Cultural Studies Thompson - Translation.pdf
866.5 KB
#کلاس #فرهنگ
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون
▫️مترجم: #يونس_شكرخواه
مي‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو براي منابع جديد نظريه انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای #مطالعات‌فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در موضوع سازش دادن نظريه انتقادي راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ مي‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس #مطالعات‌فرهنگی بريتانيا مرتبط باشد. در اين مقاله براي ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با حاكميت فرهنگی بررسي شده است.
▫️واژگان كليدی: نظريه فرهنگی، حاكميت
فرهنگی، مطالعات فرهنگی، صنعت فرهنگ،
ايدئولوژی، فرهنگ توده و گستره همگانی
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون
▫️مترجم: #يونس_شكرخواه
مي‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو براي منابع جديد نظريه انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای #مطالعات‌فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در موضوع سازش دادن نظريه انتقادي راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ مي‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس #مطالعات‌فرهنگی بريتانيا مرتبط باشد. در اين مقاله براي ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با حاكميت فرهنگی بررسي شده است.
▫️واژگان كليدی: نظريه فرهنگی، حاكميت
فرهنگی، مطالعات فرهنگی، صنعت فرهنگ،
ايدئولوژی، فرهنگ توده و گستره همگانی
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
تامپسون - مطالعات فرهنگي.doc
187 KB
#مقاله #نظريه_انتقادی #فرهنگ
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون (Kenneth Thomson)
▫️ترجمه: #يونس_شكرخواه
▫️عضو هيات علمی دانشگاه تهران
▫️دانشكده مطالعات جهان
چكيده: می‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو برای منابع جديد #نظريه_انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای #مطالعات‌فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در رابطه با موضوع سازش دادن نظريه انتقادی راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ؛ می‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس مطالعات فرهنگی بريتانيايی مرتبط باشد.
در اين مقاله برای ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با #حاكميت_فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است.
▫️واژگان كليدی: #نظريه_فرهنگی، #ايدئولوژی، #حاكميت_فرهنگی، #مطالعات‌فرهنگی، #صنعت_فرهنگ، #فرهنگ_توده و #گستره_همگانی.
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون (Kenneth Thomson)
▫️ترجمه: #يونس_شكرخواه
▫️عضو هيات علمی دانشگاه تهران
▫️دانشكده مطالعات جهان
چكيده: می‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو برای منابع جديد #نظريه_انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای #مطالعات‌فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در رابطه با موضوع سازش دادن نظريه انتقادی راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ؛ می‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس مطالعات فرهنگی بريتانيايی مرتبط باشد.
در اين مقاله برای ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با #حاكميت_فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است.
▫️واژگان كليدی: #نظريه_فرهنگی، #ايدئولوژی، #حاكميت_فرهنگی، #مطالعات‌فرهنگی، #صنعت_فرهنگ، #فرهنگ_توده و #گستره_همگانی.
Cultural Studies Thompson - Translation (2).pdf
866.3 KB
#کلاس #فرهنگ #مطالعات‌فرهنگی
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون
▫️مترجم: #يونس_شكرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
می‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو براي منابع جديد نظريه انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای مطالعات فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در موضوع سازش دادن نظريه انتقادی راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ مي‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس #مطالعات_فرهنگی_بريتانيا مرتبط باشد. در اين مقاله برای ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با حاكميت فرهنگی بررسي شده است.
▫️واژگان كليدی: نظريه فرهنگی، حاكميت
فرهنگی، مطالعات فرهنگی، صنعت فرهنگ،
ايدئولوژی، فرهنگ توده و گستره همگانی
▫️متن کامل در فایل پیوست
🔸مطالعات فرهنگی، نظريه انتقادی و حاكميت فرهنگی
▫️#كنت_تامپسون
▫️مترجم: #يونس_شكرخواه
▫️روندهای مطالعات فرهنگی در بریتانیا
می‌توان چنين استدلال كرد كه در پرتو چرخش فرهنگی در جامعه‌شناسی، جستجو براي منابع جديد نظريه انتقادی می‌تواند به طرز مفيدی با ملاحظه سهم عرصه بين‌رشته‌ای مطالعات فرهنگی آغاز شود. اين امر به ويژه در موضوع سازش دادن نظريه انتقادی راديكال با نيازهای سياست و اجرای فرهنگ مي‌تواند با درس‌های آموخته شده از #مكتب_فرانكفورت و سپس #مطالعات_فرهنگی_بريتانيا مرتبط باشد. در اين مقاله برای ترسيم اين موضوع غامض، سهم اين دو سنت در نظريه فرهنگی و مباحث مرتبط با حاكميت فرهنگی بررسي شده است.
