجتماعی آنلاین، مانند تجربههای ناموفق پیشین، تلاشی برای پاک کردن صورت مسئله بوده است.
▫️فیلترینگ و منع دسترسی به مثابه راهی پیشگیرانه محور اصلی سیاستهای روبهرو شدن با پدیده رو به گسترش ابزارهای اجتماعی بوده است.
▫️تجربه رفتارهای کاربران در سالهای اخیر نشان داده که با محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی از محبوبیت آنها کاسته نمیشود و عملاً به فضای محوری گفتوگوی میان شهروندان، رسانهها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
▫️از میان شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان تلفن همراه دو مصداق در این روزها بیشتر در کانون توجه هستند: تلگرام و توئیتر.
▫️توئیتر به سبب کارکرد خاصی که میان اصحاب رسانه، سیاستمداران و مردم عادی یافته است به پایه ثابت خبرگیری و خبررسانی و فضای گفتوگو در حوزه خبر تبدیل شده است.
▫️این شبکه اجتماعی با وجود فیلتر شدن همچنان پیشتاز طرح و توسعه سوژههای خبری است و آشکارا بر خبرگزاریها، روزنامهها و فضاهایی مانند نشستهای خبری و.. اثر میگذارد.
▫️تلگرام فراتر از توئیتر، دریایی است که افراد در قالب ارتباطات فردی، گروهها و کانالها حضور و مشارکتی فعال در آن دارند.
▫️همه اینها، از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای پیامرسان موبایلی و به طور عام همه صورتهای فعالیت مجازی، بهعنوان ساحتی جدید برای حضور مردم، تأمین نیازهای مختلف آنها (ارتباطی، اقتصادی و سرگرمی) درآمدهاند.
به نظر میرسد تدبیر اصلی همینجاست. دیدن ساحت جدید، روبهروشدن با آن و درنهایت، کنار مردم ایستادن و تلاش برای ایمن و امن کردن فضای تبادل اطلاعاتی که آنها خودشان برای ادامه فعالیتها انتخاب کردهاند، به جای ایستادن در برابر انتخاب آنها.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « سیاستگذاران کنار مردم بایستند؛ نه روبهروی آنها»، منتشر شده در شماره 82-83 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اسفند 1395، فروردین 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#سیاستگذاری_فرهنگی
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️پدرام الوندی
▫️پدیده این روزها، نرمافزارهای پیامرسان موبایلی هستند. فراگیری تلفن همراه بر روی موج بنیانافکن دسترسی به اینترنت نسلهای جدید سوار شده است و «همگان» را با تجربه جدیدی از اجتماعی- سایبری شدن روبهرو کرده است.
▫️تجربههای جدید شخصی یا جمعی هر کدام از ما تحتتأثیر این ابزارها، در سالهای اخیر، متحول شدهاند. همه ما از این ابزار جدید ارتباطی تأثیر میپذیریم و به کمک آن بر محیط اثر میگذاریم.
▫️تجربه سیاستگذاری فرهنگی در حوزه ابزارهای ارتباطی و رسانهای با خاطرههای خوبی همراه نیست. دو دهه نبرد تقریباً بیحاصل با نوار کاست، ویدئو و ماهواره پیشِ روی دستگاه نظریای است که همواره منع استفاده و برخورد قهری با عاملان را ترویج کرده است. واقعیتی که از تجربه زیسته ما برآمده همین است.
▫️با توسعه ابزارهای ارتباطی مبتنی بر آن (از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای ارتباطی اشتراک محتوا تا نرمافزارهای پیامرسان موبایلی) داستان این رویارویی پیچیدهتر شده است.
▫️در اینجا نقش شهروندان بهعنوان تولیدکننده، توزیعکننده و دریافتکننده پیام با امکان گزینش و انتخابهایی متنوع همراه است و عملاً این فناوریها با تکثری که به همراه آوردهاند، همه مردم را وارد فرایند تولید، توزیع و دریافت محتوا کردهاند
▫️رویکرد دستگاه سیاستگذاری فرهنگی ما در سالهای اخیر در قبال ابزارهای اجتماعی آنلاین، مانند تجربههای ناموفق پیشین، تلاشی برای پاک کردن صورت مسئله بوده است.
