sociologyofthemedia.pdf
220.2 KB
#رخنما #ارتباطات #جامعهشناسی
🔸جامعه شناسی مطبوعات
▫️نویسنده: #ماکس_وبر
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
▫️رسانه پاییز ۱۳۷۳ شماره ۱۹
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸جامعه شناسی مطبوعات
▫️نویسنده: #ماکس_وبر
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
▫️رسانه پاییز ۱۳۷۳ شماره ۱۹
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
#کادو #رخنما
🔶زندگی با گزینگوییها
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی ٢ دی ٩٩
☘️ تقدیم به #یونس_شکرخواه
معمولا دانشجویانم میپرسند که چگونه میاندیشم؟ منظورشان این نیست که به آنها درباره روش تحقیق چیزی بگویم. آنها کنجکاوند که "فوت کوزهگری" یا به قول انگلیسیها tricks of the trade را به آنها بیاموزم. از قضا #هوارد_بکر جامعهشناس بلندآوازه کتابی با همین عنوان دارد که در سال ١٩٩٨ نوشت و گمانم آخرین اثر او باشد. بکر در این کتاب فوت کوزهگری در فرایند تحقیق را توضیح میدهد و به نکتهها و راهبردهایی توجه میکند که در کتابهای روش تحقیق وجود ندارند.
یکی از فوتهای کوزهگری من توجه به مثلها، ضرب المثلها و گزینگویهها و جملات قصار است. اینها از جمله راهنماهایم در زندگی فکریام هستند. شرح و بسط چگونگی سروکارم با گزینگویهها قصه درازی است و حوصلهتان را سر میبرد. اما در حد اشاره خالی از لطف نیست که چیزی بنویسم.
یکی از تجربههای لذتبخش در زندگیام خواندن کلمات و عبارتهای درسآموز است که به "کلمات قصار" مشهورند. گزینگویی هم گفته میشود. کلمات قصار در چند واژه کوتاه دنیایی از ایدهها و ارزشها را در آدم شکل میدهند.
لحظهای به این عبارت #مارتین_هایدگر بیندیشید: "پرسیدن تقویت تفکر است". یا کلمات قصار امام علی (ع) را در نظر بگیرید. از ایشان است که "ستم صاحب خود را هلاک میگرداند". این عبارتها ما را دعوت میکنند به اندیشیدن و تغییر کردن. من هم با #ماکسیم_گورکی هم عقیدهام که "تبدیل کلمه به کردار دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است" اما همین کلمات قصار کمک حال ما هستند برای تبدیل شدن آنها به کردار.
گزینگویی (aphorism) سابقهای دیرین در تاریخ زبان و اندیشه دارد. همیشه هم مشتاقانی داشته و دارد. در هر زمانی هم منطق اجتماعی خاصی زمینه محبوبیت گزینگویی را ایجاد کرده است. در گذشته سیطره زبان شعر در جهان اندیشه و اکنون سیطره مینیمالیسم.
گزینگویی همیشه خواهد ماند. چرا که قابلیتهایی دارد که دوام آن را تضمین میکند. هر گروه اجتماعی، سبک و سیاق و حال و هوای خودش، و شکلی از گزینگویی را دارد. رانندگان هم مانند فیلسوفان، گزینگویی خود را دارند. جوانان هم در خرده فرهنگشان زبان مخفی و کلمات قصار شنیدنی بکار میبرند که سرشار از ایجاز و در عین حال پر از انرژی است. دهقانان و روستاییان هم مانند ادیبان، زبانی انباشته از گزینگوییهای خاص خود را آفریدهاند. من هم در زندگی فکریام با شکلهای خاصی از گزینگویی زندگی کردهام.
هر گزینهگویی نمایشی از توانایی و قدرت زبان است. احساس میکنم واژهها در گزینگویی فراتر از خود میروند. گویی قفس تنگ زبان در گزینگویی شکسته میشود. نکتهبینی و نکتهپردازی هنر بزرگ انسانی است. کلمات قصار این هنر بزرگ را نمایندگی میکند. هر عبارت قصار دریایی از انسان بودگی است.