▫️واژگان كليدی: نظريه فرهنگی، حاكميت
فرهنگی، مطالعات فرهنگی، صنعت فرهنگ،
ايدئولوژی، فرهنگ توده و گستره همگانی
▫️متن کامل در فایل پیوست
#سینما #هنر #فرهنگ #مطالعات‌فرهنگی
🔸فرانکفورتی‌ها و سینما
▫️نوشته #پترا_کاپرز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#ماكس_هوركهایمر و #تئودور_آدورنو مفهوم #صنعت_فرهنگ را مطرح كرده‌اند.
خصیصه محصولات صنعت فرهنگ یكدستی آنهاست: «همه فرهنگ توده‌وار یكسان (آدورنو و هوركهایمر ١٩٧٢:١٣١) قابل پیش‌بینی است: به محض اینكه یك فیلم شروع می‌شود می‌توان پایان آن را پیش‌بینی كرد و می‌توان پی برد كه چه كسی تنبیه یا تشویق می‌شود و یا به فراموشی سپرده می‌شود.» (همان جا: ١٢۵) و این با آنچه پیش از این تحت عنوان هنر قلمداد می‌شد، در تضاد است: فردیت و خلاقیت.
اعضای #مكتب_فرانكفورت به جای اشاره به مفاهیم قدیمی هنر به مثابه تضمین «حقیقت» در خارج از جهان فیزیكی، یا سرنوشت یك فرم هنری، این مقولات را در لوای یك دستور جلسه دیگر سامان دادند. هنر به مثابه جایگاه خلاقیت نیروی محركه پیشرفت انسانی است. بدون هنر، فرهنگ در جایگاه خود قفل می‌شود و ثابت می‌ماند. بنابراین، ارزش‌های هنر به خاطر ارزش‌های فی‌نفسه آن نیست، بلكه به خاطر رهایی اجتماعی آن است.
مكتب فرانكفورت، تنها نقطه امید را در #فرهنگ_موثق می‌بیند، فرهنگی با «منفی‌گرایی براندازانه» كه مستمراً از سوی نیروهای كالاساز مورد چالش قرار می‌گیرد. عده‌ای بعدها این منفعل بودن مخاطب را زیر سوال بردند و برمولد بودن و فرآوری خواندن تاكید ورزیدند.
یكی از مفاهیم مركزی مكتب فرانفكورت این است كه صنعت فرهنگی، محصولاتی تولید می‌كند كه شرایط موجود را بازآفرینی می‌كند. فرهنگ توده‌ای حالت استاندارد به خود می‌گیرد و ذهن مخاطب منفعل را دستكاری می‌كند.
PETRA KUPPERS
🔸فرانکفورتی‌ها و سینما
▫️نوشته #پترا_کاپرز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#ماكس_هوركهایمر و #تئودور_آدورنو مفهوم #صنعت_فرهنگ را مطرح كرده‌اند.
خصیصه محصولات صنعت فرهنگ یكدستی آنهاست: «همه فرهنگ توده‌وار یكسان (آدورنو و هوركهایمر ١٩٧٢:١٣١) قابل پیش‌بینی است: به محض اینكه یك فیلم شروع می‌شود می‌توان پایان آن را پیش‌بینی كرد و می‌توان پی برد كه چه كسی تنبیه یا تشویق می‌شود و یا به فراموشی سپرده می‌شود.» (همان جا: ١٢۵) و این با آنچه پیش از این تحت عنوان هنر قلمداد می‌شد، در تضاد است: فردیت و خلاقیت.
اعضای #مكتب_فرانكفورت به جای اشاره به مفاهیم قدیمی هنر به مثابه تضمین «حقیقت» در خارج از جهان فیزیكی، یا سرنوشت یك فرم هنری، این مقولات را در لوای یك دستور جلسه دیگر سامان دادند. هنر به مثابه جایگاه خلاقیت نیروی محركه پیشرفت انسانی است. بدون هنر، فرهنگ در جایگاه خود قفل می‌شود و ثابت می‌ماند. بنابراین، ارزش‌های هنر به خاطر ارزش‌های فی‌نفسه آن نیست، بلكه به خاطر رهایی اجتماعی آن است.
مكتب فرانكفورت، تنها نقطه امید را در #فرهنگ_موثق می‌بیند، فرهنگی با «منفی‌گرایی براندازانه» كه مستمراً از سوی نیروهای كالاساز مورد چالش قرار می‌گیرد. عده‌ای بعدها این منفعل بودن مخاطب را زیر سوال بردند و برمولد بودن و فرآوری خواندن تاكید ورزیدند.
یكی از مفاهیم مركزی مكتب فرانفكورت این است كه صنعت فرهنگی، محصولاتی تولید می‌كند كه شرایط موجود را بازآفرینی می‌كند. فرهنگ توده‌ای حالت استاندارد به خود می‌گیرد و ذهن مخاطب منفعل را دستكاری می‌كند.
PETRA KUPPERS