▫️فیلترینگ و منع دسترسی به مثابه راهی پیشگیرانه محور اصلی سیاستهای روبهرو شدن با پدیده رو به گسترش ابزارهای اجتماعی بوده است.
▫️تجربه رفتارهای کاربران در سالهای اخیر نشان داده که با محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی از محبوبیت آنها کاسته نمیشود و عملاً به فضای محوری گفتوگوی میان شهروندان، رسانهها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
▫️از میان شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان تلفن همراه دو مصداق در این روزها بیشتر در کانون توجه هستند: تلگرام و توئیتر.
▫️توئیتر به سبب کارکرد خاصی که میان اصحاب رسانه، سیاستمداران و مردم عادی یافته است به پایه ثابت خبرگیری و خبررسانی و فضای گفتوگو در حوزه خبر تبدیل شده است.
▫️این شبکه اجتماعی با وجود فیلتر شدن همچنان پیشتاز طرح و توسعه سوژههای خبری است و آشکارا بر خبرگزاریها، روزنامهها و فضاهایی مانند نشستهای خبری و.. اثر میگذارد.
▫️تلگرام فراتر از توئیتر، دریایی است که افراد در قالب ارتباطات فردی، گروهها و کانالها حضور و مشارکتی فعال در آن دارند.
▫️همه اینها، از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای پیامرسان موبایلی و به طور عام همه صورتهای فعالیت مجازی، بهعنوان ساحتی جدید برای حضور مردم، تأمین نیازهای مختلف آنها (ارتباطی، اقتصادی و سرگرمی) درآمدهاند.
به نظر میرسد تدبیر اصلی همینجاست. دیدن ساحت جدید، روبهروشدن با آن و درنهایت، کنار مردم ایستادن و تلاش برای ایمن و امن کردن فضای تبادل اطلاعاتی که آنها خودشان برای ادامه فعالیتها انتخاب کردهاند، به جای ایستادن در برابر انتخاب آنها.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « سیاستگذاران کنار مردم بایستند؛ نه روبهروی آنها»، منتشر شده در شماره 82-83 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اسفند 1395، فروردین 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#سیاستگذاری_فرهنگی
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
#نیومدیا #رسانههای_نوین
🔸یک جنبه قدرت رسانههای نوین
رسانههای نوین از جنبه در دسترس قرار دادن تازهترین اطلاعات و خبرها در قالب همزمانی جهانی قدرت غیر قابل رقابتی در مقایسه با رسانههای کلاسیک دارند
🔸یک جنبه قدرت رسانههای نوین
رسانههای نوین از جنبه در دسترس قرار دادن تازهترین اطلاعات و خبرها در قالب همزمانی جهانی قدرت غیر قابل رقابتی در مقایسه با رسانههای کلاسیک دارند
#کلاس #تکنوکلاس #رسانههای_نوین
#نیومدیا 🔸 رسانههای نوین
تعریف مشترکی برای نیومدیا و یا همان رسانههای نوین وجود ندارد. اما آنچه تقریبا در قبال آن توافق هست این است که رسانههای نوین از دهه ١٩٩٠ پدیدار شدهاند و اینترنت بستر اصلی آنهاست. به گمان من تکنولوژیها و نرمافزارهایی که در گرداوری، انباشت فشرده و بازیافت سریع و پردازش سریع اطلاعات نقش ایفا میکنند همه صورتهایی از نیومدیا هستند و حالا کفه #هوشمصنوعی در این قلمرو از همه پدیدههای مشابه سنگینتر است.
#نیومدیا 🔸 رسانههای نوین
تعریف مشترکی برای نیومدیا و یا همان رسانههای نوین وجود ندارد. اما آنچه تقریبا در قبال آن توافق هست این است که رسانههای نوین از دهه ١٩٩٠ پدیدار شدهاند و اینترنت بستر اصلی آنهاست. به گمان من تکنولوژیها و نرمافزارهایی که در گرداوری، انباشت فشرده و بازیافت سریع و پردازش سریع اطلاعات نقش ایفا میکنند همه صورتهایی از نیومدیا هستند و حالا کفه #هوشمصنوعی در این قلمرو از همه پدیدههای مشابه سنگینتر است.