از دوران دبیرستان این علاقه را داشتم. در زمان دانشجوییام در دوره کارشناسی دفتر بزرگی داشتم که در آن کلمات قصار و اشعار دلنشین را مینوشتم. این عبارت را از #ماکس_وبر از همان زمان یادم هست که "برای انسان در مقام انسان، تنها چیزی ارزشمند است که او بتواند با شور و از خودگذشتگی آن را دنبال کند". این عبارت مدتها ذهنم را در گیر کرده بود. اما در این عبارت هیجان و انرژی زیادی وجود دارد. وقتی اولین بار این عبارت #کانت که "جرأت دانستن داشته باش" را خواندم هیچ تصوری از معنای آن نداشتم، اما نهیب بزرگی برایم بود. دوره کارشناسی را با این عبارتهای زیبا زندگی میکردم.
از آن زمان تاکنون به این کار همچنان علاقه دارم. با ظهور #شبکههای_اجتماعی و #تلگرام، دسترسی به عبارتها آسان و فراوان شده است. پیش از این خودم آنها را مینوشتم. چندین دفتر پر شده از این عبارتها دارم. هنوز هم گاه و بیگاه مینویسم. ولی نه به اندازه پیش.
دوست و همکار اندیشمندم یونس شکرخواه در کانال تلگرامیاش "عرصههای ارتباطی" عادت دارد هر روز یک عبارت قصار منتشر کند. از مشتریان پروپا قرص عبارتهایش هستم و آنها را در بخش گفتوگوهای کانالم بازنشر میکنم. از این طریق با یونس و عبارتهایش زندگی میکنم.
ریشه این علاقهام در این است که این جملات مرا به چیزهای خوب و دوست داشتنی و ارزشهای انسانی دعوت و یادآوری میکنند. مواقع زیادی خواندن این عبارتها الهامبخش فکری تازه برایم بوده است. گاهی هم باعث شدهاند که حس بهتری پیدا کنم. گاهی هم در انجام کاری خوب ترغیب شدهام. در سخنرانیها و کلاسهای درس از گزینگوییها زیاد استفاده میکنم.
سال ١٣۶٢ وقتی در کنکور رشته پژوهشگری پذیرفته شدم دایی هاشم خان مرا توصیه کرد که از شعر و مثل غافل نشوم و به قول او علم اجتماعی را در همین کلمات قصار هم میتوان یافت. مرد فرهیخته و دنیا دیدهای بود. سخن او بر دلم نشست.
🔶زندگی با گزینگوییها
▫️دکتر #نعمتالله_فاضلی ٢ دی ٩٩
☘️ تقدیم به #یونس_شکرخواه
معمولا دانشجویانم میپرسند که چگونه میاندیشم؟ منظورشان این نیست که به آنها درباره روش تحقیق چیزی بگویم. آنها کنجکاوند که "فوت کوزهگری" یا به قول انگلیسیها tricks of the trade را به آنها بیاموزم. از قضا #هوارد_بکر جامعهشناس بلندآوازه کتابی با همین عنوان دارد که در سال ١٩٩٨ نوشت و گمانم آخرین اثر او باشد. بکر در این کتاب فوت کوزهگری در فرایند تحقیق را توضیح میدهد و به نکتهها و راهبردهایی توجه میکند که در کتابهای روش تحقیق وجود ندارند.
یکی از فوتهای کوزهگری من توجه به مثلها، ضرب المثلها و گزینگویهها و جملات قصار است. اینها از جمله راهنماهایم در زندگی فکریام هستند. شرح و بسط چگونگی سروکارم با گزینگویهها قصه درازی است و حوصلهتان را سر میبرد. اما در حد اشاره خالی از لطف نیست که چیزی بنویسم.
یکی از تجربههای لذتبخش در زندگیام خواندن کلمات و عبارتهای درسآموز است که به "کلمات قصار" مشهورند. گزینگویی هم گفته میشود. کلمات قصار در چند واژه کوتاه دنیایی از ایدهها و ارزشها را در آدم شکل میدهند.
لحظهای به این عبارت #مارتین_هایدگر بیندیشید: "پرسیدن تقویت تفکر است". یا کلمات قصار امام علی (ع) را در نظر بگیرید. از ایشان است که "ستم صاحب خود را هلاک میگرداند". این عبارتها ما را دعوت میکنند به اندیشیدن و تغییر کردن. من هم با #ماکسیم_گورکی هم عقیدهام که "تبدیل کلمه به کردار دشوارتر از تبدیلِ کردار به کلمه است" اما همین کلمات قصار کمک حال ما هستند برای تبدیل شدن آنها به کردار.
گزینگویی (aphorism) سابقهای دیرین در تاریخ زبان و اندیشه دارد. همیشه هم مشتاقانی داشته و دارد. در هر زمانی هم منطق اجتماعی خاصی زمینه محبوبیت گزینگویی را ایجاد کرده است. در گذشته سیطره زبان شعر در جهان اندیشه و اکنون سیطره مینیمالیسم.
گزینگویی همیشه خواهد ماند. چرا که قابلیتهایی دارد که دوام آن را تضمین میکند. هر گروه اجتماعی، سبک و سیاق و حال و هوای خودش، و شکلی از گزینگویی را دارد. رانندگان هم مانند فیلسوفان، گزینگویی خود را دارند. جوانان هم در خرده فرهنگشان زبان مخفی و کلمات قصار شنیدنی بکار میبرند که سرشار از ایجاز و در عین حال پر از انرژی است. دهقانان و روستاییان هم مانند ادیبان، زبانی انباشته از گزینگوییهای خاص خود را آفریدهاند. من هم در زندگی فکریام با شکلهای خاصی از گزینگویی زندگی کردهام.
هر گزینهگویی نمایشی از توانایی و قدرت زبان است. احساس میکنم واژهها در گزینگویی فراتر از خود میروند. گویی قفس تنگ زبان در گزینگویی شکسته میشود. نکتهبینی و نکتهپردازی هنر بزرگ انسانی است. کلمات قصار این هنر بزرگ را نمایندگی میکند. هر عبارت قصار دریایی از انسان بودگی است.
از دوران دبیرستان این علاقه را داشتم. در زمان دانشجوییام در دوره کارشناسی دفتر بزرگی داشتم که در آن کلمات قصار و اشعار دلنشین را مینوشتم. این عبارت را از #ماکس_وبر از همان زمان یادم هست که "برای انسان در مقام انسان، تنها چیزی ارزشمند است که او بتواند با شور و از خودگذشتگی آن را دنبال کند". این عبارت مدتها ذهنم را در گیر کرده بود. اما در این عبارت هیجان و انرژی زیادی وجود دارد. وقتی اولین بار این عبارت #کانت که "جرأت دانستن داشته باش" را خواندم هیچ تصوری از معنای آن نداشتم، اما نهیب بزرگی برایم بود. دوره کارشناسی را با این عبارتهای زیبا زندگی میکردم.
از آن زمان تاکنون به این کار همچنان علاقه دارم. با ظهور #شبکههای_اجتماعی و #تلگرام، دسترسی به عبارتها آسان و فراوان شده است. پیش از این خودم آنها را مینوشتم. چندین دفتر پر شده از این عبارتها دارم. هنوز هم گاه و بیگاه مینویسم. ولی نه به اندازه پیش.
دوست و همکار اندیشمندم یونس شکرخواه در کانال تلگرامیاش "عرصههای ارتباطی" عادت دارد هر روز یک عبارت قصار منتشر کند. از مشتریان پروپا قرص عبارتهایش هستم و آنها را در بخش گفتوگوهای کانالم بازنشر میکنم. از این طریق با یونس و عبارتهایش زندگی میکنم.
ریشه این علاقهام در این است که این جملات مرا به چیزهای خوب و دوست داشتنی و ارزشهای انسانی دعوت و یادآوری میکنند. مواقع زیادی خواندن این عبارتها الهامبخش فکری تازه برایم بوده است. گاهی هم باعث شدهاند که حس بهتری پیدا کنم. گاهی هم در انجام کاری خوب ترغیب شدهام. در سخنرانیها و کلاسهای درس از گزینگوییها زیاد استفاده میکنم.
سال ١٣۶٢ وقتی در کنکور رشته پژوهشگری پذیرفته شدم دایی هاشم خان مرا توصیه کرد که از شعر و مثل غافل نشوم و به قول او علم اجتماعی را در همین کلمات قصار هم میتوان یافت. مرد فرهیخته و دنیا دیدهای بود. سخن او بر دلم نشست.
#زوم 🔸 نظریه کنش ارتباطی
نظریه #کنش_ارتباطی کتابی دوجلدی است که در سال ۱۹۸۲ توسط #یورگن_هابرماس منتشر شدهاست و در آن هابرماس به ادامه پروژه خود برای بنیان نهادن "علوم اجتماعی در نظریه زبان"که در کتاب در منطق علوم اجتماعی (۱۹۶۷) هدف گذاری شده میپردازد. هابرماس در این کتاب تحلیل پیچیدهای از جامعه سرمایهداری ارائه کرده و روشهای ممکن را که از طریق آنها میتوان در برابر اثرات ناشی از #عقل_ابزاری (عقلانیت وبری) پایداری کرد که همانا اخلاق و آزادسازی ارتباطی بود، بررسی کرد و کنش ارتباطی را در برابر کنش معقول و هدفدار #ماکس_وبر مطرح ساخت. او از نوشتن این کتاب سه هدف اصلی را دنبال میکند:
۱) ارائه مفهومی دربارهی خردگرایی ارتباطی.
۲) ارائه طرحی اجتماعی که مفاهیم زیستجهان و سیستم را پیوند زند.
۳) ارائهی نظریهای درباره مدرنیته.
نظریه کنش ارتباطی پروژهای نقادانه است که مفهوم استدلال که به صورت آفاقی یا ابزاری پایهریزی شده را به گونهای بازبرمیسازد که به کنش ارتباطی آزادیبخش مبدل شود. این فرایند بازبرسازی پیشنهاد میدهد که " تجزیه و تحلیل درک و شعور و عمل انسان به مثابه یک ساختار زبانی میتواند مفید باشد", و هر گفتاری متکی بر پیشبینی از رهایی از سلطه غیرضروری است، این ساختار زبانی ارتباطات را میتوان برای تدوین یک فهم هنجاری از جامعه به کار بست است. این مفهومسازی از جامعه برای"ممکن ساختن مفهوم سازی بافتار زندگی اجتماعی که بر قامت پاراداوکسهای مدرنیته بنشیند." استفاده میشود. کنش ارتباطی، نوعی کنش اجتماعی معطوف به حصول تفاهم میباشد. بر مبنای این نظریه، کنشگران برای رسیدن به یک درک مشترک از طریق استدلال، وفاق و همکاری با یکدیگر ارتباط متقابل برقرار میکنند. هابرماس «خردگرایی ارتباطی» را که درونمایهی اصلی آن «تفاهم» است، در برابر خردگرایی ابزاری قرار میدهد. به باور وی، گونههای کنش با گونههای خردگرایی در پیوند هستند.
نظریه #کنش_ارتباطی کتابی دوجلدی است که در سال ۱۹۸۲ توسط #یورگن_هابرماس منتشر شدهاست و در آن هابرماس به ادامه پروژه خود برای بنیان نهادن "علوم اجتماعی در نظریه زبان"که در کتاب در منطق علوم اجتماعی (۱۹۶۷) هدف گذاری شده میپردازد. هابرماس در این کتاب تحلیل پیچیدهای از جامعه سرمایهداری ارائه کرده و روشهای ممکن را که از طریق آنها میتوان در برابر اثرات ناشی از #عقل_ابزاری (عقلانیت وبری) پایداری کرد که همانا اخلاق و آزادسازی ارتباطی بود، بررسی کرد و کنش ارتباطی را در برابر کنش معقول و هدفدار #ماکس_وبر مطرح ساخت. او از نوشتن این کتاب سه هدف اصلی را دنبال میکند:
۱) ارائه مفهومی دربارهی خردگرایی ارتباطی.
۲) ارائه طرحی اجتماعی که مفاهیم زیستجهان و سیستم را پیوند زند.
۳) ارائهی نظریهای درباره مدرنیته.
نظریه کنش ارتباطی پروژهای نقادانه است که مفهوم استدلال که به صورت آفاقی یا ابزاری پایهریزی شده را به گونهای بازبرمیسازد که به کنش ارتباطی آزادیبخش مبدل شود. این فرایند بازبرسازی پیشنهاد میدهد که " تجزیه و تحلیل درک و شعور و عمل انسان به مثابه یک ساختار زبانی میتواند مفید باشد", و هر گفتاری متکی بر پیشبینی از رهایی از سلطه غیرضروری است، این ساختار زبانی ارتباطات را میتوان برای تدوین یک فهم هنجاری از جامعه به کار بست است. این مفهومسازی از جامعه برای"ممکن ساختن مفهوم سازی بافتار زندگی اجتماعی که بر قامت پاراداوکسهای مدرنیته بنشیند." استفاده میشود. کنش ارتباطی، نوعی کنش اجتماعی معطوف به حصول تفاهم میباشد. بر مبنای این نظریه، کنشگران برای رسیدن به یک درک مشترک از طریق استدلال، وفاق و همکاری با یکدیگر ارتباط متقابل برقرار میکنند. هابرماس «خردگرایی ارتباطی» را که درونمایهی اصلی آن «تفاهم» است، در برابر خردگرایی ابزاری قرار میدهد. به باور وی، گونههای کنش با گونههای خردگرایی در پیوند هستند.
Forwarded from عرصههای ارتباطی
sociologyofthemedia.pdf
220.2 KB
#رخنما #ارتباطات #جامعهشناسی
🔸جامعه شناسی مطبوعات
▫️نویسنده: #ماکس_وبر
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
▫️رسانه پاییز ۱۳۷۳ شماره ۱۹
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸جامعه شناسی مطبوعات
▫️نویسنده: #ماکس_وبر
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
▫️رسانه پاییز ۱۳۷۳ شماره ۱۹
🔹فایل پیوست را دانلود کنید
🔸اشیا زندهاند
▫️جین بنت: اشیا زندهاند
#ماکس_وبرِ جامعهشناس میگفت: "تقدیر دوران ما با عقلانیت و اندیشهورزی و، بیش از همه، افسونزدایی از جهان رقم خورده است".
از آن پس تصور کردهایم که در جهانی عاری از افسون زندگی میکنیم، جهانی که جادو را از آن زدودهاند. اما امروز فیلسوفی پیدا شده که دنیا را عاری از افسون نمیبیند و معتقد است اشیای بیجان نیز عاملیت دارند. #جین_بنت از خوانندگانش میخواهد نگرشی را برگزینند که جایی هم برای حیاتمندی ماده قائل باشد. او چه میگوید؟ منظورش از جنبوجوش ذاتی ماده و کنشمندی اشیا چیست؟ این دیدگاه چه تأثیری بر زندگی و جهان کنونیمان دارد. ادامۀ مطلب
▫️جین بنت: اشیا زندهاند
#ماکس_وبرِ جامعهشناس میگفت: "تقدیر دوران ما با عقلانیت و اندیشهورزی و، بیش از همه، افسونزدایی از جهان رقم خورده است".
از آن پس تصور کردهایم که در جهانی عاری از افسون زندگی میکنیم، جهانی که جادو را از آن زدودهاند. اما امروز فیلسوفی پیدا شده که دنیا را عاری از افسون نمیبیند و معتقد است اشیای بیجان نیز عاملیت دارند. #جین_بنت از خوانندگانش میخواهد نگرشی را برگزینند که جایی هم برای حیاتمندی ماده قائل باشد. او چه میگوید؟ منظورش از جنبوجوش ذاتی ماده و کنشمندی اشیا چیست؟ این دیدگاه چه تأثیری بر زندگی و جهان کنونیمان دارد. ادامۀ مطلب
#جامعهشناسی
🔸زیمل و تیپهای اجتماعی
#گئورگ_زیمل (Georg Simmel) (۱۸۵۸–۱۹۱۸) جامعهشناس و فیلسوف آلمانی از تیپهای اجتماعی برای توضیح ویژگیهای تعامل اجتماعی استفاده میکند که نمیتوان آنها را از طریق بررسی محتوای انواع تعامل، مانند مبادله، سلطه یا تعارض توضیح داد. تیپهای اجتماعی به جای محتوای الگوهای تعامل اجتماعی شکل میگیرند. تیپها (غریبه، فقیر، بخیل و ولخرج، ماجراجو، اشراف) از انواع نمونههای تاریخی و تا حدی از تیپهای ایدهآل #ماکس_وبر منتزع شدهاند، زیمل استدلال میکرد که خود تیپها دارای خاصیت انتزاعی هستند به گونهای که نقشهایی که به آنها اشاره میکنند توسط کنشگران اجتماعی بهعنوان نقشهایی عمومی و نه فردی در نظر گرفته میشوند. تجزیه و تحلیل شکل آنها به ویژه در این مورد مناسب است زیرا اهمیت آنها را در الگوهای تعامل نشان میدهد. گونههای اجتماعی زیمل سهم مهمی در سنتهای کنش متقابل و پدیدارشناسانه در جامعهشناسی ایفا کرده است.
▫️References
Bourdieu, P. (1984) Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste, Routledge, London.
Google Scholar
Simmel, G. (1971) Georg Simmel: On Individuality and Social Forms, ed. D.N. Levine, University of Chicago Press, Chicago, IL.
Google Scholar
🔸زیمل و تیپهای اجتماعی
#گئورگ_زیمل (Georg Simmel) (۱۸۵۸–۱۹۱۸) جامعهشناس و فیلسوف آلمانی از تیپهای اجتماعی برای توضیح ویژگیهای تعامل اجتماعی استفاده میکند که نمیتوان آنها را از طریق بررسی محتوای انواع تعامل، مانند مبادله، سلطه یا تعارض توضیح داد. تیپهای اجتماعی به جای محتوای الگوهای تعامل اجتماعی شکل میگیرند. تیپها (غریبه، فقیر، بخیل و ولخرج، ماجراجو، اشراف) از انواع نمونههای تاریخی و تا حدی از تیپهای ایدهآل #ماکس_وبر منتزع شدهاند، زیمل استدلال میکرد که خود تیپها دارای خاصیت انتزاعی هستند به گونهای که نقشهایی که به آنها اشاره میکنند توسط کنشگران اجتماعی بهعنوان نقشهایی عمومی و نه فردی در نظر گرفته میشوند. تجزیه و تحلیل شکل آنها به ویژه در این مورد مناسب است زیرا اهمیت آنها را در الگوهای تعامل نشان میدهد. گونههای اجتماعی زیمل سهم مهمی در سنتهای کنش متقابل و پدیدارشناسانه در جامعهشناسی ایفا کرده است.
▫️References
Bourdieu, P. (1984) Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste, Routledge, London.
Google Scholar
Simmel, G. (1971) Georg Simmel: On Individuality and Social Forms, ed. D.N. Levine, University of Chicago Press, Chicago, IL.
Google Scholar